eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. هرکسی دنبال دنیا رفت عزت را ندید هرکسی با عشق بد تا کرد جنت را ندید ساقه های عرش شاهدهای این حرف من اند چشم هرکس خورد بر نور تو ظلمت را ندید در زدیم و دستی آمد روزی ما را رساند سائل اینجا لحظه ای رنگ خجالت را ندید لطف شان حتی به یک تبعید رفته میرسد مثل فطرس هیچ کس اینقدر رحمت را ندید هر نفس پشت نفس مقروض اربابم ولی این بدهکار از طلبکارش شکایت را ندید هر سری بر دامنت آمد سعادتمند شد هر سری محروم فیض ات شد سعادت را ندید ما به پابوس شبیر از پیش شبّر آمدیم با چه شوقی از برادر به برادر آمدیم تو می آیی و به محض آمدن گل میکنی کربلا را تا ابد میخانه ی کل میکنی از همین گهواره چشمانت به زهرا خیره شد از همین آغاز بر زهرا توسل میکنی در قنوتت ذکر پشت ذکر بالا میرود دستهایت را به سمت آسمان پل میکنی بین دو انگشت تو جایی به ما هم میرسد؟ پس بهشتی بودن ما را تقبل میکنی؟ پنجمین خورشید دنیایی و با این آمدن پنج ضلع نور را رو به تکامل میکنی ساکتی انگار نه انگار اصلا تشنه ای شیر مادر خشک شد اما تحمل میکنی معنی یک روح مانده در دو پیکر میشوی آخرش سیراب انگشت پیمبر میشوی شب رسیده وقت تاریکی است ماهت را بده یک کم از لطف های دل بخواهت را بده راه دوری آمدم از ری مزاحم میشوم خسته ام آواره ام لطف پناهت را بده گر بنا داری بیایی و خریدارم شوی زودتر از لحظه ی موعود چاهت را بده خودنمایی کردن من را ریا هرگز نبین گوشه چشمی از تو میخواهم! نگاهت را بده آمدم مثل رسول ترک آقایی کنم فرصت نوکر شدن در خیمه گاهت را بده سال ها شعبان به شعبان زیر دِینت رفته ام روزی سال گدای رو سیاهت را بده خوشه ای انگور داد و از تو باغش را گرفت شیخ جعفر شد کسی که از شما حلوا گرفت عرش را دیدیم ما در آسمان کربلا پس سر ما خاک شد بر آستان کربلا پیش ما اوقات شرعی از اذان مأذنه است گوش را دادیم تنها به اذان کربلا در قیامت میزبانی میکند از کل خلق هرکسی که بود یک شب میهمان کربلا از زمین و آسمان آتش ببارد باک نیست ما همه هستیم یک یک در امان کربلا از جوان و پیر وقتی نذر گنبد میشویم اسم مان هم میشود پیر و جوان کربلا چشم ما هر شب برایش میشود نهر فرات گریه پشت گریه پای داستان کربلا تو به دنیا آمدی پیغمبر ما گریه کرد روضه گودال را تا خواند زهرا گریه کرد جبرئیل آمد خبر آورد بلوا میشود بر سر پیراهنی بد جور دعوا میشود آنقدر نیزه می آید آنقدرها میرود تا تن آقا شبیه یک معما میشود یا غیاث المستغیثین روی لب می آورد در جوابش تیر بین حلق او جا میشود یک طرف با سنگ یا با چوب زخمش میزنند یک طرف هم باز قد خواهری تا میشود.... سیدپوریا هاشمی .
. ابوالقربه دوتا بازو به دنیا آمده نامش اباالفضل است دوتا ابرو که وقت رزم پیغامش اباالفضل است به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر اگر وامی گرفته ضامن وامش اباالفضل است همان که خَلقاً و خُلقاً شده مانند پیغمبر علیِ اکبری که نسخه ی خامش اباالفضل است علی در ضربه های مستقیمش چون حسین است و؛ علی در ضربه های نا به هنگامش اباالفضل است حسین بن علی خاصیت خاصش علی اصغر حسین بن علی خاصیت عامش اباالفضل است اباالفضل است معنای ابوالقِربَه به وقت صلح و عباس است شیر آن شیر که رامش اباالفضل است فرات این فالگیر کهنه چون بر عکس شد در خود خودش هم دیده که عکس تَه جامش اباالفضل است شبیه تو شبیه او میان مردمان من هم کسی را می شناسم کُل اسلامش اباالفضل است اگر کوهی به دریا تکیه دارد در دل شیعه است که زینب نیز اقیانوس آرامش اباالفضل است مهدی رحیمی زمستان .
. مدینه بار دیگر در سرور است به بیت مرتضی شادی و شور است تمام عالم امکان پر از نور ز یثرب سر زده نور اَلا نور سپهر دین حق را اختر آمد گل بستان سرای حیدر آمد ز لطف حق مه عالم رسیده سرور سینه خاتم رسیده گل زهرا به ماه رحمت آمد کریم اهل بیت عصمت آمد رسیده نور ذات حی سرمد گل گلزار دین سبط محمد خدا بر بندگان منت نهاده به زهرا و به حیدر هدیه داده علی بوسه زند بر روی ماهش برَد از فاطمه دل هر نگاهش گل مولا امیرالمومنین است عزیز رحمه العالمین است بود حُسن کمالش چون پیمبر بودی وخصالش همچو حیدر گل زهرا امید عالمین است برادر بر حسین و زینبین است مه شهر خدا ماه تمام است پس از مولا علی دوم امام است مزارش زینت شهر مدینه است ولایش زینت هر قلب و سینه است عیان است این چه حاجت بربیان است حریمش ملجأ درماندگان است (رضا) عبدو غلام درگه اوست بوَد چشم امیدش بر در دوست @yaghubianreza .
. ای گل گلزار عصمت یا حبیبی یا حسین ای سراپالطف ورحمت یا حبیبی یا حسین هستی ای نور دو چشمان علی و فاطمه جان احمد، کوه غیرت یا حبیبی یا حسین حلم وصبرو منطقت چون فاطمه خیرالنسا همچو حیدردرشجاعت یا حبیبی یا حسین حب و مهرت رادرون سینه ی بی کینه ام حق نهاده از ولادت یا حبیبی یا حسین ای کرامت ریزه خوار سفره ی احسان تو درکرم هستی قیامت یا حبیبی یا حسین افتخار ما بود مهر وولایت تا به حشر حب توگردیده نعمت یا حبیبی یا حسین حاتم طایی بود ریزه خور خوان شما بسکه داری توسخاوت یا حبیبی یا حسین بسکه آقایی عزیز فاطمه روز جزا می کنی ازماشفاعت یا حبیبی یا حسین درقیامت سوی ما وا میشود باب الحسین ای شفیع خیل امت یا حبیبی یا حسین ای گل باغ ولایت با نگاهت زنده‌ام گرچه هستم من به غفلت یاحبیبی یا حسین با وجودی که بدم دستم گرفتی از کرم میکشم از تو خجالت یا حبیبی یا حسین ای صفابخش قلوب عاشقان کربلا می کنم هردم سلامت یاحبیبی یا حسین شیعیان مرتضی راای گل باغ رسول اشک بر تو داده عزت یاحبیبی یاحسین گریه کردن کارهرکس نیست درسوگ وغمت داده حق برماسعادت یا حبیبی یا حسین ای گل عصمت زجود ورحمت حی مبین آمده خیل گدایت یا حبیبی یا حسین بعد داغ مجتبی از سوی خیل جاهلان دیده ای تورنج ومحنت یاحبیبی یاحسین صبر هم ازصبرتو شرمنده گردیده حسین کوه صبر و استقامت یا حبیبی یا حسین بذل جان کردی نرفتی ای عزیز فاطمه زیر بارظلم وذلت یا حبیبی یا حسین مسلم مظلوم تو در شهر کوفه شد شهید دشمنت کرده رذالت یا حبیبی یا حسین مسلمت تنها سفیر تو زظلم کوفیان شد فدایی ولایت یا حبیبی یا حسین ای گل زهرا به حق خواهر مظلومه ات کن نگاهی بر(رضایت)یا حبیبی یا حسین .
. عزیز مرتضایی یا رقیه ز نسل مصطفایی یا رقیه تمام هستی زینب تویی تو گل خیرالنسایی یا رقیه چو زهرای مطهر نور هستی به چشم ماضیایی یا رقیه به زینب عمه ی مظلومه ی خود تو سرتاپا حیایی یا رقیه تویی نورو تویی فرقان تویی فجر تو شمس و الضحایی یا رقیه چو زهرا مادرت فردای محشر شما صاحب لوایی یا رقیه تو در شام بلا تا صبح محشر سفیر کربلایی یا رقیه به اذن حضرت باریتعالی به درد ما دوایی یا رقیه گره از کار عالم می گشایی ز بسکه با صفایی یا رقیه گل بستان سرای آل عصمت به دین، رمز بقایی یا رقیه محبان را زلطف و جود و رحمت کنی حاجت روایی یا رقیه در این عالم گل باغ ولایت همه امید مایی یا رقیه خدا داند ز کار شیعیانت شما مشکل گشایی یا رقیه امید شیعه در صحرای محشر ز لطف کبریایی یا رقیه به جمع ما گل گلزارعصمت نما امشب دعایی یا رقیه به یاد غربت و مظلومی تو به لب دارم نوایی یا رقیه شدی ای تالی زهرا و زینب براه دین فدایی یارقیه شهید راه قرآن راه عترت به دست اشقیایی یا رقیه گل پرپر تو از کنج خرابه روان سوی خدایی یا رقیه تو داری در کنار راس بابا عجب حال و هوایی یارقیه کنار آن سر غلطیده در خون شد هنگام جدایی یا رقیه شده برپاز سوزداغت ای گل عجب بزم عزایی یا رقیه (رضا) عبدوغلام درگه تو ز تو دارد بهایی یا رقیه .
. ای سفیر کربلا بنت الحسین دختر خونِ خدا بنت الحسین باب مظلوم و غریبِ تو حسین پنجمِ آل عبا بنت الحسین همچو جد و جده ی مظلومه ات بر همه مشکل گشا بنت الحسین بر زمینی ها تویی نور امید نوربخش ماسوا بنت الحسین مظهرایثاروصبر فاطمه منشاء جود و سخا بنت الحسین در دو عالم از کرامات خدا کارتو لطف و عطا بنت الحسین هر گره وا میشود با دست تو ای گل باغ ولا بنت الحسین با ولای تو خداوند کریم بخشدهرجرم و خطا بنت الحسین هر که آید سوی تو با معرفت می شود از غم رها بنت الحسین سائلان درگهت را از کرم می کنی حاجت روا بنت الحسین می‌نمایی با دو دست کوچکت درد بی درمان دوا بنت الحسین دستگیر شیعیان مرتضی این جهان و آن سرا بنت الحسین تو گل گلزار عشقی، ما چو خار در گلستان شما بنت الحسین صورت پاک ترا کرده کبود سیلی خصم دغابنت الحسین بر تو و برعمه دشمن زد کتک کوفه و شام بلا بنت الحسین در خرابه خون نموده قلب تو آن یزید بی حیا بنت الحسین در طبق آورده پیش روی تو آن سر از تن جدا بنت الحسین بود از دیدار راس پر زخون برلبت شور و نوا بنت الحسین توزدی با اشک و آهت از جگر ناله ی واغربتا بنت الحسین کنج ویرانه سراجان تو شد در ره بابا فدا بنت الحسین دستگیری کن ز من روز جزا ای امید این(رضا)بنت الحسین .
. به زینب دخت زهرا نور عینیم فدایی ره مولا حسینیم دو گل از گلشن آل عباییم دو سرباز شه کرب و بلایم دو شیر بیشه ی پیغمبر هستیم دو دلداده زنسل حیدر هستیم شرف از احمد مختار داریم ادب از حیدر کرار داریم عزیز فاطمه، پرورده ما را به دشت کربلا آورده ما را دو تا شاگرد با احساس هستیم به صولت همچنان عباس هستیم بود جاه و جلال ما چو اکبر بود خوی و خصال ماچو اکبر دو‌ همدم با یتیم مجتباییم چوقاسم هر دوی ما ،جان فداییم دو قربانی به راه دین و قرآن فدایی ره شاه شهیدان دو سرباز فداکار حسینیم به دشت کربلا یار حسینیم شنیده مادرم هل من معینش بدیده بینِ دشمن بی معینش بگفتا ای عزیزانِ دل من شده رنجِ برادر مشکل من دو فرزند من و آزاده هستید صبور هستید و زینب زاده هستید شما هستید بر من نورِ امید روید و جان نثارِ او بگردید حسینِ فاطمه تنهای تنهاست غریبی از خیام او هویداست عزیز فاطمه ،ما جان فداییم رَویم و جانِ خود قربان نماییم شویم هر دو سوی میدان روانه برای یاری دین، عاشقانه فدایی ره قرآن و دینیم شهید و هر دو تا نقش زمینیم حسین آمد به بالینِ سرِ ما زند بوسه به خونین پیکر ما اگرچه هر دو در راهش شهیدیم به محشر نزد زهرا رو سپیدیم .
. . اربعین آمد دلم را غم گرفت بهر زینب(س) عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به گوش ناله ی صاحب زمان آید به گوش جان اهل بیت عصمت بر لب است کاروان سالار آنها زینب است جمله مستان سوی ساقی آمدند مست مست از جام باقی آمدند سینه ها آماج رگبار بلا جای زخم ریسمان بر دستها هوش از سر رفته و دل باخته جسم خود را بر زمین انداخته هر یکی در جستجوی تربتی بر لب هر یک کلامی، صحبتی قلبها پر شکوه از بیداد بود آشنای قبر ها سجاد(ع) بود رهبر زینب(س) امام راستین حجت حق بود زین العابدین(ع) با کلامش عمه را مغموم کرد تا که قبر یار را معلوم کرد آمده همراه دخت بوتراب بر سر آن قبر کلثوم و رباب زخمهای این سفر سر باز کرد هر کسی درد دلی آغاز کرد زینب ازم‍‍ژگان خود یاقوت ساخت داستان این سفر را باز گفت گفت ای سالار زینب السلام ماه شام تارزینب السلام بر تو پیغام سفر آورد ام از فتوحاتم خبر آورده ام کرد با من این مسیر عشق طی راس تو منزل به منزل روی نی معجرم نیلی شد و مویم سپید از غم دوری تو قدم خمید گر که دست رحمت و صبرت نبود زینبت در راه کوفه مرده بود ظلم دشمن تا که بی اندازه شد ماجراهای سقیفه تازه شد ریسمان بر گردن سجاد بود غربت بابا مرا در یاد بود دیدی از نی دست خواهر بسته بود؟ گوییا دستان حیدر بسته بود یاسها را جوهر نیلی زدند کودکان را یک به یک سیلی زدند ازشماتت کردن دشمن مپرس از سه ساله دخترت از من مپرس شد سرت یک نیمه شب مهمان او با وصالت بر لب آمد جان او مرد در ویرانه و من زنده ام بی رقیه(س) آمدم شرمنده ام بارها از دوریت جان باختم بین مقتل من تو را در یافتم گر تو ای لب تشنه برداری سرت حال نشناسی دگر این خواهرت... .👇
. سپهر دین را تویی ماه تمام چو مادرت فاطمه صاحب مقام بر لب شیعیان بود این پیام عمه سادات علیک السلام خوش آمدی به شهر خون و قیام چو فاطمه حبیبه ی داوری از نسب فاطمه و حیدری تو دختر موسی بن جعفری تو تالی فاطمه ای یک کلام خوش آمدی به شهر خون و قیام در این جهان تو فاطمه صولتی تو صاحب عزتی و شوکتی روز جزا شفیعه ی امتی فاطمه سیرتی و زینب مرام خوش آمدی به شهر خون و قیام معصومه ای و خواهر رضایی مظهر جود و کرم و سخایی تو فاطمه همه امید مایی عمه و دخت و خواهری بر امام خوش آمدی به شهر خون و قیام گلی ز گلشن ولایت هستی تو نورشمسه ی هدایت هستی سرتا به پا لطف و عنایت هستی رحمت و جود تو بود مستدام خوش آمدی به شهر خون و قیام چوعمه ات کوه شهامتی تو جان سخا ،روح کرامتی تو در کرم و جود قیامتی تو از تو رسد به شیعه فیض مدام خوش آمدی به شهر خون و قیام خدا نهاده مهر تو در سرشت عجین شده حب تو با سرنوشت شهر قم از ورود تو شد بهشت اهالی قم به تو کرد احترام خوش آمدی به شهر خون و قیام خانه ی دلها ز تو آباد شد قلب محبان زغم آزاد شد شهر قم از آمدنت شاد شد وقت ورود تو شده ازدهام خوش آمدی به شهر خون و قیام شهر قم از تو بوی زهرا گرفت مهر تو در سینه ی ما جا گرفت حوزه علمیه ز تو پا گرفت دین خدا از تو گرفته قوام خوش آمدی به شهر خون و قیام از حرم تو ره سوی جنت است دارالشفای همه ی امت است مهر و ولای تو به دل عزت است گرفتم از جام ولای تو کام خوش آمدی به شهر خون و قیام بحر شرف را تویی چون درناب مظهر استقامتی و حجاب با تو شود دعای ما مستجاب به درد ما نگاه تو التیام خوش آمدی به شهر خون و قیام ما همگی ریزه خور خوان تو شرمنده ی لطف تو احسان تو کرم نمودی شده مهمان تو عطرو بوی تو می رسد بر مشام خوش آمدی به شهر خون و قیام ز جام کوثرِ تو جرعه نوشم مهر تو را به کس نمی فروشم (رضایم) وغلام حلقه گوشم به درگه تو بانو هستم غلام خوش آمدی به شهر خون و قیام .
. 🌷یا اُمُ البَنین مادر اباالفضل🌷 🌸آخرِ فاطمیه، رفته دلم کوی بقیع بُغض دارد، وَ نشسته ست درآنسوی بقیع 🌸ناله دارد دل من ٬ آه کشد آهِ حزین نای غم دارد و فریاد زند؛ اُم بَنین 🌸میدهم من قَسَمَت مامِ یل ِکرببلا به تو و ناله ی بر ٬ پیکر و دستان جدا 🌸رزق امسال من و دیدنِ بین الحرمین بکن امضا که شوم زائر عباس و حسین با توسل به مادر عباس .
. بی نیاز از تمام دنیاییم مستمند نگاه زهراییم عزت جاودانه مے خواهیم رحمت مادرانه مے خواهیم فاطمه اے یگانه خلقت سوره ے مهربانے و رحمت مثل باران نور مے باری تاج لولاڪ روے سر داری نغمه ے آسمانے توحید مشرق نور یازده خورشید بر بلنداے نور و ایمانی حجت الله بر امامانی آسمانها ز نور چشمانت ملڪ الموت هم به فرمانت پشت پرچین خانه ات جبریل آمده مستمند احسانت و پدر پشت بوسه ها مے دید آسمان را میان دستانت نور شبهاے چادرت بانو کرده محراب را غزل خوانت مے شود دیدنے جمال علی وقت اعجاز صوت قرآنت برده هوش از سر تمامے شهر عطر خرماے سهم سلمانت بے تو خورشید سنگ تاریڪ است با تو تا عرش راه نزدیڪ است پاسخ رنج هاے دنیایت در قیامت "لَسوفَ یُعطیکَ" است در عبادت عظیم و نستوهی به تو زیبد "نَفَخْتُ مِن روحی" تو صراط کمال دنیایی زهره ے بے زوال دنیایے صفتے نیست قابلت باشد چه کلامے معادلت باشد؟ "یُطعِمونَ الطَعامِ" سوره ے دهر آیه اے از فضائلت باشد انسیه حوریه و یا انسان تا کجا حد فاصلت باشد قبل خلقت که امتحان دادی به خدا خویش را نشان دادی نور اگر پاڪ دامنے دارد از جمال تو روشنے دارد پدرت جمله ے "فِداها"یش یڪ جهان حرف گفتنے دارد بر پدر مایه ے مباهاتی نور یڪ اربعین مناجاتی کورے چشم ابتران حسود مادر نسل پاڪ ساداتی روز محشر در آن پریشانی صاحب برترین مقاماتے صورتت رو گرفت از دنیا بلکه از آن دو چشم نابینا آفتاب از حجابتان روشن واژه ها در مقابلت الکن با ولاے تو زندگے کردیم در کلاس تو بندگے کردیم در پناه دعاے روشن نور تبِ دنیا شد از جهانم دور بے پناهم پناه مے خواهم خسته ام تکیه گاه مے خواهم اے همه عرش و فرش پابستت اے فداے جریحه ے دستت قبر مخفے ت میزند فریاد تا ابد بر سقیفه نفرین باد اے که سرچشمه ے بهارے تو به چه جرمے بنفشه زارے تو یاس هجده بهار دیده چرا ذکر عجل وفات دارے تو نود و پنج روز بارانی لحظه ها را به انتظارے تو اے که بر ماه چهره ات مادر طاقت برگ گل ندارے تو آه از دست شوم آن نامرد آه از خنده هاے آن ولگرد وسط کوچه اتفاق افتاد ناگهان ماه در محاق افتاد از خجالت زمین ترڪ برداشت صورتت داغے از فدڪ برداشت رد شوم از فضاے آن کوچه از غم ماجراے آن کوچه بگذرد این جهان جهانے که... مے رسد آن زمان زمانے که... ذولفقار از نیام مے جوشد از زمین انتقام مے جوشد وارث روزگار مے آید یوسفت با بهار مے آید .
. ▶️ دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله ⏹
. یا موسی بن جعفر علیه السلام حدیث غربت او کرده خون جگرها را نشانده روی دل سنگ هم شررها را شکسته بال و پری نیست حق آن مردی که داده رخصت پرواز ، بال و پر ها را چه آمده سر آقا ، به گوش فاطمه اش خدا کند نرسانند این خبرها را یکی فقط شده مامور تا که با دشنام زَنَد همیشه بهم خلوت سحرها را رسیده یک زن رقاصه تا کُنَد تکمیل تمام بی ادبی ها و درد سرها را نگاه کن چه غریبانه داد جان آن که پناه بود غریبی محتضر ها را به روی تخته ی در رفت و بُرد این دنیا جلوی فاطمه باز آبروی درها را تنی نحیف و پر از زخم بر پل بغداد گرفته جان تمامی رهگذرها را .. هر آنچه دید ولیکن هزار مرتبه شکر ندید لحظه ی جان دادن پسرها را محمد حسین رحیمیان .
.. گل زگلزار ولایت وا شده جشن شادی و شعف برپا شده دردمندان جهان شادی کنید بار دیگر درب رحمت واشده امشب از لطف خداوند کریم در گلستان ولا گل واشده زآسمان ریزد ستاره بر زمین در سپهر دین مهی پیدا شده تهنیت آورده جبریل امین چون علی مرتضی بابا شده بیت حیدر پر شد از نور و سرور شادمان از مقدمش زهرا شده هدیه ای داده خدا بر مرتضی خنده بر لب حضرت طاها شده شادمان اهل زمین و آسمان زینت عالم گل زهرا شده نام او زینت فزای عالم است پور زهرا کعبه دلها شده آمده ام شب کریم اهل بیت از قدومش این جهان زیبا شده آمده نور خدای ذوالمنن دومین منجی این عالم حسن آمده در نیمه ی ماه خدا مجتبی سبط رسول دوسرا یثرب امشب گشته لبریز سرور آمده آئینه ی ایزد نما از قدوم گلبن عصمت حسن بیت زهرا شد حریم کبریا زینت عالم شده از لطف حق پور دلبند علی مرتضی عالم هستی پر از شادی و شور شد مدینه از قدومش با صفا حق به ماه رحمتش ماه صیام هدیه ای بر مرتضی کرده عطا اهل عالم را بگو زین موهبت شاد گردیده دل اهل ولا آمده نور خدا روح دعا آمده سرمنشأ جود و سخا این پسر دوم امام امت است بعد حیدر شیعیان را مقتدا او بودچون جد و باب اطهرش دستگیر شیعیان روز جزا عالم هستی ز نورش منجلیست ، اولین فرزند مولانا علی است این پسر نور دل اهل ولاست ملجاپاکش حریم کبریاست سبط پیغمبر گل عالم حسن دردوعالم شیعیان را مقتداست او کریم اهل بیت عصمت است او پناه و ملجأ شاه و گدا ست ای که داری حب و مهرش را به دل گوهر مهرش دو عالم پربهاست رهنورد راه او باش و بدان شیعه اش از آتش دوزخ رهاست از کریمان دو عالم برتر است کار او بر عالمی جود و سخاست دردمندان مستمندان را بگو هر که آنسوی او حاجت رواست ای گره در کار افتاده بیا خصلت وخوی حسن لطف و عطاست جنت شیعه بود خاک بقیع مرقدخاکی او دارالشفاست کن رضای حضرتش از حق طلب با رضای اوخدا از ما رضاست اوگل بستانسرای حیدراست شافع شیعه به روز محشراست ای کریم آل عصمت یاحسن ای سراپا نور ورحمت یا حسن در شجاعت در بلاغت حیدری روح ایثار و شهامت یا حسن صبر و ایثار و وفا شرمنده ات کوه صبر و استقامت یا حسن مظهر ذات خدای داوری منشاء جود و کرامت یا حسن جنت شیعه بود تا روز حشر آن حریم با صفایت یا حسن تو کریمی و کرامت می کنی بر همه داری عنایت یا حسن ازطفولیت امام عالمین شاملم لطف و عطایت یا حسن زنده ام من با ولا و مهرتان کی کنم مولا رهایت یا حسن در شب میلادت ای نور خدا کن نظر بر این گدایت یا حسن کن نگه برخار بی‌مقدار خود ای گل باغ ولایت یاحسن من (رضا )هستم غلام و نوکرت دستگیرم باش جان مادرت .
. محصول کانون فرهنگی تبلیغی مداحان یاس کبود (س) با عنوان (( نوحوا علی الحسین ( ع ) _۸ )) منتشر شد این مجلد به همراه یک قطعه دی وی دی حاوی ، و متنوع و با سبک های از ماه های بوده . علاقمندان محترم به تهیه کتب یاس کبود "سلام الله علیها" ؛ برای کتاب با شماره تلفن [۰۹۱۹۴۷۱۴۷۹۷ ] تماس حاصل نمایند و یا به صورت حضوری به محل برگزاری مراسم هفتگی مجمع واقع در تهران _ پل ششم بلوار اباذر انتهای خیابان شهید بهشتی حسینیه امام مجتبی علیه السلام ( روز یک شنبه مورخ ۰۳_۰۵_۱۴۰۰ ) و یا در طول هفته به محل دفتر مجمع (ادرس دفتر تلفنی اخذ شود) مراجعه فرمایند. 💎 هدیه کتاب ۹۸۰۰۰ تومان می باشد ( نود و هشت هزار تومان) 📌 واحد فرهنگی مجمع حضرت یاس کبود "س" بامدیریت: ۱ مرداد ۱۴۰۰ .
. سلام الله علیها باز یاد تو رقیه کرده ام دست خالی سوی تو آورده ام باز امشب یاد تو کرده دلم روشن از نور تو گشته محفلم از کرامات تو و احسان تو یا رقیه گشته ام مهمان تو نام تو زینت فضای عالم است ریزه خوار سفره ی تو حاتم است جود و احسان و کرم زیبنده ات مهربانی تا ابد شرمنده ات یا رقیه عالمی حیران توست ریزه خوار سفره ی احسان توست دخت مولانا حسینی ،بی قرین شیعیانت را تویی حبل المتین شیعه تا روز جزا مدیون توست یاری دین خدا قانون توست در نایابی تو در بحر شرف جد تو باشد علی شاه نجف در کرامت تو شدی زهرا خصال همچو زینب در جلال و در کمال رنج ها را تو تحمل کرده‌ای بر خدایت تو توکل کرده ای بر تو ای نور خداوندی سلام لطف تو باشد بر این عالم مدام ای سه ساله دختر زهرا نشان صحن و ایوانت بود دارالامان صحن و ایوانت حریم کبریاست هر که آید سوی تو حاجت رواست از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را کربلایی می کنی شیعیان را تو شدی یار و حبیب ما سرا پا درد و تو هستی طبیب گرد شمع تو چنان پروانه ایم عمریه ما سائل این خانه ایم شامل لطف فراوان تو ایم یا رقیه ما مسلمان تو ایم ای که هستی یا رقیه هست من آمدم تا که بگیری دست من گرچه بد هستم خریدار تو ام از طفولیت گرفتار توام گرچه بر درگاه تو بیمایه ام حب و مهر تو بود سرمایه ام یا رقیه آمدم بر تو پناه بر گدای خود نما امشب نگاه گرچه با دستان خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای سه ساله دختر خون خدا درد من را از کرم بنما دوا نور ایمان را بر این مسکن بده از کرامت درد من تسکین بده ای که چون زهرا تویی خیر کثیر یا رقیه از کرم دستم بگیر من (رضا)هستم غلام کوی تو کن دعا تا که بگیرم بوی تو
. ای روز پر از ایمان ای سیزده آبان ای آینه دار جان ای سیزده آبان تصویر دلیرانی دریای خروشانی ای تندر و ای توفان ای میدان جگر داران فریاد گل و باران پیروز ترین میدان ای سیزده آبان یوم اله دیگر تو در نور شناور تو ای تاخته بر شیطان ای سیزده آبان ای جلوه جمع حق روشن ز تو شمع حق خاموش ز تو عصیان ای سیزده آبان ای مُلک دلاور ها گلزار صنوبر ها سر زنده ز تو ایران ای سیزده آبان ای شاهد پیروزی ای شور ستم سوزی شد کاخ عدو لرزان ای سیزده آبان تاریخ شجاعانی فریاد دلیرانی برهم زن هر عصیان ای سیزده آبان در شورشی از شیون کاخ ستم دشمن گردید ز تو ویران ای سیزده آبان دشمن ز تو در آذر دشمن ز تو در اخگر دشمن ز تو در بحران ای سیزده آبان از خیل جوانانت از قدرت یارانت چشم همه شد حیران ای سیزده آبان ای نهضت دوم تو ای عزت مردم تو دادی تو به ما سامان ای سیزده آبان در پیروی از رهبر سر مانده درین سنگر دل مانده درین پیمان در سیزده آبان از هیبت تو «یاسر» آورده گل خاطر تو باغی و تو بستان ای سیزده آبان ** محمود تاری «یاسر» .
. يَابْنَ النَّبَإِ الْعَظيم! ای جانشینِ آخرِ مولود کعبه! سر تا به پایت مظهرِ مولودِ کعبه ای منتقم بر غربتِ مقتولِ محراب! ای منبعث از کوثرِ مولود کعبه! چشمانِ نوح و آدم و موسی به دستت دُردانه‌ی دین‌گسترِ مولود کعبه! می‌آیی و در هر قدم، حیدرنمایی هستی تو روی دیگرِ مولود کعبه از اشتیاقِ دولتت نالید مولا ای آرزو و باورِ مولود کعبه! تو از کنار کعبه می‌گیری جهان را بهتر ز فتح خیبرِ مولود كعبه ميثاقِ ربُّ الْعالَمين! موعود کعبه! يابن الحسن! یادآورِ مولود كعبه! ۱۰ دی ماه ۱۴۰۰
. يَابْنَ النَّبَإِ الْعَظيم! ای جانشینِ آخرِ مولود کعبه! سر تا به پایت مظهرِ مولودِ کعبه ای منتقم بر غربتِ مقتولِ محراب! ای منبعث از کوثرِ مولود کعبه! چشمانِ نوح و آدم و موسی به دستت دُردانه‌ی دین‌گسترِ مولود کعبه! می‌آیی و در هر قدم، حیدرنمایی هستی تو روی دیگرِ مولود کعبه از اشتیاقِ دولتت نالید مولا ای آرزو و باورِ مولود کعبه! تو از کنار کعبه می‌گیری جهان را بهتر ز فتح خیبرِ مولود كعبه ميثاقِ ربُّ الْعالَمين! موعود کعبه! يابن الحسن! یادآورِ مولود كعبه! ۱۰ دی ماه ۱۴۰۰
شروع ماه مبارک رمضان شکر لله رمضان ماه خدا باز آمد در سحر نغمه ی الله به آواز آمد سفره ی رحمت و بخشایش او گشت عیان بار دیگر دل عشاق به پرواز آمد **** فضا آکنده از عطر خدا شد دوباره سفره ی رحمت بپا شد بهار بندگی و توبه آمد ز حق رزق کریمانه عطا شد **** با رمضان نور و صفا آمده سفره ی پرفیض خدا آمده رحمت حق بار دگر شد عیان ماه مناجات و دعا آمده **** آمده ماه رمضان ماه عشق بندگی و سجده به درگاه عشق درگه لطف و کرمش گشته باز تا که کنی بندگی شاه عشق ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. ✍ بند اول گشته دل عزادارِ قاسم سلیمانی مشتری بازارِ قاسم سلیمانی رهرو ولایت بود او نور هدایت بود تو نگر به رفتار قاسم سلیمانی او یار شهیدان بود همدم یتیمان بود در راه خدا کار قاسم سلیمانی آن سعادت سردار آن شهادت سردار شد خدا خریدار قاسم سلیمانی زآن همه خلوص او ایثار و جوانمردی مانده همه آثار قاسم سلیمانی ای آنکه درون دل،مهر اولیا داری کن نظر به ایثار قاسم سلیمانی جنگاور بی همتا ،بوده خادم الزهرا در بین همه عالم، سردار همه دلها بند دوم قاسم سلیمانی در دلش ولا بوده در تمام عمر خود یاد کربلا بوده سردار ولی ساده چون حسین آزاده بر امام و بر رهبر یار با وفا بوده او بوده خدا باور بوده یاور رهبر لحظه لحظه ی عمرش یاد شهدا بوده اسطوره ی مردی بود مرد هر نبردی بود از لطف خدای خود پرقدر وبها بوده حیدری مرام او فاطمی کلام او همچو مقتدای خود با شرم و حیا بوده شد مدافع ایران راه او ره سلمان در کنار یارانش پاک و بی ریا بوده او خاک نشین بوده اوحامی دین بوده بر رهبری امت اویار و معین بوده بند سوم هر ملت آزاده گشته آشنای او جمله ی شهیدانند یار با وفای او بوده حیدری قاسم گشته فاطمی قاسم شد خط شهید ما خط مقتدای او همدم شهیدان بود مشعل فروزان بود شد رهبری امت یار و رهنمای او او عاشق زهرا بود ریزه‌خوار مولا بود شد زبانزد عالم عشق او ،ولای او می سوخت دل قاسم با یاد غم زهرا دیده ها همه گریان یاد گریه های او خادم الرضا بوده یاد کربلا بوده خون دل همه امت در بزم عزای او از جوانی اش قاسم درخط خمینی بود از لطف خداوندی سردار، حسینی بود بند چهارم ای دشمن بی ایمان ما ملت ایرانیم خوفی به دل ما نیست از نسل دلیرانیم ما حامی دین حق همراه امام خود بگذشته ز جانیم و درخط شهیدانیم ما مردم با ایمان ،پیرو علی هستیم در بین همه عالم چون ماه فروزانیم اقتدار ما ایران، اعتبار ما ایران افتخار ما این است، از تبار سلمانیم مقتدای ما حیدر، بنده ی خدا هستیم رهنمای ما عترت ،ما رهرو قرآنیم ما ملت آزاده، ساده ایم و دلداده رهرو شهیدان و آماده ی فرمانیم ما ریزه خور خوان شاه عالمین هستیم ای دشمن بی پروا، ملت حسین هستیم بند پنجم گرچه باز این دوران ،موسم پریشانی است از غم سلیمانی ،گرچه دیده بارانی است گشته وقت بیداری، ای یار گر هشیاری رهنمایی امت، با یار خراسانی است رهرو پیمبر باش، همنشین حیدر باش آزاده و آماده، دشمن خدا جانی است دلبسته ی هم باشیم، وابسته به هم باشیم مهربانی و ایثار، این خصلت ایرانی است ما یک دل و یک رنگیم، ما دشمن نیرنگیم این همدلی ایران، شیوه ی مسلمانی است بر عزت ما افزود، باید که رهش پیمود رهرو خط رهبر، قاسم سلیمانی است بین مردم ایران، همدلی و هم عهدی است در عزای این سردار، ذکر لب بیا مهدی است پیشنهاد ....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
‍ . تحلیل توسط : علیه السلام سینه زنی: نوحه موضوع: خصوصیات نوحه 👇👇 صادق آل مصطفی رفته از دنیا رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا واویلتا واویلتا آه و واویلا ای آسمان خون گریه کن درغم صادق عالم شد حسینیه ی ماتم صادق واویلتا واویلتا آه و واویلا به فاطمه نوردوعین حضرت صادق بانی روضه ی حسین حضرت صادق جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان خیمه های آل عبا آتش گرفته دامان طفلی بی نوا آتش گرفته ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر آن طرفتر در قتلگاه پیکر بی سر جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان 1⃣ : فاصله هر ضرب در نوحه معمولا كمتر از واحد و بيشتر از زمینة جدید است. 2⃣ : در نوحه مستمع ايستاده و معمولا دست را بالا برده و به سينه مي زند. 3⃣ : محتواي نوحه معمولا مرثيه مي باشد. 4⃣ : نوحه همواره با جواب مستمع همراه است؛ اما گاهي يك بخش كوتاه آخر بند به عنوان جواب انتخاب مي شود و گاهي بند اول به طور كامل. 5⃣ : اشعارهربند نوحه معمولاً داراي طول مصراعهاي كوتاه و بلند است. 6⃣ : نوحه از جهت سبكي متنوع است ومعمولاً يك چهارچوب كلي مشخص سبكي در هر بند تكرار مي شود ؛ و در حقيقت بندها با هم يك سبك دارند اما درون هر بند ابيات داراي سبكهاي متنوعي هستند. 6⃣ : نوحه داراي چند قسمت ميباشد که به آن «بند» گفته ميشود و هر بند، با «جواب» به اتمام ميرسد. هر بند نوحه معمولاً داراي سه بخش است: 7⃣ : بيت آغازين هر بند از نوحه که بايد توسط سينه زن پاسخ داده شود را «سربند» گويند که يک يا دو بيت شعر کامل است. 8⃣ : قسمت دوم از هر بند نوحه «گوشواره» ميباشد که در واقع چند کلمة هم قافيه است که معمولاً با ريتم سينه زني هماهنگي بهتري دارد و محل نواختن سينه، از وزن اين کلمات به خوبي هويداست. 9⃣ : کلمهاي است که در آخر هر بند از نوحه،‌چند بار با يک سبک تکرار مي گردد و معمولاً نام همان معصومي است که نوحه راجع به اوست. : اين گونه اصطلاحات عرفي هستند و تعريف مشخص و دقيقي ندارند. ممکن است در بعضي مناطق، طور ديگري استفاده شوند. 👇
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) سالگرد رحلت امام خمینی(ره) :آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 🏴سوگ پیر جماران 🖤🖤🖤🖤🖤 ای جماران کو امیرویار ما کوخمینی رهبر ودلدارما ای جماران بانگ ماتم می زنی ازچه برگوش جهان غم می زنی پر شده ازداغ او اشک بصر دیده ی مردم ز غم گردیده تر شدجهان غرق غم و اندوه و درد شده عزاداری زمرگ راد مرد بانگ غم می آیداز خرداد ماه بر دل پیر و جوان بنشست آه از جماران میرود روح خدا باعروجش کرده مارا درنوا کشورم شدکربلا از داغ و درد سوگ روح الله مرا دیوانه کرد نیمه ی خرداد ،بعدازآن به پا قد خمیده گشته سروه لاله ها اِرْجِعی رَبُّکْ می آید به جان در غم او گشته هرپیر و جوان بین چه شوری گشته در ارض و سما عالمی شدنوحه گرواویلتا بازشعر محتشم روی عَلَمْ باز (مجنون ) قامتش غرق الَم --------------------------- 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) سالگرد رحلت امام خمینی(ره) :آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) السلام علیک یا روح الله الموسوی الخمینی(ره) برای پیر جماران ،غمی به دل داریم زدرد دوری او ما،به غم گرفتاریم هوای دلبری او،همیشه درسر ماست گدای حضرت عشق و، مرید آن یاریم زاقتدار خمینی ست ،اگرکه عزتی هست تصدق سر اوبوده،آ برو داریم بیا ببین همه جا، سردر حسینیه ها میان هیبت خود،عکس یار بگذاریم نگربه سینه چه عهدیست تا ابد باقی مریدپیرخمینیم وآبروداریم برای حفظ ولایت دهم اگرسروجان خوش است همچو شهیدان همه به دیداریم نمانده روی زمین یک کلام سیدعلی همه مرید علی ، از تبار عماریم بگو سقیفه تباران اگرچه کور وکرند که مابه یاری رهبر ،همیشه بیداریم قسم به چادرخاکی فاطمه ،عمری شهید کوچه ودیوار وخون مسماریم مگوزصلح حسن بامن،حرف کر ب و بلاست بلای شاه زمان را به جان خریداریم ___ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) سالگرد رحلت امام خمینی(ره) :آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) - رسیده اشکم ازدیده به دامن غم وغصه زده آتش به خرمن بیابرآتشم آبی بیفشان چو خشکیدی بیابر دیده ی من خمینی رفت ازدنیا،دریغا نمانده سایه اش براین سر ما به چه عشق تو را سودا کند دل که همتای تو را پیدا کند دل گلی با رنگ و بوی تو نبیند اگر صد چشم خود را وا کند دل خمینی رفت از دنیا دریغا نمانده سایه اش براین سر ما امام مهربان رفت از بر ما چوروحی پر کشید از پیکر ما زخیل عاشقان آیدنوایی که پر زدآرزو از دفتر ما خمینی رفت ازدنیادریغا نمانده سایه اش براین سر ما🖤 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم