10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای غسال خانمی که در حین شستن میت با صحنه عجیبی رو ب رو شد!
میدونید خیلی از علما و مراجع درباره میت که بدون غسل دفن شده چه حکمی میدن؟👇
میگن انقدر این امر مهم و واجبه که اگه مطمئنید بدون غسل بوده نبش قبر کنید و اگر جنا...زه متلاشی نشده غسلش بدین و دوباره دفن کنید!🤦🏻♂️
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا با لینک کانال مجاز میباشد!
@madadazshohada
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
#ذکر_توسل_به_موسی_بن_جعفر(ع)
#بسیارمجرب
❇️ختم بسیار مجرب آیت الله کشمیری (ره)
♦️ ۱۴۰۰صلوات نذر باب الحوائج موسی بن جعفر (ع) برای برآورده شدن حوائج مشروعه بسیــ👌🏼ــار موثر است.
🌺ارسال فقط بالینک کانال🌺
#حاجت
@madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهید مهدوی💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
@madadazshohada #کتاب_شهید_نوید📚 #همقدم_بهروایتهمسرشهید✍ گذاشتم پروفایلم . آقا نوید هم خوشحال ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•|﷽|•
تو به آرزوت رسیدی....🕊
✤کفشداریشهیدمدافعحرمنویدصفری
درحرمخانمحضرترقیهسلاماللهعلیها✤
#شهیدنوید_صفری🦋
#شهادتحضرترقیه🥀
#کتاب_شهید_نوید📚
#همقدم_بهروایتهمسرشهید✍
وقت برگشتن برخلاف موقع آمدن ، همه خانوادگی برمی گشتند. مأموریت ها تمام
شده بود. اما آقا نوید از قبل به من گفته بود که چون نیاز به نیرو وجود دارد، ده روزی بیشتر می ماند. من باید تنها برمیگشتم و آقا نوید از این قضیه کلافه بود.
بعد از شهادتش خانم یکی از دوستانش برایم گفت که آقا نوید به همسرش گفته
بود: «خانمت رو تنها راهی نکن ، خودت حتماً برو همراهش، من خیلی اذیت شدم!»
من با یک پرواز مطمئن قرار بود برگردم پیش خانواده ام و همسرم این قدر نگران
بود. شما که بین آن همه قاتل نامحرم .. بگذریم. فدای صبر و خانمی شما.
قرار بود آقا نوید ده روز بعد از برگشتن من بیاید. اما این ده روز هی بیشتر
می شد. معمولاً هر روز از سوریه تماس می گرفت. از یک کار نیمه تمام حرف می زد
کر می کرده
و میگفت دعا کنید این کار که جور شود دیگر برمی گردم. می گفت برای حاجت
برکت وجاء
من به حضرت رقیه متوسل بشوید. ما هم برایش ختم برداشته بودیم و دعا می کردیم .
نمی دانستیم کار نیمه تمامی که می گوید، راضی کردن فرماندهان و شرکت در عملیاتی
است که قرار است از حلب به بوکمال بروند. همان روزها من خواب دیدم که من
ا نوید با هم رفتیم حرم حضرت رقیه، ولی من را گذاشت کنار ضریح و خودش
عقب عقب با احترام رفت. طوری که انگار من را سپرده باشد به حضرت رقیه.
ولی من آن موقع اصلا حال ماه های قبل را نداشتم. اصلا به شهادت آقا نوید فکر
توی حیاط حرم و حرف می زدیم. سروصدای بازی بچه ها را که دورتادور حیاط
کوچک حرم خانم رقیه می دویدند و بازی می کردند، می شنیدیم و لذت می بریم.
هیچکس کاری به کار شیطنتهای این بچه ها نداشت. انگار اصلا حرم حضرت
رقیه متعلق به بچه ها بود.
نمی کردم . نمی دانم چرا!
نشانه ها را می دیدم، اما متوجه نبودم. حتی روز عید غدیر که مادر و خواهر
آقا نوید برایم عیدی آورده بودند، وقتی عکس هدیه را برای آقا نوید فرستادم خیلی انجام بدم.»
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗/ #پارتچهلدوم