eitaa logo
مهجور
131 دنبال‌کننده
211 عکس
41 ویدیو
3 فایل
هو‌ النور وصل‌ِتو کجا و من‌ِمهجور کجا..... مهجور | جدامانده و به تعبیری سخن پریشان اللهم لاتکلني إلی نفسي طرفة عین أبداً @maroozbahani بله: https://ble.ir/maaahjor تلگرام: https://t.me/maaahjor
مشاهده در ایتا
دانلود
مهجور
جناب پست محترم، مرسوله‌ٔ متمرد بنده ده روزیست که در نزدیک‌ترین منطقه پستی به منزلم جا خوش کرده و از
به «بنویسید تا اتفاق بیفتد» ایمان آوردم. و یا شاید به «مسئولین نقدپذیر هستند.» ساعتی یا ساعتینی از ارسال شکوه‌نامه در این خرابات نگذشته بود که جناب محترم مأمور پست، بستهٔ بدقلق چموش را با تشریفات کامل تحویل داد. آن‌وقت حرف درمی‌آورند که کسی در این مملکت نقد را نمی‌شنود یا وقعی به حل مشکلات مردم نمی‌نُماید. ( حال شاید در ابسیلون موارد شاذ و نادر، ننهادن ولی نُماییدن را حتمی هستند.) علی ایها‌ الحال از همین تریبون افتراء و تهمت بودن این سخن گزافه را اعلام می‌دارم. طغیان و یاغی‌گری بسته را نباید پای شرکت وزین پست نوشت که؟! کاش همه حقیقت‌طلب باشیم و رعایت انصاف کنیم درست مثل بندهٔ کمترین که جزء راست و صدق از کلام گهربارم سرریز نمی‌شود. خلاصه که وقتی بسته رسید، اهل کوچک خانه به جبران تمردش، شکمش را با چاقو شکافت. بیچاره آبستن بود، زود به دادش رسیدم و نگذاشتم مایحتوی درونش را هم به سزای خبط و خطای حاملش برساند. و ضامن شدم بر بقای محموله. خدا حفظم نُماید که همیشه منشأ خیر اَم. القصه، هدیه را با چند روز تأخیر می‌بریم که تقدیم حضرت مادر کنیم و دست‌بوسی و قدردانی از صبوریها و سعهٔ‌صدر داشتن در تحمل ناخدمتی‌هایمان. امید که مقبول نظر اُفتد. @maahjor
هو 
الحبیب چند وقت پیش یکی از عزیزان کانال بهم گفت: «چرا انقدر غمگین می‌نویسی، همش غم، رنج، مرگ، ...» می‌خواستم بگویم چون غم و رنج را زندگی می‌کنیم هرچند امیدوارانه. و چاره‌ای نیست جز نوشتن تجربه‌زیسته، مرگ آگاهی هم که چیز بدی نیست. مرحله‌ای از زندگی آدمیست. نگفتم به جایش گفتم: «واقعاً، اینطور به نظر می‌رسه؟!» گفت : « آره بابا، قبلاً مطلب میزاشتی با ذوق میومدم بخونم چی نوشتی، الان حوصله‌م نمی‌کشه دیگه حتی پیام‌های کانالت رو باز کنم.» نمی‌دانستم چه بگویم. فقط گفتم: « آخه مرگ برای من خیلی زنده و نزدیکه، و روزی نیست که بهش فکر نکنم، شاید بخاطر همونه.» و او توصیه کرد؛ «یه کم شادتر بنویس.» و من دوست داشتم بگویم: « شادی و غمش مهم نیست، تلنگر و امیدواریش برام مهمه.» نگفتم و تأیید کردم که «چشم.» این چند روز قلم فکاهی و طنزم غلیان پیدا کرده و من هم ثبتش کرده‌ام البته بی‌زحمت مضاعف برای تولیدش، خودش سرریز می‌شود و من مکتوبش می‌کنم. امروز فکری شدم چرا چند روز است انقدر رو مود طنزم؟! نمی‌دانم روحیه‌ام تقویت شده یا اثر ناخودآگاه آن نقد بوده! می‌گویم ناخودآگاه، چون تعمداً و پیش‌بینی شده و یا آگاهانه نخواسته‌ام تغییر رویه بدهم یا جبران مافات کنم. البته که پیش‌تر هم داشته‌ام. با این حال به فکر رفتم که شاید بقیهٔ بزرگواران نیز همین‌طور فکر می‌کنند. و بعد به این نتیجه رسیدم کاش همه دوستان و سرورانی که قدم رنجه کرده‌اند و همراهند با ، نقد و نظرشان را بفرمایند. ضمن تشکر و سپاس بیکران برای همراهی‌تان، منت‌دار شما خواهم بود اگر نقد و نظری در جهت اصلاح قلم چه از حیث محتوا و چه به نوع نگارش، به بنده هدیه فرمایید. هیچ آدابی و ترتیبی مجوی هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو https://harfeto.timefriend.net/17247579859809 مشتاق شنیدنتان هستم. 🪴 عافیت و عاقبت بخیری روزی وجود نابتان 🌱🌱 @maahjor
مهجور
هو الحبیب چند وقت پیش یکی از عزیزان کانال بهم گفت: «چرا انقدر غمگین می‌نویسی، همش غم، رنج، مرگ، ...
هو الجواد
عجیب است شما را چه شده که نه اهل عیدی و هدیه گرفتن‌اید نه هدیه دادن؟! مناعت طبع کسانی که پرسشنامه را بازدید کردند ولی بر وسوسهٔ خود فائق آمده تا مبادا اسمشان در لیست قرعه‌کشی عیدانه بیفتد هم جای بسی شگفتی است! حال اینکه چرا زحمت بازدید از فرم را متقبل شده، ولی محنت نام‌نویسی را بی‌ریالی هزینه گردن نگرفتند، جای تأمل است! و اما به استناد پیام فوق، تقاضا نمودیم که پندی، نصیحتی، نقدی، نظری، تنبهی، گوش‌مالی‌ای، پس‌گردنی‌ای و یا هرچه اسمش را می‌گذارید به عنوان هدیه و صله‌ای که از دوست رسد مرحمت بفرمایید که شنیده‌ایم اصحاب کرم و معرفت فرموده‌اند؛ «المؤمن مرآت المؤمن.» ولی افسوس و صد افسوس که از ۴۵ بازدیدکنندهٔ محترم پیام فقط و فقط دونفر، با سخاوت و بزرگ‌منشی هدیه‌ای گران‌قدر هبه کرده بودند‌ و البته در کنار بیان نقد، به کمترین لطف هم داشتند که بماند. اینک ما هم به جبران کرامت و سخاوتمندی جنابشان، و نیز من‌باب قدردانی از بذل توجه‌‌ و مرحمتشان هدیه‌ای ناقابل تقدیم خواهیم کرد. لذا استدعا دارم دو عزیز بزرگواری که لطف کردند و برای حقیر کمترین مرقومه‌ای قلمی کردند به بنده پیام دهند تا هدایا تقدیمشان شود. مالشی بایست ما را زان که بربط را همی گوشمالی شرط باشد تا درآید در نوا. @maahjor
مهجور
هو الجواد عجیب است شما را چه شده که نه اهل عیدی و هدیه گرفتن‌اید نه هدیه دادن؟! مناعت طبع کسانی که
هو الکریم
دو عزیز بزرگوار و سخاوتمند، از بین چند کتاب این دو کتاب را انتخاب کردند. و ان‌شاءالله کتاب‌ها تقدیم خواهد شد. خانم‌ها @boshraaaa @maryroozbahani62 هدایا مبارکتون🪴 آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست @maahjor
﷽ اللهم لاتشغل عقلي بما يقلقه و لا قلبي بمن لايرحمه و لا وقتي بما لاينفعه ربي كن لي و كن معي... و أجعلنـــي بك أقوى و بك أغنى.. الشیخ الشعراوي @maahjor
معصوم علیه‌السلام می‌فرماید: اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء  «هنگامی‌که عالمی فقیه بمیرد، در اسلام رخنه و حفره‎ای ایجاد می‎شود که هیچ چیزی نمی‎تواند جای آن را پر کند.»
در کتب لغت، معنای علم و فقه را اجمالاً این چنین آورده‌اند؛ 
عِلم
: حکمت، دانش، آگاهی، اطلاع، یقین، دریافتن، ادراک، معرفت و هر چیز دانسته.
فقه
: مطلق فهم و ادراک و دانش، علم به چیزی، درک و فهم آن چیز، درک منظور و هدف گوینده، فهم دقیق مسائل نظری، پی بردن از معلومات حاضر به معلومات غایب. 
و در قرآن کریم نیز، به معنای تدبّر، تعمّق و فهم عمیق.
باتوجه به معنای لغوی و ظاهر کلام 
«العالم الفقیه»،
 یعنی کسی که دانش و معرفت دارد و در این معرفت مدبّر است. فهم دقیق و عمیق به مسائل نظری دارد.
حال اگر صاحب معرفتی که فهم عمیق و مدبّرانه و بادقت در مسائل استراتژیک نظامی، دشمن‌شناسی، دفاع از جبههٔ حق، سامان‌دهی جبههٔ مقاومت، جنگ و نبرد با دشمن و جهاد فی سبیل‌الله را داشته باشد، شهید شود حفره‌ای که در جبههٔ حق رخ داده را چه چیزی می‌تواند جبران کند؟! جای خالی چنین کسی پرشدنی است؟! به نظر می‌رسد نیاز به آوردن دلیل روایی، توضیح و تفسیر حدیث، گشتن در کتب لغت، و تَفقُه در معانی نیست که آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟! ۵ سال گذشته و به عینه درک کرده‌ایم که رخنه و حفرهٔ ایجاد شده هیچ جوره جبران نشده است. خسروی کز آب لطف و آتش شمشیر او باد بی‌مقدار گشت از دشمن چون خاک خوار @maahjor
" اللهم صل علی محمد و آل محمد و ارزقنا من برکات السماوات و الأرض انک علی کل شی‏ء قدیر " @maahjor
مهجور
هو المحبوب
با خودش زمزمه می‌کرد؛ «تو شب یلدای منی دیوونهٔ دوست داشتنی.» یک‌هو ساکت شد و آمد کنارم.
_ : مامان، دیوونه یعنی چی؟!
+ : یعنی آدمی که عقل نداره.
_ : پس چرا میگه دیوونه دوست داشتنی؟! خوشم نیومد.
+ : خوب تو یه کلمه دیگه به جاش بگو. مثلاً بانمک دوست‌داشتنی چطوره؟!
_ : خوبه، قشنگه.
+ : هر وقت دیدی کلمه‌ای قشنگ نیست، معنی خوبی نمیده یا دوسش نداری، به جاش یه کلمهٔ بهتر بزار. 
دوباره شروع کرد به زمزمه؛ «تو شب یلدای منی بانمک دوست داشتنی.» نمی‌توانستم برایش از دیوانگی‌های دوست داشتن بگویم. از اینکه وقتی پای عشق بیاید وسط، عقلی نمی‌ماند. عقل و عشق باهم جمع نمی‌شوند. انگار دو سوی الاکلنگ‌اند که یک سو اوج می‌گیرد و سوی دیگر به حضیض می‌رود. گویا قاعدهٔ اجتماع ضدین است. مگر بالا و پایین باهم قابل جمع‌اند؟! دوست داشتن هم که بیاید، عقل می‌رَمد، طغیان می‌کند، حریف عصیانگری دل نمی‌شود. دست از پا درازتر بی‌خیال ابراز وجود می‌شود. می‌شود یکسره دلدادگی بی حضور خودش. دیوانه‌ای که لباس عشق بر تن کرده لابد دوست‌داشتنی‌تر است که عقل را به فنا داده. وگرنه کدام عاقل‌ است که عاشق باشد و کدام معقولی دوست‌داشتنی است. نمی‌شد این‌ها را بگویم. عوضش گفتم هر چه که عقل را می‌برد، نادیده بگیر. حتی اگر کلمه‌ای باشد که پشت‌بندش محبت بیاید. در مقام مادری باید یادش می‌دادم هیچ چیز ارزش دیوانه بودن ندارد. اتهام دیوانگی هرچند با رنگ و لعاب عشق هم زیبندهٔ آدمی نیست. مگر زمانی که عقل خودخواسته عصیان کند و افسارش را به قلب بسپارد. درست مثل . عقل می‌گفت که دل منزل و مأوای من است. عشق خندید که یا جای تو یا جای من است.   @maahjor
هو الأعلی
به مناسبت میلاد مکرم فخر عالم امکان، امام الإنس و الجان، مولی‌الموحدین أمیرالمؤمنین، حضرت أبوتراب علی‌بن‌ابی‌طالب علیه التحیة و السلام و برای عرض ارادت و خاکساری به آستان مبارک حضرتش، دو کتاب به محبین آن نور حیات‌بخش که در لینک زیر ثبت‌نام بفرمایند، به قید قرعه تقدیم خواهد شد. و اگر برنده کتاب را داشته باشد، کتاب دیگری جایگزین خواهد شد ان‌شاالله
۱. یک نفر بین تمام ثبت‌نام کنندگان
۲. و یک نفر مختص برادران بزرگوار
ای گنج عشق و حُسن و هنر، ای ابوالحسن ای من غلام آن که به عشق تو مبتلاست https://survey.porsline.ir/s/3z9CM7O1 . مهجور | جدامانده و به تعبیری سخن پریشان @maahjor
آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی‌برگشت… مهجور | جدامانده و به تعبیری سخن پریشان @maahjor