eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
تو یکسره در چشم لشکر بودی و من نه چون صاحب خلخال و زیور بودی و من نه فهمیدم آن لحظه که نامحرم تو را می زد از چند صورت مثل مادر بودی و من نه ما هر دو از بازار شامی‌ها گذر کردیم با این تفاوت که تو دختر بودی و من نه در معرض چشم حرامی بوده‌ایم اما آن لحظه تو محتاج معجر بودی و من نه حاجت گرفتی در خرابه من دلم میسوخت آنشب تو درآغوش یک سر بودی و من نه 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
مردی از خانوادهٔ خورشید امتداد غم امام شهید انعکاس صدای عاشوراست روضه های غروب های مناست مرد سجاده، مرد نافله ها مرد شب زنده دار قافله ها مردی از جنس آیه تطهیر خستگی های بردن زنجیر هم سفر با ستارهٔ غم هاست «کربلا زاده» محرّم هاست هم نژاد امام بی کفنان دومین مرد کاروان زنان راه طی کردهٔ بیابان ها قدم زخمی مغیلان ها یاد خون طپندهٔ گودال خنده های زنندهٔ گودال زخم بال و پر کبوترها پا به پای اسارت سرها غیرت دست بسته محمل شاهد التماس دخترها کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا هم رکاب صدای حنجرها برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ کودک زیر تازیانهٔ سرخ طفل رفته، خمیده برگشته باغ گل رفته چیده برگشته آفتاب کمی غروب شده ست گل یاس بنفشه کوب شده ست آشنای صدای سلسله هاست سوزش ناگهان آبله هاست او که آیینهٔ محرم بود گریه هایش به رنگ ماتم بود از ستاره گرفته تا شبنم از بنفشه گرفته تا مریم همه محو صدای او هستند پای مرثیه های او هستند 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
گرچه با این دردِ جانکاهش تبسم کرده بود فاطمه با دیدن او دست و پا گُم کرده بود زهرها با هم تفاوت داشتند اما بگو... این چه زهری بود که جمسمش تورم کرده بود آنقدر پیچید در خود سوخت از آهش زمین گوئیا در سینه‌اش آتش طلاطم کرده بود زهر از یکسو و داغ کربلا از یک طرف آب با آتش به قتلِ او تفاهم کرده بود عمه‌اش را دید و خواند از خیمه‌های سوخته مادرش را دید ه یادِ داغ هیزم کرده بود دید گرد محرمانش حلقه‌ی نامحرمان دید طفلی را که راهِ خیمه را گُم کرده بود سرخ شد چشمش گمانم آهِ آخر را کشید دختران شعله‌ور را که تجسم کرده بود یادِ زنجیر و طناب و خارِ راه و سنگِ بام یادِ شام و نان خشک و لطف مردم کرده بود وقت غسلش دید فرزندش جراحات تنش خیزران از بس که بر پشتش ترحم کرده بود.... 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
با ذکر یا حسین تو دل دم گرفته است. در عرش سینه خیمه ی ماتم گرفته است. آتش به خون دل زده ققنوس دیده ها. از روضه هات بال و پر غم گرفته است. چشم از شب شهادت تو رزق و روزی. خود را برای ماه محرم گرفته است. از آه آتشین تو در پای روضه ها. از سنگ روضه خوان تو شبنم گرفته است. باد از نفس نفس زدنت بین گریه ات. موج عزا به دامن پرچم گرفته است. بشکن سکوت بغض گلو را عزیز جان. بر منبرت جلوس کن و روضه ای بخوان. با سیر در میان مقاتل، و روضه ها. ما را فدای عشق حسین کن در این منا. تا غرق اشتیاق حسین دق نکرده ایم. همراه خود ببر دل ما را به کربلا. واکن گره ز روضه ی گودال قتله گاه. از ناله ی غریب زنی بین خنده ها. قرآن به لحن روضه، بخوان آیه های کهف. هم ناله باش قاری قرآن نیزه را. با پای دل ببر دل ما را در این سفر. بر روی خار غصه و غم شام پر بلا. بی شک شنیده از دم روضه، پیام تو. دنیا طنین ناله ی الشام و شام تو. در نفخ روضه کار تو با غم دمیدن است. با گریه تا نهایت غصه رسیدن است. قربان حج کودکی ات ای سفیر عشق. هر روضه ات منای به قربان رسیدن است. سعی صفا و مروه ی حجت به روی خار. از کربلا به شام، پیاده دویدن است. دیدی جواب قاری قرآن به شهر شام. با چوب خیزران ز لبش بوسه چیدن است. دیدی که ظرف جان پر از زخم عمه ات. بین خرابه لب پره شوق پریدن است. جسمت مدینه بود و دلت مرغ کربلا. ای آخرین شهید محرم به روضه ها. 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
دست بر سینه رو به این خانه.. ایستاده گدای پرچانه السلام علیک حضرت شمع و علیک السلام پروانه عاقلان فیض گریه میگیرند از نمِ گریه های دیوانه جان من پیشکش برای شما پس دلم را بگیر بیعانه حکمتش چیست قوم اربابان.. با گدا میشوند هم شانه صاحب روزه دار ما انداخت بهر ما سفره های شاهانه ای بزرگ بدون صحن و حرم که مزارت شده ست ویرانه دل خود را مدینه ات کردیم حرمی ساختیم جانانه کاش میشد حیاط صحن تو را.. آب و جارو کنیم روزانه ایمن از حادثات شوم شدم.. خادم باقرالعلوم شدم.. ناله را از جگر رها می‌کرد آسمان هم عزا عزا می‌کرد چشمهایش که تارشد از درد مادرش را فقط صدا می‌کرد با همان صورت ورم کرده.. سجده بر درگه خدا می‌کرد تشنه بود و به آب کار نداشت زخم را با نمک دوا می‌کرد یادگار غروب عاشورا یاد روز دهم چه ها می‌کرد داد میزد حسین وای حسین حجره را داشت کربلا می‌کرد جد من زیر زخم های عمیق.. خویش را سخت جابه‌جا می‌کرد جامه اش را کسی به تن می‌کرد چکمه اش را کسی به پا می‌کرد کاش یک مرد بود قاتل را.. از روی سینه اش جدا می‌کرد ناله فاطمه به گوش رسید شمر اما مگر اِبا میکرد؟! نه کسی بیخیال خیمه شد و.. نه کسی از زنان حیا میکرد پای این روضه آه باید مرد.. دختر بوتراب سیلی خورد 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ساقىِ - تشنه لب اميد بچه هاى فاطمه از حرم - با غضب خيره شده به نهر علقمه گرماى آفتاب واويلا / فكر گل رباب واويلا العطش حرم واويلا / موج غرور آب واويلا چه غيرتى داره عباس خدايى سالاره عباس مى خواد بره آب بياره خدا نگهدارِ عباس علمدار - آب بيار ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربلند - سرفراز ميرقصه پرچمش ميون باد بهترين - چاره ساز با مشكاى پر آب ميخواد بياد رفته عمو كه زود برگرده / اما سپاه كفر نامرده هيچ كى نمى دونه توو خيمه / شير حرم چرا دير كرده دلا پر از شور و غوغاست نگاه آقا به صحراست چرا نمياى اباالفضل حسين تو خيلى تنهاست علمدار - جام نذار ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از بدن - شد جدا دستايى كه پناه خيمه بود بعد از اين - اى خدا صورت بچه ها ميشه كبود ماه على زمين افتاده / يل امّ بنين افتاده رشيد كربلا از ضربِ / عمود آهنين افتاده دلاور اين عشيره توو موجى از خون مى ميره با تير زدن چشمشو تا نبينه زينب اسيره علمدار - خون ببار ۳ . .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حسن ، آقای من ، دین من و ، دنیای من حسن ، لیلای من ، جونم فدات ، مولای من هر کی نعمت داره از رحمت حسنه / از برکت حسنه هر کی میگه حسین / زیر منت حسنه هر کی عزت داره از عزت حسنه / از حضرت حسنه هیات اومدنم / با دعوت حسنه (لطفت آقا // خدا رو شکر که توو زندگیمه هر جا میرم // به همه میگم آقام کریمه) ۲ حسن جان ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حسن ، ای بی حرم ، آه می‌کشم ، از غربتت حسن ، کاش می‌شدم ، یه سایه‌بون ، رو تربتت کاش میشد می‌ساختم گنبد برا حرمت / جونم فدا حرمت با گریه می اومدم / آقا تا حرمت کاشکی بودم آقا من مهمون حرمت / یا دربون حرمت با نوکرا میشدیم / روضه خون حرمت (آرزوی // زائرای راه اربعینه راهی باشن // پیاده کربلا تا مدینه) ۲ حسن جان ۴ . 👇
. 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این بند از یک نوحه قدیمی است که توسط پیرغلام اهل بیت(ع) "مرحوم حاج حجت کسری" (رحمه الله علیه) خوانده شده است. گشته دریا ، مست سقا / خون چکد از ، دست سقا لاله ی ام البنین گردیده پرپر زاده ی زهرا حسین شد بی برادر صفای قلب سوزانم - فروغ چشم گریانم تویی سقای طفلانم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای علمدار ، ای پناهم / بوده ای تو ، تکیه گاهم داغ تو بر روی قلب من نشسته ای برادر از غمت پشتم شکسته مانده ای خسته و تنها - تشنه لب بر لب دریا زائرت حضرت زهرا ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غصه هایم ، بی حساب است / بین خیمه ، قحط آب است حال اهل خیمه ها بی تو خراب است بی قرار مشک تو طفل رباب است بی تو من چشم تر دارم - سینه ی خونجگر دارم دست خود بر کمر دارم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یاور من ، ای برادر / مانده ای تو ، پای رهبر تو به عالم داده ای درس رشادت خم نکردی سر به جز امر ولایت ساقی جان نثار من - همیشه در کنار من بوده ای افتخار من ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ .👇
. سلام الله علیها بند1⃣ اومدی مهتابم تو کجا و اینجا بشین امشب پای قصه ی من بابا یکی بود یکی نبود یک دختر خسته از غمای دنیا گم شد دل شب میون دشت و صحرا شب بود سرما و تاریکی و تنهایی از وحشت میلرزید دست و پاهام بابایی جای تو زجر اومد دنبال این جا مونده سیلی زد جوری که ردش تا حالا مونده آه گوشم بابا نمیشه زجر فراموشم بابا آه پهلوم بابا مثل مادرت شده بازوم بابا بند2⃣ اینقَدَر حرفای بد شنیدم هر روز چه چیزایی تو راه بی تو دیدم هر روز تا بیای پیش من از زندگی صد دفه بریدم هر روز خسته شدم از بس که دویدم هر روز آتیش و خاکستر لحظه لحظه پی در پی سنگای رو بام و ضربه های کعب نی تو بازار دور ما با خنده میرقصیدن اهل شام واسه چی اسمم رو میپرسیدن آه مُردم بابا بس که از سنان کتک خوردم بابا آه سوختم بابا تا نگاهمو به تو دوختم بابا بند3⃣ صداتو نشنیدم از غروب رفتن چرا ساکت موندی مگه قهری با من حالا که اینطوره من جای تو روضتو میخونم اصلا از مرثیه ی جسارتای دشمن لبهاتو کی اینطور مثل گل پرپر کرده رگهاتو دست کی مهمون خنجر کرده کار کی بوده این زخم روی پیشونیت بوی نون میدی و سوخته موهای خونیت آه خستم بابا کوله بار سفرو بستم بابا آه بابا بابا منو با خودت ببر حالا بابا شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. سلام الله علیها بند1⃣ اومدی مهتابم تو کجا و اینجا بشین امشب پای قصه ی من بابا یکی بود یکی نبود یک دختر خسته از غمای دنیا گم شد دل شب میون دشت و صحرا شب بود سرما و تاریکی و تنهایی از وحشت میلرزید دست و پاهام بابایی جای تو زجر اومد دنبال این جا مونده سیلی زد جوری که ردش تا حالا مونده آه گوشم بابا نمیشه زجر فراموشم بابا آه پهلوم بابا مثل مادرت شده بازوم بابا بند2⃣ اینقَدَر حرفای بد شنیدم هر روز چه چیزایی تو راه بی تو دیدم هر روز تا بیای پیش من از زندگی صد دفه بریدم هر روز خسته شدم از بس که دویدم هر روز آتیش و خاکستر لحظه لحظه پی در پی سنگای رو بام و ضربه های کعب نی تو بازار دور ما با خنده میرقصیدن اهل شام واسه چی اسمم رو میپرسیدن آه مُردم بابا بس که از سنان کتک خوردم بابا آه سوختم بابا تا نگاهمو به تو دوختم بابا بند3⃣ صداتو نشنیدم از غروب رفتن چرا ساکت موندی مگه قهری با من حالا که اینطوره من جای تو روضتو میخونم اصلا از مرثیه ی جسارتای دشمن لبهاتو کی اینطور مثل گل پرپر کرده رگهاتو دست کی مهمون خنجر کرده کار کی بوده این زخم روی پیشونیت بوی نون میدی و سوخته موهای خونیت آه خستم بابا کوله بار سفرو بستم بابا آه بابا بابا منو با خودت ببر حالا بابا شعر و سبک: 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. ۱۴۰۳ صلی الله علیه و آله ✍ ایام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ معروف به مهربانی و رأفت بود رو در روی کفار چه با شدت بود فرمود علی پناه ما وقت نبرد در سایه ی پیغمبر با هیبت بود نرسد - احدی - به کمالات نبی به امیر نجف - تو امیر ادبی تو تَجَلی حق - ز تمامی جهات تو امیر دلِ - عجم و هر عربی ای افتخار حضرت جبریل در برین! هستی تو الگوی اسدالله در زمین ای خار چشم قوم یهود! ای امیر دین! بر هم زننده ی صف کفر و منافقین! یا ایها البشیر / یا ایها النذیر ما همراه توایم / تا آخر مسیر لبیک - ایها النبی ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اول خَلَقَ الله تویی یا احمد در عرش برین شاه تویی یا احمد فرمود علی عالِم دَهر است نبی بر گمشدگان راه تویی یا احمد تو مدینه علم - تویی استاد علی تو ظهورِ تمام خدای ازلی تو به خُلق حَسن - به خلائق مَثَلی به خدای جلی - تو شه بی بدلی ای ذکر اعظمت به لب جمله انبیا! ای روح آیه آیه قرآن محمدّا! ای اسوه حسن به تمامی اولیا! محتاج رحمتت همه در وادی جزا! یا ایها السفیر / ای راوی غدیر این شد پیام تو / حیدر بود امیر لبیک - ایها النبی ۳ ..👇