eitaa logo
مادَرانه سَبزِوار
328 دنبال‌کننده
927 عکس
133 ویدیو
7 فایل
برای عضویت در گروه مادرانه مرکزی سبزوار به آیدی زیر پیام دهید: @Khakriz1357 آدرس پیج و کانال روبیکای ما: @madaraneh_sbz99
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست! 📚 یک کتابخانۀ مجازی ویژه ی مادران سبزواری چند خطی پیرامون کتابخانۀ مجازی سبزوار 📕دوشنبه‌ها با خودمان قرار کرده بودیم، از کتاب‌هایی که خوانده‌ایم حرف بزنیم. فکر کردیم به جای سرزنش آدم‌ها از این که چرا کتاب نمی‌خوانید و ردیف کردن مدام جملات بزرگان در مورد ارزش کتاب خواندن، از کارهای کرده‌مان حرف بزنیم. به قول جناب سعدی که می فرمود: به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست. 📕کتاب‌هایی را که خوانده بودیم با معرفی‌های جذاب به صحن گروه مادرانه می‌آوردیم و حظ‌مان از خواندن کتاب را با بقیه به اشتراک می‌گذاشتیم. آنقدر که حتی کتاب‌نخوان‌ها هم دلشان غش و ضعف می‌رفت برای دست یافتن به کتاب‌های مذکور! 📕رفته رفته با معرفی‌های وقت و بی‌وقت و به انواع شکل‌ها، بعضی از افراد گروه علاقه‌مند به مطالعه شدند و دنبال کتاب‌های معرفی شده می‌گشتند. اما این عطش با مشاهدۀ قیمت کتاب‌ها در چشم برهم‌زدنی خاموش می‌شد. 📕 نشستیم و فک کردیم که چاره‌ای برای این کار بیندیشیم. کلید طلایی حل مشکل، امانت کتاب بود. حالا که کلی مادر مشتاق مطالعه و آن طرف هم کلی آدم مشتاق امانت کتاب داشتیم، گفتیم ما هم این وسط بیاییم و نخ تسبیح این پیوند مبارک باشیم. درست در روز کتابخوانی، کتابخانۀ مجازی مادرانۀ سبزوار دیده به جهان گشود. 📕از کتاب‌هایی که خودمان داشتیم آغاز کردیم و با ذکر صلوات، کتاب‌ها یکی یکی وارد قفسه‌های مجازی کتابخانۀ مادرانه شدند. روز به روز به تعداد افراد کانال اضافه می‌شد و قفسه‌های کتاب مادرانه هم هر روز پربارتر از دیروز. از آن طرف هم حس و حال این بده و بستان‌ها را که مادران و فرزندان‌شان ارسال می کردند، ثبت و ضبط می‌کردیم و روی کانال قرار می‌دادیم، تا حال خوب امانت کتاب را منتشر کنیم. 📕از عمر کتابخانه یا بهتر است بگویم امانتکدۀ کوچک ما دو ماه بیشتر نمی‌گذرد، اما تا حالا چند صد جلد کتاب روی کانال قرار داده شده است. هم چنین تلاش می‌کنیم که علاوه بر ترویج امانت کتاب، به معرفی روش‎‌های کتابخوانی، معرفی کتاب‌های کودک و نوجوان و بزرگسال، نقد کتاب و... هم بپردازیم. 📕 در همین راستا واحد مطالعه مادرانه هم تاسیس شد و خوانش کتاب به صورت گروهی آغاز شد. هم اکنون نیز، مشغول هم‌خوانی کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی از مقام معظم رهبری هستیم. اما قصۀ خواندن و امانت‌دادن به همین جا ختم نشد. بعد از مدتی، با همکاری مادران عزیز، طرح فروش قسطی کتاب هم به راه افتاد. در این طرح مادران می‌توانند کتاب‌های مورد نظر خود را به صورت قسطی خریداری کنند، تا گرانی مانع خرید کتاب نشود. قصه های ما با کتاب هم چنان ادامه دارد... ✴️ جهت عضویت در کتابخانه مجازی مادرانه و کسب اطلاعات بیش‌تر به آیدی زیر مراجعه نمایید. @maryam_borzoyi الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz |♡
وقتی بازارچه مقاومت داشت خودش رو آماده ی حضور کلی مامان تولید کننده و فروشنده و مشتری پر انرژی می کرد😍😍 ♡|@madaraneh_sbz|♡
زیر پوست بازارچه مقاومت چه خبر بود؟ شکارهای دوربین تیزبین بازارچه مقاومت تا حالا پیش اومده به زیر پوست یه چیزی نفوذ کنید ؟ تا حالا پیش اومده قد خودتونو کوتاه کنید، بیاین پایین و پایین تر دنیا رو از یه زاویه دیگه نگاه کنید ؟ ما تو این کلیپ می‌خوایم ازین زوایای خفن ببریمتون یه جایی که اکثرتون باهامون اومدین😎😎 ♡|@madaraneh_sbz|♡
۲۹ مرداد ۱۴۰۲ طی جلسه ای که با حضور خانوم عباسی و اعضای دو جوانه برگزار شد تصمیم بر برگزاری روضه ای بمناسبت عزای ریحانه الحسین شد. مکان برگزاری منزل یک شهید انتخاب شد و زمان آن بخاطر پیاده روی اربعین دو روز زودتر از شهادت بانو مقرر شد. ساعت شروع مراسم ۱۶:۳۰ اعلام شد،اعضای جوانه ها از ۹ صبح در محل برگزاری روضه جهت فراهم کردن مقدمات مجلس حضور داشتند. سردر منزل بنر "روضه های مقاومت مادرانه سبزوار" نصب شده بود. دیوارهای منزل مزین به پرچم حرم حضرت رقیه(س) و پوسترهایی در وصف کربلا و جایگاه زن در جامعه شده بودند. حیاط منزل به مسیر پیاده روی اربعین شبیه سازی شده بود. مداحی تزورونی و کنار قدمهای جابر به گوش می‌رسید. موکب های شربت و حلوا برپا شده بود یک میز کوچک تعبیه شده بود که آقا پسری کفش های مهمانهای اباعبدالله(ع) را واکس میزد. بین مواکب دختری به سبک بچه های عراقی روی زمین نشسته بود و سینی حلوا را روی سرش گرفته بود و از مهمانها پذیرایی میکرد. و در سمتی یک میز کتاب گذاشته شده بود برای مادران و بچه های علاقمند به کتاب که بتوانند کتاب مورد علاقه شان را خریداری کنند. شروع مراسم با قرائت قرآن عظیم الشان بود و پس از آن مراسم معرفی کتاب بود و کتاب "منم یه مادرم" که سبک تربیتی شهدا را بازگو میکرد برای مهمانها معرفی شد. فرزند خانومی که می‌خواست کتاب را معرفی کند بشدت بهانه می‌گیرد ولی از آنجایی که در مجالس مادرانه الویت با بچه هاست بدون راندن از خود و با مهربانی بچه به بغل معارفه را اجرا می‌کند. در ادامه گوش جان می‌سپاریم به سخنرانی در مورد اربعین که اربعین پیش زمینه ظهور است،از سفرهایمان در اربعین روایتها داشته باشیم،از قشنگیِ کنار هم قرار گرفتن مسلمانان و زوار امام حسین(ع) روایتها ثبت و ضبط کنیم تا بماند در یادها و خاری باشد بر چشم دشمن. نباید با ارزش دادن به مادیات از ارزش و صواب معنوی سفر پیاده روی اربعین کم کنیم. پذیرایی از مهمان ها با چایی و میکادو آغاز می‌شود. کم کم مداح از راه می‌رسند و از طفل سه ساله ی کربلا گفتند و سر بریده آقا جانمان که دریای اشک هم اراممان نمی‌کند که نمی‌کند که نمی کند... در حین روضه خوانی پرچم حرم حضرت رقیه (س) را بین مهمانها میبرند و در نهایت عشق آنرا می‌بوسند. نوبت به دودمه های پایانی مادران و کودکان می‌رسد،دودمه هایی در مورد امام زمان(عج) و راه پرنور اسلام. در نهایت مهمانها با ظرف های شعله زرد پذیرایی و بدرقه می‌شوند. اعضای جوانه ها می‌مانند و منزل صاحبخانه را تمیز می‌کنند،ظرف ها می‌شویند و خانه را مثل اول تحویل صاحبخانه می دهند. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام حق السلام علیک یا ابا عبدالله گزارش برگزاری اولین جلسه جوانه مشکات تصمیم داشتیم برای کودکان عراقی هدیه ای🎁 تهیه کنیم. جلسه رو هماهنگ کردیم دوشنبه صبح ساعت 10 تا دوستانمون که مسافر اربعین😭 هستند باشند و بتونن هدایا رو به کربلا برسونند. حدود ساعت 10ونیم بود که یکی یکی رسیدند و شروع به صحبت کردیم در مورد اربعین و سفر ویژه بودنش، بعد هم دخترامون رفتند برامون گیره مو و ربان و چسب خریدند. و دوستان هم شروع کردند و یکی برش میزد یکی با شمع سر ربان رو میسوزوند یکی کوک میزد یکی میچسبوند من هم فقط تونستم از هنرشون عکس بگیرم و ازشون پذیرایی کنم خدا از هممون قبول کنه خلاصه تمام شد و قرار شد برای پسر بچه ها بسته شکلات و بادکنک تهیه کنیم. دوستان عزیز مادرانه ای خونه رو به حالت اول برگردوندند و رفتند. ان شاء الله بچه های عراقی با این هدایا خوشحال بشند. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام حق در جلسه مشترک دو جوانه مصباح و مشکات قرار شد برای بچه هامون کلاس تابستونی برگزار کنیم چون فضاهای اموزشگاه های زبان مناسب نبود اولویت با کلاس زبان شد که مربی هم از دوستانمون بود خلاصه تابستون برای بچه های ما با تیچیرشون داره سپری میشه😜 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام حق السلام علیک یا ابا عبدالله گزارش برگزاری اولین جلسه جوانه مشکات تصمیم داشتیم برای کودکان عراقی هدیه ای🎁 تهیه کنیم. جلسه رو هماهنگ کردیم دوشنبه صبح ساعت 10 تا دوستانمون که مسافر اربعین😭 هستند باشند و بتونن هدایا رو به کربلا برسونند. حدود ساعت 10ونیم بود که یکی یکی رسیدند و شروع به صحبت کردیم در مورد اربعین و سفر ویژه بودنش، بعد هم دخترامون رفتند برامون گیره مو و ربان و چسب خریدند. و دوستان هم شروع کردند و یکی برش میزد یکی با شمع سر ربان رو میسوزوند یکی کوک میزد یکی میچسبوند من هم فقط تونستم از هنرشون عکس بگیرم و ازشون پذیرایی کنم خدا از هممون قبول کنه خلاصه تمام شد و قرار شد برای پسر بچه ها بسته شکلات و بادکنک تهیه کنیم. دوستان عزیز مادرانه ای خونه رو به حالت اول برگردوندند و رفتند. ان شاء الله بچه های عراقی با این هدایا خوشحال بشند. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام خدا سوم آبان ماه ۱۴۰۲ رسید،روزی که قرار بود اعضای جوانه حضرت سمیه سلام الله ،دور هم جمع شویم و همدل و همصدا با تمام آزادگان عالم،برای هزارمین بار تنفر خودمان را از استکبار جهانی و صهیونیست اعلام کنیم... این تنفر در ذات ما بوده و هست ،اما حالا به اقتضای مادری مان،خون هایمان به جوش آمده و این تنفر هزاران برابر شده بود... جمع شدیم تا بگوییم آغوش همه ی ما مادران،برای کودکان بی مادر، غزه باز است و امید داریم که به زودی پیروزی کاملشان،تلخی این روزها را برایشان کم کند... دور همی مان با قرائت و هم خوانی دعای جوشن صغیر شروع شد... جوشنی که یادمان آورد در چه ناز و نعمتی زندگی میکنیم و تلنگری بود برای اینکه قدر عافیت بدانیم! بعد از دعا توسلی داشتیم به معصومین و برای همه ی مردم مظلوم دعا کردیم.. چهل حدیثمان را طبق برنامه جوانه پیش بردیم و از برکاتش فیض بردیم! مثل همیشه با بچه ها بازی کردیم،اما اینبار جنس بازی مان،از جنس مقاومت و استکبارستیزی بود... و در منزل آخر ،نشستیم سر سفره ای که به نیت نابودی کامل اسرائیل، پهن شده بود و نذری که جانمان را دوباره و دوباره پر کرد از حس استکبار ستیزی.... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
مادَرانه سَبزِوار
دورهمی های چهارشنبه جوانمون این هفته به خاطر این که شب عید می افتاد شد سه شنبه شب اول قرار بود به مناسبت تکلیف یکی از گل دخترا بریم منزل ایشون ولی به خاطر شهادت برنامه عوض شد میزبان اعلام آمادگی کردن و مدیر هم اعلام کردن برنامه با محوریت ۲۲ بهمن باشه ساعتای ۴و نیم دوستان تشریف آوردن مدیرمون نتونستن بیان به خاطر کسالت دخترگلشون اما برا هماهنگی کارها خیلی زحمت کشیدن و از دور همه چی رو هماهنگ کردن با اومدن بقیه مامان ها راجع به جهاد تبیین ،انتخابات و... صحبت میکردیم بچه ها هم بازی میکردن و واحد کودکمون برا بچه ها برنامه شون رو آماده میکردن در ضمن قرار شد دورهمی هامون منسجم تر باشه و باید بگم تو همین مدت هم پیشرفت خوبی داشتیم😊😊 هم منظم تر شدیم و هم بیشتر اعضا تو دورهمی ها هستن خدا رو شکر اما چون خوب همدیگه رو نمیشناسیم قرار شد تو گروه جوانمون صندلی داغ بزاریم 😍😍 تا بهتر همدیگه رو بشناسیم بیشتر هدفمنش کنیم و برا اینکه انشالله خوب پیش بریم خیلی کمال گرا نشیم که خدایی نکرده با نرسیدن بهشون ناامید بشیم واحد کودکمون هم دست به کار شد. همون اول روبان هایی که به رنگ پرچم عزیزمون گرفته بودیم دور مچ دست بچ ها بستیم و قرار شد با همون روبان ها توی راهپیمایی شرکت کنند بعدش یک بازی جذاب بین بچه ها برگزار شد. بعد از بازی هم یک قصه از امام موسی بن جعفر صلوات الله علیه گفته شد که بچه ها خودشون هم نکته ی آخر رو بیان کردند که هیچ وقت حتی اگر گناه یا خطا یا اشتباهی کردیم نباید از اهل بیت علیهم السلام رو برگردونیم. واما قسمت جذاب برنامه مسابقه بادکنک بترکانی 😎😎😎بود. تعدادی بادکنک به نخ شده بودند و روی پرده نصب شده بودن و بچه ها بعد از ترکاندن بادکنک ها که خیلی هم براشون جذاب بود باید سوالهای توی بادکنک ها رو میخوندن و بهش جواب می دادند.سوال ها بیشتر مربوط به وقایع انقلاب بود. حروف ابتدای جواب ها روی یک تخته وایت برد توسط یکی از مادرها نوشته می شد و با کنار هم قرار دادن اونها باید جمله ی رمز توسط بچه ها پیدا می شد. در آخر بچه ها با کنار هم قرار دادن حروف جمله ی رمز رو پیدا کردند. امید من به شما بستانی هاست.امام خمینی ره 👏👏👏 بعد هم این جمله ی امام خمینی رو با صحبت های رهبر عزیزمون گره زدیم و یکی از مامان ها بهشون توضیح داد که شما دبستانی هایی که امید اون روزهای امام خمینی بودین همون دهه هشتاد ها و نودی هایی هستین که چشم امید رهبر به شماست. بعد هم جایزه های مسابقه ی کتابخوانی سیب آخر که به مناسبت شهادت حاج قاسم بود به بچه ها اهدا شد. و ود آخر مامانا و بچه ها همه جا رو مرتب کردن و اندک اندک راهی خونه هاشون شدن. لّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡