eitaa logo
سبک زندگی اسلامی
111 دنبال‌کننده
64 عکس
83 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عوامل‌ موثر در استفاده‌زیاد از رسانه قسمت سوم حجت الاسلام استاد تراشیون
يا مَعشَرَ التُّجّارِ! اِتّقُوا اللّه عزّ و جلّ... قَدِّمُوا الاستِخارَةَ ، و تَبَرَّكُوا بِالسُّهُولَةِ ، و اقتَرِبُوا مِنَ المُبتاعِينَ ، و تَزَيَّنُوا بِالحِلمِ ، و تَناهَوا عنِ اليَمِينِ ، و جانِبُوا الكَذِبَ ، و تَجافُوا عنِ الظُّلمِ ، و أنصِفُوا المَظلومينَ ، و لا تَقرَبُوا الرِّبا ، و أوفُوا الكَيلَ و الميزانَ ، و لا تَبخَسُوا الناسَ أشياءَهُم... امیر مؤمنان سلام الله علیه هر روز صبح در بازارهای کوفه می‌گشت...و در هر بازار می ایستاد و می‌فرمود:ای گروه تاجران! تقوای الهی پیشه کنید... در داد و ستد پیشاپیش [از خدا] طلب خیر کنید و با آسان گیری، از او برکت بطلبید و به خریداران نزدیک شوید [دوستانه برخورد کنید]، خود را با بردباری بیارایید، از سوگند و دروغ گویی و ستم کردن دوری کنید و با ستم شده ها[ی در معامله] به انصاف رفتار کنید و به ربا نزدیک نشوید و در سنجش متاع رعایت عدالت کنید و متاع مردم را کم ارزش نشمارید... الکافی ج۵ ص۱۵۱ مفاتیح الحیاة ص ۶١١
🔆 یکی از علل عمده عدم موفقیت ما مردم به اصلاح جامعه خود، همین است که هر فردی آنگاه که به خودش نگاه می‌کند و به اعمال خودش نظر می‌افکند عینک خوش‌بینی به‌چشم می‌زند و آنگاه که به دیگران و اعمال دیگران نظر می‌کند عینک بدبینی و بدگمانی، و نتیجه این است که هیچ کس شخص خود را تقصیر کار نمی‌داند و چنین می‌پندارد که تقصیر متعلق به دیگران است. 📗شهید مطهری، کتاب بیست گفتار، ص198.
1.mp3
2.46M
🔊پاسخ استاد تراشیون به سوالی با محوریت " # حسادت کودکان به برادر یا خواهر کوچکتر از خودشان "
پرسمان تربیتی۲ دفتر مقام معظم رهبری در قم- ۱ مهر ۱۴۰۲ AETrim1696131022418.mp3
1.8M
🔊پاسخ استاد تراشیون به سوالی با محوریت " # پرخاشگری فرزندان نسبت به یکدیگر " 🔸موضوع: حسادت و پرخاشگری فرزندان نسبت به یکدیگر 🔹قسمت: دهم
🔆 انسان در نتیجه تقرب به خداوند - که تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار [حاصل می‌شود] - می‌رسد به این مرحله که درعین اینکه بدنش نیازمند به روح است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود. ما الآن، هم روحمان نیازمند به بدنمان است، هم بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست. اما آیا همه انسانها همین جورند؟ انسانهایی در نتیجه تقرب به خدا و عبودیت پروردگار، می‌رسند به این حد که روحشان از بدنشان بی‌نیاز می‌شود، یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح روح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی استقلال روح را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 📌 در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی روح را از بدن منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، افق وسیعتری را دارد می‌بیند. 📗 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص۶۷
✴️ اعتدال در همه ی کارها 👤 امام علی (ع) فرمودند: ◀️ راست و چپ (افراط و تفریط)، گمراهی است. راه درست، راه میانه است که قرآن و آثار نبوّت نیز براساس راه میانه آمده است. 📚 الکافی، ج8، ص67.
🔆 اگر ما پذیرفتیم خدایی داریم که خالق ماست، خالق جسم ما و خالق روح ما؛ و پذیرفتیم که این خالق، مالک و مدبر ماست، یعنی رب ماست و هدایت ما را خودش بر عهده گرفته‌است، آن‌گاه دو اتّفاق می‌افتد: 🔹اوّل این‌که نمی‌توانیم به علوم انسانی غیر وحیانی برای تربیت خودمان اعتماد کنیم. 🔸اتّفاق دوم هم این‌که این اعتقاد باعث می‌شود برای به دست آوردن راه تربیت برویم سراغ وحی. اصلاً باور به این صفات، یکی از ارکان اصلی اعتقاد ما به امکان تولید علم است. 🔅خالق، رب و هادی فقط یکی است، من به جز او نه خالقی دارم، نه ربی و نه هادی. هر کسی هم ادّعای هدایت کرد، باید اثبات کند که با این هادی، با این رب و با این خالق ارتباط دارد. اگر نتوانست اثبات کند، من نمی‌توانم هدایت او را بپذیرم. 📌 پس حواسمان باشد اعتقاد به خالقیت و ربوبیت و هدایت وقتی ما را به این اعتقاد می‌رساند که تنها خالق و تنها رب و تنها هادی را خدا بدانیم. این اعتقاد، انگیزه‌ای در ما تولید می‌کند که مسیر تربیت و هدایت را تنها از راه وحی به دست بیاوریم؛ اگر هم چیزی به صورت مستقیم به مفاهیم وحیانی متّصل نمی‌شود، باید وحی آن را تأیید کند. 📝 حجت الاسلام عباسی ولدی
🔷 تجربه نشان داده است، آنجا که دین از اخلاق جدا شده، اخلاق خیلی عقب‌مانده. 🔶 هیچ یک از مکاتب اخلاقی غیردینی در کار خود موفقیت نیافته‌اند. قدر مسلم این است که دین لااقل به‌عنوان یک پشتوانه برای اخلاق بشر ضروری است. 🔷 به هر نسبت که دین و ایمان ضعیف گردیده عملاً دیده شده است که اخلاق بشر پائین آمده. این است که برای ایمان – لااقل به‌عنوان پشتوانه برای اخلاق اگر نگوییم تنها ضامن اجرای آن – باید ارزش فوق‌العاده قائل شویم. 📗شهید مطهری، کتاب تعلیم و تربیت در اسلام
﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ به معنای مجاز بودن اباحی گری نیست / شکر نعمت انسان را بالا می برد آیت الله جوادی آملی حفظه الله در شرح حکمت 134 و 135 نهج البلاغه : 🔸 حضرت امیر فرمود خدا چهار راه را گذاشته برای چهار خیر. فرمود اگر مشکل بیماری دارید یا مشکل دیگری دارید یک راهی است. دعا را فراموش نکنید. خود است. هم عقل را هدایت می کند که سبب سازی کند. هم دیگران را راهنمایی می کنند که سبب سوزی نکنند... . 🔸 ، خود انسان را بالا می برد! در سوره مبارکه «هود» آمده است که ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ﴾، نه «لأزیدنّ نعمتکم»! یعنی خودتان را بالا می آورم. عقل به شما می دهم. علم به شما می دهم. گوهر هستی شما با دعا بالا می آید. فرمود: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ﴾ اصلاً شما را بفهم میکنم. یک آدم بفهم بالا آمده است. آدم بفهم نه بیراهه می رود نه راه کسی را می بندد. تولید می کند، تقسیم می کند، تواضع دارد، بیکار نمی نشیند، در درجه اول ، اگر نشد، تولید مال می کند. 🔸 این آیه ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ نه در صدد مسئله فقهی است و نه در صدد مسئله اخلاقی. فقط در صدد مسئله کلامی است. بیان این علوم سه گانه این است که در فقه وقتی گفته می شود که مختاری بین این و آن، حالا یا واجب تخییری است، یا دو تا راه مباح است؛ در مسائل اخلاقی هم از نظر تربیت بعضی ها راه خاص دارند می گویند یا از این راه و با فلان عبادت خود را به کمال برسانید یا از آن راه و با فلان عبادت؛ اینها تخییر است. اما این ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ معاذالله در صدد بیان این نیست می خواهی قبول بکنی یا می خواهی نکنی فرق نمی کند. در صدد تخییر بین دو امر و اباحه دو امر نیست. این که می شود ! و این آیه به معنای اباحه گری نیست... . 🔸 این آیه نورانی می خواهد بگوید نه جبر در عالم هست که مستحیل است، نه دقیق تر و عریق تر و عمیق تر از آن تفویض در کار است. ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ فشاری در عالم نیست. یا راه جهنم، یا راه بهشت. یا قبول یا نکول. یا ایمان و یا کفر. در هر دو حال، مختار است. نه اباحه گری است. اگر این گونه معنا کنیم که می خواهی این راه را بروی، می خواهی آن راه را بروی هر دو حلال است، این که می شود اباحه گری! لذا سرجایش محفوظ است، تهدید سر جایش محفوظ است، البته امر به معروف مراتب چهارگانه دارد اول و دوم برای مردم است، سوم و چهارم برای حکومت است. اینجور نیست که هر کسی آزاد باشد هر کاری را بخواهد انجام بدهد.
ادب عیادت یكی از دوستداران امام صادق(سلام الله علیه) می‌ گوید: فردی از دوستان آن حضرت بیمار شد و ما چند نفر از دوستان امام(سلام الله علیه) به عیادت او رفتیم. در راه با امام روبه‌رو شدیم. فرمود: به كجا می ‌روید؟ گفتیم: قصد داریم از فلانی عیادت كنیم. فرمود: بایستید. ما ایستادیم. فرمود: آیا با یكی از شما سیب یا به یا ترنج [نوعی لیمو] یا كمی از عطر و یا قطعه ‌ای از چوب عود برای بخور هست؟ گفتیم: از این‌ها چیزی همراه نداریم. فرمود: مگر نمی ‌دانید كه بیمار با دریافت هدیه، آرامش می ‌یابد؟ مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِیهِ، فَخَرَجْنَا إِلَیهِ نَعُودُهُ وَ نَحْنُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِى جَعْفَرٍ، فَاسْتَقْبَلَنَا جَعْفَرٌ "سلام الله علیه" فِى بَعْضِ الطَّرِیقِ، فَقَالَ لَنَا: أَینَ تُرِیدُونَ؟ فَقُلْنَا: نُرِیدُ فُلاناً نَعُودُهُ، فَقَالَ لَنَا: قِفُوا فَوَقَفْنَا، فَقَالَ: مَعَ أَحَدِكُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لُعْقَةٌ مِنْ طِیبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ؟ فَقُلْنَا: مَا مَعَنَا شَىْ‏ءٌ مِنْ هَذَا، فَقَالَ: أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِیضَ یسْتَرِیحُ إِلَی كُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَیهِ؟ 📚 الكافى، ج۳، ص۱۱۸ 📚 مفاتیح الحیاة ص ۳۶۹
هدایت شده از KHAMENEI.IR
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ بازخوانی به مناسبت ایام زیارت مخصوص حضرت رضا علیه‌السلام 👈 معرّفی ائمّه (علیهم السّلام) به دنیا؛ وظیفه‌ی بزرگ ما 🔹️بازنشر بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیئت علمی پنجمین کنگره‌ی جهانی حضرت رضا(علیه السّلام) به مناسبت ۲۳ ذی‌القعده ایام زیارت مخصوص امام رئوف 💻 Farsi.Khamenei.ir