🌷
#رسـم_خـوبان
✍️ به روایت مادر بزرگوارشهید
هر بار که قرار بود به احمد شیر بدهم اولین ذکرم #بسما... الرحمن الرحیم بود.
در تمام زمانهایی که شیر میخورد نوازشش میکردم و یا قرآن میخواندم یا ذکر میگفتم.
هر چقدر که فکر میکنم یادم نمیآید به دلیل بیماری یا شیطنتهای دوران بچگیاش ناراحت یا کلافه شده🚫 باشم.
یک سال و نیم داشت که راه رفتن را آموخت.
عجیب بود اما به دو سالگی که رسید خیلی خوب حرف میزد.👌
هر وقت هم زمین میخورد، یا #علی میگفت و از زمین بلند میشد.
انگار باید الفبای رفتن را از همان دو سالگی👶 فرا می گرفت.
احمد بود دیگر، آرام و سر به راه و آماده #شهادت...🕊
خیلی هوای محمد را که ۵ سال از او کوچکتر بود داشت😇.
از همان دو سالگی او را با خودم به #مسجد نزدیک محل میبردم
و هنگام برپایی نماز با دقت به حرکات و رفتار نمازگزاران نگاه میکرد.
به ۷ #سالگی که رسیده بود خودش برای نماز به مسجد میرفت.
📎بزرگ مرد کوچک
خردسالترین شهید دفاع مقدس
#شهید_احمد_نظیف 🌷
#سالروز_شهادت
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺