فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
عمری جمعه ها
در آرزوی وصال تو سوختیم😔
با یاد آفتاب جمال تو سوختیم💔
ما را اگر چه چشم تماشا نداده اند
ای غایب از نظر به خیال تو سوختیم😔
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مداحی آنلاین - مباد لحظه ای ازیادتان جدا باشم - میرزامحمدی.mp3
7.4M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم
🍃خدا کند همه ی عمر با شما باشم
🎙حجت الاسلام #میرزامحمدی
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
🔹 برای محرم درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
📣📣📣📣📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
#حسین_جان ❤️
روضـه و زمـزمهیِ هر سحـرم کرب و بلاست
وعدهگاه دل و چشمان ترم کرب و بلاست
با همان عرض سلامی به حسین از سرِ صبح
شور عشقی که میفتد به سرم کرب و بلاست
#رقیه_سعیدی
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
#امام_زمان 🧡
عمریست که حال نامناسب داریم
هیچیم ولی غرور کاذب داریم
سرگرم خودیم و غافل از یاد شما
انگار نه انگار که صاحب داریم
#امیرحسین_برزگر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃
📖 تقویم شیعه🌿
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
میلادی: Saturday - 03 June 2023
قمری: السبت، 14 ذو القعدة 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️16 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️23 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️25 روز تا روز عرفه
▪️26 روز تا عید سعید قربان
▪️31 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قطعه ارتحال امام خمینی رحمة اللّه علیه
روزها را بدونِ تو یکیک گذراندیم با سرشک و آه
سر سپردیم بر تو و سر شد خاطراتِ بهارِ روحاللّه
روزگارِ غریب و نامردیست هر که دل برده میرود بر دست
چاردهروزه بود خرداد و رفت ماهِ چهارده سرمست
تنِ رهبر سه روز حیران بود تا رسیدند عاشقانِ حسین
هر چه در کربلا حسین نداشت شد مهیّا برایِ پیرِ خمین
جانِ ایرانم و امامِ وطن به فدایِ سرِ جدا از تن
رهبری که سهروز جسمَش ماند در بیابان بدونِ غسل و کفن
رهبری در میان یاران و رهبری بینِ نیزه و شمشیر
اهلِ بیتی میانِ مشتاقان اهل بیتی در آتش و زنجیر
این زمین کوفه نیست ایران است درسِ ایرانیان وفاداریست
حرفِ ایرانِ بیامام شده جایِ زخمِ زبان عزاداریست
کربلایی اگر شود برپا در حمایت نمودن از رهبر
میزند شیعه گردنِ کفّار با توسُّل به ذکرِ یاحیدر
حیدریام چو پیرِ شهرِ خمین روضهام کربلایِ شیون و شین
در عزایِ امام و ایران است ذکرِ لبهایِ من حسین حسین
انتظارِ ظهورِ شمشیرِ انتقامِ قیامِ عاشورا
میکِشم در عزایِ خرداد و فاطمه با نوایِ یازهرا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم #شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
#امام_خمینی_ره_ارتحال
تقدیم غمت خونِ جگر لالۀ ما بود
بی مهر رخت سایۀ غم، هالۀ ما بود
هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود
هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود
ای ماه که دادی همه را مهر خدائی
چون شد که دمیدی به شبستان جدائی
ای یاد جمال تو چراغ سحر ما
ای داغ تو تا شام ابد بر جگر ما
ای روی نهان از نظرت در نظر ما
حیف است که باشیم و نباشی به بر ما
هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
ایام غمت بر همه ایامِ بلا بود
ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
یکبار برافروز و ببین ما به چه حالیم
سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم
عمر است پس از مرگ تو شرمندگی ما
بی تو شده جان کندن ما زندگی ما
ای همدم یاران خدا جوی جماران
ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران
ای گرد عزایت به سر و روی جماران
با یاد تو چشم همگان سوی جماران
بازآ که خزان بی تو بهاران دل ماست
بیت الحزن از غصه جماران دل ماست
ای رفته به دیدار خدا با دل آرام
آرامِ دلْآرام که گیتیست تو را، رام
از نهضت تو مانده به جا نهضت اسلام
با صبح قیامت، شب کفر است به اتمام
دیگر به وطن دیو ستم باز نیاید
از طبل ابر قدرتی آواز نیاید
آرام کز اعدای تو آرام ربودند
یاران همه از دور پیام تو شنودند
از مرکز الحاد بدین راه گشودند
در دامن کفر، آیت توحید سرودند
خورشیدِ قیامِ تو گرفته همه جا را
بخشنده پیامت به جهان نور خدا را
آرام که پیمان تو هرگز نشکستیم
آرام که پیوند وفا را نگسستیم
با غیر تو ما عهد نبستیم، نبستیم
آنیم که بودیم و همینیم که هستیم
کوبیم بت اهرمن اهرمنی را
داریم زتو چون تبر بت شکنی را
آرام که همواره پیامت سخن ماست
آرام که این جامه به پیکر کفن ماست
آرام که در خط تو هر مرد و زن ماست
آرام که بر بال ملائک وطن ماست
آرام که ایمن زبلا کشور ما شد
همسنگر تو خامنهای رهبر ما شد
در جنگ شرر بر سر ما ریخت چو باران
گردید وطن آتش و خون هشت بهاران
غلطید بخون از همه سو پیکر یاران
سوگند به سوز دلت ای پیر جماران
داغ تو که چون شعلهی آتش به درون بود
بر ما شررش از شرر جنگ فزون بود
✍استاد #غلامرضا_سازگار
#انقلاب_اسلامی؛ #امام_خمینی_ره
طوفان، حریفِ ساحل این انقلاب نیست
آئینهای مقابل این انقلاب نیست
از ابر، آفتاب، هراسان نمیشود
یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست
با دشمنش بگو که درختی تناور است
دیگر بگو اوائل این انقلاب نیست
وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا
راه امام راحل این انقلاب نیست
از آرمان خود هم اگر دور ماندهاست
تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست
از حاج قاسم و حججی قلبها پُر است
جز انقلاب، حاصل این انقلاب نیست
✍ #زهرا_سپهکار
هجر پیر جماران به غم گرفتاریم
ز هجر پیر جماران به غم گرفتاریم
ز درد دوری او ناله ها ز دل داریم
به یمن دلبری آن نگار شهر آشوب
مرید ساقی عشقیم مست دلداریم
تمام عزت ایران تصدق سر اوست
ز اقتدار خمینی ست آبرو داریم
هنوز هم به خدا سر در حسینیه ها
میان قاب وفا عکس یار بگذاریم
میان ما همه عهدیست تا ابد باقی
که پای عهد خود از جان خویش بیزاریم
به جان فاطمه سوگند تا قیامت هم
ز حب آل علی دست بر نمی داریم
برای حفظ ولایت شهید باید شد
که همچنان شهدا بی قرار دیداریم
کلام سید علی بر زمین نخواهد ماند
که در رکاب علی از تبار عماریم
الا سقیفه تباران شعار ما این است
برای یاری رهبر همیشه بیداریم
به خاک چادر زهرا قسم که ما شیعه
شهید آن در و دیوار و خون مسماریم
خبر ز صلح حسن نیست حرف کرب و بلاست
که ما بلای زمان را به جان خریداریم
〰〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ErtehalEmam1393-Shiraz.mp3
5.8M
▪️ز هجر پیر جماران به غم گرفتاریم
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه ارتحال امام خمینی (ره)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ماتم گرفته ، عالم از این غم
بازم رسیده ، ماه محرم
خون جاری از چشمِ دیوار و در
باد داره میخونه الله و اکبر
با نسیم سحر و زمزمه ی قبلِ اذون
روضه میخونه برام ستاره های اسمون
مُهر و سجاده و محرابِ و غوغای حسین
دم میگیره بی اراده لبم از نایِ حسین
بند دوم
دارم میسوزم ، مثل حرم وای
اتیش گرفت ، مویِ دخترم وای
انگار دارم میبینم صحرا رو
اشوب و جنجال و اون غوغا
روضه داره میچکه از رویِ سقفِ خونمون
داره گریه میکنه ستاره های اسمون
چقدِ حال و هوای گریه دارم این روزا
میسوزه دلِ منم با اُسَرایِ کربلا
بند سوم
میسوزه چشمام ، تنگِ نفسهام
رد میشه نیزه ، از پیشِ چشمام
نیزه زاره به رویِ قلب مولا
سه شعبه ی حرمله رفته بالا
میبینم جسارت و عربَده هایِ قاتلُ
میشنوم خِس خِس حنجرِ حسینُ تو دلم
میشینه رو سینشُ میگیره موی سرشُ
خیره به صدایِ زینب از بالایِ اون تَلَم
واویلا واویلا وایلتا
#خادم_زینب
#شب_اول_محرم_زمینه_روضه_ای
متن روضه شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع)
(...یارب یارب یارب)امروز حضرت مسلم(ع) با سر خونین و دلی پر اضطراب (یارب یارب ) میگوید. بی تاب حسین(ع) است. بیقرار رقیه امام حسین (ع)است.ای خدا چه کنم؟ ای کاش نامه ننوشته بودم! خدا کند امام حسین (ع) رقیه اش را با خودش نیاورد! خدا کند علی اصغرش را با خود همراه نکند!.....
کاش با خونم به روی نامه ها
می نوشتم یا حسین کوفه نیا
کوفه یک شهر پر اشوب و پراز نیرنگ است
میهمان داری این قوم فقط با سنگ است
رسمشان حیله گری است،سنتشان تزویر است
بهر قتلت به کف کودکشان شمشیر است
به دل مردم نیرنگ و ریا واهمه نیست
به لب هیچ کسی زمزمه ی فاطمه نیست
غیر چندین گل نیلوفر پژمرده تو
همه هستند حسین خصم قسم خورده ی تو
ترسم این قوم که همه فتنه گر و خیره سرند
خواهر غم زده ات را به اسیری ببرند
چاره ای کن که ز مرغان حرم پر نبرند
پیش چشمان سکینه سر اصغر نبرند
چاره ای کن رخ گل های تو نیلی نشود
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
متن روضه روز اول محرم:
خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنیم که:سالی دیگه،محرمی دیگه،توفیق دیگه،ذره پروری دیگه،منت به سر ما گذاشتند و تونستیم امسال هم در خیمه سید الشهداء و جمع عزاداران آن حضرت نفس بزنیم،حسین حسین بگیم و اقامه ی عزای اون حضرت بکنیم،یک کلام اقتدای به مادرش فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کنیم. امشب نیت کنید بگید که: ان شاءالله به زودیه زود، محرم رو تو کربلا برگزار کنیم، کنار حرم ابی عبدالله،با امام زمانمون ان شاءالله.
اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّه دیدی می خوای وداع کنی، از حرم ابی عبدالله میآی بیروی، عقب عقب که میآی،این جمله رو میگی،یعنی من رو دوباره کربلا بیآر. وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. بگو یا صاحب الزمان:آجرک الله آقاجان،قربون شال عزات برم،آقام آقام آقام.خدا رحمت کنه رفتگانمون،علماء،پدر و مادرامون. همشون سر سفره ی ابی عبدالله فیض ببرند،طبق های نور از این جلسه به روحشون عاید و واصل بشه. اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
ماه غم است و می کشی از سینه آه را
خم کرده است آه غمت قد ماه را
صاحب عزاترین عزادارها بیا
از زبون همتون میگم، همین براتون امشب بسه:
صاحب عزاترین عزادارها بیا
تا بر دلم نگاه کنی این دو ماه را
این حرف تو بود، حالا این حرف من:
سدِّ گناه بسته به من راه اشک را
ضامن شو و بگو که نبندند راه را
تا اندکی شبیه تو باشیم این دو ماه
بر تن نموده ایم لباس سیاه را
عمریست دست ِ چادر زهراست بر سرم
بخدا اگه این سایه ی پُر مهر و عطوفت مادر نبود، اسم یه نفر از مارو نمی نوشتند بیاییم تو مجلس ابی عبدالله، آخه من کجا، مجلس حسین کجا؟ سفره ی شب های محرم مگه هر کسی میتونه بیاد سر این سفره بشینه اشک بریزه. آقا:
عمریست دست ِ چادر زهراست بر سرم
از من مگیر سایه این سرپناه را
گفتم حسین و اشک روی گونه ام چکید
فرمود: نشونه ی مؤمنین اینه:جلوش بنشینی، بگی:صل الله علیک یا اباعبدالله، صل الله علیک یا اباعبدالله، صل الله علیک یا اباعبدالله. سه مرتبه وقتی میگی،ناگاه دلش به لرزه می اُفته، اشکش جاری میشه.
گفتم حسین و اشک روی گونه ام چکید
دیدم که پاک کرده ای از دل گناه را
امام صادق علیه السلام فرمود:اگه به اندازه ی بال مگسی با معرفت برای جد غریب ما گریه کنی، گناهانت رو خدا اگه به اندازه ی کف دریاها باشه،به اندازه ی ریگ های بیابان باشه،به اندازه برگ های درخت ها باشه میبخشه.
آه از دل تو، آه ز چشمان عمه ات
چشمی که دیده واقعه قتلگاه را
هر کی میخواد امام زمان ویژه نگاهش کنه بگه:حسین...... خود امام زمانم باهات میگه:حسین......
#روضه
#شب_اول_محرم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ماه غم است و می کشی از سینه آه را
خم کرده است آه غمت قد ماه را
صاحب عزاترین عزادارها بیا
از زبون همتون میگم، همین براتون امشب بسه:
صاحب عزاترین عزادارها بیا
تا بر دلم نگاه کنی این دو ماه را
این حرف تو بود، حالا این حرف من:
سدِّ گناه بسته به من راه اشک را
ضامن شو و بگو که نبندند راه را
تا اندکی شبیه تو باشیم این دو ماه
بر تن نموده ایم لباس سیاه را
عمریست دست ِ چادر زهراست بر سرم
بخدا اگه این سایه ی پُر مهر و عطوفت مادر نبود، اسم یه نفر از مارو نمی نوشتند بیاییم تو مجلس ابی عبدالله، آخه من کجا، مجلس حسین کجا؟سفره ی شب های محرم مگه هر کسی میتونه بیاد سر این سفره بشینه اشک بریزه. آقا:
عمریست دست ِ چادر زهراست بر سرم
از من مگیر سایه این سرپناه را
گفتم حسین و اشک روی گونه ام چکید
فرمود: نشونه ی مؤمنین اینه:جلوش بنشینی، بگی:صل الله علیک یا اباعبدالله، صل الله علیک یا اباعبدالله، صل الله علیک یا اباعبدالله. سه مرتبه وقتی میگی،ناگاه دلش به لرزه می اُفته، اشکش جاری میشه.
گفتم حسین و اشک روی گونه ام چکید
دیدم که پاک کرده ای از دل گناه را
امام صادق علیه السلام فرمود:اگه به اندازه ی بال مگسی با معرفت برای جد غریب ما گریه کنی، گناهانت رو خدا اگه به اندازه ی کف دریاها باشه،به اندازه ی ریگ های بیابان باشه،به اندازه برگ های درخت ها باشه میبخشه.
آه از دل تو، آه ز چشمان عمه ات
چشمی که دیده واقعه قتلگاه را
شاعر:محمد بیابانی
هر کی میخواد امام زمان ویژه نگاهش کنه بگه:حسین...... خود امام زمانم باهات میگه:حسین......
نامه که می نوشت دلِ مضطری نداشت
داره می نویسه: بیا آقا جان، همه باهاتن، همه دل ها با شما هستند
نامه که می نوشت دلِ مضطری نداشت
غیـر از وصال، آرزویِ دیگری نداشت
با آب و تـاب بر سرِ راهش نشسته بود
از انتظار، خواب به چشمِ تری نداشت
در فکرِ پیشوازِ عقیله به جُنب و جوش
دلـواپسیِ رو سـریِ دختری نداشت
یکباره کوفه ریخت به هم مُهرِ ننگ خورد
اصلاً سفیرِ عشـق چُنین باوری نداشت
هجده هزار بیعتِ قبل از اذان شکست
تا قبل از نماز، هیجده هزار آدم اومدند دست بیعت دادند، همچین که جارچی های عبیدالله ملعلون تو شهر اعلام کردند، هرکی پا مسلم و پا حسین بمونه،خونش حلال ِ ، مالش حلال ِ،زن و بچه اش حلال ِ، همه ترس به جونشون اُفتاد، یک به یک پیچیدند و رفتند، نماز عشاء برگشت، دید فقط دو تا بچه هاش پشتش نشستند، خدا یه عزیزی رو غریب نکنه تو یک شهر، خدا حالا این بچه ها رو چیکار کنم؟با هزار امید مادرشون دستشون رو به دست من داد، سفارسشون رو کرد، یه نفر دیگه نیست، باوفا ها همه رفتند، هانی شهید شده،حبیب و مسلم بن عوسجه هم از شهر رفتند خودشون رو به آقاشون برسونند، تک و تنهاست، در غریبی مسلم همین بس، برا همونی که خطبه های قتل ابی عبدالله رو داد،اومد در خونه ی همون، دق الباب کرد، شبانه، نیمه های شب، در و باز کرد، گفت:اینجا چی می خوای؟شُریح قاضی ملعون ِ، می ترسه. مسلم گفت:هیچ کسی رو توی این شهر ندارم مجبور شدم بیام دم خونه ات، اومدم بچه هام رو امانت بسپارم.آی مردم باید بابا بشین بفهمید یه بابا بچه اش رو پهلوی عزیزترین کسی هم بخواد بذاره دلش شور میزنه، دوتا گل پسرهاشو دست دشمن سپرد، شریح گفت:پس سریع برو تا مأمورها نیومدند.دیدند هی یه قدم میره،دوباره برمی گرده پشت سرش رو نگاه میکنه. گفت:چرا نمیری؟فرمود:شُریح اینها امانتند، شُریح یه روزی قافله ی آقام از اینجا رد میشه، اینها رو دست حضرت زینب سلام الله علیها بسپار.
هجده هزار بیعتِ قبل از اذان شکست
در کوچه غیرِ سایهی سر، یاوری نداشت
تا قبـل از اینکه راه بیـوفتد مسافرش
بازارِ شهر این همه آهنـگری نداشت
کوفه برایِ نیزه، سر و دست می شکست
تا چند روزِ پیش ،اگر مشتـری نداشت
مشغولِ جمع آوریِ سنگ و چوب شد
هر بی حیا که حربهی جنگ آوری نداشت
زنجیـرهای زنـگ زده، نعل ِ اسبـهـا
بیش از طلا نه، قیمت پائین تری نداشت
خدا کنه اگه قرار باشه ما پای آقامون بایستیم، پای مولامون بایستیم، امام زمان داره دنبال یار داره میگرده،صدای هَلْ مِنْ ناصِر هنوز بلند ِ، حجت خدا دنبال مرد میگرده، حدالاقل مثل طوئه باشیم. این سرش رو به دیوار گذاشته داره اشک میریزه، در رو باز کرد، اینجا چیکار داری؟ مگه زن و بچه نداری؟ تو این شهر نااَمن ِ،اگه الان سربازها تو رو اینجا ببینند، برا منم بد میشه، جلو در خونه ی من نایست، برو. یه نگاه غریبانه ای کرد، گفت:من که توی این شهر کسی رو ندارم. گفت:حالا چی میخوای؟ گفت:یه ظرف آب داری به من بدی؟ آب رو آورد بهش داد، آب رو نوش جان کرد. طوئه گفت:حالا برو. دید هنوز ایستاده.گفتم مادرجان من کسی رو ندارم توی این شهر. گفت:حالا کی هستی شما؟ گفت: من مسلمم، سفیر ابی عبدالله.گفت:خاک بر سرم، سفیر حسین اینقدر غریب. وای هیچکی دور و برت نیست؟اینها که همه برات دست و سر می شکستند،تا چند ساعت پیش همه می گفتند:بیا خونه ی ما.
⬇️
دیدند مسلم هی دست رو دست میزنه، میگه: بشکنه دستم، خودم برا آقام نوشتم بیا. گفتم:دست زن و بچه ات رو هم بگیره بیا، دست زینب رو هم بگیره بیا، رباب داره شیرخوارش رو میآره، هی حسین.....چه شد در خونه ی طوئه بماند، با چه حیله و نامردی بردنش بماند، حالا بالا دارلاماره است، دست هاشو بستند،شیر بچه ی عقیله،مگه کسی حریف مسلم بود. حلا غریب وار ایستاده، فرمود: به من اجازه می دهید دو رکعت نماز بخونم. گفتند:بخون، نماز خواند رو به قبله ایستاد، این سلام هایی رو که می دهی، اولین سلام توی این عالم رو ، اول سفیرش داد، صدا زد:السلام علیک یا اباعبدالله،دیدند داره اشک می ریزه،یکی به طعنه گفت:به تو هم میگن یار حسین؟ حسین دلش رو به کیآ خوش کرده، دیدی مرگت نزدیک شده داری اینطور گریه میکنی؟فرمود:من برا خودم گریه نمی کنم. ای کاش لااقل سه ساله رو نمی آورد.
کوفه نیا حسین جان، کوفه وفا ندارد
کوفی ِ بی مُروّت، شرم و حیا ندارد
***
انـداختـند از سـویِ دارلامـاره اش
بر خاکِ کوچه، رویِ تن امّا سری نداشت
بستند در طنـاب و کشاندند هر طـرف
از زخمِ سنگ بازیشان پیکری نداشت
از پا به دارِ کوفه، سرش بینِ راهِ شام
تکفیر گشته ،عاقبـت بهتـری نداشت
روزی که جشن ِ نامه گرفتند کوفیان
در جمع بستهی اُسرا، دختری نداشت
شاعر:علیرضا شریف
براش یه کاسه آوردند، بالای دارلاماره، لب پاره، دندان شکسته داره خون میآد، آب پر از خون شد، دوباره بردند و آوردند، سه بار نشد. فرمود:من بهره ای از این آب ندارم. آره مسلم، اگه آب می خوردی باید به وفای تو شک می کردیم. تو آب بخوری، اربابت تشنه لب جون بده. اما روضه اینه، حدالاقل اینجا براش آب آوردند، دستش دادند، چند روز بعد وقتی آقاش تو گودال اُفتاده بود، می اومدند آب ها رو دور گودال خالی می کردند.حسین.....اشک هاتو روی دست بگیر، دست های گداییت رو بالا ببر، هرکجا نشستی اللهم عجل لویک الفرج
#روضه
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا
دوباره محرم رسید،دوباره التماس های من شروع شد
عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا
ای تیر آخرین ِ کمان خدا بیا
از همین امشب التماس هات رو شروع کن، خدا رو چی دیدی، شاید تو همین دهه آقات رو دیدی.
ما در سکوت غربت خود داد می زنیم
بی تو شکست بغض گلو بی صدا بیا
هر لحظه با نیامدنت گریه می کنیم
فصل شروع بارش چشمان ما بیا
مولای من یه سال منتظرم محرم بشه ،بزرگان ما گفتند:اگه می خواهید زود به خیمه ی امام زمان برسید، یه راهش گریه ی بر اباعبدالله است.آخه دلم خوشه بالاخره بین این گریه کن ها شاید شما هم قدم بذارید.میگم مگه میشه آقام توی این روضه ها، گریه ها نیاد؟
یا صاحب الزمان به خدا شعله ی فراق
آتش کشیده بر جگر ِ روزها بیا
چشم انتظار توست حسینیه های اشک
ای روضه خوان مقتل کرب و بلا بیا
حسین....
بیاییم امشب با این آقا وارد روضه بشیم، با این آقا خودمون رو به خیمه برسونیم. سلام من به این آقایی که سلام دادن به ابی عبدالله رو به من و تو یاد داد.سلام دادن رو یاد داد بالای دارالاماره، اول حرفی که زد به ابی عبدالله سلام داد.عظمت داشت این آقا، جانم فدات، این روزها تو کوفه غریب شدی، یادت نره اول روضه خون مسلم پیغمبره، چرا؟. گفتند:آقا علاقه ی شما به عقیل زیاده، چرا؟ پیغمبر فرمود:به دو دلیل، دلیل اول اینکه،ابوطالب، عقیل رو دوست داره، منم به واسطه ی او دوستش دارم، اما دلیل دوم:فرزندی از این عقیل به دنیا میآد، یه روزی پسر من حسین رو یاری میکنه، شهید تو رکاب و راه حسین میشه.پیغمبر روضه ی مسلم رو خوند، ابی عبدالله هم برا مسلم گریه کرد، این عظمت ِ مسلم ِ. حالا این آقا تو کوچه های کوفه سرگردانه. ان شاءالله هیچ مردی تو دیار غربت،غریب نشه.خیلی مسلم عذاب میکشید تو کوفه، بیا مسلم رو یاری کن، تو هم با مسلم هم نوا شو، فکر کن داری تو کوچه های کوفه قدم میزنی، هی دست هاشو به هم فشار می داد،هی در و دیوار رو نگاه می کرد:
حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
کوفی ِ بی مُروّت، شرم و حیا ندارد
***
جار و جنجالی عذاب آور به گوشم می رسد
نعره ی مستانه ی لشکر به گوشم می رسد
چی میگه مسلم؟
هر دقیقه کوفه از این رو به آن رو می شود
تا صدای سکّه های زر به گوشم می رسد
این جماعت کینه دارند از عمو جانم علی
ناسزاها از سر منبر به گوشم می رسد
از دو ماه پیش که مهمان ِ کوفی ها شدم
ضربه های پُتک آهنگر به گوشم می رسد
نمی دانم، چرا اینجا مسلم درگیر شده،چرا مسلم اینجا به هم ریخته،مگه تو بازار آهنگرها چه خبره؟آقا شلوغ ترین بازار، بازار آهنگرهاست. می دونی چرا؟ چه کار دارند می کنند؟
یک عمود آهنی را هم سفارش داده اند
نقشه پاشیدن یک سر به گوشم می رسد
مسلم یه سر رفت توی بازار، دید همه دارند شمشیرهاشون رو تیز می کنند،یکی عمود می سازه، دید حرمله داره تیر سه شعبه آماده میکنه. ببین مسلم داره کجا رو می بینه
قبل مقتل رفتنت انگشترت را دربیار
صحبت انگشت و انگشتر به گوشم می رسد.
همچین که از این پله های دارالاماره مسلم بالا می رفت، دید مسلم داره گریه میکنه، نانجیب زخم زبان زد. چیه مسلم ترسیدی؟ داری گریه میکنی؟ مگه تو سردار نبودی؟چرا داری گریه می کنی؟ برگشت مسلم یه نگاه بهش کرد:نانجیب من برا خودم گریه نمی کنم.
من اگر چه نیستم در عصر عاشورا ولی
ناله جانسوز یک مادر به گوشم می رسد
حسین.....
شاعر:محمدفردوسی
#مناجات_امام_زمان
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مسلم توی سخت ترین شرائط یاد حضرت زهرا سلام الله علیها اُفتاد، سخت ترین لحضات مسلم کجا بود؟ کجا یاد مادر سادات اُفتاد؟ مسلم اولین فدایی حسین ِ، همیشه شب اول یاد حضرت زهرا کردیم، امشب هم یاد کنیم، بذارید جلسه ی ما رونق بگیره. یاد اول مدافع ولایت، تو کوچه ها راهش رو بستند،محاصره اش کردند.
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت
مسلم تو مرد بودی، شمشیر به کمر داشتی، می تونستی تو کوچه از خودت دفاع کنی، اما مادر ما زهرا سلام الله علیها هی عقب رفت. دست های مسلم رو بستند، خدا رو شکر، جای شکرش باقیست، چرا؟ می خوام بگم اگه دست های این مرد رو بستند، لااقل زن و بچه اش نبودند ببینند، اما من یه قهرمان سراغ دارم، جلو فاطمه دستاشو بستند
دلم بهر علی می سوخت چون قنفذ مرا می زد
نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم
از مدینه بریم بیرون.....کشتند مسلم رو، خبر پیچید تو کوفه مسلم رو کشتند، بدنش رو از بالای دارالاماره انداختند، خبر پیچید، طوئه یک شب از مسلم پذیرایی کرده، اون زن ِ عارفه، بین این همه مرد یه زن پیدا شد. ای نامرد مردم، این زن جور همه رو کشید.یک شب مسلم مهمانش بود، اما یه دل نه صد دل عاشق این آقا شد بواسطه ی امام حسین، بوی حسین رو از مسلم می فهمید، تا خبر دار شد مسلم رو کشتند، اومد تو کوچه های کوفه ، هی اینور و آنور سراغ مسلم رو می گرفت. کجاست آقام؟کجا پیداش کنم؟ گفتند:
خواهید اگر عاقبت عشق ببینید
فردا چو شود روی به بازار بیارید
رفت تو بازار، یه وقت دید بچه ها دور یه بدن جمع شدند، یه بدن رو برهنه کردند؟نه، نه اشتباه نکن،فقط سر و جدا کردند، پاشو به اسب بسته بودند، این بدن بی سر رو روی خاک ها میکشیدند، یه مرتبه نگاه کرد، آقاشو شناخت، گفت:این مسلم بن عقیل ِ،چرا شناخت؟ بدن که سر نداشت، تا نگاهش افتاد به پیراهن مسلم. حالا بریم کربلا یا نه؟
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
ای خدایا به این شهید غریب کوفه، فرج امام زمان ما برسان
#روضه
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ویژگی های شخصیتی امام خمینی از دیدگاه علامه جعفری
علامه محمدتقی جعفری اندیشمند بزرگ اسلامی در عصر حاضر و از شاگردان امام خمینی (س) بوده است، ایشان در خصوص امام سخنان بسیاری داشته اند، از جمله آن که چهار ویژگی شخصیت بنیان گذار جمهوری اسلامی را این گونه توصیف کرده اند:
علاقه شدید به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)
اهمیت نظم و اثر آن در زندگی امام
اسوه اقتدار شخصیت و نستوهی
سادگی و بی پیرایگی
علاقه به اهل بیت عصمت (ع)
علامه جعفری (ره) علاقه امام خمینی (س) به اهل بیت را بسیار روشن و آشکار می داند و ایشان را مصداق بارز کسانی توصیف می کند که مشمول حدیث شریف «حزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا» می شوند، در نگاه علامه امام خمینی علاقه ویژه ای به امام حسین علیه السلام داشتند که در کلمات ایشان واضح بود.
اهمیت نظم و اثر آن در زندگی امام
علامه جعفری زندگی امام خمینی (س) را بیانگر حکومت نظم و ترتیب می دانند، و تاکید می کنند که بارها از نزدیکان امام شنیده اند که امام در همه کارها به نظم و ترتیب مقید بودند.
اسوه اقتدار شخصیت و نستوهی
ایشان با اشاره به این گفته امام که می گویند: «من در عمرم جز از خدای متعال از کسی نترسیده ام» تاکید می کند که امام از قدرت شخصیتی با اهمیتی برخوردار بوده اند، و همین اقتدارشان موجب شده است که حوادث روزگار تزلزلی در شخصیت ایشان به وجود نیاورده است.
ایشان همچنین در مورد امام خمینی (س) معتقدند که ثبات روحی و قدرت شخصیتی امام که در اوج مرجعیت و مطرح بودن در ایشان دیده میشد، برای کسانی که قصد دارند در آینده در مقام مرجعیت ظاهر شوند، می تواند هشداردهنده و نیز ارائه دهنده طریق باشد، چرا که در گذشته مراجع در تشیع همواره به این نکته توجه داشته اند. علامه معتقدند که مقام مرجعیت حرفه ای معمولی نیست که با فراگرفتن مقداری از اصول و قواعد هر کسی شایستگی تصدی آن را به دست آورد.
سادگی و بی پیرایگی
علامه جعفری تاکید می کنند که هیچ شخصیت رشد یافته ای در طول تاریخ سراغ ندارند که در صدد بوده باشد به وسیله تصنع در زندگی، تجسمی صحیح از شخصیت خود در دل های مردم نصب نمایند، استغنای ذات آدمی شخصیت را در مرتبه ای از رشد قرار می دهد که هرگز تن به آرایش خویشتن با پدیده های چشمگیر برای اهل دنیا نمی دهد. خنده طبیعی، گریه طبیعی، نگاه طبیعی، رفتار طبیعی، رویارویی ساده و ناب با انسان ها که بندگان خداوندی هستند، همه و همه کشف از استغنای شخصیت آدمی می نماید. این حالت روحی در امام (س) مورد اتفاق نظر همه کسانی بود که ایشان را دیده بودند