eitaa logo
محسن قنبریان
17.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
871 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۱-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
19.99M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و یکم/ ۲۶خرداد۱۴۰۲ ▫️ فراز مربوط به قضات • کارکرد دستگاه قضایی، آزاد کردن دین از دست اشرار مذهبی است! - اسارت دین یعنی چه؟! - چه ربطی به قاضی و دستگاه قضایی دارد؟! • با این تعلیل شرایط ۱۴گانه قاضی به نظر حضرت امیر(ع) - هم شرایط پیشینی و هم بررسی پسینی حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و یکم/۲۶خرداد۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان ▫️ فراز مربوط به قضات این فراز سه نکته اساسی دارد: - شرایط ۱۴گانه قاضی - ارتزاق و میزان پرداخت و جایگاه اجتماعی قاضی (در جلسه بعد بررسی می شود) - کارکرد اصلی دستگاه قضایی • برای درک شرایط سخت گیرانه قاضی باید اول تعلیلی که ذیل فراز آمده خوب بررسی شود: فَانْظُرْ فِي ذَلِکَ نَظَراً بَلِيغاً، فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ کَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الاَْشْرَارِ، يُعْمَلُ فِيهِ بِالْهَوَى، وَتُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا: در اين كار [انتخاب و بررسی کار قضات]، نيكو نظر كن كه اين دين در دست بدكاران اسير است. از روى هوا و هوس در آن عمل مى كنند و آن را وسيله طلب دنيا قرار داده اند.! ❓نظر بلیغ در انتخاب قاضی، تعاهد و بررسی مدام کار او، چه ربطی به "اسارت دین به دست اشرار" دارد؟! ❓اصلا "اسارت دین" یعنی چه؟! مگر دین اسیر می شود؟! • اسارت دین دین مراتب چندگانه ای دارد: - وجود نفس الامری و عنداللهی (که مصون از گزند است) - وجود کتبی و شفاهی دین (قرآن و سنت) این مرتبه، ممکن است احادیث دچار جعل شوند. - وجود ذهنی دین: همان ذهنیت و برداشت ها از دین. مثلا ممکن است از بعض اخبار و آیات، جبرگرایی یا تفویض برداشت شود یا برداشت های صحیح صورت گیرد - وجود فرهنگی و تمدنی دین: آن برداشت ها، در سبک زندگی و آثار زندگی و تمدنی بروز می یابد. برداشتی موجب مساجد ساده صدر اسلام و برداشت دیگر موجب مساجد اشرافی می شود... ⬅️ وجود ذهنی دین دچار مرگ، اسارت و شهادت می شود! اقبال لاهوری و شهید مطهری از "احیای تفکر دینی" گفتند چون ذهنیت و تفکر دینی گاهی می میرد. دینی که حیات بخش است (استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم) گاهی با برداشت ایستا و مرده موجب بی تحرکی و نردگی و عقب ماندگی جامعه اسلامی می شود (ر.ک: بحث احیای تفکر دینی شهید مطهری) - در زیارت ناحیه درباره سید مظلومان می خوانیم: قد قتل بقتلک الاسلام! با کشتن تو اسلام کشته شد! ذهنیتی از دین، حسین(ع) را به مذبح و یزید را بر امارت می نشاند. قبل از حسین(ع) اسلام اصیل کشته شده که چنین اتفاقی می افتد. ⬅️ اینجا حضرت امیر(ع) از اسارت دین می گوید! دین آمده هوی را اسیر کند و انسان را آزاد کند و دنیایی نو بسازد. اگر هوی، امیر شد و براساس هوی و هوس، دین را معنا کرد، دین اسیر شده است. دین ابزاری می شود برای طلب همین دنیای مادی و تکالب برآن. از همین رو قرآن از "دین بازی" در کنار "دینداری" سخن می گوید! (۵۷/مائده، ۷۰/انعام، ۵۱/اعراف) ❓ این اسارت دین چه ربطی به قضات و دستگاه قضایی دارد که حضرت ذیل فراز مربوط به آنها هشدارش را می دهد؟! در جامعه دینی و حکومتی که به نام دین است، دنیا طلبان با دین (دین بازی) طلب دنیا می کنند. چون دین و مقدسات نرخ رایج است در پناه مقدسات و دین، فسادها شکل می گیرد. با خیریه پولشویی می شود. بنام مذهب اشرافیت رسمیت می گیرد! و... چنانچه در دوره اموی چنین شد و حضرت هشدار آن را به قضات حکومت خود می دهد ⬅️ لذا کارکرد اصلی دستگاه قضایی علوی، آزاد کردن دین از اسارت دنیا طلبان و دین بازان است! معلوم می شود در خطبه ۱۸ هم که در مذمت احتلاف نظر قضات قبل از حکومت خویش است، اختلاف براساس دستگاه استنباطی متفاوت نیست بلکه بیشتر اختلاف بخاطر همین مطامع مادی است. • شرایط ۱۴ گانه قاضی با این تعلیل در ذیل شرایط بهتر تعابیر شرایط قاضی معنا می شود:  《براى داورى در ميان مردم، يكى از افراد رعيت را بگزين كه: - در نزد تو برتر از ديگران بود. - از آن كسان، كه كارها بر او دشوار نمى آيد و از عهده كار قضا برمى آيد. - مردى كه مدعيان با ستيزه و لجاج، رأى خود را بر او تحميل نتوانند كرد - و اگر مرتكب خطايى شد، بر آن اصرار نورزد - و چون حقيقت را شناخت در گرايش به آن درنگ ننمايد - و نفسش به آزمندى متمايل نگردد - و به اندك فهم، بى آنكه به عمق حقيقت رسد، بسنده نكند.  - قاضى تو بايد، از هر كس ديگر موارد شبهه را بهتر بشناسد - و بيش از همه به دليل متكى باشد - و از مراجعه صاحبان دعوا كمتر از ديگران ملول شود - و در كشف حقيقت، شكيباتر از همه باشد - و چون حكم آشكار شد، قاطع رأى دهد. - چرب زبانى و ستايش به خودپسنديش نكشاند. - از تشويق و ترغيب ديگران به يكى از دو طرف دعوا متمايل نشود. چنين كسان اندك به دست آيند. پس قضاوت او را زیاد جستجو و بررسی کن!》 * نکات و تفاصیل زیادی مطرح شد که در فایل صوتی می شنوید! ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰«بهشتی» با چه طـرحی می‌خواهد ایـــران را از ایده‌های اقتصـادی چپ و سرمـــایه‌داری خلاص کند؟ 📽 برشی از کارگاه یک روزه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ و سیاست‌های کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی (معنا) ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah
💢 مجاوره-محاوره های جواد الائمه(ع) چکیده سخنرانی حجت الاسلام / شب شهادت/ هیات اصحاب الحسین(ع) دانشگاه تهران/ ۲۸خرداد۱۴۰۲ • گاهی میگویی فلانی در دنیای دیگری است! یا مثلا دنیای دهه هشتادی ها...! این دنیای دیگر، کجاست؟! دنیای فیزیکال ما و آنها که مشترک است! آن دنیای دیگر، "جهان اجتماعی" متفاوت آنهاست. مجموعه افکار و امیال مشترک که بالتبع کنش مشترکی می آورد. کسی جسمش پیش ماست اما ذهنیت و امیالش پاریسی یا کابلی است! ⬅️ از همین جا یک "حضور و غیاب برتر" لازم میشود که امام جواد(ع) شناساند! ▫️ توطئه مامونی! • سیاست هارونی نشان داد ائمه اطهار(ع) وقتی از جهان فیزیکال هم حذف شوند از جهان اجتماعی حذف نمی شوند! بیش از یک دهه تبعید و زندان امام کاظم(ع) در سیاهچالها و مطوره ها، پیروی از او را در اقصی نقاط جهان اسلام بیشتر کرد! • مامون -که حدیث لوح او را "عفریت مستکبر" می خواند- بدین فکر افتاد که جای حذف فیزیکی، آنها را از دنیای اذهان و امیال پاک کند! بجای حذف "امام"، "امامت" را منحل کند. امامت، جوهره ای اصلی داشت: علم و عصمت! بنظرش با کاخ نشین کردن و شریک سلطنت جور شدن، عصمت امام، منحل و با حمله علوم عالَم بر او، علم امام منحل میشود! ولایتعهدیِ تحمیلی امام رضا(ع) بدین خاطر بود. بیت الحکمه ها و آوردن عالمان همه ادیان و علوم و مناظرات مرو(کلامی) و نیشابور(پزشکی) بدین خاطر بود. لکن نتیجه بعکس شد! امام رضا(ع)، عالم آل محمد لقب گرفت سرآمدی اش در همه علوم عالمگیر شد و با شرط عدم مداخله در مسائل حکمرانی، با سلطنت قاطی نشد و تداعی کرد اینبار در کاخ اسیر است! • طرح شکست خورده مامون، با امام کم سن و سال بعد، امید احیاء داشت! چند چیز او را امیدوار می کرد: - سن کم امام جواد(ع) (اولین امامی که کودک بود)! بخصوص که خود شیعیان و عالمانشان هم در مقام "امتحان و اختبار" او بودند. حتی در اقتدا کردن به او در جماعت، برخی شبهه داشتند (که به بلوغ نرسیده)! برخی (علی بن حسان واسطی) برایش اسباب بازی برده بودند! و... - ماجرای "افک" عجیبی که "طیب مولد" امام را نشانه گرفته بود و او را پسر امام رضا(ع) نمی دانستند! آنقدر که امامزادگان هم باور یا به شک افتادند و امام رضا(ع) را وادار کردند قیافه شناس بیاورد! قرآن برای "خَلق افک" (ساخت تهمت و افترا) یک اتاق فکر و عملیات می شمارد (الذی تولّی کِبرَه) که علی القاعده دستگاه طاغوت و ائمه جور است! ⬅️ اینها ابزار مناسبی برای مامون و عباسیان بود که امامت را از اذهان و امیال هم پاک کنند. با عین حال مامون احتیاط کرد و دیگر مناظرات بین المللی و بین الادیانی و عمومی برای امام جواد(ع) نگذاشت. اما بعدا قاضی القضات معتصم افشا کرد دنبال پرونده سازی بودند که امام را آلوده دامن و دهن در جامعه جار بزنند! مراسم عروسی امام با دختر مامون در تالار شاهانه و صد کنیز زیبا و مطرب در مراسم قسمی از این برنامه بود! ❓راه حل امام در چنین تنگنایی -که تصویر اجتماعی ایشان را هم مامون مدیریت می کند- چیست؟ او حتی ظرفیت حضورهای مناظرات مرو و نیشابور را هم ندارد! اخبار اورا (در این موقعیت) کاخ منعکس می کند و در احاطه رسانه های عباسی است! ▫️ ابتکار مجاوره-محاوره های امام جواد(ع) • حتی موقعی که امام مدینه بود، موالیان (دفتر و بیت ایشان) او را از درب کوچک رفت و آمد می دادند تا ارتباط عمومی اش کم شود و فقط به ملاقاتهای تعیین شده برسد! امام رضا(ع) از خراسان به فرزندش در اینباره نامه نوشت و از این کار موالیان گله کرد و فرمود: "به حقی که گردنت دارم از تو می خواهم رفت و آمدت را فقط از درب بزرگ قرار دهی و با خودت درهم و دینار داشته باشی تا هیچ مسئلت کننده ای نباشد الا اینکه از تو عطاء بگیرد..."(الکافی ج۴ص۴۳) همین نامه الهام بخش برای امام شد هم "جواد" (زیاد عطا کننده) اش کرد و هم در آن توطئه مامونی به ابتکار مجاوره-محاوره رساند! مجاوره یعنی همسایگی، بستر سازی برای مراودات کوچک؛ بدون این ظرفها و بستره ها نمی توان به گفتگو و محاوره رسید. این تنها چاره در مدیریت شدن رسانه ای توسط دستگاه عباسی بود! • از این منظر یکبار مناقب جواد الائمه را بخوانید ببینید چه پر تعداد این ابتکار وجود دارد. برای نمونه: - ملاقات با مامون در کوچه و کنار بچه ها (بجای آن مناظرات بزرگ پدر) و احتجاج عالی با خود مامون... - مناظره درون خاندان عباسی سر سفره عقد با ام الفضل با قاضی یحیی بن اکثم و به رخ کشیدن علم لدنی و عجیب خود... - ماجرای زندانی ای که به اتهام ادعای نبوت دستگیر بود ولی در واقع امام جواد(ع) او را طی الارض داده و تمام عتبات را زیارت کرده بود! حالا در این بمب خبری ادعای نبوت دوباره او را از زندان در بسته نجات داد تا مقام امامت را ثابت کند! - و... 📎مطلب مرتبط: https://eitaa.com/m_ghanbarian/2219 ☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از مستضعفین تی‌وی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ با آقازاده‌ها چه کنیم؟! ▶️، ، و در معامله، سه ویژگی است که نزدیکان و یک والی در معرض آنهایند. این را (ع) می‌گوید و نسبت به آنها اعلام خطر می‌کند! این هشدارش هم نه به معاویه یا یک والی خلاف‌کار، که به است! 💬«ريشه ستمكاری‌شان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين واگذار مكن، و به گونه‌اى با آنان رفتار كن كه قراردادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند... در آن صورت سودش براى آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو خواهد ماند.» 🔹وقتی امیرالمومنین، اینچنین مالک اشتر را از مصائب نزدیکانش بیم می‌دهد؛ تکلیف بقیه روشن است! 🔸اما متاسفانه هر چند وقت یک بار خبر و شایعه‌ای می‌پیچد که فلان سردار و داماد فلان مسئول و ، به مناصبی رسیدند یا صاحب ملک آنچنانی و چند هکتاری و... شدند! 🔹خیلی از اینها شاید غیرقانونی هم نباشد! همین صورت قانونی، باعث شده تا برخی به قصد صیانت از ، به توجیه این رفتارها روی بیاورند! غافل از اینکه همین رفتارهای مثلاً قانونی‌ ولی آلوده به رانت و تبعیض است که همچون موریانه به جان افتاده‌ است! 🔺حجت الاسلام ، فرازی از نامه۵۳ نهج البلاغه را برایمان می‌خواند و می‌گوید تکلیفمان این است که باید این کلام مولا فرهنگ عمومی و قانون شود، نه اینکه بیاییم عده‌ای را بسیج کنیم برای توجیه و ماستمالی رفتار آقایان و آقازاده‌ها! 🎬 @Mostazafin_TV
محسن قنبریان
💢 مجاوره-محاوره های جواد الائمه(ع) چکیده سخنرانی حجت الاسلام #قنبریان/ شب شهادت/ هیات اصحاب الحسین(ع
مجاوره-محاوره های جوادالائمه.mp3
27.16M
💢 مجاوره-محاوره های جوادالائمه حجت الاسلام قنبریان/ هیات اصحاب الحسین دانشگاه تهران/ ۲۸خرداد۱۴۰۲ • معنای اینکه می گویی فلان گروه یا صنف در "دنیای دیگر"یست؟! • توطئه مأمونی علیه امام جواد(ع): - از خَلق افک تا مدیریت تصویر اجتماعی امام در جامعه - وضعیت ما در محاصره تبلیغاتی رسانه ها بدتر از جوادالائمه نیست! • ابتکار جوادالائمه(ع) وقتی برای او زمینه مناظرات بین المللی و بین الادیانی هم نیست: - مجاوره-محاوره ها! • دفتر و بیت امام هم می خواستند روابط عمومی او را محدود کنند! - نامه الهام بخش امام رضا(ع) - ماجرای نمایشگاه کتاب رهبر انقلاب یک "مجاوره-محاوره" بود و باید تکرار شود! • نگاهی از این منظر به مناقب جواد الائمه(ع) * چکیده بحث را اینجا بخوانید! ☑️ @m_ghanbarian
🌐 جنبش میامینِ اهل معروف! چکیده ای از سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در جمع مدیران هیاتهای مذهبی کشور/ زنجان ۱تیر۱۴۰۲ (ع) ✔️ به این دو روایت از امام باقر(ع) توجه ویژه کنید: 1⃣ "خداوند -متعال- را بندگاني پربركت و آسان‌ساز است كه زندگي مي‌كنند و مردم هم در پناه آنان‌ زندگی می کنند. آنان در ميان بندگان او، همچون باران‌اند. نيز خدا را بندگاني لعنت شده و ناپسند و شوم است كه نه خود زندگي مي‌كنند و نه مردم، در پناه آنان زندگي دارند. آنان در ميان بندگان او، همچون ملخ‌اند كه برهرچه بنشينند، تباهش مي‌كنند." (الکافی ج۸ص۲۴۷) 2⃣ "همانا خداوند براي معروف، گروهي از بندگانش را برگزيده است، آنان را دوستدار معروف قرار داده و انجامش را برایشان دوست داشتنی کرده و جويندگان معروف را به آنان متوجه کرده و انجامش را برای آنان آسان کرده همان گونه كه زنده كردن زمين خشک و بی حاصل و زنده کردن اهلش را براي باران آسان نموده است. و به راستي كه خداوند براي معروف، دشمناني از بندگانش قرار داده كه معروف و انجامش را بر ايشان ناپسند و مبغوض ساخته و جويندگان معروف را از رو نمودن و توجه به آنان منع كرده و دشمنان معروف را نيز منع نموده است همان گونه كه باران را از زمين خشك و بی حاصل دور ساخته تا آن زمين و اهلش را نابود كند و آنچه خداوند مي بخشد بيشتر است." (الکافی ج۴ص۲۵) ⬅️ "میامین و میاسیر" (با برکت های آسان گیر) در زندگی سازی دیگران فعال اند/ همین ها "اهل معروف اند" و "جویندگان معروف" به آنها متوجه می شوند و معروفها آسان در جامعه انجام میشود. هردو به باران تشبیه شدند. - در مقابل "ملاعین مناکید" (لعنت شده های شوم) که زندگی ای پیرامون آنان شکل نمی گیرد، "دشمنان معروف" هم هستند که "جویندگان معروف" برای معروف بدانها توجه نمی یابد! • راه آسان تحقق معروف ها در جامعه، جنبش میامین است. روابط طبیعی زندگی مردم را تسهیل می کنند و همزمان ارزشها و معروفها را رایج می کنند. - این همان دو سویه ی است که بارها بدان پرداخته ام: مأوا و نصرت دادن(۷۲انفال) / امر و نهی کردن و تصحیح عیوب کردن(۷۱توبه) - جوانهای شهری، زنان و دختران فروشنده شهر را از حیث معیشت و حجاب مورد مصاحبه قرار دادند. بیش از ۳۰۰فروشنده عمدتا زیر حداقل حقوق کارگری بودند و عده ای شل حجاب بودند. مطالعه خود را به کمک امام جمعه به شورای فرهنگ عمومی بردند و دو مصوبه گرفتند: برای اعطای حداقل دستمزد به این زنان اقدام شود / لباس فرم فروشندگی مناسب با همفکری خودشان طراحی شود! ⬅️ این نمونه ای از توأمان کردن زندگی سازی با آسان کردن تحقق معروف هاست. جنبش میامینی که جویندگان فطری معروف را به آنها متوجه می کند. • "دشمن معروف ها" (للمعروف اعدائاً) حسابش جداست. مرحوم آیت الله بافقی در قهوه خانه ای با لهو چند جوان، فقط کناره گیری کرد؛ اما نوروز۱۳۰۶ وقتی همسر و زنان دربار رضاخان بدون حجاب وارد حرم حضرت معصومه شدند به جدیت وارد شد! اینجا دشمن حجاب دنبال پروژه استعماری رواج کشف حجاب بود. رضاخان خودش با گارد به جنگ آمد او را با لگد در حرم روی زمین کشید و به زندان برد و بعد به شهرری تبعید کرد. • امام باقر(ع) نه فقط در مقیاس همسایه و همشهری بلکه برای کل مسلمین، زندگی ساز شد! در ماجرای تحریم دینار رومی توسط امپراطوری روم که موجب گرانی درهم و بالتبع گرانی اجناس می شد، به حکومت مروانی کمک داد و طراحی نظام پولی واحد را به آنان آموزش داد. تهدید را تبدیل به فرصت کرد و پول واحد اسلامی را اولین بار در کل مملکت اسلام رایج کرد(ر.ک: حیاة الحیوان الکبری ج۱ص۹۷) - همان امام مکرر حتی ائمه جور را نهی از منکر کرد. نصایحش درباره عمربن عبدالعزیز کارگر شد و او را بهترین خلیفه اموی کرد. مبارزه با تبعیض و اشرافیت و کاهش مالیاتها و جزیه ها و گمرکی ها از جمله اقدامات او شد... * تفصیل را در فایل صوتی بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
31.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪙 امام باقر(ع) و نجات نظام پولی جهان اسلام! • نظام مالی، دو پولی بود: درهم ساسانی و دینار رومی/ تصرفات جزیی در ضرب سکه، نظام پولی را عوض نمی کرد. • نظام مالی بین دو پول متفاوت، مشکلات خود را داشت از جمله: نسبت بین دو پول! گاهی یک دینار ۷درهم ارزش داشت و گاه به ۲۵و ۳۵درهم می رسید! - از علل این تولرانس، "میزان حجم پول" بود. اگر درهم در غنائم از ایران زیاد می شد بر ارزش دینار اثر موضعی داشت. گاهی هم بخاطر فرار از زکات یا واکنش به حجم پول، دینارها ذوب و شمش طلا می شد و تبعا ارزش دینار آن افزون می شد! • امپراطوری روم در تهدید خود مسلمین را مخیّر کرد یا با به پیامبرشان معامله کنند! و یا دینار را کنار بگذارند! ⬅️ دومی موجب کاهش حجم دینار شده و بر ارزش درهم هم اثر میکرد! مثلا ارزش یک دینار به۲۵ و ۳۵درهم می رسید! ⬅️ تجارت و تولید و خدمات با کاهش نقدینگی مواجه و قیمت ها بالا می رفت! • ابتکار امام باقر(ع) در این بستره شکل گرفت: یک نظام پولی مستقل و حذف کامل دینار رومی و درهم ساسانی! (ر.ک: حیاة الحیوان الکبری ج۱ص۹۷) • ماهم اگر دو دهه قبل را به سمت ایجاد "بازار مشترک اسلامی" و "پول واحد اسلامی" می بردیم تحریم های دلار، کشورهای اسلامی و ایران را دچار این همه مخاطره نمی کرد! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
💠 بهشت ی 2⃣ ☑️ @m_ghanbarian
❇️ بهشتی تکرار نخواهد شد «با توصیه پزشکان، حادثه انفجار حزب را به آقا نگفته بودیم تا اینکه وقتی کمی بهتر شدند متوجه شهادت آقای بهشتی شدند. از آن روز هروقت شعار "ایران پر از بهشتیه" از تلویزیون پخش می‌شد؛ آقا از فرط ناراحتی می گفت: خاموش کنید آن را، ایران هیچ وقت فردی چون بهشتی را نخواهد دید.» روایت محافظ رهبر انقلاب از روزهای پس از ترور ایشان 🔺پ.ن: شهید بهشتی متفکر صاحب مبنایی بود که غیر از تولید از های اصیل اسلامی، آنرا با و تحقق هم تعقیب می کرد. نه صرفاً کتابخانه ای بود و نه عمل زده و بی مبنا! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
💠 نگرش مردم نسبت به تبعیض در جامعه چیست؟ 🔸 بر اساس آخرین نظرسنجی مرکز تحلیل اجتماعی «متا» در اسفندماه ۱۴۰۱، نگرش مردم ایران نسبت به مساله تبعیض در جامعه با سه سوال میزان احقاق حق فردی از طرق قانونی، قائل شدن تفاوت میان مسئولین و مردم عادی توسط نهادهای قانونی و نگرش نسبت به اصلی ترین عوامل استخدام سنجیده شده است. 🔹 براساس این نظرسنجی از نگاه افکار عمومی برخی از سازوکارهای موجود درون نظام اجرایی، قضایی و قانون گذاری نیازمند ترمیم است. همچنین در صورت وجود خطای ادراکی نسبت به واقعیت موجود در بخشی از گروه های اجتماعی، تصحیح این ادراک باید مدنظر دستگاه های اجرایی و قضایی کشور باشد. 🔰 این پیمایش در اسفندماه ۱۴۰۱ و با حجم نمونه ۳۰۰۰ نفر و به روش تلفنی و ملی برگزار شده است. (ع) ➖➖➖➖➖ ✅ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) 🌐 Rushd.ir 🆔 @rushdisu
🔰«بهشتـی» و پیوند میان اقتصــاد و سیاست با جمهــوریت استــاد محسن 🔻نظام اقتصادی اسلام دارای یک زیربنای حقــوقی است که «جهتِ حرکت» این نظام را مشخص می‌کند. در ادبیات شهید مطهری و شهید صدر، جهت همان «مکتب اسلام» است. یکی از اساسی‌ترین مبانی این نظام حقوقی از منظر شهید بهشتی، «اصالت کــار» در برایر «اصالت سرمــایه» و تبعی بودن انواع تملیک‌ها مانند هبه و ارث و... نسبت به کار است. کار به دو صورت مستقیـم و غیر مستقیم یعنی حیازت و صناعــــت متبلور می‌شود، لذا طبق این مبنا منابع طبیعی که به مثابه‌ی مواد اولیه بسیاری از امور است، تحت مالکیت هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد، مگر به وسیله حیازت و یا صناعت. 🔻این مبنای مهم در نظام حقوقی مولد یک بنای اســاسی دیگر به نام مالکیت خصوصی است. در واقع کار مستقیم و یا غیر مستقیم منشا ارزش و مالکیت می‌گردد. حال سؤال مهم این جاست که «آیا این مالکیت خصوصـــی همان مالکیت آزاد سرمایه‌داری است که هیچ قیدی ندارد؟» نگاه مرحوم شهید بهشتی این است که محدوده‌ی «مالکیت خصوصی» افراد تا آن‌جایی است که ضرری برای دیگر آحــاد جامـعه نداشته باشد و اگر تعارض بین مالکیت فرد و مصالح جامعه پیدا شد، مصلحت جامعه نسبت مالکیت فرد ارجحیت دارد. از این اصل حقوقی مهم اصل دیگری استفاده می‌شود که حکومتی که نماینده‌ی جامعه باشد، نسبت به تمام اموال شخصی در جهت مصالح ضروری جامعه، بر شخص مالـــک حق تقدم دارد. 💠 نوآوری شهید بهشتی در این اصول حقوقی ایجاد پیوند وثیق بین اقتصاد و سیاست با اجتماع و جمهوریت است. زیرا مالکیت خصوصــــی مقید به مصالح عمومی جامعه است و حق تقدم حکومت بر مالکیت خصوصی افراد مشــــروط بر این است که برآمده از جامعه باشد و در چارچوب مصـــــالح جامعه عمل کند. برشی از درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔️ @sch_negah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ... من اینجــا به عنوان یک «طبیـــب» حرف می‌زنم، نه فقیــه برشے‌‌ از جلسه‌‌ی درسگفتــار نظــام‌اقتصــادی‌دراســلام استاد ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔️ @sch_negah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعوا سر نظام ارزش بود نه دو شخص! 🎬 برشی از سخنرانی: نظام امت و امامت حجت الاسلام • بیت المال خصوصی بدعت معاویه است! • علی(ع) یک بیت المال داشت که هفتگی هم تقسیم مساوی می شد؛ خودش آخر همه و کمتر همه می برد.۱ .............................. ۱. حضرت امیر(ع) مقری بیت المال را در زمان خلفاء می گرفت اما در زمان حکومت خودش از بیت المال هیچ نمی گرفت! وابستگان باید منتظر تقسیم می شدند و بعد مردم به اندازه سهم شان می گرفتند نه بیشتر؛ که در این سخنرانی مواردی ذکر شد! ☑️ @m_ghanbarian
۲۲-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
16.42M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و دوم/ ۹تیر۱۴۰۲ ▫️ تتمه فراز مربوط به قضات ❓به قاضی چقدر حقوق دهیم؟! به اندازه نیازهای زندگی یا ممتنع شدن رشوه؟! ❓آنچه رشوه و تخلف قاضی را کم می کند چیست؟! حقوق نجومی یا جایگاه و منزلت ؟ حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و دوم/۹تیر۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان ▫️ تتمه فراز مربوط به قضات: ۱. میزان پرداخت مالی به قاضی؟ ۲. جایگاه سیاسی او؟ 1⃣ میزان پرداخت به قاضی ذهنیتی شکل گرفته که پرداخت حقوق به قاضی باید واسع و زیاد باشد؛ چقدر نهج البلاغه و نامه۵۳ از این ذهنیت پشتیبانی می کند؟! • عنوان پرداخت چیست؟ اول باید پرسید، جبران خدمت به قاضی با چه عنوانی صورت می گیرد؟ اجرت یا ارتزاق؟! نگوییم چه فرقی می کند؟ پول دادن است دیگر به هر عنوان که باشد! چون قاضی نمونه شاخص پرداخت از بیت المال است و اتخاذ مبنای درست در بقیه موارد حکمرانی و حتی موارد مختلف همین قاضی کمک می کند. شهید اول در القواعد و الفوائد ج۲ص۱۲۶و۱۲۷ در قاعده۱۹۰ آورده: اصحاب (فقهای شیعه) "اجرت" بر قاضی را حرام و "ارتزاق از بیت المال" را جایز شمرده اند. بعد فرق ایندو را توضیح داده است: - رزق، احسان و اعانه از جانب امام به کسی است برای قیام به مصلحت عامه / نه اینکه معاوضه عمل او باشد. (به تعبیر دیگر، کار او کیلو نمیشود و پول به ازاء آن باشد که کار بیشتر و پرونده سنگین تر، پول بیشتر باشد؛ بلکه خود او را فارغ می کنند تا آن مصلحت عمومی را تدارک کند. به تعبیر نراقی: گرفتن رزق از جانب قاضی بخاطر قاضی بودنش است نه برای قضاوتش و در ازاء آن/ مستند الشیعه ج۱۷ص۶۸) - رزق عقد جایز و اجرت لازم - زیاده و نقصان در رزق متصور اما در اجرت، عوض طبق قرار داد فیمابین، معلوم است. - تغییر جنس در رزق متصور بخلاف اجرت - اجرت به ارث می رسد اما رزق نه! • نکته فنی اجتهادی در اجتهاد اینکه یک فرع ذیل چه بابی قرار گیرد هم از فنون اجتهاد است. پرداخت مالی به قاضی آیا ذیل باب "اخذ اجرت بر واجبات" قرار گیرد یا ذیل باب "ولایت و ارتزاق او"؟! بسیاری از فقهاء ذیل اولی قرار داده اند و از این حیث که کار واجب را می شود اجرت گرفت یا نه؟ بدان پرداخته اند. بالتبع قضاوتهای مستحب و حتی همان قضاوت واجب(کفایی یا عینی) تابع آن مبنا در اخذ اجرت بر واجبات می شود. صاحب جواهر از اساس قضاوت را شعبه ولایت شمرده و ذیل مباحث ولایت بدان پرداخته که از جمله مسائل آن "عدم اخذ اجرت" است. نیازهای زندگی او از طریق ارتزاق از بیت المال تامین می شود. (ر.ک: جواهر الکلام ج۲۲ص۱۲۲) • میزان پرداخت چقدر باشد؟ - اول نیازمند تاسیس اصل و قاعده کلی هستیم. اصل در پرداخت از بیت المال، عدم جواز است الا با وجود حاجت به گونه ای که بدون آن پرداخت آن مخارج زندگی فرد تامین نشود و آن مصلحت (مثلا قضاوت) تدارک نشود (ر.ک: المکاسب ج۲ص۱۵۴) روایاتی هم همین را تایید می کند... ⬅️ حضرت در این فقره نامه۵۳ می فرماید: "وافسَح لَهُ فی البَذل ما یُزیلُ علَّتَهُ و تَقِلُّ معه حاجَتُهُ الی الناس: در بذل مال به قاضی، فسحت و فراخی داشته باش چندان که نیازش را از بین ببرد و حاجتش به مردم کم شود" ❓یعنی چقدر بدهد؟! ❗️برخی اینجور معنا می کنند آنقدر که رشوه نگیرد! واضح است این منظور نیست. چون رشوه، "هل من مزید" است! وقتی پروند ۳هزار میلیاردی است ممکن است پیشنهاد رشوه چند میلیارد باشد وقتی ۴۰هزار میلیارد شد، چند ده برابر میشود؛ حقوق با رشوه مسابقه بگذارد؟!! "یزیل علته" یعنی نیاز و کمبودش مرتفع شود نه همه امکانهای وسوسه اش بسته شود که چاه ویل است و پر نمیشود! • سیره حضرت درباره این فراز سیره عملی حضرت درباره شریح قاضی، مفسر و مبین این فراز است. خلفای قبل به شریح ماهی ۱۰۰درهم (سالی ۱۲۰۰ درهم) بعلاوه مقداری گندم می دادند ؛ حضرت آنرا به سالی ۵۰۰ درهم کاست! (ر.ک: السرائر ج۲ص۱۷۸) آیت الله سبحانی دلیل نامه۳ نهج البلاغه را چنین شرح می دهد که شریح از بیت المال رزق می گرفت و هر ماه چیز اندکی می گرفت وقتی به حضرت خبر رسید که خانه ۸۰ دیناری خریده برایش چنین گفت، چون مافوق میزان ارتزاق بود، پس مظان این بود که حلال و حرام قاطی کرده باشد. (ر.ک: القضاء و الشهاده ج۱ص۱۵۱و۱۵۲) ⬅️ پس میزان پرداخت، نجومی و بسیار زیاد نیست متعارف زندگی است. درمان سلامت قاضی و مصونیت از رشوه و... در فراز بعد و همچنین سخت گیری در شرایط ۱۴ گانه سابق به شکل پیشینی و پسینی (نظارت و بارزسی) است. ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و دوم/۹تیر۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 2⃣ جایگاه سیاسی قاضی مهمتر از میزان پرداخت مالی، جایگاه قاضی وارسته در نظام حکمرانی است. حضرت در ادامه می فرماید: "واعطِهِ مِنَ المَنزِلهِ لدیک ما لا یَطمَعُ فیه غَیرُهُ مِن خاصَّتِک : منزلتی (سیاسی - اجتماعی) نزد خود به قاضی اعطا کن که هیچ یک از خواص و نزدیکان در او طمع نکند" "لیامَنَ بذلک اغتیالَ الرجالِ له عندک: آن جایگاه قاضی را ایمن کند که رجال سیاسی نزد تو او را غافلگیر (ترور شخصیت) کنند" ⬅️ وقتی با ۱۴ شرط سخت و بازرسی صلاحیت او احراز شد، او باید واقعا تمام کننده و قاضی باشد و نزدیکترین جایگاه داشته باشد. اگر خواص و نزدیکانی، منزلت بالاتر داشته باشند، قاضی در آنها طمع می کند و زمینه معامله و ساخت و پاخت فراهم می شود. اگر حکم قاضی با منزلت های دیگر قابل تغییر باشد، چرا قاضی خود با آن صاحب منزلتها نبندد یا دستش به رشوه از مدعیان دراز نشود؟! پس عامل باز داشتن قاضی از تخلف، پرداخت نجومی نیست، ارجمندی قضاوت او و تمام کنندگی او در پرونده هاست. *تفصیل نکات را در فایل صوتی بشنوید! ☑️ @m_ghanbarian
شهید بهشتی و عدالت اجتماعی.mp3
23.82M
▫️نشست : شهید بهشتی و عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان/ مدرسه معصومیه/ ۶تیر۱۴۰۲ • "دین یعنی عدل و عدل یعنی دین" • چالش سه وجهی پیش پای بهشتی: - ساختار و روابط اقتصادی سرمایه داری که توازن اجتماعی را بهم ریخته! - احکام فرعیه ای که عملا موجب عدالت نشده! - مارکسیست هایی که احکام دین را عامل نظام طبقاتی می شمارند! ⬅️ سه درگیریِ: عینی، میدانی، فکری با این سه چالش - دفاع از احکام فرعیه مقابل مارکسیست ها - پس مشکل بی عدالتی از کجاست؟ (دو سطح بحث با فقه گرایان) - در مواجهه عینی با سرمایه داری! • سه اصل اساسی نظام بهشتی... - از ۹ اصل به ۷ اصل و بعد به سه اصل بنیادی تر می رسد... ☑️ @m_ghanbarian
▫️چکیده نشست: شهید بهشتی و عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان/ مدرسه معصومیه/ ۶تیر۱۴۰۲ • "دین یعنی عدل و عدل یعنی دین؛ هرجا دیدید می گویند دین و اسلام اما عدالت اجتماعی نیست، بدانید اسلامش قلابی است" در ص۷۰ از رابطه شرک و کفر با ظلم می گوید: "ظلم و کفر و شرک و ظلم چنان در قرآن پا به پای هم آمده که قسط و ایمان". 🔷 چالش سه وجهی عدالت پیش پای شهید بهشتی: ۱. ساختار روابط اقتصادی-تجاری سرمایه داری که را بهم ریخته! ۲.احکام فرعیه (اجاره، مضارعه و..‌.) که عملا موجب عدالت نشده! ۳. مارکسیت ها و قرائت های دگر اندیش که احکام دین را عامل نظام طبقاتی و سرمایه داری فاسد می شمرند! ⬅️ بالتبع اینها شهید بهشتی درگیری سه وجهی ای دارد: ۱. درگیری عینی با سرمایه داری فاسد و ارائه طرح و ساختار و ای برای مقابله با آن و ایجاد توازن اجتماعی ۲. درگیری میدانی با فقه گرایانی که تقلیل گرایانه فکر می کنند چاره فقط اجرای احکام فرعیه است! گمان می کنند اجاره و مضارعه و... در هر ظرفی، موجب عدالت می شود! ۳. درگیری فکری با مارکسیست ها و دگر اندیشان تا ثابت کند احکام دین و نهادهای اقتصادی (مضاربه و...) در ذات خود عادلانه اند و مشکل جای دیگر -یعنی روابط و ساختار غلط- است. 🔸 درگیری فکری با مارکسیست ها می گفتند: "اصلا مضاربه وقتی درست است که برای سرمایه سهمی قائل باشیم بنابراین کار را آن شخص دیگر می کند و این طرف آنطرف می دود اما بالاخره ۱٪ یا ۹۰٪ از پاداش و ارزش کار او به جیب این آقای سرمایه دار می رود. پس اسلام به این شکل، بنیان و اساس سرمایه داری را گذاشته است!!" بهشتی چون مجتهدی اصولی بود، احکام را تابع مصالح ذاتیه می دانست و اساس مصالح را هم بازگشت به قضیه "عدل حسَن" می دانست لذا احکام اجاره و مضاربه و بیع و... را هیچکدام ذاتا ناعادلانه نمی دانست: "اصل تشریع اجاره به هیچ وجه مستلزم این نیست که ما بگوییم از اسلام اینگونه فهمیده میشود که چون اجاره هست بنابراین نظام فاسد مستغلاتی هم درست است! نه هیچ نمی توان اینرا ثابت کرد". "در اصل تشریع بیع و اجاره، مضاربه و مزارعه و مساقات هیچ انحراف اقتصادی وجود ندارد و از اصول این قوانین و از این ابواب و احکام فقهی هیچ تایید بی عدالتی و نابسامانی ها در نمی آید" ❓ پس مشکل کجاست؟ "کمبود مربوط به نظام عادل صحیح اجتماعی است و همه مشکلات را باید در آنجا حل کرد و چون بر روی مسائل مربوط به چنین نظامی آنطور که باید و شاید، نه کار شده نه گفته و شنیده شده و نه عمل شده است این است که ما همیشه خودمان را در حال نابسامانی و بی تعادلی یافته ایم". شهید بهشتی نظام عادلانه اجتماعی را صرفا اجرای نهادهای مضاربه و اجاره و... نمی داند بلکه نظام، اصولی است -که باز از دین استخراج میشود- اما روابط عینی و خارجی و ساختارهای اقتصادی را توازن می دهد تا عقود و نهادهای احکام فرعیه در آن نتیجه عدالت دهند "در جامعه ای که ساختار روابط اقتصادی و تجاری آن عادلانه است هرکدام از این قواعد(عقود اسلامی) در جای خود مفید و لازم است". ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
▫️چکیده نشست: شهید بهشتی و عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان/ مدرسه معصومیه/ ۶تیر۱۴۰۲ 🔸 مواجهه میدانی با تقلیل گرایان اینان عمدتا فقهای سنتی بودند که گمان می کردند مشکل فقط عدم اجرای احکام فرعی است! بهشتی نشان می دهد در روابط واقعی اقتصادی -وقتی عدم توازن باشد- اجاره و مضاربه و... نه تنها موجب عدالت نمی شود بلکه پوشش بی عدالتی ها می شود! با این دسته دو سطح پاسخ می داد: الف) در مقام احتجاج؛ که مثل طبیب می گفت تا حکم ثانویه بگیرد! مثلا درباره سود سرمایه در گردش بازرگانی، آنرا عامل تورم و فقر معرفی می کرد و می گفت: "من اینجا بعنوان یک طبیب حرف می زنم نه به عنوان یک فقیه. ملت ما هم فعلا بیمار یک بیماری شکننده اجتماعی و اقتصادی است: بالا رفتن سرسام آور قیمت ها! مگر عیبی دارد که یک بار بنده در خدمت دوستان و مردم ایران باشم و به عنوان یک درمان مطلبی را پیشنهاد کنم؟! من نمی خواهم بگویم مساله از نظر فقهی چگونه است. این مساله توضیحات مفصل تری می خواهد. ولی می گویم درمان این بیماری شکننده ای که جامعه ما و اقتصاد ما به آن دچار است حذف کامل سود و بهره دهیِ سرمایه در گردش است". مثل اینکه پزشک در شرایطی برخی غذاهای حلال را بر بیمار مضر می داند و فقیه هم بالتبع حکم به حرمت می کند دارد حرف می زند. ب) یکبار هم راه اصلی تر خود را بیان می کند که حکومت با توجه به نظام اقتصادی صحیح و عادلانه، توازن اجتماعی را به روابط واقعی و ساختار اقتصادی برگرداند تا این احکام نتیجه عدالت دهند. "اصل تشریع قانون مضاربه، هیچ مستلزم تصویب سرمایه داری فاسد نیست. در اینجا هم مثل خرید و فروش و مثل اجاره اگر این قرارداد موجب بر هم زدن توازن اقتصادی بشود باز باید با نظارت حکومت صحیح بر نرخ گذاری و هدایت کار، مشکل را حل کرد". از همین جاست که شهید بهشتی ولایت مطلقه فقیه -که حق تشریع موقت دارد- را زودتر از داغ شدن بحث آن بین امام و برخی شاگردان طرح می کند! این شاگرد زبده امام، را از همان کتاب البیع امام (الاسلام هو الحکومه...) فهمیده و حتی لفظ مطلقه را هم زودتر از مباحث بعدی و بیان امام، طرح می کند! ولایت مطلقه فقیه را برای تثبیت نظام اقتصادی صالح -که مستخرج از شریعت است و وظیفه تصحیح روابط عینی و واقعی دارد- می خواهد. فقط در کتاب نظام اقتصادی در اسلام(مباحث کاربردی)، ۷ جا از ولایت مطلقه استفاده می کند که یک جا تصریح به لفظ آن هم هست: - ص۶۴و۶۵ در مساله زمین و تصریح به تصرف ولو بدون رضایت مالک! - ص۷۶ در همان مساله زمین و حق اولویت ولی امر در طول مالکیت شخصی و خصوصی - ص۱۲۷ در بحث مالیات و اجازه وضع مالیات غیر از خمس و زکات - ص۱۵۴ در ضرورت دولتی بودن بیمه ها - ص۱۵۵ در مساله تثبیت قیمت ها (۱) - ص۱۷۷ در دخالت موثر دولت در تعاونی ها به نفع عموم (تصریح به ولایت مطلقه) - ص۱۹۱و۱۹۲ در دولتی کردن بازرگانی خارجی 🔸 مواجهه عینی با سرمایه داری و ارائه طرح و نظام اقتصاد اسلامی مواجهه اصلی او در اقتصاد با سرمایه داری فاسد بود. همین جا منظور او از نظام صحیح عادلانه که روابط واقعی و ساختار عینی اقتصاد را متعادل می کند تا احکام فرعیه فقه غیر از ذات عادلانه نتیجه عدالت دهند هم معلوم میشود. سه فصل اول کتاب نظام اقتصادی در اسلام(مباحث کاربردی) از ۹ اصل این نظام -که در قانون اساسی هم آورده است- می گوید که به ۷ اصل اساسی و در آخر به سه بُعد اصلی قابل شمارش است: ۱. استقلال اقتصادی ۲. مبارزه با فقر و تامین نیازهای اساسی ۳. مبارزه با حاکمیت سرمایه بر نیروی کار/ یا: آزادگی انسان در رابطه با عامل اقتصادی واضح است این اصول هم از متن دین در می آید و فقیهی با آن مخالفت ندارد اما بدون تحقق درست و کامل آنها، فروعات اجاره و مضاربه در بستره روابط غلط اقتصادی، نتیحه عدالت نمی دهد. بلکه مثلا بخاطر فقدان اصل سوم، نیمی از خانوارهای ایران با عقد اجاره کارگری عملا در استثمار قرار می گیرند (توجه کنید) ادامه در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian
▫️چکیده نشست: شهید بهشتی و عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان/ مدرسه معصومیه/ ۶تیر۱۴۰۲ 🔸 مبارزه با فقر و تامین نیازهای اساسی شهید بهشتی در این اصل بین نیازهای پوشاک و خوراک و مسکن با نیاز بهداشت و آموزش به درستی و به جا فرق می گذارد در ص۲۱و۲۲ دولت را مباشر برای در اختیار قراردادن خوراک و پوشاک و حتی مسکن نمی داند و این (مباشرت دولت) بدترین نوع می شمارد. "آنچه در قانون اساسی مورد نظر بوده این است که شکل اقتصادی، توزیع درآمدها، ایجاد امکانات شغلی، برنامه ریزی های اقتصادی به سمتی برود که با کار خلاق و فعال خود انسان ها این نیازها تامین شود" "پس تامین مسکن معنایش این است که باید سیاست تولید و توزیع مسکن در جمهوری اسلامی چنان سیاستی باشد که همه بتوانند در حد نیازشان مسکن تهیه کنند، نه این که دولت بیاید برای همه خانه بسازد و به صورت کوپنی ،جیره بندی و سهمیه بندی، سهمیه مسکن بدهد. این منظور نیست". منظورشان از سیاست تولید و توزیع مثل سیاست زمین صفر و رفع احتکار زمین توسط دولت است تا قیمت تمام شده مسکن، ارزان شده و خود مردم قادر به انجامش باشند. اما درباره بهداشت و آموزش، دولتی بودن را درست می داند: "اما در مورد بهداشت و درمان، می تواند حمایتی باشد این مساله ای است که هیچ اشکالی ندارد دولتی باشد". همین جا هم راه حل را اجبار و عمومی کردن بیمه همگانی و ملزم کردن تمام دستگاه های درمانی به طرف قرارداد بودن با بیمه می شمارد؛ با این توجه که ایشان بیمه را دولتی می خواست. درباره آموزش هم می گوید: "درباره آموزش و پرورش نقش دولت، نقش اصلی است یعنی دولت باید امکان آموزش رایگان را برای همه فراهم کند". 🔸 مبارزه با حاکمیت سرمایه بر نیروی کار در بین سه اصل اساسی ذکر شده این یکی مهمتر و شاه بیت شهید بهشتی است که در بند۲ اصل۴۳ قانون اساسی -که پیشنهاد خود ایشان است- هم آمده است. در ص۳۳و۳۴ مباحث کاربردی خیلی خوب از ترتب بندهای اصل۴۳ و نقش بند۲ سخن گفته است. بند۲ این است: "تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسائل کاردر اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه های خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ در آورد.‌‌.." - آیا فقه با این حرف مخالف است؟ یعنی مالک ابزار کار خود شدن را منع می کند؟! اینجا آن طبیب، در نقش فقیه حاضر می شود و از نظامی می گوید که با تحققش و تصحیح روابط خارجی بر آن اساس، دیگر عقد اجاره موجب استثمار نیمی از پدران جامعه نمیشود! این نمونه از اصول آن نظام صحیح عادلانه است که به توازن اجتماعی می انجامد و گفتیم بهشتی آنرا هم از دین و شریعت استنباط می کند و بستره احکام فرعیه اش می کند. 🔸 تناظر سیاست و اقتصاد توجه شایسته دیگر شهید بهشتی به این است که اقتصاد بدون سیاست درست نمی شود لذا هم در بند۲ اصل۴۳ حاکمیت سرمایه بر ابزار تولید و کار را رفع می کند و هم به کارگر در مثل اصل۱۰۴ قدرت سیاسی می دهد. در این تلازم می گوید: "یکی از راه های منزوی کردن توده مردم در عرصه سیاست و تصمیم گیری و سرنوشت سازی، همین است که کاری بکنیم مردم آن قدر صبح تا شب به فکر مسائل اقتصادی شان باشند که اصلا یاد مسائل سیاسی نباشند!" حضور در تحلیل و مسائل سیاسی کشور را برای همه "تا بتوانند در رهبری کشور شرکت کنند یعنی سهمی را که هر انسانی در هدایت امور سیاسی کشور دارد درست ایفا کنند" را لازم و منوط به مثل بند۲ اصل ۴۳ می دانست. شهید بهشتی حکومتی که نماینده جامعه باشد را بر مالکیت شخصی و خصوصی -آنجا که به توازن اجتماعی ضربه بزند- اولویت می داد که با توجه به اصول نظام صحیح اقتصاد در اسلام مداخله کند و روابط خارجی را تصحیح کند. ⬅️ در یک کلام شهید بهشتی عدالت اجتماعی را با مردمی کردن اقتصاد + جمهوریت در سیاست تعقیب می کرد. ............................ ۱. درباره نرخ گذاری و فرآیند آن در نظر شهید بهشتی و نقش فقه، حکومت و علم اقتصاد در آن باید در مجال جدایی سخن بگویم مساله بسیط و خطی نیست. ☑️ @m_ghanbarian
❓غیر از اطعام، غدیر چه مناسکی به خود دیده یا از چه سننی بهره برده است؟ 1⃣ از "تعارف" تا "مواخاة" غدیر، تجلی "فاصبحتم بنعمته اخواناً" هم هست. "ولایت عرضی" و پیوند اجتماعی مردم ذیل "ولایت طولی"(امامت) کارکرد دیگر غدیر است. اصلا مهمانی و اطعام برای این منظور مورد تاکید است و میشود خروجی اش را سنجید. از مراوده با همدیگر(تعارف) تا پیمان برادری(مواخات) مستحبات این روز است. در دنیای مدرن _که "اهالی" را "شهروند" و مناسبات آموزشی، حمایتی، ضمانتیِ گذشته را بجای "باهم- از هم" به "موسسات مدرن" سپرده و با متمرکز کردن، کنترل پذیر و هدایت شونده کرده است_ بیشتر این کارکرد غدیر (اگر نصابش رعایت شود) مهم شده است. 2⃣ مناشده! غدیر، عید سیاست و دخالت مردم در امر حکومت هم هست.(رهبری۷۵/۲/۱۸) بحث بر سر حاکم، صفات و شرایط او، احتجاج به غدیر را به "شورای خلافت" (ذی حجه سال۲۴ه) کشاند. اینبار غدیر نه با مهمانی که با "مناشده" خود را نشان داد! مناشده، قسم دادن برای اظهار شهادت است. حضرت امیر(ع) یکبار دیگر هم در زمان حکومت خود وقتی، او مورد تردید واقع شده بود در صحن علنی مردم و میدان شهر، مناشده برقرار کرد(مناشده رحبه). از حاضرین خواست هرکه در غدیر بود بلند شود و شهادت دهد! برای پیروان غدیر، شاخص کردن ولایت غدیر و سنجش حکمرانی ها بر اساس معیارهای امامت غدیر، میتواند مضمون و محتوای سالگشت های غدیر باشد. افتخار به داشته ها و مطالبه کمبودها و احتجاج با منکران و منتقدان، بازتولید مناشده در عصر ماست. چنین غدیری هرگز یک فستیوال و زنگ تفریح و "روز رُفع القلم" نمی شود. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
40.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای عدالت اجتماعی، فرصت برابر در منابع، قدم اول است 🎙 حجت‌الاسلام محسن قنبریان 🔹 ما در تحقق عدالت عقب هستیم. 🔹 یکی از راه‌های تحقق عدالت‌اجتماعی، دخیل کردن خیل میلیونی مردم در چرخه تولید است. 🔹 منبر هیأت برای تعریض و کنایه نیست بلکه باید صدای مردم برای مطالبه‌گری باشد. 🔰 هفدهمین همایش مدیران هیأت‌های محوری‌و‌برگزیده کشور 🗓|تیرماه۱۴۰۲| 📌|زنجان|حسینیه‌اعظم| 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org