eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
107 دنبال‌کننده
533 عکس
228 ویدیو
22 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر مال حرام در نوه 🔸 وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) فرمود مال حرام در نوه ظهور می‌ كند «كَسْبُ الْحَرَامِ یبِینُ فِی الذُّرِّیةِ»[١] این حرف‌ها را شما به بدهید، می‌خندد، به یك جوانی كه از و بهره‌ای ندارد، می‌گوید و و است، حرام و حلال چه فرقی دارد! ربا و غیر ربا چه فرقی دارد! اما وحی آمده كه بگوید این اندیشه شما چند روز قبل همان كنار ربوی بود، اگر روح «جِسْمانیةُ الْحُدوثِ روحانیةُ الْبَقآءِ»[٢] است، اوصاف روح هم این‌ چنین است. همین نان امروز ده سال بعد است، همین غذای امروز تصمیم ده سال بعد است. 📚 [١]. الکافی (ط ـ اسلامی)، ج٥، ص ١٢٥ [٢]. مفاتیح الغیب، ج ٤، ص ١٧٤ 📅 (سخنرانی با موضوع رسالت جامعه اسلامی در ساحت نهضت حسینی (ع)، محرم ١٣٨٣) @majalezendegi
🔸 مستحضرید كه بدن را اداره می ‌كند. طبّ ما باید بداند كه انسان, جانوری باشد همانند دیگر جانوران كه درمان او را از آزمایشگاه موش بخواهیم جواب بگیریم نیست. انسان, حیوان ناطق نیست؛ آن کسی ‌كه انسان را آفرید فرمود انسان, است؛ زنده‌ ای است كه حیات او را ملكوت تأمین می ‌كند نه آب و خاك. بسیاری از بیماری ‌هاست كه اصلاً در سطح حیوان نیست تا آزمایشگاه موش جواب بدهد. 🔸بیان نورانی امام باقر این است: «لاَ سَلاَمَةَ كَسَلاَمَةِ اَلْقَلْبِ»؛ اگر روح سالم بود، بدن سالم است و روح را می ‌سازد. انسان اگر بداند كه مهاجر و مسافر است، بیش از حرمتی كه برای مسافرخانه قائل است برای بدن و برای دنیا قائل نخواهد بود. بسیاری از بیماری ‌هاست كه قرآن كریم مطرح می‌ كند كه جواب این بیماری‌ ها را از آزمایشگاه موش و امثال موش نمی‌ شود گرفت. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/02/11 🔅مجال عیش سخنی از جنس زندگی @majalezendegi
⚡️دیو نفس و عشق سلیمانی ▪️"یکی از جذاب ترین تعبیرات " نفس و عشق " ، قصه دیو و سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است . 📝قصه چنین است که سلیمان فرزند داود ، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و به دولت آن نام ، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود ، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند (قرآن / سبا / 13) . این ، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند ، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان آیند ، خادم دولتسرای شوند. 🔸روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد . کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند ( زیرا از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند . ) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد واز ماجرا خبر یافت ، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته ، دیوی بیش نیست. اما او را انکار کردند . 🔸 و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین خود را " مسکین و فقیر " می دانست ، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد. «دلی که غیب نمایست و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود ، چه غم دارد؟» حافظ ▪️اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد ، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم کند . چون مدتی بدینسان بگذشت ، مردم آن لطف و سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند : «که زنهار از این مکر و دستان و ریو به جای سلیمان نشستن چو دیو» و بتدریج ماهیت دیو بر مردمان آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته ی : «اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش/که به تلبیس و حیل ، دیو سلیمان نشود» «بجز شکر دهنی ، مایه هاست خوبی را به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی» 🔅و به زبان : خلق گفتند این سلیمان بی صفاست از سلیمان تا سلیمان فرق هاست 🔸و در این احوال ، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت . روزی ماهی ای را بشکافت و از قضا ، گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد ..." 👈پیوند به درگاه تماشاگه راز ،چشم انداز حقیقت🌷