eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و مجتبی علیه السلام 🏴بند اول نبی رحمت السلام،شفیع امت السلام مدینتو که ندیدم،میگم با حسرت السلام نور هدایت السلام،بحر کرامت السلام زائرتم از بعید و،وَ بی نهایت السلام به مرقد زیبات سلام به گنبد خضرات سلام یا رحمت للعالمین منم گدای گداهات منم فداییه زهرات یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند دوم تکیه گاهم السلام،چراغ راهم السلام تویی مراد منو من،به تو نگاهم السلام دوای دردم السلام،به تو رو کردم السلام با دست خالی میدونم،برنمیگردم السلام عنایتی ای شاه دین تو سروری به مسلمین یا رحمت للعالمین عنایتی ای شاه دین جان امیرالمومنین یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند سوم ما قطره و دریا حسن،ما بنده و آقا حسن فقیرتیم شاهه کرم،نگاهی کن بر ما حسن کریمی یا مولا حسن،امیری یا مولا حسن ایشالله میسازیم حرم،بزودی واست یا حسن یا سبط خیر المرسلین رشته ای از حبل المتین حسن معز المومنین یا نورالعین المومنین یابن امیرالمومنین حسن معز المومنین حسن معز المومنین ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
. 📋سرنوشت حسنه ، سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه 🏴 1446 ............................................ .(بند اول). سرنوشت حسنه سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه جانِ جان حسنه شاه‌بیتِ شعرای لطیفیان حسنه حاجت خواسته را چند برابر دادست طیب الله به این لطف دوچندانِ کریم طلب رزق نکردیم زِ دربارِ کسی نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم کریم حسن، امام حسن فصاحتِ کلام حسن حسن مولا حسن مولا... .(بند دوم). چاره‌ساز حسنه بی‌حد و اندازه دست و دلباز حسنه ماوراء حسنه مضمونِ نابِ شهر شاعرا حسنه من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه‌ی اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی وسط صحنِ حسن سینه‌زنی خواهم کرد امیر حسن، دلیر حسن به عشقتم اسیر حسن حسن مولا حسن مولا... شاعر : ✍ ................................................ مسعود پیرایش 🎤 👇
. 📋سرنوشت حسنه ، سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه 🏴 1446 ............................................ .(بند اول). سرنوشت حسنه سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه جانِ جان حسنه شاه‌بیتِ شعرای لطیفیان حسنه حاجت خواسته را چند برابر دادست طیب الله به این لطف دوچندانِ کریم طلب رزق نکردیم زِ دربارِ کسی نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم کریم حسن، امام حسن فصاحتِ کلام حسن حسن مولا حسن مولا... .(بند دوم). چاره‌ساز حسنه بی‌حد و اندازه دست و دلباز حسنه ماوراء حسنه مضمونِ نابِ شهر شاعرا حسنه من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه‌ی اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی وسط صحنِ حسن سینه‌زنی خواهم کرد امیر حسن، دلیر حسن به عشقتم اسیر حسن حسن مولا حسن مولا... شاعر : ✍ ................................................ مسعود پیرایش 🎤 👇
baghiee-o-bayad-mese-arsh.mp3
4.94M
▪️ ▪️بقیعو باید مثل عرش کنن... ▪️کربلایی‌ بقیع و باید مثل عرش کنن خادمات اون حرمو فرش کنن اسم تو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن می زنی نفس که بوزن نسیم‌ها قربونت برم ای سید کریم‌ها ای وارث دلیران یک کلمه طوفان حضرت حسن جان ای جان استاد علی اکبر حامی دلاور حیدر در حیدر ای جان حسن مولا تو غرنده به میدانی تو الحق شیر شیرانی علی وقت نبردت گفت حسن جانم چه طوفانی چه طوفانی به پا کردی تو حق مطلب را ادا کردی تو با قاسم با عبدالله چه غوغایی در کربلا کردی حسن مولا ....
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️ ▪️ ▪️کربلایی‌ اسم تو نمک سفره پدری ای کریم دو عالم سید بن کریم بدیای منو ندیدی به حسین زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی به هر قلبی آرامش میدی خلایق روزیشون رو میبردن خونه تو کوچه وقتی میخندیدی مدد ای نور ازل حسن به دستت ماه و زحل حسن شده ذکر حقله ی کرم وصلی الله علی الحسن به فدای تو یا حسن بن علی یا بن فاتح خیبر فاتح جملی حیرت ملکوت صبح کرب و بلا جلوه کرده حسن در سید الشهدا فراری شد دشمن به جونش می ارزه حسن یعنی حیدر با حمزه دو تایی میتازن دو تایی میجنگن زمین هم با اهلش میلرزه مدد سردار جمل حسن حسن شاگرد ابالحسن شده ذکر لبهای حسن و صلی الله علی الحسن
. صلوات الله علیه ▫️▪️▪️▫️ بند اول: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم * میرسه از این حدیث این مفهوم یعنی پیغمبر ما شهیده * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم مگه میشه از شهادت محروم؟! اون که دنیا مثلشو ندیده کسی که صدر عقاید تموم شهداست صاحب باب شهادت و امیر انبیاست نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست بدعت نمیشه پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند دوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم اگه فرموده امام معصوم یعنی که پیمبرو آزردن ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم میشه از شرح روایت معلوم چه بلایی به سرش آوردن غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن صحبت نداره فوت عادی نبی صحت نداره قاتلش هم جایی توو جنت نداره اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند سوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم فرموده خود نبی مظلوم قدر من کسی ندیده آزار * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم کشته شد پیمبر آروم آروم با سلاح کینه روزی صد بار این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ مُهر پاکی رو‌ گناه اون دوتا زن، بزنه راحت نمیگه شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه از روی رسم و روی عادت نمیگه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا شعر و ملودی:                    🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ. امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18 🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶ 🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر. رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت. الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶ .👇
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن ✍ 👇👇
. (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) 🔸أیها الرّسول🔸 هر عاشقی‌ست در طلبت أیها الرّسول، اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول عالم هنوز تشنهٔ درک حضور توست اَرض و سماست در طلبت أیها الرّسول روشن شده‌ست تا به ابد عالم وجود از سجدهٔ نماز شبت أیها الرّسول تو می‌روی و در دل هر کوچه جاری است عطر متانت و ادبت أیها الرّسول آمادهٔ سفر شدی و با وصیتت جان‌ها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست خشم خداست در غضبت أیها الرّسول اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ شد سهم یاسِ جان‌به‌لبت أیها الرّسول مَنْ أَتَانِی زَائِراً، وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ 📗 كامل الزیارات، باب۲، حدیث۹ .
. |⇦•لحظهٔ وداعه... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی ●━━━━━━─────── لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی میذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم میشینه غمی باز به روی سینه‌ ام وصیتای آخرمو میگم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم میمونه حسن تو مدینه غریب کشته میشه با زهر غم و جفا میمونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته میشه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین : و .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. صلی اللّه علیه و آله و سلم رحمت محبّت مغفرت غیرت نجابت نور عزّت عدالت عافیت حکمت اِصالت شور در سینه‌ات اَسرارِ نابِ واضح و مستور مدحِ شما روزِ قیامت ناله‌یِ ناقور از گاهواره عاشقت هستیم ما تا گور کون وُ مکان مدیونتان دین زیرِ دِینِ تو ای روح و جانِ عاشقان در شور و شِینِ تو گیتی ندیده‌َست و نخواهد دید عینِ تو از آنِ عشقی عاشقم عشقم حسینِ تو بر عاشق و معشوقِ او دادم سلام از دور دستِ ادب را رویِ قلبم می‌گذارم آه راهِ حرم را با سلامی می‌کنم کوتاه من روبه‌رویِ گنبدِ خضرایِ این درگاه دارم زیارت می‌کنم دلدار بسمِ‌اللّه یا رحمةٌ لِلعالمین شد زائرت مأجور تب کرده بودی و تمامِ پیکرت می‌سوخت با طعنه‌ها قلبِ تو وُ همسنگرت می‌سوخت پیشِ نگاهت اعتقاد و باورت می‌سوخت اِنگار می‌دیدی چگونه دخترت می‌سوخت دیوار وُ در با هم هجوم آورد سویِ نور اَجرِ رسالت می‌شود میخِ در وُ دیوار شد بارِ شیشه خُرد چون شد ضربه‌ها تکرار آقا نبودی با غلافِ کینه‌یِ اَغیار افتاد بازویِ گلِ یاسِ حرم از کار عجِّل وفاتی شد نوایِ کوثرِ رنجور تو رفتی و سهمِ علی بعد از تو عُزلت شد در شهرِ تو در کوچه‌یِ تنگی قیامت شد حقِّ امیرالمؤمنین‌‌ِ ما که غارت شد سیلی جوابِ آهِ همراهِ ولایت شد ردِّ کبودی مانده رویِ صورتِ مأمور‌‌‌‌ مأمورِ حفظِ دین وُ حامیِ ولا افتاد ناموستان با ضربه‌هایِ بی‌حیا افتاد طفلی حسن می‌دید چادر زیرِ پا افتاد یک ضربه زد امّا رویِ دو گونه جا افتاد شد ندبه‌خوان قامت‌کمان ... سارق شده مغرور صلی_الله_علیه_وآله_وسلم ✍ .
. صلی اللّه علیه و آله و سلم رحمت محبّت مغفرت غیرت نجابت نور عزّت عدالت عافیت حکمت اِصالت شور در سینه‌ات اَسرارِ نابِ واضح و مستور مدحِ شما روزِ قیامت ناله‌یِ ناقور از گاهواره عاشقت هستیم ما تا گور کون وُ مکان مدیونتان دین زیرِ دِینِ تو ای روح و جانِ عاشقان در شور و شِینِ تو گیتی ندیده‌َست و نخواهد دید عینِ تو از آنِ عشقی عاشقم عشقم حسینِ تو بر عاشق و معشوقِ او دادم سلام از دور دستِ ادب را رویِ قلبم می‌گذارم آه راهِ حرم را با سلامی می‌کنم کوتاه من روبه‌رویِ گنبدِ خضرایِ این درگاه دارم زیارت می‌کنم دلدار بسمِ‌اللّه یا رحمةٌ لِلعالمین شد زائرت مأجور تب کرده بودی و تمامِ پیکرت می‌سوخت با طعنه‌ها قلبِ تو وُ همسنگرت می‌سوخت پیشِ نگاهت اعتقاد و باورت می‌سوخت اِنگار می‌دیدی چگونه دخترت می‌سوخت دیوار وُ در با هم هجوم آورد سویِ نور اَجرِ رسالت می‌شود میخِ در وُ دیوار شد بارِ شیشه خُرد چون شد ضربه‌ها تکرار آقا نبودی با غلافِ کینه‌یِ اَغیار افتاد بازویِ گلِ یاسِ حرم از کار عجِّل وفاتی شد نوایِ کوثرِ رنجور تو رفتی و سهمِ علی بعد از تو عُزلت شد در شهرِ تو در کوچه‌یِ تنگی قیامت شد حقِّ امیرالمؤمنین‌‌ِ ما که غارت شد سیلی جوابِ آهِ همراهِ ولایت شد ردِّ کبودی مانده رویِ صورتِ مأمور‌‌‌‌ مأمورِ حفظِ دین وُ حامیِ ولا افتاد ناموستان با ضربه‌هایِ بی‌حیا افتاد طفلی حسن می‌دید چادر زیرِ پا افتاد یک ضربه زد امّا رویِ دو گونه جا افتاد شد ندبه‌خوان قامت‌کمان ... سارق شده مغرور صلی_الله_علیه_وآله_وسلم ✍ .
. ❁﷽❁ (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است اینقدر آقا امام مجتبی کریم بود فرمودند سه بار ، تمام داراییهای خودش ، همه ی مال و اموالش رو در راه خدا به فقرا بخشید در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامیِ گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستانِ خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است 1 قربونت برم ، آقای مدینه، قربون قبر بی شمع و چراغت آقاجان، ان شالله یه روزی بقیع آزاد میشه شیعه ها میان ماهم میایم، فرش زیر پامون رو میدیم برا حرمت، چه صحن و سرایی بسازیم تو بقیع، چه خبر بشه حرم بقیع، آقاجان...زنده باشیم و ببینیم سخت است چگونه بنویسم محنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را روزهای آخر عمر امام مجتبی از وقتی که اون جام زهرو سر کشید دور و بر امام مجتبی یکی یکی، بچه ها، خواهرا، برادرا میرفتن و میومدن، اما اونیکه از همه بی تاب تر بود خواهرش زینب بود، آی، امام مجتبی آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را آقاجان...خدا میدونه چی دید امام مجتبی، یه عمری گوشه گیر شد، هر موقع اسم مادر میومد زیر لب ناله میزد وای مادر .... از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه ای ازغصه ی کوچه ست مادر، تو کجایی که ببینی حسنت را 2 آقا جان....امام مجتبی رو زهری که جعده، لعنت الله داد این زهر، امام مجتبی رو زمین گیر نکرد، اون چیزی که امام مجتبی رو زمین گیر کرد آتشی بود که از لابلای در زبانه می‌کشید. بگم کی؟ اون لحظه ای که مادر سادات ، اومد پشت در، صدا زد مگه نمیدونید ما داغداریم مگه نمیدونید بابام پیغمبر تازه از دنیا رفته، برید ما رو به حال خودمون رها کنید. من از امام زمان معذرت می خوام، نامرد دومی، تو نامه ای که برا معاویه نوشت گفت من دیدم دستای فاطمه رو از لابلای در، یعنی میدونستم فاطمه پشت دره، آنچنان با لگد، به در نیم سوخته زدم، آه، وقتی در آتش بگیره، میخ در سرخ میشه داغ میشه، یه مرتبه دیدن فاطمه ، بین درو دیوار، علی رو صدا نزد فقط گفت فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند آه، در وسط کوچه تو را میزدند مادر جان کاش به جای تو مرا میزدند آی مادر..... یه مرتبه دیدن، آقا سیدالشهدا دوید وسط کوچه صدا زد حسینم، اینهمه آذر به سینه ام مزنید نمک به زخم دل درد پرورم نزنید در این مدینه همینجا سر مرا ببرید غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم ━━━━━━─────── ✍ 1 شاعر:حسن کردی ✍2شاعر: امیر علوی ━━━━━━─────── .👇
. دوباره نسیمی ز غربت/دوباره غم وسوز سینه دوباره هوای بقیع و/دوباره هوای مدینه دوباره غم مصطفی و/دوباره عزای پیمبر رسیده دگر باره وقت ِ/سیه پوشی ِ آل حیدر در این سوگ عظمی/زهجران بابا زند ناله زهرا زند ناله زهرا واویلا واغربتا... عزای رسول خدا و/زمان مصیبت رسیده خدیجه زند ناله در عرش/شود فاطمه قد خمیده پدر رفت و شد تسلیت ها/بر آن بی قرین ِ یگانه به پشت در و بین کوچه/ز میخ در و تازیانه ببین یا محمد/به اشک دو دیده چه غمها پس از تو/به زهرا رسیده واویلا واغربتا... بیا و ببین شعله ها را/فروزان ز بیت ولایت در و هیزم و آتش و دود/هجوم و جفا و جنایت دل فتنه گر های آن روز/ز بغض و جفا پر شرر بود لگد زد به در بی حیایی/وَ زهرای تو پشت در بود چه گویم چه گویم/من از پشت آن در شده غنچه پرپر/شده غنچه پرپر واویلا واغربتا...
۱۰ (حضرت رسول اکرم ص) مظهر نور خدا،ای بشر را رهنما خاتم پیغمبران،یا نبی المصطفی اولین نور آخرین پیغمبری بر همه عالم محمد رهبری یا اباالزهرا مدد۲ تو حبیب داوری،بر همه پیغمبری اوستاد حیدر و،همنشین کوثری نوربخش کل هستی مصطفی مظهر یکتاپرستی مصطفی یا اباالزهرا مدد۲ ای امید عالمین،شیعه را نور دو عین محور عترت تویی،جد مظلوم حسین آخرین منجی حی سرمدی تو اباالقاسم محمد احمدی یا اباالزهرا مدد۲ ای رئوف و مهربان،بر همه آرام جان جان زهرا دخترت،از درت ما را مران ای که هستی در جهان نور مبین کن نظر یا رحمه للعالمین یا اباالزهرا مدد۲ با دعایت تا به حشر،شامل ما رحمتت رنج و جور بی حساب،دیده ای از امتت در دندان تو را بشکسته اند بهر قتلت در کمین بنشسته اند یا اباالزهرا مدد۲ شور محشر شد به پا،شد مدینه در عزا عالمی بر سر زنان،در عزای مصطفی دیده بستی زین جهان یا مصطفی رفته ای سوی جنان یا مصطفی یا اباالزهرا مدد۲ غاصب ملک فدک،زخم حیدر زد نمک پیش چشم مرتضی،فاطمه را زد کتک فاطمه در کوچه شد نقش زمین مرتضی شد بعد تو خانه نشین یا اباالزهرا مدد۲
. 🏴سبک ۲۸ صفر شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول مدینه عزاداره   فاطمه بیقراره علی سر رو دیوار گذاشته هی می باره رسول خوبی رفته از هوش چراغ عمرش شده خاموش گرفته گلهاشو تو آغوش ای وای امون از دل ام ابیها ای وای یتیمی شده نصیب زهرا ای وای دیگه سیاهپوش شده دنیا ای وای زیر لب داره نوحه میخونه ای وای برای علی دل نگرونه ای وای بعد بابا دیگه نمیمونه 《مولا،یاابالزهرا یاابالزهرا یارسول الله》 🏴بند دوم آسمون تیره و تار   غم رو چهرش پدیدار با نگاهش میگه دخترم خدانگهدار یه درد مبهم تو نگاشه لرزه ای تو لحن صداشه وصیتش روی لباشه ای وای میکنه یاد از در و دیوار ای وای فکر و ذکرش شده یه مسمار ای وای میبوسه دخترش رو هر بار ای وای داره میبینه شعله هارو ای وای اون چهل مرد بی حیارو ای وای دسته بسته شیر خدارو 《مولا،یا ابالزهرا یاابالزهرا یارسول الله》 🏴بند سوم افتاده توی بستر  سرش رو پای حیدر نشستن روی سینش دو آقا دو سرور یکی غریب و یکی مظلوم یکی شهید و یکی مسموم یکی کفن دار یکی محروم ای وای سخته دل کندن از نگاشون ای وای میزنه بوسه به لباشون ای وای میخونه روضه ها براشون ای وای میبینه اون لحظه ی آخر ای وای کربلا و حسین بی سر ای وای روی نیزه غریب مادر 《مولا،یااباعبدالله یاحسین ثارالله》 🎤کربلایی مرتضی عابدیها ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. 🏴سبک و ۲۸ ماه صفر ایام شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول مدینه امشب غرق در ماتم و ماتم سراست مدینه امشب سیه پوشه خاتم الانبیاست مدینه امشب عزادار،دختر بدرالدجاست (فاطمه صاحب عزاست) مدینه امشب شاهد اشکای شاه ولاست شال عزای پیمبر رو گردن مرتضاست سر رسول خدا رو دامن شیر خداست (فاطمه صاحب عزاست) تو رفتی و امتت داد مزد رسالت رو زود صورت زهرای تو شد با ضرب سیلی کبود هجوم آوردن تو خونت چهل تا نامرد پست یکی لگد زد به در که پهلوی زهرات شکست واویلا امون از این زمونه 🏴بند دوم از بی فاییِ دنیا دلت به غم مبتلاست اونکه نشسته رو سینت،سبط اکبر شماست حسن رو میبینی اسیر جعده ی بی حیاست (مسموم زهر جفاست) از بی وفاییِ دنیا شکایت تو رواست اونکه نشسته رو سینت،مظلوم دشت بلاست حسین رو میبینی روی،خاک گرم کربلاست (زیر تیغ و نیزه هاست) تو رفتی و امتت داد مزد رسالت رو آه حسینتو سر بریدن تو گودیه قتلگاه با نعل تازه دویدن از رو تن بی سرش زدن رو نیزه سرش رو رو خاکا موند پیکرش واویلا امون از این زمونه ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. 🏴 و علیه السلام 🏴بند اول مدینه تو شاهدی که،غربت من از کجاست مدینه تو شاهدی که،درد دلم بی دواست مدینه تو شاهدی که،درد من از کوچه هاست (که چاره زهر جفاست) مدینه تو شاهد هستی،شاهد اون مرد پست دیدی چطور اومد و راهمونو تو کوچه بست به مادرم سیلی زد که،غرورم اونجا شکست (که مادر از پا نشست) کاشکی همونجا تو کوچه میمرد حسن ای خدا جلو چِشَم مادر افتاد رو خاکا واویلتا نشد که واسش سپر شم یه عمره میسوزم آه چشاش جایی رو نمیدید شدم عصاش توی راه واویلا امون از این زمونه 🏴بند دوم مدینه میبینی بغضم،شکسته توی دلم مدینه میبینی حالا،شد همسرم قاتلم مدینه میبینی خونه،جگر شده حاصلم (خونه شده مقتلم) میشه نبینی تو حاله،زارمو ای خواهرم غصه نخور واسهء من،گذشته آب از سرم ناله نزن بیشتر از این،که واسه تو مضطرم (غصه نخور خواهرم) من اینجا کارم تمومه میسپارمت به خدا من اینجا میمونم اما تو میری تا کربلا نالتو زینب نگهدار داری مصیبت تو راه باید ببینی از رو تل حسینو تو قتلگاه واویلا امون از این زمونه ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. شهادت حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم یا خاتمُ‌المرسلین یا خاتمُ‌المرسلین   روحِ قرآنِ مبین یا خاتمُ‌المرسلین   تفسیرِ عین‌الیقین یا خاتمُ‌المرسلین   ای اوّلین شهیدِ .... یا خاتمُ‌المرسلین   ولی‌‌ِ بر حقِّ دین یا خاتمُ‌المرسلین   کنارِ بسترِ تو یا خاتمُ‌المرسلین   روضه‌خوان‌‌‌ کوثرِ تو یا خاتمُ‌المرسلین   مدینه چه‌ها کرده یا خاتمُ‌المرسلین   با دلِ دخترِ تو یا خاتمُ‌المرسلین   غوغا شد در مدینه یا خاتمُ‌المرسلین   در و دیوار و کینه یا خاتمُ‌المرسلین   بسته شد دستِ مولا یا خاتمُ‌المرسلین   شکسته شد آئینه یا خاتمُ‌المرسلین   یا خاتمُ‌المرسلین   ..... ✍ .👇
. شهادت علیه السلام سیّدنا یاحسن سیّدنا یاحسن کریمِ طاها حسن سیّدنا یاحسن دلبرِ مولا حسن سیّدنا یاحسن لا فتیٰ اِلّا علی سیّدنا یاحسن لا کریم الّا حسن سیّدنا یاحسن شاهدِ آهِ کوثر سیّدنا یاحسن وارثِ اشکِ حیدر سیّدنا یاحسن در کوچه‌ها بوده‌ای سیّدنا یاحسن عصایِ دستِ مادر سیّدنا یاحسن جگرت پاره پاره سیّدنا یاحسن چشمت ابرِ بهاره سیّدنا یاحسن در کوچه‌ها می‌گردی سیّدنا یاحسن دنبالِ گوشواره سیّدنا یاحسن سیّدنا یاحسن...... ✍ .👇
. دلبرم نیفته عشق تو از سرم به تو میگن آقای کرم چجور از عشق تو بگذرم یل حسن تیغ تو مثل اجل حسن ای یکه تاز جمل حسن عشق تو خیر العمل حسن نور عین تویی ذکر لب عالمین تویی ما سینه زنا که جای خود نعم الامیر حسین تویی مولانا  یا حسن ............................ یار من همیشه هستی کنار من پسر ارشد فاطمه همه ی دار و ندار من دم حسن توو دلا داری حرم حسن همه جا حرف اقائیته ای سفره دار کرم حسن با نگات خوشم این که بزنم صدات خوشم اینکه بشه  بعد اربعین بیام تا صحن و سرات خوشم مولانا  یا حسن 👇👇
. صلی الله علیه و آله شعر: # عبدالله_باقری ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرف دارم علی‌جان‌! با تو حرف آخرم رو بشنو من دارم میرم بعد من میان پشتِ در خونه مردم جای دسته گُل مُزدمو میدن با آتیش خشم و هیزم غنچه‌تو گلچین - با پا می‌چینه مُحسنت به خاک و خون می‌شینه قاتلش رو حتی نمی‌بینه - واویلا زیر دست و پا - یارِ عاشقت میخ در میشه - آیْنه‌ی دِقت سهم چاه میشه - اشک و هِق هِقت - واویلا آه و واویلا / خداحافظ ۳ واویلا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخته باورش می‌دونم بُغضو از نگات می‌خونم سخته وقتی که پهلوون باشی نامردا بشن کابوست سخته ببینی بین کوچه‌ها ریختن رو سر ناموست وقتی کینه‌ها - رو بِشن علی! با طناب تو رو - میکِشن علی! تو صبوری کن - خواهشاً علی! - واویلا زهراتو زدن - تو صبوری کن پیر می‌شه حسن - تو صبوری کن به خاطر من - تو صبوری کن - واویلا آه و واویلا / خداحافظ ۳ واویلا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. بر درد دل مردم این شهر طبیب است آن‌مرد که در خانه‌ی خود نیز غریب است از او نشنیده‌ست و ندیده‌ست به‌جز صدق دنیای پلیدی که فقط فکر فریب است ای در پی معنای کرم آمده اینجا هرخواسته‌ای قبل سوال تو مجیب است کُشتی که گرفتند خودش را به زمین زد از کودکی‌اش در پی شادی رقیب است تنهاست، که در لشکر طوفان‌زده‌ی او نه عابس و نه حُر و نه جُون و نه حبیب است پاسخ شده بر آن همه لطف، این همه غربت! والله! عجیب است، عجیب است، عجیب است! یک‌عمر به او طعنه زده جای تشکر! آن را که از این سفره‌ی هم‌واره، نصیب است بر زخم دلش دیدن این صحنه نمک ریخت بر منبر او قنفذ نامرد خطیب است از زهر، جگرگوشه‌ی زهرا جگرش سوخت این رسم زمانه‌ست؛ فراز است و نشیب است حتی به دل قاتل خود نیز نظر داشت از بس که رئوف است، کریم است، نجیب است عمری‌ست که از غربت او داغ دل ما بیتی‌ست که در ماه صفر نقش کتیبه‌ست؛ «یارب ز سر لطف رسان مرگ حسن را کز آتش کوچه جگرش غرق لهیب است» مجتبی_علیه‌السلام 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
44.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور | دلی که عاشقه... (علیه‌السلام) (قطعه فوق مربوط به مراسمات ماه صفر المظفر ۱۴۴۲ میباشد.) دلی که عاشقه مِحَن داره تو کشور غصه وطن داره عاشق اونه که تو دلش هر شب روضه برا امام حسن داره میگن خدایِ کَرَمه آقام صاحب سفرۀ غمه آقام با اون همه مهربونی حالا بگید چرا بی حرمه آقام «حسن جانم، حسن جانم...» برای چی نباشه بارونی چشمای من با این پریشونی که قبر خاکیشم شده پُشتِ پنجره های بقیع زندونی با بی وفا ها هم وفا میکرد دردای مردم و دوا میکرد باید بپرسیم ما از اون شامی با دشمناش چه جوری تا میکرد «حسن جانم، حسن جانم...» چهل سالی از یه عده دلگیره چهل ساله که دلش یه جا گیره هر موقع یاد کوچه می افته صد دفه زنده میشه میمیره چهل ساله که زخم زبون خورده خیلی شده خاطرش آزرده هر باری که مغیره رو دیده چند روزی خنده رو لباش مرده مدینه غرق گریه زاری شد خزونِ زندگیش بهاری شد راحت شد از اون همه غم وقتی زهر جفا رو جگرش کاری شد تابوتشُ رو شونه ها بردن به سمت بی کرونه ها بردن از کوچه ای که مادرش رو دید به زیر تازیونه ها بردن چشمای قاسم خیس بارونه حال اباالفضلم دگرگونه تیرا یه کاری با حسن کردن پهلوی تابوتش پر از خونه ای کاش بی نشونه میرفتش آروم مخفیونه میرفتش بعد حسن این حرف زینب بود کاش داداشم شبونه میرفتش «حسن جانم، حسن جانم...»