eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
125 دنبال‌کننده
690 عکس
271 ویدیو
33 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
📃آیت الله العظمی جوادی آملی: 🔹اگر شما بزرگواران توفیق به اعتکاف پیدا کردید که «طوبی لکم و حسن مآب»، نشد اگر مقدورتان بود به هر حال روزه این سه روز را فراموش نکنید. 🔹درس خواندن گوشه‌ای از کارهاست، قسمت مهم فیض و توفیق مخصوصاً در ماه پُربرکت رجب همین در روزه‌گرفتن‌هاست. 🔹 این اعتکاف را که خدا به برکت تلاش و کوشش امام و شهدا و جانبازان و ایثارگران نصیب این امت کرده است، این اعتکاف چه پایگاهی دارد خدا می‌داند! 🔹ببینید نماز ستون است، برای آن شرطی ذکر کردند فرمودند: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ‌»؛[۱] اما اعتکاف چه پایگاهی دارد که شرطش تازه روزه گرفتن است: «لَا اعْتِکَافَ إِلَّا بِصَوْم‏»[۲] که وزان روزه که «الصَّوْمُ لِی‏»[۳] برای اعتکاف وزان وضو برای نماز است. اعتکاف چیست خدا می‌داند. چون شرط اعتکاف روزه است. این «الصَّوْمُ لِی‏» که بالاترین تعبیر در فضیلت و عظمت روزه است، تازه شرط اعتکاف است که وزان روزه برای اعتکاف، وزان وضو برای نماز است. «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ‌»، «لَا اعْتِکَافَ إِلَّا بِصَوْم‏». فیض است، این فیض با این عظمت را اگر کسی مقدورش باشد از دست بدهد، متأثر می‌شود. 🔹امیدواریم ـ إن‌شاءالله ـ که اگر اعتکاف شد که «طوبی لکم و حسن مأب» و اگر نشد لااقل روزه را بگیرید. 🍀🍀🍀 [۱]من لایحضره الفقیه ج۱ ص۳۳ [۲]الکافی ج ۴ ص ۱۷۶ [۳]الکافی ج۴ ص۶۳ درس تفسیر ۹۶/۱/۲۱ 🌷🌷🌷 🔅مجال عیش سخنی از جنس زندگی 👇👇👇 @majaleezendegi
🔆معرفت شناسی روزه 🔅مراتب داری علی علیه السلام فرمود: «کَم مِن صائمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إِلاّ الجُوعُ وَ الظَّماءُ؛ بسا داری که از روزة خود، جز تحمل و بهره ای نمی برد.» 🔹جناب شیخ فریدالدین فرمایش مولا علی علیه السلام را در ابیاتی تبیین کرده است: ای دوست، ماه روزه رسید و تو خفته ای آخر زخواب غفلت دیرینه سر بر آر سالی دراز بوده ای اندر هوای خویش ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار پنداشتی که چون نخوری، روزه کامل است! بسیار چیز هست جز این، شرط روزه دار هر عضو را بدان که بتحقیق روزه ایست تا روزة تو روزه بود نزد کردگار اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار دیگر ببند گوش، زهر ناشنیدنی کز گفتگوی هرزَه، شود عقل تار و مار دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست از غیبت و دروغ فرو بند استوار دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام زیرا که خون خوری تو از آن بِه هزار بار @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 تو چه دانى قدر آب ديدگان ؟ عاشق نانى تو، چون ناديدگان 🌱 گر تو اين انبان زنان خالى كنى پر زگوهرهاى اجلالى كنى 🌱 تا تو تاريك و ملول تيره اى دان ! كه با ديو لعين همشيره اى 🌱 طفل جان از شير شيطان باز كن ! بعد از آنش با ملك انباز كن ! 🌱 لقمه اى كان نور افزون و كمال آن بود آورده از كسب حلال 🌱 لقمه تخمست و برش انديشه ها لقمه بحر و گوهرش انديشه ها 🌱 اين سخن گفتند اهل دل تمام جهل و غفلت زايد از نان حرام 🌱 زايد از نان حلال اندر دهان ميل خدمت ، عزم رفتن از جهان 🌷🌷🌷 @majaleezendegi
دیوان شمس خوانش غزل ۸۹۲.mp3
زمان: حجم: 1.07M
🔖درک و دریافت حقیقت روزه در نظرگاه عارفان آمد شهر سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام جان رسید جان ز قطیعت برست دست ببست قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید لشکر والعادیات دست به یغما نهاد ز آتش والموریات نفس به افغان رسید البقره راست بود موسی عمران نمود مرده از او زنده شد چونک به رسید چو قربان ماست جان ماست تن همه کنیم جان چو به رسید چو ابریست خوش بارد از او زانک چنین ماه صبر بود که رسید نفس چو شد روح به شد چون در شکست جان بر رسید پرده درید دل به برپرید چون ز بود باز بدیشان رسید زود از این تن دست بزن در بر سر چاه آب گو یوسف کنعان رسید چو از برست گشت دعایش قبول دست بشو کز فلک و خوان رسید دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو آن سخن و لقمه جو کان به رسید 📖مولوی ،غزل 892 دیوان شمس 🔅تماشاگه راز ، آیینه زندگی‌. با ما همراه باشید
⚡️خداحافظ ای نازنین برگ تحویل می‌کند بار تودیع بر دل اِخْوان یارِ نادیده سیر، زود برفت دیر ننشست نازنین غادَرَ الْحِبُّ صُحْبةَ الْأَحباب فارَق‌َ الْخِلُّ عِشْرَةَ الْخُلّان ماهِ فرخنده، روی برپیچید و علیک السلامُ یا رمضان الوداع ای زمان طاعت و خیر مجلس ذکر و محفل مُهرِ فرمان ایزدی بر لب نفس در بند و دیو در زندان تا دگر با جهان آید بس بگردد به گونه گونه جهان بلبلی زار زار می‌نالید بر بهار، وقت خزان گفتم اندُه مبر که بازآید روز نوروز و لاله و ریحان گفت ترسم بقا نکند ورنه هر سال گل دمد بستان روز بسیار و خواهد بود تیر ماه و بهار و تابستان تا که در منزل بود سال دیگر که در خاک چندان از آدمی بخورد که شود خاک و آدمی، یکسان هردم از روزگار ما جزویست که گذر می‌کند چو برق یمان کوه اگر جزو جزو برگیرند متلاشی شود به دور زمان تا که دیگر آب حیات بازگردد به جوی رفته روان یارب آن دم که دم فرو بندد ملک الموت واقف کار جان پیش اهل سهلست تو نگه دار جوهر 📚قصیده شماره ۴۳ دیوان 📝پ ن: غادَرَ الْحِبُّ صُحبةَ الْأَحباب فارَقَ ‌الْخِلُّ عِشْرَةَ الْخُلّان غادَرَ: ترک کرد حِبّ: دوست صحبت: همراه بودن، همدم بودن أَحباب: دوستان فارَقَ: ترک کرد، رها کرد خِلّ: دوست همراه عِشْرَةَ: آمیزش و دوستی خُلّان: دوستان دوست، همراهی دوستان را ترک کرد دوست صمیمی، دوستی یاران را رها کرد 🔅تماشاگه راز ، آیینه زندگی ،باما همراه باشید.🌷