eitaa logo
مادَرانه سَبزِوار
303 دنبال‌کننده
535 عکس
86 ویدیو
4 فایل
برای عضویت در گروه مادرانه مرکزی سبزوار به آیدی زیر پیام دهید: @Khakriz1357 آدرس پیج و کانال روبیکای ما: @madaraneh_sbz99
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام 🌹 شب خوش🌙 بریم سراغ گزارشات👇
گزارش اولین نشست مطالعاتی واحد مطالعه مادرانه 🌹📔📓📕 به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی قرار شد اولین دورهمی واحد مطالعه برگزار بشه . برای مکان برگزاری نشست قرار شد که ماهتاب (طبقه فوقانی حسینیه عطارها ) باشه که هماهنگی های لازم با مسئول این مجموعه انجام شد و الحمدالله همکاری و استقبال خیلی خوبی داشتند و این مکان رو در اختیار ما قرار دادند .☺️🙏 ابتدا اطلاعیه این نشست نوشته شد و در گروه واحد مطالعه گذاشته شد.😊 سپس مسئولیت ها و کارهایی که باید انجام بشه رو لیست کردیم و در گروه گذاشتیم تا دوستانی که شرایط کمک رو داشتن ،همراهی کنن . خدا رو شکر تمام مسئولیت ها واگذار شد و کاری رو زمین نموند . روز نشست ساعتی قبل به حسینیه رفتیم تا کارهای مربوط به فضا سازی و پذیرایی انجام بشه .☺️ سرانجام ساعت ۱۵ شد و دوستان عزیز همراه با کوچولوهای خود کم کم از راه رسیدند .😍بعضی از دوستان برای اولین بار همدیگه رو می دیدند و بازار دیده بوسی گرم بود .😘 ابتدای مراسم با قرائت قران و دعای سلامتی امام زمان (عج)شروع شد . سپس مجری برنامه با قرائت شعری درباره حضرت زهرا سلام الله علیها حال و هوای مراسم رو فاطمی کردند .🥺🥺و چکیده ای از کتابهایی که تا کنون در واحد مطالعه خونده شده بود رو بیان کردند . قسمت بعدی برنامه معرفی دوستان و صحبت از تاثیر واحد مطالعه تو زندگی و نگرش اونها بود .بعضی از دوستان روایتهای زیبایی رو بیان کردند ،که قرار شد انها رو مکتوب کنند .درحین گفتگو از دوستان با میوه های خوشرنگ پاییزی و خرما و شیرینی پذیرایی شد . کنار مادران عزیز واحد کودک هم فعال بود و بچه های بزرگتر با خوندن کتاب و بازی کوچکترها رو سرگرم کرده بودند .😍 قسمت پایانی برنامه قرعه کشی و اهدای کتابی مزین به نام حضرت معصومه سلام الله علیها(اهدایی مجموعه مقر کتاب 🥰) به چند نفر از دوستان بود .☺️ همچنین در این برنامه کتاب دختران ایران (کاری از مریم جان برزویی و جمعی از نویسندگان )معرفی شد و به لطف میز فروش کتاب ،دوستان همونجا این کتاب جذاب رو خریداری کردند. در پایان همه دوستان کنار میزی که مزین به کتابهای واحد مطالعه بود عکس یادگاری گرفتند و خاطره شیرین این دورهمی با طعم شیرین کتاب رو ثبت کردند . البته تو این دورهمی جای مدیر و مسئول واحد مطالعه ،مریم جان برزویی ❤️بسیار خالی بود . ان شاالله که این دورهمی ها مستدام باشه و در برنامه های بعدی شاهد حضور دوستان بیشتری باشیم 🤲🌹 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
یکی از فعالیت های در طول سال جمع اوری لباس ها و اسباب بازی و کیف وکفش دست دوم تمییز قابل استفاده و نو هستش. این وسایل بر طبق سایز خانواده ها دسته بندی و معمولا کنار بسته غذایی توزیع میشن.🛍🛍 ایندفعه کلللی وسایل رسیده بود دستمون 🧥👕👖👟👜🎒 حدود ده تا پلاستیک بزرگ. ماشاالله انقدر وسایل زیاد بود که حدود یه ماه طول کشید که تونستیم تو ۳-۴ نوبت همه رو تقسیم کنیم و برسونیم دست خانواده ها🚕🚗 و اضافه ها رو هم دادیم به یه واحد نیکوکاری دیگه. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
در حال اماده سازی بسته ها جهت توزیع بین خانواده ها 😍☺️🛍🛍
🌻بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 دوباره دوشنبه شد و نوبت قرار جوانه ای مون.😊 مشغول برنامه ریزی برا دورهمی مون بودیم که یکی از دوستان بنر همایش حاج آقا حسین پور گذاشتن تو گروه و تصمیم بر این شد که فرصت از دست ندیم و به همایش بریم، و قرارمون موکول کنیم به فردا👌🏻 بماند که صحبت هارو از دست فسقلی هایی که دلشون میخواست جیغ داد کنن تا صداشون تو سالن بپیچه از تو راهرو و بچه به بغل گوش کردیم و یکسری هاشو هم اصلا نتونستیم گوش کنیم🥴 اما مثل اینکه مدیر جون حسابی گوش جان سپرده بود برا همین قرار شد فردا تو دورهمی چکیده ای از صحبت های حاج آقا که درمورد فرزند پروری و فرزند پرواری بود رو برامون ارائه بدن🤭 (چیزی که انسان رو از باقی موجودات متمایز میکنه قدرت تعقل تفکر و اختیارشه، چیزی که در مورد کودکان باید خیلی مراعات بشه آزادی و اختیار عملشونه، به بچه ها بها دادن و فرصت تصمیم گیریو انتخاب دادنه) مثل همیشه جلسه مون رو با تلاوت قرآن توسط گلپسرا شروع کردیم و از اونجایی که وقتی تعداد زیادی پسر بهم میوفتن فقط باید برا سلامتی شون نذر و نیاز کنیم😅 اول جلسه صدقه هامون رو هم جمع کردیم ❤️ از قضا هفته کتاب و کتابخوانی هم بود یه گریز کوتاهی هم به کتاب دختران ایران زدیم 👩 زهرا جان اسم خانم هارو میخوندن و اطلاعاتی راجع به اون شخصیت ها برامون میگفتن اینکه چه کسی بودن و چه کارهای مهمی برای ایران انجام دادن و چیشده که افتخار آفرین شدن و درآخر هم  با چای و شیرینی های خوشمزه میزبان که با مناسبت سالگرد ازدواج، شیرین تر شده بود پذیرایی شدیم 😋 قرار بود به مناسبت هفته کتاب برنامه ای هم برای گلپسرامون داشته باشیم ولی با غایب شدن یکی یکی دوستان متاسفانه نتونستیم از خجالت بچه ها دربیایم🙃 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
گزارش جشن ولادت حضرت زینب سلام الله علیها به نام خدا شروع می کنیم جشن و سرور مون رو از شادی مولود بزرگ این ایام ،حضرت زینب کبری سلام الله علیها🌸🥳با تلاوت قرآن در ادامه برنامه سخنرانی کوتاه و مفید درمورد ویژگی بزرگ حضرت زینب (س)برای مادرامون و واحد کودک همیشه در صحنه مشغول بازی دادن بچه ها 👬 و در ادامه ترش بازی هیجان انگیز مادرها رو داشتیم که جملاتی رو با واکنش های مختلف بگن 🙅‍♀️🙆‍♀️💁‍♀️ جاتون خالی کلی بانمک بود و خندیدیم و در ادامه ترترش تجلیل از پرستارهای جمع و شعرخوانی روز پرستار و قرعه کشی اسم های «زینب»جمع😍 راااستیییی بازی مادر و کودک هم داشتیم👩‍👦👩‍👧👩‍👧‍👦 مامان زوووو بکش کودک نه چندان خردسال توپ جمع کن☺️ حالا هم رسیدیم به قسمت پاش دادن شکلات 🍬چهچهه مولودی خوان🎤🥁🪘 دیگه ازینجاشم نگم😋☕️🍰🍬😋 چه شیرینییییی چه نسکافه اییییی و جشنمون در اوج خوش و بش و خنده حضار تموم شد😘 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
مادریم و پر از آرزو 😃 میخواستیم مادرهای بهتری باشیم.🤱 میخواستیم روی بچه هایمان تاثیر گذارباشیم.👩‍❤️‍👨👩‍❤️‍👩 حاجت مهمی داشتیم.🤲 میخواستیم تغییری در حد توان در جامعه کوچک اطراف خود داشته باشیم.🧕 و... مگر نه این است که تغییر بایستی از خود فرد آغاز شود؟!🤔 پس چرا از خود شروع نکنیم؟!😉😃 اراده هایمان را وسط گذاشتیم تا چهل شب تمرین کنیم و به حساب نفسمان رسیدگی نماییم پیش از آنکه مورد مواخذه قرارگیریم و ندانیم کی و چگونه مرتکب چونان خطاهایی شده ایم. یاعلی گفتیم و به پیشنهاد یکی از دوستان و با توافق سایرین چله استغفار را شروع کردیم. در ابتدا گهگداری دچار غفلت می‌شدیم ،اما روز بعد حواس جمع تر بسم الله می‌گفتیم و از نو آغاز می نمودیم.💪 گاهی قصور صورت گرفته قلبمان را می‌فشرد😓 اما ناامید نمیشدیم و به اتکای بخشندگی ذات مقدسش ، بذکر الله، تطمئن القلوب میشدیم.😌 جای یک چیزخالی بود.نکند در گیرو دار زندگی تسبیح دست بگیریم و تا به خود آییم به دانه آخر برسیم🙄 اما هیچ چیز از بار گناهان خواسته و ناخواسته آن روز کم نکرده باشیم!😣 بنابراین برای آنکه استغفارهایمان عمیق تر باشد ،شب ها قبل از خواب و بعد از یک روز پر از مادری و همسری و البته بندگی، لیست محاسبه نفس مان را که شامل بخش های مختلف اعمال روزمره میشد📝 ،بررسی میکردیم تا قبل از آنکه به حساب اعمالمان برسند ،خود آنها را وارسی کرده باشیم🔎. این کار باعث میشد بیشتر به خود رجوع کنیم.🕵️ صبح را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکردیم و سلام به حضرت حجت.🤚 غذا ها با آداب طبخ و میل میشد.🥘 نیت قربة الی الله ابتدای اعمال معمول روزمره ،همه را به ثواب بدل میکرد.🌱 گاهی یادآوری محاسبه نفس پایان روز موجب فروخوردن خشم😤 ناشی از خستگی ها در برابر میوه های زندگی میشد☺️ ‌.گاهی در میان خانه داری و گذشتن از روبروی آینه مکثی میکردیم و چند ثانیه هر چند کوتاه قربان صدقه شخص روبرو می‌شدیم🤗. بیشتر مراقب حرف هایمان بودیم🫢 که نکند خدای نکرده غیبتی از بندگان خدا در آن بگنجد 😱یا حتی حواسمان باشد که جلوی غیبت دیگران را هم بگیریم. و دیگر مواردی که شمارشان به بیست میرسید. گذشت و گذشت و به روزهای آخر رسیدیم . در تمام این روزها تلاشمان آن بود که نیت هارا خالص کرده و صرفا برای جلب رضایت رحمن رحیممان زمین خورده و مجدد بپاخیزیم. حال خوب این‌چله همچنان با ماست تاجایی که تمایلی به پایان در خود نمی‌بینیم.☺️ 🌱🌱 آری تازه جوانه زده ایم ،رشد میکنیم و به بار نمی نشینیم و میوه های دلمان را نذر لبخند مادر میکنیم.🌱🌱 باشد که گوشه چشمی باشد به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان عجل الله 🤲 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
بالاخره روز دورهمی فرا رسید؛ دورهمی اعضای فرهیخته ی جوانه ی مشکات😎😇 قرارمون شد؛ پنجشنبه ساعت ۳ هدف از دورهمی؛ گپ و گفت مامان‌ها، بازی بچه‌ها، و مهمتر از همه ساخت تسبیح و فروشش به نفع جبهه مقاومت مامان‌ها یکی یکی فلاسک به دست و بچه به بغل از راه رسیدن. بعد از سلام و احوالپرسی و جایابی و بالاخره مستقر شدن بر روی زمین نررررم باشگاه، دورهمیمون با کلام الهی متبرک و رسماً آغاز شد. دانه‌های تسبیح در حین خوش و بش مادرانه یکی پس از دیگری داخل نخ‌ها می‌رفتن و تسبیح‌های مقاومت یکی یکی ساخته می‌شدن؛ صورتی، بنفش، سبز، آبی، سفید و ..... بچه‌ها بعد از شنیدن قصه ی خانم عبداللهی عزیز و خوردن عصرانه ی خوشمزه، انگار انرژی مضاعفی گرفتن و کم کم یخشون آب که چه عرض کنم، به دمای تبخیر رسید و با شور و هیجان شروع کردن به بازی کردن با هم. مادرها هم که با تلاااااش و اراده و تمرکز وصف ناپذیری (که فقط در دانشمندان هسته ای موقع شکافت هسته ی اتم دیده شده😜)، درحالِ رد کردن دو نخ تسبیح از سوراخ بسیااااار ریز کاسبرگها بودن. و کسی که موفق به انجام این کار میشد حس و حالی شبیه برنده ی مدال طلای مسابقات المپیک جهانی رو داشت و همه بهش تبریک میگفتن💪😄 بالاخره، دورهمی گرم و صمیمی و پرشورمون با اذان و نماز و قرائت چند حدیث و ساخت ۴۰ تسبیح به پایان رسید، و بچه‌ها با جملات: "مامان میشه نریم؟، مامان یه کم دیگه بمونیم، مامان تو رو خداا....‌‌" دست در دست مامان‌ها باشگاه رو به سمت خونه‌هاشون ترک کردن تا روزی دیگر و دورهمی دیگر ان شاءالله.....🌹 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡