.
#ف_اردکانی
(مامان #محمد_احسان ۱۳، #محمد_حسین ۱۱/۵، #زهرا ۱۰، #زینب ۷/۵، #محمد_سعید ۳/۵ ساله)
#قسمت_دوازدهم
خداجونم میشه غر بزنم؟!
بیزحمت به اون فرشته که سمت چپ گذاشتی بگو یه کوچولو استراحت کنه و ننویسه! شمام خواهشاً این دفعه رو ندید بگیر!
آقامون! دلم میخواد غر بزنم! ناراحت نشیا! دلم پره😜بزنم؟!
و اینجا بودکه با دادن چراغ سبزی از سوی آقای همسر، غرزدنها شروع میشد.
با تولد هر فرزند علاوه بر برکات مادی و معنوی که شامل حالمون میشد، همسرم از نظر شغلی پیشرفت میکردن. (طلبه اند)
تا اونجایی که حد کمکهای ظاهریشون (و نه مادی و معنوی)، از فرزند اول تا پنجم، از بینهایت به سمت صفر میل کرد!😂
البته به سمت صفر رفت ولی الحمدلله، گوش شیطونه کر، صفر نشد!
سال به سال سرشون شلوغتر شد و وقتشون کمتر. اوایل اذیت میشدم و گاهی شکایت میکرد. (با اطلاع قبلی😅)
اما بعد بارداری پنجم تصمیم گرفتم نیمهی پر لیوان رو ببینم.😌
دیدنِ تنها که نه!
در واقع زل بزنم!😁
و به این قضیه و خیلی از مسائل دیگه، از زاویهی زیباتری نگاه کنم. انقدر نگاه کنم و بهش فکر کنم تا چشم و ذهنم عادت کنه به زیبا دیدن.😍
به جای اینکه به همسر پرتلاشم به عنوان مردی که بیشتر به فکر کارشونن و فرصت چندانی برای وقت گذروندن با خانواده ندارن نگاه کنم، به این فکر میکردم که چقدر تلاش میکنن که خانواده کمبودی احساس نکنن. و به کارشون به چشم جهاد نگاه میکردم. اینطوری دیگه دیر اومدنشون و یا مدام کار کردنشون با گوشی اذیتم نمیکرد.
اون موقع بود که فراوانی درخواست مجوز برای غرغر، کم و کمتر شد.😁(انشاءالله به صفر برسه)
به خانهداری و بچهداری خودم به دید شغلی نگاه کردم که باید به نحو احسن انجامش بدم.👌🏻 شغلی که حقوقشو خدا برام پسانداز میکنه.😇
سعی کردم باری از دوششون بردارم. به جای اینکه آخر هفتهها ازشون درخواست تفریح و گردش کنم، سعی میکردم برنامهی مستقل با دوستانم بذارم و بچهها روو هم ببرم تا هم همسرم به کارهاشون برسن و هم بچهها به تفریحشون.👌🏻
البته آقای همسر هم به جاش تابستونا سنگ تموم میذارن و مسافرتمون به راهه.
حضور کمشون توی خونه هم مثل چای عراقیه!!
قلیل ولی غلیظ😉
همینطور یک نوع قرارداد نانوشته و ناگفته بینمون داریم و هر دو سعی میکنیم سطح توقعاتمونو پایین بیاریم و خستگی و گرفتاریهای همدیگه رو درک کنیم.
در مواقعی که یکیمون اعصاب نداره اون یکی سعی میکنه محیط رو آروم و به طرف مقابل آرامش تزریق کنه.(البته بار این آخری رو آقای همسر بیشتر به دوش میکشن.😁)
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#ف_اردکانی
(مامان #محمد_احسان ۱۳، #محمد_حسین ۱۱/۵، #زهرا ۱۰، #زینب ۷/۵، #محمد_سعید ۳/۵ ساله)
#قسمت_سیزدهم
یا مقلب القلوب و الابصار/ یا مدبر الیل و النهار/ یا محول الحول و الاحوال/ حول حالنا الی احسن الحال
آغاز سال ۱۴۲۰ هجری شمسی مبارک
🎉سال نو مباررررررک🎉
نوهی ۱: باباجون عیدی نمیدی؟
همسرم: چرا نمیدم باباجون؟
خانوم! اون دسته اسکناس یک میلیاردی نو رو از تو کمد برام بیار.
وایسا ببینم چند تایین؟
خودم: دوازده تا بچهها و همسراشون، هشت تا هم نوه.
همسرم: ماشاالله
خداروشکر که دورمون شلوغه و تنها نیستیم.
محمداحسان: آره واقعا! بابا چه کار خوبی کردید که زیاد بچه آوردید. الان هم بچههامون از نظر عمه و عمو و خاله و دایی آبادن، هم تو سختیها به داد هم میرسیم.
همسرم: آره آره، درسته که تو تو بچگیت پوستمونو کندی ولی میارزید.😁 تازه من ۱۴ تا میخواستم، حاج خانوم قبول نکرد.😒
عروس بزرگه😜: وای بابا، محمداحسان بچگیش اذیتکن بود؟ بگو بچههاش به کی رفتن.😆
محمداحسان: آها! الان شدن بچههای من!😏
محمدحسین: آره من یادمه چقد گریه میکرد.😄
خودم: نه بچهم، الکی نگین! اصلأ هم اذیت نمیکرد.😏 همهتونو محمداحسان بزرگ کرد.
زهرا: نه داداشم بچهی خوبی بود! اونی هم که جیغ من و زینبو در میآورد عمه وسطیمون بود.😂
خودم: تو جیغت همیشه دم مشکت بود!
نوهی ۲: مامان جون اونی که دم مشکه، اشکه.
خودم: الهی قربونت برم. میدونم مامان جون، شوخی کردم خوشکلم.😘
عروس۲: مامان محمدحسین آروم بود؟
خودم: آره مادر. محمدحسین و زینب اصلأ نفهمیدم چطور بزرگ شدن، انقد که آروم بودن.
زینب: خواهش میکنم!😎 قابل توجه بعضیا😉
داماد: وا پس چرا الان اینجوریه.😂
زینب: چهجوری مثلا؟!🤨
داماد: هیچی... همونجوری... آروم😅
همسرم: ولی از شوخی گذشته، کاش خاله نسرین و دایی مجتبی و عمو رضا هم به فکر امروزشون بودن و بچه بیشتر میآوردن.
الان مجبور نبودن بمونن خونهی سالمندان.😔
خودم: آره، انقدر که بهشون هشدار دادیم
ولی کو گوش شنوا؟
هی گفتن پول، خونه، ماشین، درس، کار... الان نه کار و درس به کارشون اومد و نه خونه و ماشین. آدم باید دودوتا چهارتا کنه ببینه چی رو فدای چی میکنه.
مادر ثواب داره، فردا بیاید همگی بریم یه سر دیدنشون😔
محمد سعید: شما برید من با نامزدم قرار دارم☺️😁 سلام منم برسونید.
همه: باااااااابااااااا زن ذلیییییییییل... بیا پایین باهم برییییم... واسه ما قاطی مرغا شده.😂
حالا بذار دو روز از عقدت بگذره بعد واسه ما فاز متأهلی بردار.🤣
پ.ن ۱: بعد از تعریف کردن نسبی سرگذشتم و از حیث عیب نبودن آرزو بر جوانان،😁 دلم میخواست گوشهای از آیندهی خیالیم رو باهاتون شریک بشم. آیندهای که قسمتیش بستگی به تصمیم و رفتار امروزمون داره.
اون موقعی که اگر عمری باشه من ۵۷ سالمه و همسرم ۵۹ سالشون.
پ.ن۲: خاله نسرین و دایی مجتبی و عمو رضا و نوهها و عروس و دامادها شخصیتهای خیالی اند (شاید هم نه!)
همچنین عمه وسطی، چون بچهها دوتا عمه دارن!
پ.ن۳: سال نو مبارک، ممنونم از اینکه وقت و نگاه ارزشمندتون رو در اختیارم گذاشتید.💚
یا علی
(پایان)
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#ف_اردکانی
(مامان #محمد_احسان ۱۳، #محمد_حسین ۱۱/۵ ، #زهرا ۱۰، #زینب ۷/۵، #محمد_سعید ۳/۵ ساله)
مادر ستون اصلی خونه است.
اگر از درون پوسیده باشه، کسی توی اون خونه احساس امنیت و آرامش نداره.
اما اگر استوار و سالم باشه، همه خیالشون راحته که سقف بالای سرشون به این راحتیها متزلزل نمیشه.
توی بارداری پنجمم، متزلزل و افسرده بودم و روحیه و نشاطم رو به کلی باخته بودم. تاثیر این بینشاطی رو روی همسر و فرزندانم میدیدم.😔
اما عاقبت به خودم اومدم و تصمیم کبری😁 گرفتم که نشاط رو در خودم زنده کنم.
اول به دنبال راهکارهایی گشتم که سریعتر و بهتر به امور منزل برسم که قبلا توضیح دادم. (با جستجوی کلمه مدیریت زمان میتونید بهش دسترسی پیدا کنید)
بعد هم به دنبال راهکارهایی که نشاط رو در خودم ایجاد کنم، با کلی تفکر و تحقیق به این نتایج رسیدم:
🔸قدم اول: آغاز صبحی دل انگیز
✓ اول صبح رو با مسواک و وضو آغاز کنم
✓ اگر قصد بیرون رفتن نداشتم، کمی آرایش رقیق و پوشیدن لباسی که بهم حس خوبی میده و استفاده از عطر و ادکلن
✓ سلامی گرم و با توجه، به گنجینههای عالم هستی، ائمه معصومین علیهمالسلام و نیت خادمی این عزیزان
✓ پخش صوت معنوی مثل زیارت عاشورا و... در خانه
✓ خوندن یک صفحه قرآن
🔸قدم دوم:
پهن کردن بساط صبحانه در گوشهای از منزل
و بعد اجرای قوانین و قدمهای مدیریت زمان و...
🔸قدم سوم: کنترل ذهن
✓ راه ندادن افکار منفی به ذهن و فکر نکردن به خاطرات بد (درسته خیلی سخته ولی شدنیه👌🏻)
✓ به ازای هر فکر منفی و ناپسند انجام یک کار معنوی (مثلاً ۱۰ تا صلوات یا خوندن یک سورهی کوچک از قرآن)
✓ مرور خاطرات خوب، مربوط به نامزدی، تولد بچهها و... با دیدن آلبومها و...
✓ داشتن حسن ظن به خداوند متعال: در روایات داریم به خدا هر طور گمان داشته باشیم همونطور با بندهاش رفتار میکنه.
✓ برنامه داشتن برای شکرگزاری: نعمتهای خدا از سفیدی نمک تا سیاهی ذغال رو به یاد بیارم و خدا رو به خاطرش شکر کنم.
✓ کنترل ورودیهای ذهنی: هر خبری، هر فیلم و کلیپی یا هر صوت و کلامی رو وارد ذهنم نکنم.
✓ نگاه به مسائل از زاویهی زیباتر: خیلی از مشکلات و گرههای ذهنی ما با این کار باز میشه. فرض کنید فرزندمون با مداد روی دیوار رو خطخطی کرده به جای عصبانیت، میتونیم سر دوربین رو بچرخونیم و از دید فرزند کوچولومون که هنوز چندان فرق خوب و بد رو نمیدونه یا میخواد توجه مامان رو جلب کنه، به این داستان نکاه کنیم.☺️
✓تغییر برخی ساختارهای ذهنی: بعضی مسائل به غلط توی ذهن ما یا دیگران منفی شدن. کافیه در موردشون منطقیتر فکر کنیم و تا جایی که در چارچوب نافرمانی خدا نباشه، ذهنیتمون رو در موردشون تغییر بدیم. مثلاً فرض کنید همسرمون میخواد با دوستاش به یه تفریح یا مسافرت مجردی بره، با واکنش منفی نود درصدی مواجه میشه. در حالیکه آقایون احتیاج دارن گاهی! (نه همیشه) دور از مشغله و مسؤولیتهای خانه و خانواده به تفریح یا مسافرت مجردی بپردازن.
یا اینکه وسایل خونه حتما باید چنان باشه، اگر مبل نداشته باشیم خییییلی زشته و...
✓ داشتن ذهن پویا: با مطالعه و حتی حل معما و مسائل ریاضی به صورت ذهنی، به عنوان مثال سعی کنید رمزهای پویا و شمارههای پنج شش رقمی رو با یک نگاه کوتاه حفظ کنید. حفظ آیات و روایات که یک تیر و دو نشان بسیار جذابیه👌🏻
✓ مشخص کردن و نوشتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت و برنامهریزی برای رسیدن به اونها
🔸قدم چهارم: توجه به تغذیه
✓ پختن غذا به نیت نذری
✓ خوردن مکملها (طبیعی یا شیمیایی) که رکعت هجدهم نمازهای یومیه است (انقدر واجب)
✓ قرار دادن کاسه متبرک به آیات حک شده در کلمن آب و افزودن مقداری گلاب👌🏻
🔸قدم پنجم: انتقال نشاط به دیگران
برای انتقال نشاط مهمترین گام، اولین برخورده...
اولین برخورد با همسرمون که از سر کار برگشته یا فرزندانمون که از خواب بیدار شدن یا حتی توی فضای مجازی ،یک *سلام پرررانرژی* میتونه منتقل کنندهی نشاط باشه. قبلش لازمه اخمامون رو باز کنیم و گله و شکایتها رو قورت بدیم.😉
سلام پرانرژی یعنی:
✓ سلامی که به اندازهی کافی بلند و رسا باشه
✓ با لبخند همراه باشه
✓ همراه با الفاظ زیبا باشه، مثلاً: سلام پسر عزیزم، سلام دختر گلم، سلام عشقم و...
#روزنوشتهای_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام به همه عزیزان✋
نماز روزه هاتون قبول
تک فرزندی، از منظر موافقان و مخالفانش، نکات مثبت و منفی متعددی داره! 🤔
دغدغهی خیلی از خانوادههای امروز هم هست. چون خیلیها انقدرررر با ورود فرزند اولشون دچار چالش شدن که اصلا نمیتونن به فرزند دوم فکر کنن. 🥴
بد نیست یکبار تجربهی کسایی که چند قدم از ما جلوتر هستند رو صادقانه بشنویم. 🙂
🔶 امروز از شما عزیزانی که:
خودتون تک فرزند بودین
یا
تک فرزند بالای پنج سال دارین
میخوایم که هم محاسن و هم معایبی که تجربه کردید رو به آیدی زیر برامون بفرستید. 🙏
@ghodusi1499
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
سلام مامانهای شریف🌸
روزه داریها و روزهدارداریهاتون! قبول انشاالله.
دیشب خواهش کردیم از تکفرزندان و تک فرزندداران! که از مزایا و معایب تکفرزندی برامون بنویسن؛ که چندتاشو براتون گلچین کردیم:
🔹سلام. من متولد ۶۶ هستم.
سال ۸۹ ازدواج کردم و ۹۱ بچهدار شدم.
دخترم مشکل جسمانیای داشت و طول کشید تا من باهاش کنار بیام.
به همین دلیل بعدش بچهدار نشدیم.
رفتارهای منفیای که دخترم داره و فکر میکنم بخاطر تکفرزند بودنشه:
۱. اصلا طاقت باخت نداره حتی تو ساده ترین بازیها.
۲. خیلی وابسته به تلویزیون و موبایل و بازیهای موبایلیه.
۳. یه مقداری هم لوسه و تحمل نه شنیدن نداره.
۴. خیلی اوقات هم به ما میگه که چرا من تنهام و خواهر و برادر ندارم، ولی فلانی و... تنها نیستند.
البته من الان باردارم، انشالله که از دعای دخترم و شما خوبان خدا فرزند سالم و صالح عنایت کنه و دخترم به آرزوش برسه و خواهردار بشه.
اگه بخوام از محاسن تکفرزندی بگم:
۱. تنظیم زمان خوابش راحته، چون تو خانوادههای چند فرزندی بچهها گاهی معطل خوابیدن اون یکی میشن و نمیخوابن.
۲. میتونم به درساش برسم و براش وقت بذارم.
🔹سلام. من از پدر و مادرم خیلیی خیلییی ممنونم بابت تمامی زحمات و فداکاریهاشون.
من هم قربانی طرح «دو تا فرزند کافیه» شدم.
میگم قربانی چون واقعا سخته تنهایی؛ اون موقع برای من و الان برای برادرم...
ما ۱۰ سال اختلاف سنی داریم و دو دنیای متفاوت! موقعی که برادرم ۸ ساله بود و من ۱۸ ساله، عروسی کردم و برادرم خیلی تنها شد!
الان ما دو تا تکفرزندیم.
هر دومون، همه چی داریم.
برادرم اتاق جداگانه داره ولی یک لحظه داخلش نمیره، تخت خواب داره ولی روش نمیخوابه...
هر کدوممون تواناییهای زیادی داریم ولی
هیچ کدوم از تواناییهای من و برادرم اختلاف سنیمون رو کم نکرد یا برامون خواهر و برادر نشد!
هر وقت خانوادهی همسرم یا دوستای خودم رو میبینم که سه تا و بیشترن واقعا دلم میسوزه از اینکه همیشه تنها بودم و الانم برادرم همینطوره...
هیچ امکانات رفاهی جایگزین خواهر و برادر نمیشه. هیچ تخت خواب گرم و نرمی بعداً آغوش خواهر برای سختیهای زندگی نمیشه یا حمایت برادر توی مشکلات. هیچ تبلتی جایگزین بازی بچهها با هم نمیشه.
کاش پدر و مادرا بدونن همه چیز امکانات رفاهی نیست.
من الان ۲۴ سالمه و دو تابچه دارم، ولی حسرت خواهر داشتن، همیشه همیشه توی دلم میمونه. حاضر بودم هیچ کدوم از امکانات رفاهی رو که داشتم، نداشته باشم و به جاش یه خواهر یا یه برادر دیگه داشتم کااااااااااش...
🔹سلام. پسر من شش سالهشه و به خاطر مریضی نتونستم باردار بشم.
تو این چندسال پسرم دائم تنها بوده و هیچ هم بازیای نداشته.
وقتی به مهمونی یا پارک و یاجایی میریم با بچههای دیگه نمیتونه دوست بشه و ارتباط بگیره و خیلی ترس داره از اینکه با کسی بخواد صحبت کنه.
وقتی هم بهش میگم بیا بریم پارک، گریه میکنه و میگه میخوام خونه بمونم؛ و من عزا گرفتم امسال چهجوری بفرستمش مدرسه.🙄😑
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام به همه همراهان همیشگی مادران شریف ایران زمین
حالتون خوبه؟😊
مامانایی که دو تا، سه تا، چهار تا، یا بیشتر بچه دارید...😍
دوست دارید تجربیات مادرانهتون رو در اختیار مامانهای دیگه قرار بدید؟😇
برامون بنویسید.😌
از چالشهای مادرانهتون،
و راهکارها و کلیدای طلایی که به دست آوردید.
از رسیدگی به کارهای خونه
مطالعه و درس و مشق خودتون و بچهها،
مهارتهای همسرانه،
مدیریت زمانتون،
از اینکه چجوری با مشکلات بچهها و بدقلقیهاشون کنار اومدین و گرههای ظریف عواطفشون رو باز کردید.
از مدیریت اقتصادی،
از آموزشها و سرگرمیهای بچهها
از نکات تربیتی که رعایت میکنید و خیلی به دردتون خورده،
و از خودتون و وقتی که برای رشد خودتون میذارید.
و...
در قالب خاطره و به صورت پست تک قسمتی، در مورد هر مسئلهی مادرانه که حرفی در موردش دارید، برامون بنویسید.✍🏻
هر مسئلهای که میتونه دغدغهای از مادران این سرزمین کم کنه و به تعالی خودشون و خانوادهشون کمک کنه🥰
تجربیات قشنگتون رو تو یکی از پیامرسانهای بله، ایتا یا سروش به آیدی:
@moh255
بفرستید.😉
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif