eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
540 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
839 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🌷 🕊 یک لحظہ چشم دیدن خودرا بہ من ببخـش آینہ هاےروشن خود را بہ من ببخـش پرواز را توتجربہ ڪردے، مبارڪت حالا پرِ پریدن خود را بہ من ببخـش 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🍃🌺 🌺شهادت ! رحمت خاص خداست ؛ و بارانی است که بر هر کس نمیبارد... 🍃عاشق ‌دنیا شده ‌را جام ‌شهادت ‌ندهند... #شهیدمحمدغفاری #نیروی_ویژه_صابرین #سالگرد_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🍃🕊 🌹دلا ياران عاشق زود رفتند چه زود اما همه خشنود رفتند 🌹من و تو مثل يك مرداب مانديم خوشا آنان كه مثل رود رفتند #شهید_مدافع_حرم_رضا_قربانی_میانرودی #سالگرد_شهادت #یادش_گرامی_با_صلوات 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🕊🌹🕊 🌹دفاع از حـرم بهانہ بود شوق شوقِ پـرواز بود...! و اولین منـــزلِ ڪوچ عاشقانۂ ڪبوتـر روز عـرفہ ، حریـم یـار ...🕊 #سالگرد_شهادت 🌹شهید مرتضی عطایی نام جهادی: ابوعلی تاریخ ولادت : ۱۳۵۵/۱۲/۰۴ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱ محل دفن:بهشت رضا(علیه السلام) بلوک۱۵،ردیف۱۱،ش۸ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹راوی : پدر شهید مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد یک روز جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد بعد به مادرش گفت: هر سال روز عاشورا برای عزاداری امام حسین(ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت: بله! روح الله گفت: مادر به حضرت زینب(س) بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید... در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو! میگفت: زن و بچه برای آزمایش است حتی در برابر گریه ها و بی تابی های در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن منصرف شود... : آخرتتان را به دنیای فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا جواب پس دهیم؛ نکند شرمنده امام حسین(ع) شویم... 🌹 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹شهیدی که خودش خبر شهادتش را به مادرش داد🌹 مادر شهید می گفت: شب شهادت محمد، خودش به خوابم آمد!! محمد روبرویم ایستاده بود.. دیدم روی لباس محمد خون و روی سرش خاک هست آمدم خاک را پاک کنم! محمد به من گفت: مامان جان خاک را پاک نکن این خاک تبرک سوریه است. همان لحظه از خواب بیدار شدم، دقایقی بعد خبر شهادت محمد را دادند 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍁🌾🍂 🍁هوا گرفته و ابری، هوا غم‌انگیز است 🍂تو نیستی که ببینی چقدر پاییز است... #شهید_محمدرضا_دهق
در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم... صبح که دلم برایش تنگ می‌شود و گریه می‌کنم😭 شب به خوابم می‌آید و من را دعوا می‌کند و می‌گوید «برای چه ناراحتی؟». از نحوه هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت... هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا علیه السلام حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد🍃 و به صورت واضح می‌گفت «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره😔دوست داری نحوه من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید. راوی خواهر شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌺🍃 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷شهید مرتضی عبداللهی🌷 🌹و "شهید" چه زیباست این نام و چه گوشنواز یعنی کسی که شهادت می‌دهد با خویش، به درستی راهی که رفته است... ✍فرازی از وصیت نامه «اگر چه دوست دارم پیکر نداشته باشم ولی اگر بدنم سالم ماند و برگشت دوست دارم مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها)سنگ قبر نداشته باشم» 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷🌷🕊🌷🌷 لحظۂ پـايـان او آغــاز بـــود قصد او از زندگی پـــرواز بود🕊🕊🕊 #شهید_عارف_کایدخورده #سالگرد_شهادت ولادت : ۱۳۷۱/۰۵/۲٤ شهادت : ۱۳۹٦/۰۸/۲۷ عملیات آزادسازی البوکمال/ سوریه مزار: گلزار شهدای دزفول (شهیدآباد) 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹🌹🌹 شهید بابک نوری هریس؛ متولد ۱۳۷۱ در رشت، روز یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ همزمان با روز شهادت امام رضا (علیه السلام)، در عملیات آزادساری شهر «بوکمال» سوریه، در آخرین روزهای نبرد با داعش و پاکسازی آخرین شهری که داعش در دو کشور عراق و سوریه در اشغال خود داشت، به شهادت رسید. او بر اثر شدت جراحات وارده انفجار خمپاره در شهر ابوکمال سوریه و پس از انتقال به بیمارستان به فیض شهادت نائل آمد. 🌹 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷💫🌷💫🌷💫🌷 شهید امیر سیاوشی متولد سال 1367 از جوانان محله چیذر و از میانداران هیئت رایه العباس امام زاده علی اکبر(علیه السلام) بود که برای دفاع از حرم آل الله پاییز سال 94 به سوریه رفت و مدتی بعد پس از حضور در میدان های نبرد توسط تکفیری های وهابی به شهادت رسید. حالا مدت هاست محله چیذر همچون اکثر محله های شهر تهران به نام یکی از شهدای مدافع حرم مزین شده است. جوانی که در بهار زندگی و تنها چند روز مانده به مراسم جشن عروسی، جان خود را در راه عشق به اهل بیت (ع) فدا کرد و روز 29 آذرماه به آرزوی خود رسید. @mabareshohada 🌷💫🌷💫🌷💫🌷
🖊مینویسم حاج یونس... 📜میخوانم عمار، یاسر، سلمان...مالک #شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی #سالگرد_شهادت #عکس_باز_شود 🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
🗓 ۲۸ دی ۱۳۶۵ - سالروز شهادت اسماعیل دقایقی 💠 فرمانده لشکر بدرسپاه و بنیانگذار حشدالشعبی عراق 🌷محل شهادت: شلمچه – عملیات کربلای 5 ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ➖خاطره ای از شهید: 🌸 اسماعیل دقایقی فرمانده ی دلاور لشکر بدر در تاریکی شب به چادرهای بچه های بسیجی سر می زد و آن ها را نظافت می کرد. ☘ از بس خاکی می گشت، اگر کسی به لشگر بدر می آمد، نمی توانست تشخیص بدهد فرمانده‌ی این لشگر کیست؟ 🌼 یک بار یکی از بچه ها که اسماعیل را نمی شناخت و فکر می کرد نیروی خدماتی است گفت: 🌿 چرا نیامدی چادرمان را نظافت کنی؟ 🌴 و او جواب داده بود به روی چشم امشب می آیم!! #شهید_اسماعیل_دقایقی #سالگرد_شهادت @mabareshohada
🌹🕊✨ 🌹جای خالی احمد رضایی اوندری (شهید مدافع حرم) در جلسه آزمون🌹 ✨ آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور سال 1394 در حالی برگزار شد که در این آزمون، صندلی داوطلب شماره 118373 در حوزه‌ی «نیشابور» خالی بود. او یک ماه قبل( 14 بهمن)، بدون آزمون ورودی به بالاترین مدرک دست یافت و بال در بال ملائک گشود...🕊 🌺🍃پاسدار شهید مدافع حرم #احمد_رضایی #سالگرد_شهادت نثار روح مطهرش #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada
🌷🕊💫🕊🌷 🌷شهید برونسی نقل می کرد: شب عملیات خوردیم به یک میدان مین. یک گردان منتظر دستور من بود. گشتیم شاید معبر عراقی ها را پیدا کنیم. پیدا نکردیم. متوسل شدم به بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها، قلبم شکست. گریه ام گرفت. نمی دانم چند دقیقه گذشت. یکدفعه گویی از اختیار خودم بیرون آمدم. رفتم سراغ گردان. تو یک حال از خود بیخودی دستور برپا دادم، بعد هم دستور حمله. بچه های اطلاعات داد و بیداد می کردند. محمدرضا فداکار می گفت: آن شب حتی یک مین هم عمل نکرد. چند روز بعد، سه تا از بچه ها گذرشان افتاده بود به همان میدان مین، اولین نفر که پا می گذارد توش، یک مین عمل می کند و پاش قطع می شود! بچه ها با سنگ و کلاه بقیه مین ها را امتحان کردند، همه منفجر می شدند! 🌹شـادی روحـش 🌹 پیشنهادمطالعه کتاب بی نظیر فوروارد_یادتون_نره 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
دل ... جوازِ شهـادت را آخر از مشهـد گرفت سفرۂ ی شاہِ خراسان این چنین شاهانہ است 🌷 @mabareshohada
⚘﷽⚘ منطق ما، منطق امام (علیه السلام) است . اگر دشمن این حقیقت را دریابد هرگز لحظه ای منتظر خستگی ما نخواهد ماند. 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🌷🕊 یک عمر اسیر پیله ی تن افسوس... ماندن، ماندن دوباره ماندن افسوس پروانه ترین مسافران ملکوت از خویش گذشتند ولی من افسوس... #شهید_محمدتقی_سالخورده #سالگرد_شهادت ✨تولد: 1365/10/1 استان مازندران 🕊شهادت: 1395/1/21 شهرک خان طومان استان حلب؛ سوریه پ.ن: پدر بزرگوار شهید مدافع حرم هزینه برگزاری سالگرد شهادت پسرش را به سیل زدگان کشور اختصاص داد. 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌺🍃🍂🌿🌺🍃🍂 🍃🍂🌿 🌺 محسن از افسران رشید و علاقمند به ارتش بود. هر موقع محسن را می‌دیدیم در حال تمرین و حفظ آمادگیش بود. اینقدر کارش را خوب دنبال می‌کرد که من همیشه به او می‌گفتم حاج محسن تو آنقدر خوب پیگیر کارت هستی که فکر می‌کنم صیاد شیرازی آینده باش، با کارش را دنبال می‌کرد و همین باعث می‌شد ما او را همانند صیاد سخت کوش بدانیم. الگویش شهید صیاد شیرازی بود. بهترین روحیه‌اش ایجاد الفت بین بچه‌ها بود، گفته بود من آنقدر سوریه می‌مانم تا شهید شوم. هر موقع محسن را میدیدم ، میگرفتم قوطاسلو در چهره اش آرامش بود که نه تنها من ،بلکه تمام دوستان به این موضوع تاکید داشتند. محسن بین بچه های محل خیلی عزیز و دوست داشتنی بود ،و بهترین محسن ، ایجاد دوستی الفت بین دوستان بود . یعنی تلاش میکرد بین دوستان کوچکترین مشکلی پیش نیاید به شدت روی "حق الناس" حساس بود.حتی صبح ها که میخواست به پادگان بره موتورش رو میبرد سر کوچه استارت میزد که مبادا از صدای موتورش همسایه ها از خواب بیدار بشوند! از بینش و سواد دینی و نظامی بسیار بالایی برخوردار بود. 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺 🍃🍂🌿 🌺🍃🍂🌿🌺🍃🍂
#ڪلام_شهید آخرت خود را به دنیاے فانی نفروشید.✨ کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید .✨ در عرصه های اجتماعی و فرهنگی ، سیاسی حضور فعال داشته باشید✨ #شهیدمدافع_حرم_محمد_بلباسی #سالگرد_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃بزرگ‌ترین حسرت و بزرگترین نعمت🍃 💠هرگاه از حاج مرتضی می‌پرسیدند که بزرگ‌ترین حسرت زندگی و بزرگ‌ترین شادکامی‌ات در دنیا چیست؟ 🌷می‌گفت: "حسرتم این است که چرا عمر با برکت امام (ره) را درک نکردم و زمانی امام (ره) از جمع ما رفت که کودک بودم، اما بزرگ‌ترین نعمت زندگی‌ام درک محضر با برکت مولا و مقتدایمان امام خامنه‌ای است. #شهید_حاج_مرتضی_مسیب_زاده #سالگرد_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨ آقا مهدی خیلی زیاد بود و به همه هم یاد آوری می کرد . همیشه تو صحبتاش از مردن با عزت صحبت می کرد 👌. مرگ موضوعی بود که برای آقا مهدی حل نمی شد هیچ وقت ساده از کنارش نمی گذشت همیشه نگران این بود که خدا من چه جوری می خوام بمیرم😞 . همیشه می گفت خدایا مرگ منو غیر قرار مده ..... یه جمله معروف داشت که می گفت : 💔 انگار دنیا برای روح بزرگش کوچک شده بود... تاب ماندن نداشت غیرتش اجازه نمیداد☝️ چند روز قبل از رفتنش که با همسر و نازنین فاطمه اش به امام زاده محمد رفت بر مزار شهدای مدافع نشست و گفت: "چه حالی میده بری بخاطر بی‌بی جنازت زیرآفتاب بمونه و برنگرده...🕊 آخ یعنی میشه..." یک ماه از این حرف ها نگذشته بود که به آرزویش رسید و پیکرش در جوار بی بی جا ماند،😔 همانطور که خواسته بود...💔🕊 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
─┅═°•°✾🌺✾°•°═┅─ ✨ وصیت من ، نماز اول وقت ، احترام به پدر و مادرمان و پیروی از ولایت فقیه است... 🌹 #شهید_محمد_امین_کریمیان 🌹 #سالگرد_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💢این سفر، سفری نبود که تو را همراه خودم ببرم بعد از رفتن سید اکبر، همیشه فکر می کردم، اشتباه شده است، نمرده است. اما گذشت زمان مرا به این باور رساند که سید اکبر رفته است. یک شب هم خواب دیدم که رو به سید گفتم: خیلی بی معرفتی، من همه جا کنارت بودم. به من گفتی خدا تو را برای من انتخاب کرد، اما حالا رفتی و من را تنها گذاشتی. اما حاجی روبرویم در حال خطاطی کردن بود، خندید. گفتم: سید اکبر با تو هستم، با تو حرف می زنم. اما همان طور آرام مثل همیشه گفت: اینجوری نگو. گفتم: تو من را با خودت نبردی، چطور انتظار داری من جوابت را بدهم. گفت: به خدا این سفر، سفری نبود که تو را همراه خودم ببرم. گفتم: اکبر آقا یک سوال دارم، نکیر و منکر چی شد؟ چرا که همیشه وقتی با اکبر خلوت می کردیم در رابطه با مرگ و نکیر و منکر حرف می زدیم. گفت: خیلی راحت بود. هنوزم دلتنگ می شوم، بغض گلویم را می گیرد، گریه می کنم، بی تابی می کنم، ولی دیگر سید اکبر نیست که آرامم کند. خصوصاً این روزها که بچه هایم بزرگتر شده اند، بیشتر نبود حاجی را احساس می کنم. همیشه سید اکبر کنارم هست، به من توجه می کند و همین یعنی آرامش. ✨سید اکبر در 1339 پا بر زمین هستی نهاد، 1359/6/31 به اسارت رفت، سال 1369/5/28 طعم آزادی را دوباره چشید و 1379/4/28 آسمانی شد. ▫️خبرگزاری دفاع مقدس 🌺 به روایت همسر شهید #شهید_سید_اکبر_علم_الهدی_شیخ_الاسلامی #سالگرد_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷🕊🌷 بلندآسمان، جایگاه تو بود.. توئے ڪه به حق، عبـاسِ دوران بودے و یڪ تنه به علقمه زدے... پر کشیدی و گشتی... پرواز را یادم بده... تا از هوسهای دنیا شوم...🕊 💖✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ 💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌷شهید مدافع حرم مهدی عزیزی 💠خانه که بود مدام به من کمک می کرد. مهدی مثل پروانه دور من و پدرش می چرخید . خیلی احترام به ما می گذاشت . پدر بزرگی داشت که بیش از صد سال عمر کرد . وقتی می رفتیم شهرستان، من نمی توانستم خیلی به این پیر مرد برسم . اما مهدی به جای من بهش کمک می کرد. غذا برایش لقمه می کرد و در دهانش می گذاشت . مهدی مصداق واقعی حدیث نبوی (( خیرکم خیر لاهله )) بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد. به شهید ابراهیم هادےارادت داشت، شب های جمعه و گاهی صبح جمعه به بهشت زهرا و سر مزار شهدا به خصوص شهدای گمنام می رفت. همچنین خیلی به دیدار خانواده های شهدا میرفت. #از_زبان_مادر_معزز 🌷شهید مهدی عزیزی🌷 #سالگرد_شهادت 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌸🍃 🔸متولد ۱۳۴۲ 🔸شهادت ماه ۱۳۶۳ در اثر اصابت خمپاره دشمن 🔸محل دفن 🔻شهيده بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن تقيد داشت. بسيار اهل مطالعه بود، كم مي‌خوابيد و بيشتر به مي‌پرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي خودساخته بود، نفرت از ، محبت خالصانه‌اش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصه‌هاي اخلاقي او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره مي‌گفت برخي سكوت‌ها و حرف‌هاي نابه‌جا، گناهان كوچكي هستند كه تكرار مي‌كنيم و برايمان عادت مي‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مي‌شود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمي‌شويد زهرا سامري همرزم شهيده مريم فرهانيان: رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچ‌گاه دلبسته دنيا نشد و دنيا و زرق و‌ برقش را نمي‌ديد... روزي وارد خانه شدم و مريم را رو به قبله ديدم. وقتي جلوتر رفتم، ديدم مريم روي دستانش مي‌زند... از او سؤال كردم كه مشكلي پيش آمده، چيزي نگفت اما بعدها براي من تعريف كرد كه من هر روز اعضاي بدنم را مواخذه مي‌كنم و از آنها مي‌پرسم كه امروز براي خدا چه كاري انجام داد‌ه‌ايد؟؟؟ 💢قسمتی از وصیت نامه شهید : است كه به آخرين مرحله كمال خود رسيده است و راهش را با آگاهي، ايمان و خلوص مي پيمايد و هميشه پيروز و جاويد است. به ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر ما ولايت دارد و بدانيم تنها در اين صورت در دنيا و آخرت موفق مي شويم كه با همديگر صميمي باشيم و با دشمن مقابله كنيم. چه دشمناني كه در درون ما هستند و چه دشمنان بيروني.🌸🍃 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺 🌺🍃🍂🌿🌺🍃🍂
💌 شهدا چه می گفتند : ما از شما می خواهیم اگر خداوند متعال مارا پیش خودش برد راه مارا ادامه دهید واز این خون های شهیدان عزیز پاسداری کنید ،این خونها به خاطر اسلام ریخته شده است # این اسلام باید زنده بماند❤️ @mabareshohada
🕊🌷🕊 #شهید شدن دل مے خواهد دلے ڪه آنقدر #قوے باشد و بتواند بریده شود از #تعلقات دلے ڪه آرام #لہ شود زیر پایت بہ وقت #بریدن و رفتن و شهدا #دلدار بے دل بودند 🌺🍃شهید یوسف فدایی نژاد #تولد:۶۲/۱۰/۲۹ #شهادت: ۹۰/۶/۱۲ #شهدای_یگان_صابرین #سالگرد_شهادت ┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🕊🌷🕊 #شهید شدن دل مے خواهد دلے ڪه آنقدر #قوے باشد و بتواند بریده شود از #تعلقات دلے ڪه آرام #لہ ش
🌸مادر شهید تعریف می کند:«شهید یوسف فردی متدینی بود. در خانواده رفتار و کردارش نیک بود . فرد با محبتی بود، به من و پدرش احترام زیادی می گذاشت. دائم الذکر بود و یاد خدا همیشه همراهش بود. علاوه بر انجام واجبات، نسبت به انجام مستحبات هم بسیار مقید بود تا جایی که اعمال مستحبی که انجام می داد خیلی زیاد بود. قاری قرآن بود و قرآن را به خوبی تلاوت می کرد. اهل نماز شب و دیگر مستحبات بود. غسل جمعه اش تقریبا ترک نمی شد. هر وقت هم که برای مرخصی می آمد، سعی می کرد که در نماز جمعه که در سنگر برگزار می شد شرکت کند. یوسف در دوران کودکی و اوایل نوجوانی به همراه برادرش عضو پایگاه امام سجاد (ع) دهبنه شده بود و از همان زمان در کلاسهای قرآن، احکام و اخلاق مسجد امام رضای دهبنه شرکت می کرد. از همان زمان نسبت به انجام واجبات دقت داشت. وی از همان زمان فرد مقیدی بود. یادم هست که تقریبا از پانزده سالگی به بعد یک تسبیح هزار دانه گرفته بود و با آن ذکر می گفت. گاها در نماز شب به سجده می رفت و با همان تسبیح ذکر می گفت و تا تمام نمی شد سر بلند نمی کرد. حالا اگر مثلا چند ساعتی طول می کشید، تفاوت نداشت آنقدر ادامه می داد تا ذکر تمام شود. به سوره یاسین هم علاقه زیادی داشت. هر وقت فرصتی دست می داد، می نشست و یاسین می خواند. به من هم وصیت کرده که برایش یاسین بخوانم.» شهید یوسف فدائی نژاد در سال 85 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در یگان ویژه صابرین مشغول به خدمت شد. او همچون دیگر همرزمان شهیدش، در عملیات ویژه سپاه جهت پاکسازی مناطق غرب کشور از ضد انقلاب و در درگیری با گروهک پژاک در 12 شهریور سال1390 در منطقه جاسوسان شهرستان سردشت بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر، صورت و بازو به شهادت رسید و بدن مطهرش بنا به وصیت خودش در بقعه متبرکه آقا سید ابراهیم سراوان مدفون شد.💠 ┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄