eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
11هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اگر که خونین خورشید هر سحر برخیزد به آه عشاق اوست خون جگر برخیزد به سجده می‌افتد هر چه هست پیش رویش کسی که پیش پایش پیامبر برخیزد به حکم قرآن باری خبر علی بود آری خوشا کسی که هر صبح با خبر برخیزد امام مطلق باشد. بدان مع الحق باشد علی اگر بنشیند، علی اگر برخیزد قسم به بدر و خیبر، به ذوالفقار حیدر کجا کسی غیر از او پی خطر برخیرد جهنم احزاب است یا اُحُد باکش نیست کسی که حصن الله است بی سپر برخیزد کنار دستش عباس عزم میدان کرده چه صحنه‌ای شد خورشید، با قمر برخیزد جدا جدا افتادم اگر میان میدان به پیشگاهت جسمم بدون سر برخیزد دو پای شعرم لنگ است بیش از این ماندن را تو مرحمت فرمودی که بیشتر برخیزد بگو به شاعر هر جا که طبعت از پا افتاد بگو علی می‌بینی که شعر تر برخیزد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: زمانی که به تو داد افتخارِ همنشینی را خداوندت به نامت کرد امیرالمومنینی را به خود گفت آفرین و گفت، خلقِ دیگران با تو به دست عشق داد ابزارِ عاشق آفرینی را خودت می‌خواستی اوصافت از جنسِ بشر باشد وگرنه در تو می‌شد دید، رب‌العالمینی را به جانِ جبرئیل از روحِ خود یک قطره بخشیدی برایش شرح دادی منسبِ روح‌الامینی را تو با هر خطبه‌ات یک سوره نازل کرده‌ای انگار کلام‌الله باید گفت، حرفی اینچنینی را «سخاوت» سائلی بود؛ از رکوعت با کرامت شد «شجاعت» روی خاکِ پای تو مالیده بینی را «امامت» مقصدِ راهِ «نبوت» بود و با نامت خدا ختمِ به خیرش کرد، ختم‌المرسلینی را تو که روزِ غدیرت پیر کرده کاتبانت را برای باقی عمرت بیاور صد «امینی» را نمی‌گوییم از شأن تو؛ وقتی منتسب کردند به بندِ کفش‌هایت منسبِ حبل‌المتینی را برای عرشیان با گنبدت از نور می‌گویی از آن بالا که می‌بینند، خورشیدِ زمینی را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
. 🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺 بر عزت و اقتدارِ حیدر صلوات بر قامت با وقارِ حیدر صلوات بر حضرت سلمان و ابوذر، مقداد بر میثم سر به دارِ حیدر صلوات خاک کف پای قنبرش هم نشدیم بر قنبر بی قرار حیدر صلوات دشمن همه در فرار از تیغ علی بر قبضهء ذوالفقارِ حیدر صلوات از محضر او اگر نجف می طلبی... خواهی بروی کنارِ حیدر صلوات ایوان نجف اگر نشستی، بفرست... بر همسر بی مزارِ حیدر صلوات عالم سرِ انگشت علی می چرخد بر وسعت کار و بارِ حیدر صلوات زهرا همهء دار و ندار مولاست بر سیده و نگارِ حیدر صلوات یک عمر نخوردیم به دردش، شاید... آییم دمی به کارِ حیدر صلوات قرآن علنی مدح علی می گوید بر این همه اعتبار حیدر صلوات بر دشمن بی وجود مولا لعنت بر آنکه شده است یارِ حیدر صلوات مهدی است تمام آرزوی مولا بر منتقمِ تبارِ حیدر صلوات... مجتبی شکریان همدانی ☘❤️☘❤️☘❤️☘❤️☘❤️ ۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ) @emame3vom . . رباعی مدحی مدح (ع) ای نقش نگار آفرینش باقر. مشتاق عبادت و نیایش باقر. ای علم صحیفه ی الهی در دل. ای گشته شکافنده ی دانش باقر. 🌼🌼 رباعی بعد از اللهم کن لولیک یا * بر ما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست سیدمجتبی شجاع رباعی صلوات 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ماه رجب است و ماه خیر و برکات شد باز به روی عاصیان باب نجات با توبه بگو برای درک حسنات بادا به علی و آل احمد صلوات طالع 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ماه رجب و پیک سعادت آمد در روز نخست با ولادت آمد یعنی گل گلزار محمد باقر آن قافله سالار عبادت آمد .
. خدا با اسم اعظم یا علی گفت  ملک در اولین دم یا علی گفت  عجب سری است در خلقت که از خاک  چو برمی خاست آدم یا علی گفت  عصا در دست موسی اژدها شد  کلیم آنجا مسلم یا علی گفت  مسیحا دم از آن گردید عیسی  که در دامان مریم یا علی گفت  محمد در شب معراج برخاست  به قصد قرب اعظم یا علی گفت  ز لیلایی شنیدم یا علی گفت  به مجنونی رسیدم یا علی گفت  مگر این وادی دارالجنون است  که هر دیوانه دیدم یا علی گفت  چمن با ریزش باران رحمت  دعایی کرد و او هم یا علی گفت  نسیمی غنچه ای را باز می کرد  به گوش غنچه کم کم یا علی گفت  علی را ضربتی کاری نمی شد  گمانم ابن ملجم یا علی گفت  مگر خیبر ز جایش کنده می شد  یقین آنجا علی هم ، یا علی گفت  .
یا علی گفتیم و بعد از عشق، شعر آغاز شد طبع خاکی پاشد و آماده ی پرواز شد جای حق در طور با موسی تکلم کرده ای حرف زد با تو کلیم اللهی اش احراز شد دم زدی در خاک آدم، زنده شد با اذن حق بعدها عیسی رسید و نام آن اعجاز شد آمدی کعبه ترک برداشت، دیوارش شکست اختصاصی یک در ویژه برایت باز شد هرکه دورت هست یعنی در طواف کعبه است کعبه هستی زخم فرقت هم شکاف کعبه است بی نگاه لطف تو دریا بیابان میشود خم به ابرو آوری عالم پریشان میشود جان فداهایت زیاد و شوق جان دادن زیاد روز میلاد تو دارد عید قربان میشود هر کجا نام علی باشد طوافش واجب است دور هیئت های تو یک روز میدان میشود! یا عبای توست یا چادر نمازِ فاطمه یک یهودی بازهم دارد مسلمان میشود شب کمی خرما به مسکینی رسید از سفره ات چند شب دیگر همین مسکین سلیمان میشود هر که خاک زیر پای تو نشد ای بوتراب! روز محشر سخت از کارش پشیمان میشود خاک زیر پای تو عرش است نام دیگرش خوش به حال آسمان وقتی تویی بالا سرش آسمان تکّه حصیری ساده زیر پای توست قاب قوسین خدا نزدیک ابروهای توست من یقین دارم که آن بالا امیر کائنات! آسمان هشتمی هم هست، آنجا جای توست بر همه اشراف داری و حکومت میکنی ماسوی یک میوه روی شاخه ی طوبای توست آنچه که حبل المتینش خوانده در قرآن خدا یک نخ از یک وصله، روی چادر زهرای توست در هوایت گُر گرفتم، بیت هایم شد سپند در هوایت مثنوی میسازم از ترکیب بند بند بند معرکه لرزید وقتی آمدی لشکری از هم فرو پاشید وقتی آمدی رنگ مرهب زرد شد تا رفت بالا تیغ تو لا فتی إلا علی لا سیف إلا تیغ تو بدر نه، خندق نه، صفین و أحد نه، محشر است! این صدای نعره های ذوالفقار حیدر است تیغ در دستش رجزخوان گشت و لحنش تند شد بسکه جولان داد و هو زد، دستِ آخر کند شد تا زمین افتادنِ عمر از سرِ زین راه نیست آنقدر هم تیغ مولا دسته اش کوتاه نیست باز هم از ریشه کند اصل و اساس عمر را هوهوی تیغش درید از هم لباس عمر را وای اگر سربند حیدر خم به ابرو آورد غیرتش کفار عالم را به زانو درآورد شیرحق بدجور شوریده ست هنگام شکار آخر میدان پر از اسب است، امّا بی سوار تیغ بر کفّارِ زنده حمد و سوره خوانده است قابض ألارواح هم یک گوشه حیران مانده است تک سواران یک به یک افتاده اند از روی زین این زمین رفت آسمان و آسمان آمد زمین رکن های عرش هم دارند میلرزند و باز هست روی دوش مولا یک علم در اهتزاز وصف جنگش کرد ابیات مرا قدری بلند مثنوی را میبرم کم کم سوی ترکیب بند: گفته بودم آسمان یعنی حصیرِ زیر پات چندصد سال است راه از ابتدا تا انتهات چند سالی وقت برد اثبات اینکه بنده ای! عبدی امّا گشته ای ممسوس در ذات خدات مرده بیرون میزند از قبر سرمست و خراب هر کجا که میتکانی خاک از روی عبات بهتر آری میشناسی آسمان را از زمین مثل یک تسبیح در دست تو می چرخد کُرات آهِ زائر در حریمت، ابر رحمت میشود اسم وادیِ نجف یک روز جنّت میشود گنبدت بالاسرِ خورشید باشد بهتر است این نگین آسمان در دید باشد بهتر است مؤمنون و هل أتی و قدر و انسان جای خود اسم مدحت سوره ی توحید باشد بهتر است این تویی یا حق؟ محبت کن جوابم را نده همچنان این بنده در تردید باشد بهتر است مستم از نام تو از وقتی به دنیا آمدم مدّت این باده در تمدید باشد بهتر است خوش به حال آنکه این شبهاست مهمان نجف میکُشد ما را شبی این طرح ایوان نجف بی قرارم، عالمی را کرده عشقت بی قرار عشق تو خورشید را هم برده بیرون از مدار موقع برگشتنت از بین نخلستان، مرا خاک کن زیر قدومت، پات را هم ندار باز میخواهم کمی مستی کنم با نام تو مثل اینکه گشته کم کم دائم الخمر این خمار: هو علی، اوّل علی، آخر علی، ظاهر علی، باطن علی، حیدر علی، صفدر علی، سردار و سرلشکر علی، پرچم به دست جنگ ها، دست خدا، مدّاح او جبرییل و مدحش لافتی، حصن حصین، یعسوب دین، آیات مستحکم، دلیلِ سجده بر آدم، خودِ خاتم، ولی اللّه اعظم، قطب عالم، مرد مردان، کُنه قرآن، کیست او استاد سلمان، حضرت عیسامسیحِ نسلِ عمران، ابروانش رعد، نام دیگرش طوفان، یل میدان، امیر مومنان، شاه غدیر، آقا ولی فکر فقیر، عرشِ خدا روی حصیر، این شعر را در وصف او آورده اند آری: "علیٌ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه، وَصی المصطفی حقّاً، امامُ الانسِ و الجِنَّه" و باز آورده‌اند این را، قلم مست و دلم مست و نفس مست و شده شاعر سراپا مست و قالب را شکست و بی خیالِ هرچه هست و شد در این مدحیّه گم، این شعر را نام علی کرده‌ست خُم،اینبار میگویم به نقل از شافعی، مردم: "لو أنَّ المرتضی أبدی محلَّه لَصارَ النّاسُ طُرّا سُجَّدا له و مات الشافعیُ لیسَ یدری علیٌ ربّه أم ربُّه الله" شعر هم دیوانه ی نامش شده، معلوم نیست چند ساعت یاعلی گفته ست میثم روی دار با همای رحمت این ایّام دارم عالمی منکه سرمستم هنوز
. بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی روح علی جان‌علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌ و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خوار درت خوار شد حب تو میزان شد و‌ معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغصت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. .
. برای جنت و دوزخ نمی کنم اصرار بهشت بی تو عذابی ست تحت الانهار مسیح زنده کند مرده را ،تعجب نیست!! چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد خدایی تو ازین رو نمی شود انکار بیا نشان بده تا خصم زهره آب کند شتاب تیغ خودت را به لحظه ی پیکار چگونه؟ کَنده ای آن درب خیبری را که در استواری خود کم ندارد از دیوار کسی که منکر اعجاز رد شمس تو شد چه ساده رد شده از این مقوله ی دشوار چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار کمی غبار نجف را به عاشقان برسان که در هوای تو باشد جنون مان بسیار شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها تقیّه کردم و گفتم نمی کنم تکرار به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار ز شیرِ پاک گرفتم زَر ولایت را به اختیار کشیدی مرا درین اجبار بیا و خرده کلاف مرا بخر اقا که شرمگین نشود عاشقت سر بازار به روی دارِعلی رند گونه باید رفت شبیه اشک پر از شوق میثم تمار تولدِ منِ دیوانه لحظه ی مرگ است فمن یمت یرنی علتی برین گفتار .
ای بهترین جواهر و ای دُر در صدف ای رازق عوالم و ای ساکن نجف می آید عطر شال تو هر دفعه از جنان خورشید در مدار زند چنگ و ماه دَف بگذار تا ملائکه حسرت به دل شوند جامی بریز باز برایم بدون صف جبریل تا به سوی تو سجاده را کشید کَروبیانِ عرش معلی زدند کف بگذار تا به رقص در آییم روی دار مارا بِکِش چو میثم تمار در کَنف عیسی مسیح شد چو دم یاعلی گرفت موسی کلیم شد چو شنید از تو لا تخف شأن خدایی تو که مارا به شک کشید نشناختند لات و هبل های معترف از قوم زور و زر به اباذر بسنده کن خانه نشین مشو سر یک مشت بی طرف شاهان بدون عشق تو محکوم ذلتند خیل غلام های تو هستند با شرف هم بازی یتیم شدی گرچه مصطفی مبهوت جایگاه تو گردید آن طرف انگور در ضریح تو کهنه شراب ماست زیرا در آفتاب جمال تو دیده تف شرمنده ایم ازین که نداریم تحفه ای شرمنده ایم ازین که گرفتیم جان به کف بر تار و پود وصله روی لباس تو بستیم ما دخیل خود ای شاه لوکشف دارم هوای صحن تو در مشهد الرضا هستم کنار پنجره فولاد در نجف «در بارگاه قدس که جای ملال نیست» گاهی به گریه آمده ام گاه باشعف مارا کشید عشق تو در کشتی حسین برعکس نوح و قصه ی فرزند ناخلف کردم بهشت بی تو تصور برای خود دیدم جهنمی ست که دارد می و علف ما با غمت انیس نماندیم بی دلیل از راه تو عبور نکردیم بی هدف یک لحظه دیدن تو دم مرگ ای عزیز بی شک کُند تلافی عمری که شد تلف در حسرت نگاه تو خوابم نمی رود اَمْسَیتُ فی اَمانُکَ یا شَحْنه ی نَجَفْ
تب و تابی که در حیرت فروشم، «مُفت مژگانش!» گران‌سنگ است هر زخمی که دید آئینه، ارزانش من از «شرم غلاف» و «لاف شرم»، آشفته می مانم که پشت و روی تیغش را ببوسم جای دستانش! ضریحش گر نگیرد دستِ نومیدم، نمی‌دانم کدام امّید خواهد داد دستم را به دامانش...!؟ مزارش را شریف آیا به ظنِّ خود نمی‌خوانند!؟ ببین که تا کجاها پر کشیدند اهلِ افغانش به قیل و قالی از پائین به بالا می‌رود نرخی... شود فرّاش قبر حضرت سلمان، سُلیمانش! تعارف گر کند چشمش به دمنوشِ غزل، ای دل! سرم را بشکن و چون توبه نشکن نرخ فنجانش به «ارث» و «مالکیّت» شبهه می‌شد گر نمی‌چرخید کلید خانه‌ی الله در دستِ نیاکانش! موذن‌زاده در فردوس از قلبِ سلیم خود کند تعلیمِ موسیقی به لالان و بلالانش عمویی شیرکُش دارد... اُحُد گردد فدای او! برادرزاده‌ای دارد... که اهل کوفه، قربانش! کمی از رحمتش بیرون زده از چاکِ عقلِ ما و گرنه در تبِ محشر، پناهنده‌ست شیطانش گدای سرچراغی‌های بازار نجف گشتم کشیدم منّت سود از ترازوهای میزانش اگر دلشوره‌ی کرب و بلا بر شیعیان رزق است ستاره می‌چکد شب‌های روضه، از نمکدانش به پابوسِ نجف، خورشید اگر هر روز می‌آید سرِ صبحی، اجازه گیرد از «شاهِ خراسانش» «علی» فرقی ندارد با «علی»! «آئینه»، «آئینه» ست! نجف، مشهد شود در حیرتِ آئینه گردانش به هنگام ورودش، آمده با اشک، باورکن! هر آن زائر که دیدی ساعت برگشت، خندانش سپرده کوله‌بار حاجتش را دستِ شاه و بعد سبک‌بارانه بر می‌گردد امشب سمتِ اُستانش... چقدر ایرانیان مانوس با سلطان خود هستند...! خدا از ما نگیرد...! چون که ایران است و سلطانش...! 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
ازل بود ابتدا بود و یکی بود و همان یک هم خدا بود و خدا بود و نه ارض و نه سما بود و نه حرف از ماسوا بود و فقط یک کبریا بود و خدا تنهای تنها بود زمانی نه مکانی نه کران و بیکرانی نه زمین و آسمان و کهکشانی نه نهانی نه عیانی نه نشان‌و بی نشانی نه نه پیدا و نه پنهانی نه انسانی نه حیوانی نه بارانی نه توفانی ازل پنهان و نامعلوم ابد که همچنان گنگ است و نامفهوم جهان یکریز ظلمت بود و وحشت بود آری هرچه بود آن روز غربت بود خدا نیت نمود آغاز خلقت را مهیا کرد اسباب هدایت را و‌نوری از دل نوری و نوری از پی نوری و اینسان چارده نور آفرید اول خدا شور آفرید اول و عالم را به نور خویش روشن کرد و مقصد را معین کرد بماند قصه خلقت بماند ماجرای سجده بر آدم چه آمد بر بشر تا حضرت خاتم بماند قصه نوح و خلیل و‌ موسی و عیسی بماند مکه و بطحا بماند لیلة الاسری شب معراج آن بالا که حی عالی اعلا مطابق با حدیث قدسی لولاک برای خلقت افلاک از اول یک هدف دارد چه دُری در صدف دارد به خلقت یک علی دارد که بر عالم شرف دارد خدا هم بارگاهی در نجف دارد علی بوده علی از ابتدا بوده خدا بوده؟ نه اما ناخدا بوده بزرگ ماسوا بوده قدر بوده قضا بوده نه از ایزد جدا بوده نه با ایزد دوتا بوده دم قالو بلی بوده به آدم آشنا بوده کنار نوح در کشتی علی خود رهنما بوده علی نور هدی بوده در آتش با خلیل الله مشغول دعا بوده علی بوده اگر اعجاز موسی در عصا بوده علی گفته اگر عیسی نفسهایش شفا بوده علی با مصطفی بوده شب بعثت علی هم گوشه غار حرا بوده علی حصن حصین است و علی یعثوب دین است و علی نور مبین است و امیرالمومنین است و‌امام المتقین است و علی میزان علی قرآن علی فرقان علی ایمان علی جان و علی جانان علی روح‌ و علی ریحان علی لولوء علی مرجان چه میگویم من شاعر زبان در مدح او قاصر علی اول علی آخر علی باطن علی ظاهر علی قادر علی قاهر علی صابر علی شاکر علی ناصر محب مرتضی مومن بداندیش علی کافر به یک شب در چهل منزل علی حاضر علی ناظر زمین با اوست سرسبز و زمین بی علی بایر به هر شکل و به هر قالب به هر سمتی به هر جانب اگر تاجر اگر کاسب اگر مغلوب اگر غالب بگو با حاضر و غائب شده بر انس و جن واجب اطاعت از علی بن ابیطالب علی با ما از اقیانوس می گوید شب تاریک از فانوس می گوید اگر زشتیم از طاووس می گوید علی از قلبهای ساده و‌ مانوس می گوید علی از ظلم از بیداد دقیانوس می گوید علی از غیرت از عفت علی از ارزش ناموس می گوید سلونی گفته و‌ ملموس می گوید چه با افسوس می گوید سند دارم علی از حکمت فریادهای زخمی ناقوس می گوید ؛ سبحان الله حقا حقا ، إن المولی صمد یبقی ، یحلم عنا رفقا رفقا ، حقا حقا صدقا صدقا ، یا مولانا لاتهلکنا و تدارکنا واستخدمنا ، قد جرأنا عفوک عنا ، إن الدنیا قد غرتنا واستغوتنا ، یابن الدنیا مهلا مهلا ، یابن الدنیا دقا دقا ، یابن الدنیا جنعا جمعا ، ما من یوم یمضی عنا ، الا یهوی منا رکنا ، تفنی الدنیا قرنا قرنا ، کلا موتا کلا دفنا ، یابن الدنیا مهلا مهلا ، إن المولا قد انذرنا مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran للهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
عشق تو با فن اول به زمینم زده است تیر چشمان تو این بار، به دینم زده است مُهر نام تو که خورده به سجلّ دل من سندی بر سخن آینه بینم زده است حسرتی داشت نگاهم که بیفتد به رهت حیف، مژگان سیاهت به کمینم زده است قنبر از شوق غلامی غلامان درت بوسه ای بر قدم خاک نشینم زده است من گرفتار علی، عشق گرفتار من است از همان کودکی ام دست علی یار من است در می آید به خدا بهر علی جان نجف فخر دارد به جنان پرده ی ایوان نجف بنویسید به موسی که پس از عمری هجر مرشدت خضر شده واله و حیران نجف بی جهت نیست شده از ازلِ بودن خویش هرچه جبریل امین، دست به دامان نجف چشم من واشد و با کعبه طوافم دادند ... دور تا دور سر حضرت سلطان نجف علی آمد که قدم تا به فلک بردارد او که پیش قدمش کعبه ترک بردارد آمده آنکه خودش دلبر و دلدار شده یار سلمان، نفس میثم تمار شده آمده آنکه به شال کمرش با یاقوت نام زهرا و نبی، نام خدا کارشده آمده آنکه ز اعجاز نگاهش فی الفور ملک الموت سراسیمه و احضار شده اول راهم و محکوم شدم من به شکست ترس دارم که بگویند علی اللهی است وصله ی کفش علی مُلک سلیمان ساز است نفس نوکر این خانه مسلمان ساز است آمده یوسف سرگشته در این بیت عتیق کرم شاه زیاد است و نگهبان ساز است حکمت نقطه ی با، در کنف بسم الله کرده روشن که علی عالم قرآن ساز است هل اتی جای خودش، ناطق قرآن خداست به خدا چشم علی محشر و میزان ساز است او کرم کرده به ما و همه کوتاهی ها بیخودی نیست جنون علی اللهی ها مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran للهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran للهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸