.
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود
دعوا برای غارت رأس امام بود
ای کاش مانده بود لباسی که داشتی
شاید برای مادر تو التیام بود
می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین
دیگر توان نداشت و کارش تمام بود
آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده
در قتلگاه دور و برت ازدحام بود
فرمود تا امام علیکن بالفرار
بهر مخدرات فرار التزام بود
عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست
این قوم پست در صدد انتقام بود
رأسی که چوب خورد به دندان وبرلبش
آیه به آیه صوت رسایش پیام بود
گیسوی او به قامت نی ناله می سرود
بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود
🔸شاعر :
#علی_اصغر_یزدی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
.
.
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود
دعوا برای غارت رأس امام بود
ای کاش مانده بود لباسی که داشتی
شاید برای مادر تو التیام بود
می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین
دیگر توان نداشت و کارش تمام بود
آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده
در قتلگاه دور و برت ازدحام بود
فرمود تا امام علیکن بالفرار
بهر مخدرات فرار التزام بود
عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست
این قوم پست در صدد انتقام بود
رأسی که چوب خورد به دندان وبرلبش
آیه به آیه صوت رسایش پیام بود
گیسوی او به قامت نی ناله می سرود
بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود
🔸شاعر :
#علی_اصغر_یزدی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
.
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]♥التماس دعا♥:
#امام_حسین_علیه_السلام
#غزل
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود
دعوا برای غارت رأس امام بود
ای کاش مانده بود لباسی که داشتی
شاید برای مادر تو التیام بود
می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین
دیگر توان نداشت و کارش تمام بود
آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده
در قتلگاه دور و برت ازدحام بود
فرمود تا امام علیکن بالفرار
بهر مخدرات فرار التزام بود
عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست
این قوم پست در صدد انتقام بود
رأسی که چوب خورد به دندان وبرلبش
آیه به آیه صوت رسایش پیام بود
گیسوی او به قامت نی ناله می سرود
بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود
#علی_اصغر_یزدی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
﷽
بسم الله الرحمن الرحیم
گریز #فاطمیه
#امام_حسین_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_بعد_از_شهادت
#علی_اصغر_یزدی
▶️
راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند
سر را جدا نموده و تن را گذاشتند
آقا بگو که بی صفتان روی پیکرت
جایی برای بوسه ی زهرا گذاشتند؟؟
نزدیک عصر بود که زینب اسیر شد
نزدیک عصر بود تورا جا گذاشتند
رفتند و پیکری که به خون شد خضاب را
بر روی خاک در دل صحرا گذاشتند
بخشیدی از کرامت خود هرچه داشتی
یک بوریا برای تو اما گذاشتند
قبل از تنور خولی و آن شاخه ی درخت
راس تو را درون کلیسا گذاشتند
تا خون کنند قلب رباب حزینه را
گهواره را برای تماشا گذاشتند
در گوشه ی خرابه همه هستی تورا
سیلی زدند و بی کس و تنها ،گذاشتند...
⏹
🌺
#امیرالمؤمنین
#مدح امام علی (ع)
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را
برای درد ها پیدا نمودم راه تسکین را
پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم
خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را
اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را می خواند
رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را
دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی
طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را
رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد
کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟؟
عصا را اژدها کردی شما… امّا نمی دانم
چرا؟! موسی گرفته در میان خلق تحسین را
زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا
مریدان نجف گویند،…حتی مردم چین را
مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست
نمی خواهم بدون تو دمی این دام رنگین را
برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود:
فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را
«علیٌ حُبه جُنه قسیم نّار والجنه»
برایت می سرایم باز هم این بیتِ تضمین را
شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد
شنیدم در پس پرده تو داری بر تر از این را
وقارت داده درسی قنبرت را که یقین دارم
کُند تدریس بر هارون مَکی نیز تمکین را
محبت بر تو کار هر کس و ناکس نمی باشد
نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را
زمان قبض روح عاشقان می آیی از این رو
زیارت نامه باید گفت در آن لحظه تلقین را
#مدح_امیرالمومنین_علی_ع
#علی_اصغر_یزدی
🌺
#امیرالمؤمنین
#مدح امام علی (ع)
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را
برای درد ها پیدا نمودم راه تسکین را
پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم
خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را
اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را می خواند
رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را
دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی
طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را
رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد
کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟؟
عصا را اژدها کردی شما… امّا نمی دانم
چرا؟! موسی گرفته در میان خلق تحسین را
زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا
مریدان نجف گویند،…حتی مردم چین را
مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست
نمی خواهم بدون تو دمی این دام رنگین را
برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود:
فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را
«علیٌ حُبه جُنه قسیم نّار والجنه»
برایت می سرایم باز هم این بیتِ تضمین را
شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد
شنیدم در پس پرده تو داری بر تر از این را
وقارت داده درسی قنبرت را که یقین دارم
کُند تدریس بر هارون مَکی نیز تمکین را
محبت بر تو کار هر کس و ناکس نمی باشد
نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را
زمان قبض روح عاشقان می آیی از این رو
زیارت نامه باید گفت در آن لحظه تلقین را
#مدح_امیرالمومنین_علی_ع
#علی_اصغر_یزدی
🌺
#امیرالمؤمنین
#مدح امام علی (ع)
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را
برای درد ها پیدا نمودم راه تسکین را
پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم
خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را
اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را می خواند
رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را
دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی
طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را
رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد
کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟؟
عصا را اژدها کردی شما… امّا نمی دانم
چرا؟! موسی گرفته در میان خلق تحسین را
زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا
مریدان نجف گویند،…حتی مردم چین را
مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست
نمی خواهم بدون تو دمی این دام رنگین را
برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود:
فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را
«علیٌ حُبه جُنه قسیم نّار والجنه»
برایت می سرایم باز هم این بیتِ تضمین را
شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد
شنیدم در پس پرده تو داری بر تر از این را
وقارت داده درسی قنبرت را که یقین دارم
کُند تدریس بر هارون مَکی نیز تمکین را
محبت بر تو کار هر کس و ناکس نمی باشد
نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را
زمان قبض روح عاشقان می آیی از این رو
زیارت نامه باید گفت در آن لحظه تلقین را
#مدح_امیرالمومنین_علی_ع
#علی_اصغر_یزدی
#امام_جواد #مدح_امام_جواد
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
🔸شاعر:
#علی_اصغر_یزدی
_____________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
.
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#چارپاره
حمله کردند سمت خانه ی وحی
غاصبانی که خیره سر بودند
تک و تنهاست پشت در مادر
ولی آن سو «چهل نفر» بودند
نا نجیبی به شعله دامن زد
سَخت سرگرمِ هَتکِ حُرمَت شد
بی حیا با لَگَد به دَر می زد
میخِ دَر سُرخ از خجالت شد
روضه را باز تر نباید خواند
«دست بسته ست» حیدر کرار
تلخیِ خاطراتِ آتش را
هر "نفس" تازه می کند مسمار
تاوَلِ دست های او می سوخت
دردِ پهلو زیاد تر شده بود
زینب از حال رفت…وقتی دید
مادرش دست بَر کَمر شده بود
شانه می زد به موی سوخته اش
ولی انگار نا امید شده
باورش هم نمیشود زینب
گیسوی مادرش "سفید" شده
بازویش باز هم وَرَم کرده
مرهم درد پهلوی او چیست!؟
حرف های علی نشان می داد
دلخور از «رو گرفتن» او نیست
تار می دید خانه را می گفت:
نکند! باز! آتش آوردند!؟
اشک می ریخت در غم محسن
آخر آن ها چقدر نامردند...
#علی_اصغر_یزدی
............................
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#چارپاره
نشسته غمت کنج روز و شبم
چقد خونه بی تو شده بی صفا
عزیزدلم! فاطمه(س) رفتی و
علی(ع) مونده و گریۂ بیصدا
ندیدم از اونها به جز دردسر
همونها که جز حق ندیدن ازم
عزادار کردن من و یک شبه
تو و محسنم رو گرفتن ازم
نخواستی ازم چیزی و هیچوقت
به غیر از یه چیزی که شد قاتلم
نمی خواستی کاش تابوت ازم
به این کار راضی نمیشد دلم
همون شب که برگشتم از دفن تو
کشیدم با گریه تویِ کوچه آه
دیگه خونه ای که شده شعله ور
نیازی نداره به پرچم-سیاه
تو رفتی شبونه، به جز داغِ تو
فقط از یه چیزی شدم اذیت
نبستم «درِ» خونه مون و ولی
نیومد کسی واسۂ تسلیت
غم ِ بچه ها رو کشیدم به دوش
ولیکن یه چیزی عذابِ منه
حسن(ع) خیلی بیتابه! تو گریه هاش
با دستاش تویِ صورتش میزنه
گرفتم تو آغوشم اما چجور؟!
بگیرم ازش اضطراب و تب و...
چقدر آرزو داشتی و نشد-
بمونی عروسش کنی زینب(س) و...
دلش سوخته! مونده تو خاطرِش
که مابینِ دیوار و «در» سوختی
با دست ورم کرده واسه حسین(ع)
روزِ آخری پیرهن دوختی!
#مرضیه_عاطفی
.
.
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
برای جنت و دوزخ نمی کنم اصرار
بهشت بی تو عذابی ست تحت الانهار
مسیح زنده کند مرده را ،تعجب نیست!!
چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار
خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد
خدایی تو ازین رو نمی شود انکار
بیا نشان بده تا خصم زهره آب کند
شتاب تیغ خودت را به لحظه ی پیکار
چگونه؟ کَنده ای آن درب خیبری را که
در استواری خود کم ندارد از دیوار
کسی که منکر اعجاز رد شمس تو شد
چه ساده رد شده از این مقوله ی دشوار
چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت
همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار
کمی غبار نجف را به عاشقان برسان
که در هوای تو باشد جنون مان بسیار
شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها
تقیّه کردم و گفتم نمی کنم تکرار
به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی
اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار
ز شیرِ پاک گرفتم زَر ولایت را
به اختیار کشیدی مرا درین اجبار
بیا و خرده کلاف مرا بخر اقا
که شرمگین نشود عاشقت سر بازار
به روی دارِعلی رند گونه باید رفت
شبیه اشک پر از شوق میثم تمار
تولدِ منِ دیوانه لحظه ی مرگ است
فمن یمت یرنی علتی برین گفتار
#علی_اصغر_یزدی✍
#امیرالمؤمنین
.
4_5965041199923334220.mp3
19.96M
بخش چهارم #روضه l هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش، چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش
چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش
به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او:
شفا گرفته مَگر می برید پیرهنش !!!
نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش
نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش
بساط گریه ی ما می شود فراهم با
خیالِ روضه ی سنگین زیرو رو شدنش
به پایِ دشمن دین رفت کفش های امام
به دستِ دشمن دین رفت خاتم یَمنش
غلامِ شمر سرش را به روی نیزه گذاشت
رها شده ست ولی روی خاک ها بدنش
هنوز نغمه ی هَل مِن مُعین او بر پاست
به گوش عاشق دلداده میرسد سخنش
شاعر: #علی_اصغر_یزدی✍
.
4_5965041199923334220.mp3
19.96M
بخش چهارم #روضه l هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش، چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش
چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش
به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او:
شفا گرفته مَگر می برید پیرهنش !!!
نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش
نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش
بساط گریه ی ما می شود فراهم با
خیالِ روضه ی سنگین زیرو رو شدنش
به پایِ دشمن دین رفت کفش های امام
به دستِ دشمن دین رفت خاتم یَمنش
غلامِ شمر سرش را به روی نیزه گذاشت
رها شده ست ولی روی خاک ها بدنش
هنوز نغمه ی هَل مِن مُعین او بر پاست
به گوش عاشق دلداده میرسد سخنش
شاعر: #علی_اصغر_یزدی✍
.
.
السلام علیک یا #امیرالمؤمنين عليه السلام
عجیب نیست اگر فهم ما تو را نشناخت
که جز خدا و رسول خدا تو را نشناخت
قسم به نان و رطب های روی شانه ی تو
چو ماه بودی و شب ها گدا تو را نشناخت
سگان برای غلامان تو وفا دارند
اگر چه کوفی پر ادعا تو را نشناخت
ملاک بعثت پیغمبران محبت توست
کسی نشد نبی الله تا تو را نشناخت
به چشم حضرت موسی فقیه خرده گرفت
که تا ندید به عینه تو را تو را نشناخت
میان دوزخ و برزخ معطّل است مدام
کسی که با سند،انّما،تو را نشناخت
هزار حج و هزاران هزار ذکر و دعا
به قدّ بال مگس نیست تا تورا نشناخت
چنان شبیه گل لاله سر به زیری که
گذشت از درِ باغ و صبا تو را نشناخت
چگونه وصف تو را گفته اند؟ چون هر کس
گرفت از تو سراغ تو را ، تو را نشناخت
قسم به حرمت یاسین کسی در این عالم
به غیر نقطه ی در زیر با تو را نشناخت
به غیر خانه ی تو راه دیگری رفته
اگر غلامِ به غم مبتلا، تو را نشناخت
کسی که سجده به سمت نجف نکرد یقین
که یا خدای تو یا قبله یا تو را نشناخت
غدیر امد و بیعت نمود شخصی که
برای ختم نبی،از قضا تو را نشناخت!
گمان کنم که ترک های کعبه می گوید
طواف باطل آن اشقیا تو را نشناخت
درآن میانه چهل تن زدند یاس تورا
غریبه جای خودش,آشنا تو را نشناخت
چگونه داغ امانت,نمود محتضرت
که از خزان گلت,مصطفی تورا نشناخت
چنان شکسته ی آن سرشکسته ها بودی
عقیله هم وسط کربلا تورا نشناخت
تنی که بی سرو عریان وغرق درخون است
عجیب نیست که خواهرچرا تورا نشناخت
مطلع از #مجتبی_خرسندی(بیت۱)
#محمدرضا_رضایی(بیت۲)
#مهدی_کبیری(بیت۳)
#مصطفی_فروردین(بیت۴)
#افشار_جابری(بیت۵)
#محمد_پیمانی(بیت۶و۷)
#محسن_غلامحسینی_خاک(بیت۸و۹)
#محسن_قاسمی_غریب (بیت۱۰)
#عبدالوهاب_شیرودی(بیت۱۱)
#سیدابوالفضل_عصمت_پرست(بیت۱۲)
#علی_اصغر_یزدی(بیت۱۳)
#علی_مهدوی_نسب_عبدالمحسن(بیت ۱۴ تا ۱۷)
#علی_اصغر_مومن_نیا(بیت آخر)
.
4_5983366386561323953.mp3
21.28M
#شور_روضه
#امام_حسین
#احسان_نرگسی ✍
#سیب_سرخی 🎤
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه
سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس
می زد تو رو با طمانینه
سنگ دلی شون /از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه/اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب مادر حسین جان
.........................................................
تو پادشاه عالمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه
تازه میان برای غارت
قلب زینب/چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال/افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب مادر حسین جان
............................
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
تشنه و بی رمق و خسته و بی حال کشید
دست تقدیر تورا در دل گودال کشید
ظلم اینجاست که تو ظلم نکردی به کسی
بردباری تو را شمر به جنجال کشید
اسب ها مُنزَجِر از پارچه های سُرخند
کار را پیرُهن سرخ به پامال کشید
ساربانی که عقیق یمنت را دزدید
لشگری را به سوی غارت اموال کشید
قرن ها رفته هنوز اهل بکا می گویند
دست تقدیر تو را در دل گودال کشید
#علی_اصغر_یزدی✍
...........
هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش
چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش
به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او
شفا گرفته مگر میبرید پیراهنش
نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش
نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش
.
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#مدح_امیرالمؤمنین
#علی_اصغر_یزدی✍️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای بهترین جواهر و ای دُر در صدف
ای رازق عوالم و ای ساکن نجف
می آید عطر شال تو هر دفعه از جنان
خورشید در مدار زند چنگ و ماه دَف
بگذار تا ملائکه حسرت به دل شوند
جامی بریز باز برایم بدون صف
جبریل تا به سوی تو سجاده را کشید
کَروبیانِ عرش معلی زدند کف
بگذار تا به رقص در آییم روی دار
ما را بِکِش چو میثم تمار در کَنف
عیسی، مسیح شد چو دم "یا علی" گرفت
موسی، کلیم شد چو شنید از تو "لا تَخَف"
شأن خدایی تو که ما را به شک کشید
نشناختند لات و هبل های معترف
از قوم زور و زر به اباذر بسنده کن
خانه نشین مشو سر یک مشت بی طرف
شاهان بدون عشق تو محکوم ذلتند
خیل غلام های تو هستند با شرف
هم بازی یتیم شدی گرچه مصطفی
مبهوت جایگاه تو گردید آن طرف
انگور در ضریح تو کهنه شراب ماست
زیرا در آفتاب جمال تو دیده تَف
شرمنده ایم از این که نداریم تحفه ای
شرمنده ایم از این که گرفتیم جان به کف
بر تار و پود وصله روی لباس تو
بستیم ما دخیل خود ای شاه لوکشف
دارم هوای صحن تو در مشهد الرضا
هستم کنار پنجره فولاد در نجف
«در بارگاه قدس که جای ملال نیست»
گاهی به گریه آمده ام گاه با شعف
ما را کشید عشق تو در کشتی حسین
برعکس نوح و قصه ی فرزند ناخلف
کردم بهشت بی تو تصور برای خود
دیدم جهنمی ست که دارد می و علف
ما با غمت انیس نماندیم بی دلیل
از راه تو عبور نکردیم بی هدف
یک لحظه دیدن تو دم مرگ ای عزیز!
بی شک کُند تلافی عمری که شد تلف
در حسرت نگاه تو خوابم نمی رود
اَمْسَیتُ فی اَمانُکَ یا شَحْنه ی نَجَفْ
.
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#قصیده
ای بهترین جواهر و ای دُر در صدف
ای رازق عوالم و ای ساکن نجف
می آید عطر شال تو هر دفعه از جنان
خورشید در مدار زند چنگ و ماه دَف
بگذار تا ملائکه حسرت به دل شوند
جامی بریز باز برایم بدون صف
جبریل تا به سوی تو سجاده را کشید
کَروبیانِ عرش معلی زدند کف
بگذار تا به رقص در آییم روی دار
مارا بِکِش چو میثم تمار در کَنف
عیسی مسیح شد چو دم یاعلی گرفت
موسی کلیم شد چو شنید از تو لا تخف
شأن خدایی تو که مارا به شک کشید
نشناختند لات و هبل های معترف
از قوم زور و زر به اباذر بسنده کن
خانه نشین مشو سر یک مشت بی طرف
شاهان بدون عشق تو محکوم ذلتند
خیل غلام های تو هستند با شرف
هم بازی یتیم شدی گرچه مصطفی
مبهوت جایگاه تو گردید آن طرف
انگور در ضریح تو کهنه شراب ماست
زیرا در آفتاب جمال تو دیده تف
شرمنده ایم ازین که نداریم تحفه ای
شرمنده ایم ازین که گرفتیم جان به کف
بر تار و پود وصله روی لباس تو
بستیم ما دخیل خود ای شاه لوکشف
دارم هوای صحن تو در مشهد الرضا
هستم کنار پنجره فولاد در نجف
«در بارگاه قدس که جای ملال نیست»
گاهی به گریه آمده ام گاه باشعف
مارا کشید عشق تو در کشتی حسین
برعکس نوح و قصه ی فرزند ناخلف
کردم بهشت بی تو تصور برای خود
دیدم جهنمی ست که دارد می و علف
ما با غمت انیس نماندیم بی دلیل
از راه تو عبور نکردیم بی هدف
یک لحظه دیدن تو دم مرگ ای عزیز
بی شک کُند تلافی عمری که شد تلف
در حسرت نگاه تو خوابم نمی رود
اَمْسَیتُ فی اَمانُکَ یا شَحْنه ی نَجَفْ
#علی_اصغر_یزدی
#امام_جواد_ع_مدح
جوابِ پرسشِ احوالِ ماست این جمله:
به لطفِ حرزِ جوادالائمه محفوظیم
✍️ #علی_اصغر_یزدی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دود از سر و دوش خانه بالا میرفت
هستی نبی و جان مولا میرفت
در آتش #لیلة_المبیت خانه
در جای علی، حضرت زهرا میرفت
✍️ #علی_اصغر_یزدی
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم