ماجرای عجیبی که منجر به نوشتن زندگینامه «شهید مهدی حسینی» شد
📗تمنای بی خزان، روایتی از عشق یک شهید مدافع حرم
✍️خانم شیرین زارع پور، نویسنده ی اثر :
هنگامی که برای انجام کاری به #قطعه_شهدا در بهشت زهرا رفته بودم در هنگام بازگشت متوجه شدم ماشینم خراب شده، تعدادی برای کمک به سراغ ماشینم رفتند و تلاش کردند تا آن را راه بیندازند، اما ماشین اصلا روشن نمیشد، چون هوا تاریک شده بود تصمیم بر این گرفتند که ماشین را تا بیرون درب بهشت زهرا (س) بکسل کنند، برادر #شهید_مهدی_حسینی که تا آن لحظه او را نمیشناختم مرا تا مقصد مورد نظرم رساند و در پی گفتوگو با وی متوجه شهادت برادرش شدم و قرار شد تا کتابی در مورد شهید مهدی حسینی بنویسم در عین حال بعدا متوجه شدم که ماشین اصلا خراب نبود، ولی در آن زمان با وجود کمکهای افراد رهگذر و تعدادی دیگر ماشین من اصلا روشن نمیشد.
💥نکته قابل توجه این بود که دوستان نزدیک این شهید معتقد بودند روشن نشدن ماشین من به خواست #شهید است این امر سابقه داشته، بدین ترتیب اقدام به نوشتن کتابی در مورد وی کردم.
من معتقدم همانگونه که زمینه چینی از سوی خود شهید مهدی حسینی برای نگارش کتابم فراهم شد به همان شیوه هم شرایط برای سرعت بخشیدن به نوشتنش #افزایش پیدا کرد، حتی در برخی موارد زمان و مکانها برای مصاحبه در مورد این شهید بزرگوار توسط خود شهید تعیین میشد، زیرا هر بار که برای مصاحبه با خانواده و همسر شهید قرار میگذاشتم در نهایت زمان لغو میشد و قرار به همان سر #مزار_شهید موکول میشد، گویی او همواره علاقمند بود تا شاهد تمام مصاحبهها و گفتوگوها به صورت کامل و بر سر مزارش باشد.
✨زندگی شهید مهدی حسینی درسهای ارزشمندی را برای مخاطبان به همراه دارد از جمله مهمترین آن به #سبک_زندگی_اسلامی_و_دینی او میتوان توجه کرد در عین حال این شهید بزرگوار به لحاظ سنی و سالهای زندگی فاصله زیادی با ما ندارند، اما سبک زندگی خود را به شیوهای تنظیم کرده بود که قابل توجه است.
مدت زمانی که برای نوشتن کتاب «تمنای بیخزان» اختصاص دادم برایم جالب بود، زیرا با تمام مشغلههایی که داشتم تنها یک ماه و ۱۷ روز از وقتم را برای نگارش کتاب صرف کرده بودم، همه کارهای نگارش کتاب به #سرعت انجام میشد و این برایم خیلی جالب بود. احساس میکنم شهید کمک بسیاری در نگارش کتابش به من کرد.
#تمنای_بی_خزان📖
@mahdihoseini_ir