eitaa logo
خوشه چین
151 دنبال‌کننده
357 عکس
71 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹انسان سازی مشکل است🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی ماكسـيم گوركى مى گويد: روزى لنين مرا به نهار دعوت كرده بود. گفت: شـما را با ماهى دودى ضيافت خواهم كرد - ماهى دودى در اقتصـاد آن روز شوروى خوراكى اشرافى محسوب مى شـده اسـت - از حـاجى ترخـان فرستاده اند. سپس چينى در پيشانى سقراطى افكند و چشمان خود را به سـويى متوجـه سـاخت و چنـين افـزود: گـويى بـراى اربـاب خـود مى فرستند! چكار كنم كه اين عادت را ترك كننـد؟ اگـر امتنـاع كـنم و نپذيرم به ايشـان بر مـى خـورد. از طـرف ديگـر، همـه در گرداگردمـان گرسنه اند. نوبت ماهى دودى خوردن به مـن نمـى رسـد. از ايـن چـه مى فهميد؟ عوض كردن خلقيات و آداب و افكار يـك قـوم، كـار يـك روز و دو روز و يك سـال و دو سـال و پـنج سـال نيسـت، حتـى در نهضت هاى انقلابى. قانون خدا اين بوده كه پيغمبر بزرگوار اسلام با تأييد الهى و با اتكاى به وحى الهى، امـا بـر طبـق سـنت هاى موجـود، جامعـه مسلمان ها را بسازد. قرار نبوده پيغمبر معجزه كند و مردم را مثل كيمياگر يك باره عوض بكند. قرآن هم همين را مى گويد. قرار بود مردم بر طبـق همين اصول متعارف به دست پيغمبر عوض شوند. اما مگر اين كار در يك روز و دو روز انجام مى شود؟ مگر خم رنگرزى است كه پارچه اى را در آن بگذارند و بعد در بياورند و رنگ ديگر گرفته باشد! آدم سـازى كار مشكلى است! آدم سازى فردى مشكل است؛ جامعه سـازى صـدها برابر مشكل تر از آن است، حتى در يك نهضت انقلابى. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۸۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹کشتار وونددنی🔹 سرخ پوستان ساکنان اصلی سرزمین‌های وسیع و پر برکت ایالات متحده بودند که با ورود بیگانگان زندگی خود را از دست دادند. تاریخ ایالات متحده در قرن نوزدهم، در درجه اول تاریخ قتل عام سرخ پوستان است. از ۱۸۰۰ تا ۱۸۳۵، تمام قبیله های سرخ پوست به آن سوی می سی سی پی تبعید شدند و کار انتقال و استقرار آنان در شرایطی صورت گرفت که فقط تبعیدهای هیتلری می تواند یادآور آنها باشد. پس از ۱۸۴۰ و احداث راه های آهن، سرخ پوستان آخرین سرزمین‌های خود را نیز از دست دادند و در اردوگاه ها جای گرفتند. بوفالوها که غذا، لباس و مسکن آنها را تامین می کردند، گله گله کشته شدند و مقاوت مسلحانه سرخ پوستان با کشتار وونددنی در ۱۸۹۰ به پایان رسید. 📚 جنایات غرب، مهدی سعیدی، ص ۶۷۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹مدعیان اسلام🔹 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹صاحبان عزم🔹 ✍ شهید سید مرتضی آوینی تعبیر «اولوا العزم» که به پنج‌ تن از بزرگ‌ترین پیامبران الهی اطلاق می‌شود به معنای «صاحبان عزم» است. چرا از میان همه‌ی خصوصیاتی که پیامبران اولوا العزم داشته‌اند تنها عزم آنها مورد نظر قرار گرفته است؟ جواب روشن است. مراتب روحی انسان در عزم اوست که ظهور می‌یابد و انسان متناسب با مراتب ایمانی خویش، صاحب ثبوت بیشتری در عزم می‌شود. اگر در احادیث ما آمده است که: 《ایاک و الکسل و الضجر فانهما مفتاح کل شر》 به همین علت است که تنبلی و تن‌آسایی و کم‌ حوصلگی ملازم با روح شهوت در وجود آدمی است و انسان تا از این مرحله به مرتبه‌ی بالاتر ـ که روح ایمان است ـ عروج نکرده است، تنها علتی که او را به تحرک وا می‌دارد لذت طلبی است.   📚 میمون برهنه! ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تکذیب مدعیان🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی شخصی نزد اینجانب آمد و مدعی بود امام زمان {عج} را زیارت کرده و حضرت سیادت او را امضا کرده است. من به او تند شدم و او را تکذیب کردم. ما مامور به تکذیب این گونه افراد مدعی ارتباط با حضرت هستیم. اگر روایتی هم در این باب نبود، عقل حکم می کرد جلو این چنین ادعاهایی گرفته شود وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی شود و فردا کسی ادعا خواهد کرد که امام زمان را زیارت کرده ام و حضرت فرموده که این مال، از فلانی نیست، این زن، همسر فلانی نیست و ... اگر تکذیب نکنیم، نظام ها به هم خواهد ریخت. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۳، ص ۴۶۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹خودشان ساخته نشده اند🔹 📣 امام خمینی گاهی وقت‌ها گوینده در عین حالی که خوب می‌گوید، در عین حالی که خوب می‌نویسد، کتاب توحید هم می‌نویسد، کتاب اخلاق هم می‌نویسد، لکن همان نوشتن است و گفتن است و عرضه داشتن است، خودش از آن بی خبر است. بسیار مسائل است که گویندگان هر جا باید باشند می‌گویند، مسائل را طرح می‌کنند و خیلی هم خوب طرح می‌‌‌کنند. و خیلی هم خوب عرضه می‌کنند و دعوت خوب می‌کنند و موعظه خوب می‌کنند. لکن از باب اینکه خودشان ساخته نشده‌اند، می‌گویند و خودشان بی خبرند. چه بسا اشخاصی که کتاب اخلاق می‌نویسند و بسیار هم خوب می‌نویسند، و خودشان متَّصف به اخلاق حسنه نیستند. و چه بسا اشخاصی که توحید را خوب تدریس می‌کنند و خوب القا می‌کنند و خودشان بی خبرند. گوینده اگر خودش بی خبر شد، تأثیر در کلامش هم کم خواهد شد. گاهی یک انسانی در گفتار بسیار خوب است و بسیار جمیل صحبت می‌کند. در نوشتن هم بسیار خوب چیز می‌نویسد و خوب القا می‌کند، لکن خودِ نویسنده و خودِ گوینده و خودِ موعظه کننده را وقتی انسان می‌بیند، می‌بیند عملش آن طور نیست. 📚 نمایندۀ امام و فرماندهان سپاه و مسئولین دایرۀ سیاسی ـ عقیدتی ارتش، ۱۳۵۹/۹/۲۲ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹نیاز اول ما🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی تربیت دوم، تربیت اخلاقی است که: «بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق»؛ مکرمت‌های اخلاقی، فضیلت های اخلاقی را در میان مردم کامل کند. اخلاق آن هوای لطیفی است که در جامعه‌ی بشری اگر وجود داشت، انسان ها می توانند با تنفس او زندگی سالمی داشته باشند. اخلاق که نبود، بی اخلاقی وقتی حاکم شد، حرص ها، هوای نفس ها، جهالت ها، دنیاطلبی ها، بغض های شخصی، حسادت ها، بخل ها، سوءظن به یکدیگر وارد شد - وقتی این رذائل اخلاقی به میان آمد - زندگی سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد. لذا در قرآن کریم در چند جا - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» - تزکیه که همان رشد اخلاقی دادن است، جلوتر از تعلیم آمده است. در همین روایت هم که راجع به عقل از پیغمبر اکرم عرض کردیم - بعد که عقل را بیان می کند - می فرماید که آن وقت از عقل، حلم به وجود آمد؛ از حلم، علم به وجود آمد. ترتیب این مسائل را انسان توجه کند: عقل، اول حلم را به وجود می آورد؛ حالت بردباری را، حالت تحمل را. این حالت بردباری وقتی بود، زمینه برای آموختن دانش، افزودن بر معلومات خود - شخص و جامعه - فراهم خواهد آمد؛ یعنی علم در مرتبه‌ی بعد از حلم است. حلم، اخلاق است. در آیه‌ی قرآن هم «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»، تزکیه را جلوتر می آورد. این، تربیت اخلاقی است. امروز ما نهایت نیاز را به این تربیت اخلاقی داریم؛ هم ما مردم ایران، جامعه‌ی اسلامی در این محدوده‌ی جغرافیائی، هم در همه‌ی دنیای اسلام؛ امت بزرگ اسلامی، جوامع مسلمان. این‌ها نیازهای اول ماست. 📚 بیانات در سالروز عید سعید مبعث‌، ۱۳۸۸/۴/۲۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹زیاد حرف می زنید🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی یک وقتی به هانوفر دعوت شده بودم، به جمعیتی از انجمن های اسلامی دانشجویی، چند تا از دوستان دور هم بودند. بحث شروع شد، شب هم بود، دیر وقت بود. یک آلمانی هم به آن جلسه آمد و مقداری نشست و وقتی اینها صحبت کردند، نوبت به او رسید، پس دست بلند کرد حرف بزند. من این را در جمع خودمان می گویم و دوست ندارم که در جمع بیگانه ها گفته شود. می خواهم عیب های خودمان را در جمع خودمان بگوییم تا تلاش کنیم، بر طرف شود. گفت: بهشتی! شما زیاد حرف می زنید! دیدم که برداشت این فرد از یک مدت در جمع ما زیستن این است که ما فقط حرف می زنیم. اگر به دنبال حرفی، عمل نباشد، سرگرمی است، حجاب است، غفلت است، در حد لزوم حرف بزنیم! پریشب به رفقا توصيه مي کردم گفتم: یک مقدار از ضایعات زمانی ناشی از پر حرفی است. حرفی را که می شود در نیم ساعت بگوییم در سه ساعت تمام می کنیم. خوب، دو ساعت و نیم وقت کم می آوریم. 📚 تشکیلات بهشتی، محسن ذوالفقاری، ص ۱۱۶ - ۱۱۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹غرب وحشی🔹 برده داران و نگهبانان برده فرانسوی در هائیتی هر مجازاتی را که بتوان تصورش را کرد، برای فرو نشاندن شهوت خشونت شان، علیه برده ها روا می داشتند. زنجیرهای آهنی بر دست و پا، کنده های عظیم چوب که پشت سرشان می کشیدند و نقاب های قلع برای آن که برده ها نتوانند ساقه های نیشکر را بخورند، و طوق آهنی، وقتی چوب داغ بر باسن برده ها می گذاشتند، شلاق زدن موقتا متوقف می شد. نمک، فلفل، زغال نیم سوز و خاکستر داغ بر روی زخم های خونین ریخته می شد. قطع عضو مرسوم بود. عضلات، گوش ها و گاه حتی اعضای تناسلی، تا آنها از لذتی که می توانستند به رایگان از آن برخوردار شوند، محروم گردند. اربابشان موم داغ بر بازوها و دست ها و شانه های آنها می ریختند و بر سرشان نیشکر جوشان خالی می کردند، آنها را زنده زنده می سوزاندند، روی آتش کم فروغ کبابشان می کردند تا مگس ها آنها را بگزند، آنها را در مقابل لانه مورچه ها یا زنبورها می بستند، وادارشان می کردند مدفوعشان را بخورند، ادارشان را بنوشند و تف دیگر برده ها را بلیسند. 📚 جنایات غرب، مهدی سعیدی، ص ۵۰۳ - ۵۰۴ به نقل از تاریخ برده داری، نررمن ال ماخت و مری هال، ترجمه سهیل سمی، ص ۸۰ - ۸۲ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹مارهای افسون ناپذیر🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری وای به حال جامعه مسلمین از آن وقت که گروهی خشکه مقدس یک دنده‌ جاهل بی‌خبر، پا را به یک کفش کنند و به جان این و آن بیفتند. چه قدرتی می‌تواند در مقابل این مارهای افسون ناپذیر ایستادگی کند؟ کدام روح قوی و نیرومند است که در مقابل این قیافه‌های زهد و تقوا تکان نخورد؟ کدام دست است که بخواهد برای فرود آوردن شمشیر بر فرق اینها بالا رود و نلرزد؟. این است که علی می‌فرماید: 《وَ لَمْ یکنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیها احَدٌ غَیری》 یعنی غیر از من احدی جرأت بر چنین اقدامی نداشت. غیر از علی و بصیرت علی و ایمان نافذ علی، احدی از مسلمانانِ معتقد به خدا و رسول و قیامت به خود جرأت نمی‌داد که بر روی اینها شمشیر بکشد. این گونه کسان را تنها افراد غیر معتقد به خدا و اسلام جرأت می‌کنند بکشند، نه افراد معتقد و مؤمن معمولی. این است که علی به عنوان یک افتخار بزرگ برای خود می‌گوید: این من بودم و تنها من بودم که خطر بزرگی که از ناحیه این خشکه مقدسان به اسلام متوجه می‌شد درک کردم. پیشانی های پینه بسته اینها و جامه‌های زاهد مآبانه‌شان و زبان های دائم الذکرشان و حتی اعتقاد محکم و پابرجایشان نتوانست مانع بصیرت من گردد. 📚 جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام. ص ۱۳۲ - ۱۳۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹فاسد شقی🔹 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹طلب مغفرت🔹 📣 حجت الاسلام استاد محسن قرائتی مادرِ یکى از مسئولین فوت کرده بود. دفتر یکى از علما تسلیت‌ نامه‌‏اى تنظیم کرده و نوشتند: بسیار متأسّفیم. وقتى جهت امضا خدمت آن عالم بردند. - فرمود: کلمه بسیار را حذف کنید، دروغ است. - بعد فرمود: کلمه متأسّفم را نیز حذف کنید. همین اندازه طلب مغفرت کنید، کافى است. ما نباید دروغ بنویسیم. 📚 خاطرات خواندنی قرائتی ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹دانایی و توانایی‏🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری زندگی یعنی چه؟ زندگی یعنی بینایی و توانایی. تفاوت زنده با مرده در همین جهات است. به هر درجه که بینایی و توانایی بیشتر شود حیات بیشتر است. ما چرا به خداوند کلمه «حی» را اطلاق می‏ کنیم. 《اللَّهُ لا الهَ الّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ‏ وَ تَوَکلْ عَلَی الْحَی‏ الَّذی لایموتُ‏》 چرا به خدا می‏ گوییم زنده؟ آیا معنی زندگی این است که قلب و خونی وجود داشته باشد و قلب حرکت بکند؟ به این معنی که خدا زنده نیست. خدا که قلب ندارد، رگ و خون و بدن ندارد. خود زندگی غیر از شرایط زندگی است‏ آیا زندگی یعنی نفس کشیدن و هوا را فرو بردن و بیرون دادن؟ نه، این معنی زندگی نیست، اینها برای ما شرایط زندگی است نه خود زندگی. خود زندگی بینایی {به معنی دانایی} و توانایی است. ما از آن جهت به خدا حی مطلق می‏ گوییم که دانا و توانای مطلق است، از آن جهت به خداوند تبارک و تعالی حی می‏ گوییم که آثار حیات بر وجود مقدس او بار می‏ شود. رأفت و رحمت است، رحیم و رحمن است. پس زندگی یعنی دانایی و توانایی؛ و برنامه اسلام برنامه دانایی و توانایی است، همان برنامه‏ ای که قرن ها اسلام آن را در عمل پیاده کرد. پس آن طرز تفکری که نتیجه‏ اش دانایی یا توانایی نباشد و نیز طرز تفکری که نتیجه‏ اش سکون و عدم تحرّک و بی‏ خبری و بی‏ اطلاعی باشد، از اسلام نیست. اسلام دین حیات است. دین حیات با بی‏ خبری و با ناتوانی و عجز ناسازگار است. 📚 احیای اندیشه اسلامی، ص ۱۰۵ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹پرهیز از من گفتن🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی آقای حاج سید احمد خوانساری خیلی از من گفتن پرهیز داشت و وقتی مطلبی از وی می پرسیدند، رای و نظر خودش را با عبارتی از بزرگان بیان می کرد. مثلًا می فرمود: شیخ مرتضی انصاری چنین می فرماید، صاحب جواهر چنين عقیده ای دارد و ... و از تعبیری که من در آن بود، مجتنب بود. حتی از معارف معاصر خودش نقل قول می کرد، مثلا آقای بروجردی چنین نظری دارد، یعنی من هم همین عقیده را دارم. شنیدم در درس خودش از کتاب مصباح الهدای تالیف حاج شیخ محمد تقی آملی استفاده می کرد با این که خودش از آقای آملی ادق نظرا بود. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۳، ص ۶۲۵ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹کار جمعی و انتخاب مدیر🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی در كار جمعى بايد مشخص شود كه اتخاذ تصميم در مواردى كه اتفاق نظـر وجود ندارد بر عهده كيست. اين حداقلِ مطلب اسـت. در كـار جمعـى، ولو دو نفر، مقام مسؤول لازم است؛ امام و رهبر لازم است. تا يك نفريد مى توانيد به تنهايى به نمـاز بايسـتيد؛ همـين قـدر كـه دو نفـر شـديد و خواستيد با هم نماز بخوانيد بايد يكى امام شود و ديگرى مأموم. نماز دو نفرى بدون امامت و رهبرى نمى شود. پيغمبر بزرگوار اسـلام وقتـى كـه براى انجام مأموريتى دو نفر را مى فرستاد فوراً معين مى كرد كه كدامشـان امير باشد. در تاريخ اسلام مى خوانيم كه پيغمبر براى فلان كار پنج نفـر را فرستاد و به آنها فرمود فلانى امير شماست. اگـر غيـر از ايـن باشـد كـار پيش نمى رود. پس اصـل مسـأله ضـرورت رهبـرى، امامـت، پيشـوايى، زمامـــدارى، مســـؤوليت درجـــه اول، در هـــر كـــار دو نفـــرى بـــه بالا مسأله اى بسيار روشن است. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۱۸۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹رشد اخلاقی جامعه🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز ما محتاج نصیحتیم. برای رشد اخلاق در جامعه، برای گسترش خلقیات خوب، برای اعتلای روحیه‌ی همدلی و برادری و صفا و اخوتی که در جامعه‌ی دینی مطلوب است، احتیاج داریم به نصیحت. اینها را از کی یاد بگیریم؟ پایه‌های اخلاق در کلمات ائمه {علیهم‌ السّلام} است، در رفتار ائمه {علیهم‌ السّلام} است. ما اخلاق را در جامعه رشد بدهیم؛ مردم را به خیرخواهی، به امید، به تعاون، به اخوت، به صبر، به حلم، به شکر، به احسان، به ایثار، به گذشت دعوت کنیم؛ از اخلاق بد، از تنگ‌نظری، از ناامیدی، از بدبینی، از بدخواهی برای این و آن، از حسد، از بخل و بقیه‌ی سیئات اخلاقی، مردم را پرهیز بدهیم... اخلاقیات باید تکرار شود. گفتن اثر دارد، شنیدن اثر دارد؛ اما این اثر، دائمی و ابدی نیست؛ مؤثرات دیگری هم در جامعه هست که در جهت عکس آن کار می کند. لذا بایستی اخلاقیات هی گفته بشود، باز گفته بشود، باز تکرار بشود. 📚 بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت {ع}، ۱۳۹۰/۳/۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹غارت سومالی🔹 سومالی یک کشور ساحلی است که در منطقه شاخ آفریقا در شرق آفریقا واقع شده است. استعمارگران پرتقالی در مسیر رفت و آمد به هند، از جنایت و تحدی در آفریقای شرقی از جمله سومالی دریغ نکردند. به گفته داویدسون آفریقا شناس مشهور غربی، پرتقالی ها بی درنگ شروع به غارت و آتش زدن آبادی ها و شهرها کردند. آنها شهرهای آباد و شکوفای سومالی را یکی پس از دیگری غارت کردند و به آتش کشیدند و عده زیادی را کشتند و بسیاری را به اسارت گرفتند. در سال ۱۵۱۸ پرتقالی ها به شهر براوا در سومالی حمله کردند. خانه ها را ویران کردند، مردم را کشتند و عده زیادی را به اسارت گرفتند و طلا و نقره و کالایشان را به غارت بردند. آنها برای سرعت بخشیدن به چپاول خود، گوش و دست های مردم را همراه با جواهرات می بریدند. 📚 جنایات غرب، مهدی سعیدی، ص ۲۲۱ - ۲۲۲ به نقل از شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، همایون الهی، ص ۱۷۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹مسایل مبتلابه مردم و حکومت🔹 ✍ امام خمینی امروز با کمال خوشحالی به مناسبت انقلاب اسلامی حرف های فقها و صاحب نظران به رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها کشیده شده است، چرا که نیاز عملی به این بحث ها و مسائل است؛ مثلاً در مسئلۀ مالکیت و محدودۀ آن، در مسئلۀ زمین و تقسیم‌بندی آن، در انفال و ثروت های عمومی، در مسائل پیچیدۀ پول و ارز و بانکداری، در مالیات، در تجارت داخلی و خارجی در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن، در حدود و دیات، در قوانین مدنی، در مسائل فرهنگی و برخورد با هنر به معنای اعم؛ چون عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما، خوشنویسی و غیره. در حفظ محیط زیست و سالم‌سازی طبیعت و جلوگیری از قطع درخت ها حتی در منازل و املاک اشخاص، در مسائل اطعمه و اشربه، در جلوگیری از موالید در صورت ضرورت و یا تعیین فواصل در موالید، در حل معضلات طبی همچون پیوند اعضای بدن انسان و غیر به انسان های دیگر، در مسئلۀ معادن زیرزمینی و روزمینی و ملی، تغییر موضوعات حرام و حلال و توسیع و تضییق بعضی از احکام در ازمنه و امکنۀ مختلف، در مسائل حقوقی و حقوق بین‌المللی و تطبیق آن با احکام اسلام، نقش سازندۀ زن در جامعۀ اسلامی و نقش تخریبی آن در جوامع فاسد و غیر اسلامی، حدود آزادی فردی و اجتماعی، برخورد با کفر و شرک و التقاط و بلوک تابع کفر و شرک، چگونگی انجام فرایض در سِیر هوایی و فضایی و حرکت بر خلاف جهت حرکت زمین یا موافق آن با سرعتی بیش از سرعت آن و یا در صعود مستقیم و خنثی کردن جاذبۀ زمین و مهمتر از همۀ اینها، ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت فقیه در حکومت و جامعه که همۀ اینها گوشه‌ای از هزاران مسئلۀ مورد ابتلای مردم و حکومت است که فقهای بزرگ در مورد آنها بحث کرده‌اند و نظراتشان با یکدیگر مختلف است و اگر بعضی از مسائل در زمان های گذشته مطرح نبوده است و یا موضوع نداشته است، فقها امروز باید برای آن فکری بنمایند. 📚 پاسخ به نامه محمدعلی انصاری از اعضای دفتر امام راحل، ۱۳۶۷/۸/۱۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹رشد فکری‏🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری از جمله اموری که باید بشر را در آنها آزاد گذاشت رشد فکری است. همین طور که برای شناگری باید مردم را آزاد گذاشت، از نظر رشد فکری هم باید آنها را آزاد گذاشت. اگر به مردم در مسائلی که باید در آنها فکر کنند از ترس این که مبادا اشتباه کنند، به هر طریقی آزادی فکری ندهیم یا روحشان را بترسانیم که در فلان موضوع دینی و مذهبی مبادا فکر کنی که اگر فکر کنی و یک وسوسه کوچک به ذهن تو بیاید به سر در آتش جهنم فرو می‏ روی، این مردم هرگز فکرشان در مسائل دینی رشد نمی‏ کند و پیش نمی‏ رود. دینی که از مردم در اصول خود تحقیق می‏ خواهد {و تحقیق یعنی به دست آوردن مطلب از راه تفکر و تعقل} خواه ناخواه برای مردم آزادی‏ فکری قائل است. می‏ گوید اصلا من از تو «لا الهَ الَّا اللَّه‏» ی را که در آن فکر نکرده‏ ای و منطقت را به کار نینداخته‏ ای نمی‏ پذیرم، نبوت و معادی را که تو از راه رشد فکری انتخاب نکرده‏ ای و به آن نرسیده‏ ای من از تو نمی‏ پذیرم. پس ناچار به مردم آزادی تفکر می‏ دهد. مردم را از راه روحشان هرگز نمی‏ ترساند، نمی‏ گوید مبادا در فلان مسئله فکر کنی که این، وسوسه شیطان است و اگر وسوسه شیطان در تو پیدا شد به سر در آتش جهنم می‏ روی. 📚 آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۷ - ۳۱۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ادب و احترام🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی مرحوم حاج آقای والد می فرمود: من از آقای بروجردی هرچه خواهش کردم که برای من بلند نشود، قبول نمی کرد. آقای بروجردی مقید بود در هنگام آمدن یا برای بدرقه لااقل یک بار برایم بلند شود. ایشان خیلی مودب بود. فقط یک بار قبول کرد که هیچ بلند نشود و آن در سال آخر عمرشان بود که خیلی ناتوان شده بود. من ایشان را قسم دادم که بلند نشود و ایشان هم پذیرفت، چون واقعا نمی توانست بلند شود. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۳، ص ۴۹۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹احترام به حقیقت🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری می‌گفتند: شخصیت ها تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت احترام بگزارند اما آنجا که می‌بینیم اصول اسلامی به دست همین سابقه دارها پایمال می‌شود، دیگر احترامی ندارند؛ ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیت ها. تشیع با این روح به وجود آمده است. ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذر غِفاری و مقداد کنْدی و عمار یاسر و امثال آنان می‌رویم و می‌خواهیم ببینیم چه چیز آنها را وادار کرد که دور علی را بگیرند و اکثریت را رها کنند، می‌بینیم آنها مردمی بودند اصولی و اصول شناس، هم دیندار و هم دین شناس. می‌گفتند: ما نباید درک و فکر خویش را به دست دیگران بسپریم و وقتی آنها اشتباه کردند ما نیز اشتباه کنیم. و در حقیقت روح آنان روحی بود که اصول و حقایق بر آن حکومت می‌کرد نه اشخاص و شخصیت ها. 📚 جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام. ص ۱۱۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹قدرت طلبی🔹 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹افراط در عزاداری🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی افراط در عزاداری‌ها به تفریط می‌انجامد. از آن‌جا که جامعه نمی‌تواند نسبت به همه عزاداری‌های پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی می‌آورد. همین‌ طور پشت سر هم دهه درست‌کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری‌ها را به وجود می‌آورد. افراط در عزاداری‌ها به تفریط می‌انجامد. عقیده ما درباره این‌ که آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت می‌شود یا خیر، حجت نیست، بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است. جامعه مشخص می‌کند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود. امروزه برخی از منبری‌ها و بعضی از مداح‌های بی‌تقوا حرف‌های بی سند و مجالس بی سندی را ترویج می‌کنند، نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به این‌ که هر گونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد، تغییر کند، البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند، ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آن‌ قدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح  کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟ 📚 بیانات در دیدار تعدادی از روحانیون و طلبه‌های حوزه علمیه قم، ۱۳۹۲/۱۲/۲۱ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹آزادی در تفکر🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری پیغمبر اکرم فرمود: از امت من نُه چیز برداشته شده است؛ یکی از آنها این است: 《الْوَسْوَسَةُ فِی التَّفَکرِ فِی الْخَلْق‏ یا التَّفَکرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْق‏》 یعنی یکی از چیزهایی که امت مرا هرگز به خاطر آن معذب نخواهند کرد این است که انسان درباره خلقت، خدا و جهان فکر کند و وساوسی در دلش پیدا شود. مادام که او در حال تحقیق و جست و جوست، هرچه از این شک ها در دلش پیدا شود، خدا او را معذب نمی‏ کند و آن را گناه نمی‏ شمارد. در حدیث معروفی است‏ که یک عرب بدوی آمد خدمت رسول خدا و عرض کرد: «یا رَسولَ اللَّه! هَلَکتُ» تباه شدم. پیغمبر اکرم فورا مقصود او را درک کرد، فرمود: فهمیدم چه می‏ خواهی بگویی، لابد می‏ گویی شیطان آمد به تو گفت: مَنْ خَلَقَک؟ تو هم در جوابش گفتی که مرا خدا آفریده است. شیطان گفت: مَنْ خَلَقَهُ؟ خدا را کی آفریده است؟ تو دیگر نتوانستی جواب بدهی. گفت: یا رسولَ اللَّه! همین است. پیغمبر فرمود: ذلِک مَحْضُ الْایمانِ‏. {عجبا!} فرمود: چرا تو فکر کردی که هلاک شدی؟! این عین ایمان است؛ یعنی همین تو را به ایمان واقعی می‏ رساند، این تازه اول مطلب است. چنین فکری که در روح تو پیدا شد، این شک که پیدا شد {باید برای رفع آن تلاش کنی.} شک منزل بدی است ولی معبر خوب و لازمی است. زمانی بد است که تو در همین منزل بمانی. شیطان به تو گفت: تو را چه کسی خلق کرده است؟ گفتی: خدا. گفت: خدا را چه کسی خلق کرده؟ گفتی: دیگر نمی‏ دانم، بعد هم سر جایت نشستی. این، شک تنبل هاست، هلاکت است. اما تو که چنین آدمی هستی که وقتی چنین شک و وسوسه‏ ای در تو پیدا شد در خانه ننشستی، از مردم هم رودربایستی‏ نکردی و نگفتی که اگر من به مردم بگویم چنین شکی کرده‏ ام می‏ گویند پس تو ایمانت کامل نیست، معلوم می‏ شود که یک حس و طلبی در تو هست که فورا آمدی نزد پیغمبرت سؤال کنی که اگر من چنین شکی پیدا کردم چه کنم؟ آیا این شک را با یک عمل رد کنم یا با یک فکر؟ ذلِک مَحْضُ الْایمانِ‏ این عین ایمان است؛ چرا از چنین چیزهایی می‏ ترسی؟! این است آزادی در تفکر. 📚 آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۸ - ۳۱۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تحول انسانی🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی اين مطلب را گوركى از لنين نقل مى كند. در اواخر عمر لنين، در موقعى كه لنين توانسته بـود زمامـدار شوروى باشد. اين نقل خيلى جالب است. گوركى مى گويد: «بـه يـاد دارم كه وقتى سخنان مـاركف را جـايى خوانـد، مـدتى بـا سـرور و بشاشت خاطر خنديد. ماركف نوشـته بـود در روسـيه فقـط دو نفـر كمونيست وجود دارد: لنين و كالانتاى. پس از آن خنده آهى كشيد و گفت: راستى عجب مرد خردمندى است! از اين چه مى فهميد؟ اينها قصه نيست، خبر روزنامه هم نيست. سند قطعى متقن از تـاريخ يـك جامعه در عصر تـاريخ اسـت و بـازده يـك انقـلابِ زيـر و رو كـنِ عقيدتى و اقتصادى و اجتماعى را در قرن ما نشان مى دهد و مى گويد در اين انقلاب، با همه كوشش ها، آدم ها به اين آسانى عوض نشده اند. حالا مى فهميد پيغمبر اسلام، صلوات اللَّه و سـلامه عليـه، نگـران چيست. پيغمبر احساس مى كند، مى يابد، مى داند و به عنوان رهبرى الهى، دانا، تيزبين و ژرفنگر مـى بينـد كـه بـا انقـلاب اسـلام عـده معدودى مسلمان زبده خالص ساخته است. بقيـه هـم بـه اسـلام و جامعه اسلامى آمده اند، نماز مسلمانى را مى خوانند، ماه رمضان هـم روزه مى گيرند، حتى زكات هم مى دهند، حتـى بـه ميـدان جنـگ و جهاد هم مى روند و براى اسلام شمشير هم مى زنند، اما آيا ساختمان درون و جسم و جان و روح و خلق و عادت آنها ساختمان خالص سره اسلامى است؟ نه! 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۸۱ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin