#واحد
#شب_دهم_محرم_۱۴۰۱
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
خمیده خمیده رسیدم به تو
شکستم شکستم دم جسم تو
عزیزم عزیزم شبیه تنت
بریده بریده میگم اسمتو
بریده بریده نفس میزنی
فقط مادرت رو صدا میزنی
نزن دست و پا که میفتم حسین
دم قتلگاه دست و پا میزنی
تو داشتی دعاشون میکردی ولی
اونا دعوا داشتن سرِ کشتنت
با هر زخمی که خوردی من افتادم
دلم ارباً ارباست شبیه تنت
میخواستی به لشکر بگی تشنته
که نیزه میون کلامت پرید
نفس میزدی دست و پا میزدی
هنوز زنده بودی سرت رو برید
چیزی باقی نگذاشتن از پیکرو
سرِ نیزه ها هم که بردن سرو
برا بوسه جایی نمونده داداش
میبوسم رگ پاره ی حنجرو
همون دم که شمرو رو سینه دیدم
دیدم گوشه ی قتلگاه مادرو
اومد ساربون سمت گودال و کاش
خودت در میاوردی انگشترو
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مناجات_امام_زمان
#شب_دهم_محرم_۱۴۰۱
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دلم شد پر از غم دمادم، حسابی
شدم زیر و رو زیر پرچم، حسابی
چنان ماتمت در دلم رخنه کرده
دگر خو گرفتم به ماتم حسابی
غم تو فقط روزیِ انبیاء نیست
عوض کرده بدکاره را هم حسابی
کشاندی مرا در میان عزایت
شدم بین این خیمه، آدم حسابی
نه تنها نبی گفته از جایگاهت
خدا از مقامت زده دم حسابی
خوشا آنکه بی ادعا نوکری کرد
برای عزایت محرم حسابی
به دست کریمت، به لطف قدیمت
بدهکار هستم دوعالم حسابی
دم یاحسینم به کارم میآید
قسم بر همین اسم اعظم حسابی
اگر هم به دوزخ روم، از فراقت
به سینه بکوبم جهنم حسابی
لب تشنهات سالیانی مدید است
درآورده از دیده اشکم حسابی
تنت را که زینت به دوش نبی بود
به گودال کردند درهم حسابی
--
اطراف ظهر بود که دنیا سیاه شد
ذکر لب تمام حرم آه آه شد
پشت و پناه عالمیان بی پناه شد
با زورِ نیزه وارد آن قتلگاه شد
بالای گود چکمهی یک بددهن رسید
وشمر و جالسون نفسِ مادرش برید
حلقوم خشک و نیزهی تیز و سنان مست
سرنیزهای بلند شد و خواهرس نشست
شیخ قبیله بندِ دل عرش را گسست
آنقدر پشت هم به سرش زد عصا شکست
ای لعنتی، نزن به پری که شکسته است
پنجه نکش به دستهی زلفی که بسته است
بس بود تمام پیکرش از هم گسسته است
آهسته پشت و رویش کن ای شمر خسته است
در پیش چشم فاطمه سر را عقب کشید
او داشت حرف میزد و شمر از قفا برید
---
گفتهاند خونِ تو مباهه
توی گودالی و روزِ من سیاهه
گفتهاند خونِ تو مباهه
این حسینِ منه که تو قتلگاهه
خواهرت افتاد، مادرت افتاد
یکی با نیزه به جون بدنت افتاد
خواهرت افتاد، مادرت افتاد
تا به دستای سنان پیرُهنت افتاد
بمیره خواهرت، بمیره خواهرت
تعارفی شده چرا بریدنِ سرت؟
بمیره خواهرت، بمیره خواهرت
نمیکنند توجهی به حال مادرت
گفتهاند خون تو مباهه
یک نفر اسیر دست یک سپاهه
گفتهاند خون تو مباهه
نزنید داداشمو که بی پناهه
شده تو گودال، سر تو جنجال
تو رو میزنند و مادرت میره از حال
شده تو گودال، سر تو جنجال
آخ بمیرم که تنتو میکنند پامال
بمیره خواهرت
نمونده جای سالمی به روی پیکرت
بمیره خواهرت
جای گلو حالا باید ببوسه حنجرت
---
با یاری یا رب کشتی مادرو
با مادر مادر کشتی خواهرو
با بی رحمی زد تیر آخرو، حسین جانم
آه ای مادر، من بمیرم
دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه
من بمیرم، میکشی آه
با فرودِ هر نیزه
رسیدم گودال اما با هراس
لباتو دیدم مشغول دعاست
تنت رو دیدم زیر دست و پاست، حسین جانم
آه ای مادر، یه نفر نیست بده آبی
که لبات از هم واشه
یه نفر نیست بگه قاتل
از روی سینت پا شه
اجازه بده تا جلوتر بیام
که از زیر نیزه خلاصت کنم
بیا صورتت رو نکش روی خاک
اصلاً اومدم التماست کنم
بمیرم بمیرم که غارت شدی
میرم خواهش از دشمنت میکنم
میرم پس میگیرم لباس تو رو
خودم پیرهنت رو تنت میکنم
یکی داره پیرهنت رو میدزده
پیراهن که نه کفن میدزده
یکی داره با کهنه خنجر
سرو از روی بدن میدزده
غریبم غریبم یه کاری بکن
جلو بچهها حرفِ بد میزنن
منو مثل بابا کشیدند رو خاک
تو رو مثل مادر کتک میزنن
---
انگار اومد بر قلب من فرود
خنجری که سرتو از پیکرت ربود
رگاتو میبوسم، گلوتو میبوسم
تو رو خدا دست و پا نزن
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
این شب آخر شب عشق ثارالله است
حافظ اهل حرم امشب چشم ماه است
امشب نوبت میثاق است حلقه عشاق است
حلقه اصحاب در این لحظه رویایی گشته تماشایی
خیمه ارباب زمزمه بنی هاشم و جمع یاران
جان همه فدایت حسین جان
#شور
#شب_دهم_محرم_۱۴۰۱
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
واویلا واویلا امشب شب عاشوراست
واویلا واویلا امشب شب عاشوراست
واویلا واویلا حسین غریب و تنهاست
مشکای حرم همه بی آبن
طفلان حسین همه بی تابن
این آخرین شبه راحت می خوابن
امشب شب عبادته فردا روز قیامته
امشب شب آرامشه فردا روز اسارته
واویلا واویلا امشب شب عاشوراست
واویلا واویلا حسین غریب و تنهاست
اصحاب ثارالله عهد جانبازی بستن
هفتاد و دو سردار پیش مرگ زینب هستن
گریونه حبیب برای ارباب
افتاده زهیر رو پای ارباب
جون هم می سوزه از غم های ارباب
امشب همه فدایی ها گرم نمازن و دعا
فردا سر بریدشون میره بالای نیزه ها
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4- vahed 2.mp3
1.64M
# نوحه ی واحد یا سنگین شب عاشورا
صحرا شد ، پُر ِ از نوای یا رب
می رسد ، بر گوش صدای زینب
وقت وداع شده ، بین دلبر و یار
زینب به اضطراب ، دلگیر و بیقرار
آه ، بیقراره ، بر لب او ، ذکر یاره
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان (۲)
شیرخواره ، امشب ُ تشنه ی آبه
فردا با ، نیزه ای آروم می خوابه
امشب به لب همه ، مشغول ذکر یار
فردا دوان دوان ، بر روی سنگ و خار
آه ، شب آخر ، اضطرابِ ، دل خواهر
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان
از فردا ، دوباره رنج و عذابه
دستای ، عمه جان بین طنابه
زینب شده خدا ، از غصه بیقرار
فردا شود خزان ، گل های باغ یار
آه ، آه و افغان ، ذکر خواهر ، ای حسین جان
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان.
#کربلایی_مرتضی_شاهمند
سبک نوحه شب عاشورا۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
1.26M
#شب عاشورا
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
سرزمین کربلا امشب غرق یاد خداست
نغمه ی یاران امشب زمزمه و ذکر و دعاست
همه ی دلها امشب غرق غم و تاب و تب است
بی قرار و گریان و پریشان دلِ زینب است
خیمه ها تماشایی است غرق ذکر و زیبایی است
امون از دل زینب (۴)
همه جای کربلا امشب به شور و در شینه
اشک زینب ، جاریه شب آخرِ حسینه
دل حسین زهرا امشب از غصه خون گشته
زینب از فِراق او دل غمین و محزون گشته
می وَزه عطر لاله شب عشق و وصاله
امون از دل زینب
از غم فراق من می رسه جان تو بر لب
کن صبوری خواهرم دعایت میکنم زینب
مثل فردا دشمنا آتیش به خیمه می زنند
پیش چشمت سرم رو بر روی نیزه میزنند
توی صحرای بلا می یاد ناله ی زهرا
امون از دل زینب
عصر فردا با غصه بوسه زنی بر گلویم
از روی تل می بینی که گرفتار عدویم
عصر فردا یک جایِ سالم نداره پیکرم
با دلی پر خون زینب بوسه زنی بر حنجرم
امون از دل خواهر میشه زینب بی یاور
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
🔹 برای محرم درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
📣📣📣📣📣
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله علیه السلام
خیمه ی زینبو سوزوندن
آب به لبهات نرسوندن
سنگ زدن سرو شکوندن ...
آه اباعبدالله
زنده بودی فاتحه خوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
تا ته گودال کشوندن
آه اباعبدالله
بغض وکینه هاشو رو کرد
نیزه رو تو تنت فرو کرد
با پا جسمو زیرو رو کرد
آه اباعبدالله
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#عاشورا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
•┈┈••✾•◈◈◈•✾••┈┈•
🏴
آجرکَ الله یاصاحبَ الزمان
فی مصیبةِ جدِّکَ الحسین علیهالسلام
خون میچکد از ردِّ دیدهات...
این ساعات جانکاه و سخت را خدمت مولایمان حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض مینمائیم.
واز خداوند متعال، سلامتی و آرامش بر قلب داغدار مولایمان مسئلت می نمائیم.
#صدقهدادن برای آرامش قلب داغدیده مولای غریب مان فراموش نکنیم.
اَعْظَمَ اللّهُ اُجوُرَنا وَ اُجوُرَکُم بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وجَعَلنا وَ اِیّاکُم مِنَ الطّالبینَ بِثارِه مَعَ وَلیِّهِ الاِمامَ الْمَهدی مِن الِ مُحَّمَدٍ عَلَیهِمُ السَّلام
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪و #عین حرف اول #عشق است
مثل حرف اول #عاشورا
▪عاشورا یعنی
قطرات اشكی كه امام حسین(ع)
برای فردای اهل بیت خویش ریخت
▪عاشورا یعنی
جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز
▪عاشورا یعنی
ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند
▪عاشورا یعنی
اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب #عباس سو سو میزد
▪عاشورا یعنی
دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور
▪عاشورا یعنی
پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها
▪عاشورا یعنی
وداع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت
▪عاشورا یعنی
فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل
🌱⃟🌸๛
=====🍃💔🍃====
بسم الله الرحمن الرحیم
#عاشورای_حسینی
گذاشت پا بهدهان رکاب باگریه
حرم به بدرقهاش ریخت آب باگریه
برای غربت ارباب در دل تاریخ
نوشتهاند هزاران کتاب باگریه
میان روضهی گودال، مادر ارباب
به صورتش زده بااضطراب، باگریه
هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟
که زخمهای تنش شد جواب باگریه
کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم
به یاد ماه حرم آفتاب باگریه
به یاد دست علی، دور دست اهل حرم
چقدر خورده گره هر طناب باگریه
چنان به پای سر او گریستند همه
که شد به کوفهوشام انقلاب باگریه
نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم
گرفت از گل چشمش گلاب باگریه
چهحکمتیست دراین اشک روضههایحسین
که شد تمام گناهان ثواب باگریه
خداکند وسط روضهها، برای فرج
دعایمان بشود مستجاب باگریه...
#سجاد_روانمرد
#امام_حسین_ع_شهادت
#غزال
میخوانم از مقتل
این روضهها گر بازتر گردد خطر دارد
سخت است و میخوانم
اینک تمام خیمه، قلبی شعلهور دارد
یک مرد میباید
این روضههای داغ را از خاک بردارد
از اوّلِ این راه
انگشترت را ساربان زیر نظر دارد
گرمای این صحرا
خیلی برای طفل شش ماهه ضرر دارد
ذکر مصیبت شد
دارد لهوفت نالهها سر میدهد، من هم
آنجا که میگویند
افتاد روی خاک، عباس تو با پرچم
آنجا که میگویند
در علقمه شد قدت از بار مصیبت خم
آنجا که میگویند
مرگا به من، باید بمیرم پای این ماتم
مرگا به من وقتی
هی زینب تو معجرش را میکند محکم
حتما خبرهاییست
اینجای مقتلها زبان شعر هم لال است
ای ذوالجناح آرام!
باید بگویی خونِ که بر روی این یال است
حتماً خبرهاییست
زینب میان خیمه خیلی ناخوش احوال است
بیرون زد از خیمه
اینجای روضه شمر دیگر بین گودال است
دردش مرا هم کشت
آنکس که انگشتر ربوده فکر خلخال است
دارد خبر را اسب
با نعل خونی میبرد کوفه…چه خوشحال است!
✍ #مسعود_یوسف_پور
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
#آجرک_الله_یاصاحبالزمان
با عرض اجازه و معذرت از قطب عالم امکان حضرت بقيةالله الاعظم روحی فداه
مرثیه شام غریبان و گودال #عاشورا
تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد
بوی سقیفه و در و دیوار می رسد
از زخم های سوخته ی بی شماره ات
حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد
با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو
از کربلا به کوچه و بازار می رسد
ای یادگار مادر پهلو شکسته ام
من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام
هستند قاتلان تو همخون دوّمی
ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی
گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو
رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو
از موی تو نشانه در انگشت شمر بود
دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود
این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است
یادش به خیر مادرمان شانه کرده است
از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد
از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد
از من زمان غارتمان سر شکسته اند
از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند
بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند
ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند
ناچار می شوم که رهایت کنم حسین
فکری برای خیمه و غارت کنم حسین
از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم
با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم
آیا به خواهر تو اسیری روا بود؟
با لشکری که بد دهن و بی حیا بود
ای وای من زمان خداحافظی شده
ای پاره تن زمان خداحافظی شده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسن_کردی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
شمر آمد لب گودال و سرم تیر کشید
دست بر حنجرهات زد...، جگرم تیر کشید
روی تل بود که دیدم نفسم میگیرد
روی تل بود که ناگه کمرم تیر کشید
اولین ضربه که زد...، قلب من افتاد به خاک
دومین ضربه، دودست قمرم تیر کشید
در همان لحظه که او شاهرگت را میزد
حنجر و شاهرگ و شاهپرم تیر کشید
ناگهان از دل گودال سرت بالا رفت
ناگهانتر همهی دوروبرم تیر کشید
ذوالجناح تو که برگشت چه غوغایی شد
خیمهها سوخت، دل اهل حرم تیر کشید
دور هر خیمه که میسوخت دویدم اما
نیزهها خوردم و از نو کمرم تیر کشید
خوب شد بچهی ششماههی خود را بردی
پای گهواره ی او چشم ترم تیر کشید
دختر کوچک تو سیلی سختی خورد و
صورت نیلیاش از درد و ورم، تیر کشید
مثل آن روز که مادر به روی خاک افتاد_
مقنعه، چادر و سنجاق سرم تیر کشید
پهلوی مادرمان باز هم انگار شکست
باز انگار که فرق پدرم تیر کشید
اسب تا سینهی آقا پسرت را له کرد
آن طرف سینهی آقا پسرم تیر کشید
شش برادر همه بر روی زمین افتادند
اینچنین سینهی خیرالبشرم تیر کشید
خوب شد همسفرم بودی و دیدی که چقدر
نیزهها خوردم و پای سفرم تیر کشید
چه بگویم که کجای جگرم می سوزد
چه بگویم که کجای جگرم تیر کشید
✍ #ایوب_پرنداور
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
تا حسین ازجان گذشت و سوی قربانگاه رفت
از زمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت
چون قدم در وادی سرخ منا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
ذوالجناح او به خیمه سر بهخاک غم نهاد
ازفغان کودکان، لرزه به عرش حق فتاد
چون که آتش ازغمش بر ماسوا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
مثل برق ازپیش چشمش میگذشت آن لحظهها
دست بر سر، داشت بر لب، نالهی واغربتا
داغ وقتی بر دل اهل ولا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
قاتل از یک سو دوید و زینب از یک سو دوید
قاتل اوخنجر و زینب ز دل آهی کشید
با هزاران زخم دم از ربنّا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
لحظهای که با خدا، لبریز شور و حال بود
اول معراجِ او از خاک آن گودال بود
درهمان لحظه که پَر سوی خدا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
از زمین تا آسمان، گلبانگ واویلا رسید
ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید
چون که سر بر دامن خیرالنسا میزد حسین
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
✍ #سیدهاشم_وفایی