۴
📋نگفتی تو خرابه من ، دلواپس تو میشم
#سبک_زمزمه #متن_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_رقیه (س)
🏴 شب سوم محرم الحرام 1445
🎤حاج مسعود پیرایش
.....................................................
.(اومد بره میدون اباعبدالله ، اومد تو خیمهها ، داره با همه وداع میکنه زینبم خدانگهدار ام کلثوم رباب خدانگهدار ، اومده تو مقتل : یه نگاه به رقیه کرد دخترم بابا خدانگهدار ، یه باره گفت:« یا اب العطش العطش» پاهاش سست شد رو زمین نشست گفت بیا تو بغلم بنشین ، دختر رو گرفت شروع کرد ناز و نوازش کردن گفت الان میرم برات آب میارم دخترم ، پا شد رفت برای رقیه آب بیاره ؛ گفت حسین نمیذاریم دستت به آب برسه! هرچی تلاش کرد نتونست آب بیاره دوباره برگشت گفت بابا دیگه جون ندارم تشنمه ، اومد دخترو بغل کرد آرومش کرد گریه سیدالشهدا در اومد ، عمه اومد گفت: رقیه پاشو عمه بریم جا نماز بابا رو پهن کنیم بابا برگشته ، نشسته بود تو خیمه بالا سر جانماز بابا الان بابا میاد ! خوابید خوابش برد یه وقت دید صدای شیهه اسبا میاد بلند شد دید یه مردی با دستای خونی تو خیمه است ، سلام عمو بابامو ندیدی آنچنان با سیلی تو صورت بچه زد.
نگفتی تو خرابه من ، دلواپس تو میشم
بابای من عادت نداشت ، شب برنگرده پیشم
بابای هر یتیم شدی ، اما بابای من نه
سر رو نیزه می زاری ، اما رو پای من نه
برگشته از تنت ، رگای گردنت
سر نیزه ها چقد تو رو خلاصه کردن
تو رو تو قتلگاه ، به خون کشیدن
داشتی نفس می کشیدی که سر بریدنت
یه وقت دیدن بچه رو بغلش گرفته بود و تو بغلش خوابونده ، هی رو پاهاش میزنه هی میگه یا زهرا ، هی دور و بریهاش نگاه میکنن عمه چرا هی میگه یا زهرا یا اماه ؟ عمه مگه چی شده ؟ همه داغ دارن رقیه یه داغ سنگینی بود ، عمه مگه چی شده مادرتو صدا میزنی میگی یا زهرا ؟ کسی نفهمه تا زنه غساله شروع کرد بدنو شستن صدا زد آی خانوم بردار ببر این بچه رو این چه مریضی داره ؟ این چرا اینقدر بدنش کبوده ؟ همه فهمیدن چرا هی عمه میگه یا زهرا).
....................................
.👇
.
#حضرت_زینب
#قتلگاه
دین خدا ز خون حسین آبرو گرفت
تا نیزه ها به جسم شریفش فرو گرفت
میخواست تا به ظهر نمازش بپا کند
چون قحط آب بود زخونش وضو گرفت
درخون طپید جسم حسین چون بقتلگاه
وانگه میان بستر خون شستشو گرفت
زخم تنش ز تیر بلا بی شماره بود
از بس نشانه بر تن پاکش عدو گرفت
گم گشته بود بین شهیدان کر بلا
زینب نظاره کرد و ره جستجو گرفت
ناگاه دیدجسم حسین غرق خاک وخون
جان و تنش به ناله و اندوه خو گرفت
آیا تویی حسین من ای نازنین بدن
انت اخی بگفت و سر گفتگو گرفت
سر در بدن نداری و زخمت به تن زیاد
با اشک دیدگان نتوانم رفو گرفت
لب را نهاد بر رگ خونین آن ذبیح
همچون خلیل بوسه ز نای گلو گرفت
حلوائی است ذاکر درگاه اهل بیت
با این سمت ز شاه شهید آبرو گرفت
#محمود_حلوایی ✍
.
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#دودمه
چون علمدارت ببین مَردِ خطر هستم عمو
شیرِ نر هستم عمو
صف شکن، مثلِ جوانیِ پدر هستم عمو
شیر نر هستم عمو
✍ #رضا_رسول_زاده
..........
#دودمه #شب_پنجم_محرم
▪️عبداللهمو زاده شیر جملم من
یتیم حسنم من
▪️با دست خودم هیبت دشمن شکنم من
یتیم حسنم من
🏴
.
#شب_چهارم
#شب_چهارم_محرم
🔸مراسم عزاداری دهه اول #محرم_1402
📆 زمان:
👈 جمعه ۲۹ تیرماه ماه ۱۴۰۲
🔷 با مداحی:
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدوی ارفع
🔊 بخش اول #مناجات | حال من زار شده غرق گناهم چه کنم
🔊 بخش دوم #روضه | اگر از روضه خود دور برانی تو مرا
🔊 بخش سوم #زمزمه | از خیمه میکنه نگاه
🔊 بخش چهارم #زمینه | به هنگامه ظهر دهم نوبت حماسه من شده
🔊 بخش پنجم #تک | هر کسی یا علی به لب داره
🔊بخش ششم #شور | بهم میگن چرا همیشه گریه
🔊 بخش هفتم #واحد | دباره دین به خطر افتاد
🔊 بخش هشتم #دودمه | در راه قرآن کربلا بپا شد
🔊 بخش نهم #شور | بهشت برای هرکسی یجوره
.👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Fadaeian_Shab04Moharam1402_08.mp3
15.51M
شاعر: داوود رحیمی
Fadaeian_Shab04Moharam1402_01.mp3
36.9M
شاعر: سجاد امیدیان
Fadaeian_Shab04Moharam1402_06.mp3
13.93M
شاعر: مرتضی سراوانی