بر شیر خدا و نطق قرآن صلوات
بر مرحم جملهی یتیمان صلوات
خیر البشر است و شاه میدان نبرد
بر جان #علی(ع) به جسم و با جان صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بانوان آسمانی
#داستان_یازدهم 🎬:
شهیده صدیقه رودباری:
۲۸ مرداد سال ۱۳۵۹ است و صدیقه ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.
رفقا گرم گفتگو بودند و از هر دری سخن می گفتند، صدیقه ،نگاهی مهربان به آنان کرد و گفت : خواهرای عزیزم ، شرمنده مهربونیتونم باید یه خستگی در کنم و بروم سراغ آموزش ، اگر دوست دارید شما هم با من بیاین ،قدمتون روچشمم،انشاالله که خدا خیرتون بدهد....در این حین، خانم سمت راستش که صمیمی ترین دوست صدیقه محسوب میشد، با لحنی آهسته، گفت : دعا کن خدا از همان خیرهایی که به تو داد به ما هم بدهد و با زدن این حرف خنده ریزی کرد .
صدیقه که می دانست منظور دوستش چیست ، لبخندی زد و گفت :الهی آمین ...
و صحنه چند روز گذشته در ذهنش زنده شد: آقای خادمی، جوانی انقلابی و سربه زیر، رئیس اطلاعات سپاه بانه، او را برای امر مقدس ازدواج، خواستگاری کرد و جالب این بود که وقتی دوستان آقای محمود خادمی متوجه این موضوع شدند، ذوق زده حرفهای قبل محمود را روایت میکردند.
گویا قبل از آمدن صدیقه به بانه، هر بار که اطرافیان به محمود اعتراض میکنند که چرا ازدواج نمی کنی؟! او می گوید:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام، من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها، حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."
و حالا با وجود صدیقه، محمود خادمی عشق ازدواج به سرش زده، چون صدیقه رودباری که بیش از نوزده سال از عمرش نمی گذرد؛ همان دختری ست که آرزویش را داشت.
دختری انقلابی که در هیاهوی انقلاب پابه پای مردان دورانش قدم برمی دارد، هر کاری که دستش برسد برای ملت انجام می دهد چه آنزمان که محصل است و در مدرسه انجمن اسلامی راه می اندازد و چه آن زمان که اوقات فراغتش را در کهریزک است و گاهی هم در محضر معلولین ذهنی نارمک و به آنان خدمت می کند.
حالا هم که برای فعالیت های جهادی از طرف جهاد سازندگی به بانه آمده و بین بچه های سپاه می درخشد، خود را به همه کاری میزند از آموزش قرآن و آموزش نظامی به زنان اطرافش گرفته و تا رسیدگی به مجروحین، همه کار میکند.
صدیقه آنقدر فعال است که بارها توسط گروهک منافقین تهدید به مرگ شده است؛ اما اعتقادات او قوی تر از این تهدیدهای منافقانه است.
صدیقه بار دیگر چهره محمود در خاطرش می آید و رنگ رخسارش برافروخته می شود، رفیقش نگاهی به چهره صدیقه می کند و با خنده می گوید: حقا که عاشق شده ای و با این حرف، صدیقه از عالم افکارش بیرون می آید و همانطور که ذکر یاعلی برزبان جاری می کند، نیم خیز می شود و رو به دو رفیق همیشگی اش ، میگوید: دوستای گلم من باید بروم کلاس آموزش نظامی و با لبخند ادامه میدهد : دیگه سعادت اینکه در خدمتتون باشم را ندارم
در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر نزدیک شد و به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خودش، پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند.او بیشتر از سه ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..."
دختر آزادهٔ دیگری به ضرب کینهٔ منافقین کور دل ، جام شهادت می نوشد و آسمانی می شود .
محمود خادمی که بعد از سالها ،همسر مورد نظرش را یافته بود، پس از شهادت این دخترک پاک ، عنوان می کند که او هم به زودی میرود و درست دو ماه بعد ، محمود خادمی پر میکشد به سوی معبود و به شهادت می رسد وگویا جشن عروسی این دو جوان معصوم و مظلوم، باید در آسمان و در میان خیل ملائک برگزار شود.
📝ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 «مصائب حضرت زینب کبری علیهاالسلام»
🎙 حجت الاسلام عالی
➖➖➖➖➖➖➖➖
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ظریف: رهبری هیچوقت مخالف مذاکره نبوده است!
و اما نظر مقام معظم رهبری...
مداحی_آنلاین_سلام_من_به_زهرای_زمین_کربلا_زینب_جواد_مقدم.mp3
5.44M
سلام من به زهرای
زمین کربلا زینب
دارم همیشه آوای
روحی لک الفدا زینب
#واحد🔊
#جواد_مقدم🎙
#شهادت_حضرت_زینب(س)🏴
مداحی_آنلاین_میدونستم_آخر_میایی_و_منو_میبری_پیش_مادر_مهدی_رسولی.mp3
2.97M
میبینم آب گریه میکنم
دل کباب گریه میکنم
شبا تا صبح پا به پای هم
من با رباب گریه میکنم
#زمینه🔊
#مهدی_رسولی🎙
#شهادت_حضرت_زینب(س)🏴
#معارف_علوی
🔰 من که جای خود … نبی هم میرود سوی علی …
در روایت آمده است:
💬 روزی جبرئیل بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نازل شد و عرضه داشت:
📋 يَا أَحْمَدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ: قُمْ إِلَى عَلىَّ بْنِ أَبِي طَالِب!
🔻ای احمد! خدای متعال به تو سلام میرساند و میفرماید: «برخیز و به سوی علی بن أبیطالب علیهالسلام برو!»
📋 فَإِنَّ مَثَلَهُ مَثَلُ الكَعْبَةِ يُحَجُّ إِلَيْهَا وَ لَا تَحُجُّ إِلَى أَحَدٍ.
🔻چرا که مَثَل علی علیهالسلام، مَثَل کعبه است که به سوی آن به حج میروند و کعبه به سوی کسی نمیرود.
📚دلائل الإمامة، ص۸۳
📚نوادر المعجزات، ص۱۹۹
✍ اين چرخ به انگشت شما میگردد
خاک قدمت عرش خدا میگردد
والله قسم خانه كعبه هر روز
دور سر ايوان طلا میگردد
شب دست به گيسوى علی میگيرد
خورشيد رخ از روى علی میگيرد
آنقدر زدم سنگ علی بر سينه
سنگ لحدم بوى علی میگيرد
مانند خدای خويش بی همتا بود
روزى خور سفرهاش همه دنيا بود
گويند علی به دست خیبر شكنش
انگشتر "يا فاطمة الزهرا" بود