eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.3هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏻🦋 📍مواد لازم: 🥠سینه مرغ ۴ تکه 🥫رب گوجه فرنگی ۴ ق چ 🧀پنیر موزارلای تازه یا پنیر پیتزا به دلخواه 🥓سالامی یا ژامبون یا پپرونی به میزان لازم 🧀پنیر چدار یا پنیر پیتزا 🍃پونه کوهی🧂نمک و فلفل به میزان لازم 🌡پخت در دمای۱۸۰درجه سانتیگراد یا ۳۵۶ درجه فارنهایت به مدت:۲۰دقیقه
مرغ رو با یه کم زعفرون توی روغن سرخ میکنم برش میدارم پیاز.۱حبه سیر.زردچوبه.رب رو سرخ کردم بعد فلفل دلمه و نمک میزنم.2لیوان آب و زعفرون میریزم جوش بیاد مرغها رو اضافه میکنم و میزارم بپزه
فردا ! ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود، تا زمانی که کودک بی سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم، خوب زندگی میکردیم.تمامی احساساتمان، غم و شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج میکردیم انگار فهمیده تر بودیم، چون همیشه میترسیدیم شاید فردا نباشد. از وقتی «فردا » را یاد گرفتیم، همه چیز را گذاشتیم برای فردا. از داشته های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا... شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم.... «فردا»روزیست که داشته های امروزت را نداری. پس امروز را زندگی🌸 ❄️🌨☃🌨❄️
📗 در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ در گرفت و در این جنگ ایرانیان پیروز نبرد شدند و قسطنطنیه که پایتخت روم در آن زمان بود به محاصره ی ارتش ایران در آمد و سقوط آن نزدیک شد .مردم رم به سرعت فردی را به نام هرقل به پادشاهی برگزیدند. هرقل چون پایتخت را در خطر سقوط می دید، دستور داد که خزائن جواهرت روم را در چهار کشتی بزرگ گذاشتند تا از راه دریا به اسکندریه منتقل سازند تا اگر پایتخت هم سقوط کند، ‌گنجینه ی روم بدست ایرانیان نیافتد.هرقل اینکار را کرد. ولی کشتیها هنوز مقداری در مدیترانه نرفته بودند که ناگهان باد مخالف وزید و چون کشتیها در آن زمان با باد حرکت می کردند، هرچه ملاحان تلاش کردند نتوانستند کشتیها را به سمت اسکندریه حرکت دهند و کشتی ها به سمت ساحل شرقی مدیترانه که در تصرف ایرانیان بود در آمد.ایرانیان خوشحال شدند و خزائن را به تیسفون پایتخت ساسانی فرستادند.خسرو پرویز خوشحال شد و بخاطر اینکه گنج در اثر تغییر مسیر باد به دست ایرانیان افتاده بودخسرو پرویز آنرا ( گنج باد آورده ) نام نهاد.از آنروز به بعد هرگاه ثروت و مالی بدون زحمت نصیب کسی می شود، آنرا بادآورده می گویند. ❄️🌨☃🌨❄️
📜 مرد خیاطی "کوزه ای عسل" در دکانش داشت. یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت: "این کوزه پر از زهر است! مواظب باش آن را دست نزنی!" "شاگرد" که می دانست استادش "دروغ" می گوید حرفی نزد و ... استادش رفت. شاگرد هم "پیراهن یک مشتری" را بر داشت و به "دکان نانوایی" رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام "عسل" را با "نان" خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با "حیرت" از شاگردش پرسید: "چرا خوابیده ای؟!" شاگرد ناله کنان پاسخ داد: تو که رفتی من "سرگرم کار" بودم، "دزدی آمد" و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم، از ترس تو، "زهر توی کوزه" را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از "کتک خوردن و تنبیه" آسوده شوم! 😊 ❄️🌨☃❄️🌨
بسم رب الصابرین -چهل_چهارم داشتیم از مزارشهدا برمیگشتیم که گوشیم زنگ خورد اسم فائزه سادات رو گوشیم -سلام جانم فائزه سادات فائزه سادات :سلام عشقم پری یه خبر خوب برات دارم -جانم چی شده فائزه سادات:پری بیا بریم کربلاقسطی بازم با اسم کربلا اشکام جاری شد -سادات ما دستمون خیلی خالیه خودت که میدونی مامانم تازه جهاز پرستو رو داده اما شاید قسطی بودنش بشه یه مزیت برای اومدن حتما به مامان اینامیگم بهت خبر میدم فائزه سادات:باشه عزیزم رسیدم خونه اذان مغرب بود قامت بستم نمازم خوندم تو نماز از خود خدا و امام حسین خواستم کمکم کنن درحال جمع کردن جانمازم بودم که صدای مادر به گوش رسید پریا بیا شام وارد آشپزخونه شدم -مامان میخوام باهتون حرف بزنم مامان:جانم عزیزم بگو منو بابات گوش میدیم -فائزه سادات زنگ زد گفت بریم کربلا قسطی بریم مامان؟😢😢😢😭😭😭 مامان:من فدای دلت بشم که شور کربلا داره پریا عزیزم تو میدونی حقوق بابات اصلا کفاف زندگیمون نمیده صبرکن عزیزم سال بعد، -باشه 😭😭😭 نام نویسنده:بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین به فائزه سادات زنگ زدم گفتم به خاطر اینکه دستمون خالیه نمیتونم باهاشون برم کربلا دلم گرفته بود😞چرا اخه چرا قسمت نمیشه یعنی اقا دلش ازم گرفته😭 ۵روز بعد از اون فائزه سادات و زینب دوستم که من بهش میگم جوجه و رقیه و زهراسادات راهی کربلا اونا رفتن دل منو باخودشون بردن کربلا😭😭😭 هرروز یکیشون زنگ میزد بهم و با امام حسین و حضرت عباس حرف میزدم میتونستم چله نشین خونه بشم غم و غصه بخورم اما فقط باعث غصه و خجالت زدگی پدر و مادرم میشدم روزها از پس هم میگذشتن بچه ها از کربلا برگشتن چندروز بعداز برگشتن بچه ها منشی فرمانده سپاه بهم زنگ زد و گفت فردا ساعت ۱۰صبح بیاید سپاه جلسه داریم وارد سپاه شدیم باز این گوشی داغون هاوی منو گرفتن خخخخ خوبه أپل 🍎 نیست والا بخدا فرمانده ناحیمون از راهیان نور گفتن من مسئول خواهران بودم عظیمی مسئول برادران بودن خدایا عجب بدبختیم من خیلی از این بشر خوشم میاد همه جا مارو باهم میندازن جلسه که تموم شد رفتم پیش سرهنگ رفیعی سرهنگ رفیعی از دوستان پدر آقای عظیمی بود -سرهنگ رفیعی چرا آخه همیشه ما دوتا رو باهم مسئول میکنید سرهنگ رفیعی:چون هردوتون غده یک دنده لجبازید -خیلی ممنون 😕 قانعم کرد😑 ۱۰اسفند راهی جنوب شدیم کلا ۶نفربودیم ۳خانم ۳تا آقا به همه دوستام گفته بودم که اومدن جنوب حتما بهم خبر بدن سهمیه استان ما ۵۵تا مدرسه و پادگان شهید مسعودیان بود زمان اعزام ما دقیقا برابر شد با هفتیم روز شهادت شهید حجت اسدی اولین طلبه شهیدمدافع حرم استان قزوین ۱۱اسفند ساعت ۷صبح رسیدیم خرمشهر تا ساعت ۹مثلا استراحت کردیم بعد ۹تا ۱۲شب به تمام مدارسی که سهمیه استان ما بود سرزدیم و محیط و امنیت و.... فردا هم قراره بریم یه سر به مناطق سر بزنیم نام نویسنده :بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین از خستگی درحالت غش بودم صبح بعداز اذان صبح با تویتا راهی مناطق جنگی شدیم منو آقای عظیمی هم پای هم تو شلمچهـ راه میرفتیم تو حسینه شلمچه گفتم برادر عظیمی هماهنگ کنید حتما قبل از بیستم همه ی واحدهای فرهنگ تا قبل از اولین کاروان حتما اینجا اسکان بشن برادرعظیمی:چشم وووویییییی حرف گوش کن شده این عظیمی بعد از شلمچه رفتیم طلائیه عظیمی:خواهر احمدی فردا تمامی خادمین میان فقط منو شما بیسیم داریم -حواسم هست بعد هوزیه -برادرعظیمی چفیه ها کی میان ؟ عظیمی:‌تا آخرشب میان ۳روز مونده به اولین کاروان هم نون ها میان گوشیم زنگ خورد اسم زینب جوجه رو گوشی نمایان شد -ببخشید از برادر عظیمی فاصله گرفتم جوجه :سلام سلام پری سلام -علیک سلام چه خبرته بچه جوجه ‌:وای پریا دارم میام خادمی -‌وای واقعا راست میگی؟ جوجه:بخدا با اولین کاروان میام جنوب و حدود ۱۵روز خادم -عزیزدلم خوشحالم که میای عزیزم نام نویسنده :بانو....ش
بسم رب الصابرین بچه ها خادم اومدن از سمت سپاه برای من اسم سمیه انتخاب کردن برای آقای عظیمی یاسر انتخاب شد وجدانا یکی بیاد به من بگه این اسمارو برای چی برای ما گذاشتن خدایی خنده دارها وای امان از لحظه ای که این زینب جوجه اومد شلمچه و من برای سرکشی رفتم اونجا خاک عالم بر سرم بچم نتونست هیجانش رو کنترل کنه و یهو وسط خادمین خودشو پرت کرد بغلم خیلی ممنونم روزهااز پس هم میگذشت و زینب دوستم که اهل کرمان بود با نامزدش اومدن راهیان نور شوهرش مدافع حرم بود و این موضوع از دوستامون فقط من و پریسا میدونستیم به بقیه گفته بود که شوهرش یه پاسدار عادیه اما شوهرش جزو سپاه قدس بود اومدن دوستام خیلی خوشحالم میکرد تمام مناطق پابرهنه میگشتم و فقط از شهدا کربلا میخواستم ❤️کم کم به قسمتهای اصلی و عاشقانه داستان نزدیک میشویم ❤️ نام نویسنده:بانو....ش
12.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️امام زمان علیه السلام فرمودند: این طور به من سلام کنید...
💗✨آخرین جمعه سال ١۴٠٠تون 🌷✨شـاد و بینظیـر 💗✨عیدتون مبارک 🌷✨امـروز از خدا 💗✨برای تک تک تون 🌷✨اینگونه دعا کردم 💗✨الهی پنجره آرزوهاتون 🌷✨باز بشه به سمت باغ اِجابت 💗✨و دلتون غرق در شادی بشه 🌷✨حالتـون خوب 💗✨دلتـون شـاد و 🌷✨زندگیتون مملو از خوشبختی 💗✨آدینه تون شاد در کنار خانواده 🌷🍃
انــســان ها به ميزان "حقارتشان" "توهين" ميكنند.👌 به ميزان "فرهنگشان" "عشق ميورزند". و به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت ميدهند". هرچه "حقيرتر" باشند، بيشتر "توهين ميكنند" تا حقارتشان را جبران كنند. هر چه "فرهنگشان غني تر باشد"، بيشتر به ديگران "عشق ميدهند". وهرچه "هويّتشان عميق تر باشد"، "محترمانه تر رفتار ميكنند". به اندازه "دركشان" ميفهمند، و به اندازه "شعورشان" به "باورها و حرف هايشان عمل ميكنند. ☃❄️🌨❄️☃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨این دعاهای زیبا در آخرین روزهای فصل زمستان تقدیم شما🙏 🌸الهی اونقدر بخندید که صدای ✨ خنده هاتون بشه زیباترین موسیقی کائنات 🌸الهی از شادی اونقدر پر بشید که ✨سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه. 🌸الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که ✨امیدی باشید برای رسوندن روزی خیلیا 🌸الهی همیشه بهترین افکار به سراغتون بیان ✨و درست ترین تصمیمات رو بگیرید 🌸الهی اونقدر غرق خوشبختی بشید که ✨تا عمق بی انتهای رضایت برسید 🌸الهی همیشه تنتون سالم باشه ✨و عاقبت به خیر بشید 🌸الهی که همیشه بهترین ✨حال ممکن رو داشته باشید 🌸و الهی که خدا همیشه هواتونو داشته باشه 🌷پیشاپیش فصل بهـار مبارک🌷 این دعاهای زیبا تقدیم به همه شماهاکه خیلی دوستشون دارم🙏 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چهار جا دعا مستجابه...⁉️ 🍃التماس دعای فرج ان شاءالله🍃 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
♨️برکت فراوان از دو عمل 💠 حاج شیخ محمد تقی بهلول: 🔸من در تمام عمرم یک عمل را ترک کرده ام و اصلاً انجام نداده ام و یک عمل را اصلاً ترک نکرده ام و تحت هر شرایطی بجا آورده ام و از این دو کار، برکت ‌زیادی دیده ام، و آن را به همه شما سفارش می کنم؛ 🔹آنچه ترک کرده ام، دروغ است، و آنچه ترک نکرده ام نماز شب است. 📚عطر ملکوت، حسن قدوسی زاده، دفتر چهارم، صفحه۱۹ 🍃التماس دعای فرج ان شاءالله🍃 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊 🌨❄️☃❄️🌨
🎉الهی در این شب 🌹زیبای میلاد قائم آل محمد 🎉هرچی خوبیه وخوشبختیه 🌹خدای مهربون 🎉براتون رقم بزنه 🌹کلبه هاتون ازمحبت گرم باشه 🎉و آرامش مهمون همیشگی 🌹خونـه هاتون باشه شبتون شـاد🌹 و عیـدتون مبـارک💐💐 🌸🍃
4_5787431988562495426.mp3
4.77M
🌸 (عج) 💐من از اول اسیرت بودم 💐از گداهای مسیرت بودم 🎤 👏
مداحی آنلاین - میباره بارون - سیب سرخی.mp3
9.51M
🌸 (عج) 💐میباره بارون دل نداره سامون 💐اومده آقامون 🎤 👏
❤️مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید ❤️نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد ❤️ما اگر پیروی از رهبر فرزانه کنیم چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم🌹🌳🌹
میخوام براتون قصه بگم... قصه ای که بیدارتون کنه 🤗 یکی بود یکی نبود حضرت موسی داشت میرفت با خدا نجوا کنه🤲🏻 یه جوان خار کَنی رو دید🌿(خار نداشتیم) جوون بهش گفت موسی داری میری 🚶🏻‍♂️با خدا مناجات کنی🤲🏻 به خدا بگو: که من خیلی فقیرم.🥴 موسی رفت و برگشت جوون گفت چیشد؟🤔 به خدا گفتی؟🧐 گفت بله گفتم اما خدا گفت: به این جوون خار کن بگو که قلم ✍🏻اینطور نوشته که تو در دنیا فقیر باشی😓 و در آخرت ثروتمند!🤩 شما اگه جای این جوون بودید اینو که میگفت چی میگفتین؟؟؟؟🧐 اوهوم👌🏻 میگیم راضی هستیم به رضای خدا🤲🏻☺️ ولی این جوون اینو نگفت😳 چیز عجیبی گفت😅 گفت: موسی بگو ببینم آیا قلم در دست خداست؟🧐 یا خدا در دست قلمه؟؟؟؟!😬😳 موسی گفت خب معلومه قلم در دست خداست! جوون گفت خب پس اگه قلم در دست خداست به خدا بگو قلم رو کج کنه!😶 جوری بنویسه که من هم توی این دنیا ثروتمند باشم😍 و هم تو اون دنیا😍 راضی بودن و تسلیم بودن خوبه👌🏻 ولی خدا اصرار رو هم دوست داره🙃 موسی رفت🚶🏻‍♂️ و همین رو به خدا گفت خدا فرمود: که به این جوون بشارت بده که تقدیرش رو عوض کردم!😀☺️🥰 شب🌙 پادشاه کلی مهمون داشت👨‍👩‍👦‍👦👨‍👩‍👧‍👧👨‍👨‍👧👨‍👨‍👦👩‍👩‍👧‍👧👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧 و برای پختن غذا کلی هیزم میخواست بهش گفتن یه جوونی فلان جا هست که هیزم میفروشه پادشاه👑 اومد و همه ی هیزم های جوون رو خرید💰 جوون چون با اخلاق😊 متواضع☺️ بود کمکشون کرد و هیزم ها رو براشون رسوند تا قصر⛪️ زن پادشاه👸🏻 که این جوون رو دید به پادشاه گفت: این خیلی جوون و خوب و سر به زیریه😍 ما هم که کار زیاد داریم 😓و کمک میخوایم بگید که این جوون بمونه و کمکمون کنه😉 پادشاه گفت: ولی لباساش کهنه و زشته🥴 و برای ما اف داره که با این لباسا از مهمونامون پذیرایی کنه زن پادشاه گفت :خب شما پادشاهی 🤴🏻😌 لباس زیاد داری یکی از لباسای خودت رو بهش بده🙃 پادشاه گفت اخه خیلی هم کثیف و خاکیه😣 گفت خب همینجا میره حمام و تمیز میشه🥰 خلاصه بچه های من🤗 جوون فقیر قصه ی ما شد یه چیزی تو مایه های یوزارسیف😎😇 وقتی مهمونای پادشاه که همون فامیلاشون بودن این جوون رو که دیدن از اخلاق و سر به زیری و متواضع بودنش خیلی خوششون اومد از پادشاه 🤴🏻پرسیدن این کیه؟🤔 پادشاه براش زشت بود که بگه یه خارکن فقیریه😬 گفت یکی از اقواممونه😐 گفتن شما تو اقوامتون همچین پسر خوب و سر به زیر و با اخلاق و خوشگلی داری اون وقت دخترت هنوز ازدواج نکرده؟؟😝🧐 خب دخترت رو به عقد همین در بیار!!!!🧖🏻‍♀️ پادشاه 🤴🏻من من کرد و گفت :خب نه شاید مادرش راضی نباشه🙄 گفتن خب برو بپرس ازش(فامیلان دیگه) گفت حالا بعدا میپرسم😅 گفتن خب حالا که ما اینهمه راه رو اومدیم تا اینجا همین الان بپرس دیگه که نخوایم باز یه بار دیگه برای عقد شاهزاده بیایم😁 پادشاه رفت و با ناراحتی ☹️قضیه رو به زنش گفت و گفت که بیچاره شدیم 😩گیر افتادیم زنش گفت: اتفاقا منم میخواستم بهت بگم 😃ولی میترسیدم ازت😅 گفت عجبا چی داری میگی من دخترمو بدم به این گفت مگه چشه 🤨ازین بهترم پیدا میشه مگه☺️ پادشاه گفت خب فقیر😶زنش گفت خب شما که ثروت زیاد داری یکم از ثروتت رو بهش بده ثروتمند میشه گفت خونه نداره زنش گفت شما قصر زیاد داری یکی از قصرهاتو بهش بده! گفت خب شاید دخترمون راضی نباشه😶 گفت خب میریم میپرسیم از دختر پرسیدن دختر هم دخترای قدیم بود دیگه😄 گفت هر چی مامان ملکه 👸🏻هه و بابا پادشاهم 🤴🏻بگه😌😄 خب رفتن به جوون گفتن جوونم خواست نشون نده که خیلی هوله و ذوق کرده😍😍 یکم کلاس اومد و گفت من یه مادر پیری دارم👩🏻‍🦳 نمیتونم تنهاش بزارم بهش گفتن باشه بابا ناز نکن😒 مادرتم میاریم همینجا توی قصرو براش خدم و حشم میزاریم خیالت راحت باشه🥳🤩 و خلاصه که جوون فقیر خارکن که تقدیرش این بود که فقیر باشه داماد پادشاه شد...👏🏻 دوستای من شما رو به پهلوی شکسته ی "مادرم زهرا" قسمتون میدم التماستون میکنم🙏🏻 اگر قلم ✍🏻اینطور نوشته شده که هنوزم "پسر زهرا "پشت پرده ی غیبت باشه شما رو به "حضرت زهرا" از خدا بخواید🤲🏻 قلم رو کج کنه...! 🌱اللهم عجل الولیک الفرج🌱
✴️ شنبه 👈28 اسفند/‌ حوت 1400 👈 16 شعبان 1443 👈19 مارس 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🏴شهادت سعید بن جبیر از اصحاب امام سجاد علیه السلام به دست حجاج لعین (۹۵ هجری) 🌙🌟 احکام اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛 امروز برای امور زیر مناسب نیست: 📛 مسافرت. 📛 حرکات و جابجایی. 📛دیدار روسا و مسئولین. 🚘مسافرت: سفر همراه صدقه باشد 👶 زایمان مناسب و نوزادش عالم و عاقل و عابد شود. ان شاالله 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج میزان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️ اغاز معالجه و درمان. ✳️ خواستگاری عقد و عروسی. ✳️ به فروش رساندن طلا و جواهرات. ✳️ لباس نو پوشیدن. ✳️ و خوردن نوشیدنی های دارویی نیک است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. 👩‍❤️‍👨 امشب: امشب ( شب یکشنبه )، حکمی ندارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث حزن و اندوه می شود. 💉💉 حجامت فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ، باعث نشاط و شادابی می شود. 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید👇👇 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
👈 دلمان می خواهد که فرموده ی حضرت صادق آل محمد صلوات الله علیه و آله که فرمود: شما به سیرتتان به صورتتان به عملتان به روشتان به معاشرتهایتان به برنامه زیستتان به شؤون زندگی این نشئه تان باید معرف ما باشید که مردم شما را می بینند، دهن شما را قلمتان را صورتتان را رفتارتان گفتارتان فرزندتان آثار این نشئه تان طوری باشد که شما را ببینند، بگویند اینها جعفری اند. یک حرفی بزرگوار مردی زده، انسان اهل کار، چند نفر از همکارانش، از علمای دیگر، جایی نشسته بودند؛ چند نفری داشتند جایی می رفتند، این آقای بزرگمرد گفته که آن رفیق همنشین ما، او هم کسی بود، به من گفت که اینها کی هستند؟ از کجا آمده اند؟ که هستند؟ چه طائفه ای هستند؟ چه فرقه ای هستند؟ حال ما رسیدیم، گفتند اینها جعفری اند. گفت این آقا ناراحت شده، رفیق ما همنشین ما، گفت پس چرا به این صورت بودند؟ چشم برزخی اش باز بود. و بعد چون به سرّ حرقش نرسیدند، برای ایشان حرفهایی، چیزهایی گفتند؛ حرفش را نفهمیدند. ایشان از خودش نقل نمی کند گرچه خودش هم آدم مکاشف توانایی بود، رفیقش، با چند نفر نشسته بودند، از آن همنشینش نقل می کند؛ برای من هم پیش آمده. برای من هم پیش آمده این دعوا و نزاع را خدایی اش با بنده هم داشته اند؛ چند نفر. گفت: اینها جعفری اند و اینطور؟ گفت: چرا؟ گفت: آن یکی، آن یکی ، (و یکی دو نفرشان را اسم می برد. ) اینها چرا بصورت خوک بودند؟
‍ روزی، او خطاب به یارانش نامه‌ای نوشت و نگاهش را که معنای مراقبت او از آن‌ها بود چنین تصویر کرد: " إِنَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم ....." "ما شما را به حال خود وانگذاشته‌ایم و لحظه‌ای فراموشتان نکرده‌ایم!" نگاهش را نمی‌توان تنها به کلمات توصیف کرد، نگاه را باید دید، باید چشید، چشمهایت را ببند و نگاهش را حس کن! درست مثل آن زمان که در کنار پنجره فولاد ایستاده‌ای، و هوای حرم را تنفس می‌کنی! پدر مهربانم سالروز میلادتان مبارک باشد... السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ
لبخند می‌زنیم... ولی غم داریم! لباسِ نو می‌پوشیم... روزگارمان اما، سیاه است! به دلِ خیابان می‌زنیم... کسی از دل‌مان خبر ندارد! وقتی تو نیستی... هیچ‌چیز سَرِ جایش نیست! کدام عید؟! کدام شادی؟! کدام گشت‌وگذار؟! از اعماقِ قرون... مِهرَت را به‌ دل‌مان انداختی... ما را دچار کردی... بی‌آن‌که ببینیم تو را! خدا را خوش نمی‌آید! این‌همه چشم‌انتظاری... این‌همه سرگشتگی... این‌همه دلداگی! ما اما... جماعتِ صبوری هستیم! صبر می‌کنیم! یا می‌آیی... یا یک روز تو را سخت در آغوش می‌گیریم! ایرادی ندارد! شاید تقدیر ما جماعتِ آخرالزمانی... این‌طور رقم خورده! سال که تمام شد... اما نگذار روی تو را ندیده... صورت به خاک بگذاریم!
‍ ســــ😍✋ــــلام 🌷 ☕ 🌷😊 شروع هفته تون پُر برکت 🌷🍃 تنها یک روز تابهار🌷🍃 منم امروزازخدا💕 میخوام زندگیتون🌷🍃 مثل بهارزیبا🌷🍃 مثل بهارخوش عطر🌷🍃 مثل بهارپربرکت و 🌷🍃 مثل بهاردوست داشتنی باشه🌷🍃 🌷🍃