299_Page.MP3
1.07M
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹🕊🌹🕊🌹
#روایت_عشق
قبل از آشنایی با محمد جواد به #زیارت حضرت زینب(س) با خانواده ام رفته بودیم.🙂
روبروی گنبد حضرت زینب (س) بودیم و من با بی بی درد دل میکردم . از او خواستم که
#همسری به من بدهد که به انتخاب خودش باشد...💓
البته آن روزها نمیدانستم که #هدیه ای ویژه از طرف بی بی در انتظار من است و آن هم
#سرباز خود حضرت زینب(س)، قرار است مرد آسمانی و همسفر بهشتی من شود.😍😌
از سفر که برگشتیم، محمد جواد به #خواستگاری من آمد.آن زمانها در یک کارخانه مشغول به
کار بود.😊 #تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود.
حتی از جوانی
و زمانیکه #محصل بود، در تابستانهایش کار میکرد. تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس
💐خواستگاری تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد. بعد از آن شروع کرد به #ساختن
همین منزلی که خانهء من و فرزندانم هست.
سر پناهی که ستونهایش را از دست داد.😔تک تک مصالح و نقشهء منزل و رنگ دیوارها و
طرح کاشی ها همه وهمه به #سلیقه من بود.آخر محمد جواد همیشه میگفت که تو قرار
است در این خانه بمانی...نه من....😔
آری همسر من بی تو در این خانه روزها را شب میکنم،تنها به #شوق دیدار تو در زمان ظهور
#امام_زمان(عج)😍😌
#شهید_محمدجواد_قربانی🌷
🍃🌹@mabareshohada
﴾﷽﴿
زمستون اون سال برف شدیدی باریده بود. زمین از شدت سرما یخ زده بود.
دوست نداشتیم از اتاقهامون و کنار بخاری تکون بخوریم.
تو اون سرما دیدیم روحالله نیست. کل پادگان رو دنبالش گشتیم. نبود که نبود.
نیم ساعت بعد، اومد.
پرسیدیم کجا بودی؟
گفت: اون سگی که تو پادگان بود، نیستش. بچههاش از گشنگی همش پارس میکنن. رفتم شیر خریدم. گرم کنم، کمی توش نون خرد کنم بدم این طفلیها بخورن تو سرما نمیرن.
با تعجب نگاهش کردیم. اولین مغازه نزدیک پادگان، کیلومترها فاصله داشت و ماشین خور هم نبود. این همه راه، توی سرما، پیاده رفته بود و خودش رو تو زحمت انداخته بود چون طاقت گرسنگی چند سگ کوچک را نداشت. همچین آدمی عجیب نیست که جونش رو برای نجات انسانهای مظلوم فدا کنه...
این است فرق #شهید با ما...
#شهید_روح_الله_قربانی 🌹
به نقل از: همدوره ای شهید
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨🌷﷽🌷✨
⁉️درناهموراریهایزندگی همون جاهایی که رمقی برای حرکت نیست ؟ چه چیزی را گم کرده ایم
❣️ای مونس ترینم! تنها امیدم ! وجودت حدیث جاری شدن است ... من هیچگاه در زندگی درمانده نخواهم شد ، من در اوج عطش ، دلخوشم به تو ، نه به رخسار سراب....
❣️ خدای دوست داشتنی من ! نعمت و برکت را بر مردم سرزمینم ببار.... آنانکه روزی را بر چهره ی رنجور جامعه میبندند ، بفهمان.... نظاره گرشان در عرش گیتی ، رزاقی یکتاست ....او نوازنده ی موسیقی حیات است و درپیش تو حق ستانیدن چون چشم بر هم زدنی است .... واین را بارها تاریخ نشان داده است...
🌼💖🌼خدایا شکرت.
💖✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ
💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره ❤️
🔆 امشب هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
❤️هادی دلها
✅او ویژگی های خاصی داشت :
🔸همیشه #دائم_الوضو بود.
🔹مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی #هیئت را می گفت.
🔸مداومت داشت بر خواندن #زیارت_عاشورا
🔹مانند الگوی خودش #شهید_ابراهیم_هادی از کمک به #نیازمندان غافل نمی شد.
🔸روحیه #جهادی و #انقلابی داشت و در این راه شخصیت کاذب برای خودش نساخته بود.
🔹عاشق، حامی، تابع و مدافع #ولایت_فقیه بود.
🔸 #اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد.
🔹وقتی شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر_را_خدا_آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کارهش خداست و همه کارها برای خداست.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🍃🌹
@mabareshohada
✨🌷﷽🌷✨
🌾⭐️🌾ميان آرزوی تو
و معجزه خداوند،
ديواری است به نام اعتماد!
❣️پس اگر دوست داری
به آرزويت برسی
باتمام وجود به او اعتمادکن
❣️خدایا آرامشی از جنس خودت
را نصیب دوستانم بگردان
✨آمین یا رب العالمین✨
🌙شبتون بخیر ⭐️🌺⭐️
💖✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ
💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
خدا با ماست
خیلی وقتها حق آدمو ناحق میکنن، اذیت میکنن، الکی تهمت میزنن، برات پاپوش درست میکنن، مدرک سازی میکنن و تو هر کاری میکنی نمیتونی از حقت دفاع کنی، نمیتونی ثابت کنی حقت ضایع شده. این وقتها یه آیه میاد سراغت، ازت حمایت میکنه و اگه از ته دل بخونیش، نجاتت میده، دیر یا زود داره ولی سوخت و سوز نداره.
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا
ناراحت نباش، خدا با ماست
(بخشی از آیه 40 توبه)
@mabareshohada
🌷خاطرات شهدا
یک روز همانطور که سرگرم کار روی نیروهای گردان حمزه در محوطه دوکوهه بودیم، حاج احمد از راه رسید. او میخواست با محک زدن بچهها بفهمد که آموزشهای ما تا چه اندازه توانسته برای آنها مثمر ثمر باشد؛ به همین منظور، به یکی از بچه بسیجیها گفت «برادر جان، شما بیا و برای من توضیح بده که ظرف این مدت چه آموزشهایی دیدین؟»
آن بنده خدا با دیدن حاج احمد و هیبت خاص او، دست و پایش را گم کرده و نتوانست توضیحات قابل قبولی ارائه دهد.
وقتی او از تشریح محورهای آموزشی عاجز ماند، حاجی خیلی عصبانی شد، طوری که بلافاصله دستور داد، او روی زمین سیمانی میدان صبحگاه سینه خیز برود.
بعد از اینکه تنبیه تمام شد، حاج احمد جلو رفت و او را در آغوش گرفت، صورتش را بوسید و گفت «برادر جان، تموم این سخت گیریها به خاطر اینه که میخوایم توی عملیات، حتی المقدور کمترین تلفات رو داشته باشم. منم شما رو تنبیه نکردم، کمی تمرین دادم».
ظهر، وقت #نماز، دیدم حاج احمد وضو گرفت و رفت پشت سر همان بچه بسیجی ایستاد و به او اقتدا کرد. نمازش را خواند. او با این کار، ضمن زیر پا گذاشتن غرور خود، به همه ما درس خوبی آموخت."
#درس_اخلاق
#حاج_احمد_متوسلیان
🍃🌹
@mabareshohada
🌹🍃✨
نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت: "سلام الله علیها"
یادم هست یکبار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها نمود ابراهیم همینطور که شنا میرفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد .
#علمدار_کمیل
#شهیدجاویدالاثر_ابراهیم_هادی 💔
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره ❤️
🔆 امشب هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
📖 #خاطرات_تفحص
💐 شهیدی ڪه قرض های تفحص ڪننده خود را با دستان خود پرداخت ڪرد.
🌷 #شهید_سید_مرتضی_دادگر 🌷
🔻بخش اول
🔸می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از #تجار بازار تهران....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به #شهدا، حجره ی پدر را ترڪ ڪردم و به همراه بچه های #تفحص لشڪر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی #جنوب شدم ...
🔸یڪبار رفتن👣 همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان☺️... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره ڪردم و #همسرم را هم با خود همراه ڪردم ...
🔹یڪی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با #حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم ... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلـ💞ـمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر #شهدا عطرآگین ... تا اینڪه...
🔸#تلفن زنگ خورد و خبر دادند ڪه دو پسر عمویم ڪه از بازاری های تهران بودند برای ڪاری به اهواز آمده اند و #مهمان ما خواهند شد ...
🔹آشوبی در دلم پیدا شد ... حقوق بچه ها چند ماهی می شد ڪه از تهران نرسیده بود و من این مدت را با #نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم ...
🔸با همان حال به محل ڪارم رفتم و با بچه ها عازم #شلمچه شدیم ....
🔹بعد از زیارت #عاشورا و توسل به شهدا ڪار را شروع ڪردیم و بعد از ساعتی #استخوان و پلاڪ شهیدی نمایان شد ... #شهید_سید_مرتضی_دادگر ... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در #شادی به ادامه ی ڪار پرداخت اما من ...
🔸استخوان های مطهر شهید را به #معراج انتقال دادیم و ڪارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشڪر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم ...
✍️ منبع: مشرق نیوز
#ادامه_دارد...
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
🌹 #یادشهداباصلوات🕊🕊🕊
✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ
💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
نمیخوام از شهدا جا بمونم.mp3
2.09M
🍃🌹🍃🌹
🎵 #رزق_شبانه
دست رو دلم نذارید که پریشونه😔
خدایا تو میدونی که من نمیخوام اسیر دنیا دنیا بمونم... #ازشهدا_جابمونم..😔
🎤🎤 #مجتبی_رمضانی
#شبتون_شهدایی
🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌹🍃🌹🍃
ورزش و رزم و #مناجات...
#سبقت براےرسیدن بہ #خدا...
راه #رسیدن زیاد است
فقط باید در #صراط_مستقیم باشے...
#شهیدابراهیم_هادی🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌴کانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا 🌴👇👇
#فوروارد_یادتون_نره
🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
#ڪلام_شهید 🌹
دلتون رو گرفتار این پــــ〰️ــیچ و خم دنــــ{🌏}ــیا نڪنید
این پیـــ〰️ــچ و خم دنـــــ(🌏)ـیا انسان رو به باتلاق مےبرد و گرفتار ميڪند
ازش نجاٺ هم نمیشه پیدا ڪ(😔)ــــــــرد.
#شهید_ڪاظمے🌹
✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ
💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
➯ @mabareshohada
╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
#رسم_خوبان 🌹
💢تازه نامزد کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام عید بود. خیلیها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویشها دیدن کنند. تعطیلات نوروز برای خیلیها مهم است. اما عباس باید این لذت را زیر پا میگذاشت. آتش درونش هر لحظه شعلهورتر میشد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت:‼️ «همهچی هماهنگه»
💢یکبار با آن #شور و حالش زنگ زد و گفت:«حسین! گذرنامهها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم،😍
شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از #خدامونه!»
ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق میافتاد. خیلی از #شهدا را به ایران🇮🇷 آورده بودند و از بچههای ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ #دل_کندن_از_دنیا بود💔
و عباس از دنیا دل کنده بود...🕊
✍️به روایت همرزم شهید
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#سالروز_شهادت
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺