eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
1.4هزار دنبال‌کننده
894 عکس
502 ویدیو
4 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
وصایای سرباز سید علی، در پیروی از ولایت فقیه و امام خامنه‌ای عزیز... . https://eitaa.com/lashkarekhoban
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت تدفین. قسمت ۱۱ مهدی حق داشت تابوت پیچیده در پرچم بابای شهیدش، فرمانده غیورش را رها نکند... آن دوست که دیر رسیده بود حق داشت زار بزند. آن مرد آبی‌پوش، همرزم دیرین سرداران موشکی، حاج ابوالفضل مقدم که روزگاری نیروی اطلاعات موشکی بود و برای ارتقای موشکی جانش را در بیابان‌های دور و جاهای پرخطر کف دست گرفته بود و حالا تن بیمارش را تا کنار یارانش رسانده بود، حق داشت به نمایندگی از تمام مردان موشکی، حیران بماند بین مزار دو رفیق؛ مزار امیر و مزار محمود.‌ زن‌های خانواده که جز خوبی ازین مرد آرام ندیده بودند حق داشتند مویه کنند. حاج منصور ارضی که داشت اقرار می‌گرفت از حاضران بر خوبی حاجی‌زاده و تایید می‌کرد او سالها گریه‌کن پای روضه‌های سیدالشهداعلیه‌السلام بود، حق داشت. آه خدایا! امیرالمومنین علی علیه‌السلام حق داشت وقتی قبر را صندوق عمل نامید و بشارت داد و ترساند. آن ؛ حاج حسن طهرانی‌مقدم حق داشت وقتی در خوشی‌ها هم، در کوه‌پیمایی‌‌ها هم؛ تنهایی و تاریکی قبر را به خود و یارانش تذکر می‌داد. اینجا پایان کار کلمه‌های دنیوی ما بود. ارتباط ما با جسم سردارانمان درین نقطه می‌‌ماند. مرگ، اینجا عقب نشسته بود و شهادت؛ که همه معادلات را تغییر داده بود، میان همه اشکهای ما با لبخند امیرعلی حاجی‌زاده و محمود باقری بدرقه می‌شد. با اکرام و آرام تابوت شهید محمود باقری باز شد تا بدن مجروحی که مروارید روح محمود را ۶۳ سال در خود جا داده بود، به خاک بازگردد؛ خاکی مخلوط و معطر با تربت حضرت شهیدالشهدا... و آفرین بر چنین اوج و فرودی🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت تدفین سرداران قسمت دوازدهم‌‌.... دیگر خبری از گل‌ها نیست. خاک است و خاک که سنگ لحد را می‌پوشاند تا خلوت مبارزان راه خدا را کامل کند...تا روز بازگشت. این مردان خدا، اینجا، سنگ نشان می‌شوند تا راه گم‌نشود. نوحه سیدالشهدا علیه‌السلام خط می‌اندازد در تاریخ ... جاری می‌شود از سینه‌ها و روح‌های ملتهب... می‌رسد به جریان تاریخی یک اتفاق؛ نبرد دائمی خیر و شر، از غدیر تا کوچه بنی‌هاشم و از کربلا تا ایران... این اشک و مویه و لطمه بر غربت شهید کربلاست که نه فقط حاضران این محوطه محصور را، بلکه هر کس در دور و نزدیک را همراه کرده است.. این اشک‌ها بر حضرت ثارالله ما را قوی‌تر از دیروز می‌کند. اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟ کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟ اگر کشتند چرا آبت ندادند؟😭😭😭 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام تمام شد روایت تدفین سرداران شهیدمان؛ حاجی‌زاده و باقری در شب اربعین عروجشان. نثار روح پاک همه شهیدان جنگ تحمیلی صهیونیستی، خاصه رزمندگان شهیدمان حمد و سوره‌ای هدیه کنیم به برکت صلوات بر حضرت محمد و آل محمد🚩🇮🇷🚩 ۱۴۰۴-۵-۱ معصومه سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
شما را چه سان باید شناخت؟ چه سان باید سرود؟ ۲۹ شهید از بین شهدای جنگ تحمیلی صهیونیست‌ها در دیار آذربایجان، شهدای هوافضا هستند. مردانی که خالق وعده‌های صادق ۱ و ۲ بودند. مردانی در نهایت گمنامی و سربلندی... کو تا وقت حکایتشان برسد؟🇮🇷⚘️ https://eitaa.com/lashkarekhoban
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 از تنهایی نترس! 💠 دوم مرداد، زادروزِ مردیست که برای پرواز، زندگی کرد و هنوز هم دارد به ما پرواز، می‌آموزد. و چه زیبا می‌گفت: " سقوط و انحطاط، طبیعی است، پرواز دلیل می‌خواهد!" 🌱 تولدت مبارک استاد ▪️ | عضو شوید👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
شهید مرتضی آقایان در عملیات وعده صادق ۱ و ۲ نیز نقش آفرین بود. او در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در نبرد مستقیم با دشمن صهیونیستی به شهادت رسید. خود برای نبرد حتی شهادت درین راه آماده کرده بود. وقتی تن استوارش آتش گرفت، اذان سر داد.... الله اکبر... اشهد ان لا اله الا الله ... تا آخرین صدایی که از او به گوش همرزمانش می‌رسد ندای توحید و شهادت بر ولایت باشد...‌ آری آری به خدا قسم اینان فرزندان دلاور امیرالمومنین بودند که چشم در چشم خصم دوختند، موشک‌هایشان را شلیک کردند و جان به جانان سپردند🌷 درود بر روز عروجتان درود بر روح رشیدتان درود بر نام بلندشان... https://eitaa.com/lashkarekhoban
خوشحالم که بهترین سال‌های عمر من و همسرم، پای کار شما ‌طی شد حاج حسن.... هر طوری هم بشود، خوش‌حالم با همدیگر هستیم. خدا را شکر می‌کنم ما را هم از دوستان راستین شما قرار داد🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
پیام دیگری از شما رسید، از کسی که حاج حسن را دیده و شناخته بود و مرد ابدی را هم... این پیام‌ها، چیزی بیش از یک نظر درباره یک شخص یا کتابند. این نظرات، نشان می‌دهند در خلق این اثر؛ راه را اشتباه طی نکردم و بنابراین به همه زجر و زحماتش می‌ارزد. خدایا شکرت هر روز که بگذرد، هر کسی که مرد ابدی را بخواند و بفهمد مردی چون در زمانه ما وجود داشت و مهم‌تر اینکه؛ یاد بگیرد می‌شود و ارزش دارد چون او بشویم، من و همه راویان این اثر ارزشمند و هر کسی در انتشار صادقانه آن سهمی داشت، اجر معنوی خویش را برده‌ایم.🤍 https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
پیام دیگری از شما رسید، از کسی که حاج حسن را دیده و شناخته بود و مرد ابدی را هم... این پیام‌ها، چیزی
حاج حسن زندگیش مثل امام حسن تو مظلومیت و گمنامی بود ،شهادتش مثل امام حسین عاشورایی بود،یتیم نواز بود،مشکل گشا بود اصلا به دنبال مشکل بود تا نذر پروژه هاش کنه،خنده رو بود و خوش اخلاق مثل پیامبر عزیزمون، هر چقدر به این مرد نگاه میکردی باهاش صحبت میکردی بیشتر عاشقش میشدی،یک انسان کامل و چقدر زیبا شما اسم کتابتون رو مرد ابدی گذاشتید،کسی که هیچ کس تا ابد نمیتونه مثل او بشه،شیعه واقعی آقا امیرالمومنین ،انسانی فراتر از زمان و عصر خودش که هرکسی ذره ای بیشتر از طلای وجود او را درک نکرد،مرد ابدی،مردی که تا ابد میشه عاشقش موند.... باز هم ممنونم به خاطر کتاب قشنگی که نوشتید و این مرد بزرگ یا ابر مرد یا مرد ابدی رو به مردم معرفی کردید 🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
امروزِ خدا می‌تواند، سال‌روز مادر شدن یک زن باشد. برای زنی که یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایش هنگام ازدواج با یک جانباز نخاعی، بچه‌دار شدن یا نشدن بود، امروز روز تذکر لطف خاص خداست. متاسفانه چنان شایع شده و اهمیت و ضرورت چنان است که بخواهم درباره این موضوع با همراهانم صحبت کنم. اکثریت قاطع جانبازان نخاعی و بخشی از جانبازان عزیز دیگر، به دلیل عوارض مجروحیت جنگ، برای بچه‌دار شدن باید مسیری طولانی و گاه تلخ و پرماجرا طی می‌کردند. گاهی که از خاطرات آن روزها به مناسبتی برای کسی تعریف می‌کنم تعجب می‌کنند مگر می‌شود؟! بله! شده است. در سال‌های پس از جنگ تا دهه هشتاد، جانبازان در و سپس؛ ، خاطرات بسیار عجیبی از روند این درمان دارند‌. سختی و اضطراب خاص درمان ناباروری در کنار سفرهای مکرر از شهرستانهای مختلف به تهران، و تلخی برخورد برخی‌ کارمندان بنیاد و کادر درمان چنان بود که برخی عزیزان جانباز برای همیشه قید ادامه درمان ناباروری را زدند و هرگز لذت فرزند را نچشیدند😔 البته که خدای مهربان همیشه هوای جانبازان بی‌ادعای راهش را دارد و هرگز تنهایشان نمی‌گذارد اما قطعا کسانی که با رفتار خود، مشکلات را بیشتر کردند، روزی باید به خداوند پاسخ دهند. نمیدانم کی نوبت نوشتن از خودمان، جانبازان نخاعی و همسران‌شان، خواهدرسیداما مدتهاست می‌خواهم به عنوان زنی که مسیر دشوار را طی کرد، به آنانی که در آغاز راهند بگویم:شک‌نکنید به همه سختی‌هایش‌می‌ارزد. کاش قوی‌تر بودم و به موقع و دوباره این راه را می‌رفتم. https://eitaa.com/lashkarekhoban