طی عملیات تفحص،در منطقه چیلات پیکر دو شهید پیدا شد...
یکی ازین شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود...
لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را که لای پتو بود بر دامن داشت.
معلوم بود که شهید دراز کش مجروح بوده است
هر دو پلاک داشتند
پلاکها را دیدیم که پشت سر هم است
555_556
فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.
معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند با هم میرفتند پلاک می گرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر
دیدیم آن شهیدی که نشسته است #پدر است و آن شهید دراز کش #پسر...
قصه ی آشنای حسین و علی اکبر😭
شهیدِ پدر #سید_ابراهیم_اسماعیل_زاده_موسوی
و #سید_حسین_پسر
اهل روستای باقرتنگه بابلسر
کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردیم....
.
#علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ترحیم_خوانی
#جوان #پسر #فرزند
یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
یا که بردید به تشییع، پدر را نبرید
پدری داغ جوان دید ملامت نکنید
روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید
چونرمق نیست تکانی بدهد پایش را
پس بگیرید همه زیر بغل هایش را
نکند ناله که زد طبل برایش بزنید
جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید
آی مردم جگر سینه زنان غم دارد
غم سنگین شب هشت محرم دارد
غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید
ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..
ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟
پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی
خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
نیستی و همه دشت، پیمبر شده است
زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا
گرگ ها چنگ به روی تو کشیدند چرا
داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت
تشنه بودی، پدر تشنه تو آب نداشت
قوت چشم تر من، کمرم را نشکن
حرمت ریش من و اهل حرم را نشکن
نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد
جان به لب های تو ای محتضر آسان برسد
مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن
رشته رشته شده ای مثل عبای تن من
آیه ها چیده شد افسوس که کوثر نشده
نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده
زخم های تنت از موی سرت بیشتر است
بردن پیکر تو کارهزاران نفر است
چشم زد قامت طوبای تورا چشم حسود
پای جسم تو می افتادم اگر عمه نبود
سیدپوریا هاشمی ✍
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم محرم
.___________________________
.
#حکایت
#پدر
#پسر
#اصل
#ریشه
🔻حکایت انسان با اصل و ریشه
✍رانندۂ کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطعشده بر پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند. بعد از اینکه مسافتی را طی کرد به ناگاه در مسیر جادۂ جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، لبهٔ سپر کامیون به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد و از این تصادف تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند.
🔸 رانندۂ کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه توانست صد درخت بیریشه را جابجا و واژگون کند.
🔸همیشه سعی کن ریشهٔ خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه میارزد به صد انسان بیریشه!! و تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه برای تو بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بیریشه است. یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت میکند.