💠 فهم #مطلب_ما نخستین گام در یادگیری گزاره های علمی
🔰محمد مهدی مقدسی
💢 یکی از مهمترین مسائلی که هر طلبه باید به آن توجه داشته باشد شیوه صحیح تحصیل علم است.
🔆 همه ما مشاهده کرده ایم که گاهی با تلاش زیاد نتیجه کم حاصل می شود و این مسئله در طولانی مدت موجب خستگی و ناامیدی از ادامه روند تحصیل می گردد.
🔷 چگونه درس بخوانیم تا در مسیر دستیابی به ملکه اجتهاد حرکت کنیم؟
🔆 یکی از پاسخ هایی که استاد فرحانی در جواب به سوالات اینچنینی بیان می کنند حرکت بر اساس روش صحیح علم آموزی یعنی یادگیری #مطلب_ما سپس #مطلب_هل و پس از آن #مطلب_لم است.
🔻در این نوشته می خواهم با توجه به بیانات استاد مقداری دربارۀ #مطلب_ما توضیح دهم.
🔆 همانگونه که در علم منطق آموخته ایم قبل از تصدیق به یک قضیه ابتدا باید مفاهیم تصوری آن قضیه برای ما معلوم باشد و اگر مفرداتِ تصوری قضیه را به درستی درک نکرده باشیم، یا تصدیقی حاصل نمی شود یا اگر آن را تصدیق کنیم، «اصل موضوع» و تقلیدی خواهد بود.
🔆 در هر علمی اگر می خواهیم گزاره های آن علم را به خوبی بفهمیم و با شناخت کامل آن ها را تصدیق کنیم ابتدا باید تصویر صحیحی از مفاهیم تصوری آن علم داشته باشیم.
🔆 در موضوعات حسی به راحتی می توانیم با استفاده از حواس تصویر آن شیء را درک کنیم، ولی در علوم که غالبا موضوعات مسائل آن غیر حسی است باید با بررسی لوازم مختلف با استفاده از #عقل تصویر دقیقی از آن موضوع در ذهن ترسیم نماییم
🔆 در بسیاری موارد اختلافات نظرهایی که در مسائل یک علم وجود دارد به دلیل عدم تصور صحیح مفردات آن علم است.
🔸 تعداد کمی از نویسندگان هستند که در کتاب هایشان به خوبی #مطلب_ما ی مفردات را توضیح دهند و غالبا به تعریف مختصری اکتفا می کنند. ولی این تعریف برای فهم صحیح کافی نیست و برای پی بردن به زوایای مختلف یک مسئله باید لوازم آن را به خوبی بررسی کنیم.
🔰 شهید مطهری و مرحوم مظفر جزء نویسندگانی هستند که با بیان یک موضوع از جنبه های مختلف سعی می کنند قبل از حکم کردن درباره آن تصویر صحیحی از موضوع در ذهن مخاطب ایجاد کنند.
🔆 برخی تصور می کنند که برای فهم #مطلب_ما هر مسئله باید به ابتدای هر فصل مراجعه کنند و تعاریف لغوی و اصطلاحی آن موضوع را یادبگیرند؛ در حالی که غالبا این تعاریف همه ابعاد مسئله را روشن نمی سازند.
🔴 برای این منظور باید شامّۀ #مطلب_ما یابی داشته باشیم. یعنی با هدف فهم صحیح موضوع ابواب مختلف را بررسی کنیم؛ مثلا در علم اصول هنگامی که می خواهیم تصویر درستی از مسئله «ظهور» به دست آوریم نباید فقط به بحث انواع دلالت و اصول لفظیه اکتفا نماییم بلکه تمام مباحثی که به این موضوع مرتبط است را باید بررسی کنیم که به تعدادی از آنها اشاره می کنم:
🔅 رابطه ظهور با دلالت تصوری و تصدیقی
🔅 ارتباط ظهور با مراد استعمالی و مراد جدی
🔅ظهور مراد استعمالی است یا تطابق مراد استعمالی و مراد جدی؟
🔅ارتباط ظهور و حجیت (چرا در الموجز بیان شد که اگر کلام در معنایی ظهور داشته باشد حتما حجت است و نمی شود کلام ظاهر در معنایی باشد ولی آن ظهور حجیت نداشته باشد؟)
🔅آیا فهم ظهور کلام استدلال پذیر است؟
🔅آیا منطوق غیر صریح و مفهوم در محدوده ظهور کلام است؟
🔅اگر ظهور بدیهی است چرا برای بررسی ظهور جمله شرطیه در مفهوم، با استدلال نتیجه گرفتند که تنها زمانی جمله شرطیه ظهور در مفهوم دارد که «سه جزئیِ علّیِ انحصاری» باشد؟
🔺اینها نمونه ای از پرسش هایی است که در فصل های مختلف باب الفاظ مانند اصول لفظیه، انواع دلالت، مفاهیم، ظهور هیئت امر در وجوب، عام و خاص، مطلق و مقید و ... مطرح می شود و برای به دست آوردن تصویر دقیقی از مسئله ظهور لازم است به آنها پاسخ دهیم.
🔆 همانگونه که مشاهده می کنید در این پرسش ها از #مطلب_هل و #مطلب_لم سوال نمی شود؛ مثلا سوال نمی کنیم که «آیا جمله شرطیه در مفهوم ظهور دارد یا خیر؟» یا «چگونه جمله شرطیه بر مفهوم دلالت می کند؟». بلکه همه سوال ها برای فهم «چیستی» ظهور است.
🔆 در غالب موارد پس از اینکه «چیستی» موضوع را به درستی شناختیم، پاسخ به «هستی» و «چگونگی» بسیار ساده می شود.
💠 شاید بتوان گفت مهمترین مشکل طلاب در طول دوران تحصیل غفلت از این روش منطقی است؛ لذا بسیاری از طلاب مخصوصا هنگامی که وارد درس خارج می شوند با حجم زیادی از اقوال و «ان قلت» و «قلت» ها مواجه می شوند و در بهترین حالت و پس از تلاش فراوان تنها اقوالی را حفظ می کنند و از جهت علمی مقلّد باقی می مانند.
#یادداشت
#روش_تحصیل
@maarejj