eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی رو که دیدی حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی که شنیدی ولی مادر فراموش کن شدیم توی کوچه گرفتار فراموش کن که شد آسمون چشام تار فراموش کن که من خوردم اون روز به دیوار تو دیگه واسه خودت یک مردی اون روزم سعی خودت رو کردی نزاری  بابات بفهمه مادر که زده به صورتم نامردی حسین جان مادر چرا آسمون چشمات شده پر ستاره حسین جان مادر یکمی برای دلخوشیم بخند دوباره بیا مادر فراموش کن که دیدی منو پشت اون در فراموش کن تو آتیش چطور سوخته مادر فراموش کن که اومد تو خونه یه لشکر پسرم گریه نکن  آروم باش غم و غصه تو نبینم ای کاش دوباره میام پیشت روزی که آسمون خونه برا تو چشماش بیا زینب جان کمکم کن که بلندشم از میون بستر بیا زینب جان موهاتو شونه کنم برای بار آخر دیگه مادر فراموش کن اگه خون پهلومو دیدی فراموش کن کبودیه بازومو دیدی فراموش کن اگه زخم ابرومو دیدی کاش میشد پیشت بمونم اما دیگه خسته شدم از این دنیا زینبم گریه نکن واسه من بزار اشکاتو برا عاشورا ✍ 👇
. عج زیر خیمه ی حضرت زهرا(س) همه واسه ی فرج دعا کنیم واسه حل مشکلات دنیا فرجش رو طلب از خدا کنیم تا بشیم مهیای ظهورش همگی آقامونو صدا کنیم بیا منجی دنیا بیا آقای تنها بیا (یوسف زهرا3)بیا یا مولانا یا صاحب الزمان(عج) آقا جانم الغوث ألأمان من بدم میدونم ولی آقا تو دعام کن تو نمازای شبت لحظه های عمرم داره میره کاش بشه یه بار تورو ببینمت زیر خیمه ی حضرت زهرا(س) اومدم فقط بگم اینو بهت بیا روح و روانم بیا جان جهانم بیا (آرام جانم3)بیا یا مولانا یا صاحب الزمان(عج) آقا جانم الغوث و الامان ✍ .👇
. بسم الله الرحمن الرحیم علی که واسه همه خوشی میخواد پس چرا خوشی به قلبش نمیاد اونی که هیزم اورده پشتِ در خوب جوااابِ لطفِ حیدرُ داد یه نفر نه دو نفر نه چِل نفر دورِ خونه ی علیِ چه خبر تا شنیدن صدایِ فاطمه رو وحشیونه هی لگد زدن به در خوب میدونستن پشتِ در زهراست میدونستن بی فاطمه علی تنهاست یه لگد محکم کرد تموم کارو هم شکست حیدرُ هم سینه ی زهرا رو توی اتیش ، میسوخت زهرا ، علی و دستایِ بسته واویلا اونی که فتح خیبر کرد ، با دست بسته کمک میخواد حالا بند دوم زبان حال همه ی کوچه شنیدن خبرُ که سوزوندن درِ بیتِ حیدرُ همه فهمیده بودن که با لگد چِل نفر زده بودن یه مادرُ کسی اما یه سراغی نگرفت که بپرسه حالِ زهرایِ منُ اونا که ندیده بودن غمَمُ حالا دیدن همه اشکایِ منُ حالا من موندم با تبِ زهرا عَجّل وفاتیِ روی لبِ زهرا مادرِ بیمار حیدرِ تنها نیمه شب میاد صدایِ ناله ی زهرا خمیدم من ، شکستم من ، مثِ زهرا رو خاکا نشستم من بُریدم من ، دویدم من ، ولی پهلوشُ شکسته دیدم من بند سوم یکی بود یکی نبودِ قصه ها برایِ علی یه واقعیته فاطمه صدات چرا در نمیاد هرچی بات حرف میزنم یه ساعته میگیرم تو بغلم سرِ تو رو نرو فاطمه توروخدا نرو تو که بهتر میدونی که هیچکسی نمیگیره اخه جای مادرُ چشماتُ وا کن پاشو که دیره حسن از شدت گریه داره میمیره چشماتُ وا کن پاشو لالایی تو بخون بازم برا زینبِ بابایی دلم تنگه ، دلم خونه ، علی با خاطره های کوچه میمونه بخواب اروم ، شدی خسته ، باید گریه کنم بعد تو اهسته بند چهارم(گودال) صبح نمیشه شبِ مهتابِ حسین شبِ و بیتو نمیخوابه حسین هنوزم تشنه که میشه نیمه شب چشم به راهِ کاسه ی ابِ حسین لباسی که بافته بودی یادته یادگاریِ توعه برا حسین هی نگاش میکنه هی غش میکنه از غمِت غریبِ کربلا حسین حرفِ پیراهن حرفِ گودالِ تنِ بی سری که تو صحرا لگدمالِ روی تل زینب داره میبینه قاتلش چجوری روی سینه میشینه بخون روضه ، بخون زهرا ، از اون انگشتی که میشه ناپیدا از اون خیمه ، از اون صحرا ، از اون خواهر که میره تو بازار .👇
. بسیج وبسیجی دوباره هفته ی ناب بسیج است نگاه ما به القاب بسیج است بسیجی های با ایمان کجایند تمامی عاشقانی با صفایند بسیجی ها گل این انقلابند شب تاریک را چون ماهتابند   همه قشری زخاص وعام هستند پر از نورند اگر گمنام هستند زاخلاص و یقین آئینه دارند خلوص وعشق را در سینه دارند بسیجی ها فداکار و غیورند بسیجی ها حماسه ساز نورند بسیجی ها بصیر و هوشمندند به عهد بسته ی خود پایبندند بسیجی بر لبش پیغام دارد به دوشش پرچم اسلام دارد بسیجی حامی این انقلاب است به لبیک امام خود جواب است بسیجی آرمان نهضت ماست مدال افتخار و عزت ماست بسیجی مرد میدان های سخت است بسیجی نیک خو و نیک بخت است بسیجی پاسدار پاک عشق است بسیجی مرزبان خاک عشق است بسیجی یاور اسلام و دین است به فکرش نصرت دین مبین است بسیجی جلوه ای از اقتدار است به پیش مکر دشمن هوشیار است  بسیجی برهمه نور دو عین است بسیجی  پیرو راه حسین است بسیجی پرچمی در احتزاز است بسیجی دشمن هر فتنه ساز است بسیجی گل به چشم دوستان است بسیجی خار چشم دشمنان است  بسیجی سینه اش سینای طور است بسیجی چشم بر راه ظهور است «وفایی» کاش ما آگاه باشیم همیشه پیشتاز  راه باشیم   ✍  .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shahadat Fatemieh Aval 1403 Shokri [Mohjat_Net] (6).mp3
1.62M
🎤 ✍ کبیراً کبیرا فدا نعلینت همه امیرا همه میمیرن تویی نمیرا کبیراً کبیرا اماماً اماما باهات لج کردن لقمه حراما بسه از دنیا نجف برا ما اماماً اماما سلطان نجف سلطان نجف من حیدری ام ز جیره خواران نجف ایوان نجف ایوان نجف الله پرستم ز سلیمان نجف مرد دلدل سوار علی علی میکشی ذوالفقار علی علی دشمن تو الفرار علی علی شیر پروردگار علی علی **** شهیداً شهیدا خدا از تو واحد آفریدا تو هستی مولای رو سفیدا شهیداً شهیدا امیرِ توانا تو بودی الگوی قهرمانا علی بابامه علی ابانا امیرِ توانا شمس فلکی شمس فلکی الله یکی علی یکی عشق یکی تابنده علی تابنده علی معنای بهشت یعنی لبخند علی مرد خیبر فکن علی علی ای یل بت شکن علی علی داره از آسمون صدا میاد جیغو محکم بزن علی علی **** دلیر بلافصل باید شاگردت بشه ابالفضل به تنهایی ارتشه ابالفضل ابالفضل ابالفضل تو خیبر گشودی فلانی در رفت ولی تو بودی زمین افتاد مرهب یهودی تو خیبر گشودی در راه خدا از سر گذرد از قلعه ی هفتگانه حیدر گذرد تیغش به کمر در وقت خطر از بین جنازه های خیبر گذرد جانشین نبی علی علی قاتل مرهبی علی علی ملک الموت مُرَخَصی میره وقتی رو مرکبی علی علی هفتگی؛ اول 1403 .......👇اجرایی دیگر کبیرا کبیرا https://eitaa.com/emame3vom/111346
‎⁨زمینه‌‌کوچه،اومدبی‌معطلی⁩.mp3
4.27M
بند1️⃣ اومد بی معطلی عقده داشت از بابام علی راه مادر و گرفت دادزدم بی حیا نزن _ولی یه جوری زد که دنیا ، روی سرم خراب شد سهم دلم ازون روز ، غصه ی بی حساب شد وای دلم کباب شد اون روز بین اون گذر هی مردم زنده شدم پیش چشم مادرم خیلی شرمنده شدم (مادر،وای) بند2️⃣ هر روز دارم اضطراب خاطراتم میده عذاب پیش چشمم بوده که دنیا روی سرم شده - خراب چه آتیشی توُ کوچه ، توی دلم روشن کرد الهی خیر نبینه ، دس روی زن بُلَن کرد چکار با حسن کرد چیزی رو که من دیدم باعث شد که بِشکنم تا عمر دارم بخدا باید که دم نزنم (مادر،وای) بند3️⃣ داغ کوچه‌ اوج غم به زینبم چطور بگم خواهر اوج عاطفه است خواهرم یعنی ملجاء - حرم کربلا هم یه روزی ، برا علیِ اکبر جلو چشای زینب ، وا میشه کوچه آخر وای از ارث مادر تا محشر فقط میگیم آه از داغ کوچه ها ای وای از غمِ حسین آه از داغ کربلا (حسین،وای) 🖍️به‌قلم؛
. سلام_الله_علیها ای صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند هستیِ خانه‌ی من، همسرِ غمخوار، بخند دلخوشیِ همه‌ای، ناله‌ی خود را کم کن جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را ای ستمدیده‌ی دستانِ ستمکار، بخند محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند این دمِ آخری از کرب و بلا میخوانی؟ نرود دختر تو بر سرِ بازار، بخند ✍ .
. میخ و مسمار و در و شعله ، همه در کارند که غمت را به دل شیر خدا بگذارند دردت از ناحیه ی سینه و پهلوست ولی زخم هایی که تو داری به تنت، بسیارند چند روزی وسط بستری و می بینم بچه ها بیشتر از مادرشان تب دارند قنفذ آمد وسط کوچه و خوب فهمیدند کار افتادن من را به چه کس بسپارند چهل نفر روی درِ سوخته پا کوبیدند چهل نفر که همگی فتنه گر و اشرارند آمدند بهر ، که بخندند به من بانیان زدنت ، باز پی آزارند ✍ .
. علیه السلام 🎤 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه گودال و این همه نیزه / این همه شمشير / این همه غارت یه پیراهن این همه دعوا / این همه غوغا / آه از این غربت ۲ سر پیراهن تو جنگیدن // بهت خندیدن ۲ العطش های تو رو نشنیدن // بهت خندیدن ۲ روی زخم تو نمک پاشیدن // بهت خندیدن ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه آقا و این همه مرکب / روبه رو زینب / شد تنش پامال یه نامرد و خنجر کهنه / روبه رو مادر / اومده گودال ۲ نانجیب می زد تو رو با کینه // نشست رو سینه ۲ نمیگه خواهر تو می بینه // نشست رو سینه ۲ سینه ی تو چقدر سنگینه // نشست رو سینه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه خواهر که وسط گودال / بین اون جنجال / شده آواره یه خواهر که جلویِ چشماش / رو تنِ داداش / نیزه می باره ۲ زینبت میون نامحرم هاس // کجایی عباس ۲ پیکر حسین رو خاک صحراس // کجایی عباس ۲ برای غارت خیمه غوغاس // کجایی عباس ۲ . .👇
69274_13991024183449_3706575.mp3
3.71M
من علی مظلومِ خانه نشینم آمده ام بر قبرت لاله بچینم واویلا واویلا یا زهرا یازهرا از بس که نالیده ام بر تو آهسته راه گلوی من از گریه شد بسته واویلا واویلا یا زهرا یازهرا من نخل خشکیدهٔ بی بر و برگم خون گریم از داغ یار جوانمرگم واویلا واویلا یا زهرا یازهرا مغیره حق پیمبر را ادا کرد با تازیانه تو را از من جدا کرد واویلا واویلا یا زهرا یازهرا قرآن من بعد تو کوثر ندارد حسین من بعد تو مادر ندارد شهر مدینه شده بیت الاحزانم چگونه من بعد از تو زنده بمانم واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. من مهدیم، در دست تیغ انتقامم مادر به قبر مخفیت بادا سلامم ای قلب مجروحم کباب از غربت تو باریده اشکم قرن ها بر تربت تو شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن یا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت ای یار تنهای علی  آخر چر اکشت مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد دست تو را از دامن مولا جدا کرد مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم برخاست در صلب حسین از دل خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم درد تو را در قلب خود احساس کردم ای کاش بودم تا علی را یار بودم جای تو من بین در و دیوار بودم آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند ای کاش دست قاتلت را می شکستند کی می شود بردارم از جانت محن را از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را در حلقۀ زنجیرشان محکم ببندم فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم دریا کنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟ گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟ اجر ذوی القربای پیغمبر کتک بود؟ یا پاسخ حق نمک غصب فدک بود؟ مادر به اشک چشم های دوستانم داد تو زین بیدادگرها می ستانم من بهترین یار وفادار تو هستم روز ظهورم هم عزادار تو هستم شمشیر خونریزم بود مدیون محسن نقش است بر آن انتقام خون محسن ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی با روی سیلی خوردۀ خود نور دادی غلامرضا سازگار .
. 🔘 ⚫️ عج 🔘 ◾اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْرَءُ و َتُبَیِّنُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ ◾ 🔘الان کجا داری برای ما گریه می کنی؟ کجا داری برا ما استغفار می کنی؟ کجا داری برا جد غریبت حسین گریه می کنی ؟ یعنی میشه یه بار ما صدای ملکوتی تو رو بشنویم ....* ✔️من مهدی ام در دست تیغ انتقامم ✔️مادر ، به قبر مخفی ات بادا سلامم ✔️عمری برایت گریه همچون ابر کردم ✔️هم سوختم ،هم ساختم ،هم صبر کردم ✔️مادر دلم خون است از بندم رها کن ✔️دستی برآور بر ظهور من دعا کن ✔️تا با ظهورم انتقامت را بگیرم ✔️یا در کنار قبر پنهانت بمیرم *روضه ی مادر رو از زبان فرزند میشنویم* ✔️مادر شنیدم بارها از پا فتادی ✔️دیدی علی تنها بود ،باز ایستادی ✔️مادر مپنداری من از تو دور بودم ✔️آن روز در صلب حسینت نور بودم ✔️آوای مهدی ،مهدی ات، آمد به گوشم ✔️برخاست از این دلم صدها خروشم ✔️نفرین بر آن قوم خدانشناس کردن ✔️من درد تو را در درون احساس کردم *حالا ببین آرزوی امام زمان اینه ، آرزوی من و تو هم میتونه باشه.... * ✔️ای کاش بودم تا علی را یار بودم 2 ✔️من جای تو بین در و دیوار بودم *این یه گزارشه ، امام زمان از اجداد طاهرینش شنیده و داره اینجوری نقل می کنه * ✔️اگر این است تاثیر شنیدن ✔️شنیدن کی بود مانند دیدن *من یه آقازاده ای رو میشناسم ، هشت سال بیشتر نداشت ، با چشمان خودش ، ملاحظه میکرد...* ⚫️من ایستاده بودم دیدم که مادر را ⚫️قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد ⚫️گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره ⚫️او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.... 🔳"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله" اینجا انقده هجوم دسته جمعی و ناگهانی بود ، که امیرالمومنین نتونست جلو چشم بچه هاشو بگیره، اما کربلا دیگه زینب اجازه نداد ،همین که بچه ها دنبال ذوالجناح از خیمه ها بیرون آمدن ، ان شاالله که ندیده باشن .... دنبال ذوالجناح اومدن ، دیدن آنچه را که نباید ببینن، اما من میگم زینب اجازه نداد ،عقیله ی عربه ، همه رو برگرداند ، خودش از بالای بلندی ، افتان و خیزان ..... او میدوید و من میدویدم..... هی زمین میخورد و بلند میشد ، هی میگفت وا محمدا..... وا علیا ..... وا اماه .... آخ بمیرم وقتی رسید که دید  "الشِّمرُ جالِسٍ عَلي صَدرِکَ مُولِعٍ سَيفَهُ عَلَي نَحرِکَ" با اشاره ابی عبدالله برگشت اما چه برگشتنی ، دلش تو گودال زیر خنجره.... چون چاره نیست ، میروم و می گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت .
. مهدیم و خون جگرم، یه عمرِ كه در به درم. خون میکنه قلب منو،‌ صورت سرخ مادرم مهدیم و بی یاورم ، تنها ترین مرد خدا. به من بگید آی شیعه ها، غیرتتون رفته کجا منم غـریب فـاطمـه، منتقـم خـون حـسین. حالا منم كه یار میخوام، شما رو بجون حسین آی شیعه ها چتون شده،که عین کوفیا شدین. عهد و وفا رو نشکنید، ازم چرا جدا شدین با اینکه تواین زمونه، خودم غریب و بیکسم. امّـا غـم غـریبیِّ ،‌ جـدّم بـریـده نـفسم عجب زمونه ی بدی ، هر کی به فکر خودشه. مثل عموم یه بـا وفـا، هیچ جایی پیدا نمیشه شبـا کنـار قـبـر بـی نشـون مــــادرم مـیـرم. عقده ي دل وا ميكنم، درد دلامو بش ميگم يه روز ميام و انتقام مادرم رو مي گيرم. بجـون عمه ام قسم، دارم زغصه می میرم آی شیعه ها بـرا فـرج ، تا می تونید دعـا کنید. گـریه بـرای کشته ی ، بـی سـر کـربلا کنید شاعر : محمد بنوازی .