eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا مولانا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی مهر او جهان که به دردی نمی‌خورد بی مدح او زبان که به دردی نمی‌خورد وقتی ردیف و قافیه وقف علی نبود دیوان شاعران که به دردی نمی‌خورد وقتی که صحبت از علی و دلبری اوست تصویر دلبران که به دردی نمی‌خورد وقتی که حرف گنبد و ایوان مرتضی‌ست این سقف آسمان که به دردی نمی‌خورد در پیشگاه جلوه‌ی ایوان طلای او زیبایی جهان که به دردی نمی‌خورد دنیای بی نجف نمی‌ارزد به ارزنی بی شمس کهکشان که به دردی نمی‌خورد ما ریزه‌خوار سفره احسان حیدریم چون نان این و آن که به دردی نمی‌خورد هر جا نبود نام علی بعد مصطفی آن مسجد و اذان که به دردی نمی‌خورد خیرالعمل محبت زهرا وحیدر است دین بی ولایشان که به دردی نمی‌خورد تا سائلان در به در جود حیدریم الطاف دیگران که به دردی نمی‌خورد ما را خریده فاطمه تا حیدری شویم بی مرتضی جنان که به دردی نمی‌خورد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. السلام علی اول قتیل من سلاله الخلیل ـــــــــــــــــــــــــــــــ ابتدای این شعرم عطر دلبری دارد دلبری که من دارم شأن کوثری دارد شأن کوثری دارد خوی حیدری دارد در قیامتِ قامت شور محشری دارد او که عطر گیسویش عطر شاخه طوباست اشبه خلایق بر روی حضرت طاهاست در سراسر هستی در تمامی افلاک در معابر بالا در تمامی این خاک شورشی شده برپا پر شده از این پژواک کِل بکش هیاهو کن سینه از شعف کن چاک صاحب عنایات "انما یریدالله" گل پسر عنایت کرد بر وجود ثارالله این پسر به رخشارش جلوه قمر دارد گیسویی شبیه شب لعل چون شکر دارد ابرویی چنان محراب خال چون حجر دارد او ز دامن لیلا بر همه نظر دارد دیده وا کن و بنگر شرح و وصف کوثر را جان ام لیلا را مصطفای دیگر را آسمان شده مات صورت گل لیلا کهکشان شده مات صورت گل لیلا عرشیان شده مات صورت گل لیلا فرشیان شده مات صورت گل لیلا استعاره کم دارم از برای توصیفش من لغت کم آوردم از برای تعریفش در شمائلش دارد جلوه رسول الله در خصائلش دارد جلوه رسول الله در فضائلش دارد جلوه رسول الله حس مایلش دارد جلوه رسول الله این در رخش دارد جلوه پیمبر را زنده می‌کند هر دم رنگ و بوی حیدر از فروغ چشمانش آسمان منور شد از شیمیم زیبایش این جهان معطر شد او که رتبه و شأنش ماورای باور شد او که خاک نعلینش کهکشان اختر شد او که با حضور او شد ضریح شش گوشه با مجبتش دارد در قیامتم توشه من غلام آقای حضرت علی اکبر خاک زیر پاهای حضرت علی اکبر مادح سجایای حضرت علی اکبر سائل عطایای حضرت علی اکبر سیدی تفضل کن این گدای مفلس را در حرم بده راهم این حقیر بی کس را
خبر آمد خبری که دل ما شیدا شد خبر آمد که حسین ابن علی بابا شد خبر آمد که مدینه شده لبریز سرور وَ دل اهل ولا غرق تمناها شد خبر آمد که دل عرش به شور آمده است جان عشاق گرفتار گل لیلا شد خبر آمد و گدایان همگی جمع شدند روزی این همه سائل کرم زهرا شد خبر آمد که خبر دار کنید عالم را که دوباره گل رخسار نبی پیدا شد بی خبرهای جهان غافل از عشقند بلی که رسیده است علی ابن حسین ابن علی +++ همه آینه ها مات رخ و سیمایش سرمه اهل سماوات غبار پایش به سر گیسوی او سلسله بندان دل است دل داوود بود شیفته آوایش جان عشاق سپندی است به شوق رخ او بحر عشق است دو چشمان چنان دریایش زیر شمشیر غمش رقص کنان را عشق است که ز گلخنده او خنده کند بابایش دل بی تاب بیارید که تابش بدهد وَ بود داروی هر غصه و غم آوایش اگر از جانب او فیض به سائل برسد زورق جان و دل خسته به ساحل برسد +++ باید ای دل ز علی اکبر لیلا دم زد باید از شور جنون میکده را برهم زد نور شهزاده ارباب درخشیده شد و عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد در میخانه گشوده است بیائید همه ... که نباید ز می آل پیمبر کم زد پسر حضرت ارباب کرم آمده است که به وادی کرم طعنه به هر حاتم زد مصطفی خصلت و زهرا صفت و حیدر خو طلعت نیکوی او طعنه به جام جم زد دل اگر هست بیارید و به پایش ریزید همه با شوق علی شور جنون انگیزید +++ دل و دینم به فدای تو اذان گوی حسین این منم عبد و گدای تو اذان گوی حسین دل ارباب مرا خوب به هم می ریزد نفس و بانگ صدای تو اذان گوی حسین خاطر عمه سادات به تو وابسته وَ بود غرق صفای تو اذان گوی حسین گوشه چشمی کن و بنگر که شده شیدایی دل دیوانه برای تو اذان گوی حسین دل سُکان سماوات تلاطم می کرد پیش هر اوج نوای تو اذان گوی حسین چشم بد دور از آن قامت دلجوت علی که شده عرش پر از رایحه موت علی +++ غرش تیغ به دست تو خود حیدر بود لشگر از هیمنه ات توده خاکستر بود هر که می دید رخت محو جمالت می شد که رخت آینه صورت پیغمبر بود لحن تسبیح حَسَن می چکد از تسبیحت وَجَناتت همگی چون حسنی دیگر بود گاه میدان زدنت معرکه غوغامی شد ذکر پیشانی تو فاطمه اطهر بود رجز یا علی ات خصلت طوفانی داشت با تو میدان نه که میدان که خود محشر بود هم گل عارض تو غارت دلها می کرد هم ید حیدریت محشر و غوغا می کرد +++ مددی زاده ارباب گرفتار توایم سائل روز و شب کوچه و بازار توایم یوسف حضرت ارباب تماشا داری با کلاف دل بیچاره خریدار توایم تو طبیب دل بی تابی و ما بی تابیم دیر وقتیست که ما یکسره بیمار توایم روز محشر که سر از خاک لحد برداریم بعد از ارباب همه طالب دیدار توایم پای شش گوشه بخوان، حال حرم میخواهیم ما سیاهی سپاهیم و ز انصار توایم دل ما میل حرم دارد و بی تاب شده دل ما تنگ گل حضرت ارباب شده
. السلام علیک یا اباصالح ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باد امشب بوی احساس آورد عطر و بوی نرگس و یاس آورد بید مجنون گرم رقص عاشقی از فلک تا فرش ریزد رازقی آسمان گرم ترنم بیقرار آب هم محض ادب شد آبشار رود آوای جنون سرداد باز قُله هم گرم قنوت است و نماز دیده‌ها شب زنده‌دار دلبرند سینه‌ها در انتظار دلبرند هر سرانگشتی به تسبیحی دخیل گرم ذکر یا غیاث و یا وکیل گر چه شب اما فضا نورانی است دل چراغانی این این مهمانی است یاس وسوسن سنبل و نرگس همه در دل هستی فتاده همهمه عالم امکان همه گرم نیاز پرچم مستی دل در اهتزاز جان نرگس غرق شور و اضطراب عالمی از شوق گرم التهاب فاش بنگر جلوه دلدار را غرق مستوری در و دیوار را فاش بنگر از زمین تا آسمان از همنجا تا ورای کهکشان هر چه هست و نیست با صد افتخار می زند با شوق جام انتظار انتظار مقدم موعود را مقدم آن بر ملک مسجود را انتظار صاحب تیغ دو دم انتظار حامل لوح و علم انتظار صاحب صبح قیام انتظار ذوالفقار بی نیام گوش کن آوای دلبر می‌رسد وارث انوار حیدر می‌رسد می‌رسد امشب سروش عاشقی اذن مستی و خروش عاشقی می‌رسد آن که زمین سرمست اوست نبض جاوید زمان در دست اوست طالی حد و کتاب داور است انعکاس صولت پیغمبر است امتداد نور "إقرَا" از حرا جلوه "هم راکعون" مرتضی نائب بر حق شیر خیبر است وارث تیغ دو دم از حیدر است حجت حق بر خلائق در زمین نسخه اصل امیرالمؤمنین تاجدار عصمت خیرالنساء باقی از نور همان کنرالحیاء فاطمه پندار و زهرایی جمال آفتابی بی غروب و بی زوال جلوه باد بهاران در چمن آخرین سبزینه جامه چون حسن مجتبی خصلت به بازار کرم وارث احکام و اسرار کرم آستان بوسش تمام عالمین سیرت و صورت تماماً چون حسین الغرض او منتهای دلبری‌ست جامع حسن و صفات رهبری‌ست از دل و جانم صدایش می‌کنم هر چه را دارم فدایش می‌کنم ای مرا دارو و درمان و طبیب من ز پا افتاده‌ای هستم غریب ای امیر و مقتدای اهل راز با تو گویم آرزوهای دراز کاش بازآیی ببینی حال من چاره‌ای سازی تو بر احوال من مرهمی سازی دل بی تاب را بشکنی کابوس تلخ خواب را سوختم در آروزی دیدنت دوختم دیده به سوی دیدنت یوسف زهرا به کنعان بازگرد مردم از دوری و هجران بازگرد ای وجودت مایه صبر و قرار بی قرارت هم فدک هم ذوالفقار کوچه‌ها دلتنگ اما پر امید بی قرار دیدنت یاس سپید دشت و صحرا کوه و دریا منتظر کربلا و مشک سقا منتظر با خبر از دیدهای بی کسی آشنا با غربت و دلواپسی ای انیس دردهای قافله با خبر از زخم پا و آبله
. الصادق ـــــــــــــــــــــــــــــــ بغضی گرفته راه فریاد گلو را با ناله باید گفت این درد مگو را کار پلید دشمنان تندخو را بی‌حرمتی و بی‌حیایی عدو را چه وحشیانه شعله بر خانه کشیدند با دست‌های بسته او را می‌کشیدند شیخ‌الائمه بی عمامه بی عبا بود دشمن سواره او پیاده روی پا بود در این شرایط بر لبش ذکر و دعا بود در حلقه‌ی دشمن، ولی غرق خدا بود غم در دل اهل ولا آوار می‌شد در خاطر یثرب غمی تکرار می‌شد می‌رفت و با غم‌های مادر عالمی داشت با یاد تنهایی کوثر عالمی داشت با دست بسته، یاد حیدر عالمی داشت با روضه‌های آتش و در عالمی داشت هی زیر لب می‌گفت: ای مظلومه مادر مظلومه‌ی مضروبه‌ی معصومه مادر او که دلش از درد مادر شعله‌ور بود میراث‌دار مادری بین شرر بود او دائماً محزون داغی بر جگر بود از ماجرای تلخ کوچه با خبر بود هیزم به دستان را به باغ لاله می‌دید منصوره‌ای را در میان شعله می‌دید آنجا که زهرا بود و ضرب تازیانه ریحانه بود و حمله‌های وحشیانه از هر طرف آتش به سویش زد زبانه ای وای از این روضه‌ای که شد زنانه فضه بیا یاری رسان من بی معینم فضه بیا که کشته شد نور دو عینم ـــــــــــــــــــــــــــــــــ " "
. السلام علی شیخ‌الائمه، جعفر ابن محمد الصادق ادرکنا ______________________ باز هم شهر مدینه ز غم آکنده شده بین این دود و شرر باز غمی زنده شده شعله لج کرده به جان در و یک دنده شده شعله تا پای بگیرد همه جا می‌سوزد پای این روضه دل اهل ولا می‌سوزد * پیرمردی که لبانش همه دم ذاکر بود همه دم در همه حالت همه جا شاکر بود خیل افلاک به پیش قدمش چاکر بود دیده وا کرد در آن همهمه غوغا را دید وسط شعله هجوم صف اعدا را دید * به حریم حرم عشق جسارت شده بود بین دهلیز پر از دود و حرارت شده بود باز هم کوچه پر از شرّ و شرارت شده بود باز هم جمع اراذل همه هیزم در دست باز هم هیزم و باز آتش و یک در که شکست * خانه را در وسط شعله همه می‌دیدند اهل خانه متحیّر شده و ترسیدند همه از وحشت آتش که به خود لرزیدند ناگهان شیخ‌الائمه وسط شعله رسید در دل معرکه با نوحه و با ناله رسید * خاطر او نه از آن شعله مکدر شده بود که به دل زنده غم کوچه و مادر شده بود جان او شعله‌‌ور از درد پس در شده بود آن در شعله‌وری که به لگد وا کردند و از آن درد قد مادر او تا کردند
. صلوات الله علیه السلام علیک یا مولانا الرئوف یا علی ابن موسی الرضا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی این دنیا که مثل قفسه یه امام رضا دارم برام بسه یه امام رضا که معدن سخاس یه امام رضا که خوب و با صفاس یه امام رضا که درمون دله یه امام رضا که حل مشکله تو دلم دنیای دردم که باشه یه گوشه نگاه آقا دواشه به هوای حرمش کبوترم آرزومه بمیرم توی حرم حاجتم یه بوسه از ضریحشه یه نماز تو ایوون طلائیشه تو سرم هوای گوهرشادشه دل خراب پنجره فولادشه تشنه‌ی یه جام سقاخونشم عمریه از کوچیکیم دیوونشم دوست دارم دوباره زائرش بشم کاش بشه تا که مجاورش بشم کاش بشه نوکر زائراش بشم خادم حریم با صفاش بشم کاش بیاد لحظه جون دادن من ساعت آخر و جون کندن من کاش توی خونه قبر من بیاد بابای مهربون امام جواد کاش تو محشر بگیره دست منو نکشه از دستای من دامنو _________________ .
. صل‌الله‌علیکَ‌یا‌جوادالائمه ________________________ این حجره قتله‌گاه گل مرتضی شده پشت درش چه سازو غِنایی به پا شده سوز عطش تمام توانش گرفته است روح دقایقش پر عطر خدا شده آه غریب و ناله لب‌های تشنه‌اش تنها انیس آخر ابن‌الرضا شده از جور اُم‌فضل امام جوان ما تنها میان حجره به غم مبتلا شده انگار مقتلی که پر از درد و ناله است تصویری از قیامت کرب و بلا شده لب تشنه‌ای نوای جگر سوز می‌کشد سینه زنش حبیبه‌ی اهل کسا شده پا می‌کشد دقایق آخر به روی خاک حالش شبیه قاسم و دشت بلا شده در زیر پای اسب صدایش نمی‌رسید وای از دل عمو که به قلبش چه‌ها شده هم جای نعل اسب روی ماه صورتش هم استخوان پیکر او طوطیا شده
. صل‌الله علیک یا جواد ابن الرضا ـــــــــــــــــــــــــــ ناله دارد دل من سینه من سوزان است بین این حجره در بسته لبم عطشان است همه پیکرم از زهر جفا می‌سوزد رمقی نیست ولی در دل من طوفان است آتش کینه زده شعله ز پا تا به سرم در و دیوار بر این حال دلم نالان است هلهله، ساز و طرب، رقص و غنا آن طرف و ... این طرف یارب روی لب من بی‌جان است مقتلم خانه و این حجره خودش گودال و ... آسمان هم ز غم غربت من حیران است می‌کشم پا به زمین و ز عطش می‌سوزم در دلم غصه جسمی و سم اسبان است سیزده ساله گلی که تن چون یاسمنش قد کشیده است و چو سروی به دل بستان است کاکلش غرق به خون پیکرو او همچو حصیر داغ او شعله به جان حرم نسوان است ــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ در هوای میکده عشق است بال و پر زدن پر به شوق ساقی و میخانه و ساغر زدن باید امشب تا سحر میخانه‌ها را در زدن در زدن تنها به شوق حضرت حیدر زدن ساقی میخانه ما نیست غیر از این امیر من خمار آلوده‌ام دست مرا ساقی بگیر ساقیا مهر تو قلبم را هدایت می‌کند لطف تو دائم به این سائل عنایت می‌کند چشم‌هایت مستی ما را کفایت می‌کند نام زیبای تو هستی را سقایت می‌کند من پر از شوق توام ای وجه رب‌العالمین اشهدُ اَنَّ علی، حیدر امیرالمؤمنین لوح و کرسی و قلم در تحت فرمان علی‌ست اختیار آسمان یکجا به دستان علی‌ست شور این عشق خدایی در نمکدان علی‌ست نان ما بیچارگان از گوشه خوان علی‌ست ما همه نان و نمک از خوان حیدر می‌خوریم جام مستی و جنون را هم ز کوثر می‌خوریم پر تو نورش دو عالم را منور کرده است نام او ارکان هستی را مسخر کرده است عطر و بویش کل عالم را معطر کرده است بنده اویم که خلق روی حیدر کرده است آن خدایی که پدید آورد رخسار علی کرده جان عاشق ما را گرفتار علی گردش هستی تماماً بر مدار مرتضی‌ست خط بین حق و باطل ذوالفقار مرتضی‌ست جنت‌الاعلی خودش در سایه‌سار مرتضی‌ست کعبه هم سنگ‌نشانی در جوار مرتضی‌ست اصل توحید است حیدر بی علی بیچاره‌ای مقصد عشق است حیدر بی علی آواره‌ای تو همان عشقی که بر دل‌ها شرف دادی علی هر کسی دلداده‌ات شد را هدف دادی علی در میان صحن قلب ما شعف دادی علی مستم از آن روز که بر من نجف دادی علی کاسه‌ی ما را از انگور نجف پُرکرده‌اند در میان دست‌مان یک حلقه‌ی دُر کرده‌اند در هوای صحن تو گاهی خیالی می‌کنیم باز سمت گنبدت تو باز بالی می‌کنیم در خیال خویش آقا جان چه حالی می‌کنیم مستی از نام تو ای مولی‌الموالی می‌کنیم ای رخت رؤیای شیرین تمام شیعه‌ها ای امام حضرت زهرا امام شیعه‌ها دست بوس مهر بابایم که بالم باز کرد نام تو آموخت بر من ساز من را ساز کرد مادر با مهر تو آقا سرم را ناز کرد اصلاً او عشقش به من را با شما ابراز کرد ما غلام ابن غلام ابن غلامت یا علی شغل من هر لحظه هر جا احترامت یا علی ــ خوشبخت
. فقط حیدر امیرالمؤمنین است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گره خورده‌ی علی‌ام کشته مرده‌ی علی‌ام بیقرارِ بیقرارِ بیقرارِ.... خونواده‌ی علی‌ام از گداهای علی‌ام خاک پاهای علی‌ام مبتلایِ مبتلایِ مبتلایِ روی زیبای علی‌ام اسدالله ـ ولی الله ـ مددی حضرت حیدر ای یدالله اُذُن الله ـ عین الله ـ اشهد انَّ علیاً ولی الله به سر زلف علی بسته دل در به درم سایه لطف علی بوده همیشه به سرم عشق مولا به من آموخته دست پدرم دست بوس پدرم هستم و عبد حیدرم علی مولا علی، علی مولا ـــــــــــــــــــــــــــــــــ راحت جونمه حیدر تو رگ و خونمه حیدر آره والله آره والله آره والله برکت نونمه حیدر شیر پهلوونه حیدر واسه دین ستونه حیدر نفس آخرمو کاش بکشم من وسط ایوون حیدر غیرت‌الله ـ سیف‌الله ـ قاهر العدو تویی ای حجت‌الله ای یدالله ـ روح‌الله ـ اشهد اَنَّ علیاً ولی الله پای تا سر همه چشمم به تماشای علی شعرهایم همگی مدح سجایای علی دل و دین و عقل هوشم همه را داد به باد به خدایی خدا صورت زیبای علی علی مولا علی، علی مولا ـــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ 👇
. فقط حیدر امیرالمؤمنین است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در به درم در به در کوی علی دیوانه زنجیری روی علی وقت نماز عاشقی یه عمریه ... محرابمه طاق دو ابروی علی زندگیم مال علی ـ دلم به دنبال علی شغل خونوادگیم نوکری آل علی رو لبم ذکر علی ـ توی سرم فکر علی شاعر درباری‌ام تو دفترم شعر علی هله هله اسعدالله که شد غدیر بوتراب به تمام عالم و آدم امیره بوتراب برو ای گدای مسکین در خونه علی که توی جود و کراتمت بی نظیره بوتراب هله هله یا علی هله هله ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ترنم روی لبم علی علی زمزمه روز و شبم علی علی همیشه من شوق ایوون نجف جام جنون می‌طلبم علی علی تاج عزتم علی ـ تموم ثروتم علی همه جار می‌زنم رمز سعادتم علی شور احساسم علی ـ عقیق و الماسم علی نوکـــــــــــر نوکــــرای باباسم علی هله هله من که از روز ازل غرق عطای حیدرم تا دم مرگ فقط عبد عطای حیدرم نسب اندر نسب اندر نسبم را بشنو ... من غلام قنبرم من خاک پای حیدرم هله هله یا علی هله هله ـــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ 👇