eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
9.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
160 ویدیو
27 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
«۶. مادری بر فراز کتاب‌ها» ‌(مامان ۱۵، ۱۲، ۹ و ۶ساله) در سال‌های اولی که از ازدواجمون می‌گذشت،‌ دلتنگی‌های من به عنوان دختر خانواده برای پدر و مادرم خیلی زیاد بود. هر چند من سعی می‌کردم این دلتنگی‌ها رو به زبون نیارم و جلوی دیگران یک شخصیت مقاوم ازخودم نشون بدم‌. سخت بودن دلتنگی یک‌طرف و سختی فشاری که روی خودم می‌آوردم برای اینکه دیگران من رو یک شخصیت قوی احساس کنن، طرف دیگر😭. اون سال‌های اول مخصوصاً تا وقتی بچه نداشتیم و یا بچه‌ها کوچیک‌تر بودن و مدرسه نداشتن مقداری رفت و آمدمون زیادتر بود🚙. یادمه دو سه سال اول زندگی‌مون، هر وقت دو سه روز وقت اضافه می‌آوردیم، حتی اگر یک روز مشهد می‌تونستیم باشیم، می‌رفتیم‌ و برمی‌گشتیم🤭. بعدها دیگه نمی‌شد این‌جوری سفر کرد. از طرفی هم هر وقت که طولانی‌مدت می‌موندیم، واقعا‌ً برگشت خیلی سخت می‌شد🥹. یکی از سخت‌ترین برگشت‌های من به قم، همون زمان به دنیا اومدن بچه اولم بود. چهار ماه بود که مشهد مونده بودم. در طی این مدت کاری هم نکرده بودم، این بار در نقش یک مادر باید برمی‌گشتم به هر حال باید شرایط رو به نفع خودم تغییر می‌دادم و تحمل می‌کردم💪🏻. با این‌که شخصیت محکمی داشتم اما این‌بار واقعاً این چالش بزرگ در ذهن من بود که آیا من با یه بچه‌ی سه ماهه می‌تونم برگردم و به تنهایی از پس کارهاش بر بیام یا نه🤔. تلاش من و همسرم همیشه در شرایط سخت اینه که خودمون مشکل رو حل کنیم🤝. به همین خاطر اجازه ندادیم کسی باهامون بیاد. سوار قطار شدیم و به قم برگشتیم.🚞. من باید به تنهایی فصل جدیدی از زندگی رو شروع می‌کردم. البته فصل بسیار تجربه‌های شیرین و پر چالش🥰. شاید روز سوم، چهارم مهر بود، کلاس‌های حوزه‌ام هم شروع شد. در واقع من از سه ماهگی دخترم به طور جدی دوباره درس رو شروع کردم✍🏻. قبل زایمانم درمورد مهد حوزه تحقیق کرده بودم و اون رو مهد خوبی برآورد کرده بودم. البته شیرخوار زیر شش ماه قبول نمی‌کرد که با صحبت من و تعهدی که دادم قبول کردند😊. مهد حوزه‌های علمیه معمولا‌ً داخل خود حوزه‌ست و نوزاد به مادر خیلی نزدیکه، در این حد که بین کلاس‌ها بتونه بهش سر بزنه👩🏻‍🍼. این کار در حوزه خیلی مرسوم بود و فضای فرزندآوری و فرزندپروری خوبی داشت، مخصوصاً این‌که مربی‌های خیلی خوبی هم داشتند که بسیار باتجربه و بامهارت بودند. آشنایی با یکی از این مربیان یکی از نقاط عطف زندگی من در زمینه نگه‌داری از شیرخوار و بچه است. نحوه آروغ گیری و راه و رسم شیر دادن درست رو یادم داد. نکات لازم برای غذا دادن به بچه رو به من می‌گفت و سر خوابوندن شیرخوار هم بسیار بامهارت بودند و درس‌های خوبی برای یک مادر بی‌تجربه بود🗓. ساعت هشت صبح کلاس‌هامون شروع می‌شد، کمی قبل از کلاس دخترمو به مربی مهد تحویل می‌دادم، سعی می‌کردم تا حد امکان بچه سیر و تمیز باشه. توی مهد ساعت نه بچه‌هارو می‌خوابوندن‌😴. بعد شیر، غذاشونو می‌دادن و کمی هم بازی می‌کردن، تا این‌که حوالی ساعت دوازده کلاسم تموم می‌شد. در این بین می‌تونستم در فاصله بین کلاس‌ها بهشون سر بزنم🥳. یکی از خوبی‌های مهد داخل حوزه این بود که با این شیوه مدت زمان زیادی از من دور نبود، و من هم دراین فاصله می‌تونستم کمی توان روحی‌مو ارتقا بدم و با حال بهتری بقیه روز ازش مراقبت کنم😎. البته همیشه مهد بردن به این سادگی نبود، فشار فیزیکی خیلی زیادی برای من داشت ولی اون حال خوبی که می‌تونستم در این چند ساعت برای خودم ایجاد کنم، بر این خستگی چیره می‌شد. اون زمان فضای فرزند آوری به میزان الان پررنگ نبود، ولی من به راهی که طی می‌کردم ایمان داشتم و از خدا کمک می‌خواستم🤲🏻. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«۶. مادری بر فراز کتاب‌ها» #ام_محمد ‌(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ساله) در سال‌ها
🌱گاهی خدا رزق و روزی‌های خاصی رو با قدم بچه، به پدر و مادر میده.🌿 مثلاً همین مهد خوب؛ یا یه پرستار با تجربه...؛ یه همسایه همدل که خیلی اتفاقی! باهاش آشنا میشیم؛ یا حتی جمله‌ای که گذری از یکی ازخانم‌های مسجد می‌شنویم و از قضا کاملاً لازمش داشتیم!
" عمه سادات پناه آواره‌های لبنانی " مامان ( ۸ و ۴ ساله) چند سالی هست که به خاطر کار همسرم ساکن سوریه هستیم. حرم حضرت زینب این روزها میزبان مردم مقاوم و سربلند لبنانه. همونطور که حضرت زینب پناهگاه عزیزان امام حسین بود، حالا هم حرم ملکوتی‌شون آرامش بخش وجود آواره های لبنانیه😭 عزیزان لبنانی بعد از استراحت و استعانت از حضرت زینب سلام الله علیها به دنبال یافتن سرپناه به زینبیه و شهرهای دیگه‌ی سوریه و عراق می‌رن😢. وقتی قبل از جنگ لبنان می رفتیم حرم حضرت زینب زیارت بچه ها با خوشحالی تو مصلی حرم بدو بدو می کردن .🏃 این چند بار آخر که رفتیم حرم گوشه گوشه های مصلی پر از مردم لبنانی بود. و جا برای بازی بچه ها خیلی کم شده بود . _ مامان اینا کین چرا اومدن اینجا من دیگه نمی تونم اینجا بدو بدو کنم.🤔 + پسرم این بنده های خدا لبنانی ان اسرائیل خونه شونو خراب کرده دیگه خونه ندارن.😢 اومدن پیش حضرت زینب، تا یه خونه برای خودشون پیدا کنن. بعدا که اسرائیل نابود شد، برمی‌گردن لبنان برای خودشون خونه می‌سازن. 👊🏻 چند روز بعد .... پسرم در حال ساختن خونه با لگو بود ازش پرسیدم پسرم این چیه ساختی گفت مامان دارم برای لبنانی ها خونه می‌سازم اسرائیل خونه‌شونو خراب کرده😭. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«۶. مادری بر فراز کتاب‌ها» #ام_محمد ‌(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ساله) در سال‌ها
دوستان قسمت ۷، در دست آماده‌سازیه. در مورد حوزه رفتن، با بچه اولشون میگن. ان‌شاءالله فردا شب میذاریم.🌷
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم رو یکی از مخاطبین عزیزمون درست کردن. دوقلوهای دوست‌داشتنی‌شون (آقا صدرا و دریا خانم) قلکشونو به بچه‌های لبنان هدیه میدن.🇱🇧 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
سلام اینجا بازارچه خیریه برای جبهه مقاومت بود. اینها کار دست خودم و دخترم بود. همونجا که می‌خواستن هزینه رو بپردازن گفتم که به سایت رهبری بریزین. بعداز دستور آقا و فرضی که فرموده بودن، گفتم فعلا با وجود۴ تا فرشته کار خاصی نمیتونم بکنم؛ مگه همین شرکت در این کارها و پشت جبهه باشم. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
چه حکمتی داره که جهاد با اموال بارها در قرآن کنار جهاد با جان‌ها اومده؟ شاید خدا می‌خواد بگه همونقدر که لازمه یه عده جانشون رو کف دست بگیرن و جلوی دشمن، سینه سپر کنن لازمه یه عده هم مالشون رو دودستی تقدیم به جهاد و جبهه‌ کنن... 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
پسر بزرگم کلاس اول میره. چند روز پیش، از مدرسه بهشون به مناسبت یاد گرفتن حرف «آ»، آبنبات دادن... حالا پسر وسطی ۴ ساله‌م: «مامان چون تو مدرسه آبنبات میدن، منم اگه بخورم میمیرم، دیگه مجبور شدم مدرسه ثبت نام نکنم...😕» 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
امروز علاوه بر مردم فلسطین، مردم لبنان هم در چنین شرایطی هستن...👆🏻 (بخشی از بیانات رهبر انقلاب در خ
خدا از همه‌ی شما عزیزان قبول کنه جهاد مالی‌تون رو 🌷 مبلغ ۹ میلیون و ۶۸۰ هزار تومان به سایت رهبر عزیز انقلاب تقدیم شد برای کمک به رزمندگان مقاومت لبنان. ✅ کل مبلغ اهدا شده تا الان: ۳۹ میلیون تومان 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«۷.اولین تجربه‌ها» ‌(مامان ۱۵، ۱۲، ۹ و ۶ ساله) بزرگ‌کردن بچه اول یکی از سخت‌ترین تجربه‌های بچه داریه، بچه‌‌‌ اول یه ویژگی‌هایی داره که بچه‌های بعدی ندارن و بزرگ کردن بعدی‌ها خیلی راحت‌تر می‌شه😍. مهم‌ترین علتش هم ناآگاهی و بی‌تجربگی پدر و مادره. مخصوصا‌ً دخترم که واقعاً سختی‌های مضاعفی داشت😥. من که الآن چهار تا بچه دارم، با تجربه خودم و تجربه‌های اطرافیانم به طور قطع می‌گم که بچه اولم یه بچه‌ خاص بود🥲. دختر من از همون ابتدای به دنیا اومدنش، به‌شدت گریه می‌کرد. خیلی بد گریه می‌کرد طوری‌که ما حتی نمی‌تونستیم ساکتش کنیم😭. اطرافیان می‌گفتن این بچه چقدر عجیب گریه می‌کنه. من اوایل ناراحت می‌شدم کسی این‌طوری می‌گفت😒. ولی بعد دیدم نه واقعا‌ً گریه‌هاش اصلا‌ً طبیعی نیست، مثلا‌ً یک ساعت‌ونیم، دو ساعت فقط در حال جیغ‌زدن و گریه‌کردن بود😫. چندین بار مشهد دکتر‌ بردیم، انواع داروها از جمله انواع گریپ‌میکسچرها و داروهای کولیک‌ رو استفاده کردیم. علاوه بر اون دختر من اولین بار در دو ماهگی، عفونت گوش میانی گرفت؛ یعنی اولین چرک‌ خشک‌کن عمرش رو در دو ماهگی مصرف کرد😔. این قضیه خیلی برای من سخت بود که از ابتدا این بچه این‌قدر داروهای مختلف رو مصرف کرده، برای یک مادر اولی وقتی بچه برای اولین‌بار مریض می‌شه انگار دنیا به انتها رسیده🫠.   سه ماه اول رو مشهد بودیم و بعدش اومدیم قم. گریه‌های دخترم ادامه داشت و مرتب عفونت گوش می‌گرفت، یک بسته چرک‌ خشک‌کن که تموم می‌شد، بسته بعدی رو باید شروع می‌کردیم😢. چندین‌بار هم قم دکتر بردیم، تا این‌که یکی از دوستان دکتر حاذقی رو معرفی کردن و دکتر در معاینه متوجه شد، دخترم شدیداً رفلاکس داره و هم‌چنین به پروتئین گاو حساسیت داره👨🏻‍⚕. باید حساسیت رو کنترل می‌کردیم و داروهای رفلاکس بهش می‌دادیم. من تا دو سالگی بچه، محصولات لبنی شیر گاو رو نباید استفاده می‌کردم، یعنی انواع محصولات پروتئینی به دست آمده از شیر به اضافه‌ی سفیده تخم‌مرغ و بادوم😢. خوب یادمه یک بار که مهمونی رفته بودیم، کمی رعایت نکردم و سالاد الویه با کمی دوغ خوردم😋. موقع برگشت به محض این‌که تو ماشین نشستیم دخترم شروع کرد به گریه کردن. این پرهیزات خیلی برای من سخت بود چون خیلی وابسته به لبنیات بودم، ماست برای من نقش آب حیات داشت🤭. همسرم باهام شوخی می‌کرد، می‌گفت بابات بهم گفته: ببین هرچی برای بچه‌م نخریدی اشکالی نداره ولی سعی کن سفره‌ت از *ماست* خالی نباشه😁. من هر چیزی رو نمی‌تونستم بخورم، از طرفی یک کلیشه‌هایی توی ذهنم بود‌ که اون چیزها نباید جابه‌جا می‌شد، مثلاً این‌که سفره صبحانه بدون *پنیر* اصلاً نمی‌شه😅. این پرهیزها در کنار غربت و تنهایی‌م، نوزاد داری، سختی بچه اول و نصف روز درس داشتن، شروع یک مرحله خیلی سخت در زندگی‌م بود😫. تحریم غذایی باعث سوء‌تغذیه در من شد. نمی‌دونستم چی باید بخورم، تنها هم بودم و بچه‌داری هم باعث می‌شد که نتونم به خودم خیلی رسیدگی کنم🤒. همه توانم صرف رسیدگی به بچه، دادن دارو بهش و کارها و درس‌های خودم می‌شد💪🏻. حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم بعضی کارها رو می‌تونستم برای خودم انجام بدم، مثلاً آب‌هویج و آب‌سیب برای خودم بگیرم، و بقیه مواد غذایی غیر ممنوع رو بخورم🍹. ولی شرایط مالی و کم‌تجربگی مانع می‌شد تا من بهتر به خودم برسم. محدودیت‌های غذایی تا یک‌ونیم سالگی دخترم ادامه داشت و بعدش الحمدلله کم‌کم بهتر شد🤲🏻. من از لحاظ قوای بدنی قوی بودم و برای دختر اولم شیر خیلی مقوی‌ای داشتم، دخترم ماشاالله خیلی تپلی بود و وزن خوبی داشت البته به خاطر رفلاکسش خیلی شیر می‌خورد👧🏻. خیلی از روزها وقتی از خواب بیدار می‌شدم به خاطر شب بیداری‌های زیادی که از شب قبل داشتم، خسته تر بودم🥱. با همین خستگی باید با بچه به کلاس درس می‌رفتم و ظهر برمی‌گشتم و به کارهای خونه می‌رسیدم🤦🏻‍♀. اینو از حاج‌آقای قرائتی شنیده بودم که: اگر همه مشکلاتتون رو بگیرن جمع کنن بذارن وسط یک میدون، بعد بگن هرکی بره یک مشکلی برای خودش برداره، هر کسی می‌ره دوباره همون مشکل خودش رو برمی‌داره🥹. یعنی اون چیزی که خدا برای تو خواسته بهترین چیزیه که می‌تونستی تحملش کنی و من با این تفکر سعی می‌کردم زندگیم رو بگذرونم و این سختی‌ها رو جزئی از زندگیم بدونم🥰. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«۷.اولین تجربه‌ها» #ام_محمد ‌(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ ساله) بزرگ‌کردن بچه
حاج آقا قرائتی چقدر قشنگ گفتن😍 اگه همه مشکلات رو جمع کنن بذارن وسط، دوباره هرکی میره مشکل خودشو برمیداره... یه چیز دیگه هم خیلی تو سختی‌ها حالمونو خوب می‌کنه! اینکه خدا ما رو دوست داره🥺 و همه سختی‌ها و مشکلاتمونو میبینه🥺