eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. آقا سلام ماه محرم شروع شد باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد آقا سلام تحفه اشکی به من دهید ماه گدایی من و چشمم شروع شد یادم نرفته است نگاه شما به ما از گریه‌های ماه محرم شروع شد قد قامت‌الحسین که تشنه شهید شد شد قامت‌العزا غم عالم شروع شد ده روز اعتکاف دو چشمم برایتان در روضه مثل مسجد اعظم شروع شد هاجر به پای روضه اصغر نشسته است تا این که جوشش زمزم شروع شد آقا سلام نیت گریه نموده‌ام شیرین‌ترین عبادت ما هم شروع شد ✍️ .
. درخیمه‌ی‌حسین‌نشستن‌فضیلت‌است اینجـانفس‌کشیدنت‌اصلاًعبادت‌است درروضه‌ای‌که‌حضرت‌ِزهراست‌بانی‌اَش یک‌یاحسین‌هم‌که‌بگویی‌غنیمت‌است چون مجلس‌عزاست‌همان«قُبّةُ‌الحُسَین» پس‌ اَجر نوکریِ تو مثل زیارت‌است شُکرِ خدای عزّ وجل را بجا بیار عُمر‌ تو‌ ای‌رفیق،اگر وقف‌ِهیئت‌است نسبت‌به‌روضه‌دَغدَغه‌داری اگر هنوز این‌حالتت؛نشانه‌ی‌عشق‌ومُودّت‌است هرچند روضه فرصتِ عرض‌نیاز توست ((درحضرت‌کریم‌تمنّاچه‌حاجت‌است؟)) گریه‌کن حسین جزایش به روز حشر همسایگی فاطمه در باغ جنّت است قول‌‌ِپیمبر است‌که‌از‌کُشتن‌ِ‌حُسین در قلب مؤمنان حقیقی حرارت‌است آن‌هم حرارتی‌‌ که‌ به‌ سردی کشیدنش حتّی بعید بعد قیامِ قیامت است توفیقِ آمدن به عزاخانه‌ی حُسین ربطی‌به‌همّت‌تو ندارد به‌دعوت‌است گُفتند می‌کُشیم‌ به‌ بُغض‌ علی‌تورا پس او شهید غربت شاه ولایت‌است درحال‌ِسجده است برآن رَمل‌های داغ با‌یک اشاره‌می‌گذرم چون‌مُصیبت‌است زینب‌رسیده‌است‌ولی‌در‌چه‌ساعتی! حالا که‌پای‌شمر روی‌جسم‌حضرت‌است... ((یٰامُولاتي،یٰافاطِمَةُأَغیثیٖني))
. ۱۴۰۲ ☑️بند اول مسلمم و غریب این دیارم غیر خدا کسی رو من ندارم لحظه ی آخره با چشم خیسم اسم تو رو به روی لب میارم مردم این شهر ندارن حیایی معروفن اهل شهر به بی وفایی نقشه کشیدن واسه ی کشتنت داره سرِ تو اینجا ماجرایی مردم کوفه بی حیا و پستن توو بی وفایی همه شون یه دستن با دست بیعتی که داده بودن با سنگاشون دندونم شکستن حسین حسین حسین حسین جان ☑️بند دوم این کوفیا خیلی دادن عذابم تشنه بودم حتی ندادن آبم اونایی که نامه نوشته بودن با سنگ دادن تو کوچه ها جوابم چشمای من از غم تو پر آبه از غم غربتت توو اضطرابه حرمله داره توی این شهر برا علیِ اصغره ربابه تو سرشون دارن هزار تا فتنه تو بازاراشون پرِ تیر و دشنه ترسم اینم سر تو رو بِبُرن به زیر تیغا با لبای تشنه حسین حسین حسین حسین جان ☑️بند سوم تا وقت داری کوفه نیا و برگرد می شنوی تو اگه صدامو برگرد گوش بده ای پسر عمو میشنوی بغض صدای گریه هامو برگرد سرم جدا بشه فدای سرت اصلا فدای علیِ اصغرت آخرشم بی یار میشی میدونم لشکر کوفه میریزن روو سرت سرم جدا بشه فدای سرت اصلا فدای دختره مضطرت سرم فدای رینب صبور و فدای چشم خیس آب آورت حسین حسین حسین حسین جان ☑️بندچهارم با دو تا چشم غرق خون و تارم میگه نیا ای همه ی قرارم ببین پسر عمو حالم خرابه برای غربتت دارم میبارم می ترسم آخرش تو نیمه جون شی‌‌ از روی مرکبت تو سر نگون شی می ترسم آخرش رو خاک صحرا بیفتی عریون و تو غرق خون شی می ترسم اینجا بدنت رها شه سهم تن تو تنها بوریا شه‌ می ترسم آخرش یه روزی زینب«س» هم سفر خولیه بی حیا شه‌ ✍️ ✍️ .👇
4_5886564085771813258.mp3
3.31M
ـــــــــــــــــــــــ علی جون ببین اومده در کناره تو بابات علی جون ببین می زنه بوسه بر روی زحمات علی جون وا کن این دم آخریه تو چشمات علی جون غم من رو این قوم ندیدن با تیرو‍‌‌ با نیزه تن تو دریدن روی خاک تورو پیشه چشمام کشیدن عزیزم علی جان علی جان علی جان ــــــــــــــــــــــ علی جون میبینی چه داغی نشسته روسینم علی جون تنت رو دارم نا‌ مرتب می بینم علی جون تو رو تو عبام من به سختی می‌چینم علی جون عزیزم پس ازتو دیگه من بریدم ببین که زیره باز غصت‌ خمیدم می بینی چجوری کنارت رسیدم علی جان علی جان علی جان ــــــــــــــــــــــــــــــــ می بینی می بوسم با گریه چشای تره تو علی جون چی اوردن این لشکر پست سره تو علی جون شده خاک صحرا پر از پیکره تو علی جون چقدرنا منظم شدی تو علی جون زیرنیزه ها گم شدی تو علی جون چرا انقده کم شدی تو علی جان علی جان علی جان ـــــــــــــــــــــــــــ شعر ـکاری مشترک ـ دلجو
. ۱۴۰۲ ☑️بند اول دلشوره افتاده به جونم اینجا دست خودم نیست پریشونم اینجا می دونم اینجا آخره مسیره واسه همینه نگرونم اینجا قربون چشمای ترت برادر حرفی بزن با خواهرت برادر تا وقت دارم بزار عمل کنم من وصیتای مادرت برادر حس بدی دارم برادر اینجا می بینه داغ تو رو خواهر اینجا چند روز بعد تو قتلگاه می بینم غرق به خون میشی تو بی سر اینجا ☑️بند دوم بعد تو زندگی برام بی معناس بعد تو دیده هام شبیه دریاس دلشوره افتاده به جونه زینب «س» آخره دنیا که میگن همینجاس کنار من بیا بشین برادر غصه رو تو چشام ببین برادر بوی جدایی میده خاک این دشت خیمه نزن تو این زمین برادر لحظه های خوشی ما سر شده غصه تو قلبم چند برابر شده حس عجیبی دارم اینجا حسین معلومه که روزای آخر شده حسین حسین حسین جان ☑️بند سوم ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا هر کی می بینی نارفیقه اینجا توو دستای لشگر کوفی داداش نیزه و تیرو‌ سنگ و تیغه اینجا اشکای چشم من شده یه دریا میترسم از گرگای بین صحرا دلواپسم خیلی برا رقیه ت خار مغیلون داره خاکه اینجا اینجا صدای همهه زیاده صدای زنگ قافله زیاده دلواپسه رباب و اصغرم من اینجا شبیه حرمله زیاده حسین حسین حسین جان ☑️بند چهارم خواب زمان بچه گیم یادته گریه میکردم از قدیم یادته نگو قراره اینجا تعبیر بشه تنت میشه ذبح عظیم یادته خواب میدیدم تن تو نیزه زاره از بدنت بارون خون میباره میکشنت پیش چشام برادر با لب تشنه با گلوی پاره کاشکی تو رو به زیر پا نبینم سره تو رو رو نیزه ها نبینم لال بشم و یه روز خدانکرده سر تو توو تشت طلا نبینم حسین حسین حسین جان _______________ ✍️ .✍️ 👇
. ۱۴۰۲ ☑️بند اول دلم میخواد مثل گذشته ها شم دلم میخواد تو آغوش تو باشم به جای داداش علی اکبرم من چرا باید همسفر بدا شم‌ کاشکی بازم آغوشت و وا کنی تو بغلت بازم من و جا کنی دست من و بگیری توی دستت هر کی باهام بده تو دعوا کنی به کی بگم قصه ی غصه مو من رو شونه ی کی بزارم غمو‌ من به کی نشون بدم روی کبودو به کی بگم آخه یه بچه مو من بابا حسین بابا حسین مظلوم ☑️بند دوم بعد تو من ی روز خوش ندیدم رو شونه هام بار غمو‌ کشیدم بعد تو از زجر و سنان و‌خولی حرفای خیلی خیلی بد شنیدم‌ اندازه ی زخم سره تو بابا سیلی زدن به دختره تو بابا با این روی کبودو قامته خم شدم شبیه مادره تو بابا نخوابیدم بعد تو قدر کافی وجود من خیلی شده اضافی کاش دوباره رو زانوهات بشینم تو هم موی دختر تو ببافی بابا حسین بابا حسین مظلوم ☑️بند سوم شبای این خرابه خشک وسرده دله پر از غمم اسیره درده بیا ببین دیگه دارم میمیرم اجل داره دور سرم میگرده دوری تو امونم و بریده قدم شبیه عمه جون خمیده نبودی که ببینی زجر نامرد چجوری موی سوختم و کشیده چرا سر تو غرقه خاک و خونه روی لب تو جای خیزرونه شنیدم از یکی میگفت بابایی انگشت تو توو دست ساروونه عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شبه یلدا شده ✍️ ✍️ .👇
YEKNET.IR - vahed 1 - hafteghi - 1400.09.10 - salahshoor.mp3
1.83M
🍃در حسینیه ی تو برگ براتم دادند 🍃وسط سینه زنی بود نجاتم دادند 🎤 در حسینیه تو برگ براتم دادند وسط سینه زنی بود نجاتم دادند مرده ای بیش نبودم که به دستور شما تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع) رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند رو گرفتی که نبینی عرق سائل را با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند با همین قطره اشکی که ندارم آقا سیئه دادم و سیل حسناتم دادند نام تو زینت دنیاست اباعبدالله نمک زندگی ماست اباعبدالله من غم و مهر حسین شیر از مادر گرفت روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشامِ جان زدم یک قطره از عِطرِ حسین سبقت از عود و گلاب و نافع و عنبر گرفتم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی اب فرات ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
. ۱۴۰۲ ☑️بند اول برای تو دو شیر نر اوردم دو شیر نر دوتا قمر آوردم اگه که نیستم کنارت. تو میدون جای خودم دوتا پسر آوردم خون علی جاریه تو رگاشون شهادته آرزویی براشون منتظرن بدی تو اذن میدون می بینی التماس و گریه هاشون دوتایی شون سلاله ی حیدرن شیر غیور و مرد و جنگاورن کم سن و سالَن ولی ای برادر شاگردای خوب علی اکبرن ☑️بند دوم غصه نخور فدا سرت من هستم خلوت شده دورو برت من هستم خون علی جاریه تو رگامو به جای کل لشگرت من هستم نذار بمونه خواهره تو دلخون بزار تا بچه هام برن به میدون بزار برن هدیه های خواهرت بشن فدای دایی شون دوتاشون منت بزار روی سرم برادر اینه تمومه ارزوی خواهر که هستی به پای تو بریزم بشن توو راه تو شهید بی سر ☑️بند سوم من از توو خیمه داغتونو دیدم توو خیمه از داغه شما خمیدم وقتی که افتادین روو خاکه مقتل صدای ناله هاتون و شنیدم دیدم برادرو با حاله مضطر می خندیدن به داغ اون یه لشکر حرومیا کف میزدن واویلا وقتی جلو چشاش زدید بال و پر اتیش گرفت دلم با آه وحسرت خیلی دلم میسوخت همونجا واسه ت نیومدم کنار نعش طفلام تا نکشی از خواهرت خجالت 💠💠1⃣3⃣2⃣4⃣💠💠
. |⇦•بی بی، سلام .... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━────── السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمِّ السِّبْطَین الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ،.السَّلامُ عَلَيْكِ یَا فاطِمَةُ الزَّهْراء... بی بی سلام، ماه محرم شروع شد بازاین چه شورش است و چه ماتم شروع شد شکست عهد من و گفت: هر چه بود گذشت به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت سر زهرا رو به دامن گرفت...صدا زد: "یا فاطِمَه! يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ..فَلَم تُکَلِّمُه"جوابش رو نداد...چشا رو باز نکرد..."یا بِنتَ مَن حَمَلَ الزَّکاتْ بِطَرفِی الرِّدائه،فَلَمْ تُکَلِّمُه..."جواب نداد...یه وقت صدا زد:"یا فاطِمَه! کَلِّمینی؛فَأَنا اِبنُ عَمِّکَ علی..."من علیِ مظلومم..." فَفَتَحَت عَینَیها.."چشما رو باز کرد..."وَ بَکَت وَ بَکی..." *مدینه ،بعضی حاجی ها گریه می کردند،این جور می گفتند:مادر! اگه پا روی قبرت گذاشتم و نفهمیدم،من رو ببخش...اگه دارم مدینه راه میرم، پا روی تربتت میگذارم،بی ادبی میشه،من رو ببخش...* زهرای من! خورشیدِ خانه ی من! بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت... *یه وقت بچه هاش رو صدا کرد،گفت بلند بشید،الان مردم مدینه بیدار میشن...این دو سه تا بچه دور و برش می دویدند... اومد وارد کوچه بنی هاشم شد... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. باز محرم شد باز دلم غرق عزاو سوزو ماتم شد باز محرم شد باز چشام از داغه تو پر اشک و پر نم شد شور عشقه تو شیرینه خیلی به دلها می شینه ارباب تو قیامت هم گریه واسم تنها برگ زرینه. ارباب هر چی می خواهی بگیر از من اما سوز و آهم. و نگیر گریه این تنها سلاحم رو نگیر ای پناهه من پناهم. رو نگیر ارباب حسین روزیه من کن بازم تا بشینم توی بزم ماتمت تا بپوشم رخت مشکیه غمت تا بشم زنده دوباره از دمت ارباب حسین تو رگای ما باز دوباره خون غیرت داره می جوشه کوچه های ما از غمت داره دوباره مشکی می پوشه. خونه های ما باز داره می شه مُهَیّای عزای تو آرزومونه اربعین باشیم تو راهه کربلای تو. اذن پیرهن مشکی مو می گیرم از مادر تو فاطمه واسه زخمام تنها گریه مَرحمه چشمام از داغه غمه تو پر نمه. ارباب حسین منتظر هستم یه سال برسه ماهه عزای تو حسین بشینم تو روضه های تو حسین شاملم شه تا دعای تو حسین ارباب حسین باز پیرهن مشکی باز دوباره اشک و آه و ناله هق هق باز پیرهن مشکی کاش بشه میون روضه هات کنم من دق از غم دوریت نوکر تون خیلی بد حاله تو میدونی از غم دوریت شده کار من همه اش ناله تو میدونی یا حسین ارباب من نیم نگاه تو بسه ای دلبرم آرزومه جون بدم کنج حرم وقتی میذارم روی شش گوش سَرَم مولای من یا حسین ارباب من من گدا و هستی تو شاه کَرَم جز در خونه ات کجا دارم برم برندار دستت رو از روی سرم مولای من آقام آقام یا حسین ✍️ ✍️ 👇👇
Shab01Moharram1401[01].mp3
6.88M
|⇦•بی بی، سلام .... #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده محرم ۱۴۰۱به نفس حاج‌میثم‌مطیعی
. |⇦•ماه محرم‌ اومد... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سیدرضا نریمانی ●━━━━━━─────── ماه‌ محرم اومد قراره قلب زارم اومد، چه شوری باز تو عالم اومد! دوای هر چی دردم اومد… دعوتیه امسالم دارم بازم به خود میبالم، که فاطمه منو دعوت کرد خوشا به حالم! ممنونم ازت که دوباره منو توی روضه آوردی، شرمندتونم چقدَر تو یه ساله تو غصمو خوردی… راستی بی بی ممنون که منو تو کربلا بردی، همه زندگیمو تو دادی منو دست هیچکس ندادی! قیامت که چشم انتظارم، همونجا بکن از ما یادی «امون ای دل از این غریبی» سیاه زدیم شهرارو بیا ببین چشه دریارو، دم ورودی هیئت ها دیدیم همه بی بی زهرارو… نفس تو سینه حبسه دیگه فراق و دوری بسه، خدا میدونه آقا جونم برام یه نعمته این غصه! تو عرش خدا زده میشه یه پرچم خونی دوباره، پیراهنیه یادگاری اون قوم نیزه داره زینب اونو برا سوغاتی، توی مدینه میاره! همون که تو گودال تنش بود کار دستای مادرش بود! همونم دیگه رفت به غارت ولی دنبالش خواهرش بود… «امون ای دل از این غریبی» «حسین جانم حسین جانم حسین جانم» حسین آقا حسین مولا حسین تا به ابد پرچم تو بالا ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•باید از سر بشنوی ... و توسل به باب الحوائج حصرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین.. بشنو از نِی ناله هایی سوخته ماجرای نینوایی سوخته بشنو از نی رسمِ خاکستر شدن همسفر با یک گلِ پرپر شدن باید از نو بنگری در کارِ نِی باید از سَر بشنوی اسرارِ نِی آه، یارب نِی کجا و سر کجا؟ ای خدا حنجر کجا خنجر کجا؟ بر سر نِی زلف او دل می برد تا خدا منزل به منزل می برد تا قیامت دلربایی می کند سالکان را رهنمایی می کند برلبش آیاتِ قرآن کریم هر خَم مویش صِراطُ المُستَقیم شست و شو کن دیده و دل را به اشک نیست ره در این حرم الّا به اشک *شب اولِ محرم بیا به چشات التماس کن؛بگو یه عمری من به حرف شما گوش کردم،هر صحنه حرامی رو دیدم..امشب شما بیاید به حرف من گوش کنید.ای خدا به خون قلب اباعبدالله:الهی العفو....* گوش کن این بانگ هَلْ مِنْ ناصِر است بار بربندد هر آن کس حاضر است من که می دانم می آید پیکِ تو می دمد از هر رگم لبیکِ تو من که می دانم مرا هم می خری می بری تا کربلایت، می بری... یک نگاهِ تو شهیدم می کند گر شَقی باشم سعیدم می کند *سفیر امام حسین آمد کوفه راوی نوشته از مسجد کوفه بیرون آمد یه نگاه به پشت سرش کرد،دیدکسی نیست..."فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ" همین جور سرگردان تو این کوچه ها می چرخید."لایَدری أیْنَ یَتَوجَّه..."نمی دونست باید کجا بره... مسلم باب امام حسینه.یکی از ویژگی های مسلم اینه که گریه کنِ امام حسینه... در اوج سختی،در اوج خطر گریه کنِ امام حسینه یکی بهش گفت:مسلم گریه نکن گفت:ملعون! "واللهِ ما بِنَفْسی بَکَیتُ"من برای خودم گریه نمی کنم. "وَ لَا لَهَا مِنَ القَتْلِ أرْثِي" من برای خودم مرثیه نمیخونم..."وَ لَکِن أبکِی لِلحُسَینِ وَ آلِ الحُسَینِ"من دارم برای حسین گریه می کنم. "وَ لَکِن أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ"من دارم برای خانواده و دخترها و زن ها و اهل حرمی که دارند میان سمت کوفه گریه می کنم. مسلم ابن عقیل از بالای دارُالاماره بر روی زمین افتاد. اندکی گذشت...راوی میگه:نگاه می کردم به حسین بن علی؛وقایع رو می نوشت این جمله رو برکاغذ جاری کرد" وَبقِیَ الحُسَینُ فَردًا وَحیِدًا"میگه دیدم حسین تنهایِ تنها شد میدونی چی کار کرد؟"فنَظَرَ یمیناً و شِمالا" یه نگاهی به راست وچپ کرد "فَلَمْ یرَی مِنْ أصحابِه اَحَداً»دیگه کسی رو ندید.اینجا شروع کرد صدا زدن... "یا مسلمَ بنَ عقیل...یا هانی بنَ عُروه...یا حبیب بنَ مَظاهر..."دونه دونه همه رو صدا کرد بعد فرمود:"فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرام"از این خواب ابدی بلند شید.، "وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ"مگه نمی بینید دارند به خیمه های من نگاه می کنند؟صدای غریبی اینجا بلند کرد"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّنی"راوی میگه هر چی دور و برم رو نگاه کردم صدایی از لشگر عمرسعد بلند نشد...کسی نگفت من یاریت می کنم...یه وقت شنیدم یه صدا از پشتِ سرش شنیده شد..."فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ وَ الْبُکاء"زن ها شروع کردند داد زدن دخترا شروع کردند گریه کردن... 』 ــــــــــــــــــ. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Shab01Moharram1401[02].mp3
12.62M
|⇦•باید از سر بشنوی.... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی
Shab02Moharram1401[01].mp3
15.8M
|⇦•شاید امسال به این بادیه.. و توسل ویژهٔ ورود خاندان آلُ الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی