eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه_السلام ۱۰۴۷ ای گل طاها عزیز زهرا در زیر دست و پا عمو افتادم از پا گفتن یتیمم دیدن که تنهام یه عده ای سنگم زدن به یاد بابام عمو جونم منم که سرتا پا به موج خونم شکسته زیر مرکب استخوونم پاشیده تر میشم نده تکونم **** چشم انتظارم تا که بیایی عموی خوب و مهربون من کجایی ناز یتیمو با سنگ خریدن دیدی چجوری روی دامادت دویدن توی صحرا تا که دیدن بی جوشنم عموجون با اسبا رفتن رو تنم عموجون چسبید رو نعلا بدنم عموجون **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
۵۱ (حضرت قاسم ابن الحسن ع) من یتیم مجتبایم بر تو مولی جانفدایم از حسن یادگارم عموجان بهر تو بی قرارم عموجان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ مرگ بهرم چون عسل شد قاسم تو بی بدل شد عشق تو در دل من مقیم است مرگ من با بلایی عظیم است ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ نور چشمان بتولم فاطمه کرده قبولم ای که بر من تویی روح و ریحان قاسمت را بده اذن میدان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ ای گل باغ ولایت جان من گردد فدایت من که جنگاوری بی نظیرم تو شدی ای عموجان امیرم ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ گشته ام رزمنده ی تو تا شوم زیبنده ی تو من که هستم گل بی قرینه می شوم کشته ی ظلم و کینه ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ جان فدای دین و قرآن من گرفتم اذن میدان بر جوانان منم من یگانه سوی میدان شدم من روانه ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ از ستم فرقم دوتا شد جان پاک من فدا شد پیکرم زیر سم ستوران گشته پامال از ظلم عدوان ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ گشته ام من کربلایی در ره تو من فدایی آمدی با شتاب در بر من در بغل تو گرفتی سر من ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ در ره تو من شهیدم نزد زهرا روسپیدم تو نمودی عمو انتخابم جان فدای تو روی ترابم ای عمو ای عمو یا حسین جان۲ .👇
. صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم اجازه دادم سیه بپوشی به این سیاهی گنه بپوشی شده ضیافتم به پا رسیده موسم عزا شده محرم ز شهر کوفه رسد نوایی الهی آقا کوفه میایی خداکند نیاوری به همرت تو دختری عزیز زهرا در انتظارت نشسته کوفه ببین غرورم شکسته کوفه قسم به جان مادرت میاوری تو خواهرت عزیز زهرا ✍ ................... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم زخاک صحرا رسیده آوا خوش آمدی ای حاجی زهرا به پا نما تو خیمه ها به سرزمین کربلا به دست سقا عقیله با چه وقار کامل پیاده گردد ز عرش محمل اهل حرم مودب اند همه غلام زینب اند بیا تماشا عزیز زهرا صدایی آمد بیا حسین جان دلم گرفته در این بیابان مشو‌ دمی ز من جدا غم تو می کُشَد مرا غریب و تنها عزیز زهرا برس به داد دلم عزیزم بگو چه خاکی به سر بریزم اگر ببینمت اخا که مانده ای به زیر پا به خاک صحرا عزیز زهرا .............. . سه ساله اما بزرگ شامم شدم فدای راه امامم خرابه را کنم حرم مُحیِ نام حیدرم (من از تبار حیدرم) عزیز زهرا ببین چه کرده زمانه با من سرت گذارم به روی دامن مگر که مُرده دخترت چنین عوض شده سرت عزیز زهرا دو دیده واکن ببین عزیزم به این قیافه شکل کنیزم؟! لباس پاره ای به تن نخورده شانه موی من عزیز زهرا سلام الله علیها ............... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم کرببلا شد منای زینب رسیده وقت عطای زینب منم عقیلةُ العرب زینب هاشمی نسب عزیز زهرا منم از تبار ابوترابم وقار زهراست در این حجابم چادر من روی سرم شبیه کعبه محترم عزیز زهرا ز نسل جعفر زخون حیدر کشیده زینب زخیمه لشگر بیا و دست رد نزن به این دوتا جان حسن عزیز زهرا ............... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم به کودکی من کوه وقارم بداند عالم حسن تبارم منم منم عبد خدا پارهٔ قلب مجتبی عمو حسین جان زخیمه دیدم . زمین تکان خورد به پهلوی تو . نوک سنان خورد میان‌پنجه موی تو به زیر پا گلوی تو عموحسین جان چه نا مرتب سرم جدا شد به سینهٔ تو‌ تنم رها شد کنار تو به ضربه ها شدم به به چکمه جا به جا عموحسین جان ......... . شده چه ماهی ز خیمه عازم یوسف نجمه جناب قاسم شاخهٔ یاسمن شده جوانی حسن شده جانم به قاسم به روی مرکب نشسته زیبا حسن کجایی بیا تماشا ببین شده عجب یلی بنام مرتضی علی جانم به قاسم به خاک صحرا چه آرمیده زیر لگدها چه قدکشیده شده شبیه مادرش شکسته صورت و سرش جانم به قاسم ................. . علیه السلام به روی دستم بخواب عزیزم بگو چه خاکی به سر بریزم ببین شدم در اضطراب دهم چه پاسخ رباب لای لای علی جان فدای چشمان نیمه بازت به خون نشسته گیسوی نازت چه بد بریده شد سرت شده دریده حنجرت لای لای علی جان دگر برایم نمانده صبری چه زود عزیزم میان قبری ببین تکان دست من خنده به روی من نزن لای لای علی جان ......... . دوباره زنده شده پیمبر به صورت تو علیِّ اکبر تویی بزرگ عالمین ابن الحسن ابن الحسین علیِّ اکبر تمام اهل حرم پریشان پیمبرانه روی به میدان به هر قدم که می روی قاتل جانم می شوی علی اکبر شدی به ضربه چه نامرتب تنت بریزد زروی مرکب به طرف ببینمت روی عبا بچینمت علی اکبر ........ . حضرت سقا علی خصائل باب الجوائج یا ابوفاضل ای پسر ام البنین یابن امیرالمومنین جانم اباالفضل به اهل خیمه قوت قلبی برای من تو کاشفِ کربی امیری و مؤدبی پشت و پناه زینبی جانم اباالفضل دعا کنم که زمین نیفتی همین ادرک اخا تو گفتی ز خیمه ها دویده ام ببین که قد خمیده ام جانم اباالفضل دودستت افتاد میان راهم به صورت تو خیره نگاهم چه کرده با تو این چنین ضرب عمود آهنین جانم اباالفضل ............. . در این شب غم به دیدهٔ تر به گوشم آید صدای مادر بنی نوردیده ام شهید سر بریده ام غریب مادر برس به داد دلم تو امشب بیا و بنشین کنار زینب به چشم تر ببینمت تا سالمی ببوسمت غریب مادر جدایی از تو شده عذابم دارم سوالی بده جوابم اگر جدا شود سرت به پیش چشم خواهرت بگو چه سازم .👇
. گودال معراج تو شد یا حسین یا حسین خون سرت تاج تو شد یا حسین یا حسین خورشید گودال مهتاب صحرا ای جان زینب ای جان زهرا جانم حسین جان در ازدحام و همهمه یا حسین یا حسین آمد کنارت فاطمه یا حسین یا حسین قومی به نیزه قومی به شمشیر جسمت به گودال گشته سرازیر جانم حسین جان غارت شده پیرهنت یا حسین یا حسین بر سینه‌ی تو دشمنت یا حسین یا حسین با چند ضربه غوغا به پا شد آخر سر تو ذبح از قفا شد جانم حسین جان ✍ ............ ‌. اسیری ام رسالتم یا حسین یا حسین بیا ببین صلابتم یا حسین یا حسین نور الهی، باشد حجابم هنگام خطبه ، ابوترابم همینکه گفتم اسکتوا یا حسین یا حسین ز کوفه بردم آبرو یا حسین یا حسین گفتم به گریه ، این سِرِّ خود را ما رأیت و ، الّا جمیلا هلال تابان منی یاحسین یاحسین قاری قرآن منی یاحسین یاحسین بالای نیزه ،زیباترینی حیدر ترینم، زهرا ترینی جانم حسین جان کشیده کارم به کجا یاحسین یاحسین آواره ام در کوچه ها یاحسین یاحسین با محلی که ، پرده ندارد زینب قدم در، کوفه گذارد جانم حسین جان کوفه شکسته حرمتت یاحسین یاحسین سنگ زده به صورتت یاحسین یاحسین در خون نشستی، ای ماه زهرا بر چوب ِ محمل ، کوبم سرم را ✍ ............... . سلام الله علیها دختر توحید منم ابتا یا حسین رقیهٔ بت شکنم ابتا یا حسین داده به دستم عمه علم را درهم بکوبم کاخ ستم را بابا حسین جان موی سپیدم شرفم ابتا یا حسین دختر شاه ِ نجفم ابتا یا حسین من با ولای ، حیدر بزرگم محشر کنم چون، مادربزرگم بابا حسین جان ای پدر بی کفنم ابتا یا حسین شد کفنم پیرهنم ابتا یا حسین پیشانی تو ، مُهرِ نمازم باید در اینجا ، حرم بسازم بابا حسین جان فرش تو شد موی سرم ابتا یا حسین کل تنم کرده ورم ابتا یا حسین رفته به غارت ، موی کمندم کرده زمویم، دشمن بلندم بابا حسین جان دردسرِ قافله ام ابتا یا حسین شاکی از این حرمله ام ابتا یا حسین چشم عمو را ، دور از حرم دید منزل به منزل ، بر عمه خندید بابا حسین جان ............... . نادِعلی سَینجلی زینبم زینبم دختر مرتضی علی زینبم زینبم چادر اگربر ، کمر ببندم زن هستم اما ، مرد نبردم جانم حسین جان من شده ام با دو پسر یا حسین یا حسین صاحب شمشیر دو سر یا حسین یا حسین روی تو هستند ، از طفلی حساس هستند هر دو ، شاگرد عباس جانم حسین جان غصه نخور تاج سرم یا حسین یا حسین بیرون نیایم ز حرم یا حسین یا حسین دیدم میایی ، از سمت میدان با دوشهیدم ، با چشم گریان جانم حسین جان ......... . وارث شاهِ کرمم ای عمو ای عمو یوسف اهل حرمم ای عمو ای عمو نوشم عسل از ، جام شهادت مردن برایت ، باشد سعادت عمو حسین جان گشته جمل کرببلا ای عمو ای عمو اِنّی أنا بنُ المجتبی ای عمو ای عمو بوی مدینه , پیچیده هر جا زنده نمایم ، یاد حسن را جانم حسن جان افتادم از مرکب ببین ای عمو ای عمو پا می کشم روی زمین ای عمو ای عمو قدّرشیدم ، دارد تماشا شد دنده هایم . مانند زهرا در دست قاتل گیسویم ای عمو ای عمو خورده لگد بر پهلویم ای عمو ای عمو بالا نیاید ، دیگر صدایم گشته هلالی ، سر تا به پایم عمو حسین جان .............. . حیدرِ گهواره نشین علی اصغر علی یابن امیرالمومنین علی اصغر علی لب تشنه اما ، سلطان آبی شش ماهه اما، عالیجنابی جانم علی جان مادر تو روحِ حیا علی اصغر علی هاجر دشت کربلا علی اصغر علی این جمله باشد ، در شیعه رایج طفل رباب است ، باب الجوائج جانم علی جان به روی دست پدرت علی اصغر علی گشته زتن جدا سرت علی اصغر علی تا بی هوا شد ، جسم تو بی سر شد زنده یاد ، سیلی مادر آه و واویلا شد پدرت ز خون خضاب علی اصغر علی پاره شده قلب رباب علی اصغر علی وا مانده پلکِ، نازت عزیزم آهسته من خاک، رویت بریزم لای لای علی جان .............. علیه السلام وارث کل انبیا علی اکبر علی آینه دار ِ مصطفی علی اکبر علی در بندگی تو ، غرق خدایی فرمانروای ، کرببلایی جانم علی جان جلوهٔ هر پنج تنی علی اکبر علی تو علی بن الحسنی علی اکبر علی در سفره داری ، مثل عمویی پیش خدایت ، با آبرویی جانم علی جان ریخته دورم بدنت علی اکبر علی غرقِ به خون شد دهنت علی اکبر علی بازی مکن با ، جانم عزیزم جسم تورا در ، عبا بریزم جانم علی جان خم شده بابا کمرم علی اکبر علی آمده عمه ز حرم علی اکبر علی من ماندم و این ، لبخند لشگر برخیز علی جان ، شد حرف معجر جانم علی جان ✍ ........... .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشمم از غمت تَرِه ، قاسمت خون جگره جون دادن برای تو ، از عسل شیرین تره ای همه قرار من - لحظه های آخره کاش بیای کنار من ای همه قرار من - غربت تو همه ی غم روزگار من ای همه قرار من - برای تو می‌تَپه دل بیقرار من خیلی هستم دلخون تو جون قاسم قربون تو ۲ عمو - حسین / عمو حسین ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زار و مضطرت شده ، دل که پرپرت شده سینه و پهلوی من ، مثل مادرت شده من یتیم حسنم - مث مادرت شکست استخونای تنم من یتیم حسنم - زیر سُمِّ مَرکبا مونده اینطور بدنم من یتیم حسنم - تکه تکه هم بِشَم باز ازت دَم می‌زنم از روی مرکب افتادم خوشحالم جونم رو دادم ۲ عمو - حسین / عمو حسین ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بایدم زاری کنم ، کاش می‌شد کاری کنم کاش می‌شد بیشتر از این ، عَمومو یاری کنم مثل اکبرت شدم - شبیه یه شاخه گل دیگه پرپرت شدم مثل اکبرت شدم - زنده شد مدینه تا مثل مادرت شدم مثل اکبرت شدم - فدای قُنداقه ی علیْ اصغرت شدم من نائبِ بابا هستم با تو رو نی همرا(ه) هستم ۲ عمو - حسین / عمو حسین ... مشابهسبک زیر خوانده می‌شود 👇
. ۱۰۵۷ داغ مدینه دلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم یه بی حیا کاکلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم مثل نفس بریده بریده شد تن تو رفتی غزل ز خیمه قصیده شد تن تو بارون تیر که بارید تنت روی زمین بود تابوت نداشتی فرقت با پدرت همین بود **** تا بغلت کردم پیچید صدای استخوون صدای استخوون تورو تا خیمه می‌برم ولی کشون کشون ولی کشون کشون چیکار کنم جواب منو بدی عزیزم شرمنده مثل عسل کش اومدی عزیزم ای یادگار حسن رفتی و تنها شدی از سم مرکبا بود هم قد سقا شدی **** ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غَمَم زیاده ، دلْ ولی شاده ، که آخرش جونم و دادم آه و واویلا ، افتادم از پا ، غربت تو نِمیره یادم هیچ وقت نشه چشات تر / که شد گلِ تو پرپر دعا بکن قیامت / محشور بشم با اکبر ممنون - قابل دونستی عمو جون امروز و یارت باشم از روت - شرمنده ام بیشتر از این نشد کنارت باشم ۲ عمو حسین مظلوم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دل از خُداشه ، غمت نباشه ، هرچی که شد فدا سر تو پهلوم شکسته ، بازوم شکسته ، شدم شبیه مادر تو با این چشای بسته / قاسم به خون نشسته تموم استخونام / یکی یکی شکسته جونم - فدای غربتت عمو جان ای عزیز جونم والله - برای زخمای تنم نیست؛ واسه تو گریونم ۲ عمو حسین مظلوم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با اینکه خستم ، سَرْوِ شکستم ، کنار تو چه روبه راهم تنهام نذاشتی ، منت گذاشتی ، که اومدی به حجله گاهم بهار من خزون شد / قاسم چه نیمه جون شد مثل دلِ شکسته ت / تنم که غرق خون شد ای کاش - راضی باشی ازم عمو جونم توی این لحظه واسه - ماه عسل دارم میرم انگاری روی نیزه ۲ عمو حسین مظلوم ۴ 👇
" (س) جان اصغر رومگردان از نگاه خواهرت جان زهرا مادرت نوجوانان مرا میدان ببر چون اکبرت جان زهرا مادرت ✍ ........ دودمه بن حسن علیه السلام لشکری حمله به تو کرد و سپاهی به حسن الهی به حسن جان فدایم، بده این را تو گواهی به حسن الهی به حسن ............ دودمه حضرت قاسم بن حسن علیه السلام" یک نفر هستم و تیغ غضب پنج تنم قاسم بن حسنم آمدم چون پدرم ریشه ی فتنه بکنم قاسم بن حسنم
. علیه_السلام ۱۰۶۸ بگو که جای دست کی نشسته رو گونه چی شد نقابت چرا که موهات پریشونه سرتا به پای پیکرت یا خاکه یا خونه راه نفس برات به سینه تنگ شده با تو چکار کردن که جسمت پُرِ سنگ شده توو خیمه مادرت چشم انتظارته پاشو بریم که نوعروست بی قرارته دیگه چجوری پاشه تنی که نیمه جونه نیزه ست میون سینه‌ت یا اینکه استخوونه **** دیدم تنت روی زمین پاشیده قاسمم دیدم که بین خاک و خون غلتیده قاسمم در زیر مرکب بدنت چسبیده قاسمم این نامسلمونا به تو لگد زدن تا اینکه فهمیدن یتیمی تورو بد زدن میخواستی که بشی تو هم قد عباس حالا می‌بینی که پاهات کجاست سرت کجاس نعلای مرکب از تو گلاب گرفتن ای داد تا به حرم جسمت از دستم دو سه بار افتاد **** ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. ‍ (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ اومد میدون پسر ارشد شیر جمل ذکر حیدر رو لبش میریزه همچون عسل میزنه به دل لشگر مثه باباش حسن هیچ کی نمیشه حریفش تو جنگ تن به تن ..... نوه ی حیدرِ یک تنه لشکرِ انگاری تو میدون عرصه ی محشرـ قدرتِ دادارِ شیر جگردارِ شاگرد کلاسِ رزمِ علمدارِ مددی قاسم 🔸🔸🔸🔸🔸 بند2⃣ از رجز و غضبش لشکر از هم پاشیده پوزه ی لشکر دشمن رو به خاک مالیده نوجونی مثه اون عرب به خود ندیده طوری زد ارزق شامی زهره اش ترکیده ...... عجب شجاعتی توی میدون داره با هر کی میجگه دیگه کارش زاره شاخه ایی از طوباس قامتش چه رعناس توی رگ و خونش جاری خون زهراس مددی قاسم به قلم: .👇
. علیه السلام 🔘🔘🔘 بند1⃣ ای حاجی کرب و بلایی تو گل باغ مجتبایی مناجات تو دیدنیه مجذوب ذات کبریایی یا (مثه بابات چه خوش صدایی) .... ای یادگار حسن ،برام مثه اکبری داری امروز با حرفات ،دل منو میبری حرف رفتن رو نزن ،ای لشکر بی زره میدونم مثه بابات ،دلیر و جنگ آوری .... قاسمم ،بی قراری نکن تو ،گریه زاری ای گل ،آلاله ی من نه زره ،داری بر تن میری چون ،بابات حسن به جنگه ، لشکر دشمن قاسمم وای قاسمم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ تا ناله ی تو رو شنیدم آه سردی از دل کشیدم مثال یه باز شکاری کنار پیکرت رسیدم .... صدای غربت تو ،پیچیده توی صحرا به روی دستای من ،این قد نزن دست و پا موندم چیجوری تو رو ،ببرمت به خیمه پاشیده از هم شدی ،زیره سمّ مرکبا .... چقد زود ،شدی تو مرد قاسمم ، کشیدی قد نامردا ،دورت میگردن دیگه رو ،به پاییزی نمونده ،ازت چیزی جمل رو ،تلافی کردن قاسمم وای قاسم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرو سبک: .👇
. ۱۰۷۴ یابن الحسن ای یوسف زهرا کجایی مدینه ای یاکه نجف یا کربلایی بیا که من مردم از این درد جدایی نوای من یا صاحب الزمان دعای من یا صاحب الزمان ندای من یا صاحب الزمان آه کی میشه ببینمت آقاجان میسوزم من از فراق و هجران **** برای ما روضه بخون عزیز زهرا بگو ز جسم غرقِ خون عزیز زهرا بگو ز موی پریشون عزیز زهرا کاشکی یه بار ای هستیِ خدا ناحیه رو بشنوم از شما کاش بمیرم از غم کربلا آه والشمرُ جالسٌ علیٰ صدره خاکی شد مویی که شب قدره **** 👇 ............ ۱۰۷۵ محرم اومدو غمی عظما بپا شد مادر ما فاطمه باز صاحب عزا شد پیرهن جدم پرچم عرش خدا شد یابن شبیب دل غرقِ در غمه عمه‌ی ما اسیر ماتمه چندروز دیگه دورش نامحرمه آه به رسم و شیوه‌ی جاهلیّت کشتن جد مارو توو سه ساعت **** ............... ۱۰۷۶ پشیمونم چجور بگم میا به کوفه نزدیک میشی قدم قدم میا به کوفه شرمنده‌ی روی توام میا به کوفه مسلم آقا جونش فدای تو دلواپسم فقط برای تو کاش نریزه به هم رگای تو آه می‌سوزم برا لب خشکیدت می‌گریم برا تن پاشیدت **** وصیته مسلمت اینه از روی دار برگردو دختراتو تو مدینه بگذار یا لااقل بیا زیاد پوشیه بردار برگرد آقا وگرنه دیر میشه توو این سفر رقیه پیر میشه خواهرته اینجا اسیر میشه آه ناموست بزم جسارت میره می‌بینی معجرا غارت میره **** ................. ۱۰۷۷ بوی جدای می‌آد از اینجا حسین جان به قتلگاهت اومدی شدم پریشان چیکار کنم اگه تنت بمونه عریان روباه برا طفل تو شیر میشه دخترت از غصه ها پیر میشه بی تو دیگه زینب اسیر میشه آه من و تو از کودکی هم دردیم بیا با هم مدینه برگردیم **** خیمه زدی و دل من به پیچ و تابه دلشوره‌ی من واسه‌ی طفل ربابه شیش ماهه جون بده اگه برام عذابه خیمه بزن توو دل خواهرت اونجا نمیان روی پیکرت خنجری نیست اونجا رو حنجرت آه موهات توو پنجه‌ی شمر می‌مونه قصد داره رو خاک برت گردونه **** ............... ۱۰۷۸ یه سر زتو برگشته اما کمه بابا رگای خونینت چقد درهمه بابا یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا بر روی نیزه بردنت چجور سر نمی‌رفته زدنت به زور مهمون شدی چرا توی تنور آه چشمای من به چش تو دوخته‌ست نصف صورتت چرا که سوخته‌ست **** شبای بی کسی یه روزی سر می‌آدش دندونم افتاده ولی باز درمیادش عمه همش به من می‌گفت پدر می‌آدش گفت که میای اما نه بی بدن گفت که میای سر میزنی به من حالا با من یه ذره حرف بزن آه دستامو روی گوشام میذارم شرمنده که گوشواره ندارم **** .............. ۱۰۷۹ بذار برن بشن فدای علی اصغر بذار برن تا که نبینن بین لشگر یه عده میرن سراغ خلخال و معجر میدم قسم تو رو به مادرم تا که باشن دو گل پرپرم رو نیزه ها سایه بون حرم آه نبینن تو قتلگاه افتادی نبینن زیر لگد جون دادی **** بیار بالا سرت رو ای غریب مادر دو تا شهید من فدای تو برادر خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر سر تا به پا شدی دچار درد ممنون که آوردیشون از نبرد تو تنشون که نیزه گیر نکرد آه رو دستت بر نمی‌گشتن ای‌کاش جسمشون عبا نمی‌خواست داداش **** ........ ۱۰۸۰ با دیدن وضع تنت شدم پریشان خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان هر کی رسید یه زخم به تو زده تیراشونو به سینه جا نده از کمرت نیزه دراومده آه باورکن که دل نداره عمه که تیرا رو در بیاره عمه **** از خیمه اومدم عمو جان در بر تو خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو دستای من آویزونه به مو این نفسای آخره عمو قاتل که اومده روبرو حرمله گلومو از هم پاشید به دست و پا زدنم می‌خندید **** ............. ۱۰۸۱ یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده تو جون دادی و عمه زینبت خمیده امانت حسن زیر پا قد کشیده حالا چجور بگیرمت بغل می‌زدنت با کینه‌ی جمل بر روی نی میری تو ماه عسل آه تا که تیر باران شدی دامادم به یاد بابات حسن افتادم **** می‌ریزه اشک چشم من شبیه خونت شدی پریشون و عمو شد پریشونت صدای استخوون میاد از هر تکونت روی تنت برو بیا شده خون رو موهات مثه حنا شده بند بند جسمت نخ نما شده آه یه لشگر از روی سینه‌ت رد شد شرمنده که پیکرت لگد شد **** ............ .👇
. صلوات_الله_علیه ۱۱۰۲ تاج سرم حسین من   سرجدا گشتی دیدم میان قتلگه    جابجا گشتی واویلا واویلا **** دیدم به دست شمردون   گیسویت چرخید دیدم که حنجر تو را    خنجرش بوسید واویلا واویلا **** تو دست و پا میزدی و   همه خندیدند سایه‌ی ناموس تو را   آخرش دیدند واویلا واویلا **** ✍ .............. . علیه_السلام ۱۰۹۶ تنهای تنهایم ولی   من تو را دارم بنگر تماشایی مرا   بر سر دارم حسین جان حسین جان **** سربسته میگویم میا   ای گل طاها ترسم شود پاره تنِ    اکبرِ لیلا حسین جان حسین جان **** تو را به جان مادرت   ای حسین جانم کوفه میا با دخترت   ای حسین جانم حسین جان حسین جان **** ................. ۱۰۹۷ بیا ازاینجا یا اخا   تا که برگردیم حرف جدایی یا مزن  یا که برگردیم حسین جان حسین جان **** ترسم در اینجا پیکرت   زیرو رو گردد گلوی تو با دشنه ای    روبرو گردد حسین جان حسین جان **** ترسم در این زمین شود    جسم تو خونبار یک تکه بوریا شود   کفنت ای یار حسین جان حسین جان **** ✍ ........ . ۱۰۹۸ خوش آمدی خوش آمدی   کنج ویرانه نیمه‌ی شب به دیدن    طفل دردانه ای بابا ای بابا **** ای سر ز حال دختر   با خبر هستی چرا دو چشمت را روی   دخترت بستی ای بابا ای بابا **** همان که گیسوی مرا   میکشید بابا میان قتلگه ز تو   سر برید بابا ای بابا ای بابا **** ....‌‌‌‌‌‌... ۱۰۹۹ از خیمه تا کنار تو    آمدم باسر به شوق یارب ات عمو   میزدم پرپر عموجان عموجان **** دیدم که افتاده تنت   بین یک لشگر هرکس رسیده میزند   ضربه بر پیکر عموجان عموجان **** از کودکی بودی عمو    همه هست من باشد سپر برای تو   هر دو دست من عموجان **** ............... . ۱۱۰۰ یکدم بیا به دیدنم    ای عموجانم نمانده قوت در تنم ای عمو جانم عموجان عموجان **** من دست و پا زدم عمو    زیر دست و پا شد تیرباران پیکرم    چون تن بابا عموجان عموجان **** به لب رسیده جان من   زیر مرکبها شکسته استخوان من   زیر مرکبها عموجان عموجان **** ............ علیه_السلام ۱۱۰۱ غنچه‌ی زیبای حرم    ای علی جانم لای لای علی اصغرم   ای علی جانم لالایی لالایی **** به جای آب تیرت زدن   ای گل عطشان سرت به یک مو پسرم   گشته آویزان لالایی لالایی **** بر روی دست من گلم   شد دو تا قسمت محکم تو را گرفته‌ام   ولی با زحمت لالایی لالایی **** ‌....... علیه_السلام ۱۱۰۲ دو چشم خود را وا کن ای   لاله‌ی پرپر ببین که بابا آمده   ولدی اکبر ولدی ولدی **** دیدی به زانو زدنم   کوفه خندیده جسم تو و اشک مرا   حرمله دیده ولدی ولدی **** بردن تو تا به حرم   کار بابا نیست کسی شبیه تو علی   ارباً اربا نیست ولدی ولدی **** ......... علیه_السلام ۱۱۰۳ پاشو امیرلشگرم   یاابوفاضل سقاو سردار حرم   یاابوفاضل ابالفضل ابالفضل **** دیدم به زیر نیزه‌ها   خم شدی عباس رشید خیمه‌ها چرا   کم شدی عباس ابالفضل ابالفضل **** ای غیرتِ تمام من   ای علمدارم به فکر خیمه هایم و فکر بازارم ابالفضل ابالفضل **** ..... 👇
. ◾️◾️ ای قرار دل زینب کبری حسین سر تو شد نمایان سر نی ها حسین همه دنیای من ، کشته ی بی کفن «وا حسینا» ◾️◾️◾️◾️◾️ گوشه ی قتلگاه شکسته بال و پرت همره ساربان میرود انگشترت ای قرارم حسین ، ای نگارم حسین «وا حسینا» ◾️◾️◾️◾️◾️ باید از غربتت جان بدهد خواهرت دشمنت کشته و خاک نشد پیکرت ماه شیب الخضیب ، یاس خدالتریب «وا حسینا» ◾️◾️ ✍ ................. ◾️◾️◾️ می رسد این ندا از همه ی ماسوا لک لبیک یا شهید کرببلا السلام علی ، ساکن کربلا «وا حسینا» ◾️ قبله ی دل شده صحن و سرای حسین میزنم سینه در بزم عزای حسین غرق تاب و تبم ، شده ذکر لبم «وا حسینا» ◾️ اشک خون می چکد ز دیده ی خواهرش که شکسته شده تمام بال و پرش پسر مرتضی ، بر سر نیزه ها «وا حسینا» ◾️◾️ ✍امیر قربانی فر .......... جان به روی لب آل عبا آمده کاروان حسین به کربلا آمده قلب عالم طپید که محرم رسید «وا حسینا» ◾️ شده گریان او ملائک آسمان همه ی اولیا ز غربتش روضه خوان همه جا کربلا همه جا نینوا «واحسینا» ◾️ کربلا وادی تشنگی و غربت است دل زهرا ازین واقعه بی طاقت است نوحه خوان مادرش گریه کن خواهرش «واحسینا» ◾️ ✍امیر قربانی فر ........... با نگاهی پر از ناله و آه آمدم سائلی هستم و به نزد شاه آمدم بر دلم شور و شین ، سیدی یا حسین «وا حسینا» ◾️◾️ آبروی دل شکسته ام را بخر از خطای من غرق گنه درگذر تویی نعم الامیر ، دست من را بگیر «واحسینا» ◾️◾️ دل به دریا زدم سوی شما آمدم پسر فاطمه نزن تو دست ردم به من روسیاه ، بده آقا پناه «وا حسینا» ◾️◾️ ✍امیر قربانی فر ............ ◾️◾️◾️ گوشه ی قتلگاه با همه بال و پرم سپر جان تو‌میشوم ای دلبرم نور چشمان من ، ای عموجان من «واحسینا» ◾️◾️ دست من جدا شد از بدنم ای عمو خاک کرببلا شد کفنم ای عمو وقت جان دادنم ، دست و پا میزنم «واحسینا» ◾️ بر دل خسته ام نمانده جز اشک و آه مثل تو میشوم شهید این قتلگاه بدنم لاله گون ، گلویم غرق خون «واحسینا» ................. یادگار امام مجتبی قاسمم نوجوان دشت کرببلا قاسمم طرف دشمنان ، میروم بی امان «اانابن الحسن» ◾️ قاسمم وارث فاتح جنگ جمل نزد من شهادت شیرینتر است از عسل به فلک سرورم ، فارس لشکرم «انابن الحسن» ◾️ نعره ی یا علی از جگرم می کشم نوه ی حیدرم ، قاسم ازرق کشم مثل طوفان منم ، مرد میدان منم «اانابن الحسن» . ..... دل اهل حرم در تب و تابست علی همه ی خیمه ها قحطی آبست علی گل نیلوفرم ، ای علی اصغرم «یا علی اصغر» ◾️ ای امان از دل مادر بیچاره ات روضه خوانت شده کنار گهواره ات ای عزیز رباب ، روی دستم بخواب «یا علی اصغر» ◾️ زده آتش به دل خشکی لبهای تو سوخته از عطش صورت زیبای تو نفس مادری ، غنچه ی پرپری «یا علی اصغر» ◾️ ✍امیر قربانی فر 👇
. یارب گریز آخر شب ششم ای وای من چشامونو تر کردن، زینبُ مضطر کردن زیر سُمِ مرکب ها، قاسمو پرپر کردن افتاده داره دست و پا میزنه با آه عمو جونُ صدا میزنه انگاری که یتیم گیر آوردن هرکس که میاد بی هوا میزنه چرا رهاش نمیکنن!؟ جونی نمونده به تنش از خونی که راه افتاده، معلومه بدجور زدنش مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. ای وای ای وای بمیرم که دهنت خونیه ای وای ای وای زیر مرکب بدنت خونیه ای وای   ای وای چقدر تیر به پره تو خرده ای وای   ای وای چقدرسنگ به سره تو خرده استخونه سینه ی تو شکسته زیر پای مرکب ها شبیه اکبر شدی تو عزیزه دله من اربن اربا زیر لب گفتی تو زهرا وقتی که نیزه به پهلوت می زد جای من نعل های مرکب بوسه ها  میونه ابروت می زد عمو جونم     عمو جونم   عمو جونم   عمو جونم    عمو جون ای  وای     ای وای پاره های این بدن می بینم ای وای  ای وای جای نعل روی دهن می بینم ای وای   ای وای چی اوردن سره ابروی تو  ای وای  ای وای جای نیزه س توی پهلوی تو مثل مرغه سر بریده پیشه چشمام دست و پا میزنی و روی خاکا افتادی و اسمم و داری  صدا می زنی و قد کشیدی مثل سقا از غمت خون به جگر ه افتاد پیشه چشمام پیکره تو قاسمم  توی گذر ها افتاد عمو جونم   عمو جونم   عمو جونم عمو جونم     عمو جون ✍ 👇
سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ نگاه بي رمق داري مادر داري ميشي از تشنگي پرپر كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم نداره مادر تو تقصيري نه آبي هست تو خيمه نه شيري جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم هم قحط آبه هم هوا گرمه حتّي تو سايه خيمه ها گرمه بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن خدا مي دونه كه چقدر پَـستن با اين كه زير دِين ما هستن سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن ---------------------------------- آماده شو بايد بري ميدون برو كه توو آغوش باباجون ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من خدا بزرگه ، هستيِ مادر شايد دلي ميون اين لشگر با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من چيزي نگذشت... به حال يك باباي شرمنده كسي بلند بلند نمي خنده برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم شدي فدا بابا تو و خوشحالي بازوي بابات زخمه ، يارالي من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم ------------------------------------- .
سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ نگاه بي رمق داري مادر داري ميشي از تشنگي پرپر كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم نداره مادر تو تقصيري نه آبي هست تو خيمه نه شيري جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم هم قحط آبه هم هوا گرمه حتّي تو سايه خيمه ها گرمه بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن خدا مي دونه كه چقدر پَـستن با اين كه زير دِين ما هستن سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن ---------------------------------- آماده شو بايد بري ميدون برو كه توو آغوش باباجون ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من خدا بزرگه ، هستيِ مادر شايد دلي ميون اين لشگر با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من چيزي نگذشت... به حال يك باباي شرمنده كسي بلند بلند نمي خنده برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم شدي فدا بابا تو و خوشحالي بازوي بابات زخمه ، يارالي من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم ------------------------------------- .
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇
. ارواحنا_فداه ۵۳۴ کجایی ای جانم نثار تو قرار من دل بی قرار تو کعبه بوَد چشم انتظار تو بقیه الله یابن الحسن بگو کجا هستی کنار مرقد رضا هستی یا در نجف یا کربلا هستی بقیه الله از خرمنت یک خوشه می‌خواهم زیارت ششگوشه می‌خواهم **** کِی میشه که ای یوسف زهرا روضه بخونی تو برای ما از غصه های زینب کبرا بقیه الله بگی چی شد توو گودیِ گودال بگی برامون از تن پامال بگی چطور فاطمه رفت از حال بقیه الله روضه بخون ای که رُخت بدره والشمر جالسُ علی صدره **** ✍ ............................. ‍ ‍ . علیه السلام سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ ........ سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ .
. یادگاره حسنم دونه دونه نیزه هارو از تن تو می کَنم اومده بلا سرت مثل اکبر اربا اربا شده کل پیکرت عمیقه ، جا نیزه ها داره خون می‌ره دائم ازت بلندشو ، حرفی بزن گریه داره تنت خط به خط نمیشه کاری بکنم ، چشاتو وا کنی به روم به خاطر دل عمو ، کاشکی میاوردی دووم وای ، عزیز دلم ، عزیز دلم عزیز دلم طاقتم بریده شد زیر نعل مرکباشون بدنت کشیده شد درهمه تنت چقدر دیدن پیکر تیکه تیکه میده منو زجر بلند شو ، توو خیمه ها مادرت مونده توو انتظار صدای ، گریه میاد نوعروست شده بی قرار دارم می‌چینم تنتو ، دونه به دونه پیش هم چجوری من کنار بیام ، نبودنت رو قاسمم وای ، عزیز دلم ، عزیز دلم عزیز دلم پاشو اینجوری نخاب خنده های دور و بر داره منو میده عذاب کاش زره بود به تنت تا بهم نریزه این طوری تموم بدنت نمونده ، توو پام رمق قاسمم آبرومو بخر تمومه ، کار عموت پاشو این پیره مرد و ببر برای بردنت توون ، نداره پیکره عموت نظم تنت خورده به هم ، شده چه وضعی سر و روت وای ، عزیز دلم ، عزیز دلم عزیز دلم ✍ 👇
. ابن الحسن گلابمو گرفت نعلای مرکبا می سوزه پیکرم به زیر دست و پا این نیزه رو بکش بیرون ز سینه ام میبینی که عمو مثه مدینه ام بند بند دست و پام شکست یه نیزه رو دلم نشست زودتر بیا عمو ببین این نفس آخرم ست ۲ نیزه ای برد منو هوا و زد زمین پاشیده شد تنم عمو بیا ببین زره نداشتم و امون نداد عدو قد کشیده قدم توو دست و پا عمو سنگ بارون گشته پا تا سرم خون میاد از بال و پرم از سم مرکبا میاد بوی گلاب پیکرم ۳ بابام برام می گفت حسرت کوچه رو از یاد نبرده ام حیرت کوچه رو اینا که سنگ به من زدن به سادگی بابام و کشته ان توی هشت سالگی مثله کوچه منو زدن عمو اینا چقدر بدن تیغ و نیزه دارن ولی عاشق سخته لگدن ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. ⏺⏺⏺⏺⏺ ☑️بند اول قاسمم نوه ی شیر خیبر شاگرد رزم  ساقی لشکر تازه داماده حسینم،من دلاور اهل پیکار مجتبی   را  یادگارم ، وارث  حیدر  کرار 🔘آه و واویلا🔘 🔳🔳 ☑️بند دوم ای عموجان  نبینم  تنهایی بی کس و یاور و بی فدایی اذن  میدانم   بده  تا، به  ره  تو  من شهید شم مثل اصحاب همچواکبر،پیش زهراروسفیدشم 🔘آه و واویلا🔘 🔳🔳 ☑️بند سوم افتادم  ای  عمو  بر روی خاک استخوانم شکست و تنم چاک بین میدان پیکره من،له‌ شده است بدن من از اثره  نعل  مرکب،کش  آمد  عمو  تن من 🔘آه و واویلا🔘 ✍ 👇
. ⬜️بند اول ای عموجان،به قاسم بده اذن میدان تا که باشم، منم جزوه خیل شهیدان پدرم وصیت کرده یاحسین کربلا باید بشی فداحسین آه،بده رخصتم یابن الزهرا آه،بحق داداشت مجتبی ◽️وای،امان از غریبی◽️ ◻️◻️◻️ ⬜️بند دوم تاکه نیزه،به من خورد نوایم چنین شد ای عموجان،نگر قاسم نقش زمین شد مضطرب شده نجمه توی خیام فاطمه،شده کاره قاسم تمام آه،شده    تازه   داغ   مدینه آه،شکست استخوانم ز کینه ◽️وای،امان از غریبی◽️ ◻️◻️◻️ ⬜️بند سوم حجله گاهم ، شده   زیره  سم  ستوران نقل جشنم،شده سنگ و نیزه ی عُدوان له ‌ شده   تمام   اعضای  تنم ای عمو میریزه خون از دهنم آه،مثال    ابالفضل   قده من آه،چو عسل کشیده شده من ◽️وای،امان از غریبی◽️ ✍ 👇
۳۷ (حضرت قاسم ابن الحسن ع) قاسمم یتیم،مجتبی منم من از نسل علی و،مصطفی منم من من یار حسین هستم نور هر دو عین هستم ای عموی مظلوم۲ من گل ولایت،یاور عمویم بعد از علی اکبر،لشکر عمویم می شوم فدای او جان دهم برای او ای عموی مظلوم۲ مهربان عمویم،داده اذن میدان وقت رفتن من،گشته دیده گریان با یاد نگاه او جان دهم به راه او ای عموی مظلوم۲ از کودکی خویش،بیمار حسینم روز امتحانم،من یار حسینم بهر او پریشانم در رهش دهم جانم ای عموی مظلوم۲ پیکرم به میدان،گشته تیرباران زین داغ و مصیبت،شد عمو پریشان آمده به سوی من شد مست ز بوی من ای عموی مظلوم۲ رو به رو شدم من،با لشکر عدوان پیکرم بمانده،زیر سم اسبان با پیکر خونینم داده عمو تسکینم ای عموی مظلوم۲ غرق خون عذارم،گشته بی قرارم مهربان عمویم،آمده کنارم گشته عمویم دلخون عمه جان شده محزون ای عموی مظلوم۲ @yaghubianreza
287.5K
یا (ع) من یل دلاور حسنم من امیر لشکر حسنم قاسمم برای عمو حسین من علیِ اکبر حسنم توو دستم تیغ اجله مرک واسم مثه عسله ازرق که عددی نبود بیاد جلو کسی که یله تن به تن می جنگم مثل حسن می جنگم بی کلاخود و زره، با یه کفن می جنگم ذکر یا علیه روی لب من، می جنگم انی انا القاسم من نسل علی من قرار حضرت حسنم جلوه دار عزت حسنم من حماسه ساز حرمم و ذوالفقار قدرت حسنم جوون من فدای حسین می میرم برای حسین از روزی که یادم توو گوشمه صدای حسین پر توان می رزمم با هیجان می رزمم مثل صفین چو عباس جوان می رزمم چون علی در وسط یهودیان، می رزمم انی انا القاسم من نسل علی ۲۱ تیر ۱۴٠۳
. کنارم بیا ، عمو جان حسین دارم رو زمین دست و پا می‌زنم  دارم جون میدم ، توی حجله گام به جای حَنا لخته خونْ رو تنم سرم رو بگیر ، روی دامنت داره جون میده تازه داماد تو  عذابم شده ، غم غربتت داره می‌کُشه قاسم و یاد تو نخور غصه ی ، نبودِ منو برام از عسل آخه شیرین تره نخور غصه ی ، منو ای عمو که قاسم فدای علیْ اکبره عمو جان حسین  زیر دست و پا ، زیر سُمِّ اسب شبیه ضریح شد تموم تنم ببین مثل گل ، تنم پرپره با خاکِ زمین شد یکی پیرْهنم شبیه دلِ ، پر از درد تو تموم تنم خونیه خط به خط سرم رو بذار ، روی دامنت به جز این نمی‌خوام من هیچی ازت ببین قاسمت ، چه قَدّی کشید شبیه علمدار شده قامتم می‌دونه خدا ، چه شادم عمو روی نیزه ها با سر آوارَتَم عمو جان حسین ✍بهمن عظیمی
خانه خانه به پرس و جو هستند در پی التفات  او هستند _ _عاقلان گر شدند دیوانه در پی کسب آبرو هستند وقت حاجت به گریه آمده اند وقت رفتن گشاده رو هستند روز و شب ذکرشان حسن مدداست تاجرانی که سودجو هستند یا توسل نکرده اند به او یا گداها دروغگو هستند منکرانش حواسشان پرت است در نمازند و بی وضو هستند غربتش را نکرده اند قبول بغض هایی که درگلو هستند حسنی ها شبیه مولاشان در جوانی سفید مو هستند .... شعر باید به کربلا برود جام ها تشنه ی سبو هستند نسل او بی قرار میدان اند در پی رخصت از عمو هستند جمل تازه ای به پا کردند کینه هایی که روبرو هستند قاسم آمد، به تیغ حیران کرد آن یلان را که جنگ جو هستند پشت ارباب هست عبدالله کل عالم اگر عدو هستند
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند باید که چنین در دل دنیا بنشیند ای عرش نشین! شأن قدم‌های تو تنها این است که بر شانه‌ی طاها بنشیند حالا که تویی آیه‌ای از سوره‌ی کوثر_ باید که به تفسیر تو مولا بنشیند شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل_ آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند آن‌قدر کریمی که فقیر آمد و گفتی: از ماست، بگویید که بالا بنشیند آقای جوانان بهشت است، جماعت! دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند_ جای پسر امّ ابیها بنشیند شاید پسر فاطمه از پای بیفتد اما که شنیده است که از پا بنشیند؟ صلح تو چنان تیر که در چله نشسته‌ست گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند . . در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد آن زهر، به کام تو دل‌آرا بنشیند؟ این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت فرداست که بر دیده‌ی سقا بنشیند لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند شیرین دهن کرببلا، گل‌پسر توست از توست که این‌گونه به دل‌ها بنشیند می‌گفت: عمو! نامه‌ی باباست به دستم برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟ با اذن برادر، پسر تو، شب آخر برخاست که خیمه به تماشا بنشیند جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند