eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. به طاعت از تو جهان را خدای ، فرمان داد به نور عشق تو بر خلق خویش ، سامان داد خدا به صاحب چشمان خیسِ از غمِ تو به وقت مرگ ، دلی پر نشاط و خندان داد خوشا به حال غلامی که در دم آخر سلام کرد ، ادب کرد ، بعد از آن جان داد کسی که خادم کویِ تو شد در آخرِ امر به دست راست او ، حق ، برات رضوان داد سروده :   (یونس) ۱۵ شوال ۱۴۴۶
﷽ خواهی تو اگر شود نصیبت عزت هر لحظه و هر کجا و در هر حالت شادی دل امام صادق بفرست هر روز به منصور ، دمادم ، لعنت سروده :   (یونس)
عده ای نوکرانِ قبل از ما واقعاً پاک و بی ریا بودند بی توجه به حاشیه ، تنها خادمِ بیتِ اولیا بودند بین مداح ها و شاعر ها علم و اخلاص اولویت داشت روضه خوانی و شعر خوانی شان مستند بود و واقعیت داشت دم کِشی بود ، هو کشیدن نه این همه بدعت و خلاف نبود شیخ بر منبر از خدا میگفت روضه خوان اهل انحراف نبود بر خلافِ مجالسِ امروز مختصر روضه ای کفایت داشت از نگاهِ تمامِ اهلِ ادب روضه ی باز هم کراهت داشت یک نفر یا حسین میگفت و یک حسینیه اشک جاری بود آخر روضه در دل هرکس جمله ای وعظ ، یادگاری بود مردم اهل مراقبه بودند اهل تقوا و زهد و خود سازی سینه زن ، که به سینه اش میزد واقعی بود ، نه ادا بازی ارثِ اجدادمان به ما که رسید پر شد از انحراف و بدعت ها وای بر ما اگر رها کردیم نور را در میان ظلمت ها وای بر ما که از خدا دوریم وای بر ما که اهلِ نیرنگیم وای بر ما که با وسیله دین با اصولِ و فروع در جنگیم وای بر ما که منحرف هستیم از هرآنچه که اصل نام گرفت وای بر ما که ریشه ی بدعت بین افکار ما قوام گرفت   (یونس)
آنکسی که هشتمین نور خداست بارگاه او حریمِ کبریاست کار‌ او شد دستگیری از بشر عادتش احسان و نیکی و عطاست پاسبان آستانش جبرئیل کفش دار صحن او بادِ صباست خضر میگوید همیشه زیر لب آب سقا خانه اش آبِ بقاست درد اینجا میشود درمان ز عشق پنجره فولاد او دار الشفاست بارگاهش بس که غرق رحمت است پایگاه انبیا و اولیاست دست خالی آمدم اینجا اگر صاحب این خاک‌ ، سلطانِ سخاست جاودانه گشته آنکس که ز صدق ذوب در عشق علی موسی الرضاست بوسه باید زد به پای زائرش خاکِ پای زائرینش ، کیمیاست اذن دیدار حسین از او بگیر دستِ این آقا براتِ کربلاست سروده: (یونس) صحن انقلاب اسلامی آستان قدس رضوی سوزقلم
دوباره دست بر سینه ، به درگاه تو ، رو کردم سلام ای همسرِ باب الحوائج ، قبله هفتم تو آن مستوره ای هستی که عقل از درک تو عاجز شبیه فاطمه مخفی است قدر ات نزد این مردم تویی آن نجمه ای که در شب ظلمانیِ دنیا به لطف نورِ تابان ات نمی گردیم سردرگم همیشه زیر چتر رحمت ات بوده است ایران چون شده گسترده خوانِ فیضِ تو در مشهد و در قم فقط کافیست در صحن گوهرشاد از تو نام آرَم محال است اینکه از من رو بتابد ، اختر هشتم برای اینکه از برکت نماند سفره ام خالی به نیت از تو دادم بر کبوترهای او گندم سروده :   (یونس) ۱۵ شوال ۱۴۴۶ سوزِقلم
یک عمر لطف بی حدش بر من رسیده سلطان کمِ این رعیتش را هم خریده هر بار من را آنچنان تکریم کرده ... انگار که بار گناهم را ندیده هر وقت که ناگاه اشک من روان شد فهمیده ام او ناله هایم را شنیده هر بار او را خوانده ام با نامِ زهرا با مهربانی بر سرم دستی کشیده گرد و غبار صحن او داروی درد است کافیست حل گردد میانِ آبِ دیده بهر صله دادن ندارد فرق نزدش مصراع گویم یا دوبیتی یا قصیده سروده: (یونس) سوزقلم
                                             ﷽     سر و سامانِ ما ، سلامٌ علیک شرط ایمانِ ما ، سلامٌ علیک روح و ریحانِ ما ، سلامٌ علیک جان و جانانِ ما ، سلامٌ علیک شمس تابانِ ما ، سلامٌ علیک در سر ما هوای مشهدِ توست دل نمک گیرِ لطف بی حدِ توست دست بر سینه رو به مرقدِ توست زائری که اسیرِ گنبدِ توست روحِ قرآنِ ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما سلامٌ علیک چشم ما تا به پرچمت افتاد رفت غم ها و غصه ها از یاد از قفس روح ما که شد آزاد پر زد و رفت صحن گوهرشاد شاه و سلطان ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک با تو از درد و غصه ها دوریم با تو سرشار رحمت و نوریم ما به دربانیِ تو ماموریم گرچه در نزد حشمت ات ، موریم ای سلیمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک گرچه ما عمری است سرباریم ای شفا بخش ، سخت بیماریم تشنه ی یک دقیقه دیداریم به جز از تو مگر که را داریم؟ اصلِ درمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک روضه خوانی کن ای امام رضا در غم و سوگِ سید الشهدا اَلسَّلام ای مُقَطَّعُ الاَعضا السلام ای شهیدِ عاشورا جدِّ عطشانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک سروده: (یونس) سوزقلم
دین من را فقط قوام ، رضاست عشق یک حرف ، والسلام ، رضاست صبح و شب ذکر من مدام ، رضاست نام اصلی من غلام رضاست هرچه دارم من از امام رضاست خلقتم را غلامی اش مقصود مادرم نذر او مرا بنمود پدرم صبح و شام میفرمود کوری چشمِ کینه توز و حسود هرچه دارم من از امام رضاست نور چشمِ پیمبر است و بتول معدن رحمت است و اصلِ اصول شکر حق که مرا نموده قبول به غلامی او شدم مشغول هرچه دارم من از امام رضاست رونق افتاده گر به بازارم عزت و آبرو اگر دارم یا اگر که ز عشق سرشارم تا ابد من به او بدهکارم هرچه دارم من از امام رضاست دل خود را به دستِ او دادم او سه جا میرسد به فریام هر زمان که به یادش افتادم این مهم آمده است در یادم هرچه دارم من از امام رضاست شمس تابان من ، امام رضا شرط ایمان من ، امام رضا جان و جانان من ، امام رضا سر و سامانِ من ، امام رضا هرچه دارم من از امام رضاست
   سر و سامانِ ما ، سلامٌ علیک شرط ایمانِ ما ، سلامٌ علیک روح و ریحانِ ما ، سلامٌ علیک جان و جانانِ ما ، سلامٌ علیک شمس تابانِ ما ، سلامٌ علیک در سر ما هوای مشهدِ توست دل نمک گیرِ لطف بی حدِ توست دست بر سینه رو به مرقدِ توست زائری که اسیرِ گنبدِ توست روحِ قرآنِ ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما سلامٌ علیک چشم ما تا به پرچمت افتاد رفت غم ها و غصه ها از یاد از قفس روح ما که شد آزاد پر زد و رفت صحن گوهرشاد شاه و سلطان ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک با تو از درد و غصه ها دوریم با تو سرشار رحمت و نوریم ما به دربانیِ تو ماموریم گرچه در نزد حشمت ات ، موریم ای سلیمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک گرچه ما عمری است سرباریم ای شفا بخش ، سخت بیماریم تشنه ی یک دقیقه دیداریم به جز از تو مگر که را داریم؟ اصلِ درمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک روضه خوانی کن ای امام رضا در غم و سوگِ سید الشهدا اَلسَّلام ای مُقَطَّعُ الاَعضا السلام ای شهیدِ عاشورا جدِّ عطشانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک (یونس)
﷽ به لطف حیدر کرار و اخذِ رخصت او قلم به دست گرفتم برای مدحتِ او هزار مرتبه شکرِ خدا که سینه ی من شده است غرق ولا و پر از محبتِ او به یمنِ حیدر کرار ، روزی ام دادند مدام بر من مسکین رسیده نعمت او الا که در پی روزی و وسعتِ رزقی وسیع میشود این رزق ها به برکت او بدان اگر پی جلب رضایتِ حقی رضای حضرت حق است در رضایت او برای ختم بخیریِ زندگانیِ خویش قدم نها تو ز اخلاص در طریقت او حرام کرده خدا آتشِ جهنم را ... به شیعیان و محبان او ، به حُرمت او علی به سینه ی ما دست رد نخواهد زد که رد نمودن سائل نباشد عادت او علی است اصل نماز و بنابراین ، گویم ستون دین محمّد بود ولایت او به آیه آیه ی قرآن قسم که حَیِّ وَدود سپرده است جهان را به دستِ قدرتِ او طواف کعبه به ما واجب است زیرا که ... گرفت کعبه شرافت پس از ولادت او ندیده است کسی در میانِ معرکه ها نظیر غیرت مردانه و شجاعت او قنوت میکند و عرش را دهد زینت ندیده دیده ی محراب چون عبادت او ندید روی خوش این چرخ روزگار دگر پس از عروج علی و پس از شهادت او و کاش شعر مرا از کرم قبول کند علی که دار و ندارم بود ز رحمت او سروده :   (یونس) ۱۲ ذی الحجه ۱۴۴۶
﷽ این فضل حق تعالی است ، گشتیم بی قرارش شکر خدا که عمری ، هستیم ریزه خوارش این نکته را بدانید ، در عرش حق تعالی هرکس محب او بود ، خوانند رستگارش دیدم میان رویا ، در بارگاه حضرت روح القدس گرفته ، عنوان کفشدارش شاهی که اهل ظلم و زور و ستم نبوده تاج ملائکه شد ، نعلین وصله دارش لایق به همسری اش ، غیر از علی کسی نیست ... آن بانویی که بوده ، جبریل پرده دارش در رتبه ی فتوت مثل علی کسی نیست هم نیست هیچ تیغی مانند ذوالفقارش او را که فتح خیبر ، کوچکترین ثواب است فتح دل خلائق بوده است شاهکارش هم دور از تظاهر ، هم دور از ریا بود مولای ما یکی بود ، پنهان و آشکارش هرکس محب او نیست ، از مادرش بپرسد شرح و حکایتی از دامان لکه دارش لعن عدوی او را ما در زمین نگوییم الّا بر این که گویند در عرش بیشمارش بعد از نبی ندیده ، یک روز خوش دگر او از ظلم اهل بدعت ، شد تلخ روزگارش یارب رسان ظهور ، فرزند آخرش را تا التیام بخشد ، بر قلب داغدارش شعری سرود (یونس) تا او نظر نماید آنگونه که نظر کرد ، بر شعر شهریارش سروده :   (یونس) ۷ شوال ۱۴۴۶
. اینقده گریه کردم که آسمون بباره هیشکی دیگه طاقتِ گریه هامو نداره گفته عموم اباالفضل آب برامون میاره صدای العطشِ ، هنوز تو گوشِ عمو خون علی تو رگاش ، داره میجوشه عمو ولوله شد میونِ ، لشکر دشمنا تا پیچید خبر که داره ، زره میپوشه عمو ماشاء الله به این ، هیبت و این اقتدار شیر دلیر علی ، میره برای شکار اَللّهُمَّ احفَظ عَمِّیَ العَباس (۴) رجز میخونه عمّو میره به سمت فرات میخواد برام بیاره یه جرعه آب حیات میده منو از عطش ساقی عطشان نجات طوفان بپا میکنه ، برق نگاه عمو دوخته شده همه ی ، چشما ، به راه عمو میون گرد و غبار ، میونِ تاریکیا چه میدرخشه ولی صورتِ ماهِ عمو ماشاء الله به این ، غیرت و این شهامت نِمیره هرگز عمو ، به زیر بار ذلت اَللّهُمَّ احفَظ عَمِّیَ العَباس (۴)   (یونس)✍ 👇