eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.5هزار دنبال‌کننده
337 عکس
641 ویدیو
178 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام روایت اینجوری میگه: جناده نامیه میگه اون شب آخر وارد حجره ی امام مجتبی علیه السلام شدم. وارد حجره شدم دیدم یه آقایی تا کمر تو تشت خم شده میگه تا نزدیک‌تر شدم ببینم چه خبره دیدم "و تخرج کبده قطعة قطعة" دیدم جگرش قطعه قطعه داره وارد تشت میشه.. ترسیدم صدا زدم یابن رسول الله برم طبیب بیارم؟ سر و آورد بالا تا من و دید، دیدم خون از کنار لب ها داره می‌ریزه یه جوری به من جواب داد تکلیفم روشن شد. گفت:" انا لله و انا الیه راجعون" آدم زرنگی بود میگه دیدم لحظه آخرشه اومدم جلوش زانو زدم با این دستای لرزانش دور دهان مبارک و پاک میکرد گفتم یه چیزی به من بگو پسر فاطمه لحظه آخری.. امام حسن ع شروع کرد در مذمت دنیا حرف زدن صدا زد پسر جناده حواست باشه دنیا اینه دنیا حلالش حساب کتاب داره، دنیا شبهه اش عتاب داره و اما حرامش کتک داره دنیا همینه ها حلالشم سخته تا چه برسه به حرامش میگه دید من دارم نگاهش میکنم یه نگاه به من کرد گفت پاشو برو دیگه،پاشو برو بلند شدم برم کأن اشاره کرد برگرد گفتم جانم گفت این تشت و بردار چرا من نمی‌دونم اینجا دیگه روایت تموم میشه اما من نمی‌دونم مراعات کیو کرد شاید میخواست بگه جناده پشت در زینب وایساده بلند شو برو قامت زینب و کسی ندیده چقدر غیوره.. همه ی غیرت امام حسنه..امشب شب امام حسنه ، من، تو، بزرگترا کی می‌تونه بفهمه سهم امام حسن و تو کربلا نه فقط قاسمش مه برای سنگ باران وسط میدانش میمیریم..نه فقط عبداللهی که روضه اش گودالیه.. یه چیزی بهت بگم نه فقط جانباز داده حسن مثنی و دیگران،غیر از اینا در بعضی از نقل ها هم هست چند تا از دخترانش دم غروب کربلا زیر اسب جون دادند سهم امام حسن زیاده سهم امام حسن خیلیه اصلا چی دارم میگم، حسینم سهم امام مجتبی است کربلا اون لحظه آخری که سرش تو بغلش بود گفت: "یا اباعبدالله لایوم کیومک یا اباعبدالله" حکم مأموریت داد. یعنی: حسین جان تا اینجا همه برای من بود داداش چیا ؟حسین جان تهمتا برای من، غربتا برای من ،بگم حسین جان خلوتی مادر برای من، زمین خوردنش برای من... (ع) (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
در حوالی غربت یک عمر در حوالی غربت مقیم بود آن سیدی که سفرهٔ دستش کریم بود خورشید بود و ماه از او نور می‌گرفت تا بود، آسمان و زمین را رحیم بود سر می‌کشید خانه به خانه محله را این کارهای هر سحر این نسیم بود آتش زبانه می‌کشد از دشت سبز او چون گلفروش کوچهٔ طور کلیم بود این چند روزه سایهٔ یثرب بلند شد چون حال آفتاب مدینه وخیم بود حقش نبود تیر به تابوت او زدن این کعبه در عبادت مردم سهیم بود بی‌سابقه‌ست حادثه اما جدید نیست این خانواده غربتشان از قدیم بود... سیدرضا جعفری (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
علیه‌السلام میان هجمۀ غم‌ها اگر پناه ندارد حسین هست نمی‌گویم او سپاه ندارد حسین مرهم زخم برادر است و غمی نیست زمانه حرمتشان را اگر نگاه ندارد حسین هست که سر روی شانه‌اش بگذارد حسین هست نیازی به تکیه‌گاه ندارد میان لشکر او مرد مانده؟ آه نمانده درون خانۀ خود یار دارد؟ آه ندارد زمانه تلخ‌ترین زهر را به کام حسن ریخت دلاوری که به جز ترک جنگ، راه ندارد کسی که صلح حسن را غلط شمرد، ندانست امام مفترض‌الطّاعه اشتباه ندارد درید قلب حسین آن‌چنان ز داغ برادر که احتیاج به گودال قتلگاه ندارد حسین عباس‌پور (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ امام مجتبی (علیه‌ السلام) نفـحۀ بـاغ بهـشت، عطر تن مجتباست محـفـل کـروبـیـان، انـجـمن مجـتباست در همه‌جا، بوی عشق گر رسد از کوی عشق نافـۀ آهـوی عـشق از خـتـن مجـتباست خرمی از خوی اوست، رنگ گل از روی اوست بوی سمن گر نکوست، از چمن مجتباست جـمـلـۀ اهل وفـا، ریـزه‌خـورِ خوانِ او ریشۀ جود و سخا، در سخن مجتباست تـاب فــراق رسـول، مـرهم داغ بـتـول در شب تـار عـلی، پـیـرهـن مجتباست کاش فلک کور بود تا که نـبـیند به غم آن همه تـیـرِ سـتـم بر بـدن مجـتـباست شاه شهیدان حسین، تـشنه‌لب و بی‌کـفن در صـدد بـوسه‌ای بر کـفـن مجـتباست جای قَرَن، از بقـیع کاش نـسیـمی رسد زان‌که اویـس دلـم در یـمن مجـتـباست در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
(علیه السلام) تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیل‌اند اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخیل‌اند غباری از قطراتِ تیمُّمِ تو طهارت بُحور، پیشِ نَمِ مسحِ پایت آبِ قلیل‌اند هزار مَن غزل آن‌سو در آسمانِ ترازو مناقبِ تو در این‌سو بدون وزن، ثقیل‌اند به کاسه‌ی مَلَکِ رزق، ریختند کمت را مجاورانِ گدایت به خرجِ خلق، کفیل‌اند ملقبی به مُعِزُّالْبَشر؛ مُذِلّ شیاطین همیشه سنگْ‌عیاران کنار قله ذلیل‌اند میان آن همه سردارهای جنگ‌ندیده سپاهیان سکوتِ تو جنگجوی اصیل‌اند نداده‌اند رضایت؛ به حرمتت به نمکدان چه سنگ‌ها که به آیینه‌‌ات همیشه گُسیل‌اند شراره‌های دری که تمام عمر، تو را سوخت قضای آتشِ نمرودها به جانِ خلیل‌اند گواهِ غربت صدّیقه پیرْموی سرت شد قصیده‌های سپیدِ تو آیه‌های دلیل‌اند نمی‌رسد به کفِ پای مقتلت قد شعرم قلم خمیده؛ رطب‌های روضه‌ات به نخیل‌اند رضا قاسمی (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام تیرها گر چه به تابوت تو را دوخته اند لااقل پیکر خونین تو دارد کفن اشکهایش به مادرش رفته سینه ی پر شراره ای دارد نه به یک تشت اکتفا نکنید جگر پاره پاره ای دارد از علی هم شکسته تر شده است *وقتی اون مرد اومد آقا رو دید محاسن سفید شده، الان در طب ثابت شده میگه طرف داره دق مرگ میشه غمباد شده، میگن چی شده؟ میگن خبر ناگهانی شنیده یهو یه نفر بزنه تو گوش مادرت، تو هم ببینی..* از علی هم شکسته تر شده است علتش کینه ها حسادتهاست غربت چشمهای مظلومش سند محکم خیانتهاست خواهرش را کسی خبر نکند مادرش خوب شد که اینجا نیست لخته خونها سر لج افتادن هیچ تشتی حریف آنها نیست از غرور شکسته اش پیداست صبر همصحبت دل آقاست نه من از چشم سر نمیبینم کوچه ای شوم قاتل آقاست *کدوم کوچه رو میگی؟بلدی آدرسشو؟ میدونی کجاست؟؟* کوچه ای تنگ کوچه ای تاریک شده کابوس هر شب آقا برگه را پس بده نزن نامرد چیست این جمله بر لب آقا از صدای شکستن بغضش چشم دیوارها سیاهی رفت مادرش راه خانه ی خود را تا زمین خورد اشتباهی رفت تا که باغش میان آتش سوخت میله های قفس نصیبش شد کودکی نه، بگو خزان بهار پیری زودرس نصیبش شد نفسش بند آمده ای وای به خدا نای روضه خوانی نیست شکر دارد که گوشه ی این تشت لااقل چوب خیزرانی نیست راهمونو بست فکرشو نمی کردم مادرم نشست فکرشو نمی کردم گوشواره شکست فکرشو نمی کردم یکی نبود بگه نامرد، بس کن یه زنه فکرشم نمی کردم این جور بزنه قدّم نرسید آخر حالا منمو حسرت من موندم و یه کوچه من موندم و خجالت آهِ مادر و، نه میره از یادم من دوشنبه رو، نه نمیره از یادم دیوار و سر و، من نمیره از یادم آخه به یک ضربت دو سیلی خورد زهرا یکی از ضرب دست و آن یک ز دیوار *همچین که سیلی زد، میدونی چجوری زده؟ عین روایتو میگم دو دستی زد تو صورت مادرم..* سند غربت بابام امضا شده بود نه نمیره از یادم اون روی کبود لبخنده رو لبای بابامونو گرفتن بی دینای مدینه دنیامونو گرفتن روزگار من با غم دلم سر شد حال مادرم هر دقیقه بدتر شد درد پدرم دیگه چن برابر شد نمیدونم چرا دستاش بالا نیومد هی نفس نفس میزد حرفی نمیزد سنّی ندارم اما، موهام همه سفیده دیدیم سر جوونیم ناموس ما شهیده قدّم نرسید آخر حالا منمو حسرت من موندم و یه کوچه من موندم و خجالت هیشکی نبود بگه این گل که پرپره این زن که میزنید ناموس حیدره از عمد مادر و پیش پسر زدند از عمد با لگد محکم به در زدند مادرم از قدیم می زد حرف مادرم سر به زیر می زد حرف مردک پست رذل، سیلی زد بی هوا با دو دست سیلی زد دل من ،شکست در کوچه مادرم تا نشست در کوچه استراحت نداشت مادر ما خواب راحت نداشت مادر ما *می دونی مادر ما چجوری میخوابید؟* (ع) (ص) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام مادرم دل شکسته می خوابید می شد از درد خسته می خوابید با سر نیمه بسته می خوابید اکثراً هم نشسته می خوابید مادرم رفت و پیر شد بابام بعد از آن سر به زیر شد بابام *صدا زد خواهرشو، زینبم تشتی برام بیار، چندین بار به امام حسن زهر داده بودند بی بی دوید تشتی آماده کرد جلو داداشش گذاشت. آقا شروع کرد سرفه کنه زینبم داره دعا می کنه ان شالله مثل همیشه زهر و بالا میاره راحت می شه، ولی یهو همینجوری که دعا می کرد چشمش به لبان حسنش افتاد دید دور این لبا خونی شده دلت کجا رفت؟ زینب ببینه دور لبای داداشش خونی شده، تازه کسی نزده، سریع حسین اومد عباس اومد، اومدن زیر بغلای زینبو گرفتن چه خبره؟ زینب خون دیده ،کمک این خانم کردن دیدی یه نفر که داغ میبینه یکی دوتا زیر بغلاشو میگیرن یکی شونه هاشو میمالونه، عباس شونه های زینبو داره میماله حسینم زیر بغلای زینبو گرفته هی میگن غصه نخور خوب میشه بهتر میشه، خدا رو شکر اینجا دو سه تا داداش بودن کمک زینب کردن خود امام حسن فرمود: "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" کجا بودی اون لحظه ای که عمه ی سادات بالا تل ایستاده، اینجا لب خونی دیده، یه مرتبه یه نگاهی کرد دید دور گودال حلقه زدند یکی با شمشیر می زنه، یکی با نیزه می زنه، یه عده از دور ایستادن دارن سنگ می زنن دوتا دستشو رو سرش گذاشته هی می گه "وامحمدا.. واعلیا" داره بسمت گودال حرکت می کنه، اینجا لب خونی دیده، نمیدونم تو گودالم دیده یا نه، اون نامرد تا دید ابی عبدالله داره حرف می زنه مناجات می کنه "یا غیاث المستغیثین" میگه نیزه رو برداشت نمی دونم بی بی این صحنه رو دیده یا نه ، چنان با نیزه تو حلقوم حسین.....* خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا می زدن سنگ سرش شکسته بود خسته بود آقا تنهای تنها بود تنهای تنها رفت آرومِ جونِ من زیر دست و‌پا رفت «ای حسین......‌» (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام نشستم گوشه‌ای از سفره همواره رنگینت چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت به عابرها تعارف می‌کنی دار و ندارت را تو آن باغی که می‌ریزد بهشت از روی پرچینت کرم یک ذره است سرشار، سرشارِ صفت‌هایت حسن یک دانه از بسیار، بسیار عناوینت دهان وا می‌کند عالم به تشویق حسین اما دهان خاتم پیغمبران وا شد به تحسینت تو دین تازه‌ای آورده‌ای از دید این مردم که با یک گل کنیزی می‌شود آزاد در دینت معز المومنین خواندن مذل المومنین گفتن اگر کردند تحصینت اگر کردند نفرینت برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون که میچینند مضمون آسمان‌ها ازمضامینت بگو با آن سفیرانی که هرگز برنمی‌گشتند خدا وا داشت جبرائیل‌هایش را به تمکینت بگو تا آفتاب از مغرب دنیا برون آید که سرپیچی نخواهد کرد خورشید از فرامینت بگو تا تیغ بردارد اگر جنگ است آهنگت بگو تا تیغ بگذارد اگر صلح است آیینت خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارد محبت کن قدم بگذار بر چشم محبینت تو را پایین کشیدند از سر منبر که می‌گفتند: چرا پیغمبر از دوشش نمی‌آورد پایینت * قربون آقایی که ما هرچه داریم از امام حسن داریم اگه شیعه ای هست اگه کربلایی همش مال امام حسنه. قربون اون آقایی که انقدر سخت شد فتنه‌های زمانش حتی نزدیک‌ترین آدما درکش نکردن. خدا شاهد بعضی موقع‌ها کربلایی عمل کردن خیلی آسون‌تر از امام حسنی عمل کردنه. که یه کاری کرد اطرافیانم نفهمیدن لذا بعضی از نزدیکانش تا می‌دیدنش بهش می گفتن.. یامذل المومنون باید برای امام حسن برای اینا گریه کرد...* درون خانه هم محرم نمی‌بینی تحمل کن که می‌خواهند، ای تنهاترین تنهاتر از اینت تو غم‌های بزرگی در میان کوچه‌ها دیدی که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت برای جاری اشکت سراغ چاره می‌گردی که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت (ع) (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام بعد من ای خواهرم، قلبت خیلی خون نمیشه قلبت بگیره برای حضرت زهرا، گریه کن یادت بیار روضهٔ کوچه رو هر از گاهی برای منم روضه بخوان قرآن تلاوت کن وقتی که جان از بدنم بیرون میاد خواهرم آیت الله قمی از علمای قرن چهارم روایت رو اینجوری مینویسه: شب وقتی وارد حجره شدم. دیدم فرزند فاطمه سلام الله علیها خم شده داخل تشت وقتی نزدیک شدم دیدم پاره های جیگرش وارد شده تو تشت. زینب نشسته هی میزنه پشتش به کمرش بالا بیار داداش،جانِ زینب بالا بیار هر از گاهی وقتی بالا میاره میگه آخیش راحت شدم، زینب اینا اثر زهر نیست که زینب می‌دونی چند ساله جیگر من پاره پاره است؟ خدا رو شکر تو،تو اون کوچه نبودی زینب فراموشم نمیشه جریان کوچه باور کن خواهرم *جُناده میگه:دیدم تو این وضعه صدا کردم آقا جان کاری از دست من برمیاد یا نه ؟ دیدم سرشو از تشت بالا آورد خون از کنار لبهاش جاری میشد.سرشو چرخوند طرف من گفت "انا للّه و انا الیه راجعون" دیگه من رفتنی ام.جناده معلوم بود آدم زرنگیه گفت: آقا جان این لحظه آخر به جناده چیزی بگو من از شما چیزی یاد بگیرم آقا گفت:"ان فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و بشبهاتها عتاب"جناده دنیا همینه ها برای دنیا گریه نکنیا. میگن تو همین حالت دیدم ابی عبدالله وارد شد. حسن علیه السلام همان لحظه که چشمانش افتاد به سید الشهدا بیا حسن فدات بیا.دیدم بدو بدو اومد سرش رو از زمین برداشت و گرفت تو آغوشش چشماش رو بسته بود اشک از چشمای اباعبدالله الحسین می‌چکید رو صورت امام حسن همین که اشک از چشمان امام حسین می‌ریخت رو صورتش چشماش رو باز میکرد.فرمود:حسین تو گریه نکن. حسین یادم نمیره بابام شب آخر مادرم به بابام گفت: علی نذاری حسین گریه کنه. گفت اگه حسین گریه کنه عرش بهم میخوره،دنیا بهم میخوره حسین تو گریه نکن. گفت: چجوری گریه نکنم داداشی مثل تو از دستم رفت. چطور گریه نکنم اینا همه نقشهٔ امام حسنه میخواست فرماندهی که آخرین پیامش به حسین نگاه کرد.گفت؛ آخرین پیامم حسین تا اینجا برا من بود حسین جان تو کوچه ها چیشد برا من بود حسین.کنار نزدیکان، شکستن هم برا من بود.حسین من کارم رو انجام دادم فقط یدونه ماموریت مونده اونم مال توعه حسین "لایوم کیومک یا اباعبدالله"بعد دیدن چشمش زوایای حجره رو میگرده گفتن آقا کی رو میخوای؟ یهو دیدن گوشه حجره زانو هاش رو بغل کرده نشسته زینب، برادرت بمیره زینب، من کوچه دیدم، زینب من افتادن مادرم رو دیدم، زینب خودم دیدم، خودم دیدم، لبهای مادرم لرزید. زینب خودم دیدم مادرم صورتش رو کنار اون نانجیب گرفته بود بی هوا زد.خودم دیدم تمام قدرتش رو گرفت دستش غدیر خم و تسویه حساب گرفت خودم دیدم پاشد مادرم یه نگاه به سمت راست و چپ کرد دیدم مادرم آرام آرام راه میره مادر کجا میری؟حسن بیا بریم حسن کجایی؟ کجا بریم؟حسن اینجا جای ایستادن نیست.خب پس چرا از اونجا میری پس؟ چیکار کنیم؟حسن گفت: مادر خونمون اینوره. زینب همه اینا رو دیدم من زینب اما من دیده هام حسین دیده هاش کل خانوادم یه طرف.. اما زینب همه چیزایی که تو دیدی یه طرف. زینب کار سخت مال توعه.آدم به برادر بزرگش یجوری دیگه دل می‌بنده برادر بزرگ ستون میشه برای خواهرش یعنی حرفش رو برای هیچ کس نتونه بگه به برادر بزرگش میزنه..تصور کن زینب چند روزه از شام اومده کربلا و کربلا به مدینه برگشته عبدالله میگه دیدم زینب داره میره گفتم کجا میری؟ دخترای کوچیکش کنارش رو گرفت کجا میری زینب؟ میرم بقیع یه حرفهایی تو دلم مونده دختر های کوچک تو کربلا حرفاشون رو به عباس گفتن زینب حرفش رو تو کربلا نگفت نگه داشتم بیام اینجا بگم. اومد بقیع نشست سر قبر حسن اون کمر خم شدش رو یکم صاف کرد دیدن نقاب رو کنار زد زینب، یه نگاه کرد به حسن گفت پاشو یه نگاه بنداز به صورتم حسن، چشمات روشن داداش* خبرداری من را بازار بردن مرا در مجلس اغیار بردن (ع) (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین (ع) (ص) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید یا رسول الله... چقدر سفارش کردید... فرمودید حسنم غریبه... یک روز تکه های جگرش داخل طشت در مقابل زینب... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید یه روزی هم سر مقدس حسینت داخل طشت در مقابل یزید... هی با چوب خیزران به لب و دندان حسینت میزد... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید الا لعنت الله علی القوم الظالمین (ع) (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ مناجات و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا یا صاحب الزمان کم ما را قبول کن امسال هم محرم ما را قبول کن از تو نفس رسید و برایت نفس زديم این ناله های پر غم ما را قبول کن *آقاجان! همیشه التماس تو می کنیم؛ توو این شب ها هم التماس تو کردیم... نفس بده که برایت نفس نفس بزنم وظیفه است اگر گریه می کنیم این اشک های نم نم ما را قبول کن *جنس گریه شب آخر یه چیز دیگه است هرکی یه گوشه داره میسوزه. بعضیا به خودشون میگن یعنی محرم سال دیگه رو می بینیم یا نه...؟* خوب و بد این دو ماه همه مهمان روضه ایم یک مرحمت کن از دم ما را قبول کن با اشک عیادت دل زخمی ات آمدیم آقا بیا و مرهم ما را قبول کن *هرکی حالش مثل منه اینو بگه...* حتما قصور کرده ام آقا حلال کن عرض ارادت کمِ ما را قبول کن تا زنده ایم نوکر این خانواده ایم این عهد زیر پرچم ما را قبول کن *قول رو میدیم ان شاءالله آقا کمک مون کنه. ما که میدونیم که از همین جا هم بریم همه دو ماه مونو یهو خراب می کنیم...* ما قول می دهیم که ترک گنه کنیم این توبه مسلَّم ما را قبول کن هر دم حسین گفتم و هر بازدم حسن هم بازدم و هم دمِ ما را قبول کن دارد بساط ماه عزا جمع می شود این سفره ها بدست رضا جمع می شود *یا صاحب الزمان...* (ع) (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313