eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه های شب پنجم چقدر جانکاه است سینه زن ها، حسنی ها شب عبدالله است بیشتر از همه شب روضه شکسته بال است لاجرم روضه ی امشب طرف گودال است روضه امشب سخن از دست شکسته دارد غصه ی کوچه و یک مادر خسته دارد روضه در سینه ی خود داغ عزیزی دارد تا به پهلوی شکسته چه گریزی دارد روضه امشب همه جا می رود از لطف کریم از مدینه، کربلا می رود از لطف کریم صاحب روضه کریم و کرمش قیمتی است یازده ساله شبیه پدرش غیرتی است یازده ساله ولی خیر کثیری دارد پسر شیر جمل خود دل شیری دارد بی خیال تبر و نیزه و شمشیر آمد آی ای لشکر کفتار صفت، شیر آمد آمد و دید که از زخم عمو افتاده راه یک نیزه ی وحشی به گلو افتاده لشکری تیغ کشان سمت عمو می آید شمر همراه سنان سمت عمو می آید تیرها حلقه به دور بدنش می بستند نیزه ها را همه محکم به تنش می بستند گفت باید که در این مرحله بی سر باشم می روم تا سپر لحظه ی آخر باشم گفت ای وای عمو صبر نما در راهم عاشق سوخته ی راه تو عبدللهم پسر روضه رسانیده خودش را به عمو دست خود را سپر انداخته در راه گلو ناگهان دست شکست و نفسش بند آمد باز بر روی لب حرمله لبخند آمد در همه دشت صدایی ز شکستن پیچید بر لب خشک عمو خون گلویش پاشید شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
شب پنجم ماه محرم میان چند شهید کربلا مشترک است. این شب به حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی (ع) و حبیب بن‌مظاهر منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و درخیمه گاه با زنان به سر می برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، ازخیمه گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت ودر کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به اورسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می ورزید. او به عمه اش گفت:سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی شوم. در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید.
🔰 متن روضه شب پنجم محرم عبدالله بن حسن (ع) - عهد ما از روز اول با حسین و با حسن - سید مهدی میرداماد    اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ عهد ما از روز اول با حسین و با حسن چه شبیِ این دو شب پنجم و ششم ؛ خیلی سفره گسترده ست تصور کن یک طرف کریم اهل بیت باشه ، یک طرف رحمت واسعۀ خدا .باور کن این دو شب گدایی هم بلد نباشی این دوتا برادر اصلاً نمیذارن دست خالی بری عهد ما از روز اول با حسینُ با حسن ذکر ما تا روز آخر یا حسینُ یا حسن با محرم کربلایی شد دل ما شب به شب روضه خواندیم از حسین اما حسن اما حسن آقا جان می ارزه تو دهۀ محرم یک شب ناله بزنی بگی حسن .. می ارزه مادرش یه لبخند بزنه .. می ارزه مادرش بگه غریب نوازی کردی منم تلافی میکنم .. روضه خوانِ غربتش شب هایِ خاموش بقیع بی کس و تنها حسینُ بی کس و تنها حسن این عبارتی که اول جلسه گفتم همینجوری رد نشیم ، حسینم غریبُ مظلومِ .. (مصیبتی که حسین کشید تو این عالم بالاتر از او کسی ندید) مُصِیبَه مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا اما برای ابی عبدالله این عبارت نیامده . أشْهدُ أنّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً شهادت مظلومانه بود ، اما این عبارت فقط برای امام مجتبی است شهادت میدم تو مظلومانه زندگی کردی به خدا آدم دنیایی دشمن بیرون داشته باشه بیاد خونه شریک زندگیش آرامشش باشه تمومه بمیرم برات اقاجان اصلا همۀ اینا کنار همین یدونه بسه اومد مدینه امام مجتبی رو دید گفت اقا منو شناختید؟ گفت نه گفت آقا من فلانی ام گفت بله شناختم اینجا چه میکنی گفت آدرس گرفتم اومدم شمارو پیدا کنم بعد یک نگاه کرد به حضرت گفت آقا منو شما بچگی باهم بودیم همسن و سالیم اما من یدونه محاسنم سفید نشده ، آقا جان زود پیر شدی ؟ حضرت دوتا جواب داد یک جوابُ رو در رو به اون مرد عرب فرمود این ارثیه ما بنی هاشم زود پیر میشیم پدرم امیرالمومنین هم همینطور بود ، مرد عرب رفت غلام امام میگه دیدم حضرت ساکت دستاشُ فشار میده هی زیر لب گفت ما پیر مادرمون شدیم .. اونی که من تو کوچه ها دیدم هرکی ببینه میمیره پیر چیه؟" بیقرارِ قصه های کوچه و دیوار و در رازدارِ غصه های مادرش زهرا حسن غریبِ کوچه ها شدن با من غریب کوچه ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من شهید سر جدا شدن با تو غریب کوچه ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو وای وای چجوری تقسیم کردن دیدن مادر روی خاک با من ان شاءالله هیچوقت مادرتو روی خاک نبینی شهید سر جدا شدن با تو تو نبودی و دیدم روی خاکِ یه مادر اما نیستم و تو میبینی روی خاکِ یه خواهر من میبینم مادرمو یه بار سیلی میزنن تو هم آماده باش داداش کربلا غریب در وطن شدن با من شهید بی کفن شدن با تو تو خونه دست و پا زدن با من قتلگاه دست و پا زدن با تو من با خاطره های غم فاطمه مردم غریبونه به دستت پسرامو سپردم از همون روز که بدن برادرُ تیر بارون کردن از همون روز که با دست خودش بدن برادرُ گذاشت تو قبر از همون روز این دوتا آقازاده رو یه جور دیگه نگاه کرد از کنار خودش لحظه ای جداشون نکرد قاسم رو خودش نگه داشت عبدالله رو سپرد به عمه ش زینب ، بارها میفرمود خواهرم این عبدالله امانت حسنِ مواظبش باش این بچه ها وقتی پدر از دست دادن همۀ توجه و نگاهشون شد عمو از وقتی چشمش رو باز کرد و همه چیز رو شناخت فقط عمو رو دیده فقط گفتِ عمو .. لذا کربلا اوج عشق بازی این نوجوان یازده ساله ست از روزی که رسیدن کربلا همش دستش تو دست عمه نگاهش به عموِ بارها اباعبدالله فرمود خواهرم محکم دستشو بگیر به اصطلاح عامیانه نگهش دار تو خیمه ، اصلاً نذار این بچه بیاد بیرون .. چون ابی عبدالله میدونست این بیاد بیرون وسط میدونه .. میدونست این نوۀ علیِ .. این خونِ باباش تویِ رگاشه .. شب عاشورا داشت داداششُ نگاه میکرد وقتی اون صحبت و اون جملۀ معروفُ شنید عمو به برادرش گفت شهادت نزد تو چگونه است گفت احلی من العسل دیگه قرار نگرفت .. از شب عاشورا دیگه روی پاهاش بند نبود .. خصوصا وقتی خبر شهادت قاسمُ آوردن دیگه نتونست آروم و قرار بگیره .. ای جانم فدات ..
کانال متن روضه و گریزهای ناب مداحی ((ضامن آهو)): متن روضه و گریز در زیارت عاشورا ( سید مهدی میرداماد) دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا تمتعه فیها طویلا دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا کنم درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا کنم اگه ساکت باشی منو از حال می بری،بگو زمزمه و عمریه می گه پدرو مادرم عازم کربلان،حسین جان چرا منو اینقدر داری می سوزونی،دیگه بسه،دیگه بسه،آقا عاشقی که گناه نیست، عمریه می بینم گوشه کنار،کوچولوهاو نوجوونها دارن زار زار گریه می کنند،اخه شما چی می دونید کربلا کجاست،حسین کیه. دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا کنم درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا کنم قربونت برم ارباب بی کفن عمریه این و از زبون شماها می گم عمریه منتظرم یه روزی کربلا باشم با سراپای وجودم قبرتو نگاه کنم آقاجانم،قربون حرم قشنگت،بگم؟وصف العیشه دیگه،قربون بین الحرمینت،شما که ندیدید هی گریه کنید،شاید امروز کربلایی بشید ،قربون پرچم سرخ حرمت،آخ بگم؟ قربون گودال قتلگاه،بگم؟قربون تل زینبیت،قربون کف العباست،قربون نهر علقمه ات، می ری کربلا،تو این کوچه پس کوچه های کربلا،توی بازار،از این کوچه به اون کوچه،می بینیم، گوشه ی یه کوچه یه پنجره ی کوچلو گذاشتن،با عربی یه چیزهایی نوشتن،یه مهتابی سبز روشنه،می پرسیم این چیه؟می گن اینجا همون جایی است که علی اصغر رو تیر زدن،آخ ارباب ارباب،آقام آقام، حسین جان  ببین هی داریم میگیم،قربون حرم قشنگت. دوست دارم تلافیه یه عمر محبت تو رو برا تعجیل فرج تو حرمت دعا کنم یه بیت رو بگم،یاد پدر مادرا،اونهایی که زیر خاک رفتن. من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی یاد بچه گی بخیر،هیئت کوچلو هامون،لخت میشدیم میرفتیم وسط کوچه دعوا می کردیم،سینه میزدیم،میگفتیم، سینه من قرمز شده،اون میگفت:سینه ی من،میگفتم من بیشتر سینه زدم اون میگفت من،دعوا میکردیم با گریه میرفتیم خونه،به مادرمون میگفتیم مادر،این جوری شده،می گفت:چرا گریه می کنید،مارو بغل میکرد،میگفت:قربونت برم،همه تون برا حسین سینه زدید،می گفت:شما حسین رو میشناسید،می گفتیم نه،می گفت:این آقا خیلی مهربونه،این آقا هرکی هرجوری سینه بزنه قبول میکنه،میگفتیم:اگه اینجوریه ما دیگه دعوا نمی کنیم،جاشه این بیت رو بخونم: اولین خیمه ای که برات زدم با چادر نماز مادرم بوده چادرهای مادرامون رو  از تو خونه می آوردیم،به هم وصل میکردیم،یه حسینیه ی کوچیک درست می کردیم. من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی تا دم مرگ محاله دامنت رو  رها کنم آخ من بدون حسین میمیرم،من اگه یه روز نگم حسین دیوونه میشم. بریم رفقا توی صحرای کربلا،ببینیم چی برامون نوشتن. بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ به خدا اسمی قشنگ تر از اسمت ندیدم،گفت:بغل امیرالمؤمنین علیه السلام نشسته بود،اهلبیت با هم مفاخره می کردند،امام حسین علیه السلام بچه است،عشق باباست،تو بغل بابا نشست گفت:بابا. جون بابا،بابا من از تو برترام،گفت:چه طور بابا؟ گفت(امام حسین): بابای تو کیه؟ امیرالمونین گفت:بابای من ابی طالب،امام حسین گفت: ولی بابای من تویی،امیرالمؤمنین گریه کرد،گفت:مادر تو کیه؟گفت:خوب فاطمه بنت اسد،گفت:بابا مادر من زهراست،گفت:بابا داداش تو کیه؟ گفت:خوب عقیل ،جعفر،.. گفت:بابا من یه داداش حسن دارم،دنیا دیگه مثل اون نداره،تو خواهرت کیه؟ من یه خواهر دارم اسمش زینب ِ بابا،امیرالمؤمنین گفت:آره بابا بخدا تو ازمن برتری، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ.امام کاظم فرمود:به شیعیان ما بگید،هر وقت می خواستن مارو صدا بزنن،از همه ی القاب و کُنیه ها ،از همه ی چیزها بهتر،اونی که دل مارو شاد میکنه،فقط به ما بگن،یابن فاطمه. چقدر مادرشون رو دوست داشتن. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ،سلام به حبیبت،سلام به زهیرت،سلام به عون و جعفر و  عبدالله و قاسمت،سلام به علی اکبر و عباست،سلام به علی اصغرت،سلام به رقیه ات،سلام به زینبت،سلام به ربابت،حسین جان عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ با همه ی وجودت،می خوای آروم بگی بلند بگی،هرجوری میگی،ولی با یه دل لرزون بگو، یا اَباعَبْدِاللَّهِ  این دل تنگم عقده ها دارد گوئیا میل کربلا دارد ای خدا مارا کربلایی کن بعد از آن مارا هرچه خواهی کن میرو
م بینم در کجا زینب ناله از شمر بی حیا دارد. او می دوید و من می دویدم..... لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم یا اَباعَبْدِاللَّهِ آی حسین حسین از آب هم مضایقه کردن کوفیان خوش داشتن حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ به خدا این جمله رو راست میگم: بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَخدا معرفت من رو زیاد کن،معرفت،معرفت،  همه داد مقام معظم رهبری اینه،جوونها معرفتشون زیاد بشه،جوونها صاحب مناجات و اشک باشن،جوونها نیمه شبهاتون رو از دست ندید، تعریف می کنن:شهیدی بود،لات بود ،از اونهایی بود که قبل از انقلاب سر کوچه ها می ایستاد ،نفس امام ،حرفهای امام چهره ی امام ،آدمش کرد،سر به راه شد ،همیشه هرجا مینشست میگفت من میخوام،مثل اربابم سر از تنم جدا شه،همینجوری راه برم هی بگم حسین،بهش میخندیدن،بابا ،تو هم این چه طور شهید شدنیه،مگه میشه این جوری،قسم میخورد، میگفت:پشت خط اصلاً خبری نبود،یه دونه خمپاره و ترکش نمی اومد،دیدیم پشت سنگر یه  چفیه دستش گرفته بود هی میگفت:حسین، دیر شده،زود باش،وعده ی ما داره دیر میشه چرا داری معطل می کنی،بچه ها بهش میخندیدن، گفت:یه لحظه دیدم بدن داره بدون سر راه میره،هی  میگه حسین، حسین. به قول مقام معظم رهبری:«خدا یه معبر تنگی گذاشتی ما رو از اون رد کن»،دنیا مارو نمی خواد،ما بمونیم خودمون رو خراب میکنیم.فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ یه روزی آقا تو بیایی،پشت سر شما،پشت سر رهبرمون،همه برچمهای سرخ و سبز رو بگیریم، روش بنویسیم،یا لثارت الحسین،اون جوری کربلا رفتن صفا داره،اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ،یا اَباعَبْدِاللَّهِ کسی هست تماشاچی باشه یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ ارباب باوفا،وَ اِلَیْکَ مولای اباالفضل،آقاجان فدایی هات زیادن،وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِالْبَراَّئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْفَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِهمین رو به من بدی بسه،من جای دیگه نرم،قدمهای من رو در خونه ی شما تثبیت کنن،این دنیا و اون دنیا،بخدا خیلی افتخاره،تو این دنیا تو موقعیت های اجتماعی میگن فلانی تو فلان موسسه کار میکنه؛طرف خیلی وعضش خوبه،تو بازاره، ولی تو رو میخوان نشون بدن،میگن: این رو میبینی این گریه کن امام حسینه،اون بچه هیئتیه،اون همونیه که محرم و صفری پیرهن مشکی رو در نمیاره،میگه حسین،این هم
نونه که دنبال یه جای تاریک میگرده بره بشینه،اونا گ ریه کنن اونم گریه کنه،خیلی نشونه ی بالایی است،می خواهیم که مارو از این دایره و سفره نگیرن، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْکُمْ وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها  آخه کدوم مصیبتی از این بالاتر که تو نصف روز همه گلهای زینب رو سرها بالا نیزه کردن،وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ . اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ (الاَْلیمَ) اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیّامِ حَیاتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ سرهارو به سجده بگذارید،سجده رفتن خیلی گره ها رو باز میکنه،تو این سجده خیلی حرفها زده میشه،وقتی سجده ای داری حرف میزنی،خیلی آدم احساس نزدیکی به خدا میکنه، اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ
️روضه و توسل جانسوز _ شبِ پنجم محرم روضۀ عبدالله ابن الحسن علیه السلام حاج مهدی سماواتی روضه جانسوز ویژه شب پنجم محرم @majmaozakerine ┗━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️️━━┛ پنجم ماه محرم و جا داره حالا که قراره دلها بره کربلایِ معلّی از زبانِ امام زمان سلام بدیم و عرض ادب کنیم به ساحت جدّ مظلومش حسین أَلسَّلامُ علی ابْنِ خاتمِ الانبیا أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ لسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کربلا أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ .... حسین ... حسین ... السلام علی غریب الغُربا ، تکیه به نیزه غریبی داد یا مُسلِمِ بنِ عَقیل وَ یا هانِی بنِ عُروِه وَ یا حَبیبَ بن مَظاهِر وَ یا زُهَیرِ بنِ قَین ... یا حَبیب ... کسی جواب حسین و نداد صدا زد یَا أَخِی یاأَبَا الفَضْلْ العَباس حسین ... حسین ... بمیرم او هم جواب نداد همه با بدنهای پاره پاره رو زمین اُفتادن صدا زد : مالی؟ چی به سرم اومده ... أُنادیکُمْ فَلا تُجیبُونی صداتون می زنم جوابمو نمیدید . حسین .. حسین .. یابن الحسن نوشتن دشمن جواب حسین و داد نانجیبی سنگ پرتاب کرد ... پیشانیِ وجهُ الله رو شکافت ... خون جاری شد دامنِ عربی رو بالا زد خون از صورت پاک کنه سپیدی نازنین بدن نمایان شد ، چه کردند با این نازنین بدن ؟ حسینیا ، اون ملعون یه تیر دیگه به چله کمان گذاشت هرچه کرد تیر رو از جلو بیرون بکشه نشد ... دست برد از پشت سر بیرون کشیدن ... حسین .. حسین .. عبدالله ابن حسن داره نگاه می کنه عمو گاهی دستاشو از خون پُر می کنه سمت آسمان می پاشه گاهی به محاسن سفیدش می کشه دیگه دعایِ قربانی می خونه بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و فی سَبیلِ اللّهِ ... دوان دوان اومد به طرف عمو جانش چشم عمو افتاد صدا زد ....... بگیر یادگارِ برادرمون رو زینب ... اما این اقا زاده عاشق عمو صدا زد والله لا اُفارقُ عمّی ... بخدا از عمو جدا نمیشم عمو غریبم و رها نمی کنم خودش و از دست عمه رها کرد اومد تا رسید دید شمشیر برهنه بالا سر عموِ چه کنه وسیله دفاع از عمو رو نداره تا رسید دستاشو سپر قرار داد حسین .. حسین .. الهی بمیرم با دست بریده تو دامن عمو افتاد نوشتن دست بریده رو نشون عمو می داد صدا می زد عمو جان ببین دستمو جدا کردند اینجا بود یه داغ دیگه به دل ابی عبدالله گذاشتن چنان تیر به این اقا زاده زدند حسین .. حسین جانم .. جا داره دلها یه سری هم بره مدینه کنار قبرستان بقیع یه سلام هم به وجود مقدّس امام حسن علیه السلام هم بدیم و عاشورا بخونیم آقا جانم اینا امروز اومدن یتیم نوازی کنن اومدن برا اقازادۀ شما عزاداری کنو و اشک بریزن عنایتی ، یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا توجّهْنا و وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه .... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 روضه جانسوز ویژه شب پنجم محرم ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️:
*باحالي خسته يك دل شكسته چشم خودبسته گوشه ي خانه *ازچه تنها در شهر پيمبر جان داده ديگر او غريبانه •غريب مادر ٤ *با سوز سينه بين مدينه اززهر كينه در تب و در تاب *خون چكد امشب از گوشه ي لب رحمي اي يا رب برحال زينب •غريب مادر ٤ *در پيچ و تاب است عطرو گلاب است او تشنه ي يك جرعه آب است *نداند زينب برادر او جان داده ياكه رفته به خواب است •غريب مادر ٤ *مي زند بر سر درجنان مادر ازغم دلبر آجرك ا... *مجتبي گويد اشهد خود را لايوم كيومك ابا عبدا... سبک سالارزینب
Hossein Sibsorkhi - Zeinab Zeinab (320).mp3
18.62M
‍ متن نوحه زینب زینب حسین سیب سرخی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── زینب زینب زینب؛ الگوی وفا زینب ●♪♫ ناموسِ خدا، زینب ●♪♫ زینب زینب زینب؛ آرامشِ جان زینب ●♪♫ ماهت به ثنا، زینب ●♪♫ زن قهرمانی؛ زهرا نشانی ●♪♫ زینب زینب زینب؛ معنی همه غم ها ●♪♫ گلواژه ی نا، تنها ●♪♫ زینب زینب زین؛ب گریون شده ی سرها ●♪♫ شام از تو شده، غوغا ●♪♫ بهترین خواهر؛ نطقت چون حیدر ●♪♫ زینب زینب زینب؛ الگوی وفا زینب ●♪♫ ناموس خدا، زینب ●♪♫ زینب زینب زینب؛ آرامشِ جان زینب ●♪♫ ماهت به ثنا، زینب ●♪♫ زینب زینب زینب؛ بی تو دو جهان تاره ●♪♫  صبر از تو شرف داره ●♪♫ زینب زینب زینب؛ تو فاتحِ دلهایی ●♪♫ تو ثانیِ زهرایی ●♪♫ تو نور عینی؛ اُخت الحسینی ●♪♫ زینب زینب زینب؛ الگوی وفا زینب ●♪♫ ناموسِ خدا، زینب ●♪♫ زینب زینب زینب؛ آرامشِ جان زینب ●♪♫ ماهت به ثنا، زینب ●♪♫ ارباب ارباب ارباب؛ از کودکی ام مستم ●♪♫ چون با تو، عجین هستم ●♪♫ ارباب ارباب ارباب؛ عشقِ تو سرشت من ●♪♫ صحن تو؛ بهشتِ من ●♪♫ عاشق یاسم؛ مست عباسم ●♪♫ زینب زینب زینب؛ الگوی وفا زینب ●♪♫ ناموسِ خدا، زینب ●♪♫ زینب زینب زینب؛ آرامشِ جان زینب ●♪♫ ماهت به ثنا، زینب ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حسین سیب سرخی زینب زینب
15.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|نماهنگ بسیار زیبا ویژه محرم ⚜نِعمَ الاَمیر⚜ 🏴هدیه به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا 🌀کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 ⭕️با حضور: 🔅نوجوانان و نوگلان حسینی 📺مشاهده و دریافت اثر با کیفیت بالا: 🖥 aparat.com/v/2VLCu/
4_5918006132596541611.mp3
13.09M
شب پنجم محرم الحرام 🏴 حاج سید مجید بنی فاطمه @majmaozakerine
الحرام 🏴 سبک غیر عشق تو میخوام هر عشقی رو خاک کنم دلمو تو روضه ها راهی افلاک کنم من میخوام همونی شم که از یه نوکرت میخوای کمکم کن بتونم گذشتمو پاک کنم گریه ی برای تو میشوره گناهمو مثل برگای خزونی میریزه گناهمو گریه ی براتو جای ذکر توبمه اگه این گریه نباشه زندگی جهنمه رحمت به این روضه های شهید پرورت توی روضه هر جا باشه میاد مادرت میتونه خونه قبر منو آباد کنه بعد مرگم هر کی تو روضه منو یاد کنه زندگی بی تو اسیری با تو آزادگیه هیچ کسی نمیتونه بندتو آزاد کنه تویی تنها میتونی دلمو رفو کنی شبیه حر و زهیرت منو زیر و رو کنی تویی تنها میتونی منو خلاصم کنی تو تب جنون عشق مثه عابسم کنی اینو میگم واسه هر کس که سخت بی کسه توی اوج نا امیدی حسین میرسه نمیدونم چی اومد سر چشمام که اشکام مثل اون قدیم نمیشه میشینم توی روضه اما حالا مثل روزای بچگیم نمیشه نمیدونم چی اومد سر این دل که عطر حرمت کم شده آقا یه کاری کن یکم آروم بگیرم تو رو به چادر حضرت زهرا من بی وفا اما با این گدا سر کن اشکمو بیشتر کن حالمو بهتر کن منو زهرا پسندم کن زمین خوردم آقا بلندم کن شبیه نور خورشیده نگاهت همیشه روی من اثر میذاره یه وقتا اون قده میخوامت انگار کسی اندازه ی من دوست نداره یه وقتا خوبه خلوت دوتایی میخوام چند لحظه وقتتو بگیرم بزارم مثل حُر سر روی زانوت بغلم کنی و برات بمیرم خیلی بدهکارم خیلی گرفتارم چیزی ندارم جز اینکه دوست دارم ببین خالی شدن دستام حساب کردم خیلی رو این اشکام منو زهرا پسندم کن زمین خوردم آقا بلندم کن ▪️ ▫️▪️ ◾️▫️▪️ ◽️◾️▫️▪️
shab panjom03.mp3
1.36M
خدا کنه که عمه جون نبینه .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا کنه که عمه جون نبینه که صورت عمو رویِ زمینه ببین که راه نفسش رو بستی بی حیا پا تو بردار از رو سینه تو معرکه هلهله بود و فریاد تیره سه شعبه که به سمتت افتاد اونی که عمامه رو از تو دزدید برا چی وایساده ؛دیگه چی میخاد!؟ عجب قیامتی تو قتلگاهت جماعتی هنوز تو زنده ای ولی شروع شده چه غارتی هوا نمونده که نفس بگیرم باید تنت رو رویِ دست بگیرم عمو اجازه بده تا از اینا عبایِ پیغمبرُ پس بگیرم به سمت خیمه هاست هنوز نگاهت کجا بره خواهر بی پناهت گفتی که تشنه ای ولی یه نامرد آبُ میریزه دوره قتلگاهت *هی میگفت آبُ میزیزم رو زمین ولی نمیزارم یه قطرش به لبت برسه .. شما فکر میکنید فقط عبدالله رسید تو گودال؟!..* رسیده مادرت نشسته بالاسرِ پیکرت رسیده قاتلت میخوادچیکارکنه باحنجرت آخ دعواشده برا بریدن سرت حسین ..... حسین .... @majmaozakerine
لباس تو در آغوشم برادر... و توسل ویژۀ شهادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ همه رفتند و من جا ماندم اي دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست * داره با برادر حرف میزنه،روزِ وفاتِ حضرت زینب سلام الله علیهاست، حاج قاسم سلیمانی فیض ببره،حاج قاسم! از اون روزی که رفتی دیگه هیچی بر وِفق مُراد نیست، همه ی شهدایِ مدافعِ حرم فیض ببرن...* همه رفتند و من جا ماندم اي دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست ببين از داغ تو خيلي شكستم شكستم که چنين از پا نشستم شكسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم كه نشناسي كه هستم *اگه الان من رو ببینی نمی شناسی،حسین جانم! برادرم!عزیزِ دلم...* لباس تو در آغوشم برادر صدايت مانده در گوشم برادر تو ماندي بي كفن در خاكِ صحرا چگونه من كفن پوشم برادر مرا كابوسِ شمشير و تنِ تو تماشايِ به غارت رفتنِ تو تورا سر نيزه ها بردند و مانده براي من فقط پيراهنِ تو *روضه ی من تمومِ،خوش به حالِ مدافعانِ حرم،خوش به حالِ حاج قاسمِ سلیمانی، خوش به حالِ پرستارایِ خدمت،آی پرستارا!پزشکایی که برا دفاعِ از مَردم رفتید جانتون رو فدا کردید، با جان، مدافعِ تَنِ اهل وطن شدن...* سراسر نيزه ميبينم به خوابم سر و سرنيزه ميبينم به خوابم همین که پلک بر هم می گذارم تورا بر نيزه ميبينم به خوابم سری به نیزه بلند است در بَرابرِ زینب خدا کند که نباشد سَرِ برادرِ زینب @majmaozakerine
زمان رفتنم رسیده... و توسل ویژۀ شهادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" حسین! زمان رفتنم رسیده تمام گیسوهام سپیده کجایی ای گلو بریده حسین!برا همه مادری کردم حالا که کوه رنج و دردم دارم به دنبالت میگردم حسین!چه گریه داره حال و روزم توو گوشمِ صدات هنوزم بیادِ قتلگاه می سوزم حسین!یادم نمیره قتلگاهت غربتِ آخرین نگاهت خضاب شد اون صورت ماهت حسین!غرورِ زینبُ شکستن با چکمه رو سینت نشستن ملائکه چشمامُ بستن حسین!سربه سرت گذاشت با نیزه بالا میرفت هزارتا نیزه مونده روی گلوت جا نیزه حسین!پا به پایِ تو ضربه خوردم دستمُ توو خاک و خون بردم تاکه گلوت و گیر آوردم حسین!تو رو غریب گیرت آوردن لِباسایِ تنت رو بردن دور سر تو آب می خوردن حسین!حریرِ موهاتُ لگد کرد عقیقِ لبهاتُ لگد کرد تمومِ رگهاتُ لگد کرد حسین!طعم اسیری رو چشیدم رو نیزه ها سرت رو دیدم خودت دیدی چی ها شنیدم حسین!خدا کنه نشنوِه سقا چیا گذشته بر دلِ ما چونه زدن سَرِ اسیرا حسین!خاطره هاش برام عذابِ بانوئی که عالیجنابِ جاش میونِ بزم شرابِ؟ حسین!یکی تا دخترُ نشون داد سرش رو با خنده تکون داد توو بغلم سکینه جون داد قاسم نعمتی می میرم و دَمِ تو مرا زنده می کند قارىِ من صدات مسیحاىِ زینب است از سربلندىِ تو سرافراز می شوم بالاى نیزه ها سرت آقاى زینب است جانِ مرا گرفته اى و پس نمی دهى جاىِ تو نیست بر سر نى، جاىِ زینب است امروز که مشاهده کردى مرا زدند عین همین مشاهده، فرداىِ زینب است در طولِ زندگانىِ پنجاه ساله ام این اولین نمازِ فُراداىِ زینب است این جلوه هاى مختلفِ روى نیزه ات از "ما رایت اِلا جمیلا"ىِ زینب است طورى قدم زدم که همه باخبر شدند کاخ یزید زیر قدمهاى زینب است دارند سمتِ من صدقه پَرت می کنند خرماىِ نخلها جلوىِ پاى زینب است هرچه زدند سنگ، سرش آخ هم نگفت آخر حسین، گرمِ تماشاى زینب است… علی اکبر لطیفیان *اینقدر گریه می کرد،طبیبان به شوهرش عبدالله گفتند: باید جایِ خوش آب و هوایی این خانوم رو ببری. لذا عبدالله باغی داشت، بی بی زینب رو آورد تویِ اون باغ،چند روز بعد از کنیزا سؤال کرد: از خانومم زینب چه خبر؟حالش بهتر شده؟ گفتند: این چه سؤالی است که می کنی عبدالله!؟ گریه اش شدیدتر شده...چرا؟ روزها میره کنارِ نهر آب میشینه، هی صدا میزنه:کودک مگر چقدر میخورد از نهرِ آب،آب!؟...گُلها رو تماشا میکنه گریه میکنه..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ"...* تمام دوستانم را خریدی و حرم بردی خجالت می کشم تنها، خدا را خوش نمی آید *لحظه های آخر دیدن،بی بی زینب،دستش رو رویِ سینه فشار میده، هر چه کردن دستش باز نشد،وقتی جان داد،جلو اومدن،مُشتِ خانوم رو باز کردن، ببینن پیراهنِ پاره پاره ی حسین...* روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم @majmaozakerine
MohamadReza Bazri - Masalan Toro Tab Midam (128).mp3
1.58M
مثلا تو رو تاب میدم؛ مثلا به تو آب میدم! مثلا تو صدام کردی؛ من با خنده جواب میدم… مثلا عمو برگشته؛ شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی! یه مادر وقتی لالایی نخونه!  میمیره گوشه ی خونه… درد منو کی میدونه؟ یه مادر که زیر سایه نمیره؛ همش بهونه میگیره لالایی گلم؛ تشنه ی یه جرعه آب علی… لالایی گلم؛ بیا بغلم بخواب علی! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── محمدرضا بذری مثلا تورو تاب میدم @majmaozakerine
Mahmood Karimi - Parastooye Sefidam (320).mp3
24.9M
───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── خبرِ عمو اومده؛ نرسیده آب عزیزم… ●♪♫ پسرکِ تشنه لبم؛ لالایی… ●♪♫ بخواب عزیزم… ●♪♫ پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… ●♪♫ دل از تو نبریدم… ●♪♫ دل مکن، مرو مادر… ●♪♫ خماری چشمِ تو؛ تیر به قلبِ رنجور میزنه… پسرکم گریه نکن ●♪♫ دلم، داره شور میزنه… ●♪♫ عمو نیومد ز سفر؛ تا که برات آب بیاره ●♪♫ خدا کریمه پسرم… شاید که بارون بباره… ●♪♫ بخند تا که نبینم حالِ بیقراری رو؛ ببین بارونِ چشم از ابرِ نوبهاری رو ●♪♫ پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… ●♪♫ دل از تو نبریدم… ●♪♫ دل مکن، مرو مادر… ●♪♫ سرمو کنار میبرم برا خنکای لبه؛ که نریزه اشکِ چشام روی ترکای لبه ●♪♫ به بابا میگم بدونه؛ اگه علی شیر نداره… ●♪♫ این آخرین سربازته، درسته شمشیر نداره! ●♪♫  کی گفته غمش آبه؟ از غمِ تو بی تابه… ●♪♫ می دونم روی دستت؛ تیر میاد و می خوابه ●♪♫ پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… ●♪♫ دل از تو نبریدم… ●♪♫ دل مکن، مرو مادر… ●♪♫ اگه داری میری سفر؛ قرآن بگیرم رو سرت ●♪♫ تو میری و پشت سرت؛ بارونِ اشکِ مادرت… ●♪♫ تو میری و خیمه میشه؛ برا همه مثِ قفس ●♪♫ نمی مونی… از غمِ تو می مونه تو سینه، نفس ●♪♫ میونِ یه خیمه داره؛ مادری زبون می گیره ●♪♫ دلِ مادری که شکست… ●♪♫ دلِ آسمون، می گیره! ●♪♫ یه مادری، شیش ماهشوُ به روی سینه اش میذاره ●♪♫ بارونه تو ابرِ چشاش؛ یا تو آسمون ستاره… ●♪♫ رقیه شده بیهوش؛ تا بری به آغوشش ●♪♫ بابات گفت که درآره؛ گوشوارش رو از گوشش… ●♪♫ پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… ●♪♫ دل از تو نبریدم… ●♪♫ دل مکن، مرو مادر… ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── محمود کریمی پرستوی سفیدم @majmaozakerine
شب پنجم محرم 96 - نوحه - واحد 💚شب پنجم محرم💚 غصه و غم اشک و ماتم را به من دادی حسین بهترین های دو عالم را به من دادی حسین یازده ماه است کارم را معطل کرده اند خوب شد ماه محرم را به من دادی حسین هر زمان دم میدهم یعنی ز تو دم میزنم نیستم عیسی ولی دم را به من دادی حسین خانه زاده کربلایم خانه ات آباد باد خانه ام آباد شدغم را به من دادی حسین پیش ختم الانبیا و پیش ختم الاوصیاء همنشینی و همنشینی من محرم تا محرم فطرس این خانه ام بال من افتاد بالم را به من دادی حسین من حسینیه شدم رخت سیاهم پرچمم ای به قربانت که پرچم را به من دادی حسین کار با باران ندارم گریه هایم را نگیر بهتر از باران زمزم را به من دادی حسین ریزه خواره محرم سفره داره عالمم سفره های چند حاتم را به من دادی حسین من کنار سفره های روضه ات آدم شدم توبه ی مقبول آدم را به من دادی حسین 💚💚
‍ شب_پنجم_محرم الحرام 🏴 سبک میمیرم برای تو، جون من فدای تو با غیرت، بی جوشن، میخونم من حیدر ثارُالله ام، من لشگر ثارُالله ام از نسل حسنم اما، علی اکبر ثارُالله ام اَحلی مِنَ العَسَل،طعم شهادتم بعد از جوون تو، شد دیگه نوبتم «عمو جونم حسین» ذکر روی لبمه، یا حیدر یا فاطمه از عشقت، سرشارم، تو میدون لشگر مبهوت تکبیرم، مات از چرخش شمشیرم من شاگرد اباالفضلم، جوون ازرق رو میگیرم خون مجتبی ست،تو رگهای من غوغا می کنم،تو رزم تن به تن «عمو جونم حسین» سرباز ولایتم، بی تاب شهادتم افتادم، از مرکب، با صورت رو خاکا میکشم پامو، دیدم اشکای بابامو سنگ بارون شدم و دیدی، خُردیِ استخوون هامو افتادم عمو، زیر دست و پا یاد مادرت بین کوچه ها «عمو جونم حسین
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم - روضه 1-1567881378.mp3
17.77M
رهام کن که می‌بینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون می‌بینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته   می‌بینم عمومو که بی کسه ولی حیف که زورم نمی‌رسه به این نیزه که راه نفسه عمومو بسته   هرچی صدا زدم بسه دیگه نزن انگار نمی‌رسید اصلا صدای من گودال شاهده که بی حیا می‌زد اون با غلاف تیغ این با عصا میزد     داره طاقتم سر میاد عمو که قاتل با خنجر میاد عمو چه کاری ازم بر میاد عمو دستم بریده   دلم میتپه توی سینم و تو گودال کنارت می‌شینم و چیزایی که دارم می‌بینم و کسی ندیده   ای وای می‌بینم شمر و بالا سرت نیزه به پیکرت خنجر رو حنجرت ای کاش که می‌شد دستم سپر بشه تا نگذارم از این نزدیکتر بشه     توی گوشمه خنده های کی روی سینَته رد پای کی دارم نیزه هارو یکی یکی بیرون میارم   رسیدن و باکینه‌ی علی تو رو می‌زدن بی معطلی میخواستم برات سپر شم ولی توون ندارم   دیدم که پنجه تو موی تو می‌کشید خواستم سپر بشم قدم نمی‌رسید تو کوچه‌ام بابام هرکاری کرد نشد دردی حریف این اندوه و درد نشد
🕊﷽🕊 🔺 ▪️ ع ❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات ❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات ❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست ❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات ✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان ✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان ✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2 ✨با اصغر شیرین زبان چه کردند ((یا صاحب الزمان الغوث و الامان)) السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج @roze_daftari ⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است ⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است ⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر ⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است ⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه.... اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن ((یا باب الحوائج... یا علی اصغر)) بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه... امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر... آقا زاده ای که باب الحوائجه... حالا هر حاجتی داری بسم الله... ((یا باب الحوائج یا علی اصغر)) (همه ناله بزنند) ⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون... از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند... میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر.... (آ گرفتی میخوام چی بگم).... گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،، میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند آقا چیه.. آقا مشکلت چیه... آقا چیزی شده... .....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم... شروع کردم گریه کردن... هی گقتم حسین حسین حسین.... مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا..... چه کردند با دل ابی عبدالله... چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله.... امان از دل حسین...3 یا حسین3... یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،، ⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو .. وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت... صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه... ◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت.... (کدوم لحظه بود ای نانجیب)... گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده... (اوج) یه قدم سمت خیمه بر میداره .... دو قدم برمیگرده... خدا چه کنه حسین.. مادرش رباب چشم انتظاره... جواب مادر چشم انتظارو چی بده.. یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم .. با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه... خدا این طفلُ مادر نبینه... یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده..... حسین...... حسین..... حسین.. حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین.... حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم بزار یه بار دیگه علیمو ببینم... (دشتی) 🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم 🔺تماشای رُخ اصغر نمایم 🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری 🔺که ای اصغر مگر مادر نداری آخ ▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر ▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر ▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت ▪️برا تو لالایی خونده اصغر هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین..... به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،، (زمزمه کششی) ((یا باب الحوائج یا علی اصغر))... 🔺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔺 @roze_daftari
‍ |⇦• و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ ◼ خانمایِ حرم بچه م نمیره داره از تشنگی آتیش میگیره کسی اینجا یه ذره آب نداره ؟ روی دستم داره از هوش میره * بالام لای لای .. گُلوم لای لای .. علی م لای لای .. من هیچی نمیخونم روضه هیچی متن روضه نمیخونم دیگه اهل روضه بودی و هستی و حق روضه رو هم ادا کردی فقط زبان حال مادر میخونم* میترسم از غم فردات مادر بمیرم خشکِ دست و پات مادر ندارم مرهمی تو خیمه حالا براِ زخم روی لب هات مادر *قرار شد با رباب آروم بریم جلو* ما گریه کردیمُ دشمن چه شاده چه کاری تشنگی دستِ تو داده بمیره مادرت دارم میبینم ترک رویِ لبات خیلی زیاده چرا این غصه ها آخر نمیشه روزایِ بی کسی مون سر نمیشه بیا زینب ببین هر کاری کردم چرا حال علی بهتر نمیشه *شب هفتمِ به خدا دلم نمیاد بچه رو بغل کنم .. آروم تو بغل فقط میخوام تصور کنی .. شروع کرد با بچه حرف زدن قبل از اینکه بخواد بدش به عمه گفت:* داری میری تو میدون زود برگرد میشه مادر پریشون زود برگرد به دلِ من بد افتاده عزیزم برو اما علی جون زود برگرد میشد ای کاش موتُ می پوشوندم زیر خورشید روتُ می پوشوندم یه جوری کاش میشد قبل رفتن سفیدی گلوتُ میپوشوندم *تا بچه رو روی دست گرفت ... نانجیب تیر رو رها کرد ..* شنیدم آه مادر تیر خوردی یه جرعه خون به جایِ شیر خوردی گلویی رو که من دیدم گمونم عمیقاً ضربه‌ی شمشیر خوردی *آخه گلوی شش ماهه تیر نمیخواد ..* هوا گرمه ولی دستام سرده کمون حرمله با تو چه کرده دعا کردم علی رو دستِ بابا گلوت پاره نشه ، سر برنگرده *خدایا دیگه جلوتر نرم ..* غمت راه نفس میبنده مادر لبت تو حالت لبخنده مادر نمیتونم ببینم بند جونم گلوی تو به مویی بنده مادر *هیچ شهیدی رو خود ابی عبدالله ننشست برای هیچ شهیدی خودش قبر نکند .. تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. (خیلی روضه‌ی علی اصغر منحصر به فرده) تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. تنها شهیدی که خودش خاک ریخت رو بدن .. (من دلم رفته مدینه) کجای رفته دلم .. همه دیدن رفت پشت خیمه ها کاش مثل باباش امیرالمومنین چهل تا صورت قبر برای علی اصغر درست میکرد .. (زود میگمُ رد میشم هرکی گرفت ..) کاش مثل باباش چهل تا صورت قبر درست میکرد کسی نفهمه قبر مادرش کجاس .. یدونه قبر درست کرد پشت خیمه وقتی لشکر حمله کرد دیدن یه عده رفتن پشت خیمه ها هی با نیزه میزنن تو زمین .. اجازه بدید روضه م رو اینجور جلو ببرم .. مادر .. شما هم شش ماهه از دست دادید .. شما هم محسن از دست دادید .. اما محسنت به دنیا نیومده رفت (مادرا حرف منو بهتر میگیرن) مادری که بچش به دنیا نیومده سقط بشه از دنیا بره سخته ، داغ هر جوری باشه سخته . اما به دنیا نیومده بره راحت تره زود برمیگرده به زندگی زود با این غصه کنار میاد چون تصویری از بچه تو ذهنش نیست .. اما وای به دل مادری که شش ماه بچشُ بغل کنه .. دستاشُ ببینه .. چشماشُ ببینه .. شش ماه بچه شُ شیر بده صدای گریه و خندش تو گوشش باشه .. چیکار کرد رباب ؟!! ببخشید نمیشه نگفت میتونی تصور کنی رباب تو کربلا بالا سر علی گریه نکرد؟! الله اکبر .. تو رو خدا امروز تا صبح فکر کن چرا یه مادر میتونه اینقدر محکم باشه؟! دلیلش چیه جز عشق به حسین ..! جز اینکه نمیخواست امامش اذیت بشه ..! دیدی به داغ دیده میگن گریه کنه سبک بشه آروم بشه داغ دیده گریه نکنه همه میگن نکنه یهو دق کنه ، نکنه سکته کنه . هی زینب میگفت رباب گریه کن .. خیره خیره نگاه میکرد .. رباب گریه کن .. بعضیا میگن شام غریبان گریه کرد . اینی که میگن شام غریبان رباب آب خورد شیر امد تو سینه ش من میگم آب نخورد بعیده از این مادر تا آب آزاد شد آب بخوره .. آخه کسی که تو سایه نرفت بعد حسین .. (چرا ؟!!) چون دیده بود بدن حسینش زیر آفتابه ، آب بخوره ؟! عاشورا گریه نکرد شام غریبان گریه نکرد گلوی پاره دید گریه نکرد هی ریخت تو خودش کجا گریه کرد؟ واسه کی گریه کرد؟ نگاه کرد دید یه سر بریده رو تو تشت .. عبیدالله چوب برداشت ، دیدن از تو جمعیت یه زنی خودشُ انداخت رو سر بریده .. هی سر حسینُ بغل کرد ..حالا گریه کن رباب @majmaozakerine