زمینه (بیهمگان به سر شود، بی تو به سر نمیشود) - حاج محمود کریمی.mp3
4.85M
📢📋 بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
✔️ #زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_دوم_محرم
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
یار حسین دلدار حسین یا سید الاحرار حسین
مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم
دولت عشق امد و من دولت پاینده شدم
یار حسین دلدار حسین یا سید الاحرار حسین
کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود
مسیح اگر شفا دهد بی تو شفا نمی شود
جان حسین جانان حسین عالم سن قربان حسین
صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
روضه (سلام ای آقا، بمیرم برات) - حاج محمود کریمی.mp3
8.42M
📋 سلام ای آقا بمیرم برات
✔️ #روضه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_اول_محرم
✔️ #امام_زمان "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام ای آقا بمیرم برات
محرم شده فدا گریه هات
گل فاطمه عزیز همه
بمیرم دلت پر از ماتمه
ببین اومدم با بار گناه
ولی در زدم با روی سیاه
ببین اومدم که پاکم کنی
با یه یا حسین هلاکم کنی
دعام کن توی نماز شبت
توی گریه ی برا زینبت
خدا میدونه که مهمونتم
تو مهمونیه عمو جونتم
شده هم نوا با تو عالمین
شده روضه ها حبیبی حسین
فدای سرت فدا چهره ی علی اکبرت
حبیبی حسین فدا اصغرت
فدای تن و فدا حنجرت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#روضه_متنی #طلیعه_محرم
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد
او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
مولا به کام غربال ما را نمیگذارد
زهرا به دوستانش قول بهشت داده ست
بر روی گفتهی خویش او پا نمیگذارد
ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم
باید که سوخت ما را زهرا نمیگذارد
* وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین و میکشند ، بی بی پرسید ؛بابا کجا میکشنش؟
فرمود:"فی ارض یقال لها کربلا"
گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه فاطمه بیشتر شد پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!" پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ، رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟!! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میان مثل مادر بچه مرده بر حسین تو زار میزنن ... "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست _یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...."
بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛ قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی،منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ...." ممنونتیم بی بی جان که با گریه ی بر حسین تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!!
السلام علیک یا اباعبدالله .....
حسین .......
خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ" گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟!!
میروم بینم، درکجا زینب
شکو از شمر بی حیا دارد ...
بگم کجا بود؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ...." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ...." هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ...."
دوان دوان افتان و خیزان از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه وا محمدا ..." وا علیا ..." وا اماه ..." اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ...." اخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" ناله بزن یا حسین......
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ..."با عجله از گودال قتلگاه برگشت" داداشو محاصره کردن هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله ..." یه تعبیری امام باقر اینجا دارن" گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا ...." یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن ....."
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله ....
السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین(ع)
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ....
#شب_اول_محرم #شب_دوم_محرم
.@majmaozakerine
4_5843906453408057696.mp3
16.41M
|⇦•از همان روز ازل..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس استاد حاج منصور ارضی
.
|⇦•از همان روز ازل..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ
بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى وَ أُسْرَتِي، ذكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ أرْواحُكُمْ فِى الأْرْواحِ وَ أنْفُسُكُمْ فِى النُّفُوسِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ ، فَما أحْلى أسْماءَكُم ..
از همان روز ازل بعد هدینای حسین
دهنم خورده به شیرینی حَلوای حسین
نقطۀ دلبری خالق و بنده، حرم است
وسط سجده رویِ تربت اعلای حسین
متولد شدۀ چشم امام حسنم
آمدم گریه کنم گوشۀ دنیای حسین
به تباکی وسط اهل بکاء خوشحالم
همچنان قطره که افتاده به دریای حسین
دَم اگر داده مسیح از دودَم ارباب است
جان ناقابلِ من بسته به امضای حسین
زیر قولم نزدم با همۀ بار گناه
سر وقت آمده ام روضۀ شب های حسین
محض اینکه نبُرد پای من از روضۀ او
بگذارم سرم را به کف پای حسین
اربعین پایِ پیاده بروم یا نروم
فیض چایِ نجفی می برم از چای حسین
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشق شب تا سحر من شده املای حسین
وحشت و ترس ندارم ز شب اول قبر
آبرو داده به من وعدۀ فردای حسین
شانه ی عرش خدا جای عزیز نبوی ست
پس چرا گوشۀ گودال شده جای حسین
جلوی چشم تر فاطمه کم تر بزنید
عوض بوسه ، نوک چکمه به اعضای حسین
قربونه بچه های خسته ت برم .. چه مهمانی دعوتت کردن .. مقابلش نشست گفت عزیزِ دلم، یادگارِ مادرم، راستی راستی میخوان اینجا تورو بکشن !! از زبان بی بی بخوانم همه گریه کنن ..
ای حضرتِ غریبِ من ای آشنای من
ای کعبه ی معظم در کربلایِ من
زانو بگیر تا به زمین نازلم کنی
رحلی گذار تا برسد آیه های من
هرجا تویی بهشت معلّای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من
خون تو با اسارت من جلوه می کند
پس انتهای توست همان ابتدای من
تا شیرهای علی دور زینبند
کرببلاست مرکز دولت سرای من
حالا نبین برای تو فریاد می کنم
همسایه لحظه ای نشنیده صدای من
گفتی قرار گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من
عباس؛ خیمه را بغل خیمه ام بزن
هرجا که می روم تو بیا از قفای من
زینب علی ست هیچ نمی ترسد از بلا
گیرم به کوچه ها برسد ماجرای من
امروز که به شانه ی تو تکیه می کنم
روز دهم چه می شود اینجا خدای من؟
وقتی که نیزه ها یه تنت سجده می کنند
تا عرش می رود شرر وای وای من
عالم اسیر سفرۀ خیرات زینب است
نان بیات کوفه نباشد غذای من
گفتم حسینُ ناله کشیدم
با اذنِ زهرا مشکی پوشیدم
گریه شد کارم سینه زنِ یارم
با زینب می خوانم، با زهرا می نالم
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
آید از اینجا بویِ جدایی
حاجی زهرا شد کربلایی
میرسد از راه با سینه ی پر آه
دل نگران زینب همراهِ ثارالله
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
آید به گوشم غمگین و مضطر
از این حوالی صدای مادر
جانم عباسم میدانی احساسم
من رویِ گیسویِ تو خیلی حساسم
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
با چه شکوهی حجابم کامل
پایین آمدم از عرشه ی محمل
واویلا آن دم که با قامتی خم
محمل نشین گردم همراه نامحرم
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
آمد ارباب سلامت سرش ان شالله
حرزِ زهراست به دور و برش ان شالله
کاروان از سفرِ حج به سلامت آمد
بارِ ماتم نکشد هاجرش ان شالله
میشود فاتحِ این قلعه ی خیبر حیدر
شبیه پیغمبرش علی اکبرش ان شالله
گرچه یک دست سپر دارد و یک دست علم
مشک بر داشته آب آورش ان شالله
به کسی آرزویش را نسپرده ست رباب
تازه داماد شود اصغرش ان شالله
این سه ساله نوه ی محترم فاطمه است
دردِ پهلو نکشد دخترش ان شاالله
خوانده بر گوشِ رقیه چقدر آیه حسین
تا حراجی نرود زیورش ان شالله
لحظه ی غارت اگر شد نرود پیرهنش
جلوی چشم ترِ مادرش ان شالله
ساربان گشته فقط نیمه شب اطراف حسین
چشم بدوزد از انگشترش ان شاء الله
هیچ کسی از کربلا دستِ خالی نرفت .. ساربان یه نگاهی انداخت دید دیگه چیزی نمانده از اموالِ ابی عبدالله .. برهنه ش کردن .. تا اومد بره بیرون برقِ
ــــــــــــــــــ
#ورودیه
#روضه_ورود_به_کربلا
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
@majmaozakerine
.
|⇦•ما را برای بزم عزا ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ
روی منو تو حضرت زهرا حساب کرد
ما را برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم مُحرمت
یک سال این فراق دلم را عذاب کرد
توبه شکسته ها همه گویند یاحسین
ربُ الحسین هرچه دعا مستجاب کرد
از کودکی حسینیه دار محرمم
این رو سیاه را خودش عالیجناب کرد
هر کس که ذره ذره به پایِ حسین سوخت
او را خدا به وصل خودش کامیاب کرد
گریه غبار سینه ی من داده شستشو
این قلبِ خاک خورده چنان دُر ناب کرد
تفسیرِ دستگیری او از رسول ترک
کار هزار منبر و صد ها کتاب کرد
سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند
او کربلا طریقه ی این وصل باب کرد
هر کس شنید ناله ی حی علی العزا
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
آید به گوش ناله ی محزون فاطمه
مادر به گریه یک یک ما را خطاب کرد
ماهِ محرم آمدُ و پیچید بویِ سیب
صلی علی الحُسین و صلی علی الغَریب
شاعر: #قاسم_نعمتی
نمیدونم شبِ سوم چی جوری روضه م رو بخوانم ، همین قدر بگم یه کاری کرد این دختر، ختم جنایت شد .. با یه ناله ش همه چی رو بهم ریخت .. قربونِ دستای کوچیکش برم .. سال ها روضه حضرت رقیه شنیدید تمام بدنِ این بچه کبود شده بود .. هر کاری کرد دشمن که این بجه دیگه نگه بابا .. بزارید زبانِ حال بگم؛ بابا وقتی تو بیابون زجر منو گرفت بهش سلام کردم ، چنان لگد بهم زد .. همه این خانواده تاسی دارند به بی بی دو عالم .. بابا تو کوچه هم بی بی سلام کرد به دشمنش اون طوری زدش .. گفتبابا من زود دستمُ گذاشتم رو صورتش سلام دادم یه مرتبه اون دستِ بزرگش که تمام صورتمُ میگرفت .. طوری زد بابا اگه میبینی لکنتِ زبان دارم برا اون شبِ .. بابا تا دندونِ شکسته ت رو دیدم دیگه از دندونِ شکستم چیزی نگفتم .. آه ....
پنهان نخواهم کرد این عشقِ عیان را
من عاشقم هرگز ندارم بیم جان را
چون کوه پیش روی دشمن ایستادم
از پا در آوردم همه گردنکشان را
گفتند ساکت باش! گفتم حق حسین است
پای دفاع از تو نمی بندم دهان را
کوچه به کوچه از ولی الله گفتم
تا خلق بشناسند زهرایِ زمان را
بی آبرویش می کنم هر جا موذن
بی ”اَشهَدُ اَنّ علی” گوید اذان را
بابابزرگم واجبُ التعظیم دهر است
از نام او پُر می کنم کل جهان را
ویران شود کاخی که در آن میزبانش
پایین مجلس می نشاند میهمان را
بالای مجلس حرمله شأنی ندارد
زیبا نخواهد کرد کرکس آسمان را
در کاخ شام و کوفه سرداری ندیدم
من روی نی دیدم اجلاس سران را
تو جان من بودی و ما ناباورانه
دیدیم زیر سمّ سبان جانمان را
نفرین نکردم زجر را اما به جایش
بسیار نفرین کرده ام شمر و سنان را
می خواستم انگشترت را پس بگیرم
گشتم ولی پیدا نکردم ساربان را
خارِ مغیلان را حلالش کردم اما
هرگز نمی بخشم پدر جان خیزران را
بعد از عمو عباس من جایِ النگو
دارم به دور دست ردّ ریسمان را
حالا که دیگر حرمله تیری ندارد
با حرص می کوبد به من چوب کمان را
انسیه الحورایی ام جسمم لطیف است
با ضربه ای راحت شکستند استخوان را
ازتو چه پنهان دخترت خیلی گرسنه ست
جز سفره ی تو پس زدم هر آب و نان را
بابا شنیدم خواهرم ای وای ای وای
افشا نخواهم کرد این راز نهان را
*فهمیدی چی گفتم ؟!!.. بابا امروز تو مجلس یکی پا شد رو به خواهرم کرد گفت این کنیزُ به من بده .. هرچی پول بخوای میدم ...*
بابا چه گفتی با خدا که پر کشیدی!
یادم بده تا با خدا گویم همان را
کنجِ خرابه شد عرشِ اعلا
خوش آمدی ای عزیزِ بابا
ای قرارِ من چشمم شده روشن
سرت را بگذارم آهسته بر دامن
ای شاهِ تنها، ای بابا ای بابا ..
کردم نوازش با گریه مویت
چیزی نمانده از ماهِ رویت
شکل هلالی دارم یک سوالی
بدونِ گوشواره گوشم شده خالی
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
گم شدم آن شب تا در بیابان
گفتم یا زهرا با چشم گریان
دیدم یک بانو دستش رویِ پهلو
مرا بغل میکرد با ورم بازو
ای شاهِ تنها، ای بابا ای بابا ..
ــــــــــــــــــ
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
4_5843906453408057698.mp3
10.03M
|⇦•هرچه سروده محتشم..
#روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس استاد حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
.
.
#روضه و توسل شب چهارم محرم ۹۹! #دوطفلان_حضرت_زینب سلام الله علیها به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ
«السَّلَامُ عَلَى مَحَالِ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ»
هرچه سروده محتشم زینب و حسین
دریافت کرده از قلم زینب و حسین
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
در زیر سایه ی علم زینب و حسین
سرهایِ قدسیان همه بر زانویِ غم است
هر شب به یادِ قد خم زینب و حسین
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
در روضه های دم به دم زینب و حسین
دیدند هر دو داغ دو فرزند را ولی
لغزش نبود در قدم زینب و حسین
ذرات، کائنات، محالات، ممکنات
بستند چشم بر کَرَم زینب و حسین
حتی نوشته اند ز امر ظهور هم
وا می کند گره قسم زینب و حسین
حسرت همیشه میخورم ای کاش میشدم
من هم مدافعِ حرم زینب و حسین
سوگند میخورم که شهید است زنده است
هرکس که جان دهد زِ غم زینب و حسین
زهرا نبی علی حسن آنجا نبوده اند
خوردند سنگ جای همه زینب و حسین
بر امیرِ غریبِ این لشکر
سخت شد کار بی علی اکبر
قامتش را غمش مورب کرد
روزگار حسین را شب کرد
بر روی خاکِ بادیه خسته
اشک می ریخت زار و پیوسته
غیرتِ خواهرش به جوش آمد
زینب از خیمه با خروش آمد
گفت باید که روبراه شوی
من نمردم که بی پناه شوی
صبر کن تا کفن به تن بکنم
رزم و پیکار چون حسن بکنم
اشک تو قاتلم شده بس کن
عقده ای بر دلم شده بس کن
نذر عشق است نذرِ خواهر تو
پسرانم فدای اکبر تو
*بچه هاشُ آماده کرد ، گفت برید پیش دایی تون .. شمشیر براشون حمایل کرد سلام کردن بر دایی عزیزشون ، افتادن رو پاهای حسین ..*
از دلیریِ این دو رزمنده
دشمنت می شود سرافکنده
رویِ اشکت عجیب حساسند
این دو شاگردهایِ عباسند
اشک از دیده شاه افشاند و
اِذن میدان نداد بر آن دو
قسمش داد زینبِ کبری
به علی و به عصمت زهرا
گریه می کرد گریه با اصرار
تا که بُرد از دلِ حسین قرار
عاقبت از حسین اجازه گرفت
رفت در خیمه جانِ تازه گرفت
تا نبیند حسین را محزون
دیگر از خیمه اش نشد بیرون
دل ز عون و محمدش کنده
که نباشد حسین شرمنده
ناگهان هر دو نعره سر دادند
اهل کوفه به لرزه افتادند
بچه هایِ عقیله آمده اند
شیرهایِ قبیله آمده اند
لشگرِ در فرار بسیارند
نوه هایِ علی چه کرارند
رزم کردند و حیدری کردند
کربلا را چه محشری کردند
کارِ دشمن مصیبت و غم بود
ضربه هاشان مکمل هم بود
زیر خورشید، غرق تب گشتند
خسته از جنگ و تشنه لب گشتند
دوره کردند این دو را آخر
ریخت بر خاک باده ی کوثر
خورد ناگه، در اوجِ غربتشان
سنگ از هر طرف به صورتشان
بعد باران سنگ و نیزه و تیر
زخم شان می زدند با شمشیر
نیزه خوردند و یاد مسمارند
بس که غیرت به فاطمه دارند
عشق را بر جهان، نشان دادند
پای دایی حسین، جان دادند
خوب شد هر دو روسپید شدند
خوب شد هر دوتا شهید شدند
غرقِ در خون غروبِ عاشورا
خوب شد پر زدند سوی خدا
چشم هاشان ندید آن شب را
بین زنجیر دستِ زینب را ..
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
دو بچه شیر از اولادِ جعفر
قربانی هایِ دخترِ حیدر
این دو رزمنده دل زِ عالم کنده
تا نشود مادر یک لحظه شرمنده
یا ذبیح الله یا اباعبدالله ..
بر دوشِ اینها کرده حمایل
شمشیری مادر با ابوفاضل
آبرو دارن، چون حیدر تبارن
جایِ زینب اینها راهی پیکارن
یا ذبیح الله یا اباعبدالله ..
زمیدان آمد تا حسین دلخون
زینب نیامد از خیمه بیرون
یعنی برادر گریه نکن دیگر
این دو جوانِ من قربانیِ اکبر
یا ذبیح الله یا اباعبدالله ..
شنیدستم سلیمانی زِ یک مور
قبولِ تحفه کرد ای مرتضی پور
من آن مورِ ضعيف و ناتوانم
که طفلانم برایت هدیه دارم
ــــــــــــــــــ
#طفلان_حضرت_زینب
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
4_5843906453408057697.mp3
13.7M
|⇦•ما را برای بزم عزا ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس استاد حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
•
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ
«وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ»
ادب نموده و شکر خدا کنیم همه
به گریه حق نمک را ادا کنیم همه
به شکر اینکه رسیدیم بر عزای حسین
به گریه محشر کبری به پا کنیم همه
همه حسینیه ها تحتِ قبه یار است
رسیده وقتِ اجابت دعا کنیم همه
به نام، یک یک ما را صدا زده زهرا
به اذنِ او پسرش را صدا کنیم همه
دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد
ز سینه عقده ی یک ساله وا کنیم همه
حسین کشته اشک استُ ما حبیبِ حسین
به اشک، زخم تنِ او دوا کنیم همه
خدا به عشقِ حسینش گناهِ ما بخشید
از این به بعد زِ آقا حیا کنیم همه
قسم به عشق، محرم بهار مُردن ماست
تمام زندگی خود فدا کنیم همه
حلال تیغ هلالت خون سینه زنان
حرام باد که چون و چرا کنیم همه
قسم به نام خمینی و غیرتِ شهدا
در این مسیر به او اقتدا کنیم همه
به یک سلام از این راهِ دور بر ارباب
دلِ شکسته ی خود کربلا کنیم همه
تنی بدونِ کفن روی خاک صحرا بود
همیشه گریه بر آن بوریا کنیم همه
سلام بر بدن بی سری که عریان شد
دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد
*شبِ عاشورا شنیدید تا حضرت فرمود همه تون برید اینا با من کار دارن، ظهیر بلند شد عرضه داشت آقا ما تازه شما رو پیدا کردیم کجا بریم !! بعد یک یک شروع کردن خطبه خواندن آقامون حضرتِ اباالفضل اتمام کننده کلام بود .. این بچه هی تو دامنِ عمو بی قرار میکرد اشکای عمو رو پاک میکرد هی میگفت قربونت برم بابا .. تو دلش گفت فردا کاری میکنم آبرویِ بابامو حفظ کنم .. اگه اون نتونست سپر بشه من میشم .. اگه اون نتونست دستشو بیاره گوشواره ی مادرمون افتاد ولی من انجام میدم ..
ای آبرویِ حسن آبرو بخر ..
از اولِ صبح هنوز کسی میدان نرفته، گفت زینب جان خیلی حواست به یادگارِ حسنم باشه دستای این بچه رو با طنابی به دستِ عقیله بستن .. از صبح همه چیزُ دیده عبدالله .. یه وقت دید عمو رو دوره کردن .. شمشیرا بالا و پایین میشه .. دست عمه رو رها کرد زد به دلِ میدان .. تا رسید به ابی عبدالله یه نگاه به قاتل کرد، صدا زد « ویلک یابن الخبیثة اتقتل عمی »؟! .. تا دید شمشیر داره فرود میاد دستشُ حائل کرد ..
گرچه تنهاست عموجانُ سراپا خشمم
عمه جان هرچه بگویی تو به رویِ چشمم
به شهیدان حرم، دلهره دارم نرسم
دست من را تو گرفتی که به یارم نرسم؟!
ای که عزت همه اش در نظر رحمت توست
آن چه خیر است برایم به خدا حکمت توست
خودت ای عمۀ سادات بگو تا چه کنم؟!
بغض پنهان شده در بین گلو را چه کنم؟!
عمویم روی تراب است، به خود می پیچد
جگرش تشنۀ آب است، به خود می پیچد
بنشینم ز تنش پیرهنش را بدرند
رمق آخر مانده به تنش را ببرند
گرگ ها دور تن محتضرش ریخته اند
چند تایی ته گودال، سرش ریخته اند
آه عمامه ی جدش ز سرش افتاده
شمر با خنجرِ کندش شده است آماده
به پرستوی زمینگیر و اسیر اذن بده
دست خود را کمی آرام بگیر اذن بده
من نمُردم که کسی سنگ به سویش بزند
نانجیبی برسد، دست به مویش بزند
منم عبدالله و مجنونِ اباعبدالله
قتلگه پر شده از خون اباعبدالله
حرمله، شمر، سنان، خولی و اخنس، همه را
دور سازم، برهانم پسر فاطمه را
دست خود را جلوی تیغ سپر می سازم
سر خود را به فدای سر او می بازم
عمه جان، تاب ندارم که بمانم دیگر
می زنم مثل اباالفضل به قلب لشگر
جد من شیر اُحد حیدر خیبر شکن است
ذکر طوفانی من ذکر أنا ابن الحسن است
رفتم و در دل گودال دلیری کردم
بین روبه صفتان یک تنه شیری کردم
تا که خنجر نخورد بر بدن ثارالله
قطع شد دست من و ناله زدم وا اماه
ایستادم به روی پنجه روی پاهایم
حرمله دوخت تنم را به تن مولایم
نام بابا حسنم بین گلو .. جان دادم
چه یتیمانه روی پای عمو جان دادم
آه عمه بنگر، روضه چه مبسوط شده
خون من با پسر فاطمه مخلوط شده
شاعر : #محمدجواد_شیرازی
عبدالله من، ابنُ الکریمم
بِسم الله الرَحمن الرحیمم
من بی قرارم، ارثِ جمل دارم
ده ساله ام اما حیدرِ کرارم
جانم حسن جانم ..
بودم اسیرِ دستانِ عمه
سویِ گودال است چشمانِ عمه
دستم کشیدم سوی تو دویدم
گیسویت را دستِ یک بی حیا دیدم
یا ذبیح الله یا اباعبدالله ..
دستم سپر شد بر حنجرِ تو
افتادم بی دست بر پیکر تو
گشتم در غوغا، دست و پا گیر اینجا
از تو جدا کردن با نیزه جسمم را
یا ذبیح الله یا اباعبدالله
ــــــــــــــــــ
#حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
4_5843906453408057699.mp3
13.93M
|⇦•ادب نموده و شکر خدا..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس استاد حاج منصور ارضی
@majmaozakerine