eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
116 دنبال‌کننده
559 عکس
246 ویدیو
31 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه‌های زیارتی 🌼🌼🌼 از من بگیر هر چیزی که تو را از من می‌گیرد... 👈« لطفا جستارهای قرآنی را دنبال کنید» @rahighemakhtoom
"سال‌ها جام جم به دست تو بود.. تو که نشناختی، کسی چه کند؟ ▪️آدم هاوقتی به خودآگاهی می رسند حسرت می‌خورند که ما چه فرصت‌هایی داشتیم و سوزاندیم و از دست دادیم. حسرت می‌خورند وقتی می‌بینند کسانی را که فرصت‌هاشان را به خوبی مصرف کرده‌اند، به خوبی مورد استفاده قرار داده‌اند. هر لحظه‌اش را برنامه‌ریزی کرده‌اند، حساب کرده‌اند و مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند. ▪️این حسرت واقعا ً کشنده است، یعنی حقیقتاً هرچه باشد، بدترین عذاب، عذاب است، عذاب بسیار سختی است. آدمی می‌بیند که وقت گذشته و فرصتی دیگر باقی نمانده و روزی می‌توانست و دیگر امروز نمی‌تواند. 🔹یکی از عارفان گفته بود که در یکی از شهرهای عراق می‌رفتم، دیدم که مرده‌ای می‌برند، جنازه می‌برند. و چون چشم وگوش باطن این عارف باز بود، می‌گفت دیدم که این مرده روی تابوت نشسته و با خودش دو بیت شعر می‌خواند: سال‌ها جام جم به دست تو بود تو که نشناختی، کسی چه کند؟ برده بودی و داوت آمده بود تو که بد باختی، کسی چه کند؟ 🔰 می‌شنید که این فرد از فرط حسرت این شعر را با خودش می‌خواند و به دست تهی خودش نگاه می‌کند و احساس می‌کند که راه بازگشتی هم نیست و پیش روی تاریک و کویری است که باید برای ابد در آن زندگی کند. درحالی‌که این جهان مزرعه آخرت است. می‌شود در آن کاشت و خداوند در ازای کار کم پاداش بسیار می‌دهد. 🌷🌷🌷 👈پ ن: -داو:داو یعنی وقتی که شخص آغاز به قمار می‌کند، داوطلب می شود داو می‌زند. -جام جم: عقل یا جان آگاه دانسته؛دل پاک و آگاه عارف و سالک؛دلی پاک از غبار کدورت‌ها که آیینه اسرار الاهی شده باشد؛انسان کامل (پیوند)
living consciously self-awareness خودآگاهی 🔅🔅🔅 I'm nobody!Who are you? Are you nobody, too? Then there's a pair of us--don't tell They'd banish us, you know. How dreary to be somebody! How public, like a frog To tell your name the livelong day !To an admiring bog من هیچکسم! تو کیستی؟ آیا تو نیز «هیچکسی»؟ پس این‌گونه ما دوتاییم! فاش مکن! زیرا تبعیدمان می‌کنند! چقدر ملالت‌آور است «کسی» بودن! چقدر مبتذل! بمانند قورباغه‌ای تمام روز یک بند اسم خود را برای لجن زاری ستایشگر تکرار کردن!" 📖امیلی الیزابت دیکنسون شاعر امریکایی (دکتر الهی قمشه ای او را دختر مولانا می خواند.راستی امیلی قبل از مرگ از خواهرش خواسته بود تا قول دهد تمام نامه‌های او را می‌سوزاند! واقعا چرا؟) ⚡️زیست آگاهانه اتفاقی نیست لطفاً ما را دنبال کنید @majaleezendegi
☑️موقعیت های غیر ساکن مدّعی خواست که آید به تماشا گه راز دست غیب آمد و بر سینه ی نا محرم زد ▪️شاید که منظور حافظ از مدعی و نامحرم  در این بیت « عقل خود بنیاد محاسبه گر دنیا اندیش » باشد که ره به مقصود و درک حقایق هستی نمی برد ▪️و شاید این مدعی درک اسرار و حقیقت هستی « ابلیس » باشد که در مقام خود بزرگ بینی برآمد و اراده قاهره حقیقت مطلق او را از درک این شیرینی محروم کرد. 👈و اما به قرینه مقابله عشق با عقل صحیح تر می نماید که بگوییم مدعی همان عقل ابزاری است که خود را در تقابل و نزاع با عشق می بیند. به هرحال مدعی هر کدام که باشد راهی به حریم درک و دریافت ولایت الهی ندارد. 📝تماشاگه راز : حریم اسرار خداوندی ، عالم اسرار مدعی: کسیکه بدون شناخت و معرفت خود را دانای به حقایق وانمود کند 🌷 پیوند به صفحه تماشاگه راز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷 ⭕️👁‍🗨 تفاوت آدم هاي مثبت و منفي در يك نگاه : ➕ فرد مثبت همیشه برنامه دارد. ➖ فرد منفی همیشه بهانه دارد. . ➕ فرد مثبت همیشه خود جزئی از جوابهاست. ➖ فرد منفی همیشه خود بخشی از مشکلات است. ➕ فرد مثبت در کنار هر سنگی سبزه ای میبیند. ➖ فرد منفی در کنار هر سبزه ای سنگی میبیند. ➕ فرد مثبت برای هر مشکلی راهکاری میابد. ➖ فرد منفی برای هر راهکاری مشکلی میبیند. ➕ فرد مثبت همیشه دوستی ها را زیاد میکند. ➖ فرد منفی دشمنی ها را زیاد میکند. ➕ فرد مثبت میگوید اجازه بده انجام پذیر است. ➖ فرد منفی میگوید نمی توانم انجام پذیر نیست. ➕ فرد مثبت همیشه با صبر مشکلات را حل میکند. ➖ فرد منفی همیشه با خشم مشکلات را زیاد میکند . ╔═🍃🌺🍃══════╗ 🆔 @majaleezendegi ╚══════🍃🌺🍃═╝
رسم و راه نیایش.عبداللهی.amr
1.59M
رسم و راه 👈« لطفاً جستارهای قرآنی را دنبال کنید» @rahighemakhtoom
⚡️عیبگویان بیشتر گم کرده راه 📃آدمی که به دست یافته می داند که،زبان نکوهش زبان زبان ایرادگیری و اعتراض است. و چنین شخصی همواره بر صفحه ی نمایش زندگی اش کلیدهای سیاه را می فشارد و سیاهی را بر تمام این صفحه گسترش میدهد . 🔖 به موسی توصیه می کند :«ای پسر عمران هیچ کس را به واسطه گناهی سرزنش مکن و بر خویش گریه کن.»(بحار الانوار ، ج ۷۰، ص ۱۳۸۶ ) ▫️سرزنش و نکوهش مکرر موجب شدن یک صفت زشت و تثبیت آن در فرد می شود. کم کم به او می باوراند که این صفت ناپسند جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت اوست. و او نیز به این باور می رسد که سرزنشگر این صفت را بر او پذیرفته است. در واقع سرزنش به خصوص تکرار آن موجب شده که دیگر انگیزه ای برای رفع این صفت زشت در فرد باقی نماند؟ 🔸 ما با زبان سرزنش دیگر یار و دستگیر شخص نیستیم؛ بلکه او را به سوی پرتگاه سوق میکنیم. 👈«خانمی درد دل میکرد و میگفت که من تصمیم گرفته بودم که همیشه در زندگی راست بگویم یکبار غفلتی کردم و دروغی گفتم بعد از فاش شدن این دروغ خانواده ام پیوسته به من میگفتند که تو همه اش دروغ میگویی و همین جمله ی آنها باعث شد که من عهدی را که در خصوص راستگویی با خود بسته بودم بشکنم. ببینید اثرات منفی سرزنش و نکوهش در گلایه این خانم به خوبی مشهود است. اگر خانواده این فرد نگرش خود را تغییر داده بودند و به جای سرزنش و اعتراض با شیوه ی درست به او محبت میکردند به یقین او در رفتارش تجدید نظر میکرد و آنها امروز زندگی شادتری داشتند.👉 📝برگی از کتاب سردلبران « پیوند به تماشاگه راز»
▪️يك بيمار مبتلا به سرطان در فرايند روان درمانى می گفت "سرطان، اختلالات روانى را درمان می كند"! ▪️گويى ابتلا به يك بيماری سخت مثل سرطان باعث می شود جزئيات رفتار سايرين و به طور كلی "جزئيات زندگی"، اهميت خود را از دست بدهد؛ چون افراد، خود را در تقابل و رويارو با مرگ می بينند، پس عميقا درك می كنند كه فرصت كم است. ▪️آنها به جای درگير كردن خود با جزئيات رفتار سايرين و اتفاقات روزمره و متعاقبا دچار اختلالات روانی شدن، كليت و معناى كلى زندگى را می بينند؛ چون فكر می كنند فرصتى برای پرداختن به جزئيات ندارند. ▪️گويى درك گذرا و كوتاه بودن زندگی باعث مي شود بيماران دريابند كه حيف است زمان كوتاهی كه دارند را صرف جزئيات بي ارزش كنند ... ▪️چقدر از اضطراب ها و افسردگی ها و استرس های ما ناشى از پرداختن به جزئيات رفتار اطرافيانمان است؟! ▪️تنها تفاوت بيمار مبتلا به سرطان و فرد سالم در اين است كه شخص بيمار، واقعيت گذرا و كوتاه بودن زندگی را عميقا باور كرده چون در بدنش دليلی برا تاييد آن وجود دارد، اما فرد سالم اين حقيقت را عميقا باور ندارد؛ حتی اگر به زبان آن را تاييد كند. ▪️پس فرد سالم چنان با جزئيات خود را درگير می كند که انگار هزاران هزار سال ديگر برای پرداختن به مسائل مهمتر فرصت دارد ! 👈پیوند به تماشاگه راز 👉
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک شب‌های جمعه فاطمه این لحظه کربلاست... صلی الله علیک زهرا به سر زنان وسط شیب قتلگاه است... ▪️ صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها 🏴 ایام تسلیت‌باد.
⚡️دیو نفس و عشق سلیمانی ▪️"یکی از جذاب ترین تعبیرات " نفس و عشق " ، قصه دیو و سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است . 📝قصه چنین است که سلیمان فرزند داود ، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و به دولت آن نام ، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود ، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند (قرآن / سبا / 13) . این ، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند ، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان آیند ، خادم دولتسرای شوند. 🔸روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد . کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند ( زیرا از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند . ) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد واز ماجرا خبر یافت ، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته ، دیوی بیش نیست. اما او را انکار کردند . 🔸 و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین خود را " مسکین و فقیر " می دانست ، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد. «دلی که غیب نمایست و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود ، چه غم دارد؟» حافظ ▪️اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد ، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم کند . چون مدتی بدینسان بگذشت ، مردم آن لطف و سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند : «که زنهار از این مکر و دستان و ریو به جای سلیمان نشستن چو دیو» و بتدریج ماهیت دیو بر مردمان آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته ی : «اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش/که به تلبیس و حیل ، دیو سلیمان نشود» «بجز شکر دهنی ، مایه هاست خوبی را به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی» 🔅و به زبان : خلق گفتند این سلیمان بی صفاست از سلیمان تا سلیمان فرق هاست 🔸و در این احوال ، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت . روزی ماهی ای را بشکافت و از قضا ، گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد ..." 👈پیوند به درگاه تماشاگه راز ،چشم انداز حقیقت🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️هدیه ای بی بدیل ... «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهـْرَاءِ(علیه السلام) إِذَا أَخـَذْتَ مـَضـْجَعَكَ فَكَبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ وَ احْمَدْهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ وَ سـَبِّحـْهُ ثـَلَاثـاً وَ ثـَلَاثـِيـنَ وَ تـَقـْرَأُ آيـَةَ الْكـُرْسِيِّ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ عَشْرَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الصَّافَّاتِ وَ عَشْراً مِنْ آخِرِهَا» حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: (يكي از جاهائي كه) تسبيح حضرت فاطمه زهرا(علیه السلام) (گفتن آن وارد است) هنگامي است كه به خوابگاه خود رفتي، پس سي چهار بار اللّه كبر بگو، و سي سه بار الحمدلله، و سي سه بار سبحان الله، و بخوان آيه الكرسي و معوذتين را (دو سوره قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق) و ده آيه از اول سوره صافات و ده آيه از آخر آن را. 📚 کتاب کافی،حدیث شماره 3310 👈لطفاً صفحه جستارهای قرآنی را دنبال کنید