مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔖 کم پیش می آید کسی مرا به اسم کاملم صدا بزند؛ نمی دانم در آن شهریور سال ۶۱ ابتکار کدام یک بود؟ ما
🔖
میدانید رابطهام با حسين بن على رابطه ساموراییایی است که خواب مانده و اربابش تنها رفته و وقتی خودش را میرساند ارباب سربریده و پاره پاره بر نیزه دست به دست می رود. روی آن جادهی اربعین میان همه مسجدها و هیئتها سرگردان مثل یک زنینم که
میخواهد برای هر اربابی بمیرد تا داغ دلش تسلی بیابد و ننگش پاک شود.
میدانید رابطهام با علی پسر ابوطالب هم این جورهاست که یک كنج ضریح انگور نشانش سرم را فرو میکنم توی گودی شانه پدری که گمان دارم رد آب بینی و اشک چشمم روی پیراهن امیر میماند.
و او با آن دستهای پینه بسته و مردانه نوازشم میکند و میگوید:
"درست میشه پسرا درست میشه "
اما با شما؟
به سید ابراهیم پسرک یتیم مشهدی فکر میکنم که دور حرمتان دستفروشی میکرد و گاه از فرط خستگی و گرسنگی در حرمتان خوابش میبرد. نمیدانم بینتان چه گذشت که مهربانیتان شرمندهاش شد و او را نگین سلیمانی دادید کلیددار حرمتان شد.
قاضی القضات کشورتان شد بزرگ کارگزار مردمتان شد و در شب میلادتان میان مه و باران زیر درختان ارسباران کوچش دادی
تحدی در مهربانی دلگرم شدم به این پایانش پس حواست به ما گمشدگان ابدی صحنهایت، کوی سرشورت، باب الجوادت هست.
به ما که یک دوجین رفیقمان در جاده قم تا طوس جان دادند میان آهنپارهها وقتی قصد تو داشتند.
می شود مرا
تنها یک بار
به نام کوچک و کاملم صدا بزنی؟
سید حمیدرضا
آقای مهربانان
يا على ابن موسى الرضا...
🖋حمیدرضا قادری
#قسمت_آخر
| @mabnaschoole |
🔖 سلام و عرض تسلیت خدمت همهی شما
ما توی مبنا همیشه خودمون رو در میدون و خط مقدم جنگ روایتها دیدیم و تلاشمون این بود که بتونیم توی این حوزه اثرگذار باشیم و از انفعال پرهیز کنیم.
✨حالا که این اتفاق مهم رخداده مهمترین کار ما و شما که دستی به قلم دارید، روایت اتفاقاتی هست که داره توی این چند روز صورت میگیره.
✨سعی کنیم با خرده روایتهایی که انجام میدیم، کمی غبار رو از چهره مظلوم این بزرگوار و همراهانشون پاک کنیم تا بهتر شناخته بشن.
🔻اگر در تشییع یا مراسمات این چند روز شرکت میکنید، روایتتون رو از طریق شناسه زیر برامون بفرستید:
@adm_mabna
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
🔖 به بچهها گفتم خاطرهای از کلاس اول بنویسید. بیشتر بچهها سراغ اردو و شهر بازی رفته بودند ولی یکی دو نفر املای کلمه سدّ آب و رئیس و سقوط و ... را می پرسیدند. زنگ که خورد، زهرا این نوشته را تحویلم داد.
پ.ن: خوندن این متن توی عکس رو از دست ندید.
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
✨که چی بشه؟!
خیلی از مرگها آدم را به رکود میکشانند. به یک "که چی بشهی" ممتد.
کار کنم که چه شود، تلاش کنم که چه بشود، بخندم که چه شود و و و...
اما بعضی مرگها هستند که آدم را از جا بلند میکنند. انگار بیدار میشوی. انگار نمیتوانی بنشینی. انگار چیزی در رگهایت راه میگیرد و ماهیچههایت را بیقرار میکند. انگار زندگی را یادت میدهند.
انگار صاحب این مرگ، به جای همهی ما دویده بود. و حالا دویدن را برای همهی ما به ارث گذاشته است...
🖋ک.التج
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
✨جامعه مثل تسبیح میمونه!!
من اولین خاطرهای که از ایشون دارم یه سال توی مشهد بود شاید ۲۲ بهمن دقیق یادم نیست. فقط یادمه ایشون سخنران بودن و درباره این صحبت میکردن که جامعه مثل تسبیح میمونه. دونههای تسبیحی که با یه نخ به هم متصل شدن. اون روز نمیشناختمشون و بعد که پرسیدم گفتن فامیلیشون رئیسیه. این صحبتاشون اون روز خیلی به جانم نشست و همیشه نگاهم به آقای رئیسی همون سخنران خوش صحبتی بود که این حرفها رو می زد و خوب هم بیانشون می کرد که برای همهی مردم قابل فهم بود.
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
🔖خدا خودش خوب میداند!
قبل از سال جدید که آرام توی اتاق محل کارم بودم از بیسیم رئیس مجموعه اعلام شد رئیس جمهور در چند کوچه پایینتر هستند. آمده بودند به اقوام مشهدیشان سر بزنند بدون حاشیه و بدون تشریفات و گروه محافظتی خاص.
و امروز...
راننده اسنپ بعد از سلام، تسلیت گفت. مثل یک صاحب عزا.
مادرم حلوا درست کرده مثل یک صاحب عزا. شهر رنگ غم و سکوت گرفته، همه عزادارند.
خدا خودش میداند و حکمتهایش که چطور گلچین میکند و مدال قهرمانی را نصیب بندگان خاص، خدوم و مخلص و مجاهدش میکند.
حتما که ایشان و همراهانشان به آرزوی قلبی شان رسیدند.
یاد قرآن به سرگرفتن های شب های قدر حرم و نمازهای جماعت های حرم و نماز برای حاج قاسم و قرآن گرفتنت در سازمان ملل دلمان را میسوزاند.
ما شهادت میدهیم که تو و یارانت به ما خدمت کردید وجز خوبی از شما در یادمان نیست.
ما سرمان پیش خدا بالاست که انتخابمان بودی و هستی.
ما منتظرت هستیم که با صاحب الامر(عج) رجعت کنی و در دولت مهدوی هم خدمت کنی.
🖋مرضیه مشهدی
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
خدا رحمت کنه همه رفتگان رو. آقای رئیسی میاومد مسجد گیشا تاسوعا و عاشورا نماز میخوند و روضه میخوند و منبر میرفت. بابام و مامانم خدابیامرز همش میرفتن مسجد به صحبتهای آقای رئیسی برسن. مادرم یک سال نیست که به رحمت خدا رفته. یادمه خیلی ناراحت میشد وقتی یکی حرف نسنجیدهای میزد در مورد ایشون.
میگفت آقای رئیسی آخرش شهید میشه. خدابیامرز چشم بصیرت داشت.
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
🔖سلام عصرتون بخیر باشه
اگه توی تشییع امروز شرکت کردید و روایتی نوشتید یا عکسی از مراسم گرفتید، میتونید از طریق شناسه زیر برای ما ارسال کنید تا اون رو توی کانال منتشر کنیم:
📮@adm_mabna
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔖سلام عصرتون بخیر باشه اگه توی تشییع امروز شرکت کردید و روایتی نوشتید یا عکسی از مراسم گرفتید، می
✨ هم اکنون شهر قم
🔻مردم در انتظار تشییع شهدا
عکسهای ارسالی خودتون رو از طریق شناسه زیر میتونید برامون بفرستید:
📮@adm_mabna
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
✨ هم اکنون شهر قم 🔻مردم در انتظار تشییع شهدا عکسهای ارسالی خودتون رو از طریق شناسه زیر میتونید بر
✨ جهان در سوگ شهید رئیسی
🔻مردم هند و پاکستان در قم
🔖عکسهای ارسالی خودتون رو از طریق شناسه زیر میتونید برامون بفرستید:
📮@adm_mabna
| @mabnaschoole |
✨ حرم مطهر حضرت معصومه
🔖عکسهای ارسالی خودتون رو از طریق شناسه زیر میتونید برامون بفرستید:
📮@adm_mabna
| @mabnaschoole |