eitaa logo
معارف الثقلین
104 دنبال‌کننده
117 عکس
356 ویدیو
31 فایل
بسم الله تعالی قال رسول الله صل الله علیه و آله إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی مکاشفه شیخ رجبعلی خیاط در احوالات برزخی برخی افراد ناصرالدین شاه در برزخ : در رابطه با وضعیت ناصرالدین شاه قاجار در عالم برزخ، یكی از شاگردان شیخ از ایشان نقل كرد: روح او را روز جمعه‌ای آزاد كرده بودند و شب شنبه او را با هل به جایگاه خود می‌بردند، او با گریه به مأموران التماس میكرد و میگفت: نبرید. هنگامی كه مرا دید به من گفت: اگر می‌دانستم جایم این جاست در دنیا خیال خوشی هم نمی‌كردم ستایش از پادشاه ستمكار جناب شیخ، دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم ( پهلوی) و به خصوص از تعریف و تمجید آنان بر حذر میداشت. یكی از شاگردان شیخ از وی نقل كرده‌است كه فرمود: روح یكی از مقدسین را در برزخ دیدم محاكمه می‌كنند و همه كارهای ناشایسته سلطان جایر زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت می‌دهند. شخص مذكور گفت: من این همه جنایت نكرده‌ام. به او گفته شد: مگر در مقام تعریف از او نگفتی: عجب امنیتی به كشور داده‌است؟ گفت: چرا! به او گفته شد: بنابر این تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به این جنایات دست زد در نهج‌البلاغه آمده است كه امام علی صلوات الله علیه فرمود: الراضی بفعل قوم كالداخل فیه معهم، و علی كل داخل فی باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به؛ هركه به كردار عده‌ای راضی باشد، مانند كسی است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن
🌺حقِ شوهر نسبت به زن چه میزان است 💠منها: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص- مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ وَ لَا تَعْصِيَهُ وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ‌ وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص- مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ قَالَ وَالِدُهُ (قَالَتْ فَمَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الْمَرْأَةِ قَالَ زَوْجُهَا قَالَتْ فَمَا لِي عَلَيْهِ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ مَا لَهُ عَلَيَّ قَالَ لَا وَ لَا مِنْ كُلِّ مِائَةٍ وَاحِدَة...». 💠راوی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که زنی نزد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله آمد و گفت: حق زوج بر گردن مرد چیست؟ حضرت فرمودند: از مرد اطاعت کند و او را معصیت نکند و از خانه شوهر بدون اجازه، چیزی به عنوان صدقه به کسی ندارد و روزه مستحبی هم بدون اجازه شوهر نگیرد و در مقام استمتاع، مانع شوهرش نشود، (اگرچه روی کوهان شتر). اگر بدون اذن شوهر از خانه بیرون برود، ملائکه آسمان، زمین، غضب و رحمت او را لعنت می کنند تا زمانی که به خانه برگردد. زن سوال کرد: چه کسی از همه حق بیشتری بر مرد دارد؟ حضرت فرمودند: پدرش. زن گفت: چه کسی بر زن از همه بیشتر حق دارد؟ حضرت فرمودند: شوهرش. زن سوال کرد: همان مقداری که شوهر بر من حق دارد، من هم بر شوهر حق دارد؟ حضرت فرمودند: خیر، در برابر هر صد حق شوهر، تو یک حق داری. 📚وسائل الشيعه، حرعاملي، ج20، ص158، مقدمات نكاح، باب79، ح1، ط آل البيت.
فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِٓ أَحَدًا پس كسی كه لقاء پروردگارش را امید دارد ، باید عمل صالح انجام دهد و هیچ كس را در پرستش پروردگارش شریک قرار ندهد. کهف آیه ۱۱۰ عن سماعة بن مهران قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن قول الله: فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً. قال: «العمل الصالح: المعرفة بالأئمة، وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً: التسلیم لعلی (علیه السلام)، لا یشرك معه فی الخلافة من لیس ذلك له، و لا هو من أهله». از امام جعفر صادق علیه السلام در مورد این آیه پرسیدم: «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً». فرمودند: مقصود از عمل صالح، شناخت ائمه صلوات الله علیهم اجمعین است «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَد» یعنی تسلیم شدن به ولایت علی علیه السلام و این كه در خلافت، شخصی را كه شایسته خلافت نیست، با او شریك نگرداند تفسیر عیاشی ج۲ ،‌ ص۳۷۹
بمناسبت ولادت جواد الائمه صلوات الله علیه نامه‌ای از رئوف‌ترین پدر       به سخاوتمندترین پسر... بزنطی گوید نامه‏‌ای از امام رئوف، حضرت رضا صلوات‌الله‌علیه (در طوس) را که به امام جواد علیه‏‌السلام (در مدینه) فرستاده بودند، خواندم؛ در آن نوشته شده بود: 🌹 ای أباجعفر! به من خبر رسیده که وقتی سوار مَرکب می‌شوی تا از خانه بیرون بیایی، خدمتکاران تو را از درب کوچک و مخفی خانه خارج می‌کنند، زیرا بُخل آن دارند که از ناحیه‏‌ی تو خیری به دیگران هم برسد! تو را به حقّی که بر گردنت دارم قسم می‌دهم، ورود و خروجت را فقط از درب بزرگ خانه قرار دهی و همراه خودت، سکّه‌ی طلا و نقره فراوان هم برداری تا به هر کس که از تو درخواست کمک کرد، عطا و بخشش نمایی؛ و اگر کسی از عموهایت از تو کمک خواست، كمتر از پنجاه دينار به او مده و بيشتر از آن به اختیار خودت؛ و اگر کسی از عمّه‏‌هايت از تو درخواست کرد، كمتر از بيست و پنج دينار به او مده و بیش از آن به میل خودت؛ من با این سفارش مى‏‌خواهم خداوند مقام و مرتبه‌ات را بالا ببرد؛ پس انفاق كن و از خداوندِ صاحب عرش از فقیر شدن، ترس و واهمه نداشته باش. 💠 «عن أحمد بن محمد بن أبي‌نصر البزنطى قال قرات كتاب أبي‌الحسن الرضا عليه‌السلام الى أبي‌جعفر يا أباجعفر بلغني ان الموالى إذا ركبت اخرجوك من الباب الصغير فانما ذلك من بخل بهم لئلا ينال منك احد خيرا فاسئلك بحقى عليك لا يكن مدخلك ومخرجك إلا من الباب الكبير وإذا ركبت فليكن منك ذهب وفضة ثم لا يسالك أحد إلا اعطيته ومن سئلك من عمومتك ان تبره فلا تعطه اقل من خمسين دينارا والكثير اليك ومن سالك من عماتك فلا تعطها اقل من خمسة وعشرين دينارا والكثير اليك انى اريد أن يرفعك الله فانفق ولا تخش من ذى العرش اقتارا.» کافی (شیخ‌کلینی)، ج۴،ص۴۳، ح۵ عیون اخبار الرّضا علیه‌السلام (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۱۱، ح۲۰ «اللّهُمَ عَجلْ لِوَلیِڪـ الْفَرَجْ »
امام جواد علیه السلام چرا امام جواد علیه السلام پر برکت‌‌ترین مولود ، برای شیعیان هستند؟! امام رضا علیه السلام:  براى من فـرزندى متولد شـد که شبـیه موسى بن عمران (علیه السلام) است که دریاها را شـکافت و مـانند عیسى بن مـریم (علیهما السلام) است که مادرى مقدّس و پاک و پاکـیزه او را بدنـیا آورده بود. 📚بحارالانوار: ج ۵۰ ، ص ۱۵ ♦️راوی گوید بر امام رضا (علیه السلام) وارد شدم ، در حالیکه ابوجعفر [امام جواد] متولّد شده بود. پس ، حضرت فرمود: همانا خداوند عطا فرمود به من کسی را که ارث می‌‌برد از من و نیز ارث می‌‌برد (مقام خلیفة اللهی و پیشوایی خلائق را) از آل داود 📚بصائرالدرجات ج‏ ۱ ، ص ۱۳۸. ♦️ابى يحيى صنعانى گويد: نزد امام رضا  بودم. پسرش ابوجعفر (امام جواد) را كه خردسال بود ، آوردند. حضرت فرمود: اين است مولودى كه براى شيعيان ما پر برکت‌.تر از او مولودی بدنیا نیامده است. الكافي کلینی ج‏ ۱ ، ص ۳۲۱. سوال :: همهء اهل ایمان می‌‌دانند که در عالم خلقت ، هیچکس در مقام و منزلت به ساحت مقدس رسول اکرم  نمی‌‌رسد و بعد از ایشان ، کسی در مقام و منزلت و فضیلت ، به امیرالمومنین (علیه السلام) نخواهد رسید! پس چرا امام رضا درباره فرزند مطهرشان ، حضرت امام جواد چنین فرمودند؟! پاسخ :: بعد از شهادت رسول خدا که شهر علم بودند ، تمام مقامات الهی و علم الهی حضرت به استثنای نبوت، به امیرالمومنین منتقل شد و این مقامات الهی ، نسل به نسل ، به دیگر ائمه رسید ، تا امام رضا و این هشت امام معصوم  زمانی در این مقام قرار گرفتند ، که همه این انوار الهی دارای سن بالا بودند (یعنی کودک نبودند)  و مخالفین (پیروان کودتای سقیفه) همواره می‌‌گفتند: این علمی که ایشان دارند ، از شاگردی پای درس پیامبر و پدران خود بوده [یعنی منکر الهی بودن علم ائمه  بودند] تا اینکه سالها طول کشید و امام رضا نیز دارای فرزند نشدند ؛ در حدی که مخالفان حرامی می‌‌گفتند: "ایشان را فرزند نخواهد شد" و حتی بعد از ولادت امام جواد هم دست از حرامزادگی برنداشتند و گفتند: :محمد ، یعنی امام جواد فرزند امام رضا نیست". مامون عباسی دستور داد که امام رضا به طوس تبعید شود و امام جواد چندین سال از حضور پدر محروم بودند. و در واقع طبق حرف مردم که در باره به ائمه گذشته (علیهم السلام) می‌گفتند که شاگرد پدران خود بودند ، امام جواد شاگرد و دانش آموخته پدر بزرگوارشان نبودند. و امام رضا در مشهد و در غربت و بدور از زن و فرزند بشهادت رسیدند! و امام جواد در سن کودکی ، حدود نه سالگی در مقام جانشینی پدر نشستند! و دشمنان و مخالفین و مغرضین که شاهد دوری امام جواد از شاگردی پدر بودند ، در صدد بر آمدند که مجالس مباحثه و مناظره براه اندازند که بزعم خود ، امام را در مباحثه و مناظره شکست دهند و به اهداف شوم خود برسند. اما امام جواد بدون شاگردی در حضور پدر بزرگوارشان ، خود به سی هزار سوال سخت در مجالس پاسخ دندانشکن دادند و حربه دشمنان ، بخودشان برگشت و همگان فهمیدند که این علم ، علم شاگردی نبوده و علمی الهی است. و الهی بودن علم ائمه به برکت وجود مقدس و مبارک امام جواد ثابت شد. لذا امام رضا در بارهء ایشان فرمودند: "مولودی با برکت‌‌تر از فرزندم امام جواد برای شیعه متولد نشده است".
عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی می‌نویسد این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) نقل کرده‌اند که مردی به نام علی بن خالد که زیدی مذهب بود و پس از امامت امام سجاد (علیه‌السلام) به امامت ، فرزند آن حضرت معتقد شد و به امامت امام باقر (علیه‌السلام) و امامان پس از آن حضرت اعتقاد نداشت گفته است : روزی شنیدم مردی را از شام دستگیر کرده و بر گردنش زنجیر نهاده، به عراق آورده و زندانش کرده‌اند (به اتهام اینکه ادعای نبوت کرده است) من تعجب کردم و خواستم او را از نزدیک ببینم که چگونه آدمی است. رفتم با زندان‌بان‌ها رابطه‌ای برقرار کردم تا ترتیب ملاقاتم را با او دادند. وقتی رفتم و او را دیدم و صحبت کردم، او را آدم عاقل و فهمیده‌ای یافتم و دیدم معقول نیست او ادعای نبوت کرده باشد. پرسیدم: مطلب چه بوده که شما را متهم کرده‌اند؟ گفت: اصل جریان این است که من در شام، در جایی معروف به رأس الحسین، مدت‌ها مشغول عبادت بودم تا یک روز دیدم مرد بزرگواری نزد من آمد و گفت: برخیز و همراه من بیا، من نیز مانند کسی که مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم. چند قدمی که رفتیم با کمال تعجب دیدم در مسجد کوفه هستم ! از من پرسید: اینجا را می‌شناسی؟ گفتم: بله ؛ اینجا مسجد کوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم. بعد حرکت کرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم که رفتیم؛ دیدم در مسجد مدینه هستم، فرمود: اینجا را می‌شناسی؟ گفتم: بله ، اینجا مسجد مدینه است. آنجا هم مشغول نماز و زیارت شد ، من هم نماز خواندم و زیارت کردم.بعد از چند قدمی که رفتیم، دیدم در مکه و مسجد الحرام هستم، طواف بیت کردیم و نماز خواندیم. بعد از چند لحظه دیدم در جای اول خودم؛ یعنی در شام و رأس الحسین (علیه‌السلام) هستم. خیلی تعجب کردم که این چه سِیری بود! ناگهان او هم از چشم من غایب شد. تا یک سال از این جریان گذشت و سال دیگر باز در همان مکان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخیز و با من باید؛ باز همان برنامه‌ی سال قبل تکرار شد. وقتی که به موضع خود در شام برگشتم. و او خواست از من جدا شود ، قسمش دادم که تو را به حق آن کسی که این قدرت را به تو داده است، خود را معرفی کن. تأملی کرد و فرمود: من محمد بن علی بن موسی الرضا هستم. فهمیدم که حضرت امام جواد (علیه‌السلام) است. این مطلب گذشت و مردم با خبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزیر رسید. محمد بن عبدالملک زیات، وزیر خلیفه‌ی عباسی، آدم جباری بود و با آل علی (علیه‌السلام) هم دشمنی داشت. او دستور داد مرا بردند و بدون مقدمه زنجیر بر گردنم نهادند و متهمم کردند که ادعای نبوت کرده‌ام، تا اینکه مرا اینجا آورده و زندانم کرده‌اند. علی بن خالد گوید: من خیلی دلم به حال او سوخت که چنین مرد بزرگوار و محترمی را اینگونه گرفتارش کرده‌اند. گفتم: مایل هستید گزارش حال شما را به وزیر بدهم؟ شاید برای او اشتباه شده باشد. گفت: مانعی نیست. من برای وزیر نامه‌ای نوشتم که حال او چنین است و ادعای نبوت نکرده و متهمش کرده‌اند؛ و امیدوار بودم که آزادش کنند ولی پس از مدتی جواب آمد، دیدم زیر آن نامه نوشته است: به او بگو همان کسی که تو را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او بیاید و تو را از زندان بیرون بیاورد! دیدم مطلب را به مسخره گرفته و کینه‌توزانه برخورد کرده است. خیلی متأسف شدم و تصمیم گرفتم بروم و دوباره او را ببینم و دلداریش بدهم و بگویم فعلاً چاره‌ای نیست، صبر کن تا شاید فرجی حاصل شود. وقتی که به زندان رفتم دیدم غوغا و ازدحام عجیبی در اطراف زندان برپاست. پاسبان‌ها و زندان‌بان‌ها شدیداً مضطربند و این سمت و آن سمت می‌روند و سخت ناراحتند. پرسیدم: چه شده است؟! گفتند: آن مرد شامی که ادعای نبوت کرده و محبوس بود مفقود شده است. با اینکه درهای زندان بسته بوده هیچ معلوم نیست چه شده؟ آیا به زمین فرو رفته یا به آسمان صعود کرده؟! نفهمیدیم من با خود گفتم: بله، همان کسی که او را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او را نجاتش داده است. همین علی بن خالد، راوی جریان؛ گفته است: من اول زیدی مذهب بودم ؛ آن روز مستبصر (آگاه به حقیقت شدن) شدم و حقیقت را فهمیدم و به امامت امام جواد علیه‌السلام و دیگر امامان علیهم‌السلام معتقد شدم منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۵۰ ص۳۸ ۲. امام جواد (علیه‌السلام) دردانه هدایت، آیت‌الله ضیاءآبادی ص۱۷
🔴 بعد از کشف حجاب، منتظر نزول بارانِ بلا باشید! ☑️ امیرالمومنین علی علیه السلام در بیان نشانه‌های آخرالزمان فرمودند: 🔹️ هنگامی که حجاب کشف شود و زنان مانند مردان جوان از خانه بیرون بیایند (یعنی مانند مردان لباس بپوشند)، و احکام قرآن تغییر داده شود؛ پس منتظر نزول بلا باشید؛ طوری که باران از ابرها میبارد. و آن موقع زمان قیام امام مهدی عجل الله فرجه است. 🔹️ عن امیرالمومنین علیه السلام قال: اذا کشف الحجاب و خرجن النسا کاالرجل الشاب و غیر احکام الکتاب فانتظروا نزول البلاء کالغیث من السّحاب و قیام عجل الله فرجه. 📘فجائع الدهور، ص ۱۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ «امام جعفرصادق علیه‌السلام»: مَن رَوی مُؤْمِنٍ رِوایَةً یُریُدبِها شَینَهُ وَ حَدْمَ مُروُءَ تِهِ لِیَسقُطَ مِن أَعیُنِ النّاسِ، اَخرَجَهُ اللهُ عَزَّ وجَلَّ مِن وِلایَتِهِ الی وِلایَةِ الشّیطانِ. هركس داستانی نقل كند و قصدش ظاهر ساختن بدی‌ها و ریختن آبروی مؤمنی باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد خداوند متعال ولایت خود را از او برمی‌دارد و ولایت شیطان را جایگزین آن می‌نماید. 📚ثواب و عقاب‌الاعمال، ص ٥٤٧
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💎 قال الإمَامِ الحسن الْعَسْکَري صلوات الله و سلامه علیه : ✉«نَحْنُ حُجَجُ اللّهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ أُمُّنَا [جَدَّتُنَا] فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْنَا». 💠 امام حسن عسکری صلوات الله و سلامه علیه فرمودند : ✍ما حجّت‌های خدا بر خلقش هستیم و مادرمان فاطمه(سلام الله علیها) حجّت خداست بر ما. 📚تفسير اطيب البيان، طیب، ج‏۱۳، ص۲۲۵؛ 📚أسرار فاطميه، شيخ محمد فاضل مسعودی، ص۱۷ و ۵۳ و ۶۹ و ۹۹ و ۱۵۴ و ۴۱۰؛ 📚فاطمة الزهراء بهجة قلب مصطفى، همدانی، ص۷۴۴، ح ۷. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 فخر زمان فاطمه اطهری  پیک خدارا چه نکو دختری ام ابیها،لقبت ، زین سبب کز حسبت ، دخت پدر پروری گوهر یک دانه دریای وحی  رحمت حق ، شافعه محشری زهد و صلاح و شرف و فضل را  هم قدر و هم قدم حیدری یازده اختر که درخشش گرفت  در فلک دین ، همه را مادری نسل فزاینده و پاینده را  کوثر گویند ، تو آن کوثری ملک تو مرز ملکوت خداست کی به هوای فدک و خیبری آنچه که در وصف تو گویند باز  بر تر و والاتر والاتری 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزيزٌ حَكيمٌ سوره لقمان آیه ۲۷ و اگر همه‌ی درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت دريا به آن افزوده شود، [اين‌ها همه تمام مى‌شود ولى] كلمات خدا پايان نمى‌گيرد؛ خداوند توانا و حكيم است. امام كاظم‏ صلوات الله علیه فرمود: «مصداق كلمات اللّه ما هستیم كه فضایل ما قابل ادراك و شماره نیست». 📚تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه. 🔶️🔷️🔶️🔷️🔶️🔷️ موسی‌بن‌محمّد نوه‌ی حضرت رضا (علیه السلام) (برادر حضرت هادی) گوید: در دارالعامّه به یحیی‌بن‌اکثم برخوردم و از من سؤالاتی نمود. پس به خدمت برادرم علی‌بن‌محمّد (علیه السلام) رسیدم ... و درباره‌ی این کلام خداوند که میفرماید: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ؛ پرسیده است: نام این دریاها چیست و در کجا واقع شده‌اند؟ ... فرمود: «بنویس». گفتم: «چه بنویسم»؟ ... فرمود: این آیه: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ؛ همین طور هم هست. اگر درختان دنیا تمامی قلم گردد و دریا مرکّب و هفت دریای دیگر به آن بیفزایند و همه‌ی چشمه‌ها از زمین بجوشد، همه و همه تمام شوند، کلمات خدا پایان نمی‌یابد، و آن‌ها مانند چشمه کبریت، و چشمه نمر، و چشمه برهوت، و چشمه طبریّه، و چشمه آب گرم ماسبذان، و چشمه آب گرم افریقیّه مشهور به لسنان، و چشمه بحرون است. و ماییم آن کلمات خدا که نه پایان می‌پذیریم و نه فضایلمان درک می‌گردد». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۷۰ 📚بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۸۸ 📚تحف العقول، ص۴۷۶
🌺قال الصّادق (علیه السلام) إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی أَدْبارِهِمْ عَن الإیمَانِ بِتَرکِهِم وِلَایَهًَْ عَلِیٍّ أمِیرِالمُؤمِنِینَ (علیه السلام). 🌺امام صادق علیه السلام درباره آیه إِنَّ الذِینَ ارْتَدُّوا عَلی أَدْبَارِهِم فرمودند منظور کسانی هستند که با ترک ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، از ایمان دست کشیدند. 📚تفسیر القمی ج۲، ص۳۰۸