#روضه شام#غریبان
#استادپناهیان
🏴💫🥀🏴💫🥀🏴💫🥀
خیلی دیر وقت است نه؟ خسته شدید دیگر الانا هم زینب خسته . بود سرتا پای من خونین و زینب خسته بود . انقدر دویده بچه های حسین را جمع کرده از تو بیابانها . نگویید عبادت . محبت زینب را ببین .
امام زین العابدین ع میفرماید : خیلی نگران عمه ام زینب بودم . خیلی سنگینی کار اذیتش میکرد ، دیدم زینب کبری عمه ام سحر دیگر بود آمد استراحت کند نشست . خدایا عمه ام چکار میکند ؟ میخوابد . نکند میخواهد نماز شب بخواند . پس چرا بلند نمیشود؟ یکمی دقت کردم دیدم دارد نشسته نماز شب میخواند . آخه زینب چی داری میگویی ؟ الان چی داری میگویی به خدا ؟ حتما دارد میگوید الهی العفو خدایا زینب را ببخش . خدایا زینب را ببخش .
این محبت است یا عبادت ؟ یعنی محبت .
من یک روضه ای را یک جای دیگر هم خواندم . دوست دارم اینجا هم بخوانم. معلوم نیست تا چند روز این روضه صدای نوارش تو دل من روشن است ؟ شماهم بیایید شریک بشوید .
امشب زینب کبری وقتی همه ی بچه ها و یتیم هارا جمع کرد ، خیمه ی نیم سوخته ای برقرار کرد ، ارازل و اوباشی که تو کربلا بودند زینب را نگران کرده بود. امشب زینب نگهبان حرم است . امشب زینب پاسبان حرم است . من فکر میکنم زینب یک زمزمه دارد وقتی دارد نگهبانی میدهد . هی تو دلش میگوید عباس من ، عباس من ، عباس من .
شبهای شام غریبان ابوی ما هیئتها می آمدند خانه شان زنده بود خدا رحمتش کند. آخرسر یک روضه ای ،زبانحال است . نقلش را من قطعی ندیدم . زبانحال است نمیدانم حتما زبانحالش که درست است می آید این معنا دار است . حالا شاید هم نقل داشته باشد نمیدانم . اجازه بدهید به یاد ایشان بخوانم برایتان .
میگفت زینب داشت نگهبانی میداد دید یک سایه ای از دور دارد نزدیک میشود فریاد زد کی هستی؟ من زینبم دختر علی ام . این سایه نزدیک شد هی مینشست هی بلند میشد ، یکمی زینب دقت کرد دید دارد میگوید عزیز مادر حسین . پاره ی جگر مادرت حسین.
بعد مفصل زبانحال زینب با مادرش را گفت. قاعده اش این است دیگر . زینب همه کسش را از دست داده با کی درددل میکند؟ مادر دیدی بی برادر شدم؟ دیدی حسینم را کشتند؟
علی لعنت الله علی القوم الظالمین
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#السلام علیک یا أبا عبدالله
#روضه شام #غریبان
#استادواضحی
🏴✨🍃🏴✨🍃🏴✨🍃
خودم دیدم که صحرا، لاله¬گون بود
خودم دیدم که صحرا، لاله¬گون بود
آخ زمین از خونِ یاران، غرقِ خون بود
خودم دیدم فضای، آسمان¬ها پُر از إنّا إلیهِ، راجعون بود
خودم دیدم، که نورِ چَشمِ زهرا
آخ چراغتِ تَنَش از حرف فزون بود
خودم دیدم که بر هر برگِ لاله
نوشته این سُخَن با خَطِ خون
خودم دیدم که دل¬ها، مُرده بودند
خودم دیدم همه، أفسُرده بودند
خودم دیدم که گل¬های نُبُوَّت آی نبوَّت زِ بی آبی همه، پژمُرده بودند داد و بی¬داد
خودم دیدم کبوتر¬های معصوم همه، سر زیرِ پَرها مُرده بودند
همان جایی که فرزندانِ زهرا به جرمِ سیلی، خورده بودند سه روز است بدنِ نازنینِ أبی عبدالله و یارانش زیرِ آفتابِ سوزانِ نَینوا، مُرده¬اند کسی نیست به خاک بسپارد امامِ زمان قومِ بنی أسد که نزدیک کربلا شدند زن¬هایشان بعد از سه روز مثلِ فردایی گفتند برویم ببینیم کربلا چه خبره وقتی آمدند دیدند هیچ أثری نمانده فقط یک مُشت بدن¬های شهداء روی زمینِ گرمِ کربلا یا الله مردهایشان را خبر کردند و ملامت کردند فردای قیامت در مقابلِ پیغمبر چه جوابی دارید ببینم لاأقلّ بروید بَدَنِ مُطَهَّرِ ناز دانه¬ی پیغمبر، فرزند بزرگوارِ رسول الله را به خاک بسپارید آمدند امّا هر چه نگاه می¬کنند یک کدام از این شهداء، سَر ندارند، چه کنیم؟ حِیران و سرگردان، ماندن یک دفعه دیدند یک آقایی سوارِ بر أسبی یک نُقاب به صورتش زده دارد می¬آید یا الله همین که آقا نزدیک شد عرض و أدب کردند ... ... ... خودش را معرّفی نمی¬کند فقط دیدند فرمود آی مردم من این بدن¬ها را می¬شناسم این بدن، بدنِ حبیب إبنِ مظاهر است این بدنِ مسلم إبن عوسجه است این بدنِ زُهَیر است دیدند کنارِ یک بدنی بیشتر ناله می¬زند إنگار صدا می¬زند این بدنِ برادرم علی أکبر است همه بدن¬های مطهّر را به خاک سپردند و دفن کردند دیدند آقا آمد کنارِ یک بدنی که خیلی قطعه قطعه شده است یا الله دیدند خودش را روی بدن انداخته و ناله می¬زند یا أبا عبدالله آقا بابا کاش بودی و ما را می¬دیدی بابا صدا زد آی مردم این بدن را باید خودم دفنش کنم فقط شما بروید یک قطعه حَصیرِ ... برایم بیاورید بدنِ نازنینِ بابا میان حصیر گذاشت خودش با دستِ مبارکِ خودش، دفن کرد بعضی می¬گویند مردم دیدند زین العابدین از قبر بیرون نمی¬آید یک نگاه کنند ببینند آقا لب به رگ¬های بُریده¬ی بابا گذاشته بابا بابا بابا بابا آقا آمد بالا لَحَد را چیدند، خاک ریختند با أنگشت سَبّابه نوشت هذا قَبرُ حسین إبن علی إبن أبی طالب الّذی قَتَلُوهُ عطشاناً گفتند آقا بدن¬ها فکر می¬کنیم تمام شد إنگار آقا صدا زَد یک بدنِ دیگری هم هست گفتند آقا ما که بدنی نمی¬بینیم فرمود ... آن بدن کنارِ نَهرِ عَلقَمه بدن عموی غریبم عبّاس هر کجا نشستی با إخلاص سه مرتبه یا حسین یا حسین
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#شام غریبان (آتش گرفتن خیمه ها)
السلامُ علی مَن نُکِثَت ذِمَّتُه السلام علی مَن هُتِکَت حُرمَتُه
السلام علی من اُریقَ بِالظُّلم دَمُه
عصرعاشوراکه گلهاچیده شد
اشکهاجاری زجام دیده شد
کوفیان ازکین شرارافروختند
خیمه هارابهرغارت سوختند
امام صادق(ع)فرمود:چهارهزارفرشته روزعاشوراازمحضرخداوندمتعال درخواست کمک به اباعبدالله کردندامابه آنهااجازه داده نشددوباره تقاضاکردندباردوم اجازه دادندآماده شدندوآمدنددرکربلااماصحنه عجیبی دیدند.ببینندبدن قطعه قطعه ی عزیززهراروی زمین افتاده ،خیمه هاآتش گرفته ،عرضه داشتند،دیگربه عالم بالا برنمی گردیم .حضرت فرمود:تاروزقیامت درکربلامی مانندوگریه می کنند.ماهم برویم درکنارملائکه الهی اشک بریزیم وناله بزنیم .یک نگاه کن به گودال قتلگاه ، یک نگاه هم به خیمه ها،ببین چه خبرشده
کوفیان ازکین شرارافروختند
خیمه هارابهرغارت سوختند
کودکان درکوه وصحرادربه در
ناله شان هم ساغرخون جگر
خالی ازمهرپدرآغوشها
غرق درخون ودریده گوشها
رویشان ازراه کین نیلی شده
نیلگون ازضربت سیلی شده
کربلاازوردشان شدمنجلی
ازندای یامحمدیاعلی
وقتی جنگی رخ می دهددرهمه جااین قانون هست که چندگروه ازطرفین جنگ بایددرامان باشند.یکی سالخورده ها، یکی بیماران یکی زنها،یکی بچه هاامایک نگاه کن کربلاببین بابچه های پیامبرچه کردند.وحشیانه به خیمه هاحمله کردند.خیمه هاراآتش زدند.یک عده زنهای داغدیده وفرزندوهمسرازدست داده ،یک عده دختران یتیم وبی پدرچه کنند.
فَفَررنَ بناتُ الزهراحَواسِرَمُسَلَّبَاتٍ حافیاتٍ باکِیاتٍ همه باپای برهنه ومقنعه ازدست رفته وچشم گریان ،ناله کنان ازخیمه هابیرون دویدند.هرکس به طرفی فرار می کند.نه به زنهارحم کردند.نه به بچه ها،مقنعه ازسرشان می کشیدند.دستبندبه دست می دیدندمی کشیدند.خلخال ازپای دختران می ربودند.باتازیانه به دنبال دختران یتیم می کردندومی زدند.مرحوم علامه مجلسی می فرماید: فاطمه دختر امام حسین(ع) می گوید شخصی ازدشمن دیدم به سوی من می آید.فرارکردم ،گمان کردم ازدست اونجات پیدامی کنم ولی دیدم پشت سرم می آیدوقتی به من رسیدچنان بادسته نیزه اش به شانه ام زد،باصورت به زمین افتادم .گوشواره ام راکشید،بیهوش شدم وقتی به هوش آمدم دیدم عمه ام زینب بالای سرم نشسته وگریه می کند.فرمود:بلندشوبه خیمه برویم ببینیم با زنهاوبرادرت چه کرده اند . حسین جان حسین جان.
دشمنت کشت ولی نورتوخاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نورخداست
دلابسوزکه ...ص 273(ژولیده نیشابوری) – مقتل مقرم ص 300 به نقل ازتاریخ طبری ج6 ص 260ومثیرالاحزان ص 40وریاض المصائب ص 341وتظلم الزهراص 130-اللهوف ص132به ترجمه مرحوم طهری+سوگنامه ص 378به نقل ازبحارج 45ص60-زیارت ناحیه مقدسه
#مرثیه مکتوب #شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
امشب که شب شام غریبان حسین است
با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است
از خیمه رود سوی شما شعله آتش
سوزان دل طفلان پریشان حسین است
یا رب به سر سید سجاد چه آمد
در خیمه سرا آن گل بوستان حسین است
گلها شده پرپر زدم نیزه و خنجر
بر روی زمین پیکر عریان حسین است
در آن صحرا چه کند زینب کبری
بی یار و معین خواهر گریان حسین است
ای کرببلا اهل حرم را تو خبر کن
زهرا ز جنان آمده میهمان حسین است
عزاداران ، سینه زنان ، شب شام غریبان حسین است ، امشب امام زمان عزادار است برای مصائب عمه اش گریه می کند ، برای دست های بریده عمو جانش عباس گریه می کند .آقا سرت سلامت ، آی دلهای کربلایی امشب با زینب و امام سجاد برای غریبی حسین گریه کنید . قربان دل شکسته زینب ، پرستار بچه های حسین ، بچه ها را آرام می کند یکی سراغ بابا را از عمه می گیرد (عمه جان بابا ) یکی سراغ عمو را
از عمه می گیرد ، عمه جان عمو جانمان عباس چه شد ؟ یکی سراغ علی اکبر می گیرد ، یکی سراغ قاسم را می گیرد ، خانم رباب هی صدا می زند : علی اصغرم کجایی ، قربان لبهای تشنه ات برم علی جان ، قربان قنداقه پر خونت برم پسرم ، من از شما عزاداران سئوال می کنم مگر رسم نیست داغدیده را تسلیت بگویند ؟
اما کربلا عوض تسلیت زینب را تازیانه زدند ، سکینه را تازیانه زدند ، خیمه ها را غارت کردند ، گوشواره از گوش بچه ها بیرون آوردند . بچه ها به بیابان ها فرار کردند امشب ذکر این است :
الهی خواهرت زینب بمیرد
نماند بعد تو ماتم بگیرد
اگر کشتند چرا آبت ندادند
ترا ز آن درّ نایابت ندادند
#منبع: کتاب گلچین احمدی
#مرثیه مکتوب #شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#شعرمناجات باامام حسین علیه السلام
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
سلام شاه کرم، آبرو بده به گدا
شکسته بال و پرم، آبرو بده به گدا
چه می شود که شب جمعه زائرت باشم
دوباره کنج حرم، آبرو بده به گدا
گرفته حالمو و دلتنگ روضه های توام
تو را به چشم ترم، آبرو بده به گدا
کسی به جز تو دری وا نکرد بر رویم
دوباره در به درم، آبرو بده به گدا
سیاه رویم و رنگ تو نیستم اما
بیا بیا بخرم، آبرو بده به گدا
فدای دست کریمت، دوباره دستت را
بکش به روی سرم، آبرو بده به گدا
قسم به زینب قامت خمیده رحمی کنم
به قلب پر شررم، آبرو بده به گدا
به ساعتی که سرت را فراز نی می دید
به کربلا ببرم، آبرو بده به گدا
@rozevanoheayammoharramsoghandi
دلم گرفته برای غمی که میدانی
برای وسعتِ آن ماتمی که میدانی
دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده
دچار حال بد و مبهمی که میدانی
چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی
قبول کن! منم آن محرمی که میدانی
مرا به حال خودت واگذار کن آقا
دعا بکن نشوم آدمی که میدانی
دوباره بغض دلم را گره زدم محکم
به روی حاشیهٔ پرچمی که میدانی
فراق کرب و بلا جان سپردن محض است
تو را خدا برسان مرهمی که میدانی
سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد
مرا ببر به همان عالمی که میدانی
به پای بوسی شش گوشه ات مرا بطلب
نخواه جان بدهم از غمی که میدانی!
#شعر
#مناجات
امام#،حسین علیه السلام
@rozevanoheayammoharramsoghandi
الا سفر به سوی کربلا کنید امشب
همه زیارت خون خدا کنید امشب
اگر به جانب مقتل عبورتان افتاد
برای حضرت زهرا دعا کنید امشب
برای آنکه رود در کنار نعش پدر
رقیه را به بیابان رها کنید امشب
نماز وتر به جا آورید بنشسته
به دخت شیرخدا اقتدا کنید امشب
علم به دست بگردید دور آلالله
گره ز کار علمدار واکنید امشب
اگر به مطبخ خولی عبورتان افتاد
زیارت سر از تن جدا کنید امشب
ستمگران! به پیمبر قسم عزادارند
به آل فاطمه کمتر جفا کنید امشب
الا تمام ملایک! به قتلگاه آیید
ز گریه شور قیامت به پا کنید امشب
به سوز سینۀ «میثم» چنان بریزید اشک
که حق خون خدا را ادا کنید امشب
سازگار
#شعر#امام حسین علیه السلام
#شام غریبان
@rozevanoheayammoharramsoghandi
امشب به زمین پیکر عریان حسین است
شام است ولی شام غریبان حسین است
با نالة ای وای حسین وای حسینا
در کرببلا فاطمه مهمان حسین است
پرپر شده از باد خزان لالة لیلا
این دسته گل سرخ گلستان حسین است
هر لاله خورد آب ز خون جگر سنگ
هر نخل خمی سر به گریبان حسین است
تا روز قیامت جگر آب کباب است
پیوسته به یاد لب عطشان حسین است
زخمی که بود بر گلوی نازک اصغر
یک آیة ناخوانده ز قرآن حسین است
این ساقی بی آب که جان داده لب آب
سقای جگر تشنة طفلان حسین است
یک خیمة آتش زده یک جمع پریشان
این جمع همان جمع پریشان حسین است
دوزخ شود از یک نگهش روضة رضوان
آن دیده که گریانَد و گریان حسین است
خونی که از آن نخل ولایت شده سرسبز
والله قسم خون جوانان حسین است
“میثم” که بود دامنش آلوده ز عصیان
در روز جزا دست به دامان حسین است
سازگار
#شعر#شام غریبان
#امام حسین علیه السلام
@rozevanoheayammoharramsoghandi