eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Fatemieh Aval 1403 Noshevar [Mohjat_Net] (3).mp3
1.61M
🎤 صدیقه مرضیه زهره زکیه فرموده با خطبه ی فدکیه هرکی پیغمبرو خواست علی رو نه اسلامش بازیه و الکیه طوری با صلابت خطبه خونده حضرت زهرا که تا روز قیامت عالم اینو فهمید غاصبه هرکی نشست جز حیدر رو تخت خلافت مادر یادمون داد از کسی نترسیمو بلند بگیم ای که بر دشمن مرتضی علی لعنت سند تبری خطبه های زهرا تو مسجد پیمبر همه غرق وحشت با وقار و هیبت اومد سپاه حیدر الله اکبر فاطمه تو مسجده یا که علی تو خیبر یا زهرا مدد یا زهرا **** خطبش پر میکنه گوش فلک رو برده عقل جن و انس و ملک رو زهرا جای خود اشاره ی فضه اش میسازه هزارتا باغ فدک رو قطعا داره حکمت از فدک دم زده با نویی که تو دستاشه جنت شاید این بهونه است که بخواد بگه سقیفه یعنی اصل هر خباثت مادر یادمون داد از کسی نترسیمو بلند بگیم ای که بر دشمن مرتضی علی لعنت خطبه های مادر میشه ارث دختر عقیله رفت رو منبر سندش لهوفه توی شام و کوفه یزید میگفت به لشکر الله اکبر غضبه زینبه یا رسیده روز محشر یا زهرا مدد یا زهرا هفتگی؛ فاطمیه اول 1403 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت می‌گویم آقا مادرَت از دست رفت دخترِ بدرُالدُّجـاء  خیرُالنـِّسا از دست رفت آنقـَدَر چشم انتـظارت بود با رویِ کـبود آنکه هر جمعه تو را کرده دعا از دست رفت در قـنوتی که فقط یک دست بالا می‌گرفت مرگِ خود چون خواست زهرا از خدا از دست رفت باز پشتِ ابرِ غیـبت می‌نشینی یار من؟! تو که می‌دانی میانِ کوچه‌ها از دست رفت حجة ابنِ العسکـری برگـرد جانِ مادرت آنقَدَر نقشِ زمین شد مرتضی از دست رفت چاره‌یِ دردِ علی تیغِ علی بی‌تابِ توست یوسفِ زهرا بیا که عمرِ ما از دست رفت ✍ .
‎⁨زمینه‌،نازنینم_گریه_نکن⁩.mp3
5.1M
زمینه شهادت بند1️⃣ نازنینم گریه نکن / می‌شه دستامو بگیری۲ مرگ‌تو هی‌طلبیدی / راستی راستی داری میری۲ قلبِ حیدر رو ، بازم احیا کن دارم می‌میرم ، چشماتو وا کن تو خوشی و ناخوشی ها - همیشه بودی کنارم باورشم سخته روزی - سر رُو مزارت بذارم (فاطمه سادات) بند2️⃣ می‌لرزه این دست و دلم / یه روز اگه نبینمت۲ گُلم، نفس ، جون دلم / فدای اون سنّ کَمِت۲ تاریکش کردن ، آخر دنیامو خیلی نامردن ، کُشتن زهرامو هر کاری که میکنم من - زخمای تو خوب نمیشه بدونِ تو زندگی مون - بعیده که زندگیشه (فاطمه سادات) بند3️⃣ چجوری بچه ها مونو / باید سر و سامون بدم۲ هم‌جا‌خودم هم‌جای‌تو / محبّت‌و نشون بدم۲ یاد عاشورا - داری می‌سوزی شب تا صبح خانوم - پیرهن میدوزی سفارشت رو که گفتی - گفتی که تشنه‌ش نَمونه پهلوی زخمیش تُو گودال - از تو میگیره نشونه (مظلوم حسین) 🖍️ ✍ .
. . . سلمان ،تنها کسی بود که بی بی راهش داد برا عبادت ،بی خود نیست می گن،سلمان از ماست نشست،یه سئوال از بی بی کرد،بی بی جان حالتون چه طوره،درداتون بهتره،من دارم فکر می کنم،این حرفو بی بی به علی نزده،چون علی غیرت الله است،علی مرده شیره پهلوونه،صدا زد سلمان،یه جمله، چه جوری بهت بگم،می خوای بدونی شبا تا صبح چه بلایی سرم می آد،سلمان هی از این پهلو به اون پهلو می شم،سلمان درد پهلو اَمونم و بریده،نمی تونم به علی بگم،پیرمرده سلمان،تو داری می شنوی می زنی تو صورتت،می گن سلمان از خونه اومد بیرون،بغض گلوشو داره خفه می کنه، می خواست داد بزنه نمی تونست،از مدینه اومد بیرون،گفت:برم تو نخلستونها جای خلوت پیدا کنم،برا فاطمه گریه کنم،سلمان می گه رفتم لای نخل ها،دیدم یه صدای آشنا داره می آد،یکی داره گریه می کنه،صداش آشناست،کیه،اومدم جلو دیدم علی ِ ، الا ای چاه یارم را گرفتند گُلم عشم همه دار و ندارم را گرفتند چه جوری گرفتند، میان کوچه ها… . . سلمان میگه داشتم برای فاطمه نماز نافله میخوندم ، دیدم نیمه های شب در خانه به صدا در آمد ، خدایا کیه ؟ میگه در و باز کردم دیدم حسنین اومدند، صدا می زنند عموسلمان بیا بریم برای تشییع جنازه مادرمون میگه اومدم برای تشییع جنازه فاطمه جنازه ایی که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر شبانه میبردند هفت نفر زیر تابوت کوثر پیغمبر و گرفتن ، عجب پیکر فاطمه (س) رو تشییع کردند ، آخه خود حضرت فاطمه وصیت کرده علی جان دلم نمیخواد اونایی که منه فاطمه رو آزار دادند زیر تابوت منو بگیرن ، طبق وصیت حضرت زهرا ، بدن رو شبانه اوردند به خاک سپرد ن ، کنار قبر زهرا نشست و به پهنای صورت اشک میریخت .
. مسافر علی آتیش گرفت بال و پرت به خاطرِ علی صحنه ی افتادنته (توو خاطرِ علی) ۲ نگرانتم نکنه یه وقت بخوری زمین / نگرانتم پاشو التماس منو ببین / نگرانتم ۲ نگرانتم دو سه ماهه که توی بستری / نگرانتم واسه دلخوشیم بگو بهتری / نگرانتم۲ زهرا وای وای وای هم صحبت علی تو که دیگه داری خبر از غربت علی آخرشم دوری تو (شد قسمت علی) ۲ بمیرم برات مگه چند نفر می کشیدنت / بمیرم برات برا ذکر یا علی گفتنت / بمیرم برات ۲ گریه می کنم برا زخمای بی شمار تو / گریه می کنم منو می کُشه چش تار تو / گریه می کنم ۲ زهرا وای وای وای ای مادر حسین داری می بینی خنجرو رو حنجر حسین هر کی اومد یه ضربه زد (رو پیکر حسین) ۲ یه نفر نبود واسه پیکرش بشه سایه بون / یه نفر نبود نذاره حسین بشه نیمه جون / یه نفر نبود ۲ چه غمی شده مگه قتلگاه جای زینبه / چه غمی شده بدنش زیر سم مرکبه / چه غمی شده ۲ حسین وای وای وای 👇
. |⇦•چشم خشک... سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ حسن کاشانی ●━━━━━━─────── چشم خشک؛ از چشمهای تر خجالت می‌کشد چشمه وقتی خشک شد، دیگر خجالت می کشد چشم اگر آلوده گردد اشک آن کم می شود میوه هر چه دور از آفت باشد آبش بیشتر طفل بازی گوش را شرمی نباشد از کسی بیشتر با گریه ی مادر خجالت می کشد *هممون وقتی که بچه بودیم مدرسه میرفتیم تکلیف نمی‌نوشتیم یک کاغذهایی میدادن میگفتن برو ولی تو بیار، وقتی بابامونو می‌بردیم میگفت: دستتو بگیر، جلو بابا سه چهارتا خط کش میزد کف دست.. اما اون روزی که با مادرمون میرفتیم میگفت: من بچه رو جلو مادرش نمیزنم..نامرد گفت دیدم تو گودال داره صدا میاد، بنیّ..* یادش بخیر موی تو را شانه میزدم افتاده دست شمر چرا خاطرات من *یه سوال دارم اگه یه بچه رو جلو مادر بزنن سخته یا برعکسش؟ خدا نیاره برا یه بچه ای که جلو چشش مادرشو بزنن.. ننوشتن جایی، استحسانه..یه روز عمه ی سادات نشست روبروی امام حسن، گفت: همش کز میکنی یه گوشه، داری از غصه دق میکنی، چی شده؟ یعنی تو کوچه هیچ کار نکردی؟ یه سری تکون داد، خواهر! به جان خودم ایستادم به روی پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم گذشت....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_6042126508447763918.mp3
14.02M
|⇦چشم خشک...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی
. |⇦•گر به زهرا برسد... سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی ●━━━━━━─────── از کرامت بر جبینِ ما همه ثبت کن هذا محبُ الفاطمه نامه ی احوال نوکرها به دست فاطمه ست آنقدر می بخشد او نوکر خجالت می کشد گر به زهرا برسد نامه ی ما نیست غمی هر کسی بچه ی بد را زده مادر نزده *امیر عالم هستی فرمود: دنیا با بلا پیچیده شده. دیدی توی خانواده یه بچه ناخلف دارن از چشم خواهرمیوفته، از چشم برادرمیوفته، از چشم بابا میفته، اما وقتی میری سر سجاده میبینی مادر همش میگه بچه ام، بچه بدم باشه برا مادر، بچه ست.. امشب برا ما مادری کن..* «چادرت را بتکان روزی ما را بفرست» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇