#ادامه_را_تو_بنویس
🌻خوابش نمیبُرد. بلند شد. خیاری از میوه خوری روی میز برداشت. خواست پوست بکند و بخورد. خوب نمیدید. عینکش را زد، کارد را برداشت، سر و ته خیار را نگاه کرد.
👆🏻این برشی از کتاب «تهِ خیار» هست؛ اگه تو جای نویسندهی اصلی بودی، چطوری ادامهش میدادی⁉️ بنویس و برامون بفرست🔰
🆔 @DabirKtbsefid
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
☕بازنویسی حکایت؛
#قسمت ۵
🌀اصول و قوانین بازنویسی حکایت عبارت است از:
🔺سطح بازنگاری حکایت باید در طول متن یکسان باشد. به عبارتی نباید قسمتی از متن بیشتر و یا کمتر از قسمتی دیگر بازنویسی شده باشد. در بازنگاری حکایت ، چنین بازنویسیهایی جز متون بیکیفیت به شمار میآید.
🖇️ادامه دارد.
📚آکاترجمه
#آموزشی
#بازنویسی_حکایت
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_کتاب
📔جمال میرصادقی در یادداشتی که در ابتدای کتاب «عرقریزانِ روح» نوشته است، آورده: «توصیههایی که در این کتاب جمع آمده، گاهی کوتاه شده یا تغییر و تفضیل یافته از نوشتههای قبلی من است و بسیاری هم تازه و برای اولین بار گردآورده شده است. ممکن است بعضی از این توصیه هایی که من به طور جداگانه از آن ها حرف زده ام، به هم وابسته باشند، یعنی یکی دیگری را به یاد آورد یا بازتاب همدیگر باشند. مثلاً عینی گرایی، خونسردی در نوشتن، مفهوم های نزدیک به هم دارند، و گاه از هم منتج می شوند؛ در صحبت جداگانه از هر یک از انها را ار هم جدا کردهام که بر آنها بیشتر تاکید کنم.
🔺این کتاب مناسب آن دسته از دانشجویان و خوانندگانی است که رویایی نویسنده شدن را در ذهن خود پروراندهاند. این کتاب میتواند راهنمای مناسبی برای نویسنگان جوان و تازهکار هم باشد. کسانی که به ادبیات و نقد ادبی علاقمندند میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند و با خواندنش به اطلاعات خود اضافه کنند و کتابهای داستانی دیگر را با دانش بیشتری بخوانند.
📚علی حیدری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
پرهیز از کلیشهها و شخصیتهای قالبی
🔹باید کلمهها و عبارتهای کلیشه ای را از نثر خودتان بیرون بریزید. کلیشه واژه ای است فرانسوی و در صنعت چاپ تصویر یا نوشته ای است که برای چاپ کردن در کتاب مجله و مانند آنها بر فلز یا چوب حک میشود تا به این وسیله آن را بر صفحه کاغذ منتقل کنند.
📚در ادبیات کلیشه برای کلمه ها جمله ها توصیف ها، اصطلاح ها و شخصیت ها و موضوع هایی به کار برده میشود که بر اثر تکرار و استعمال زیاد، تأثیر عاطفی و معنوی خود را از دست داده است؛ مثل ترکیب های نفیر باد، غوغای سکوت، لب لعل، چون پروانه وار گرد شمع گشتن، بلبل عاشق گل، پرنده ای در قفس بودن، رشته افکار جلو چشم ها رژه رفتن و شخصیتهای قالبی و موضوع های تکراری
#یک_جرعه_کتاب
✍🏻چگونه میتوان داستان نویس شد | جمال میرصادقی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#نقد_داستان
سلام و نور
🔹روایت دلنشین شما را خواندم. زبان طنزتان خیلی شیرین بود.آفرین!
🔹پیداست دستی بر نوشتن دارید. فقط کافیست کمی متن را ویرایش کنید. شروع روایت بهتر است با جملات کوتاه رقم بخورد.
✅هیچوقت قلم را زمین نگذارید! منتظر نوشتههای بعدیتان هستم.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#قند_و_نمک
❇️ آب برای همه آبادی میاره، برای ما خرابی
📚 ضرب المثلهای تهرانی به زبان محاوره | جعفر شهری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#ارسالی_مخاطب
✨داستان چند خطی یکی از مخاطبین عزیز
🔺آفرین به شما؛ قلمتان پربرکت و همواره نویسا.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🌀آموزش ویرایش و ویراستاری | ۱۵ گام عملی تا یادگیری درستنویسی و ویرایش
#قسمت دوم
🔺ویراستار کیست؟
👈🏻ویراستار در بدترین حالت، خوانندهای حساس و حرفهای است؛ خوانندهای که بهفراخور کارش، نوشتههای بسیاری را با دقت خوانده، جزءجزئش را بر سنجهی صحت نشانده، بارها آن سنجه را تراز کرده و ذهنش را با شمّ و دانش زبانیاش ورزانده است. ازاینرو، آنگاه که نوشتهی تازهای میخواند، میتواند آن را با دو نگاه بنگرد: یکی از روزنهی نویسنده، و دیگری از روزنهی خواننده. همین نگاهِ دوجانبه است که میتواند جلوی بسیاری از دریافتهای نادرست را پیش از انتشار نوشته بگیرد و گاه از بروز فاجعهای خُرد یا کلان پیشگیری کند، و این همان برگ برندهی نویسنده است.
🔻ویراستار یک خوانندۀ انتقادی و یک عاشق کلمه است. او یک مقالۀ خام را پرداخت و پالایش میکند. ویراستار پلی است بین نویسنده و خواننده؛ ازاینرو باید هر دو طرف را در نظر بگیرد. نویسنده ممکن است ماهها با نوشتۀ خود وقت بگذراند و با آن ارتباطی قوی داشته باشد. از طرف دیگر خواننده هیچ وابستگی احساسی به کتابهایی که میخواند ندارد، وابستگی از جنس مادر و فرزندی که بین نویسنده و اثرش وجود دارد، بنابراین سریع به قضاوت نوشته میپردازد.
🖇️ویراستار باید با توجه به این دو نوع نگاه کار خود را انجام دهد. او صدای معتبر نویسنده است برای اینکه نوشتهای جدید و بهبودیافته را عرضه کند.
📚مدرسهی نویسندگی
#ویراستاری
#آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#ادامه_را_تو_بنویس
🌀سپاس فراوان از همهی عزیزانی که در این پویش شرکت کردند؛
و اما نوشتهی نویسنده اصلی👇🏻
🌻خوابش نمیبُرد. بلند شد. خیاری از میوه خوری روی میز برداشت. خواست پوست بکند و بخورد. خوب نمیدید. عینکش را زد، کارد را برداشت، سر و ته خیار را نگاه کرد.
گُل ریز و پژمردهای به سرِخیار چسبیده بود. به تابلویی که روی کمد بود نگاه کرد. هر وقت میخواست خیار بخورد، آن را میدید و لبخند میزد.
«زندگی به خیار میماند، تهاش تلخ است.»
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
👆🏻پترسون پشتکار و ورزیدگی ادبی را عاملی برای جذب مخاطب و نگهداشتن او تا آخر در فضای داستان میداند.
✍🏻ترجمه گزارش از: مهری محمدی مقدم | ایسنا
#سخن_بزرگان
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid