#روایت
#مادری
#مسئولیت_اجتماعی
بگم؟ نگم؟ چی کار کنم؟
وای خدا داره روضه تموم میشه.
چی کار کنم!؟😣
خب الان تو مجلس روضه من از آذوقه دام ها حرف بزنم ...بد نیست؟ بی ربط نیست؟ 🙄
از خشک کردن پوست میوه ها حرف بزنم بد نیست؟ بی ربط نیست؟
خدایا چیکار کنم؟ بگم نگم؟
این حرفا چه جایگاهی تو روضه داره؟
اصلا حالا من بگم، آیا دغدغه شون هست؟ اصلا براشون مهمه؟
خدایااا...کمکم کن. شیطان من رو از گفتن حرف حق نترسونه🙏
مداح بند آخر روضه رو هم خوند.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون..
خدایا به خاطر تو حرکت میکنم به حرفم برکت بده.🤲
آروم از جام بلند میشم و روبروی خانم ها می نشینم.حرف رو توی دهانم مزه مزه میکنم.
ناگهان یادم میاد یکی از خانم های حاضر در جمع چند سالی است چند راس گوسفند خریده اند.جرقه توی ذهنم میخوره😃
خیلی عادی و عامیانه حرف رو شروع میکنم.
می پرسم خانم...این حرف هایی که راجع به کمبود غذای دام ها میگن درسته؟ شما به مشکل خوردین؟ الان شما چیکار می کنید برای تغذیه شون؟
خیلی طوفانی شروع میکنه :
اوضاع خیلی خرابه.خوراکه گیر نمیاریم. دو سه تا کیسه کوچیک رو چند روز پیش به قیمت ۷۰۰ هزار تومن خریدیم. نگه داشتن گوسفندها برامون نمی صرفه.
خودمونم موندیم چه کنیم.😔😞
چنان با آب و تاب حرف میزد که خانم ها رو به سکوت واداشته بود.
حرفشو اینطور ادامه داد چند روز پیش یکی از هم ولایتی ها، میش هاشو به قیمت ۳۰۰ هزار تومن فروخته بود.😱😞
صدای نوچ نوچ و تعجب خانم ها بلند شد. واقعا!!😳
بله واقعا. اگه این اوضاع رو به خواب شب می دیدیم سکته می کردیم😓
گفتم ما چیکار میتونیم بکنیم؟
گفت هیچی.😔
گفتم یعنی اگه پوست میوه ها رو خشک کنیم به دردتون نمیخوره؟🤔🍎🍉🥦🍆🥕🥒
نه مگه شما چقدر پوست میوه میتونی جمع کنی؟ نوچ بی فایده س.😒
گفتم دوستان ما دارن یه کارایی تو سطح شهر میکنن... جمع آوری دور ریز میوه
فروشی ها و فرهنگ سازی بین مردم کوچه بازار🚙 ...
خودمون باید به داد خودمون برسیم.
ما مادر ها هم باید از خونه ها شروع کنیم.☺️
بعد عکس هایی که بچه ها خشکاله هاشون رو جمع آوری کردن نشون دادم.
گفتم مردم مسئولیت پذیر و دغدغه مند تو شهرهای دیگه م دارن حرکت هایی میکنن.🌱
گفت خوبه.اگه همه دست به دست هم بدن🤝
ولی شماها که دام ندارین چرا میخاین اینکار کنین؟ شما مگه چقدر میتونین میوه خشک کنین؟
گفتم عزیزم ماها مادری به اندازه ی ظرفیت مون باید حرکت کنیم.میتونیم این جریان رو حداقل تو خونه خودمون مدیریت کنیم.ولو به اندازه یک بشقاب خشکاله.
خدا می بینه که ما دغدغه جامعه شیعی رو داریم....☺️
به مشت های کوچیک خودمون نگاه نمی کنیم به برکت این کار نگاه می کنیم.☘
فقط بدونیم بی تفاوتی.ممنوعه❌❌
به بهانه ی کم بودن و کوچک بودن کار نباید فعل رو ترک کنیم.کوچک هست ولی با ارزشه.🌟
یکی از خانم ها گفت اتفاقا ما دیشب مهمان داشتیم و کلی پوست خربزه و هندوانه ریختم تو سطل آشغال😟🤭
کاش خشک شون میکردم.می آوردم برای گوسفندای شما🐏🐑
گفتم خیلی عالی از امروز شروع کنین.
به دیگرانم بگید.
بعد گفتم حاج خانم موافقید برای دام هاتون خشکاله بیارن؟
گفت راستش من استقبال میکنم.اگه همه ی اهالی محله اهتمام کنن که عالیه😀
ان شالله همسایه ها پوست میوه هاشون رو بیارن من روی بالکن خونه مون جایی رو مشخص میکنم می ریزم اونجا تا خشک بشن.تا ببینیم خدا چی میخاد.ان شاالله خدا خودش رحمی کنه.🌱
#خشکاله_غذای_با_ارزش_دامها
#به_داد_دامدارها_برسیم
#تواصی
#روشنگری