eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
9.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
167 ویدیو
29 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
مادران شریف ایران زمین
«۶. مادری بر فراز کتاب‌ها» #ام_محمد ‌(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ساله) در سال‌ها
دوستان قسمت ۷، در دست آماده‌سازیه. در مورد حوزه رفتن، با بچه اولشون میگن. ان‌شاءالله فردا شب میذاریم.🌷
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم رو یکی از مخاطبین عزیزمون درست کردن. دوقلوهای دوست‌داشتنی‌شون (آقا صدرا و دریا خانم) قلکشونو به بچه‌های لبنان هدیه میدن.🇱🇧 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
سلام اینجا بازارچه خیریه برای جبهه مقاومت بود. اینها کار دست خودم و دخترم بود. همونجا که می‌خواستن هزینه رو بپردازن گفتم که به سایت رهبری بریزین. بعداز دستور آقا و فرضی که فرموده بودن، گفتم فعلا با وجود۴ تا فرشته کار خاصی نمیتونم بکنم؛ مگه همین شرکت در این کارها و پشت جبهه باشم. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
چه حکمتی داره که جهاد با اموال بارها در قرآن کنار جهاد با جان‌ها اومده؟ شاید خدا می‌خواد بگه همونقدر که لازمه یه عده جانشون رو کف دست بگیرن و جلوی دشمن، سینه سپر کنن لازمه یه عده هم مالشون رو دودستی تقدیم به جهاد و جبهه‌ کنن... 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
پسر بزرگم کلاس اول میره. چند روز پیش، از مدرسه بهشون به مناسبت یاد گرفتن حرف «آ»، آبنبات دادن... حالا پسر وسطی ۴ ساله‌م: «مامان چون تو مدرسه آبنبات میدن، منم اگه بخورم میمیرم، دیگه مجبور شدم مدرسه ثبت نام نکنم...😕» 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
امروز علاوه بر مردم فلسطین، مردم لبنان هم در چنین شرایطی هستن...👆🏻 (بخشی از بیانات رهبر انقلاب در خ
خدا از همه‌ی شما عزیزان قبول کنه جهاد مالی‌تون رو 🌷 مبلغ ۹ میلیون و ۶۸۰ هزار تومان به سایت رهبر عزیز انقلاب تقدیم شد برای کمک به رزمندگان مقاومت لبنان. ✅ کل مبلغ اهدا شده تا الان: ۳۹ میلیون تومان 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«۷.اولین تجربه‌ها» ‌(مامان ۱۵، ۱۲، ۹ و ۶ ساله) بزرگ‌کردن بچه اول یکی از سخت‌ترین تجربه‌های بچه داریه، بچه‌‌‌ اول یه ویژگی‌هایی داره که بچه‌های بعدی ندارن و بزرگ کردن بعدی‌ها خیلی راحت‌تر می‌شه😍. مهم‌ترین علتش هم ناآگاهی و بی‌تجربگی پدر و مادره. مخصوصا‌ً دخترم که واقعاً سختی‌های مضاعفی داشت😥. من که الآن چهار تا بچه دارم، با تجربه خودم و تجربه‌های اطرافیانم به طور قطع می‌گم که بچه اولم یه بچه‌ خاص بود🥲. دختر من از همون ابتدای به دنیا اومدنش، به‌شدت گریه می‌کرد. خیلی بد گریه می‌کرد طوری‌که ما حتی نمی‌تونستیم ساکتش کنیم😭. اطرافیان می‌گفتن این بچه چقدر عجیب گریه می‌کنه. من اوایل ناراحت می‌شدم کسی این‌طوری می‌گفت😒. ولی بعد دیدم نه واقعا‌ً گریه‌هاش اصلا‌ً طبیعی نیست، مثلا‌ً یک ساعت‌ونیم، دو ساعت فقط در حال جیغ‌زدن و گریه‌کردن بود😫. چندین بار مشهد دکتر‌ بردیم، انواع داروها از جمله انواع گریپ‌میکسچرها و داروهای کولیک‌ رو استفاده کردیم. علاوه بر اون دختر من اولین بار در دو ماهگی، عفونت گوش میانی گرفت؛ یعنی اولین چرک‌ خشک‌کن عمرش رو در دو ماهگی مصرف کرد😔. این قضیه خیلی برای من سخت بود که از ابتدا این بچه این‌قدر داروهای مختلف رو مصرف کرده، برای یک مادر اولی وقتی بچه برای اولین‌بار مریض می‌شه انگار دنیا به انتها رسیده🫠.   سه ماه اول رو مشهد بودیم و بعدش اومدیم قم. گریه‌های دخترم ادامه داشت و مرتب عفونت گوش می‌گرفت، یک بسته چرک‌ خشک‌کن که تموم می‌شد، بسته بعدی رو باید شروع می‌کردیم😢. چندین‌بار هم قم دکتر بردیم، تا این‌که یکی از دوستان دکتر حاذقی رو معرفی کردن و دکتر در معاینه متوجه شد، دخترم شدیداً رفلاکس داره و هم‌چنین به پروتئین گاو حساسیت داره👨🏻‍⚕. باید حساسیت رو کنترل می‌کردیم و داروهای رفلاکس بهش می‌دادیم. من تا دو سالگی بچه، محصولات لبنی شیر گاو رو نباید استفاده می‌کردم، یعنی انواع محصولات پروتئینی به دست آمده از شیر به اضافه‌ی سفیده تخم‌مرغ و بادوم😢. خوب یادمه یک بار که مهمونی رفته بودیم، کمی رعایت نکردم و سالاد الویه با کمی دوغ خوردم😋. موقع برگشت به محض این‌که تو ماشین نشستیم دخترم شروع کرد به گریه کردن. این پرهیزات خیلی برای من سخت بود چون خیلی وابسته به لبنیات بودم، ماست برای من نقش آب حیات داشت🤭. همسرم باهام شوخی می‌کرد، می‌گفت بابات بهم گفته: ببین هرچی برای بچه‌م نخریدی اشکالی نداره ولی سعی کن سفره‌ت از *ماست* خالی نباشه😁. من هر چیزی رو نمی‌تونستم بخورم، از طرفی یک کلیشه‌هایی توی ذهنم بود‌ که اون چیزها نباید جابه‌جا می‌شد، مثلاً این‌که سفره صبحانه بدون *پنیر* اصلاً نمی‌شه😅. این پرهیزها در کنار غربت و تنهایی‌م، نوزاد داری، سختی بچه اول و نصف روز درس داشتن، شروع یک مرحله خیلی سخت در زندگی‌م بود😫. تحریم غذایی باعث سوء‌تغذیه در من شد. نمی‌دونستم چی باید بخورم، تنها هم بودم و بچه‌داری هم باعث می‌شد که نتونم به خودم خیلی رسیدگی کنم🤒. همه توانم صرف رسیدگی به بچه، دادن دارو بهش و کارها و درس‌های خودم می‌شد💪🏻. حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم بعضی کارها رو می‌تونستم برای خودم انجام بدم، مثلاً آب‌هویج و آب‌سیب برای خودم بگیرم، و بقیه مواد غذایی غیر ممنوع رو بخورم🍹. ولی شرایط مالی و کم‌تجربگی مانع می‌شد تا من بهتر به خودم برسم. محدودیت‌های غذایی تا یک‌ونیم سالگی دخترم ادامه داشت و بعدش الحمدلله کم‌کم بهتر شد🤲🏻. من از لحاظ قوای بدنی قوی بودم و برای دختر اولم شیر خیلی مقوی‌ای داشتم، دخترم ماشاالله خیلی تپلی بود و وزن خوبی داشت البته به خاطر رفلاکسش خیلی شیر می‌خورد👧🏻. خیلی از روزها وقتی از خواب بیدار می‌شدم به خاطر شب بیداری‌های زیادی که از شب قبل داشتم، خسته تر بودم🥱. با همین خستگی باید با بچه به کلاس درس می‌رفتم و ظهر برمی‌گشتم و به کارهای خونه می‌رسیدم🤦🏻‍♀. اینو از حاج‌آقای قرائتی شنیده بودم که: اگر همه مشکلاتتون رو بگیرن جمع کنن بذارن وسط یک میدون، بعد بگن هرکی بره یک مشکلی برای خودش برداره، هر کسی می‌ره دوباره همون مشکل خودش رو برمی‌داره🥹. یعنی اون چیزی که خدا برای تو خواسته بهترین چیزیه که می‌تونستی تحملش کنی و من با این تفکر سعی می‌کردم زندگیم رو بگذرونم و این سختی‌ها رو جزئی از زندگیم بدونم🥰. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«۷.اولین تجربه‌ها» #ام_محمد ‌(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ ساله) بزرگ‌کردن بچه
حاج آقا قرائتی چقدر قشنگ گفتن😍 اگه همه مشکلات رو جمع کنن بذارن وسط، دوباره هرکی میره مشکل خودشو برمیداره... یه چیز دیگه هم خیلی تو سختی‌ها حالمونو خوب می‌کنه! اینکه خدا ما رو دوست داره🥺 و همه سختی‌ها و مشکلاتمونو میبینه🥺
«۸.مادری با تمام قوا» ‌(مامان ۱۵، ۱۲، ۹ و ۶ساله) دختر اولم رو از سه ماهگی مهد گذاشته بودم و این تصمیم از نظر خیلی از اطرافیانم درست نبود و من رو مواخذه می‌کردن😤. در حالی‌که برای این تصمیم خیلی تحقیق و بررسی کرده بودم و این گزینه برام مطلوب‌ترین حالت بود💯. اون موقع کتاب‌های تربیتی زیادی از شخصیت‌های مختلف خونده بودم، که روی فکر و عقایدم اثر داشت. مثلاً کتاب‌های استاد صفایی حائری (تربیت و سازندگی ، حرکت و... )، کتاب چهل هفته انتظار خانم آیتی (ایشون عروس دبیر دین و زندگی دبیرستان ما بودند) و...📔. نگه‌داری از شیرخوار در مهد داخل حوزه فرهنگ غریبی نبود و خیلی از مادران از این فرصت استفاده می‌کردند. در فضای دانشجویی خیلی این فضا ملموس نیست، ولی در حوزه مخصوصاً جامعه الزهرا کاملاً فضای مادری و فرزندپروری و همسرداری پر رنگه و خیلی احساس غربت و تنهایی نداره👩🏻‍🍼. بودن در کنار مادرایی که خیلی شبیه‌م بودن و شرایط مشابهی داشتیم حالم رو خوب می‌کرد و بیشترین انگیزه رو به‌م می‌داد👊🏻. یکی از این دوستان خانومی بودن که الآن پنج تا بچه دارن، که یکی از این بچه‌هاشون با معلولیت به دنیا اومد😔. وقتی تلاش و پشتکار ایشون رو می‌دیدم، خیلی روحیه و انگیزه می‌گرفتم. الآن این خانوم با این تعداد بچه یکی از کارآفرین‌های موفق مشهد هستن💪🏻. هم‌نشینی با این بزرگواران، باعث می‌شد که حس نکنم کار بزرگی انجام می‌دم. الحمدلله بچه بهم نزدیک بود و هر وقت نیاز داشت، می‌تونستم بهش برسم و مشکلش رو رفع کنم🍼. البته در سن اضطراب جدایی که تقریباً از نه ماهگی تا یک سالگی بچه است، کمی به مشکل برخوردیم، بچه با گریه از بغل من جدا می‌شد و با ناراحتی بسیار به مهد می‌رفت😭. از اون‌طرف هم برای برگشت به سختی از مربی جدا می‌شد🤦🏻‍♀. من سختی‌ها رو پذیرفته بودم و می‌دونستم مهد بردن بچه بدون سختی نیست و ممکنه یه جاهایی تسلیم بشم، همسرم خیلی حمایت می‌کرد و بهم دلگرمی می‌داد که راه غلطی نمی‌رم و تصمیم درستی گرفتم😍. در مسیر علمی‌ای که در نظر گرفته بودم، برام بهترین راه کمک گرفتن از مهدکودک داخل حوزه بود. اعتقادم اینه که تربیت اصلی به دست خداست و من وسیله‌ای بیش نیستم. اگر من بر حسب تکلیف و وظیفه عمل کرده باشم خدا خودش بهترین مسیرها رو به ما نشون می‌ده و قطعاً در این راه کمک‌های زیادی برای ما می‌فرسته🤲🏻. حالا این کمک خدا برای من، داشتن یه مهد خوب با مربیانی خوب‌تر و توانمند بود که این اتفاق رو لطف خدا می‌دونم🥹. خداوند می‌فرمایند: کسانی که اعتقادشون به این هست که مربی اصلی خداست، رب خداست، پرورش‌دهنده خداست و با این  اعتقادشون در راه اهدافشون استقامت می‌کنند، (تَتَنَزَّلُ عِلَیهِمُ المَلائِکَهُ...) ملائکه براشون نازل می‌شن...😍. هرجا توی زندگی‌م گشایشی ایجاد شده، دقیقاً زمانی بوده که من خودم رو از صحنه بیرون کشیدم و از خدا خواستم که مدیریت رو به عهده بگیره و مهم‌ترینش همین بحث تربیت بچه‌هامونه🥰. خیلی وقت‌ها من ناتوانی‌های زیادی در بحث مادری داشتم؛ مثل نادانی‌ها، ناقصی‌ها، همین بحث مهد کودک‌ها، دوری‌ها😔. همه‌ی این کمی‌‌ و‌ کاستی‌ها رو خدا برام جبران کرده و علت‌ش هم به نظرم فقط همین نکته بوده که من و همسرم همیشه سعیمون بر این بوده اگر پیشرفتی هست، این پیشرفت در جهت اهداف الهی باشه نه مادی. هیچ‌وقت تو زندگی‌م برای کارهای بی هدفی مثل خرید کردن، بیرون رفتن، گردش کردن، و کارهای این‌طوری که فقط برای خودم باشه، بچه‌ها رو مهد کودک نذاشتم و از خودم دور نکردم😎. ولی این قضیه درس خوندن و رشد اجتماعی رو چون پشت صحنه‌ش رو تلاشی در جهت اهداف انقلاب و اسلام می‌دونستم، با قوت انجام دادم💪🏻. همیشه هم اعتقادم بر این بوده که خدا نقص‌ها و کاستی‌هام رو خودش برام جبران می‌کنه. حتی خیلی بهتر از چیزی که من فکر می‌کنم، اتفاقات رو برام در نظر می‌گیره و بهترین شرایط رو برام رقم می‌زنه😍. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
انگار این آیات، زبان حال همین امروز رزمنده‌های لبنان و فلسطینه. این جنگ نا برابره... ما خدایی داریم که صاحب و مولای همه‌ی دنیاست و جز خیر برای بندگان مؤمنش رقم نمی‌زنه. چه شهادت چه پیروزی. ولی طرف مقابل با جنایت‌هاش، فقط باید منتظر عذاب از طرف خدا یا به دست مبارزان مسلمان باشه. 🇵🇸🇱🇧 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif