eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
4_730692297758343286.mp3
6.43M
. . 📋 هیئتی ها همه میشن فدا حسین کربلایی سید رضا نریمانی هیئتی‌ها همه میدن ، جونشونو برا حسین ای که فدای مادرت ، تموم مادرا حسین آخرش عاشقت شدم، اول ماجرا حسین کاشکی بیفته این شبا ، گذرت این ورا حسین بی تو که باشم ، دل میگیره غم دلهره‌ی محشر دارم من چجوری از ، نوکری تو آخه آقا، دست بردارم سر فدای تو ، حیفه که فقط نذرت همین یک سر دارم ‌"ذبیح العطشان، حسین" شبای اشک و روضه و ، نطق منو بده حسین این شبا سینه میزنیم ، فقط بخاطر حسین نوکر اگر نیاد حرم، بگو کجا بره حسین برابر هزار حجِ ، اجر مسافر حسین شوق حرمت ، توی سرمه چون یه دل راغب دارم من هنوزم از ، شیش گوشه‌ی تو خاطره‌ی جالب دارم زیر سایتم ، دنیا بدونه که منم یه صاحب دارم "ذبیح العطشان، حسین" داره میگرده کهکشون ، به روی محور حسین جن و ملک همه زدن ، زانو به محضر حسین فاطمه زد به سینمون ، مدال نوکر حسین مادری کرده واسمون ، خدایی مادر حسین شب تا به سحر ، هر کوی و گذر اسم تو رو بر لب دارم با نفس تو ، شیعه شدم و علقه به این مذهب دارم دار و ندارم ، هرچی که دارم از دعای زینب دارم "ذبیح العطشان، حسین" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🎤 علم تو دستاشه و حسین نگاش میکنه علی داره از نجف با فاطمه دعاش می کنه خدا به همرات علم رودوشت بازوبند حیدر به بازوت زهره دشمن میرزه هر بار گره میوفته تا به ابروت ابرو گره بزن ابوالفضل بزار هیبت حیدر و ببینند بکوب علم به روی خاک علمدار بذار ساقی لشکر رو ببینن میره لشکر یا ابوالفضل ای دلاور یا ابوالفضل ماه خیمه یا ابوالفضل پورحیدر یا ابوالفضل علم که برداره لشکرو به هم میزنه ببین که با طمطراق جلو حرم قدم میزنه عجب شکوهی عجب جلالی چه فرماندهی داره لشکر خیال زینب آسوده میشه تا وقتی باشه این دلاور امنیت حرم همیشه به یک نگاهش که برقراره غضب که میکنه میبینه دشمن چه جور با عجله پا به فرار میر لشکر یا ابوالفضل ای دلاور یا ابوالفضل ماه خیمه یا ابوالفضل پورحیدر یا ابوالفضل تو ای جناب ادب تو ای امیر عرب بگو تو با تن تنه دلاوری و حیدر نسب رجز به خون و بیا تو میدون زنده کن تو صفین و اینجا روح علی شاد وقتی رزمت تو روسفیدی پیش زهرا فدای خاله هاشمی تم تو که تومر که حماسه سازی ببر دستی به قبض تا بدونن برات این جنگ و تفریح و بازی میر لشکر یا ابوالفضل ای دلاور یا ابوالفضل ماه خیمه یا ابوالفضل پورحیدر یا ابوالفضل 👇
. ‍ تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی 2 مسافر شهر نبی پور مجتبایی (راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی کوکب شهرری و قبله تهران تویی)2 حضرت عبدالعظیم 6 تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی 2 مسافر شهر نبی پور مجتبایی راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی 2 کوکب شهرری و قبله تهران تویی حضرت عبدالعظیم 6 حریم پاکت به خدا دل ز همه برده 2 مهر محبت تو بر(سینه ی ما خورده)3 حریم پاکت به خدا دل ز همه برده مهر محبت تو بر (سینه ی ما خورده)3 حضرت عبدالعظیم 3 تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی 2 مسافر شهر نبی پور مجتبایی راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی 2 کوکب شهرری و قبله تهران تویی حضرت عبدالعظیم 6 توبه جای جدت حسن، صاحب حریمی ولی نعمت ملک ری ، سیدالکریمی (تویی تو تاج سرم ،خدای جود و کرم همسایگی با تو شد ،شفاعت محشرم)2 حضرت عبدالعظیم 5 فرش حریم با صفات ، بال جبرییل به ضریح مشکل گشات قلب ما دخیل اقا،(بخون ز اشک چشام،زلرزش هر صدا صله زدستت می خوام ،برات کرببلا)2 تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی 2 مسافر شهر نبی پور مجتبایی راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی 2 کوکب شهرری و قبله تهران تویی حضرت عبدالعظیم 6 (خدارو شکر کشور ما نور دوعین داره 2 حریم عشق توبرام(بوی حسین داره )3)2 حضرت عبدالعظیم 4 تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی 2 مسافر شهر نبی پور مجتبایی راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی 2 کوکب شهرری و قبله تهران تویی حضرت عبدالعظیم 6 حسن چشم تو روشن ..... .
. محبت من و تو ،سنگ امتحان همه است به كعبه ای که بر آن، سجده نُه فلک دارد دل من و دلِ تو ، درد مشترک دارد محبت من و تو سنگ امتحان همه است میان جنت و دوزخ خدا محک دارد کسی که حرمت ما را شکست می دانست که حرمت در این خانه را ملک دارد خدا کند که دلش را خدا بسوزاند کسی که از دل خونت دل خنک دارد بگیر پرده ز رو، ماه آسمانی من که این گرفتگی ات ریشه در فدک دارد فقط به آینه ی من نشسته گرد غمت ولی تو آینه ات، از سه جا ترک دارد به جز تو نیست گلی که نشان عشق مرا به روی ساقه و گلبرگ و شاخه، حک دارد غذا نمی خورد و گریه می کند زینب دوباره سفره امروزمان نمک دارد محسن عرب خالقی . ✨🌹 رشتــه های چــادر مـادر 🌹✨ ✪پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرماید: در قیامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت می‌شود و رشته‌های چادر او بر روی صراط باقی می‌ماند که یک سوی آن به دست زهرا و سوی دیگرش در عرصه قیامت است. ▣در این هنگام منادی پروردگار به خلائق که از اولین تا آخرین آنان بر صراط گرد آمده‌اند؛ ندا‌ می دهد: 【یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ】 ✾ای دوست‌داران فاطمه! به رشته‌های چادر او در آویزید. با این فرمان، جمع کثیری از آفریدگان که در شمار محبِّین حضرت زهرا سلام الله علیها هستند؛ ❉با تمسّک به رشته‌های چادر آن حضرت، داخل بهشت می‌شوند. 📚 تفسير الإمام العسكري، المنسوب الى الإمام العسكري صفحه ۴۳۴ .
. شعری تقدیم به ، ... تا ابد داغ غمت در دل ما خواهد بود بلبل طبع دلم نغمه سرا خواهد بود تو نه آنی که ز لوح دل ما محو شوی دائماً روح تو هم صحبت ما خواهد بود تا گل روی تو پژمرده شد از باد خزان بلبلان را همه شب شور و نوا خواهد بود آه از این درد جگر سوز که رخ داده به ما که برایش نه طبیب و نه دوا خواهد بود در غم و داغ تو ای روشنی دیده و دل گر شب و روز بنالیم روا خواهد بود قدر ایام حضورت که نمی دانستیم هر چه در هجر تو بینیم ،سزا خواهد بود گر چه دنیا به تنت پیراهنی کرد سفید لیک نام تو به صد قرن به پا خواهد بود چشم ، تو بستی و اینک دگر آسوده بخواب که تو را یار ، غریب الغربا خواهد بود بر سر مرقدت ای نوکرِ ارباب حسین ( ع ) هر شب جمعه به پا شورِ دعا خواهد بود .
. 📌شور حضرت اباالفضل ع و حضرت علی ع: ۹۹ بند اول: علم به دوش علم به دوش سقا عدو زمین گیر از خروشه سقا بهش میگن حیدر کرار وقتی توی میدون زره میپوشه سقا میزنه شمشیر دشمنه حیرون تیغ ابروهاش ضربه ی پنهون علم میکوبه زمین لشکری هراسون دشمن به زیر پاشه مثل برگ خزون غوغا به پا میکنه ضربه هاش تو میدون بند دوم: صف شکن و مرد نبرده عباس کارشونو یکسره کرده عباس پشت حسین گرمه به علمدارش مثل علی غیرتی مرده عباس یا علی گفت و بر عدو تازید روبروش لشکر مرگ خود می دید هر جا قدم میزاره پیروزه یقینن شیره با غضبه تو جنگای تن به تن هر چی فن رزمیه یادش داده حسن بند سوم: دست خدا حضرت کرار حیدر تو شجاعت همیشه معیار حیدر خیبرو کند با انگشتش از جا و تو میدونه دشمن اغیار حیدر با دم زهرا میشه آماده گردوخاکی شد مرهب افتاده با خشم علی عدو در حال فراره وقتی بدون زره رو دول دول سواره انگاری که عزرائیل تیغ ذوالفقاره 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[WWW.FOTROS.IR]Nohe-ImamHossein[54].mp3
5.78M
زمینه | علم به دوش... 📂 نوحه های امام حسین علیه السلام 🎤 بـا نـوای : حاج محمود کریمی 📌 هیئت رایة العباس (ع)
. دلی گره بزنیم به یادِ یار 🔴 درست می شود‼️ هستند افرادی که امام زمان علیه السلام نزد آنها می آید. مثل آسیّد کریم پینه دوز. صاحبخانه آسیّد کریم او را جواب کرد،جا گیرش نیامد،به همین خاطر صاحبخانه اثاثیۀاو را توی کوچه ریخت . آن موقع گل و برف و باران هم بود. ⭕️یکی از مواردی که امام زمان علیه السلام پیش آسیّد کریم می آید همین جا بود. امام زمان تشریف می آورند و می پرسند : «آسید کریم چیه؟چرا ناراحتی؟»آسید کریم عرض می کند:«آقا خودتان که می دانید، احتیاج به گفتن ندارد. صاحبخانه جواب کرده و شما خودتان می دانید.» 🌺حضرت علیه السلام می فرمایند: « اگر طالب ماهستی، باید این ها را تحمّل کنی . به خودت فشار نیاور، اعصابت را ناراحت نکن. این ناراحتی ها را تحمل کن. خانه نداشتن مصیبتی است. » وقتی حضرت این سخنان را می گویند، آسید کریم یک چیزی می گوید که ایشان تبسّم می کنند. 🔵👈 آسیّد کریم می گوید: « درست است ،ولی این مصیبت یک مصیبتی است که شما خانواده هم آن را نداشتید.» یعنی ائمه ما علیهم السلام هیچ کدام مستأجر نبودند. تمام ائمه خانۀ ملکی داشتند. تا آسیّد کریم این حرف را به علیه السلام می گوید، آقا یک لبخندی می زنند و می فرمایند: « درست می شود.» بعد هم رفقا همان خانه ای که از آن بیرونش کرده بودند را برای او می خرند. [ بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ،ص78 و 79] .
. که«مَن زارَ عَبدالعَظیم بِرِِی» که«مَن زارَ کَرب و بَلا»می دهد تو آن سرو بالا بلندی که عشق بدستت گُل« هَل اَتی »می دهد تو از نسل پاکان و پاکی تو راست و حق نور تقوا تو را می دهد محیط کریمانه ات سبز باد که گنج سعادت به ما می دهد جگر گوشه ی سبط پاک رسول که بوی خوش مجتبی می دهد کلید در گنج عزّت ، خدای به حکمت بدست شما می دهد سراج منیری و نور امید نگاهت به عالم ضیا می دهد هر آن کس که مهر تو دارد به دل کجا دل به راه خطا می دهد 🔸شاعر: ___________________________ 🔹
. 🔸روضه های شب جمعه 🔹شماره ۴ امام حسين عليه السلام زمانى كه كشته شد آب خواست ولى به او ندادند و با زبان تشنه كشته شد و نزد خدا رفت و خداوند او را از نوشيدنى بهشتى سيراب ساخت. او را آن چنان ، سر بُريدند و خانواده اش را به اسارت بردند و در حالى سرهايشان باز بود* با مَركب هاى بدون جهاز و پالان حركتشان دادند تا وارد دمشق شدند در حالى كه سرِ حسين عليه السلام ، در ميانشان بر بالاى نيزه بود . هرگاه يكى از آنان با ديدن سر مى گريست ، نگهبانان ، او را با تازيانه مى زدند . اهل ذمّه ، در بازار دمشق براى تماشاى آنان ، صف كشيده بودند و به صورتشان ، آب دهان مى انداختند تا اين كه بر درِ كاخ يزيد ، متوقّف شدند . يزيد ، دستور داد تا سر حسين عليه السلام را بر در بياويزند ، در حالى كه خانواده امام عليه السلام در اطرافش بودند . همچنين ، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد كه : هرگاه يكى از آنان گريست ، او را بزنيد. * طبق اعتقاد شیعه، قطعا منظور نویسنده، عدم وجود پوشیه یا مانند آن بوده است و احتمال نداشتن از آن ذوات مقدسه ممتنع است. 📚منبع: بستان الواعظين و ریاض السامعین اثر عبدالرحمن علی بن جوزی؛ ص ۲۶۳ .
. 🔸روضه های شب جمعه 🔹 شماره ۳۰ در ورود اهل بیت(ع) شام ... تا به چهار فرسخى از دمشق رسيدند. بر در شهر، سه روز ايشان را باز گرفتند تا شهر بيارايند و هر حلى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين‏ ها بستند به صفتى كه كسى چنان نديده بود. قريب پانصد هزار مرد و زن با دف ‏ها و اميران ايشان با طبل ‏ها، كوس ‏ها، بوق ‏ها و دهل‏ ها بيرون آمدند و چند هزار مردان و جوانان و زنان، رقص ‏كنان با دف و چنگ و رباب زنان استقبال كردند. جمله اهل ولايت، دست‏و پاى خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباس‏ها پوشيده، در روز چهارشنبه، شانزدهم ربيع الاوّل به شهر رفتند. از كثرت خلق گويى كه رستخيز بود. چون آفتاب برآمد، ملاعين سرها را به شهر درآوردند. از كثرت خلق به وقت زوال به در خانه يزيد لعين رسيدند. يزيد لعنه ‏اللَّه تخت مرصع نهاده و خانه و ايوان آراسته بود و كرسى ‏هاى زرين و سيمين راست و چپ نهاده بود.حجاب بيرون آمدند و اكابر بر ملاعين كه با سرها بودند به پيش يزيد بردند. او احوال بپرسيد. ملاعين گفتند: «به دولت امير دمار از خاندان ابوتراب برآورديم.» و حال‏ها باز گفتند و سرهاى اولاد رسول را آن‏جا بداشتند و در اين شصت‏ و شش روز كه ايشان در دست كافران بودند، هيچ بشرى بر ايشان سلام كردن نتوانست. در آن ميان، پيرى شامى بيامد و روى به امام زين العابدين كرد و گفت: «شكر خدا كه شما را بكشت.» امام گفت: «يا شيخ! قرآن خوانده‏ اى؟!» گفت: «بله!» گفت: «آيه «قُلْ لا أسألُكُم عَليهِ أجْراً إلَّاالمَودَّةَ في القُربى‏» (شورى؛ ۲۳)، را خوانده ‏اى؟» گفت: «بله!» گفت: «قربى مائيم، «وآتِ ذا القُرْبى‏» مائيم.» پس گفت: « «إنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذهبَ عَنكمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ و يُطهِّركُم تَطهِيراً» در شأن‏ ما نازل شد.» پير خجل شد و دست برداشت و گفت: «اللَّهمّ! إنِّي أبرأ إليك من أعداء آل محمّد، و من قتل أهل بيت محمّد؛ خدايا! به درستى كه من بی‏زارى مى ‏جويم به سوى تو از دشمنان آل محمّد و كسى كه كشت اهل بيت محمّد را و گفت: تا امروز قرآن مى ‏خواندم و ندانستم.» 📚منبع: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏۱۱، ص ۲ به نقل از: عماد الدين طبرى، كامل بهائى، ص۲۹۲ .
. 🎤 🕳شب جمعه،دوری کربلا،دل تنگی🕳 آه از دوری،آه از دوری هر شب هستم... حرمِ تو ولی می بینم،که دوباره خوابم انگار... وای از تکرار... من میترسم... بمیرم،نبینم،حرمِ تو رو،از این غم می میرم بی تو اما... خواب می دیدم... که به پای ضریحِ تو،اشکایِ نم نم بارون میشه... من تو رؤیام... می دیدم،که دلم،تویِ صحن تو آقا مهمون میشه خواب می دیدم... من و اشک و حرم تا سحر می مونیم تنهایِ تنها من میگفتم،همه دردِ دلامو کنارِ ضریحت با تو آقا آقام... آقام ــــــــــــــــــــ دوسِت دارم،دوسِت دارم کاری کردی... تو با این دلِ خسته، که تا نفسی هست از داغِ تو خون میبارم...تو رؤیاهام... می بینم، که میامو رویِ قدمای تو آقاجون سر میذارم.... من دلتنگم... برا نیمه شبای حرم دمِ ایوون، باز بی تابم هر شب آقا... به امیدِ زیارتِ تو،توی رویاهام میخوابم... من دلتنگم... شب و روزمو فکرِ حرم میدونی پُر کرده آقا... کاری کن تا... دلِ عاشق و خسته ی من حرمت برگرده آقا.... آقام... آقام ــــــــــــــــــــ عاشق هستم ،عاشق هستم از روزی که... اومدم تویِ دنیا آقا،دلمو دست تو دادم.... عشقت مهرِ، مادر زادم شکرُ لِلَّه... همه عمرمو پیش تو موندم وآقا رویِ پایِ تو افتادم.... آغوشِ تو... شده خونه ی اَمنی برایِ همه این بی تابی ها... کاشکی می شد... که یه شب شده حتّی تو خواب تو رو من ببینم،آقا هر چی دارم... به خدا همشو،به تو و به ابالفضلت‌ مدیونم... تا جون دارم... پایِ پرچم و هیات و عشقِ تو همیشه می مونم....آقام... آقام... 👇
‼ ️روزگار عجیبی است: *هرگز زندگی را اینگونه ندیده بودیم.* - هوا سالم وپاک است، اما مجبوریم ماسک بزنیم. - جاده ها خلوت هستند، اما نمی توانیم سفر کنیم. - دستهایمان تمیزتر از قبل است، اما نمی توانیم دست بدهیم. وقت بیشتری داریم، اما نمی‌توانیم دور هم جمع شویم. وقت برای آشپزی داریم، اما نمی‌توانیم میهمانی بدهیم. - دوستان و نزدیکانمان را از دست می‌دهیم ، اما نمی توانیم آنها را بدرقه کنیم. *روزگار غریبی است... *دراین روزگار غریب بیاییم قدر همدیگر را بیشتر بدانیم و دعا کنیم برای عاقبت به خیری ❤️❤️❤️❤️❤️❤️