eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab 06 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
4.09M
چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم از بس که اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دُعیتُم ایهاالناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کَرَمخانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل گریه کردن توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت نیمه شب اشک است اشک جامانده هرکس دیده ی گریان ندارد این سرزمین نذر امیرالمونین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سرتاسر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد 1403 .
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (2).mp3
1.78M
برات اشکای چشام سر نمیاد دیگه حال خوش به نوکر نمیاد دست خالی اومدم در بزنم کاری جز روضه ازم بر نمیاد گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد مردمو زنونه گریه میکنم این همونیه که مادرت میخواد تویی محبوبم تویی سلطانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم جانم آقاجان من به فرمانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم ای حسین جانم **** به خودم میگفتم عاشق نمیشم بی خیال عقل و منطق نمیشم ولی حالا حرفمو پس میگیرم دیگه اون ادم سابق نمیشم حرمت روزمو شب کرده حسین همه ی وجود من درده حسین کاش بذاری نوکرت مثل قدیم باز به آغوش تو برگرده حسین خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم بنویس آقا توی تقدیرم دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم ای حسین جانم 1403
. بنده ات آمد اعتراف کند دل خود را دوباره صاف کند بودم عمری اسیر و سرگردان دست من را بگیر و برگردان بنده ات را سوی عذاب نکِش آشتی میکند، حساب نکش بازکن در، که جان به لب شده ام بد عقوبت نکن، ادب شده ام باهمین اشکها زلالم کن زحمتت داده ام حلالم کن اینقدر جان حضرت عباس هی نگو بنده ی خدا نشناس راحت از پیش من عبور نکن بنده ات را ز خویش دور نکن با کمی خشم، می دهی درسم از مجازات سخت می ترسم روزی سفره را دو نیمه نکن بسته شد کربلا، جریمه نکن شکوه دارم گرفته شد حالم پس چه شد اربعین امسالم سربه زیر آمدم، سرم بالاست چون که دنبال کارمن زهراست فاطمه داشته به من اقبال که خودش آمده به استقبال توبه کرده خودش بجای همه مادری میکند برای همه مادری داشت ناله ها میزد پسری داشت دست و پا میزد نیزه های شکسته، شر شده بود بدنی پاره، پاره تر شده بود سر آقا به درد سر افتاد جلوی چشم صد نفر افتاد ✍ 👇.
. ۲ ای گل پرپر باغ عصمت شیعه را داده عزم تو عزت ای صفابخش قلب پیمبر جان خود داده در راه امت تسلیت تسلیت یا محمد۲ دل به لطف خدایت ببستی از همه غیر احمد گسستی با همه هستی و ثروت خود در ره دین به پایش نشستی تسلیت تسلیت یا محمد۲ ای عزیز پیمبر خدیجه مادر نور و کوثر خدیجه بوده ای در همه عمر والا یار احمد چو حیدر خدیجه تسلیت تسلیت یا محمد۲ از ازل مهر تو در دل من مهر تو شد عجین با گل من در شب رحلتت یا خدیجه سوزد از غم همه حاصل من تسلیت تسلیت یا محمد۲ دشمن دین دلت را شکسته حرمت مصطفی را شکسته بر نبی داده مزد رسالت در دندان او را شکسته تسلیت تسلیت یا محمد۲ سوزد این دل خدیجه برایت من بمیرم بر آن غصه هایت زین همه لطف و ایثارت ای گل جان شیعه بگردد فدایت تسلیت تسلیت یا محمد۲ بهر حفظ رسالت چه دیدی طعنه ها از عدویت شنیدی در ره دین حق یا خدیجه محنت از دشمن دین کشیدی تسلیت تسلیت یا محمد۲ @yaghubianreza .👇
. (عج) پرونده ای سیاه تر از هر چه که سیاه آورده ام مقابل چشمان پادشاه راهم جداست ، از همه ی خوبها ، "بَدَم" یک بدتر از همه ، که فتاده درون چاه یک دربدر به پشت درِ هر که جز شما یک بی پناهِ دربدرِ یک پناهگاه توصیف زشتی ام که نگنجد در این غزل ختم سخن ، "مجسمه ی آدمی تباه" یک عمر ، با خیالِ زرنگی تباه شد در پیش چشمِ کوه ، شدم "آب ، زیرِ کاه" کار عزیزهای شما چله های عشق کار منِ سیاه ، ولی ، چله ی گناه تازه به این نتیجه رسیدم که بی شما ... یک عمر ، رفته است به روی سرم کلاه باور بکن که خسته شدم از خودِ خودم بشنو تو اعترافِ مرا ، کردم اشتباه آماده ام که گوش ، بپیچانی ام ، وَ بعد ... با دست لطف تو بشوم خوب و سر به راه جایی میان لشکر خوبان به من بده حتی شده برای سیاهی آن سپاه .
🌹 ﷽ 🌹 💠اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺 قسمت دویست و بیست و ششم از نامه 31 نهج البلاغه خلاصه ای از درس امروز 1_ چرا باید از فرامین ائمه (علیهم السلام) اطاعت کنیم؟ پیامبر (ص) میفرمایند: من دو چیز گرانبها در میان شما به ارث میگذارم هر موقع شما به آن تمسک بجویید،هرگز گمراه نخواهید شد. اول: قرآن دوم: عترت و اهل بیتم این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا وقتی که در حوض کوثر بر من وارد شوند. دقت کنید بعد از من به چه شکل باید به کتاب خدا و عترت عمل کنید؟ این دو مثل آب گوارا هستند، بنوشید و تخلف نکنید. 2_برداشت هایی که علمای شیعه از حدیث فوق کردند: اول: این دو (قرآن و اهل بیت) از یکدیگر جدا نیستند. دوم: همان طور که پیروی از قرآن ، بدون هیچ قید و شرطی وارد شده، پیروی از اهل بیت علیهم السلام نیز بدون قید و شرط است. سوم: اهل بیت علیهم السلام معصوم اند زیرا از قرآن جدایی ناپذیرند. چهارم : معلوم میشود که در تاریخ اسلام ، فردی از اهل بیت باید به عنوان پیشوای مسلمانان وجود داشته باشد. همانطور که قرآن کریم چراغ هدایت است، او نیز چراغ هدایت است. پنجم: جدا شدن از اهل بیت (علیهم السلام) باعث گمراهی است. ششم: اختصاص این مقام به اهل بیت، نشان از اعلمیت و افضل بودن و شایستگی این بزرگواران است. دوشنبه _ 1402/12/28_ ارسال از اصفهان خداوند یار و نگهدارتان 🌹 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏🏻 در ستایش امور خیریه خدمت ............ تا می توانی خدمت خلق خدا کن دردی دوا کن ۳ گاهی گره از کار این و آن، تو وا کن دردی دوا کن ۳ بخل و حسد را سر بزن هوهوی یا حیدر بزن مثل علی از کوچه دنیا گذر کن شب را کنار کودکان، گاهی سحر کن خود را نظر کن ۳ «تا می توانی خدمت خلق خدا کن دردی دوا کن ۳ گاهی گره از کار این و آن، تو وا کن دردی دوا کن ۳» ********** آزادی و آزادگی یعنی پریدن از خود بریدن ۳ دل را به دریایش زدن تا او رسیدن از خود بریدن ۳ هر دم دم از سقا بزن از باده ی مولا بزن با سایه های خسته از خود، همزبان باش دست یتیمان را بگیر و پشتشان باش «تا می توانی خدمت خلق خدا کن دردی دوا کن ۳ گاهی گره از کار این و آن، تو وا کن دردی دوا کن ۳»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02020705.mp3
6.86M
علیه السلام یه حرم برا تو ساختم مثلا توی خیالم گوشه ی صحن عقیقت خدایی چه خوبه حالم مثلا رو گنبد تو دسته دسته یا کریمه من شدم خادم صحنت این مدل نوکریمه یه روزی آقا،میایم ایشالا میون صحنی،به اسم زهرا می خونیم با هم،همه نوکرها قربون کبوترای حرمت امام حسن قربون اون همه لطف و کرمت امام حسن شما رو رها کنم کجا برم امام حسن نمی تونم دیگه کربلا برم امام حسن آقا جان امام حسن ... مثلا فاطمیه است و حرمت شده سیاه پوش روضه خونا همه جمعن پیچیده صدای چاووش مثلا فاطمیه است و تو حرم روضه ی مادر صدای گریه بلنده حرف کوچه شد و اون در یقین دارم که،یه روزی آخر میایم ایشالا،به اذن حیدر میگیریم روضه، برای مادر بمیرم برات با اون دل حزین امام حسن مادرت جلو چشات خورده زمین امام حسن آقا جان امام حسن ...
4_5854975516137752768.mp3
3.95M
🎧 🎼 🎤 کاش بودی کرببلا کنار حرمم حرم داشتی حسن کاش بودی کرببلا یه دونه بارگاه تو هم داشتی حسن کاش حرم داشتی حسن... 😭😢😭😢😭😢😭 دور ضریحت پُرِ سینه زن بود مادرمون فاطمه بی‌محن بود یک شب جمعه حرم حسینُ یک شب جمعه حرم حسن بود کاش حرم داشتی حسن... 😭😢😭😢😭😢😭 گنبدامون شبیه کاظمین بود قشنگ ترین بهشت عالمین بود پرچم سبزِ یا حسن کناره پرچم سرخِ ذکرِ یا حسین بود کاش حرم داشتی حسن... 😢😭😢😭😢😭 قربون کبوترای حرمت امام حسن قربون این همه لطفُ کرمت امام حسن تو که آخر گره رو وا می‌کنی امام حسن پس چرا امروز وفردا می‌کنی امام حسن یا امام حسن «ع» مولا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍┅┅┅┅┄❅❅┄┅┅┅┅┄
‍ . بس که به روی شانه ام کوه گنه کشیده ام شکسته ام شکسته ام خمیده ام خمیده ام نوید لطف و رحمت و عفو تو را شنیده ام این منو این عطای تو این تو و این خطای من خدای من خدای من اله من اله من اله من اله من نگه مکن نگه مکن به نامه ی سیاه من دود گنه به سوی تو بسته ره نگاه من دست عنایت تو گر شود گره گشای من خدای من خدای من رفیق من تویی تویی حبیب من تویی تویی قرار من تویی تویی شکیب من تویی تویی دوای من تویی تویی طبیب من تویی تویی ذکر خوشت بود دوا به درد بی دوای من خدای من خدای من تو خالقی تو داوری تو اعظمی تو اکبری تو از همه کریم تر تو از همه فراتری گمان نمیکنم مرا به  سمت دوزخت بری مگر نه خلق کرده ای بهشت را برای من خدای من خدای من به نام تو به ذکر تو همیشه ابتدا کنم به هرنفس که میکشم خدا خدا خدا کنم اگر بری به دوزخم باز تو را صدا کنم رود ز نار قهر تو به آسمان صدای من خدای من خدای من اگر به دام معصیت هماره مبتلا شدم اگر چه با معایبم اسیر صد بلا شدم با همه رو سیاهی ام زائر کربلا شدم تو خود بگو چه میشود ثواب کربلای من خدای من خدای من چه میشود چه میشود مرا ز من جدا کنی فراری ام فراری ام خودت مرا صدا کنی مرا به راه کربلا بخوانی و سوا کنی به درگه اجابتت همین بود دعای من خدای من خدای من 1403 .👇
@latifian118 مَخلوقِ خدا قيمت اگر می‌گيرد از آهِ شب و اشک سَحر می‌گيرد در آتش عشق، ما گلستان ديديم از بين شَرَر خدا شَجَر می‌گيرد در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران پروانه چو سوخت، تازه پَر می‌گيرد شيرينى عشق آنچنان است که نخل از ميثم تَمّار اثر می‌گيرد در وقت شهادت بَغَلش می‌گيرند آنکه غم يار را به بَر می‌گيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست فردا که شود، خاک به سَر می‌گيرد در اَصل به معشوق خيانت کرده دستى که زِ دستِ غير زَر می‌گيرد دنيا به‌خدا مزرعه‌ی آخرت است زين مزرعه هر کسى ثَمر می‌گيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را زِ بشر می‌گيرد آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است، فرزند تقاص از پدر می‌گيرد روزى که به فاطمه همه مُحتاجند حتماً همه را مَدّ نظر می گيرد همسايه‌یِ من ! حال مرا نيز بپرس همسايه زِ همسايه خبر می‌گيرد :: ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل می‌آيد و بر دست تبر می‌گيرد می‌آيد و انتقامِ مظلومان را با سيصد و سيزده نفر می‌گيرد ✍
Shab 07 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
6.3M
مژده ای چشم انتظاران ماه مهمانی رسید ماه توبه وقت اظهار پشیمانی رسید اشک شوق اذن دخول میهمانی رفتن است بنده ی آلوده ای با چشم بارانی رسید هرکه خوش روزیست کلی اشک چشمش میدهند سر به زیر انداختم رزق فراوانی رسید از پی لاتقنطوا من رحمه الله آمدم آیه ای خواندم بشارت های قرآنی رسید امتحان سخت ما ذبح هوای نفس بود خنجری برداشت ابراهیم قربانی رسید لطف او نگذاشت حتی بنده اش لب تر کند هرچه در این ماه از ذهنم گذشت آنی رسید ناله ی درمانده را طاقت ندارد بشنود تا به درد آمد دلم دار و درمانی رسید از همان بدو تولد رزق ما دست علیست از نجف در سفره ی ما لقمه ی نانی رسید از نجف در سفره ی ما لقمه ی نانی رسید سفره ی افطارمان را پهن کردیم و از آن عطر و بوی زعفران های خراسانی رسید کاش میشد مثل حر ما را بغل گیرد حسین غرق در دلواپسی عبد پشیمانی رسید محفل نورانی ما روضه کم دارد فقط مویه باید کرد وقت مرثیه خوانی رسید هرچه مولا از سنان و حرمله منت کشید قطره ی آبی مگر بر طفل عطشانی رسید شد علیِ اصغرش آخر علی و اصغرش بر روی دستی سرش بر روی دستی پیکرش 1403 .
. خسته ام؛ خسته از گناه خودم پای من، بند اشتباه خودم گیر کردم درون چاه خودم "چشم گریان من" گواه خودم بعد هر توبه ای که پاک شدم باز با معصیت هلاک شدم گرچه در کوله ام گناهی هست... ...در بساطم هنوز آهی هست خسته ام خسته؛ تکیه گاهی هست؟ غیر گریه مگر سلاحی هست من به این حال زار می‌گریم خسته از روزگار می‌گریم اگر از خوب ها جدا شده ام من اگر تحبس الدعا شده ام یا به حال خودم رها شده ام به غم هجر مبتلا شده ام دلخوشم مشهدالرضا دارم ذکر "یا اسمه دوا" دارم حرف هایم همیشه سربسته است وقت پرواز و بال و پر بسته است در زدم حیف شد که در بسته است راه میخانه ها اگر بسته است غم ندارم، گره گشا دارم مُهری از خاک کربلا دارم باز قلبم شده است پروانه پر زد و رفت گرد آن خانه که بگیرد دوباره پیمانه گِرِهَم باز می شود یا نِه؟ این گره جز به عشق وا نشود غیر از این درد من دوا نشود ذکر حلّال مشکلات، حسین در جهان کشتی نجات، حسین حضرت جامع الصفات، حسین علت خلق کائنات، حسین بس عزیز و بزرگ و بی همتاست ذکر اکسیر اعظم دنیاست اسم او آمد و خراب شدم من گنه بودم و ثواب شدم روضه خوان غم رباب شدم از خجالت دوباره آب شدم آه از کودکی که آب نداشت توی گهواره بود و تاب نداشت ✍ .
صبحم شروع میشود آقا ز جامتان روزی من همیشه بوَد ذکر نامتان صبح علی الطلوع سلامٌ عَلَی الولیّ من دلخوشم به پاسخ و صوت سلامتان! اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَ الْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَ أَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ. 🌹🍃🌹🍃
🥀💔 هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما دل درهواے روضہ‌ے آب و رباب اسٺ بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی 😭 💔🥀 🌙