eitaa logo
" مدیـون‌الحســــین‌ "
407 دنبال‌کننده
315 عکس
68 ویدیو
1 فایل
- بر مدارِ ریپلای‌ - بر اساسِ‌ اشک - بر پایه حرفِ دل - بر مبنایِ بغض - بر محورِ دلتنگی ! - بر حسبِ عشق :) ‹لازمہ‌ۍ‌دانستن!› https://eitaa.com/madyonolhossin/28 +عکاس‌ِ‌حرم🌱 کپی ممنوع 🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16874617695034740303597.mp3
3.58M
این روزا هرچیزی میتونه منو یادِ تــــو بندازه . .
بســم‌ربّ‌زینب‌کبــــری💚🌱 . .
ای خانمی که هیچکس برتر از تــو نیست تو آسمان ترینــی و بالاتر از تــو نیست :)💚
" مدیـون‌الحســــین‌ "
سلام بر آن بانویــی که قلبش از جا برای حسیــن کنده شد . . و تصدق علینــا🕊
در روز تولد تــو ای ماهِ دمشــق جای همه‌ۍ مدافعانت خالی ‌ست . .
" مدیـون‌الحســــین‌ "
ای خانمی که هیچکس برتر از تــو نیست تو آسمان ترینــی و بالاتر از تــو نیست :)💚 #حاصلِ‌دست
وقتی به این فکر می کنم که ؛ پارسال دقیقا همین موقع کربلا بودم و زیر بارون قدم میزدم ؛ دلتنگ‌ترین میشم ;)💔
143.6K
هی بخوره تو سرشون دردِ نجف 🥺😍✨
صبح یه دختری اومد حرم بهش گفتم از کجا اومدی ؟ گفت از سوریه :) آره ! باز دلم رفت حرمش باز بهم ریختم . . ثانیه هام گره خوردن به ساعت سوریه . . خانوم سه ساله نمی خوای بطلبی ؟ به وللّه دق کردم از دوریت 😭💔
عـجیب شکـسـته دل و زار و ناتَـوان شده‌ام چِنان که هجر تُو میخواست ؛ آنچنان شده‌ام . .
اگر مجال بیابم میانِ آغوشت ؛ گلایه‌‌ها چه زیادند و گریه‌ها بسیــــار . .
بسم‌رب‌فاطمـــــه🖤🥀
مهرت اجازه داد ؛ که مــــادر بخوانمت . .
" یافاطمــه‌الزهرا " بتکان‌ چـــادر خود را که‌ دلم‌ را بتکانی بتکانیُ‌ دلم‌ را‌ به‌ حُسینت‌ بسپاری . . 🖤!~
حالا ؛ شبیهِ همان بچه‌ای که دورهایش را زده و هیچ‌کس برایش نمی‌شود ! شبیه همان بچه‌ای که ؛ چندقدم مانده تا آغوشِ‌مادر این پا آن پا می‌کندُ ؛ زیر چشمی نگاهِ خجالت‌زده‌ش را دوخته به دست‌هایِ مادرش . . شبیهِ همان بچه‌ای که ؛ با مِن‌مِن . . معذرت می‌خواهدُ پناه می‌برد به مهربانیِ‌مادرش . . همان بچه‌ای که قلبش ؛ تُند می‌تپَد برایِ آغوشِ شما . . گوشه‌یِ چشمش اشك جمع شده محضِ غمِ شما . . باران می‌زندُ بچه‌های شما یکی‌یکی دارند از راه می‌رسند . . او اما مردد است خجالت می‌کشد . . با گردن‌ِ کج سر خم کردهُ ایستاده دمِ خیمه‌‌ای که عزایِ مادرانه‌ی شما به پاست و دلَش اذنِ ورود می‌خواهد . . می‌خواهد بگوید : - اجازه هست . . این شب‌ها در سایه‌یِ چادر شما بنشینمُ به قدّ غم‌هایم اشك بریزم . . اجازه هست ؟ از تهِ دلم بگویم که شما را دوست دارم . . ! قدّ همه‌ی دلتنگی‌هایم بغلم کنید . . اجازه هست ؟! میانِ آتشِ روضه‌ . . هم‌نوا با بچه‌های‌ غریب‌تان دم بگیرم «یومّاه» و شما را مـــادر صدا بزنم . . ؟!
به اذن الله ، به اذن رسول‌الله ، به اذن علی ولی‌الله ، و با رخصت از مادر پهلو شکستــه ؛ صاحب عزای این شبها ؛ مولا جونمون صاحب العصــر و الزمــان بساط عزا رو به پا می‌کنیم . . 🖤
یا‌ حضرت‌ مــادر‌ ! بهمون‌ رزق‌ِ اشک‌ بدید . .
در میــان ازدحام زندگــی ؛ در امتداد عبور لحظــه ها ؛ در رفت و آمد قدم های بی تفاوت شهــر ، انگار آوار می‌شود بر دلــم اضطراب نبــودنت . . ! موقعیت : ایوان مسجــد مقدس جمکــران 🌱✨
" مدیـون‌الحســــین‌ "
< امـام زمان در ‌قـلب ‌های ‌شـُماست ، مـُراقب ‌باشید‌ از قـَلبتان ‌ بیرونش ‌نکنید 🤍🌿 > ء| آیت‌الله‌بهجت
به‌همان‌ ناله‌یِ‌ بین‌ در و دیوار قســم ؛ مادرت‌ چشم‌ به‌ راهــت ‌به‌ خدا‌ مانده‌ هنــوز ! " العجل یابن الزهــرا "