eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
1 عکس
1 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. ____ قراره بیقرار تو باشم دارم میام که یار تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنار تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یه کم عموجونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگا بوده پر از غباره یا پر از دوده با این همه غمی که می بینم حسن شدن یه کم برام زوده ### شبیه قاسم و علی اکبر دل منم برات شده پرپر درسته سن من کمه اما منم یه جورایی مث اصغر فدات میشم خودم نباش مضطر خودم سپر میشم برات آخر به یاد دست مادرت اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاش به سمت خیمه چرخیده کنار پیکر تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده ### توو قتلگاه شده چه غوغایی دل منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاش و آورده غریب و بی کسی توو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشه سمت انگشتر یکی نگا به پیرهنت داره غم منو نخور عموجونم دلم برا غم تو میسوزه که حرمله جلو چشات با تیر تنم رو به تن تو می دوزه شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. __ شبا شبای عشقه و شوره شبای عهد و پیمونه با تو هوامون و تو داشته باش آقا امروز و ما میایم و فردا تو دلم میخواد که توو هوات باشم پر بزنم بشم فدای تو یا لااقل اگه نشد آقا دق بکنم با روضه های تو گره زده گناه به کار من توو زندگیم یه راه حل میخوام تشنه ی دیدار توام آقا منم شیرین تر از عسل می خوام ##### دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم دلم به کربلا شده عازم تو که دوبخشه اسم شیرینت چرا هجا هجا شدی قاسم شبیه مجتبایی و دشمن عقده ی بابات و به دل داره خدا به خیر کنه داره سمتت بارون تیر و نیزه می باره بوی مدینه کربلا اومد حسن غریبه بچه شم بیشتر روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب یهو چی شد که داد زدی مادر #### زره نبود ولی کفن داری فدات بشم شدی مث بابات بذار نگات کنم دم آخر حسن شدی با این قد و بالات کفن شده برات لباس جنگ زره برات نمیشه اندازه بابات و کوچه زد زمین ، حالا دشمن برات یه کوچه می سازه بغض جمل تو سینه شون پُر بود اسباشونم به جنگت آوُردند کشیده شدت قدت ، ببین اسبا تو رو به کل کربلا بردند شاعران: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. علیه_السلام __ بند اول : موذن حرم میری میدون شبه پیمبرم میری میدون نمیشه باورم جلو چشمام علی اکبرم میری میدون برو که دست حق به همراته پشت سرت دعای باباته برو ولی بدون که تا میدون نگاه من به قد و بالاته یه رحمی کن به اشک بابا تو آهسته تر بردار قدم هاتو دارم اون لحظه ای را می بینم که روی خاکا میکشی پا تو بند دوم : به هر طرف تنت رو می‌بینم این جسم پرپرت رو می‌بینم به هر کجا که رو کنم علی یه عضو پیکرت رو میبینم نگاه آخرت رو میبینم حالت مضطرت رو میبینم یاد بابام علی میوفتم تا زخمای رو سرت رو میبینم میبینمت که غرق خون شدی اسیر دست این و اون شدی رنگ از رخت پریده اکبرم شبیه برگای خزون شدی بند سوم : یه عده بی حیا تو را کشتند با سنگ و با عصا تو را کشتند یه عده هم به قصد قربت و رضایت خدا تو را کشتند به زیر دست و پا تو را کشتند با نیزه بی هوا تو را کشتند همین که گفتی اسمتو علی با بغض مرتضی تو را کشتند تو را زدند یه جور که پا نشی یه جوری که برام عصا نشی بگو چه جور مرتبت کنم که بیش از این جدا جدا نشی ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ____ تا از توو دست تو عَلَم افتاد دیدم با گریه خواهرم افتاد نگم براتو از زن و بچه ام.. چه اضطرابی تو حرم افتاد پاشو ببین رقیه گریونه سکینه بیقرار و دل خونه چشم انتظار نشستن و ذکر رو لبهاشون فقط عموجونه پاشو قدم بزن علمدارم نگاهی کن به من علمدارم پاشو نزار که دشمنا حالا تا خیمه ها برن علمدارم سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... هنوز برام یه لشکری داداش هنوز یل دلاوری داداش پاشو یه بار دیگه علم بردار هنوز امید خواهری داداش تیر سه شعبه خورده تو چشمات نمیتونی بایستی روی پات نمیشه باورم داری میری باید خدافظی کنم باهات.! داغ تو زندگیمو درهم کرد بدجوری این قد منو خم کرد دیدم که بعد رفتنت زینب دوباره معجرش رو محکم کرد سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس .... تو علقمه پیچیده بوی یاس بالاسرتو حضرت زهراس بهم بگو تا مادرو دیدی چی بینتون گذشت داداش عباس تو گفتی که چیشد توی میدون کشیدنت تورو به خاک و خون یا گفته مادرم که توو کوچه یه سیلی خورد و شد حسن گریون تو گفتی از دلت که شد مضطر از این که بی کسه دیگه خواهر یا گفته مادر از آتیشی که یه روزی گُر گرفته پشت در (یا گفته مادر از هجومی که آوُردن عده ای به پشت در) مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. ___ با گریه خیمه گاه و می بینم با غصه ذوالجناح رو می بینم با گریه صورتت رو می بوسم با غصه قتلگاه و می بینم یه عده‌ بی حیا رو می بینم فرار بچه ها رو می بینم همین که خیره به سرت میشم یه خنجر از قفا رو می بینم می بینمت به مشکل افتادی به زیر پای قاتل افتادی جلو چشای من به خاک و خون شبیه مرغ بِسمِل افتادی ..................... آب آورت رو میبری میدون گل پسرت رو میبری میدون اُمِّ وهب حالم و میدونه کی خواهرت رو میبری میدون خدا میدونه خوب می جنگم شمشیر نشد با چوب می جنگم میگم که دختر علی هستم از صبح تا غروب، می جنگم فدای غصه خوردنت داداش غریب گیر آوردنت داداش برات بمیر که ته گودال به زور نیزه بردنت داداش ................. آخه اینا چی میخوان از جوونت فدای موهای پریشونت هنوز که خیزرون نیاوردن بگو چرا شکسته دندونت فدای این نگاه مظلومت از آب هم کردن محرومت تو رو خدا نگو أنا العطشان با نیزه میزنن تو حلقومت داره چه غوغایی به پا میشه دم غروب کربلا میشه و الشِّمرُ جالسٌ علی صَدره داره سرت جدا میشه ــــ ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
recording-20240628-191926.mp3
5.22M
✍🎼 مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ اره دوست داشته خدا که شدی دوسدار حسین خودش نوشته اسمتو تو جمع زوار حسین بگو الحمدلله که با نگاه زهرا سینه زنم دوباره زیر پرچم آقا .
. علیه_السلام ای آشنا برگرد/نیا آقا برگرد تو رو خدا / تو رو خدا /تو رو خدا برگرد برگرد/که شهر کوفه بی فروغه برگرد / تموم حرفاشون دروغه برگرد / بازار نیزه ها شلوغه نگرونم برای خواهرت برای قامت آب آورت اینا حرمت شکنی رسمشونه نگرونم برای دخترت برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد ............................ فدای تو جونم، شبیه بارونم از اینکه تو مثه بابات غریبی دلخونم اینها،شکستن عهدی رو که بستن حالا به انتظار تو نشستن تنها دنبال کشتن تو هستن نگرونیم برای اکبره بی قراریم برای اصغره عده ای دنبال نعل تازه ان حرمله تیر سه شعبه می خره برگرد آقا برگرد/برگرد آقا برگرد ...................... دلم پره از غم/ یه آسمون دردم تو کوفه تو اسارته یه عده نامردم ای وای،چه سخته کوفه و اسارت ای وای،چه سخته طعنه و جسارت ای وای،اگه حرم بره به غارت... روسرم ریخت آتیش فدا سرت نگرونم آقا برا سرت نیا کوفه تا رقیه نبینه که شده از بدنت جدا سرت برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد : : .👇