eitaa logo
محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
786 ویدیو
16 فایل
شهدا ازجنس لبخند خدا هستند پاک وساده ومهربان رفیق باز و باوفا میهمانی هایشان هم با بقیه فرق دارد فقط کافی است یکبار هم که شده دلت را به دلشان بسپاری این بار محفل عشق را امتحان کن @mohammad_hmn virasty.com/mohammad_hmn کپی آزاد اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود. حتی از خواب هم که بیدار میشد دوباره وضو میگرفت ، بعد میخوابید. دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده میکردیم. به ما میگفت اگر خوب باشید ، دیدن امام عصر (عج) کار مشکلی نیست. پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید... 📕 سه ماه رویایی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش. کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟! شب خوابش را دیدم. بهم گفت: آبجی! ، من فقط وسیله ام ، ما دعاها را خدمت امام زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن. من واسطه ام ، کاره ای نیستم. اگر چیزی میخواهید اول از امام زمان (عج) بخواهید... 📕 سه ماه رویایی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
#سیره_شهدا کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود. حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت ، بعد می خوابید. دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده می کردیم. به ما می گفت ، اگر خوب باشید دیدن امام عصر (عج) کار مشکلی نیست. پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید... #شهیدکاظم_عاملو 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش. کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟! شب خوابش را دیدم. بهم گفت ، آبجی! ، من فقط وسیله ام ، ما دعاها را خدمت امام زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن. من واسطه ام ، کاره ای نیستم ، اگر چیزی میخواهید اول از امام زمان (عج) بخواهید... 📕 سه ماه رویایی « اللهم عجل لولیک الفرج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش. کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟! شب خوابش را دیدم. بهم گفت ، آبجی! ، من فقط وسیله ام ، ما دعاها را خدمت امام زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن. من واسطه ام ، کاره ای نیستم ، اگر چیزی میخواهید اول از (عج) بخواهید... 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
کاظم چهارمین فرزند خانواده بود که در بیست و دومین روز از تیرماه سال هزار و سیصد و چهل‌وچهار ، در سمنان به دنیا آمد. پدرش غلامرضا نام داشت. تحصیلاتش را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و سیکل گرفت ، در سال شصت‌ و سه به خدمت سربازی رفت. پس از پایان خدمت ازدواج کرد. در همان سال به استخدام مخابرات شهرستان سمنان در آمد. همزمان درخواست همکاری با سپاه را داده بود و بی‌صبرانه منتظر پاسخ بود. سه بار به جبهه اعزام شد. حدود یازده ماه و پانزده روز ، حضور داوطلبانه در جبهه داشت. چند بار در خواب و بیداری به دیدار (عج) مشرف شده بود. تاریخ دقيق شهادتش را می‌دانست و این وعده‌ی شهدایی بود که توی خواب با آنها صحبت کرده بود. در هفتم اسفند سال شصت ‌و شش با ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. مزار شهدای امامزاده یحیی سمنان پیکر پاکش را در آغوش دارد.... 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
سال ۶۶ قبل از شهادت کاظم در جلسه ای در مورد آینده انقلاب و امام سئوال شد ، کاظم گفت ، دو سال دیگر امام از دنیا می رود !!! همه ترسیده بودیم ، که کاظم در ادامه‌ بلافاصله گفت . نگران آینده انقلاب نباشید ، حضرت ( عج ) خودشان نظارت دارند و این انقلاب ادامه خواهد داشت و به اهدافش می رسد اگر مسئولان در مسیر صحیح باشند و اسراف و حیف و میل در بیت المال رخ ندهد...‌‌ 📕 سه ماه رویایی ، ص۱۰۹ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
آنچه باعث شد کاظم به این درجات و کمالات برسد و به درجه شهادت نائل شود ، لقمه حلال و نطفه پاک بود . مادرش میگفت ، دو سال تمام از وقتی خدا او را به من داد با وضو به او شیر دادم حتی اگر مقدور نبود با تیمم . بعدها دیدم که چقدر کاظم به نماز شب اهمیت می داد و اهل عبادت شد..... 📕 سه ماه رویایی ، ص۱۵ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
پدرش بنایی میکرد و صبح زود از خانه بیرون میرفت و برای تأمین روزی حلال سختی های بسیاری می‌کشید. مادرش در خانه های مردم جلوی تنور نان می پخت تا کمک خرج زندگی خانواده و شش فرزندش باشد . کاظم حکایت ما از کودکی پرشور و نشاط بود ، بدن قوی و اهل ورزش بود و با بجه های محل رفیق بود ولی نکته ی مهم تر اینکه اهل مسجد بود و شب و روزش در مسجد محله جهادیه سمنان کار فرهنگی انجام میداد و نماز جماعتش ترک نمیشد . در دوران جوانی راهی جبهه شد و سه ماه در منطقه بانه حضور داشت که مسیر زندگی کاظم و هم‌رزمانش را تغییر داد . به خاطر رزق حلال و اعتقاداتش یک باره اوج گرفت و به جایی رسید که نه گفتنی است و نه توصیف کردنی !! پرده از جلوی چشم هایش کنار رفت و نادیدنی ها را مشاهده می کرد و بارها خدمت (عج) رسید و با ایشان صحبت می‌کرد. پس از خدمت سربازی به عنوان بسیجی به جبهه رفت و برای رسیدن به تکامل معنوی و کامل شدن دین اردواج کرد و در اتاق ای کوچک در خانه پدرش زدگی کوتاهی را آغاز کرد. به همه گفته بود که ، اواخر سال ۶۶ و در ارتفاعات کردستان عراق به ملاقات پروردگار خواهد رفت . اسفند و در عملیات بیت المقدس ۲ در سلیمانیه عراق توسط گلوله خمپاره در سن ۲۲ سالگی آسمانی شد..... 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
یه شب وقتی از گشت و پست بر می گشت حس کردم سر حال نیست . رفت روی یه تحت و خوابید ، در خواب شروع کرد صحبت کردن اول با خواهر زاده اش و قربون و صدقه می رفت ، بیدارش کردم ولی دوباره خوابید . دوباره شروع کرد به حرف زدن ؛ اینبار لحن سخنانش فرق می کرد ، یه جور دیگه بود ، آخرین صحبت هاش با شهدا بود ، انگار آنها را می دید گاهی هم شوخی میکرد.... تصمیم گرفتیم صدایش را ضبط کنیم ، شب بعد وقتی از پست آمد خوابید ، اینبار حرفهایش عرفانی و ملکوتی بود ، میگفت ، به به چه جای با صفایی ! ، اینجا بهشته !؟ ، یعنی اگر من هم شهید بشم میام اینجا !! ، نه جای من اون عقب عقب هاست .....‌ خوشبختانه نوارش موجود است ، او اهل خودنمایی نبود و حالاتش با برخی از مدعیان عرفان و سیر و سلوک کاملا متفاوت بود..... 📕 سه ماه رویایی ، ص ۱۶ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
کاظم تصمیم گرفت که برای هم اتاقی های خودش کار معنوی و ... انجام دهد و به عنوان اولین قدم قرار گذاشتیم کسی گناه نکند و گفت هرکس نمی تواند از این اتاق برود . جوئ خوبی داشتیم ، بگو و بخند بدون گناه . هرکس خطایی داشت بچه ها و کاظم به او اخطار می دادند . برنامه بعدی نماز جماعت و نماز شب دعای توسل و زیارت عاشورا بود . کاظم کم کم بحث اسراف را مطرح کرد ، میگفت ، بسیاری از درجات را با اسراف از دست می دهیم و.... بعد از اصلاح رفتار و اخلاق ، نوبت به نوسازی معنوی بود ، قرار گذاشتیم کسی بدون وضو نباشد حتی خود کاظم اگر نیمه شب از خواب بیدار می شد وضو می‌گرفت و بعد می خوابید . حالات معنوی داشتیم ، زندگی ما رنگ و بوی خدایی گرفته بود ، لذت معنوی آن دوران دیگر برای ما تکرار نشد... 📕 سه ماه رویایی ، ص۱۸ دلاور مردان « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
مدت کوتاهی پس از حضور در بانه ، کاظم مسئول گروهان شد . بچه ها خوشحال بودند که او فرمانده شده ، هرچه میگفت گوش می‌کردند، چه مسائل معنوی و چه مسائل نظامی. اکثر بچه ها قلبآاو را پذیرفته بودند و نصیحت های او را برای خود مفید می دانستند. کاظم نیروها را کنترل می کرد حتی از راه دور ! ، یک قدرتی داشت که می توانست از هر جا رفتارشان را زير نظر بگیرد ، لذا به عملکرد بچه ها اشراف داشت ، ولو در غیاب آنها.... 📕 سه ماه رویایی ، ص۲۰ السلام علیک یا « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg 🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg