eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
426 دنبال‌کننده
3 عکس
31 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۱۸ درون حجره ی دربسته گشته مامنم بابا بیا یکدم تماشاکن به خاک افتادنم بابا منی که دائما هستم به فکر رافت وبخشش ولیکن همسرم بوده به فکر کشتنم بابا صدایم در نمی آید ز سوز زهرو بی آبی نباشد جوهری دیگر به بابا گفتنم بابا زظلم همسرِبی مهربانم،لحظه ای بنگر میان حجره ی دربسته دست وپا زنم بابا غریب الغربایی و غریبی چون حسین و،من برایت چون علیِ اکبری درگلشنم بابا برای بردن جسمم عبالازم نمی باشد نشد دیگر ز هم پاشیده اعضای تنم بابا می اندازند جسمم را روی خاک زمین امّا نباشد دست این وآن دگر پیراهنم بابا اگرچه پای کوبی کرده اند از داغ من امّا نگردد زیرو رو جسمم به پای دشمنم بابا @mahmud_asadi_shaegh135
۳۱۹ زخم دل، خوب مداوا می‌شد با دلم گر که مدارا می‌شد بی حیا همسر بی مهر و وفا خیره بر حالتم آنجا می شد خنده می کرد به غلتیدن من خوب سرگرم تماشا می شد تا در حجره به رویم می بست غربت فاطمه معنا می شد ما ز در خاطره ی بد داریم دیده از اشک چو دریا می شد پشت در مادر ما آمده بود با لگد درب حرم وا می شد میخ با سینه ندارد نسبت قامتم از غم او تا می شد یاد آن روز که در خانه ی وحی مادرم حامی مولا می شد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۰ از ماتم إبن الرّضا دلها بسوزد دلها برای غربت مولا بسوزد یا ثامن الحجج! جوادت از ره کین در حجره ی در بسته ای تنها بسوزد یکدم بگو ای میوه ی قلبم اگر چه از زهر کینه حنجرت یکجا بسوزد از تشنگی می سوخت حلقوم تو امّا دیگر کجا از نیزه ی اعدا بسوزد بردند جسمت را به روی بام خانه با دیدنت قلب و دل زهرا بسوزد بال کبوترها برایت سایه کردند نگذاشتند تا پیکرت آنجا بسوزد ماندی به زیر سایه و جدّ غریبت بی پیرهن در گوشه ی صحرا بسوزد بهتر ز گودال است پشت بام خانه اینجا تنت کی زیر دست و پا بسوزد بر بام خانه صورتت اصلاً نمی سوخت دلها به یاد ماتمی عظما بسوزد ای وای از طفل رباب و نی سواری آن سر به روی نیزه از گرما بسوزد @mahmud_asadi_shaegh135
25.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشهد مقدس هیئت فاطمیه سلام الله علیها آذربایجانی‌ها
۳۲۱ یکدم بدیدنم بابا رضا بیا بیا ببین که من افتاده ام ز پا خون جگر شد حاصلم ای بابا شد همسر من قاتلم ای بابا واویلتا واویلتا واويلا همراه قاتلم،کنیزا اومدن زخم زبان به من،در حجره میزدن در پشت در،تا صف زدن بابا جان به اشک چشمم کف زدن بابا جان واویلتا واویلتا واويلا بابا،جوان تو ،چون گل فسرده است اما به سینه ام لگد نخورده است خاکی اگر چه صورتم شد اما کسی نکوبیده به رویم با پا واویلتا واویلتا واويلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۲ زهر قاتل بر،تن شرر می زد طعنه اش آتش،بر جگر می زد هلهله پشت در همسرم کرد خون به قلب من و مادرم کرد خدا خدا خدا،خدا غریبم من دختر مامون بی حیای پست با کنیزان در،پشت در بنشست وقت پژمردنم خنده کردند به زمین خوردنم خنده کردند خدا خدا خدا،خدا غریبم من بر رضا هستم لاله ای پرپر او حسین و من چون علی اکبر گر چه اکبر او هستم اما پیکر من نشد اربا اربا خدا خدا خدا،خدا غریبم من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۳ آتش گرفته عالمی از سوز آهت یک حجره ی در بسته گشته قتلگاهت شد خون دلها حاصلت شد همسر تو قاتلت آه و واویلا **** برده تنت بر بام خانه دشمنانت بال و پر مرغ هوا شد سایبانت ای یاس پرپر رضا ای علی اکبر رضا آه و واویلا **** شکر خدا ای نور پاک حی سرمد بر پیکر تو آفتاب اصلا نتابد نسوزد از گرما تنت غارت نشد پیراهنت آه و واویلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۴ به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا @mahmud_asadi_shaegh135